فهرست مطالب

غدد درون ریز و متابولیسم ایران - سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 51، شهریور 1389)

مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال دوازدهم شماره 3 (پیاپی 51، شهریور 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/16
  • تعداد عناوین: 14
|
  • فریدون عزیزی صفحه 205
    رشد کمی و کیفی آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران در سه دهه ی گذشته، تربیت نیروی انسانی عالم و ظرفیت سازی همراه با گسترش پژوهشکده ها و مراکز تحقیقاتی کشور و برخی برنامه ریزی ها سبب افزایش پژوهش ها و تولید مقاله های علمی شده و راه را برای رسیدن به اهداف چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی هموار نموده است1 تا بتوانیم ایران را کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش جهان اسلام و دارای تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل توصیف نماییم. مقام معظم رهبری با درایت و عنایت خاص در راستای تحقق اهداف چشم انداز، بر ضرورت تحول در نظام علم و فناوری کشور و تدوین اسناد توسعه علمی و نقشه ی جامع علمی کشور تاکید فرموده اند.
    در راستای پیشرفت های علمی سؤال اصلی این است که چه شاخص هایی را باید برای ارزشیابی این پیشرفت ها به کار گرفت؟ چرخه ی علم شامل فراگیری علم، تولید علم، ترویج علم، انتشار علم و به کارگیری علم است. بستر اساسی پژوهش در کشور، راهبردهای پژوهشی کلان و سپس سیاست ها و ماموریت ها است که باید برنامه ها براساس آنها تدوین شود. موضوع مهم این است که یافته های روندهای پژوهشی باید در سه حیطه ی خروجی (Output)، دستاورد (Outcome) و اثر و پیامد (Impact) ارزشیابی قرار گیرد (نمودار1). علم سنجی (Scientometric) روندی است که علم را ارزیابی می کند تا بتواند به سیاست گزاران و تصمیم گیران در مورد راهبردها کمک کند. مع هذا علم سنجی بیشتر به حیطه ی خروجی پژوهش ها (Output) می پردازد و به دستاورد و اثر و پیامد توجهی ندارد.2 آسان ترین برآورد آن، تعداد خام تولیدات علمی است که تخمینی خام از میزان مقاله های علمی است و بازگو کننده ی کیفیت و سودمندی داده های منتشر شده نیست. آن چه در سال های اخیر به نام اثرگذاری (Impact) تولیدات علمی برای تعیین جایگاه علمی محقق، مراکز تحقیقاتی، دانشگاه ها و کشورها مورد توجه قرار گرفته شامل دو شاخص عمده ی اثرگذاری یعنی میزان ارجاعات به مقالات علمی (Citation) و ضریب تاثیر (Impact factor) بوده است. ضریب تاثیر مجله از تقسیم تعداد ارجاع ها به مقاله های یک مجله در یک سال به تعداد مقاله های قابل ارجاع در همان سال به دست می آید. با در نظر گرفتن شاخص هایی که خروجی (Outcome) را ارزیابی می کنند، جمهوری اسلامی ایران سیر پیشرفت خارق العاده ای را در 15 سال گذشته داشته است. از نظر تعداد مقالات به رتبه ی بیست و ششم ISI دست یافته است. بیش از 60% مقاله های بین المللی کشور در سال 1992 در مجله های با ضریب تاثیر (Impact factor) صفر تا 1 منتشر شده است، حال آن که بیش از 60% مقاله های ایرانی در سال 2007 در مجله ها با ضریب تاثیر بالاتر از 1 و 10% آنها در مجله های با ضریب تاثیر بالای 3 انتشار یافته است.
  • رضا درخشان، اصغر خوشنود، پریسا بالایی صفحات 208-212
    مقدمه
    چاقی یکی از عوامل خطر سندرم متابولیک و دیابت نوع 2 است. از آنجایی که درمان جدی هر یک از چند اختلال سندرم متابولیک در کاهش مرگ و میر و ناتوانی ها موثر است و با توجه به شیوع رو به افزایش چاقی در قرن اخیر،تصمیم به بررسی شیوع چاقی شکمی گرفته شد تا علاوه بر تعیین اهمیت این جز سندرم متابولیک به عنوان یک عامل خطر، ارتباط کمی آن با سایر اجزای سندرم متابولیک نیز شناسایی گردد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1385 بر روی 1392 بیماردیابتی نوع 2 با محدوده سنی 30 تا 83 سال انجام شد. پس از انجام آزمایش ها، معاینه ی بالینی، و تکمیل پرسشنامه، داده ها وارد رایانه شده و تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت و از آزمون های آماری کای دو و فیشر برای داده های کیفی و آزمون تی برای داده های کمی استفاده شد.
    یافته ها
    از 1392 بیمار با دیابت نوع 2، 810 نفر(2/58%) چاقی شکمی داشتند که شامل 46 نفر(7/5%) مرد و 764 نفر(3/94%) زن بودند. طبق معیارهایNCEP ATPIII، 768 نفر(8/94%) سندرم متابولیک داشتند. از نظر آماری بین چاقی شکمی با سندرم متابولیک، جنس، فشارخون بالا و HDL پایین ارتباط معنی داری مشاهده شد ولی ارتباط بین چاقی شکمی با سن و تری گلیسرید بالا معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان دهنده ی آن است که چاقی شکمی بیشترین ارتباط کمی را با سندرم متابولیک دارد و لازم است که در بیماران دیابتی به خوبی کنترل شود.
    کلیدواژگان: چاقی شکمی، دیابت نوع 2، سندرم متابولیک، رفسنجان
  • سعیده بزازیان، محمد علی بشارت، هادی بهرامی احسان، اسدالله رجب صفحات 213-221
    مقدمه
    هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده ی راهبردهای مقابله در قالب سه راهبرد مقابله ی هیجان محور، تکلیف محور و اجتنابی در رابطه ی بین ادراک بیماری با هموگلوبین گلیکوزیله و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود.
    مواد و روش ها
    نمونه ی مورد بررسی شامل 300 نفر (172 دختر و 128 پسر، با سن 30- 18 سال) از بیماران عضو انجمن دیابت ایران بودند. شرکت کننده ها مقیاس ادراک بیماری (IPQ)، مقیاس مقابله با موقعیت های استرس زا (CISS) و مقیاس کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت (D-39) را تکمیل کردند. هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) از آخرین آزمایش بیماران استخراج شد.
