فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال سی‌ام شماره 2 (پیاپی 78، تابستان 1387)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال سی‌ام شماره 2 (پیاپی 78، تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/05/11
  • تعداد عناوین: 25
|
  • مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، مهدیه گل زرند، زهره پور اعتدال، سید رفیع عارف حسینی، ثریا احمدی صفحه 7
    زمینه و اهداف
    کاهش شاخص گلیسمی (Glycemic Index، GI) و بار گلیسمی (Glycemic Load، GL) رژیم غذایی به عنوان یکی از اهداف درمانی به منظور کنترل گلیسمی و هیپرانسولینمی بعد از غذا، خطر ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی در بیماران دیابتی نوعII را کاهش می دهد. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط احتمالی بین شاخص گلیسمی و بار گلیسمی و عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی در بیماران دیابتی نوع II در شهر تبریز طراحی گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 65 بیمار (20 مرد و 45 زن) مبتلا به دیابت نوع II که به کلینیک غدد و متابولیسم بیمارستان سینا تبریز مراجعه می نمودند شرکت نمودند. قد و وزن اندازه گیری و نمایه توده بدن برآورد شد. نمونه خون وریدی در حالت ناشتا برای اندازه گیری غلظت گلوکز، الگوی لیپیدی و انسولین گرفته و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک اندازه گیری شد. وضعیت دریافت غذایی افراد با روش سه روزه 24 ساعت یادآمد غذایی تعیین و شاخص گلیسمی و بار گلیسمی رژیمی محاسبه گردید.
    یافته ها
    میانگین شاخص گلیسمی 5/3±0/59 % و بار گلیسمی در این مطالعه g 6/79±5/112 بدست آمد. در مطالعه حاضر شاخص گلیسمی با غلظت گلوکز سرم (05/0>P، 28/0=r) و فشارخون سیستولیک (05/0>P، 26/0=r) همبستگی مثبت معنی دار نشان داد. بعد از تفکیک براساس جنس، شاخص گلیسمی با فشارخون سیستولیک(05/0>P، 29/0=r) و بار گلیسمی با غلظت تری گلیسیرید (05/0>P، 39/0=r) در زنان ارتباط معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، شاخص گلیسمی با غلظت گلوکز سرم و فشارخون سیستولیک همبستگی مثبت داشت. شاخص گلیسمی رژیمی با فشارخون سیستولیک و بار گلیسمی با غلظت تری گلیسیرید در زنان ارتباط معنی داری داشتند. لذا کاهش شاخص گلیسمی و بار گلیسمی رژیمی به منظور کاهش عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی در این بیماران توصیه می شود
    کلیدواژگان: شاخص گلیسمی، بار گلیسمی، دیابت نوعII، الگوی لیپیدی خون، گلوکز
  • ناصر احمدی اصل، وهاب بابا پور، فرزام شیخ زاده، محمود تورچی، لیلا روشنگر، مهران مسگری صفحه 13
    زمینه و اهداف
    با افزایش سن برخی عملکردهای سیستم عصبی از جمله حافظه فضائی تضعیف میگردد. نشان داده شده است که فعالیت بدنی منظم در کوتاه مدت قادر به بهبود وضعیت حافظه بوده ولی در طولانی مدت هنوز بررسی های جامعی انجام نگرفته است. بدین منظور تصمیم گرفته شد تاثیر فعالیت بدنی طولانی مدت بر روی یادگیری و حافظه فضائی در جوانی (6 ماهگی) و میانسالی (12 ماهگی) در رتهای نر مورد بررسی قرار گیرد.
    روش بررسی
    رتها از سه ماهگی انتخاب شدند. رتهای گروه تست (که 6 روز هفته به مدت یک ساعت با سرعت 22 متر در دقیقه به مدت 3 و 9 ماه توسط تریدمیل دویده اند) و رتهای گروه کنترل (بدون فعالیت بدنی) پس از رسیدن به سن مورد نظر توسط ماز آبی موریس به مدت 7 روز آزمایش شدند.
    یافته ها
    فعالیت ورزشی سبب افزایش یادگیری و حافظه فضائی با کاهش زمان سپری شده و مسافت طی شده تا رسیدن به صفحه پنهان در تیمار جوان گردید(05/0 P<). در میانسالی مقایسه آماری تفاوت معنی داری بین گروه تست و کنترل معین نساخت. حافظه فضایی در هر دو گروه کنترل و تست 12 ماهه در مقایسه با گروه 6 ماهه بطور معنی داری بهبود یافت(05/0 P<).
    نتیجه گیری
    فعالیت بدنی طولانی مدت و منظم در سنین جوانی رت (6 ماهگی) قابلیت افزایش یادگیری و حافظه فضائی را دارد. با افزایش سن تا میانسالی(12 ماهگی) حافظه فضائی سیر صعودی در پیش داشت ولی با گروه کنترل، فاقد اختلاف معنی دار بود.
    کلیدواژگان: حافظه فضائی، فعالیت بدنی، سن
  • شیوا احمدی شعار، دکترمحمدرضا نهایی، نور امیر مظفری صفحه 17
    زمینه و اهداف
    وانکومایسین در درمان عفونتهای ایجاد شده توسط استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین بطور وسیعی استفاده می شود که این امر موجب افزایش مقاومت به وانکومایسین وگسترش سویه های استافیلوکوکوس اورئوس دارای مقاومت ناهمگون نسبت به وانکومایسین، استافیلوکوکوس اورئوس دارای مقاومت حدواسط به وانکومایسین و استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به وانکومایسین در قسمتهای مختلف دنیا شده ونگرانی بزرگی را در مورد نمونه های بالینی بوجود آورده است. این مطالعه جهت ارزیابی احتمال حضور این سویه ها و میزان آن در بیمارستانهای شهر تبریز انجام شد.
    روش بررسی
    تعداد 100 سویه استافیلوکوکوس اورئوس از بیماران بستری در بیمارستانهای شهر تبریز در مدت 11 ماه ایزوله شد. تمامی سویه ها به کمک تستهای میکروسکوپی، کوآگولاز، کاتالاز، aseDN تعیین هویت شد و سپس حساسیت سویه ها در برابر وانکومایسین به روش دیسک آگار دیفیوژن و(Minimum inhibitory concentration) MIC آنها با روش E-test تعیین شد و نتایج با هم مقایسه گردید. همچنین برای شناسایی سویه های دارای مقاومت ناهمگون نسبت به وانکومایسین از روش آنالیز جمعیتی استفاده شد.
    یافته ها
    از 100 سویه استافیلوکوکوس اورئوس بررسی شده، 98% آنها به وانکومایسین حساس و دامنه MIC سویه های آزمایش شده بین μg/ml 5/1 تا μg/ml 3 بود. فقط دو مورد ایزوله با μg/ml 4 = MIC بدست آمد که مطالعات بعدی با روش آنالیز جمعیتی مؤید سویه های استافیلوکوکوس اورئوس دارای مقاومت ناهمگون نسبت به وانکومایسین در این ایزوله ها با μg/ml 8 ≤ MIC بود. در تست حساسیت به 11 نوع آنتی بیوتیک با روش دیسک آگار دیفیوژن نیزحساسیت سویه ها به ترتیب زیر بود: وانکومایسین (100%)، ریفامپین (100%)، سیپروفلوکساسین (100%)، کوتریموکسازول (100%)، سفالوتین(74%)، متی سیلین (62%)، کلرامفنیکل(44%)، کلیندامایسین (43%)، جنتامیسین (36 %)، اریترومایسین (31%) و پنی سیلین G (1%).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که از وانکومایسین هنوز می توان در درمان استافیلوکوکوس اورئوس استفاده کرد ولی با توجه به اینکه در میان فقط 100 سویه بالینی بررسی شده مواجه با دو سویه دارای مقاومت ناهمگون نسبت به وانکومایسین (2%) بودیم و نیز ظهور سویه های استافیلوکوکوس اورئوس با مقاومت حدواسط و مقاومت کامل در برخی از کشورهای جهان، انجام تستهای حساسیت به روش و تعیین MIC قبل از شروع درمان، جهت مشخص شدن حساسیت سویه های مورد آزمایش در مقابل وانکومایسین، در ردیابی سویه های مقاوم احتمالی و کاهش بروز مقاومتهای بیمارستانی و جلوگیری از شیوع سویه های مقاوم اهمیت زیادی دارد.
