فهرست مطالب

نشریه اصول بهداشت روانی
سال هفتم شماره 3 (پیاپی 28، پاییز و زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/10/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی محمدزاده، محمدعلی گودرزی، سید محمدرضا تقوی، جواد ملازاده صفحات 75-89
    مقدمه
    مقیاس شخصیت مرزی (STB) در آکسفورد و بر اساس ملاک های DSM-III ساخته شده است (9) و در سال 2001 نیز مورد بررسی مجدد قرار گرفته است (10).STB یکی از وضعیت های رایج مرزی یعنی اختلال شخصیت مرزی را توصیف می کند که الگوهای رفتاری بی ثبات بین فردی از قبیل دوسوگرائی و مشکلات کنترل هیجانی را شامل می شود. STB ویژگی های مرزی را در افراد بهنجار و بر اساس مدل پیوستاری ویژگی های روان ی می سنجد. در تحقیق حاضر این مقیاس با ملاک های DSM-IV-TR انطباق داده شد و خصوصیات روان سنجی آن مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    مقیاس شخصیت مرزی (STB) ابتدا به فارسی برگردانده شد. سپس از دو نفر متخصص زبان انگلیسی خواسته شد که ماده های برگردانده شده فارسی را به انگلیسی ترجمه نمایند، آنگاه شکاف های موجود در تطابق دو ترجمه اصلاح گردید. نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفر مونث و 369 نفر مذکر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز، 30 نفر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و30 نفر بیمار مبتلا به افسردگی اساسی از مراکز درمانی انتخاب و با ابزارهای تحقیق موردآزمون قرار گرفتند.
    نتایج
    تحلیل عاملی به روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش پروماکس برای STB سه عامل ناامیدی،تکانشگری و علایم تجزیه ای/ پارانوئیدی وابسته به استرس رااستخراج نمود. علاوه بر این، برای این مقیاس سه نوع روایی دیگر (همزمان، افتراقی و همبستگی خرده مقیاس ها با کل مقیاس و یکدیگر) و سه نوع پایایی (بازآزمایی، همسانی درونی و تنصیفی) گزارش شد. اطلاعات هنجاری STB نیز در نمونه ای 749 نفری گزارش شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج حکایت از این داشت که مقیاس STB در جامعه ایرانی خصوصیات روان سنجی مطلوبی دارد و از آن می توان در تحقیقات روانشناسی و روانپزشکی استفاده کرد.
    کلیدواژگان: STB، اختلال شخصیت مرزی، ساختار عاملی، روایی، پایایی، خصوصیات روان سنجی و هنجار ایرانی
  • غلام علی افروز، آزاده افروز، فاطمه نصرتی صفحات 91-98
    مقدمه
    این فرضیه از دیرباز وجود داشته است که بیماری های گروه اتوپی شامل آسم، آلرژی فصلی و درماتیت اتوپیک ممکن است یک جزء روانشناختی نیز داشته باشند که قبل، بعد یا همزمان با بروز علایم فیزیکی، خود را نشان می دهد، اما تاکنون مطالعات کنترل شده اندکی برای نشان دادن این ارتباط انجام گرفته است و نتایج حاصل از آن ها، متفاوت و گاه ناقص بوده است.
    روش انجام کار: 30 شیرخوار 12- 3 ماهه، مبتلا به درماتیت اتوپیک به عنوان گروه آزمایش و 40 شیرخوار 12-3 ماهه به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. پرسش نامه بررسی رفتار شیرخوار توسط والدین شیرخوار مبتلا به درماتیت اتوپیک و نیز والدین شیرخواران غیر مبتلا با نظارت پژوهشگر تکمیل شد.این پرسشنامه شامل 145 سوال است که عوامل زیر را بررسی می کند: ترس،غمگینی،استرس در مقابل محدودیت، توجه و تمرکز، لبخند، خنده، تسکین پذیری، لذت و هیجان بالا، لذت و هیجان پایین، سرعت بازگشت به آرامش به دنبال استرس، حساسیت ادراکی و رویکرد هیجانی.