    یافته ها
    تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دادند که رابطه بین ادراک بیماری و هموگلوبین گلیکوزیله تحت تاثیر راهبرد مقابله ی تکلیف محور قرار می گیرد. هر سه راهبرد مقابله ی هیجان محور، تکلیف محور و اجتنابی رابطه ی بین ادراک بیماری و کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دادند.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این پژوهش، راهبردهای مقابله، رابطه ی بین ادراک بیماری، هموگلوبین گلیکوزیله و کیفیت زندگی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 تحت تاثیر قرار می دهند. یافته های این مطالعه می تواند در برنامه ریزی های پیشگیرانه و شناسایی افراد در معرض خطر عدم تبعیت از درمان و طراحی مداخله های درمانی روانشناختی مفید باشد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، ادراک بیماری، راهبرد مقابله، هموگلوبین گلیکوزیله، کیفیت زندگی
  • نادر شوندی، شهناز شهرجری، آقای رحمان شیخ حسینی صفحات 222-230
    مقدمه
    دیابت شیرین گروهی هتروژن از بیماری های متابولیک است که مشخصه ی آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق نیمه تجربی از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه شرکت نفت اراک، 17 نفر انتخاب و در دو گروه است قدرتی (9 نفر) و شاهد (8 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین های قدرتی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از شاخص های متابولیک (شامل کلسترول کل، تری گلیسرید، کلسترول HDL و VLDL و LDL، FBS، HbA1C، انسولین سرم)، پرسشنامه های کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 با استفاده از آزمون تی همبسته و در سطح اطمینان 95% (05/0p<) انجام شد.
    یافته ها
    بین میانگین داده های پیش آزمون و پس آزمون داده های کلسترول کل، قند خون، HbA1C، انسولین سرم، کیفیت زندگی و سلامت روان گروه تمرینهای قدرتی اختلاف معنی داری وجود دارد. بین میانگین داده های پیش آزمون و پس آزمون داده های HDL، LDL، VLDL و تری گلیسرید در گروه تمرین های قدرتی و همه شاخص ها در گروه شاهد اختلاف معنی داری مشاهده نشد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تمرین های قدرتی بر شاخص های متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی نوع 2 تاثیر دارد و باعث بهبود آنها می شود.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، تمرین های قدرتی، شاخص های متابولیکی، کیفیت زندگی، سلامت روان
  • مهکامه عاشورپور، محمود جلالی*، سید ابوالقاسم جزایری، احمد ساعدی، مریم تقدیر، مهناز زارعی صفحات 231-236
    مقدمه

    بعضی مطالعه ها نشان داده اند که فریتین با قند خون ناشتا در ارتباط است. اطلاعات در این زمینه به خصوص در ایران محدود است. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط فریتین با وضعیت گلیسمی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد سالم 60-45 سال در تهران انجام شد.

    مواد و روش ها

    این بررسی مقطعی در 54 فرد دیابتی نوع 2 و 53 فرد سالم 60-45 سال انجام شد. بیماران دیابتی مورد بررسی، اعضای انجمن دیابت ایران واقع در تهران و افراد سالم کارمندان دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. فریتین سرم، قند خون، Hb A1C، انسولین سرم و مقاومت به انسولین در کلیه افراد اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    فریتین سرم در هر دو گروه در محدوده نرمال قرار داشت. بین فریتین سرم با قند خون، هموگلوبین A1c، انسولین و مقاومت به انسولین ارتباط مستقیم مشاهده شد. این ارتباط در افراد دیابتی معنی دار بود اما در افراد سالم معنی دار نبود. بین مقاومت به انسولین و فریتین در افراد دیابتی ارتباط معنی دار مشاهده شد. ارتباط در افراد سالم از نظر آماری معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه نشان داده شد که در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 بین فریتین با میزان انسولین سرم و مقاومت به انسولین ارتباط مستقیم وجود دارد و این ارتباط حتی در محدوده ی طبیعی فریتین نیز مشاهده می شود. احتمالا با توجه به وسیع بودن محدوده ی سرمی نرمال فریتین، نیاز به بازبینی این مقادیر به خصوص برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 وجود دارد.

    کلیدواژگان: فریتین، وضعیت گلیسمی، انسولین، مقاومت به انسولین، دیابت نوع 2
  • نگین مسعودی علوی، پرستار لیلا اعلمی، پرستار صدیقه طایفی، پرستار زهرا صدفی صفحات 237-242
    مقدمه
    در بیماری دیابت وجود رفتارهای خوددرمانی می تواند عواقب ناگواری داشته باشد. در این مطالعه، خوددرمانی در بیماران دیابتی بستری در بیمارستان شهید بهشتی و مراجعان به مرکز دیابت شهر کاشان بررسی شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش مقطعی در بیماران مبتلا به دیابت قندی بستری در بیمارستان شهید بهشتی و مراجعان به مرکز دیابت کاشان با سن بیش از 18 سال انجام شد. پرسشنامه ی استفاده شده دارای 25 سوال با گزینه ی لیکرت 4 تایی بود. اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش اعتبار محتوا بررسی شد. روایی پرسشنامه 85/0 به دست آمد. در این مطالعه از روش های آمار تحلیلی کای دو، آزمون t، آنالیز رگرسیون، و تحلیل عاملی جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد.
    یافته ها
    تعداد 400 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. متوسط سن بیماران 9/12±9/54 سال بود. 2/68% نمونه ها، زن بودند. در این بررسی، 17 نفر (2/4%) به میزان زیاد و 263 نفر به طور متوسط (8/65%) و 120 نفر (30%) به میزان کم به خوددرمانی می پرداختند. خوددرمانی با سن، مدت ابتلا، محل زندگی، نحوه ی درمان، ابتلا به بیماری کلیوی، وضعیت بیمه، نوع دیابت، وضعیت بیماران بستری و سرپایی ارتباطی نداشت. جنس زن، پرفشاری خون، و هیپرلیپیدمی، و تحصیلات با خوددرمانی ارتباط نشان داد.
    نتیجه گیری
    با توجه به تمایل بیماران مبتلا به دیابت به خوددرمانی، پیشنهاد می شود که راه های درمان مشکلات شایع و عوارض دیابت به بیماران آموزش داده شود، تا بیماران بتوانند خوددرمانی را به شیوه ی موثری انجام دهند.