    کلیدواژگان: استافیلوکوکوس اورئوس، حساسیت به آنتی بیوتیک، وانکومایسین، E، test
  • قاسم امیر اصلانزاده، داود قره باغی، مسعود پریش، رامین نوری نیا، کامران صداقت صفحه 25
    زمینه واهداف
    با پیشرفت های شگرفی که در تکنیک های عمل جراحی کاتاراکت اتفاق افتاده است، بازنگری و بهینه سازی درروش های بیحسی آن نیز از ضرورت های آشکار است. بررسی کارایی(اثر بخشی و بی خطری) ژل لیدوکائین بعنوان ماده بیحس کننده در عمل جراحی کاتاراکت بروش فیکوامولسیفیکاسیون با برش قرنیه ای در این زمینه ودر همین راستا انجام گرفته است.
    محل اجرا: بیمارستان نیکوکاری دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز – ایران
    روش بررسی
    25 بیمار مبتلا به آب مروارید سالخوردگی که برای عمل کاتاراکت بروش فیکو امولسیفیکاسیون مناسب بودند، تحت بیحسی موضعی غیرتزریقی با ژل لیدوکائین 2% استریل مورد عمل فیکو و گذاشتن لنز فولد بل یا تاشونده قرار گرفتند. 23 نفر نیز که شرایط مشابهی داشتند، بطریقه معمول بابیحسی تزریق رتروبالبار عمل شدند. از میدازولام داخل وریدی نیز بعنوان تسکین قبل از عمل در مواردلازم استفاده میشد. احساس دردبیمار و رضایت مندی او همچنین رضایت مندی جراح و عوارض حین عمل و بعداز عمل دریک پرسشنامه ثبت میگردید.
    یافته ها
    همه بیماران غیر از یک مورد عمل راتحت بیحسی غیر تزریقی بخوبی تحمل کردند و از آن راضی بودند احساس درد در یک مورد شدید در هیجده مورد متوسط (قابل تحمل)ودر شش مورد خفیف بود. درحالیکه درهمه گروه کنترل درد هنگام تزریق شدید بود (001/0 P≤) ازنظررضایت مندی بیمارو جراح نیزاختلاف معنی داری در دو گروه مشاهده گردید(001/0 P≤). از نظر عوارض حین عمل در هر دو گروه یک مورد باز شدن کپسول خلفی پیش آمد. بعد از عمل نیز عارضه خاصی درهیچیک از گروه ها مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    بنظر میرسد ژل لیدوکائین 2% اثر بیحس کنندگی کافی دارد،و بر بیحسی تزریقی رتروبالبار ارجحیت دارد، ولذا میتواند بعنوان یک ماده بیحس کننده موثر و بی خطر در عمل جراحی کاتاراکت بروش فیکو با برش قرنیه ای بکار گرفته شود.
    کلیدواژگان: کاتاراکت، فیکوامولسیفیکاسیون، بیحسی موضعی، ژل لیدوکائین
  • دکترخلیل انصارین، حسن ارگانی، جعفر شعبانپور صفحه 29
    زمینه و اهداف
    سندرم پاهای بیقرار(Restless Legs Synedrome، RLS) اختلالی است که درآن فرد احساس ناخوشایند به ویژه شبها در اندامها و نیاز به حرکت پاها دارد. این حالت با استراحت و در شبها بدتر می شود. هدف از این مطالعه بررسی سندرم پاهای بی قرار در بیماران نارسائی مزمن کلیه و ارتباط آن با عوامل احتمالی دخیل در آن.
    روش بررسی
    194 بیمار، 116 مرد و 78 زن با نارسایی مزمن کلیه انتخاب شدند که ازاین تعداد 156 نفرتحت همودیالیز و 38 نفر تحت درمان طبی بدون همودیالیز با سرعت فیلتراسیون گلومرولی کمتر از50 بودند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه براساس معیار انجمن بین المللی بررسی سندرم پاهای بیقرار و اسکرین کردن شدت خواب آلودگی روزانه بیماران براساس معیار Epworth Sleepiness Scale تعدیل شده، بوده است.
    یافته ها
    بین میانگین سطح هموگلوبین (g/dl 31 /0 ± 1/10و g/dl 18/0 ± 7/9 با 288/0= P)، آهن (6/6 ± 3/74 و6 /3 ± 2/72 با 75/0 = P) و فریتین (138 ± 8/519 و4/97 ± 684 با 34/0 = P) در دو گروه بیماران با نارسایی مزمن کلیه با و بدون سندرم پاهای بیقرار اختلاف معنی داری وجود نداشت. بین مدت زمان دیالیز دربیمارن دیالیزی و وجود سندرم پاهای بیقرار(7/6 ±51 ماه و 5/2 ± 34 ماه با 025/0 = P<) اختلاف معنی دار مثبت وجود داشت. بین سندرم پاهای بیقرار و شدت خواب آلودگی روزانه بیماران اختلاف معنی داری وجود دارد (7/0±79/5 و32/0± 95/2 با001/0P<).
    نتیجه گیری
    برخلاف جمعیت عادی در بیماران با نارسایی مزمن کلیه وجود سندرم پاهای بیقرار ارتباطی با سطح سرمی فریتین، میزان آنمی وآهن سرم ندارد. خواب آلودگی روزانه در بیماران با نارسایی مزمن کلیه مبتلا به سندرم پاهای بیقرار بطور معنی داری بیشتر از افراد بدون سندرم پاهای بیقرار است.
    کلیدواژگان: نارسایی مزمن کلیه، سندرم پاهای بیقرار، فریتین، آهن سرم و کم خونی
  • فاطمه باختری اقدم، رضاقلی وحیدی، اصغر محمدپور اصل، زهرا کاوسی صفحه 35
    زمینه و اهداف
    کاهش استفاده های نابجا از خدمات بهداشتی یکی از شیوه های تحدید هزینه های بهداشتی و درمانی بدون آسیب به کیفیت این خدمات می باشد سنجش اساسی میزان استفاده نابجا از این خدمات در این پژوهش از طریق سنجش دو فرایند مهم پذیرش و بستری غیر مقتضی بیمار موردتاکید قرار گرفته است. مطالعه حاضر گامی است جهت پی بردن به این امر در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی تا مشخص گردد که میزان پذیرش و بستری های غیرمقتضی در این مرکز General به چه صورت می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی تحلیلی، پذیرش و بستری 268 نفر از بیماران مرکز آموزشی درمانی امام خمینی براساس پروتکل ارزیابی مناسبت (AEP Appropriateness Evaluation Protocol،) یا مورد مطالعه قرار گرفته و نیز ویژگی های فردی اجتماعی آنان نیز بررسی و از آزمون t مستقل و مجذور کای برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 6% پذیرش ها و 6/8% بستری ها غیرمقتضی بودند. بین پذیرش غیرمقتضی با متغیر شناخت بیماری ارتباط معنی داری مشاهده شد (038/0 P=) ولی نوع پذیرش بیمار با سن، جنس و وضعیت بیمه رابطه معنادار نداشت (05/0 P<). بین بستری غیر مقتضی با سن، جنس و وضعیت بیمه درمانی و شناخت بیماری ارتباط معنی داری دیده نشد. همچنین بین پذیرش و بستری غیرمقتضی در روزهای تعطیل و غیرتعطیل نیز ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    درصد کمی از پذیرشهای بیمارستانی غیرمقتضی می باشد که علت آن را می توان به ضعف نظام بهداشت و درمان در سطوح پایین تر و سیستم ارجاع نسبت داد. کاهش اقامت غیر مقتضی، بهره وری بیمارستان را افزایش، لیست انتظار و هزینه اقامت را کاهش و همچنین بیماران را کمتر در معرض عفونت بیمارستانی قرار می دهد. می توان با توجه به نتایج مطالعه در جهت جلوگیری از پذیرش غیرمقتضی و کاهش بستری های غیرمقتضی تلاش بیشتری کرده و تدابیر خاصی را ارائه داد، مثل اصلاح فرآیند ترخیص بیماران، و اصلاح سطوح پایین تر نظام عرضه خدمات.