    نتایج
    در دو گروه از نظر میزان ترس، مدت زمان توجه و تمرکز، لبخند و خنده، غمگینی و لذت و هیجان پایین و بالا تفاوت معنی داری وجود نداشت. اما سرعت بازگشت به آرامش به دنبال استرس، استرس در مقابل محدودیت، تسکین پذیری، رویکرد هیجانی و حساسیت ادراکی به طور قابل توجهی در گروه مبتلایان به درماتیت اتوپیک بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    شیرخواران مبتلا به درماتیت اتوپیک نسبت به محرک های اطراف و تغییرات آن، حساسیت ادراکی بالاتری نشان می دهند و در مقابل محرک های با شدت زیاد، سریع و نیز محرک های جدید و پیچیده بیش تر ابراز هیجان می کنند و از این محرک ها بیش تر لذت می برند. همچنین شیرخواران مبتلا به درماتیت اتوپیک در مقایسه با شیرخواران غیر مبتلا رویکرد هیجانی و برخورد سریع تر و برانگیخته تری نسبت به محیط اطراف نشان می دهند.
    کلیدواژگان: درماتیت اتوپیک، ویژگی های رفتاری
  • سعید فرح بخش صفحات 99-105
    مقدمه
    فرد دارای سلامت روانی فردی، است که از هر گونه اضطراب و علایم ناتوانی مبرا است و هنگامی سلامت عاطفی، اجتماعی، روانی و جسمی فرد کامل می شود که توانایی برقراری ارتباط با دیگران و همچنین ظرفیت مقابله با مشکلات زندگی را داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش مقایسه سلامت روانی مدیران مدارس متوسطه اصفهان و چندیگر در ایران و هندوستان است.
    روش کار
    در این پژوهش که یک تحقیق مقایسه ای و از نوع پس رویدادی است، وضعیت فعلی سلامت روانی مدیران مدارس دو شهر مورد سنجش، ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. نمونه آماری تحقیق شامل تعداد 60 مدیر دبیرستان بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از شهرهای اصفهان و چندیگر (هند) به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. به منظور گردآوری داده های تحقیق، از مقیاس سلامت روانی (MHS) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها برای آزمون فرضیه پژوهشی (بین مدیران مدارس متوسطه اصفهان و چندیگر در رابطه با سلامت روانی تفاوت معنی داری وجود دارد) با استفاده از آزمون t دو گروهی مستقل انجام شد.
    نتایج
    نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مدیران مدارس متوسطه شهرهای اصفهان و چندیگر از نظر سلامت روانی تفاوت وجود دارد. بررسی میانگین دو گروه مبین آن است که مدیران مدارس متوسطه چندیگر در مقایسه با مدیران مدارس متوسطه اصفهان از سلامت روانی بالاتری برخوردار هستند.
    نتیجه گیری
    پژوهش نشان داد که مدیران مدارس متوسطه شهر چندیگر در مقایسه با مدیران اصفهانی از اضطراب کمتری برخوردار هستند، نشانه های ناتوانی در آنان کمتر مشاهده می شود و ظرفیت مقابله با مشکلات و فشارهای روزمره زندگی در آنان بیشتر است. بررسی تحلیلی یافته ها حاکی از آن است که می توان تفاوت ها را به عوامل آموزشی، فردی و فرهنگی نسبت داد.
    کلیدواژگان: سلامت روانی، اضطراب، رشد فردی، نشانه های ناتوانی، مدیران مدارس، اصفهان، چندیگر
  • محمد نریمانی، حمیدرضا آقا محمدیان صفحات 107-113
    مقدمه
    یکی از پدیده های خانوادگی که امروزه مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است مساله اعمال خشونت در خانواده ها است بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر دستیابی به میزان خشونت مردان علیه زنان در میان خانواده های ساکن در شهر اردبیل و متغیرهای مرتبط با آن بوده است.