    کلیدواژگان: خوددرمانی، دیابت، عوامل موثر بر خوددرمانی
  • کبری شریفی، رضا حاجی حسینی، بیتا فام، فاطمه رستمی، مریم سادات دانشپور، فریدون عزیزی، مهدی هدایتی صفحات 243-250
    مقدمه
    سلول های بافت چربی قادر به بیان فاکتور نکروز دهنده ی توموری آلفا (TNF-α) می باشند. سطح افزایش یافته ی این سیتوکین با چاقی و مقاومت به انسولین در ارتباط است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین این پلی مورفیسم با چاقی در جمعیت ایرانی بود.
    مواد و روش ها
    افراد شرکت کننده در مطالعه ی «قند و لپید تهران» (TLGS) در دو گروه سنی زیر 18 سال و بالای 18 سال تقسیم شدند. افراد بالای 18 سال به سه گروه براساس نمایه ی توده ی بدنی (BMI) بزرگتر و مساوی 30، کوچک تر از 30 و بزرگ تر و مساوی 25 و کوچک تر از 25 کیلوگرم بر مترمربع و در زیر گروه 18 سال در دو گروه براساس صدک BMI صدک بالاتر از 85 و صدک کمتر از 85 قرار گرفتند. از میان آنها، در مجموع 239 نفر انتخاب شدند. میزان قند خون ناشتا، HDL-C، تری گلیسرید و کلسترول اندازه گیری و سایر عوامل مؤثر در چاقی مانند BMI و فشار خون مشخص شدند. قطعه ای 152 جفت بازی از ژن مورد نظر با استفاده از روش PCR تکثیر و پلی مورفیسم مورد نظر با استفاده از روش RFLP مشخص شد.
    یافته ها
    فراوانی آلل های TNF-αاز قانون هاردی واینبرگ تبعیت کرد. فراوانی ژنوتیپ ها در 239 نفر مورد بررسی عبارت بود از AA (3/1%)، GG (5/79%) و GA (2/19%) که با BMI ارتباط معنی داری نشان نداد. فراوانی ژنوتیپ ها در گروه جوانان عبارت بود از GG (5/80%)، GA (5/19%) و AA(0%). 33 نفر ژنوتیپ GG و 8 نفر ژنوتیپ GA داشتند و هیچ یک ژنوتیپ AA نداشتند. در گروه بزرگسالان فراوانی ژنوتیپ ها به این شرح بود: GG (3/79%)، GA (2/19%)وAA (5/1%). 157 نفر ژنوتیپ GG، 38 نفر ژنوتیپ GA و 3 نفر ژنوتیپAA داشتند.
    نتیجه گیری
    داده های به دست آمده از این مطالعه بر عدم وجود ارتباط بین پلی مورفیسم G-238A ژن TNF-α با چاقی دلالت داشتند و نتیجه گیری می شود که این پلی مورفیسم در افزایش خطر بروز چاقی در جمعیت ایرانی نقش ندارد.
    کلیدواژگان: چاقی، نمایه ی توده ی بدن، پلی مورفیسم، فاکتور نکروزدهنده ی تومور آلفا(TNF، α)
  • مرجان ظریف یگانه، بهناز شاکر صایین، فریدون عزیزی، آگنتا ینگو، مهدی هدایتی صفحات 251-259
    مقدمه
    عوامل خطرساز ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی در سراسر دنیا رو به افزایش است. داده های تن سنجی به عنوان پیشگویی کننده ی عوامل خطرساز چنین بیماری هایی در نظر گرفته می شوند. اما در ایران اطلاعات دقیقی در این زمینه در دسترس نیست.
    هدف
    تعیین شیوع فشار خون بالا و اختلال چربی خون در طی زمان در جمعیت شهر تهران و هم چنین مشخص نمودن این مساله که آیا نمایه ی توده ی بدن ((BMI یا دور کمر به دور باسن (WHR) به عنوان شاخص های چاقی منتشر و مرکزی، پیش گویی کننده های قابل اطمینانی برای این عوامل خطر هستند یا خیر.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 2729 نفر، از ابتدا و انتهای فاز دوم مطالعه ی آینده نگر قند و لیپید تهران (TLGS) مورد بررسی قرار گرفتند. در هر فاز، BMI، WHR، فشار خون، و چربی های سرم بر اساس روش های استاندارد اندازه گیری شدند. اطلاعات اجتماعی- جمعیت شناسی با استفاده از پرسشنامه های پیش آزمونی به دست آمد. توسط نرم افزار SPSS، شیوع فشار خون بالا، اختلال چربی های خون، چاقی مرکزی و منتشر در جمعیت مورد مطالعه تعیین شد. پس از همسان سازی و حذف عوامل مداخله گر، ارتباط بین متغیرها با استفاده از آزمون مجذور خی و رگرسیون لجستیک ارزیابی شد. میزان خطر (OR) همسان شده بر اساس جنس و فاصله ی اطمینان 95% به منظور آزمودن توان ارتباط ها استفاده شد.
    یافته ها
    در این مطالعه افزایش قابل توجه شیوع چاقی منتشر/مرکزی، و کاهش شیوع فشار خون بالا و اختلال چربی های خون مشاهده شد. شاخص BMI به طور معنی داری با فشار خون بالا و همه ی انواع چربی های خون ارتباط داشت. با این وجود، ارتباط معنی دار WHR تنها با افزایش تری گلیسریدها و HDL-C پایین همراه بود.
    نتیجه گیری
    به طور کلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان دادند که شاخص اضافه وزن، چاقی و BMI پیشگویی کننده ی مهمی برای فشار خون بالا و اختلال چربی خون در جمعیت بزرگسال شهر تهران می باشد.
    کلیدواژگان: فشار خون بالا، اختلال چربی خون، چاقی، نسبت دور کمر به باسن، نمایه ی توده ی بدن
  • اصغر توفیقی صفحات 260-267
    مقدمه
    یائسگی با تغییرات هورمونی و کاهش حساسیت به انسولین همراه است. افزایش توده ی چربی که با افزایش سن در زنان یائسه دنبال می شود موجب کاهش آدیپونکتین سرم و افزایش مقاومت به انسولین می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین در آب بر تغییرات آدیپونکتین و مقاومت به انسولین سرم در زنان یائسه ی چاق بود.