    کلیدواژگان: پروتکل ارزیابی مناسبت، پذیرش بیمار، بستری شدن
  • ژینوس بیات ماکو، روشنک بیات ماکو، نسیم جباری اصل، سیروس جعفری صفحه 41
    زمینه و اهداف
    امروزه شیوع و زمینه های ایجاد آندوکاردیت عفونی در حال افزایش است. تشخیص و درمان آندوکاردیت باید به طور سریع و موثر صورت گیرد. هدف این مطالعه بدست آوردن یکسری معیارهای بالینی و آزمایشگاهی جهت پایش پاسخ به درمان در مبتلایان به آندوکاردیت عفونی است.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی، توصیفی– تحلیلی، 27 بیمار بستری با تشخیص آندوکاردیت عفونی بر اساس کرایتریای دوک مورد مطالعه قرار گرفتند. همه بیماران درمان آنتی بیوتیک وریدی دریافت کرده و در طی بستری از لحاظ چگونگی پاسخ به درمان دارویی بر اساس معیار های بالینی، تغییرات آزمایشگاهی و اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله در فرم پرسشنامه تنظیم شده، وارد و نتایج حاصله مورد آنالیز قرار گرفت.
    یافته ها
    از 27 بیمار مورد مطالعه در ابتدای درمان 8/77% تب، 37% (125/0=P) لکوسیتوزیس، 100% (003/0=P) پروتئین راکتیو C (CRP) مثبت، اکوکاردیوگرافی غیر طبیعی و علائم عمومی غیر طبیعی داشتند که همگی در پایان درمان به سطح نرمال رسید. در ابتدای درمان میانگین و انحراف معیار سرعت رسوب گلبولهای قرمز (ESR)62/14±67/90 میلی متر در ساعت بود که در پایان درمان به 21/17±81/80 کاهش یافت (001/0 P<). 6/29% بیماران فاکتور روماتوئید (RF) مثبت داشتند که در پایان درمان به 1/11% کاهش یافت(001/0 P<). در ابتدای درمان میانگین و انحراف معیار ایمنوکمپلکس های موجود در گردش خون (CIC)25/27±174/171% میکروگرم در میلی لیتر بود که در پایان درمان به 96/34±19/98% کاهش پیدا کرد(001/0 P<). 74%: بیماران آنالیز ادراری غیر طبیعی داشتند که در پایان درمان به 4/7% (002/0=P) کاهش یافت. تمامی بیماران در ابتدای درمان کشت خون منفی داشتند و فلذا امکان ارزیابی میسر نشد (008/0=P)
    نتیجه گیری
    تغییرات مقادیر ایمنوکمپلکس های موجود در گردش خون، فاکتور روماتوئید، پروتئین راکتیو C، تب و علایم عمومی قبل و حین درمان جهت ارزیابی پاسخ به درمان و شناسایی پیدایش عوارض احتمالی کمک کننده می باشد.
    کلیدواژگان: آندوکاردیت عفونی، ارزیابی پاسخ به درمان، معیارهای بالینی، تغییرات آزمایشگاهی
  • دکترنعمت بیلان، مریم شعاران، عادل احدی صفحه 47
    زمینه واهداف
    آسم بیماری مزمنی است که دارای تاثیرات عمده برروی سلامت کودکان واقتصادجوامع بوده ویکی ازپایه های مهم برخوردبابیماران مبتلا به آسم پیگیری نتایج درمان درآنا ن و بررسی موارد جدید حملات می باشد.ازعوامل موءثردرپیامدناگوار بیماری می توان تبعیت ناکافی ازدرمان، عدم دستیابی به کنترل مطلوب اولیه، بستری های مکرروویزیت های مکرردر بخش اورژانس رانام برد. از فاکتورهای مرتبط با عودحملات بیماری می توان به مشکلات همراه از قبیل سینوزیت و زمینه فامیلی وژنتیکی مساعدبرای آسم اشاره کرد. با وصف فوق این بررسی با هدف پیگیری بیماران ازنظر رسیدن به کنترل مطلوب و میزان حملات بیماری و ارتباط موارد تشدید بیماری با عدم تبعیت از درمان و موربیدیتی همراه ونیز سابقه شخصی وخانوادگی آتوپی طراحی و اجرا شد.
    روش بررسی
    دریک مطالعه مقطعی-تحلیلی،400کودک مبتلا به آسم درگروه سنی 14-2 سال مراجعه کننده به کلینیک سرپایی دانشگاه براساس شدت بیماری تفسیم ودرمان و موردپیگیری وحدود یکسال پس از شوع درمان براساس سطح کنترل بیماری طبقه بندی و نیز یکسال پس از این مرحله از نظرحملات مجددبیماری تحت بررسی قرارگرفتند.
    یافته ها
    پس از کسر موارد دچار عدم تبعیت از درمان، تعداد 342 بیمار در قالب 38 نفر متناوب، 235 نفر پایدار خفیف، 61 نفر پایدار متوسط و 8 نفر شدید درمان را ادامه دادند. حدود یکسال پس از شروع درمان، 68% موارد به عنوان کنترل خوب، 30%کنترل نسبی و 2% کنترل ضعیف تقسیم بندی شدند. میزان حملات بیماری درصورت وجود سابقه سینوزیت و سابقه آسم در فامیل درجه یک و در بیماران دارای عدم تبعیت از درمان بیشتر بوده (به ترتیب با 01/0 P< و 01/0 P< و 05/0 P<) ولی بین وجودسابقه شخصی وخانوادگی آلرژی وعودحملات آسم ارتباط معنی دار دیده نشد (2/0 P=)
    نتیجه گیری
    ارتباط معنی داری بین عدم تبعیت از درمان، سینوزیت و سابقه فامیلی مثبت آسم با حملات مجدد بیماری وجود دارد.
    کلیدواژگان: آسم، حملهء مجدد بیماری، عدم تبعیت از درمان
  • آرش خاکی، محمد نوری، فاطمه فتحی آزاد، امیر افشین خاکی صفحه 53
    زمینه واهداف
    استفاده ازپیاز و زنجبیل از زمانهای گذشته درزندگی انسانها کاربرد دارویی و غذایی داشته است. اخیرا"نشان داده شده است که این گیاهان دارای فعالیت آنتی اکسیدانتی بسیار بالایی میباشند.باتوجه به نقش آنتی اکسیدانتها برروی پارامترهای سلامتی اسپرم و به منظور پی بردن به اثرات این مواد برمیزان اسپرماتوژنز در موش صحرایی، این تحقیق انجام شده است.
    روش بررسی
    بدین منظور،25 سر موش صحرایی نژاد ویستار، به پنج گروه(چهار گروه تحت مطالعه ویک گروه کنترل) تقسیم شدند. هر چهار گروه تحت مطالعه (20=n) و کنترل(5=n) در شرایط یکسان از لحاظ محل زندگی، نوع ماده غذایی و آب آشامیدنی نگهداری شدند. گروه های تحت مطالعه اول و دوم توسط آب پیاز تازه تغذیه شدند بدین ترتیب که گروه اول mg/kg100 و گروه دوم mg/kg50 دریافت نمود. گروه های تحت مطالعه سوم و چهارم تحت تاثیر پودر ریزوم زنجبیل قرار گرفتند بدین ترتیب که گروه سوم mg/kg100 و گروه چهارم mg/kg50 دریافت نمودند. گروه کنترل، روزانه به مدت 20 روز پی درپی آب مقطر را به میزان mL4 به صورت گاواژ دریافت کردند.در روز بیستم از ناحیهء اپیدیدیم، اسپرم ها جمع آوری شد وبلافاصله ازنظرتعداد، درصد تحرک و قابلیت زیست اسپرم ها مورد آنالیزقرار گرفتند.
    یافته ها
    بررسی های آماری نتایج حاصله نشان داد که میزان و درصد قابلیت زیست و قدرت تحرک اسپرم، درتمامی گروهای تحت مطالعه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری (05/0 P<) پیدا کرده بود.
    تعداداسپرم ها فقط در گروه تحت مطالعه اول (پیاز با دوز بالا) در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی داری داشته است (05/0 P<) ولی در سایر گروه های تحت مطالعه در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی داری وجود ندارد. همچنین مقایسه یافته های توزین بافت بیضه در تمامی گروه های تحت مطالعه درمقایسه با گروه کنترل نشان داد که وزن بافت بیضه در تمامی گروه ها یکسان است.