    مواد و روش ها
    برای رسیدن به اهداف مطالعه، 400 خانواده (دارای زن و مرد) با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. با توجه به ماهیت موضوع از روش تحقیق زمینه یابی و همبستگی استفاده شده است و ابزارهای جمع آوری اطلاعات نیز شامل آزمون های زیگموند و اسنیت برای سنجش اضطراب و افسردگی، آزمون جرات ورزی کمبریل و ریجی و آزمون 57 سوالی آیزنگ و پرسشنامه محقق ساخته بوده است.
    نتایج
    نتایج مطالعه نشان می دهد که خشونت روانی در 55.5 درصد، خشونت اجتماعی در30 درصد و خشونت فیزیکی در 28.5 درصد خانواده ها وجود دارد. همچنین خشونت مردان علیه زنان با برخی متغیرهای جمعیت شناختی چون تحصیلات بانوان، طبقه اجتماعی خانواده، میزان درآمد و سواد مردان و متغیرهای روانشناختی چون اضطراب، افسردگی جرات ورزی زنان و مردان ارتباط دارد.
    بحث: با توجه به نتایج مطالعه ضروری است خانواده ها با راه های کنار آمدن با چالش های زندگی آشنا شوند تا بتوانند با کنترل خشم و اضطراب و افسردگی، آرامش را جایگزین خشونت و دیگر حالات هیجانی در خانواده نمایند.
    کلیدواژگان: خشونت، پرخاشگری، خشم، اردبیل، خانواده
  • داریوش عرفانیان تقوایی، حبیب الله اسماعیلی، حمید صالح پور صفحات 115-121
    مقدمه
    اعتیاد یکی از پدیده های شوم اجتماعی است، که نه تنها بر روی زندگی فرد معتاد تاثیرات سویی دارد، بلکه اطرافیان و بستگان فرد معتاد نیز در معرض خطر آسیب های متعدد این پدیده اجتماعی قرار می گیرند. این که دلایل عدم رضایت مندی همسر معتاد متشکل از چه عواملی است و کمیت وکیفیت رضایت مندی در فرد معتاد وهمسر او تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله سن آنان، سطح سواد آنان و مشابه آن، چگونه تغییر می کند و همچنین تلاش در جهت ارایه روش هایی که به ایجاد ارتباط و نفوذ به دنیای معتاد می انجامد، منجر به شکل گیری احساسات مثبت در بیمار شده، که خود گام مثبتی در راستای بهبودی او به شمار خواهد آمد. میزان رضایت مندی معتادین وهمسران آنان در رابطه با عوامل مختلف و تفاوت های میان آن دو، هدف انجام پژوهش حاضر بوده است.
    روش کار
    تعداد 73 نفر معتاد متاهل تک همسر و همسرانشان از جامعه پژوهش انتخاب شده اند که در مجموع تعداد کل نمونه برابر 146 نفر می باشد. نمونه ها مراجعه کنندگان به کلینیک درمان و ترک اعتیاد؟! مشهد بوده که به پر کردن پرسش نامه ها تمایل داشته اند. روایی وپایایی پرسش نامه مورد تایید قرار گرفت. متغیرهای مورد بررسی شامل تحصیلات، نوع ماده مصرفی، مدت اعتیاد و رابطه خویشاوندی با همسر معتاد و شاخص رضایت زناشویی است، که ابزاری روا برای اندازه گیری میزان، شدت و یا دامنه مشکلات زن یا شوهر در رابطه زناشویی می باشد. جهت تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شده است. دسته بندی میزان رضایت مندی بر اساس z-score انجام گردید.
    نتایج
    در جمعیت مورد بررسی شامل 146 نفر معتادین وهمسران آنها، در سه گروه شامل گروه "شوهر معتاد، زن غیر معتاد" 90 نفر گروه "زن معتاد، شوهر غیر معتاد" 26 نفر و گروه "زن وشوهر معتاد" 30 نفر، میزان رضایت مندی آنان اعم از زن و مرد در سطح متوسط ارزیابی گردید. آزمون و یلکاکسون تفاوت معنی داری را بین سطوح رضایت شوهران (که غالبا خود معتاد بودند) و همسران آنها که غالبا غیر معتاد بودند نشان نداد (0.76=p). بین رضایت زناشویی معتادان و سن (0.012=p)، تحصیلات (0.029=p) و نوع ماده مصرفی آنها (0.045=p)، رابطه معنی داری وجود داشت، اما بین رضایت زناشویی معتادان و مدت اعتیاد آنها رابطه معنی داری وجود نداشت.