    مواد و روش ها
    20 زن یائسه ی چاق 55 50 ساله در شهرستان ارومیه با نمایه ی توده ی بدن بالای 30 کیلوگرم در مترمربع به روش غیراحتمالی و آماده ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته تمرین های منتخب هوازی و مقاومتی را در آب با شدت 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 45 دقیقه در هر جلسه ی تمرین انجام دادند. گروه شاهد در طول دوره ی پژوهش هیچ فعالیت بدنی نداشتند. نمونه های خون قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه در حالت ناشتا به دست آمد. مقادیر آدیپونکتین و انسولین سرم توسط روش الایزا و گلوکز توسط روش کالریمتری آنزیمی اندازه گیری شد. برای محاسبه ی شاخص مقاومت به انسولین نیز از روش HOMA-IR استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های تحلیل آماری نشان داد که اجرای پروتکل ورزشی میزان آدیپونکتین سرم را به شکل معنی داری در گروه تجربی افزایش داد (05/0p<). با این حال، بین یافته های پس و پیش آزمون این مقادیر در گروه شاهد تفاوت معنی داری دیده نشد. هم چنین، غلظت سرمی گلوکز، انسولین سرم و مقاومت به انسولین نیز به دنبال انجام ورزش منتخب در آب تنها در گروه تجربی به شکل معنی داری کاهش یافت (05/0p<).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های پژوهش حاضر تمرین هوازی و مقاومتی فزاینده که در آب اجرا می شود با درگیری گروه های عضلانی بزرگتر و افزایش فشار دینامیکی بر استخوان ها و عضلات موجب افزایش مصرف انرژی، افزایش آدیپونکتین سرم و کاهش مقاومت به انسولین در زنان یائسه ی چاق می شود.
    کلیدواژگان: تمرین در آب، آدیپونکتین، مقاومت به انسولین، زنان یائسه ی چاق
  • الهام حقیقت جو، محمدرضا وفا، فرزاد شیدفر، محمود رضا گوهری، امیر ضیایی صفحات 268-275
    مقدمه
    مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تاثیر مصرف سیب زرد لبنانی بر پروفایل لیپیدی مردان هیپرلیپیدمی و اضافه وزن انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی تجربی شاهددار در 46 مرد دارای چربی خون بالا (کلسترول تام 240-200 و تری گلیسرید 350-150 میلی گرم بر دسی لیتر) 50-30 ساله که به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند، انجام شد. گروه مداخله (23 نفر) روزانه 300 گرم سیب زرد لبنانی به مدت 8 هفته دریافت کردند. گروه شاهد (23 نفر) رژیم غذایی معمول خود را داشتند. نمونه های خون دو گروه در شروع و بعد از 8 هفته بررسی جمع آوری و مقادیر تری گلیسرید، کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL، نسبت LDL/HDL، Lp(a) و Apo(B) سرم اندازه گیری شد. در شروع مطالعه، سطح تحصیلات و بعد خانوار بین دو گروه مقایسه شد. فعالیت فیزیکی و دریافت مواد غذایی نیز در شروع و پایان مطالعه مقایسه شدند. مقدار پلی فنل و فیبر تام سیب مصرفی نیز اندازه گیری شد.
    یافته ها
    مقدار پلی فنل و فیبر به ترتیب 485 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن سیب تازه و 03/4 گرم به ازای 100 گرم سیب تازه محاسبه شد. در پایان هفته ی هشتم، در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری در میانگین تغییرات غلظت TG و VLDL مشاهده شد، اما در میانگین تغییرات غلظت TC، LDL-C، HDL-C، نسبت LDL/HDL، Lp(a) و Apo(B) تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    دریافت سیب زرد لبنانی ممکن است غلظت تری گلیسیرید و VLDL سرم مردان مبتلا به هیپرلیپیدمی را افزایش دهد. برای بررسی تاثیر این نوع سیب بر غلظت TC، LDL-C، HDL-C، نسبت LDL/HDL، Lp(a) و Apo(B) به مطالعه های بیشتری نیاز است.
    کلیدواژگان: سیب، هیپرلیپیدمی، فیبر، پلی فنل، اضافه وزن
  • علی اکبر عبداللهی، ناصر بهنام پور، غلامرضا وقاری، حمیدرضا بذر افشان صفحات 276-282
    مقدمه
    چاقی یکی از عواقب نامطلوب تغییر در رفتار و شیوه ی زندگی شهرنشینی است. این مطالعه برای تعیین شیوع چاقی و برخی عوامل مرتبط با آن در جامعه شهری استان گلستان سال 1384 انجام شد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه ی مقطعی در سال 1384، 5000 نفر در شهرهای استان گلستان بررسی شدند. این افراد به صورت نمونه گیری خوشه ایتصادفی، به نسبت مساوی از دو جنس انتخاب شدند، معیارهای تن سنجی (قد، وزن) به روش استاندارد اندازه گیری شد و نیز از طریق پرسشنامه و انجام مصاحبه اطلاعات در مورد سن، جنس، سطح سواد، شغل، قومیت، مصرف دخانیات، دفعه ها و ساعت های ورزش در هفته و گروه های خونی جمع آوری شد. چاقی و اضافه وزن به روش استاندارد پیشنهادی سازمان جهانی بهداشت (WHO) بر اساس توزیع نمایه ی توده ی بدن (BMI) تعیین شد، سپس، اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 5/11 و مدل رگرسیون لجستک چند متغیره و نسبت شانس خطر چاقی بر حسب سطح متغیرهای مستقل مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش میزان کلی چاقی و اضافه وزن به ترتیب 5/25 و6/38% (در زنان به ترتیب 7/30 و 35% و در مردان به ترتیب 3/20 و3/42%) بود. میانگین و انحراف معیار نمایه ی توده ی بدن BMI در کل جامعه 05/5± 05/27 کیلوگرم بر مترمربع و به تفکیک جنس در زنان 54/5± 63/27 و مردان44/4±48/26 کیلوگرم بر مترمربع مشاهده شد. شیوع چاقی با افزایش سن در هر دو جنس افزایش معنی داری را نشان داد. یافته های مدل رگرسیونی نشان داد که نسبت شانس چاقی در زنان تقریبا 7/1 برابر مردان است و با سطح سواد و مصرف نکردن سیگار رابطه ی معکوس دارد که از نظر آماری معنی دار است. ارتباط شانس چاقی با شغل، قومیت و و تعداد ساعت های ورزش از نظر آماری معنی دار نبود، هرچند که با افزایش ساعت های ورزش شانس چاقی کاهش می یافت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه برافزایش خطر شیوع چاقی در جمعیت شهری استان گلستان دلالت داشت و تقریبا 10% زنان نسبت به مردان چاق تر بودند. هم چنین، فعالیت فیزیکی کم، سطح سواد پایین، جنس زن، افزایش سن و مصرف سیگار باعث افزایش چاقی در جمعیت شهری استان گلستان شد.