    نتیجه گیری
    از آنجا که، در گروه تحت مطالعه ی اول در مقایسه با سایر گروهای تحت مطالعه تمام پارامترهای باروری اسپرم افزایش یافته بودند، لذا احتمال می رود که استفاده از پیاز با این دزمیتواند برروی پارامترهای باروری اسپرم مفید واقع شود.
    کلیدواژگان: اسپرماتوژنز، پیاز، زنجبیل، موش صحرایی
  • یعقوب سالک زمانی، سیدکاظم شکوری، امیر بهرامی، مجید مبصری، محمد قاسمی، طناز احدی، سوسن گنج علیزاده صفحه 59
    زمینه و اهداف
    پوکی استخوان شایعترین بیماری متابولیک استخوانی بوده و در واقع یک اپیدمی خاموش است که می تواند باعث شکستگی های خطرناک شود. در این بیماری توده استخوانی تحلیل یافته و شکستگی به راحتی اتفاق می افتد. و با توجه به این که شکستگی در استخوان های هیپ، مهرهای کمری و مچ دست در زنان پست منوپوز رخ می دهد فلذا این مطالعه برای مشخص کردن تراکم استخوان در سه ناحیه فوق و میزان حفظ تعادل که خود مرتبط با احتمال افتادن میباشد در زنان پست منوپوز با سابقه فعالیت منظم فیزیکی و بدون سابقه فعالیت فیزیکی با شرایط سوسیواکونومیک مشابه انجام گرفته است تا نقش ورزش را در تراکم استخوان، تعادل و ریسک شکستگی ارزیابی کند.
    روش بررسی
    این مطالعه بصورت مقطعی در بیمارستان سینای تبریز روی 60 خانم پست منوپوز و در سه گروه انجام پذیرفت. در گروه اول، 20 خانم پست منوپوز بدون سابقه فعالیت فیزیکی در گروه دوم، 20 خانم پست منوپوز با حداقل 5 سال سابقه فعالیت فیزیکی قبل از منوپوز ودر گروه سوم 20 خانم پست منوپوز که حداقل 5 سال بعد از منوپوز سابقه فعالیت فیزیکی داشته مورد بررسی قرار گرفتند. افراد با هر گونه اختلال هورمونی، متابولیک ونورولوژیک از مطالعه خارج شدند. تراکم استخوان دراستخوانهای هیپ، مهرهای کمری و مچ دست توسط دستگاه DEXA ومیزان تعادل با استفاده ازتخته تعادل اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میانگین سن، میانگین سن منوپوز و میانگین (Body Maxs index، BMI) درکل سه گروه به ترتیب 5/6 ± 4/57سال، 6/4± 9/47 سالگی و 4/3 ± 2/28بود میانگین T-score برای استخوان هیپ در بین گروه های اول 67/0 ± 3/1-، دوم 73/0 ± 53/0- و سوم 1/1 ± 92/0- و میانگین Z-Score برای استخوان هیپ در بین گروه های اول 91/0± 4/0-، دوم 068± 39/0 و سوم 79/0 ± 05/0- و متوسط میزان حفظ تعادل بر حسب ثانیه در گروه های اول 27/18، دوم 33/43 و سوم 9/29 و ثانیه بود که اختلاف معنی دارفقط در Z-Score و T-score استخوان هیپ و تست تعادل بین گروه های اول ودوم وجود داشت (05/0P<) اما در بین بقیه متغیرها اختلاف معنی داری به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که خانم های پست منوپوز که سابقه ای از ورزش منظم را قبل از منوپوز داشتند دارای تراکم استخوان بیشتری در ناحیه هیپ بوده که موید اثرات استئوژنیک لود مکانیکی می باشد. همچنین نشان داده شدکه میزان حفظ تعادل در افراد با سابقه ورزش بیشتر است که میتواند ریسک افتادن را کاهش دهد. در کل میتوان نتیجه گرفت که ورزش منظم قبل از منوپوز با بهبود تعادل و افزایش تراکم استخوان ها میتواند سبب کاهش ریسک شکستگی در خانم های سالمند شده و موربیدیتی و مورتالیتی ناشی از آن را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: ورزش، زنان پست منوپوز، استئوپروز، تعادل
  • دکترمهین سیدحجازی، دکترلاله کلامی، سهراب نگارگر، سعید اصلان آبادی، دکترسارا نقی زاده صفحه 63
    زمینه واهداف
    بی دردی کودال شایع ترین بلوک منطقه ای مورد استفاده درکودکان و نوزادان می باشد. ثبات همودینامیک و عدم آزاد شدن واسطه های عصبی و هورمونی ناشی ازدرد، در مرحله ی بعد از عمل منجر به بهبود سریعتر محل جراحی، کاهش اضطراب والدین، رضایت جراح، ترخیص زودرس بیمار از بیمارستان و کاهش هزینه های مربوط به جراحی می گردد. هدف از این مطالعه بررسی افزودن کلونیدین به داروی بیحسی موضعی در روش کودال برای بهبود کیفیت بی دردی حین عمل و افزایش زمان بی دردی پس از جراحی بود.
    روش بررسی
    تعداد 100 کودک 7-2سال کاندیدای جراحی الکتیوزیر ناف دراین کار آزمایی آینده نگر تصادفی دو سو کور به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول کودال با بوپیواکایین 25/0 % ml/kg 1 بعلاوه کلونیدین μg/kg 2 ودر گروه دوم کودال با 25/0% ml/kg 1 بعلاوه سالین، ماگزیمم ml 20 انجام شد. روش بیهوشی بین دو گروه مشابه بود. زمان نیاز به ضددرد، فشار خون سیستولیک، دیاستولیک وتعداد ضربان قلب هر 5 دقیقه ثبت شد.
    یافته ها
    درگروه اول فقط 3 نفر (6%) در 1-2 ساعت بعد از عمل و در گروه دوم 21 نفر (42%) تا 8 ساعت بعد از عمل نیاز به ضد درد داشتند(001/0 P<) تغییرات فشار خون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و تعداد ضربان قلب درگروه اول بطور معنی داری کمتر از گروه دوم بود (به ترتیب با01/0P<،013/0P<،001/0 P<)
    نتیجه گیری
    به نظر میرسددرکودکان افزودن کلونیدین μg/kg 2 به محلول بی حسی موضعی دربی دردی کودال درافزایش طول مدت بی دردی و بهبود کیفیت بی دردی وکاهش تغییرات همودینامیک حین عمل موثراست.
    کلیدواژگان: بلوک کودال، کلونیدین، بوپیواکایین
  • سید کاظم شکوری، فریبا اسلامیان، بیناافتخار سادات، زکریا پزشکی، زهرا اینچه درگاهی، اکبر طاهر اقدم صفحه 69
    زمینه و اهداف
    یکی از روش های کهن در طب یونان باستان، استفاده از تحریکات الکتریکی با هدف تاثیرروی بافت عضلانی بود. تحریک الکتریکی از جمله روش هایی است که می تواند با تاثیر بر نوع فیبرهای عضلانی و تبدیل آنها از تیپ II به تیپ I، برعملکرد عضلات اثر گذاشته و بدین ترتیب مقاومت آنها برابر خستگی را افزایش دهد. این خاصیت می تواند در اهداف ورزشی، به منظور ارتقاء رکوردهای استقامتی ورزشکاران بکار آید. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی اثر تحریکات الکتریکی بر عملکرد استقامتی ورزشکاران می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی که بر روی دو گروه 10 نفری از مردان ورزشکار سنین 20-17 سال در رشته دوچرخه سواری صورت گرفته است. گروه اول تحت تاثیر تحریکات الکتریکی همراه با رژیم ورزشی روتین و گروه دوم فقط تحت تمرینات ورزشی قرار گرفتند. رکورد گیری ها در سه مرحله (0)، (1) و (2) به ترتیب مربوط به مراحل قبل، بلافاصله بعد و هشت هفته بعد انجام شدند. متغیر مسافت، سرعت، معیار خستگی و متغیر مرکب معیار مصرف انرژی و متغیر های مطالعه بودنده اند.