    بحث: از آن جا که میزان رضایت مندی زناشویی معتادین مراجعه کننده برای ترک اعتیاد وهمسران آنها، در این مطالعه، در حد متوسط مورد ارزیابی قرارگرفت و این خود در تقابل نسبی با نقش مخرب اعتیاد در روابط عاطفی خانواده قراردارد، لذا به نظر می رسد که عوامل رفتاری وشخصیتی دیگری که کمتر متاثر از فرآیند اعتیاد در افراد معتاد وهمسران آنان بوده در شکل گیری این میزان رضایت مندی دخالت داشته باشد که از آن جمله می توان به عزم بیمار و حمایت همسر او در جهت ترک اعتیاد اشاره داشت که نتیجه حاصل از آن و تلاش های مثبتی که در راستای آن به انجام می رسد در ایجاد رضایت مندی معتاد و همسرش موثر می باشد.
    کلیدواژگان: اعتیاد، رضایت زناشویی، زوجین
  • واحد علایی صفحات 123-132
    مقدمه
    عوارض دارویی، چهارمین تا ششمین علت مرگ و میر را در ایالات متحده آمریکا تشکیل می دهد و هزینه درمان این عوارض سالانه چهار میلیارد دلار به بیمارستان ها تحمیل می کند. برخی از این عوارض که با داروهای نورولپتیک بروز می کند، گاها کشنده بوده و یا غیر قابل برگشت می باشد و بیمار مجبور است که این عوارض را تا آخر عمر تحمل کند. اکثر این عوارض قابل شناسایی و پیشگیری است و با پایش منظم می توان از تشدید آن پیشگیری کرد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که به بررسی و توصیف اختلالات حرکتی ناشی از داروهای نورولپتیک در جانبازان بستری در بیمارستان تخصصی اعصاب و روان ایثار اردبیل می پردازد. نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش شامل همه 160 جانبازی بودند که در طول سال 1384 در یکی از بخش های اعصاب و روان ایثار اردبیل بستری بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه دو قسمتی است که قسمت اول شامل مشخصات فردی و اجتماعی و قسمت دوم، اختلالات حرکتی ناشی از داروهای آنتی سایکوتیک را می سنجد. این پرسشنامه توسط محقق از دو پرسشنامه SARS (مقیاس سنجش سمپسون، آنگوس) و AIMS (مقیاس حرکات غیر ارادی نابهنجار) تهیه شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها برای مقایسه اختلالات حرکتی در گروه های سنی مختلف، طول مدت مصرف دارو و درصد جانبازی از آزمون آماری مجذورکای استفاده شد. همچنین برای تعیین ارتباط بین سن و نمره کلی اختلالات حرکتی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
    نتایج
    یافته های پژوهش نشان داد که همه جانبازان مورد پژوهش حداقل یک علامت مربوط به اختلالات حرکتی ناشی از داروهای نورولپتیک را داشتند (23 نفر (14.4 درصد) 1 تا 3 علامت، 58 نفر (36.3 درصد) 4 تا 6 علامت، 56 نفر (35 درصد) 7 تا 9 علامت و23 نفر بقیه (14.4 درصد) 10 تا 13 علامت داشتند). در بررسی جزء به جزء اختلالات حرکتی مشخص شد، که بیشترین علامت (76.9%) یافت شده علامت تغییر حالت چهره و کمترین علامت (22.5%) گزارش شده افزایش ترشح بزاق می باشد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که، ارتباط معنی داری بین نمره کلی اختلالات حرکتی و سن جانبازان مورد پژوهش وجود داشت (0.01=P)، ولی بین اختلالات حرکتی با درصد جانبازی و یا سال های مصرف دارو ارتباط معنی داری یافت نشد.