    کلیدواژگان: چاقی، اضافه وزن، نمایه ی توده ی بدن (BMI)، عوامل مرتبط با چاقی، گلستان
  • مهدی زارعی، محمدرضا حامدی نیا، مرتضی حاجی نیا، محسن محمدنیا احمدی، محمد جابری صفحات 283-293
    مقدمه
    دویدن و دوچرخه سواری دو نوع از رایج ترین فعالیت های بدنی هستند که بیشتر توسط افراد چاق به منظور افزایش سوخت وساز چربی در برنامه های کاهش وزن استفاده می شود. به منظور طراحی برنامه های تمرینی مناسب، هدف از مطالعه ی حاضر مقایسه ی اکسیداسیون چربی و هزینه ی انرژی هنگام دو نوع فعالیت ورزشی دویدن و دوچرخه سواری در شدت های مختلف در نوجوانان پسر چاق بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، 11 نوجوان پسر چاق و سالم به صورت داوطلبانه (با میانگین سن 2/1±13سال، وزن 6/7±1/73 کیلوگرم و نمایه ی توده ی بدن 5/2±5/27 کیلوگرم بر مترمربع) شرکت کردند. آزمودنی ها آزمون ورزشی درجه بندی شده ی فزاینده را روی چرخ کارسنج و نوارگردان اجرا کردند. ضربان قلب، میانگین اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی در طول 2 دقیقه ی پایانی هر مرحله از آزمون اندازه گیری و نسبت تبادل تنفسی محاسبه شد. مقادیر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات و هم چنین هزینه ی انرژی محاسبه شد.
    یافته ها
    مقادیر اکسیداسیون چربی در ضربان قلب مشابه و قابل مقایسه در دویدن روی نوارگردان در مقایسه با پدال زدن روی چرخ کارسنج در دامنه ی وسیعی از شدت ها (به جز شدت معادل 20 و 170 وات)، به طور معنی داری بالاتر بود (05/0p<). میزان کل مصرف انرژی هنگام فعالیت روی نوارگردان نسبت به فعالیت روی چرخ کارسنج (43±266 کیلوژول بر دقیقه در مقابل 39±237 کیلوژول بر دقیقه) به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<). اما میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در شدت های معادل 45، 70 و 95 وات در پدال زدن روی چرخ کارسنج نسبت به دویدن روی نوارگردان بالاتر بود. (05/0>p).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد برای نوجوانان چاقی که هدفشان از انجام فعالیت بدنی، کاهش وزن (افزایش مصرف انرژی و ارتقای اکسیداسیون چربی در سطح معینی از پاسخ های قلبی-عروقی) است، فعالیت دویدن با شدت متوسط، فعالیت بدنی موثرتری نسبت به پدال زدن روی دوچرخه است.
    کلیدواژگان: اکسیداسیون چربی، مصرف انرژی، دویدن، دوچرخه سواری، نوجوان، چاق
  • پانته آناظری، پروین میرمیران، حسین دلشاد، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی صفحات 294-299
    مقدمه
    نمک یددار مهم ترین منبع ید دریافتی در ایران است. مطالعه های قبلی نشان دادند که اختلال های ناشی از کمبود ید در ایران به طور موثری ریشه کن شده است. هدف این مطالعه بررسی غلظت ید ادرار و میزان ید نمک مصرفی خانوارهای جنوب تهران در سال 1388 است.
    مواد و روش ها
    یک مطالعه ی مقطعی در 91 خانوار که با روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. از 147 فرد بزرگسال خانوارهای انتخاب شده (شامل 85 زن و 62 مرد) که 18 سال و بالاتر سن داشتند، نمونه ی ادرار 24 ساعته گرفته شد. اندازه گیری غلظت ید و کراتینین ادرار 24 ساعته به ترتیب توسط روش های هضم اسید و Autoanalizer انجام شد. مقدار سرانه ی مصرف نمک برآورد و میزان ید نمک های مصرفی خانوار با روش تیتر کردن اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میانگین ید نمک های مصرفی خانوار 7/14±7/12 گاما بود. 8/64% آنها میزان ید کمتر از 10 گاما داشتند. میانه ی ید ادرار در جمعیت مورد بررسی 0/48 میکروگرم در لیتر بود، اختلاف معنی داری بین مردان و زنان وجود نداشت. میانه ی سرانه ی مصرف روزانه ی نمک 1/9 گرم برآورد شد. براساس طبقه بندیWHO/ICCIDD/UNICEF، 0/17، 6/30، 6/45 و 8/6% شرکت کنندگان به ترتیب غلظت ید ادرار بیشتر از 100، 99-50، 49-20 و کمتر از20 میکروگرم در لیتر داشتند.
    نتیجه گیری
    نمک های مصرفی در جنوب تهران دارای مقادیر کافی ید نبود و ساکنان جنوب شهر تهران دچار کمبود متوسط ید هستند. یافته های این مطالعه نظارت بیشتر برای بهبود وضعیت تغذیه ای ید را نشان می دهد و خطر برگشت عوارض ناشی از کمبود ید را در کشور گوشزد می کند.
    کلیدواژگان: غلظت ید ادرار، نمک یددار، جنوب تهران
  • ملک سلیمانی مهرنجانی، محمود هاشمی تبار، حمیدرضا مومنی، سمیه بهرام زاده صفحات 300-306
    مقدمه
    مت فورمین یک داروی خوراکی است که برای درمان دیابت نوع 2 مورد استفاده قرار می گیرد. داروی مت فورمین آنالوگ (GLP-1) است و مشخص شده است که GLP-1 سبب القای بیان ژن های Pancreatic duodenal homeobox-1 (Pdx-1)، انسولین و گلوکز ترانسپورتر-2 (Glut-2) می گردد. پژوهش حاضر به بررسی اثر مت فورمین بر تنظیم عملکرد سلول های بتا از طریق اثر بر بیان ژن های Pdx-1، انسولین و Glut-2 می پردازد.