    یافته ها
    در هر دو گروه افت رکوردهای سرعت و مسافت طی شده در رکوردگیری مراحل (1) و (2) در قیاس با رکوردگیری مرحله (0) دیده شد که در گروه (1) مقادیر افت رکوردهای یاد شده بطور معنی دار کمتر از گروه (2) بود. معیار خستگی نیز بطور کاملا معنی داری در گروه (1) خستگی کمتری را از گروه کنترل نشان داد. همچنین معیار مصرف انرژی در هر دو گروه در مقایسه مراحل (0) و (1) رکوردگیری ها، افزایش مصرف انرژی را در مرحله (1) نشان داد که این افزایش برای گروه کنترل بیشتر از گروه دریافت کنندگان تحریکات الکتریکی بود. اما اختلاف موجود در حد معنی دار نبود. مرحله آخر رکوردگیری ها هم همین حالت را نشان می داد منتهی با این تفاوت که در اینجا اختلاف موجود معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج حاکی از آن است که استفاده از تحریکات الکتریکی در ورزشکاران می تواند در کنار ممانعت از افت رکوردهای استقامتی تا 8 هفته پس از قطع تحریکات، بر اقتصاد مصرف انرژی توسط آنان تاثیر مثبت گذاشته و صرفه جویی در مصرف آنرا موجب شود. همچنین، احساس خستگی توسط ورزشکاران نیز کاهش می یابد. لذا با توجه به نداشتن عوارض سوء جانبی، این مدالیته می تواند به عنوان تکنولوژی کاربردی در آماده سازی ورزشکاران قبل از مسابقات مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: تحریکات الکتریکی، استقامت، خستگی
  • کریم صادقی، دکترعبادالله حیدری، فضیله هاشمی، محمد حیدرزاده، مسعود پریش صفحه 73
    زمینه و اهداف
    رتینوپاتی نوزادان نارس از بیماری هائی است که تا 65% نوزادان نارس با وزن تولد کم را گرفتار کرده و می تواند باعث کاهش دید و یا حتی کوری گردد. ازآنجا که تشخیص زود هنگام بیماری هم کیفیت پاسخ به درمان را بالا برده و هم عوارض بیماری را کاهش می دهد، در این مطالعه سعی شده تا میزان فراوانی بیماری و عوامل مساعد کننده آن مورد بررسی قرار گیرد.
    روش بررسی
    در این مطالعه 150 نوزاد نارس مورد بررسی قرار گرفته اند که نوزادان تحت بررسی یا در مرکز نوزادان بیمارستان الزهراء و بخش نوزادان بیمارستان کودکان بستری بوده اند و یا از شهرهای مختلف آذربایجانشرقی به مطب شخصی ارجاع گردیده بودند. معیار انتخاب بیماران برای مطالعه طول دوره بارداری کمتر از 36 هفته و وزن زمان تولد کمتر از 2000 گرم بوده است. با استفاده ازآنالیز chi-square و t-test انجام گرفته است.
    یافته ها
    نتایج بررسی نشان داد که از مجموع نوزادان تحت بررسی 7/82 درصد نوزادان فاقد علائم ((Retinopathy of prematurity، ROP بودند و وزن آنها 88/331 ± 87/1473 گرم بود، و 3/17 درصد نوزادان مبتلا به ROP بودند و وزن آنها 04/±216± 1276 گرم بود. وزن زمان تولد و سن آبستنی در همه نوزادان مبتلا به ROP بطور معنی داری (001/0 ≥p) کمتر از نوزادان بدون ROP بود. بررسی همبستگی بین متغیرهای مختلف و بروز ROP نشان داد که رابطه معنی داری بین ابتلا به ROP و نوع اکسیژن درمانی و درصد اشباع اکسیژن، وجود سندرم دیسترس تنفسی، وجود بیماری قلبی- عروقی، سزارین، خفگی داخل رحمی، بروز سیانوز، آپنه و بروز سپتی سمی وجود دارد.
    نتیجه گیری
    میزان بروز ROP در این بررسی بسیار کمتر از مراکز پیشرفته می باشد. وزن زمان تولد و سن آبستنی در ابتلا به ROP مهم می باشد و رابطه معنی داری بین وجود بیماری های زمینه ای و بروز ROP در نوزادان نارس دیده می شود.
    کلیدواژگان: نوزادان نارس، رتینوپاتی، فاکتور های خطرساز
  • محمدرضا صادقی، محمدرضا نهایی، محمد مهدی سلطان دلال صفحه 79
    زمینه و اهداف
    مقاومت آنزیمی بتالاکتاماز بویژه نوع (ESBL Extended- Spectrum Beta-lactamase،) یکی از انواع شایع مقاومت آنزیمی بتالاکتاماز در باکتری های عامل عفونتهای بیمارستانی است. تشخیص این نوع مقاومت در شرایط آزمایشگاهی مشکل بوده و از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا تعدادی از سویه های مقاوم علی رغم نشان دادن فنوتیپ حساس در شرایط آزمایشگاهی، تحت شرایط in vivo از خود مقاومت نشان می دهند. این مسئله سبب عدم تشخیص مقاومت و درمان نامناسب و در نتیجه افزایش مرگ و میر در بیماران می گردد، لذا این بررسی جهت ارزیابی جنبه های اپیدمیولوژی و میکروبیولوژی شیوع ESBL در دو جنس عامل عفونتهای بیمارستانی یعنی کلبسیلا و اشریشیا کلی صورت گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه در فاصله زمانی مهر یکسال تعداد 221 سویه کلبسیلا و 255 سویه اشریشیا کلی از بیماران بستری و سرپائی مراکز درمانی شهرهای تبریز و تهران جمع آوری و تعیین هویت شدند. برای تمامی سویه ها تست حساسیت آنتی بیوتیکی انجام و سپس سویه های مقاوم مشکوک به وجود بتالاکتاماز بوسیله تستهای (DDST Double Disk Synergy Test،)، (Three- Dimensional Test، TDT) و ESBL E-test مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان دهنده بالا بودن شیوع مقاومت آنزیمی بتا لاکاماز با محدوده اثر وسیع (ESBL) در بین سویه های کلبسیلا و اشریشیا مورد بررسی در شهر تهران نسبت به تبریز می باشد. درصد شیوع این مقاومت در گونه های کلبسیلا در بیماران بستری و سرپائی شهر تهران به ترتیب 4/31% و 2/12% و در اشریشیا کلی به ترتیب 1/6% و 7/1% بدست آمد. این ارقام برای شهر تبریز برای گونه های کلبسیلا به ترتیب 4/21% و 1/9% و برای اشریشیا کلی 6/4% و 1/1% به ثبت رسید. از طرف دیگر در شهرهای مورد مطالعه، الگوی حساسیت نسبت به داروهای بتالاکتام در دو گروه بیماران بستری و سرپائی متفاوت بوده و در گروه بیماران بستری سطوح بالائی از مقاومت مشاهده می شود.
    نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده شیوع بالای مقاومت آنزیمی ESBL در باکتری های جداشده از شهرهای تهران و تبریز می باشد. بنابراین غربالگری نمونه های بالینی از لحاظ مقاومت ESBL از اهمیت زیادی برخوردار است.
    کلیدواژگان: بتالاکتاماز، بتالاکتاماز با محدوده اثر وسیع، کلبسیلا پنمونیه، اشریشیا کلی
  • علی صدیقی، امین مرادی، علیرضا استاد رحیمی، ایرج لطفی نیا، نصرت الله ضرغامی صفحه 87
    زمینه و اهداف
    کمر درد یک بیماری چند علتی است که در اکثر موارد افراد فعال جامعه را درگیر و بار اقتصادی و اجتماعی زیادی را به همراه دارد. فاکتورهای متعددی بعنوان عوامل خطر در بروز کمر درد و تداوم آن موثر هستند که بعضی از آنها قابل تغییر و قابل اصلاح می باشند. این مطالعه سعی دارد علاوه بر تعیین شیوع کمر درد در خانمهای سنین باروری، با شناسایی عوامل خطر در خانمهای جوان و میانسال به بالا بردن سطح بهداشت عمومی کمک کند.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی روی خانمهای سنین باروری (49-15سال) شهرستان تبریز انجام شد. 252 نمونه بصورت تصادفی سیستماتیک دو مرحله ای از تمام مراکز بهداشتی درمانی تبریز انتخاب شدند. این نمونه ها رضایت کامل از تحقیق داشته و فاقد معیارهای حذف از مطالعه بودند. یک پرسشنامه شامل خصوصیات فردی، شغل، مصرف سیگار، میزان ورزش و وجود کمردرد بر اساس طرح معاینه سلامت و تغذیه ملی II ((NHANES II از طریق مصاحبه حضوری تکمیل شد. سپس وزن، قد و دور بازو آنها اندازه گیری شد و نمایه توده بدن (Body Mass index، BMI) بیمار محاسبه گردید. سطح سرمی کلسیم، فسفر، آلکالین فسفاتاز و 25- هیدروکسی ویتامین D3 بیماران اندازه گیری گردید. در نهایت اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    71 نفر از جمعیت مورد مطالعه کمر درد اخیر بیش از دو هفته را ذکر کردند. شیوع کمر درد در جمعیت مورد مطالعه 4/28% بدست آمد. ارتباط معنی داری بین سن، شغل، مصرف سیگار، تعداد بارداری و دفعات زایمان با شیوع کمر درد وجود داشت، بطوری که با افزایش سن، تعداد بارداری و زایمان، شیوع کمر درد افزایش می یافت. همچنین کمر درد در زنان خانه دار و سیگاری شایعتر بود. بین کمر درد با قد، وزن، BMI، اندازه دور بازو، برنامه ورزشی و سطح سرمی کلسیم، فسفر و 25 هیدورکسی ویتامین D3 رابطه معنی داری بدست نیامد.