    بحث: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که در پرونده جانبازان یک نمونه از ابزارهای ارزیابی اختلالات حرکتی داروهای نورولپتیک موجود باشد و به صورت دوره ای توسط پزشک یا پرستار تکمیل شود تا بتوان با ارزیابی زودهنگام و شناسایی افراد در معرض خطر، ارایه آموزش به بیمار و اطرافیان، تغییر نوع دارو یا تقلیل دوز دارویی مصرفی به پیشگیری ثانویه اختلالات حرکتی ناشی از داروهای نورولپتیک اقدام کرد
    کلیدواژگان: داروهای نورولپتیک، اختلالات حرکتی
  • غلام رضا رجبی، مرضیه عطاییان صفحات 133-144
    مقدمه
    هدف تحقیق حاضر مقایسه علایم عاطفی فصلی (افسردگی) در بین کارمندان زن و مرد اداره های دولتی شهرستان های اقلید (منطقه سردسیری)، لامرد (منطقه گرمسیری) و ارسنجان (منطقه معتدل) از استان فارس بود.
    روش اجرای کار: در این تحقیق 360 نفر (در هر شهرستان، 60 زن و60 مرد) از بین کلیه کارمندان زن و مرد مناطق جغرافیایی شهرستان های فوق در سال 1383 لغایت 1384 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به این صورت که، کارمندان تصادفی انتخاب شده در هر شهرستان در چهار فصل سال (پاییز، زمستان، بهار و تابستان) از لحاظ میزان علایم عاطفی فصلی (افسردگی) با استفاده از پرسش نامه افسردگی بک مورد سنجش قرار گرفتند.
    نتایج
    تحقیق حاضر با استفاده از تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری های مکرر نشان داد که: 1- کارمندان زن و مرد از لحاظ میزان علایم عاطفی فصلی (افسردگی) متفاوتند.2- میزان علایم عاطفی فصلی (افسردگی) کارمندان در فصول چهارگانه سال متفاوت می باشد. 3- کارمندان اداره های شهرستان های اقلید، لامرد و ارسنجان به تفکیک در فصول چهارگانه سال از لحاظ میزان علایم عاطفی فصلی متفاوتند. 4-کارمندان شهرستان های اقلید، لامرد و ارسنجان از لحاظ میزان علایم عاطفی فصلی (افسردگی) با یکدیگر تفاوت دارند. 5- تحلیل واریانس چند متغیری (ANOVA) نشان داد که کارمندان با میزان تحصیلات مختلف و در گروه های سنی متفاوت از لحاظ علایم عاطفی فصلی (افسردگی) در فصول چهارگانه پاییز، زمستان، بهار و تابستان با یکدیگر تفاوت ندارند.
    کلیدواژگان: علایم عاطفی فصلی، افسردگی، مناطق سردسیری، گرمسیری و معتد
  • عباس بخشی پوررودسری، حمید پیروی، احمد عابدیان صفحات 145-152
    هدف
    هدف از این مطالعه بررسی بین رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با سلامت روانی دانشجویان ورودی جدید دانشگاه تهران بود.
    روش انجام کار: آزمودنی های پژوهش را کل جامعه دانشجویان ورودی جدید سال تحصیلی 82-1381در بر می گرفت که مرکب از 3261 نفر (1248 نفر مذکر و2012 نفر مونث) بودند و مقیاس های زیر را کامل کردند: پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی به همراه پرسش نامه های سلامت عمومی، مقیاس رضایت از زندگی وحمایت اجتماعی که جهت سنجش سلامت روانی، رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی به کار رفتند.
    نتایج
    یافته های پژوهش نشان داد که رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی به شکل معناداری سلامت روانی را پیش بینی می کند و همچنین تاهل هم به شکل معناداری با بهداشت روانی بالاتر، رضایت از زندگی و احساس حمایت اجتماعی بیشتر همبسته بود.
    بحث و نتیجه گیری
    به طور کلی نتایج نشان می دهد که می توان بر حسب پاره ای از متغیرها مانند شاخص های رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و پاره ای ویژگی های جمعیت شناختی دانشجویان آسیب پذیر و در معرض خطر را شناسایی نمود.
    کلیدواژگان: سلامت روانی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی، دانشجو، آسیب پذیری