    مواد و روش ها
    موش های حامله ی نژاد C57BL/6 به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. به گروه شاهد نرمال سالین تزریق شد و در گروه تیمار شده، مت فورمین با غلظت های 75، 150 و 250 میلی گرم بر کیلوگرم در نرمال سالین حل و با روش تزریق داخل صفاقی از روز 5/8 حاملگی به صورت روزانه تجویز شد. سپس، در روز 5/19 حاملگی، نیمی از موش های حامله به روش قطع مهره های گردنی کشته شدند و پس از خارج کردن جنین ها، پانکراس آنها جداسازی شد. نیمی دیگر از موش های حامله زایمان کرده و غده ی پانکراس نوزادهای یک روزه جداسازی شد. سپس به وسیله ی روش های Semi-quantitative RT-PCR بیان ژن های Pdx-1، انسولین و Glut-2 در پانکراس جنین ها و موش های یک روزه مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    پژوهش حاضر نشان داد که دوزهای مختلف داروی مت فورمین در مقایسه با گروه شاهد سبب ایجاد تغییر معنی داری در میزان بیان ژن های Pdx-1، انسولین و Glut-2 نمی شود (05/0)
    کلیدواژگان: دیابت، مت فورمین، پانکراس، Pdx، 1، انسولین، گلوکزترانسپورتر، 2
|
  • Reza Derakhshan, Asghar Khoshnood, Parisa Balaee Pages 208-212
    Introduction
    Obesity is one of the risk factors of metabolic syndrome and type 2 diabetes. Considering that appropriate treatment of the each of several metabolic disorders is the key to effectively reducing mortality, morbidity and disability and the growing prevalence of obesity in the last century, this study was conducted to in vestigate the prevalence of abdominal obesity and to detect its qualitative relation with other components of the metabolic syndrome.
    Materials And Methods
    This cross-sectional descriptive study was done on 1392 diabetic's type 2 patients between the ages 30 to 83 years. Following laboratory and clinical evaluations, and completion of questionnaires, data was statistically analyzed using two statistical tests the Chi-square and Fisher for qualitative data and the T test for quantitative data.
    Results
    Of 1392 patients with type 2 diabetes, 810 patients (58.2 %) had abdominal obesity, including 46 men (5.7%) and 764 (94.3%) women. According to NCEP ATPIII1, 768 patients (94.8%) had metabolic syndrome. A significant relation was observed between abdominal obesity and sex, hypertension, decreased HDL and metabolic syndrome. (P‹ 0.01) However, there was no significant relationship between abdominal obesity, age and high TG (P‹0.01)
    Conclusion
    The results of this study indicated that obesity had the strongest qualitative relation with metabolic syndrome, indicating the need to it control appropriately in diabetic patients.
  • The Moderating Role Of Coping Strategies In Relationship Between Illness Perception, Quality Of Life, Hbac In Patients With Type I. Diabetes Pages 213-221
    Introduction
    The aim of this study was to investigate the moderating role of coping strategies in the relationship between illness perception, quality of life and HbA1c in patients with type I diabetes.
    Materials And Methods
    Three hundred patients (172 females and 128 males, 18-30 years) aged with type I diabetes from the Iranian Diabetes Society completed the Illness Perception Questionnaire (IPQ), Coping Inventory for Stressful Situations (CISS), and Quality of Life scale for Diabetics (D-39). HbA1c level was obtained from patient`s laboratory examination.
    Results
    Results of stepwise regression analysis revealed that the influence of illness perception on HbA1c was moderated by task-oriented coping strategy. The relationship between illness perception and quality of life was influenced by three coping strategies, task oriented, emotion-oriented, and avoidant.
    Conclusion
    Coping strategies affect the relationship between illness perception, quality of life and HbA1c in patients with type I diabetes. Results can be helpful in devising preventive policies, determining high risk patients and designing of psychological interventions. Keywords:
  • Dr Nader Shavandi, Dr Shahaz Sharjerdi, Mr Rahman Sheikh Hoseini, Mr Akbar Ghorbani Pages 222-230
    Introduction
    Diabetes mellitus is a heterogenous group of different metabolic disorders, characterized by chronic increase of blood glucose and proteins, lipids and carbohydrates.
    Materials And Methods
    In this semi-experimental investigation, 17 women patients with type 2 diabetes from the clinic of the Arak Petroleum Company were selected and divided into two groups: the strengthening (9 persons) and the controls (8 persons). The strengthening group performed selected exercises for 8 weeks (3 sessions/week and 30-50 min/session). In this investigation we assessed metabolic factors (total cholesterol, triglycerides, HDL, VLDL, LDL, FBS, HbA1c and Insulin Serum) and compared SF-36 and GHQ questionnaires. Data analyses was performed with SPSS.12 and we used of the paired samples T test. Confidence level was considered at 95% (P<0.05).
    Results
    There were significant differences between means of pre-test and post-test measures of TC, FBS, HbA1C, insulin serum, quality of life (QOL) and mental health (MH) of the strengthening group, but no significant differences were found between means of pre-test and post-test measures of HDL, LDL, VLDL and triglycerides in the strengthening group and factors of control group (P<0.05).
    Conclusion
    It seems that strengthening exercises are an effective treatment for metabolic factors, QOL and MH in type 2 diabetic patients, and lead to improvement in the patient's status.
  • Miss Mahkameh Ashourpour, Dr Mahmoud Djalali, Dr Abolghasem Djazayeri, Dr Ahmad Saedi, Mrs Maryam Taghdir, Miss Mahnaz Zareei Pages 231-236
    Introduction

    Alghough some studies report an association between ferritin and glycemic status, data from Iran is limited. This study was designed to assess the relation between serum ferritin and glycemic status in type 2 diabetic and healthy individuals, aged 45-60 years, in Tehran.

    Materials And Methods

    This cross-sectional study was performed on 54 type 2 diabetic patients and 53 healthy subjects, aged 45-60 years. The diabetic patients were members of the diabetes society in Tehran and healthy subjects were employees of Tehran University of Medical Sciences. Serum ferritin, fasting blood glucose (FBS), HbA1C, serum insulin and insulin resistance were analyzed in all participants. Statistical analyses were done using regression and independent sample t-test.

    Results

    Serum ferritin levels were within normal range in both groups. Positive correlations between ferritin and FBS, HbA1C, insulin and insulin resistance were found, which were significant in diabetic patients and non-significant in healthy subjects. There was significant correlation between insulin resistance and serum ferritin in diabetic patients however the correlation was non-significant in healthy subjects.

    Conclusion

    There were positive correlations between ferritin with serum insulin and insulin resistance in patients with type 2 diabetes and the positive correlation was present even in normal ranges of serum ferritin. Since ferritin has a wide normal range, it may be better to reassess it, especially in patients with type 2 diabetes.