    نتیجه گیری
    بسیاری از خانمهای فعال جامعه که در سنین باروری می باشند از کمردرد رنج می برند. سن بالا، خانه داری، مصرف سیگار، دفعات زیاد بارداری و زایمان ممکن است در بروز کمردرد تاثیر گذار باشند.
    کلیدواژگان: کمردرد، سیگار، سن باروری، زایمان، دفعات بارداری
  • مطالعه ارتباط بین محل های مبتلا و شدت بیماری در بیماران مبتلا به آکنه ولگاریس با مصرف سیگار
    حمیده عظیمی، فریده گلفروشان، حمیده هریزچی قدیم، محمدرضا رنجکش، مریم پاییزی، رضا ریخته گری، هادی صدقی اصل صفحه 94
    زمینه و اهداف
    آکنه ولگاریس یک بیماری خود محدود شونده پوستی است که در سن بلوغ ایجاد شده و واحد های پیلوسباسه را مبتلا می کند. عوامل متعددی شامل داروها، شرایط جغرافیایی، استرس، رژیم غذایی، قاعدگی، جنسیت و ژنتیک بر شدت آن تاثیر دارند. گزارشات ضد و نقیضی در مورد ارتباط بین آکنه و مصرف سیگار وجود دارد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین شدت و محل های ابتلا در بیماران مبتلا به آکنه ولگاریس با مصرف سیگار می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مقطعی و بر روی 110 بیمار مبتلا به آکنه ولگاریس سیگاری و 110 بیمار مبتلا به آکنه ولگاریس غیر سیگاری که به درمانگاه پوست بیمارستان سینا در مدت یکسال مراجعه کرده بودند انجام گرفت. اطلاعات شامل سن، جنس، سن شروع آکنه، شدت آکنه در محل های مبتلا، تعداد سیگار روزانه در پرسشنامه هایی که از قبل تنظیم شده بود، درج گردیده و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    گروه سیگاری 106 مرد (4/96%) و 4 نفر زن (6/3%) و گروه غیر سیگاری 105 مرد (5/95%) و 5 نفر زن (5/4%) را شامل میشد. متوسط سن شروع آکنه در گروه سیگاری 3/2± 11/16 و در گروه غیر سیگاری 31/2 ± 44/16 و میانگین سنی در گروه سیگاری 59/4± 89/22 و در گروه غیر سیگاری 72/6± 47/24 بود. از نظر شدت آکنه تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. در گروه سیگاری رابطه معنی داری بین تعداد مصرف سیگار و محل های مبتلا وجود نداشت. در گروه سیگاری، فرمهای شدید آکنه در افرادی که بیش از ده نخ سیگار در روز می کشیدند، شایع تر بود (028/0= P).
    نتیجه گیری
    ارتباط معنی داری بین شدت آکنه و تعداد سیگار روزانه وجود داشته، مصرف بیش از ده نخ سیگار در روز باعث تشدید آکنه می شود.
    کلیدواژگان: آکنه ولگاریس، محل های مبتلا، شدت، سیگار کشیدن
  • رخشنده علیپناهی، علی مصطفایی، رعنا سرخابی، سیما سیاح ملی، مرتضی قوجازاده صفحه 97
    زمینه و اهداف
    گلوکوم مقاوم به درمان با درد و فشار داخل چشمی بالا و عدم پاسخ به درمان مشخص میشود. هدف مقایسه تاثیر دو روش تخریب جسم مژگانی بوسیله انجماد و یا لیزر دایود از روی اسکلرا در گلوکوم مقاوم به درمان است.
    روش بررسی
    به روش کارآزمایی بالینی تصادفی 100 چشم (100بیمار) مبتلا به گلوکوم مقاوم به درمان، بطور تصادفی تحت مداخله با یکی از دو روش سایکلوکرایو تراپی یا فوتوکواگولاسیون با لیزر دایود قرارگرفتند. پس از شش ماه فقط 88 بیمار برای پیگیری و معاینه مراجعه نمودند. فشار داخل چشم، میزان دید اصلاح شده و عوارض در فواصل معین ثبت شد و عوارض هر دو روش مقایسه گردید. میانگین زمان پیگیری 5/9 ± 6/34 هفته بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تفاوت میانگین برای گروه های مستقل و آزمون رابطه مجذور کای و با استفاده از نرم افزار SPSS.14 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از نظر آماری کاهش قابل توجهی در فشار داخل چشم در هر دو گروه سایکلوکرایو تراپی و فوتوکواگولاسیون با لیزر دایود دیده شد. قبل از درمان میانگین فشار داخل چشم قبل از مداخله در گروه اول 19/9± 82/45 و در گروه دوم 59/12±4/48 بود. هیچ تغییری در دید بیماران بعد از مداخله در گروه سایکلوکرایو تراپی دیده نشد. دید بیماران بعداز مداخله در گروه سایکلو فوتوکواگولاسیون در 2/27 در صد چشمها افزایش یافت(0005/0). عوارض زود رس بعد از عمل سایکلوکرایو تراپی فقط ادم ملتحمه در اکثر بیماران دیده شد. عوارض درگروه فوتوکواگولاسیون با لیزر دایود، اووئیت در دو چشم (2/4%) و هیپوتونی موقت در یک چشم و هایفما در یک چشم بود.
    نتیجه گیری
    درمان سایکلوفوتوکواگولاسیون بیشتر از سایکلوکرایو تراپی در چشمهای گلوکومی مقاوم به درمان با افزایش دید بیماران و کاهش فشار داخل چشمی همراه بود.
    کلیدواژگان: سایکلوکرایوتراپی، سایکلوفوتوکواگولاسیون، لیزر دایود، گلوکوم مقاوم به درمان
  • فهیمه کاظمی راشد، محسن امجدی، رسول استخری، فریبا امیری صفحه 105
    زمینه و اهداف
    سنگ شکنی وراجلدی(Percutaneous nephrolithotripsy، PCNL) یکی از درمانهای کمتر تهاجمی سنگهای ادراری است که در آن مستقیما از طریق جلد وارد کلیه و لگنچه شده سنگ شکسته و خارج می شود.علی رغم اینکه نتایج مربوط به تخلیه سنگ در این روش بسیار عالی و بیش از 90% می باشد، عوارض نامحسوس آن روی کلیه بسیار کم مطالعه شده است. اندازه گیری آنزیم های ادراری و پروتئینهای اختصاصی از جمله تستهای غیر تهاجمی و در دسترس برای ارزیابی میزان آسیبهای کلیوی می باشد. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات کوتاه مدت سنگ شکنی وراجلدی روی کارکرد کلیه با استفاده از اندازه گیری بتادومیکروگلوبولین (MG Beta 2 microglobulin،) ادراری می باشد این ماده پروتئینی است که افزایش آن مارکر ی برای آسیب توبولهای کلیوی می باشد.