  • Dr Negin Masoudi Alavi, Leila Alami, Sedigheh Taiefi, Zahra Sadafi Pages 237-242
    Introduction
    Self treatment in diabetes mellitus might have serious consequences. This study examined self treatment behaviors in patients with diabetes mellitus, in Kashan city.
    Materials And Methods
    In this cross sectional study, patients aged over 18 years, with at least 6 months history of diabetes were asked to participate. A 25 item questionnaire with the 4 likert scale was used for recording data. The content validity of the questionnaire was approved and the reliability of the questionnaire was 0.85. The Chi square, T student and multiple regressions were used for data analysis.
    Results
    A total of 400 patients participated in the study. Mean age of participants was 54.9±12.9 years 68.2% percent were female 4.2% had high self treatment score, while 65.8% had medium and 30% had low self treatment scores. Self treatment had no significant relationship with age, duration of disease, the place of living, kind of treatment, insurance, kind of diabetes or the inpatient outpatient status. Female gender, hypertension, hyperlipidemia and education had significant relationship with self treatment.
    Conclusion
    There was a medium tendency for self treatment in patients. It seems that education focusing on treatment modalities might improve the effectiveness of self treatment in diabetes.
  • Dr Mehdi Hedayati Pages 251-259
    Introduction
    Tumor necrosis factor-α (TNF-α) is expressed primarily in adiposities, and elevated levels of this cytokine have been linked to obesity and insulin resistance. We, therefore, examined the relationship between this variant and obesity in an Iranian population.
    Materials And Methods
    Subjects of the Tehran lipid and Glucose Study were classified in two age groups, the under 18 and the above 18 adults were classified in three groups according to their body mass index BMI<25, 25≤BMI<30, BMI≥30 subjects aged under 18 years were classified in the two groups according to their body mass index: under the 85th percentile for their age and sex and above the 85th percentile for their age and sex. Overall 239 persons were selected. We measured FBS, HDL-C, LDL-C, triglycerides, cholesterol levels and blood pressure, CRP, IL-6, IL-10, Adiponectin, and HOMA for all individuals. A 152 base pair segment of the mentioned gene with PCR was amplified and the polymorphism with RFLP (MSPI) revealed.
    Results
    The allele frequency of TNF-α polymorphism was in the Hardy Weinberg equilibrium and the allele frequency was GG (79.5%), GA (19.2%), AA (1.3%) and there was no relation between BMI and the frequency of this allele. The genotype frequency in adolescents was GG (80.5%), GA (19.5%), AA(0%) 33 persons were GG genotype 8 GA genotypes and none had AA genotype. In adults, the genotype frequency was GG (79.3%), GA (19.2%), AA(1.5%) 157 persons had the GG genotype, 38 persons the GA genotype and 3 persons the AA genotype.
    Conclusion
    No association was found between G-238A TNF-a promoter polymorphism and obesity, indicating probably that it is not an important risk factor for obesity or consequently for cardiovascular disease.
  • Asghar Tofighi Pages 260-267
    Introduction
    Menopause is accompanied by hormonal variation and reduction in insulin sensitivity. Increase in body fat mass, which is followed by aging causes adiponectin decrement and higher insulin resistance in postmenopausal women. The purpose of this study was the evaluate of adiponectin and insulin resistance changes after a water training program in obese postmenopausal women.
    Materials And Methods
    Twenty obese postmenopausal women (BMI>30 kg/m2), selected to participate in this study, were randomly divided into experimental and control groups. The experimental group performed selective resistance and aerobic water training for 3 months at 65-75% of MHR 45 min per session, whereas the control group did not participate in any exercise program during the study period. Blood samples were collected for assay of research variables, before and after exercise regimen. Plasma adiponectin and insulin were analyzed using commercially available ELISA kits. FBS measured by the enzymatic calorimetric method and insulin resistance was calculated with the HOMA-IR equation.
    Results
    Data analysis showed that water training enhanced adiponectin concentrations in the experimental group (P<0.05). Also there was significant decrease in glucose and insulin resistance in the experimental group, compared to the control group (P<0.05).
    Conclusion
    Based on the study results it seems that selective resistance and aerobic water training, due to involvement of greater muscle mass and exposure to dynamic pressure on the bones and muscles, leads to higher energy expenditure, higher levels of adiponectin concentration and decrease in insulin resistance in obese postmenopausal women.
  • Elham Haghighatjoo, Mohammad Reza Vafa, Farzad Shidfar, Mahmoodreza Gohary, Amir Ziaee Pages 268-275
    Introduction
    This study was conducted to evaluate the effects of apple consumption on lipid profiles among hyperlipidemic and overweight men.
    Materials And Methods
    We performed an experimental study on 46 hyperlipidemic men, aged between 30-50 years(TC=200-240 mg/dl, TG=150-350 mg/dl), randomly divided into two (apple and control) groups. The apple group (23 subjects) received 300 gr of whole apples per day (Golden Delicious) for 8 weeks, while controls (23 subjects) had the regular dietary pattern for the same period of time. Blood samples were collected at baseline and after intervention and analyzed for serum TG, TC, LDL-C, HDL-C, VLDL, Apo(B), Lp(a) and LDL/HDL levels. Before study, education level and family size were compared. Before and after intervention, physical activity and dietary intake were compared between the two groups. Both total polyphenol and the total fiber consumed in apples were measured.
    Results
    Total polyphenol and total fiber intakes were 485 mg/kg fresh apple and 4.03 gr/100 gr of fresh apple, respectively. After 8 weeks, mean differences in TG and VLDL concentrations increased statistically in the apple group compared to the control group, but, no significant differences were observed in the TC, LDL-C, HDL-C, Apo(B), Lp(a) and LDL/HDL levels, between two groups.
    Conclusion
    Consumption of Golden Delicious apples seemed to increase serum TG and VLDL concentrations in hyperlipidemic men. More studies are needed to investigate the effect of Golden delicious apple on serum TC, LDL-C, HDL-C, Apo(B), Lp(a) and LDL/HDL concentrations.
  • Mr Ali Akbar Abdollahi, Mr Nasser Bhnampur, Mr Golamreze Vagari Hamid Reza Bazrafshan Pages 276-282
    Introduction
    Obesity is an undesirable outcome of changes in life style and behavior. This study aimed at determining the prevalence of obesity and its associated factors in population in Urban of Golestan province Iran to facilitate control of obesity related diseases.