    روش بررسی
    تعداد 20 بیمار تحت سنگ شکنی وراجلدی و 18 بیماربعد واریکوسلکتومی بعنوان گروه شاهد در این مطالعه وارد شدند. نمونه های ادراری در روزهای قبل و 24 ساعت بعد و روز سوم و هفتم و چهاردهم در هر دو گروه برای اندازه گیری بتادومیکروگلوبولین جمع آوری شد. در بیماران تحت سنگ شکنی وراجلدی مدت زمان سنگ شکنی و اندازه سنگ براساس عکس ساده از پرونده بیماران استخراج شده و روند افزایش و کاهش بتادومیکروگلوبولین و ارتباط آن با اندازه سنگ و طول زمان سنگ شکنی وراجلدی بررسی گردید.
    یافته ها
    سنگ شکنی وراجلدی و واریکوسلکتومی بدون عارضه خاصی انجام شده بود. افزایش چشمگیر بتادومیکروگلوبولین ادراری در دوره اول بعد از سنگ شکنی وراجلدی تا روز سوم وجود داشت اما بعد از روز هفتم کاهش یافت. ارتباطی بین افزایش بتادومیکروگلوبولین با طول زمان سنگ شکنی وراجلدی و سایز سنگ وجود نداشت (به ترتیب: 983/0 = P، 165/0 = P). در تمام آزمایشات بیماران واریکوسلکتومی شده بتادومیکروگلوبولین ادراری در حدود صفر بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که اگرچه آسیب توبولار گذرا بود از سنگ شکنی وراجلدی وجود دارد اما این پروسه به نظر سالم می رسد و آسیب ایجاد شده درکارکرد کلیه در طول مدت بررسی به صورت گذرا بود.
    کلیدواژگان: پروتئینوری، پرکوتانئوس لیتوتریپسی، بتادومیکروگلوبولین
  • مصطفی محمدی، ایرج صالحی، صفر فرج نیا صفحه 111
    زمینه وا هداف: دیابت یک اختلال متابولیک می باشد که بدنبال کاهش در ترشح انسولین و یا مقاومت به عمل انسولین ایجاد می گردد. استرس اکسیداتیو عدم تعادل بین تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن و ظرفیت دفاع آنتی اکسیدانی بدن بوده و این شرایط به شدت با دیابت و عوارض آن در ارتباط می باشد.
    روش بررسی
    در رتهای نر دیابت بوسیله تزریق استرپتوزوتوسین (mg/kg 50) ایجاد گردید. ورزش شنا بطور منظم 8 هفته و بمدت 1 ساعت در روز در طول 8 هفته انجام شد. 40 عدد موش های صحرایی نر (20±200 گرم) به چهار گروه (کنترل، کنترل همراه ورزش، دیابتی بدون ورزش و دیابتی و انجام ورزش) تقسیم شدند. پس از پایان دوره ورزش، بعد از بیهوشی با اتر، سر حیوانات با گیوتین قطع، مغز خارج و هیپوکامپ بر روی یخ جدا گردید. هیپوکامپ در بافر تهیه شده هموژن و پس از سانتریفوژ، سوپرناتانت بدست آمده جهت اندازه گیری فعالیت آنزیم های سوپر اکساید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و سطح پراکسیداسیون لیپیدی(Malondialdehyde، MDA) استفاده گردید.
    یافته ها
    دیابت باعث کاهش معنی دار در میزان فعالیت سوپر اکساید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در هیپوکامپ رتهای دیابتیک گردید (05/0 P<). میزان MDA به طور معنی داری در گروه دیابتی ورزش نکرده نسبت به گروه کنترل افزایش داشت(01/0 P<). میزان MDA هیپوکامپ در رت های دیابتی ورزش کرده در پاسخ به ورزش کاهش معنی دار(01/0 P<) و فعالیت سوپر اکساید دیسموتاز و کاتالاز افزایش معنی داری داشت(05/0 P<).
    نتیجه گیری
    . ورزش شنا با افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و کاهش سطح MDA هیپوکامپ دارای اثرات مفید برای جلوگیری از عوارض عصبی در دیابت ملیتوس و آسیب های بافتی ایجاد شده در اثر استرس اکسیداتیو بدنبال این بیماری می باشد.
    کلیدواژگان: دیابت، استرس اکسیداتیو، ورزش شنا، هیپوکامپ
  • دکترفریبا نانبخش، دکترمحمدرضا طراوتی، زهرا یکتا، دکترسریه گل محمدلو، دکترمهزاد مهرزادصدقیانی، دکترشراره شکری صفحه 119
    زمینه و اهداف
    لاپاروسکوپی تست استاندارد طلایی در تشخیص ناباروری های لوله ای است ولی به علت هزینه زیاد و تهاجمی بودن و اینکه نیاز به بیهوشی عمومی دارد به عنوان روش غربالگری تست مناسبی نیست. هیستروسالپنگوگرافی علاوه براینکه باعث درد و ناراحتی بیمار می گردد، با نتایج مثبت و منفی کاذب همراه است. اندازه گیری کلامیدیاتراکوماتیس آنتی بادی تستی ساده و کم هزینه بوده و ناراحتی کمتری را در بیماران باعث می شود. هدف از این تحقیق بررسی ارزش تشخیصی کلامیدیا آنتی بادی تست و هیستروسالپنگوگرافی و مقایسه آنها با نتایج لاپاروسکوپی در تشخیص ناباروری لوله ای می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی، 144 زن نازای مراجعه کننده به بخش نازایی کوثر ارومیه تحت بررسی قرارگرفتند. 5 سی سی از نمونه خون بیماران جهت بررسی تیتر آنتی بادی کلامیدیا گرفته و نمونه های سرم در دمای 135- درجه سانتیگراد فریز و بعد از کامل شدن تعداد نمونه ها با تکنیک الایزا تیتراژ IgG انجام گردید. در تمام بیماران هیستروسالپنگوگرافی انجام که 25 نفر هیستروسالپنگوگرافی غیر طبیعی داشتند وبا توجه به یافته های هیستروسالپنگوگرافی بیماران کاندید لاپاروسکوپی شدند. سپس ارزش تشخیصی کلامیدیا آنتی بادی تست و هیستروسالپنگوگرافی در تعیین ناباروری های لوله ای از طریق مقایسه آنها با لاپاروسکوپی و محاسبه نسبت های احتمالی بررسی گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آمار SPSS و آزمون های توصیفی آنالیز و برای تعیین cut of point از منحنی Roc استفاده شد.
    یافته ها
    در 11 درصد بیماران مورد مطالعه تیتر آنتی بادی کلامیدیا IgG مثبت بود. نتایج مطالعه نشان داد حساسیت کلامیدیا آنتی بادی تست در تعیین ناباروری لوله ای 1/54 درصد، اختصاصیت 5/97 درصد و ارزش پیشگویی مثبت آن 21 درصد و ارزش پیشگویی منفی آن 47 درصد است. این ارقام در مورد هیستروسالپنگوگرافی به ترتیب 5/62 درصد، 6/91 درصد، 5/7 = LR+ و 4/0.= LR- بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد تست کلامیدیا آنتی بادی تست هرچند در مقایسه با تست های هیستروسالپنگوگرافی و لاپاراسکوپی حدودا در بیش از نیمی از بیماران مثبت می باشد، اما با توجه به کم هزینه بودن و سریع و غیر تهاجمی بودن تست جهت کمک به تشخیص بیماران در work up نازایی می شود به عنوان تست کمک کننده گنجانده شود..
    کلیدواژگان: تست کلامیدیا آنتی بادی، هیستروسالپنگوگرافی، ناباروری، لاپاروسکوپی
  • هانیه نیرومند اسکویی، محمد تفضلی شاد پور، فرزان قالیچی صفحه 127
    زمینه و اهداف
    در این مقاله اثر الاستیسیته دیواره شریان بر الگوی تنش برشی اعمالی بر سلول های اندوتلیال و تاثیر آن در آسیب شناسی سیستم قلب و عروق بحث شده است. هدف بررسی و تعیین تنش های برشی دیواره رگ به عنوان عامل اصلی در تشخیص بیماری آرتروسکلروز با در نظر گرفتن تعامل بین خون و جداره رگ میباشد.
    روش بررسی
    مدل سیال نیوتنی برای جریان خون و مدل الاستیک خطی با در نظر گرفتن جابجایی های بزرگ برای دیواره شریان انتخاب شده است. در مطالعه اثر سختی دیواره، تغییر سرعت انتشار موج های فشار نیز با استفاده از رابطه سرعت موج مونتز کرتویچ از طریق تغییر شرایط مرزی اعمال شده است. معادلات سیال و جامد با روش کوپلینگ ضعیف توسط نرم افزار ADINA 8.1 حل شده اند.
    یافته ها
    نتایج کاهش محسوسی در جریان متوسط (تا 33 درصد) را در شریانهای سخت تر نشان می دهد. این کاهش بصورت تغییر گرادیان فشار در فاز سیستول بعلت افزایش سرعت انتشار موج فشار از طرفی و کاهش اتساع پذیری دیواره از طرف دیگر می باشد. نتایج نشان دادند با سخت شدن دیواره شریان شکل موج تنش برشی نیز تغییر می کند. این تغییر بصورت کاهش تنش برشی ماکزیمم و ایجاد نواحی با تنش برشی منفی می باشد.
    نتیجه گیری
    تنش برشی کم و تغییر جهت تنش برشی اعمالی به سلول های اندوتلیال در یک سیکل در اثر سخت شدن دیواره شریان، پاسخ آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و می تواند مقدمه شکل گیری پلاک آتروسکروسیس یا کلسیفیه شدن بخشی از دیواره شریان شود. همچنین نتایج این تحقیق را می توان به عنوان یکی از شاخص های تشخیصی پیشرفت بیماری آتروسکروسیس یا کلسیفه شدن بخشی از دیواره شریان مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: اندرکنش سیال، جامد، شریان الاستیک، سلول های اندوتلیال، تنش برشی
  • پگاه ویسی، امیر قربانی حق جو، حسن ارگانی، محمد آقایی شهسواری، مسعود نوروزیان اول، نادره رشتچی زاده، جاوید صفا، مهران مسگری صفحه 133
    زمینه و اهداف
    از آنجائیکه فعالیت بالای سیستم رنین آنژیوتانسین منجر به افزایش میزان استرس اکسیداتیو می شود، در این مطالعه اثرات انالاپریل و/ یا لوزارتان بر کاهش آسیب اکسیداتیو DNA سلولی مطابق با پلی مورفیسم های این سیستم بررسی شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه، بعد از تعیین پلی مورفیسم های سیستم رنین آنژیوتانسین شامل آنزیم مبدل آنژیوتانسین (I/D)، آنژیوتانسینوژن (M235T) و رسپتور نوع 1 آنژیوتانسین (A1166C) II توسط PCR، 64 بیمار پیوند کلیه ای به صورت تصادفی در یکی از چهار گروه ذیل قرار گرفتند: گروه اول و دوم به ترتیب شامل 13و 20 بیمار با داروهای انالاپریل (10 میلی گرم) و لوزارتان (50 میلی گرم) مجموعا به مدت 4 ماه درمان شدند. گروه سوم به عنوان کنترل مثبت شامل 13 بیمار هردو داروی ذکر شده را با همان دوز دریافت نموده و در نهایت گروه آخر (18 بیمار) به عنوان کنترل منفی هیچ دارویی را دریافت نکردند. قبل و بعد از دو و چهار ماه درمان، سطوح 8-OHdG و مالون دآلدهید به ترتیب به عنوان بیومارکرهای آسیب DNA سلولی و پراکسیداسیون لیپیدی از طریق روش های الایزا و کلرومتریک با استفاده از سرم بیماران مورد سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    سطوح 8-OHdG به طور معنی داری تنها در گروه های کنترل مثبت (از ng/ml 1/1±07/6 به ng/ml1/1 60/3، 000/0= P) و لوزارتان(از ng/ml 86/0±30/5 به ng/ml 47/0±60/3،001/0=P) کاهش یافت. ژنوتیپ DD پلی مورفیسم آنزیم مبدل آنژیوتانسین در مقابل ژنوتیپ غیرDD و ژنوتیپ CC رسپتورنوع 1 آنژیوتانسین II در مقابل ژنوتیپ غیر CC از میزان بالای 8-OHdG برخوردار بودند (به ترتیب 02/0 = P و 002/0 = P). تنها ژنوتیپ TT در مقابل ژنوتیپ غیرTT آنژیوتانسینوژن نقش موثری در میزان پاسخ آنتی اکسیداتیو این داروها داشت (01/0= P). یک ارتباطی بین سطوح آسیب DNA سلولی و مالون دآلدهید قبل و بعد از مداخله وجود داشت (به ترتیب 48/0= r،000/0 = P و 35/0 = r، 006/0 = P).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده اثرات آنتی اکسیداتیو درمان ترکیبی انالاپریل و لوزارتان و همچنین درمان منفرد با لوزارتان بر روی آسیب DNA، مطابق پلی مورفیسم های سیستم رنین آنژیوتانسین میباشد.
    کلیدواژگان: انالاپریل، لوزارتان، پلی مورفیسم های سیستم رنین، آنژیوتانسین، آسیب DNA سلولی، پیوند کلیه
  • دکترمهدی امیرنیا، محمدرضا رنجکش، شهلا بابایی نژاد صفحه 141
    پسر بچه 8 ساله ای است که ضایعات پوستی او یک هفته بعد از تولد شروع شده است این ضایعات بیمار ابتدا محدود به اندام ها بوده و بتدریج به کل بدن گسترش پیدا کرده است. تظاهر ضایعات به شکل ماکول و پچ های هیپر پیگمانته و هیپو پیگمانته رتیکولار بوده و کف دست ها و پاها بیشتر از سایر نقاط درگیری داشته است. با توجه به تغییرات پاتولوژی، تشخیص دیس کروماتوز یونیورسالیس ارثی گذاشته شد. دیس کروماتوز یونیورسالیس ارثی بیماری نادری است که با ماکولهای نامنظم هیپر پیگمانته به همراه ضایعات هیپوپیگمانته رتیکولر منتشر در تمام نواحی بدن دیده می شود. برحسب توزیع ضایعات ممکن است گرفتاری محدود به اندام ها باشد. شروع ضایعات معمولا از چند هفته بعد از تولد تا 6 سالگی می باشد.
    کلیدواژگان: دیس کروماتوز ارثی، اکروپیگمانتاسیون دوهی، پیگمانتاسیون رتیکولر
  • وحیده توپچی زاده، محمد برزگر صفحه 145
    آسیمتری صورت حین گریه در نوزادان انسیدانس 1 در 160 تولد زنده دارد، علت آن کمپرسیون عصب فاسیال یا نقص تکاملی در عضلات صورت می باشد. یکی از علل مهم آن هیپوپلازی یا آژنزی عضله دپرسور آنگولی اریس است. بررسی تشخیصی با سونوگرافی جهت بررسی هیپوپلازی یا آپلازی عضله و الکترومیوگرافی جهت بررسی درگیری یا سلامت عصب فاسیال می تواند در تشخیص کمک کننده باشد. این آنومالی ممکن است با سایر آنومالی های مادرزادی از جمله انومالی کاردیوواسکولر، ادراری تناسلی، سیستم عصبی مرکزی و بندرت سایر آنومالی ها همراه باشد. در این مقاله ده مورد شیرخوار با آسیمتری صورت گزارش می شود که علت آن هیپوپلازی دپرسورآنگولی اریس بوده است.
    کلیدواژگان: آسیمتری صورت، عضله دپرسور آنگولی، هیپوپلازی عضله
  • بررسی اقدامات مربوط به پیشگیری ازخونریزی پس از زایمان در مراکز آموزشی و درمانی زنان، مامایی شهر تبریز / بررسی اقدامات مربوط به پیشگیری ازخونریزی پس از زایمان در مراکز آموزشی و درمانی زنان مامایی شهر تبریز
    صفحه 149

    پیشگیری و کنترل خونریزی پس از زایمان از مهمترین جنبه های مراقبتی مادر محسوب می شود. مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر با اهداف تعیین نحوه پیشگیری از خونریزی پس از زایمان در اتاق درد زایمانی، اتاق زایمان و بخش پس از زایمان در مراکز آموزشی درمانی زنان، مامایی تبریزانجام گرفته است. در این مقاله نتایج مطالعه برروی 150 مادری که با روش نمونه گیری آسان انتخاب شده وبا مشاهده، رفتارهای مربوط به پیشگیری از خونریزی پس از زایمان در آنان تعیین شده است، گزارش میشود.

    کلیدواژگان: پیشگیری، خونریزی پس از زایمان، خونریزی زودرس پس از زایمان