    Materials And Methods
    In this cross–sectional study, 2500 males and 2500 females residents of 17 different cities were selected, using cluster random sampling techniques. Anthropometric measures (height, weight) were obtained with standard methods and the data on social, demographics exercise, smoking and blood group were collected during interviews, using a specifically designed questionnaire. In assessment of obesity, a standard recommended WHO method, based on BMI distribution was used. Data was analyzed using SPSS version 11.5, and the logistic regression model was used to estimate the age adjusted odds ratio and its 95% confidence interval, P-value <0.05 being considered significant.
    Results
    Overall prevalences of obesity and overweight were 25.5% and 38.6% respectively (20.3%, 42.3% for men and 30.7% and 35% for women). Mean BMI in, female and male subjects was 27.05±5.05, 27.63±5.54, and 26.48±4.44 respectively. In addition, WHR of all subjects was (0.92±0.1), (females) (0.91±0.9), males(0.93%±0.11). The pattern of obesity differed significantly with age in both genders. The results of logistic regression model showed that the odds ratio of obesity was greater, roughly 1.7 times in women, compared with men. The adjusted odds ratio decreased with increasing the levels of education and non smoking (P<0.0001). The adjusted odds ratio showed no significant difference with occupation, race, blood group and or physical activity duration.
    Conclusion
    The results of this study indicate an increased rate of obesity and overweight in an urban population, obesity in women being 10% higher than in men: Findings, showed that low levels of physical activity and education, gender, and smoking and aging were responsible for obesity.
  • Mr Mehdi Zarei, Dr Mohammadreza Hamedinia, Mr Morteza Hajinia, Mr Mohsen Mohammad Nia Ahmadi, Mr Mohammad Jaberi Pages 283-293
    Introduction
    Running and cycling are two modalities of exercise commonly used to promote fat oxidation in weight loss programs for obese people. In order to design appropriate training programs, the objective of the present study was to compare fat oxidation and energy expenditure at different intensities of exercise during running and cycling in obese adolescent boys.
    Materials And Methods
    Eleven healthy obese adolescent boys (mean age 13±1.2 years, mean weight 73.1±7.6 kg, and body mass index 27.5±2.5 kg/m2) voluntarily participated in this study. Subjects performed 2 incremental graded exercise tests on a cycle ergometer and a motorized treadmill. Heart rate, mean oxygen consumption and carbon dioxide generation during the last two minutes of each level of test were measured and respiratory exchange ratio was calculated. Energy expenditure and fat and carbohydrate oxidation rates were calculated at different intensity levels.
    Results
    At comparable and similar heart rates, the fat oxidation rate was significantly higher during running, compared to cycling over a wide range of intensities (p<0.05), except at intensities of 20w and 170w, as was the total energy expenditure, compared to cycling (266±43 vs237±39 kJ/min) (p<0.05). Carbohydrate oxidation was, however, significantly higher during cycling compared to running, at intensities of 45w, 70w and 95w.
    Conclusion
    It is concluded that for obese adolescents, in order to lose weight and reduce body fat mass (increased energy expenditure and promoted fat oxidation in a certain level of cardio-vascular responses), moderate intensity of running would be more effective than cycling.
  • Pantea Nazeri, Dr. Parvin Mirmiran, Dr. Hossein Delshad, Dr. Mehdi Hedayati, Dr. Fereidoun Azizi Pages 294-299
    Introduction
    Iodized salt is the main dietary source of iodine in Iran. Previous studies have shown sustainable elimination of iodine deficiency disorders in Iran. The aim of this study was to evaluate urinary iodine concentration and the iodine content of households salt in the south of Tehran in 2009.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study, 91 households were enrolled through randomized cluster sampling. A total of 147 adult subjects (62 males, 85 females), aged 18 and over, were selected from households to provide 24 hr urine samples. Urinary iodine and creatinine concentrations were measured by using the digestion method and autoanalizer assay, respectively. Daily salt consumption was estimated and household salt iodine content was measured by titration.
    Results
    Mean±SD iodine concentration of household salt was12.7±14.7 ppm, and 64.8 % of household salts contained < 10 ppm iodine. The median of Urinary Iodine Concentration (UIC) was 48.0 μg/l. There was no statistically significant difference in UIC, between men and women. The median daily salt consumption was 9.1 g. According to WHO/ICCIDD/UNICEF classification, 17.0, 30.6, 45.6 and 6.8 percent of participants had UICs >100, 50-99, 20-49 and <20 μg/l, respectively.
    Conclusion
    Iodine contents of household salts were not adequate in the south of Tehran, indicating Tehranians in this region, previously iodine sufficient, now suffer from moderate iodine deficiency. These findings show necessity of more detailed surveys for iodine nutrition improvement and emphasize the importance of attention being paid to the risk of iodine deficiency recurrence in Iran.
  • Doctor Malek Soleimani Mehranjani, Doctor Mahmoud Hashemi Tabar, Doctor Hamid Reza Momeni, Mis Somayeh Bahramzade Pages 300-306
    Introduction
    Metformin, an oral medicine used to treat type 2 diabetes, is a Glucagon-Like Peptide-1 (GLP-1) analogue, which has been demonstrated to stimulate the expression of Pancreatic duodenal homeobox-1 (Pdx-1), Insulin and Glucose transporter 2 (Glut-2) genes. In this study, the regulatory effect of metformin on beta cells function through the expression of Pdx-1, Insulin and Glut-2 genes was investigated.
    Materials And Methods
    Pregnant C57BL/6 mice were randomly divided into 2 groups. Normal saline was given to the control group and the experimental group received 75, 150 and 250 mg/kg metformin daily by intraperitoneal injection from day 8.5 of pregnancy. Half the pregnant animals were then sacrificed by cervical dislocation or day 19.5 of pregnancy and the pancreases of embryos were dissected. The other half of pregnant animals were allowed to deliver their pups and the pancreases of one day old mice were dissected. The dissected pancreases were then used for assessment of Pdx-1, Insulin and Glut-2 genes expression by semi-quantitative RT-PCR method.
    Results
    Results showed that the administration of various doses of metformin caused no changes in the expression of Pdx-1, Insulin and Glut-2 genes compared to the control group (P>0.05).
    Conclusion
    The regulatory effect of metformin on beta cells function might not be related to the expression of Pdx-1, Insulin and Glut-2 genes and may be related to the expression of gloconeogenesis pathway genes.