فهرست مطالب

نامه مفید - پیاپی 78 (تابستان 1389)

مجله نامه مفید
پیاپی 78 (تابستان 1389)

  • سیاستهای اقتصادی
  • تاریخ انتشار: 1389/08/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • اکبر کمیجانی، حسین کاوند، حسین عباسی نژاد صفحه 3
    دراین مقاله سعی شده است ضمن بررسی استقلال سیاست پولی، علل ضعف آن و نقش عوامل مؤثر برآن معرفی شوند. به نظر می رسد که به علت تثبیت نرخ سود بانکی در اقتصاد ایران و عدم واکنش آن به نوسانات متغیرهای اسمی، نقش بانک مرکزی از شکل یک عنصر فعال منحرف و در عمل به سمت یک عنصر غیرفعال مبدل شده است. برای این منظور بر اساس داده های فصلی، قاعده پولی تیلور برای اقتصاد ایران مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس نتایج، اگرچه ضریب واکنش نرخ سود به انحرافات تورم از مقدار هدف آن، از لحاظ آماری معنی دار می باشد اما مقدار عددی آن نزدیک به صفر بوده و بر اساس ادبیات، می توان نتیجه گرفت که نرخ سود عملا واکنشی به این انحرافات تورمی از خود نشان نداده است. با توجه به مشکلات ساختاری بودجه عمومی ایران و اثرپذیری شدید آن از نوسانات قیمت های نفت، لذا، درآمدهای نفتی عملا سیاست های مالی را تحت تاثیر قرار داده و در راستای آن بانک مرکزی و سیاست های پولی نیز تحت تاثیر قرار می گیرند. بر اساس نتایج این مقاله، جزء سیکلی متغیرهای پولی، اجزای پایه پولی و سطوح قیمت ها همگی به طور قوی تحت تاثیر جزء سیکلی نوسانات درآمدهای نفتی دولت قرار می گیرند و بخشی از این متغیرها به طور همزمان و بقیه با یک وقفه یک ساله به نوسانات درآمدهای نفتی واکنش نشان می دهند. برای بررسی این موضوع در بلند مدت نیز از رهیافت هم انباشتگی استفاده شد. بر اساس این رهیافت مشخص شد که در بلند مدت، سطح قیمت ها به شدت تحت تاثیر کسری بودجه دولت و خالص حساب دارایی های خارجی بانک مرکزی قرار داشته و دو متغیر اخیر در بلند مدت نه تنها در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کنند، بلکه هر دو به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر قیمت های نفت می باشند. همچنین نتایج مربوط به توابع عکس العمل آنی متغیرهای خالص دارایی های خارجی، کسری بودجه دولت، نقدینگی و شاخص ضمنی تولید در واکنش به یک شوک مثبت نفتی، تطابق زیادی با شواهد آشکار شده در اقتصاد ایران دارند.
    کلیدواژگان: نوسانات قیمت های نفت، سیاست مالی فعال، سیاست پولی غیر فعال، هم حرکتی سیکلی، تحلیل هم انباشتگی
  • اسدالله فرزین وش، سجاد برخورداری صفحه 33
    بانک های مرکزی به منظور دستیابی به اهداف مختلف اقتصادی نظیر تورم مورد هدف، نرخ بهره را با توجه به ویژگی های ساختاری اقتصاد مورد توجه قرار می دهند. با توجه به اهمیت نرخ بهره در ساختار اقتصادی کشورها و وابستگی سایر متغیرهای کلان اقتصاد نظیر سطح تولید و اشتغال به رفتارهای نرخ بهره، نرخ بهره به عنوان یکی از ابزارهای اساسی سیاست پولی همواره مورد توجه سیاست گذاران پولی قرار گرفته است.
    در این مقاله با توجه به ساختار اقتصاد ایران و بر اساس مدل پایه سونسن (1997)، نرخ بهره بهینه با توجه به دو هدف اساسی بانک مرکزی (تثبیت قیمت ها و تثیبت سطح تولید) محاسبه شده است. حل مدل با لحاظ برخی از فروض ساده کننده، نشان می دهد که نرخ بهره حقیقی بهینه تحت تاثیر شکاف بین نرخ تورم و تورم مورد هدف، شکاف تولید، وقفه تورم و برخی متغیرهای برونزا قرار می گیرد. تخمین معادلات مدل بر اساس داده های اقتصاد ایران برای دوره (1384-1353) نشان می دهد که تورم رابطه مثبت و معنادار با وقفه شکاف تولید و رابطه مثبت و معنادار با وقفه تورم دارد. همچنین شکاف تولید رابطه مثبت و معنادار با وقفه شکاف تولید، رابطه منفی و غیر معنادار با نرخ بهره حقیقی و رابطه منفی و معنادار با متغیرهای برونزا دارد.
    تحمین مدل بهینه نرخ بهره بر اساس داده های اقتصاد ایران برای دوره (1384-1353) نیر گویای آن است که شکاف تولید اثر مثبت و معناداری بر روی نرخ بهره اسمی دارد، اثر متغیرهای برونزا (نرخ ارز و رشد نقدینگی) بر روی نرخ بهره اسمی مثبت و معنادار است و نرخ تورم مورد هدف اثر منفی و معناداری بر روی نرخ بهره اسمی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که اثر مثبت نرخ تورم و وقفه آن بر روی نرخ بهره اسمی معنادار نیست و این نتیجه گویای آن است که نرخ اسمی بهره در ایران بدون توجه به رفتار تورم و وقفه آن تعیین می شود. محاسبه نرخ های بهره بهینه برای دوره مورد مطالعه مؤید این ادعاست.
    کلیدواژگان: تورم مورد هدف، نرخ بهره بهینه، شکاف تولید، ساختار اقتصادی
  • محمدرضا منجذب صفحه 47
    به طور معمول در مبانی نظری و کاربردی تابع تقاضای پول نقش انتظارات مطرح است. یکی از پارامترهای مؤثر بر تقاضای پول نرخ تورم است و با افزایش تورم تقاضای پول کاهش می یابد. تورم در اقتصاد تابعی از متغیرهای دیگر از جمله انتظارات است. انتظارات تورمی در اقتصاد می تواند به صورت تطبیقی یا عقلایی شکل گیرد. این مقاله به آزمون این موضوع پرداخته و تابع تقاضای پول ایران را بر مبنای نظریه انتظارات برآورد می نماید. در نتیجه انتظارات تطبیقی تقاضای پول در ایران را بهتر توضیح داده و تقاضای پول نیز تابعی از سطح تولید و تورم است.
    کلیدواژگان: تقاضای پول، انتظارات تطبیقی و انتظارات عقلایی
  • سعید مشیری، محمد نادعلی صفحه 59
    اقتصاد ایران طی سه دهه اخیر با فراز و نشیبهای بسیاری در فعالیت های کلان اقتصادی مواجه بوده است. از جمله آن ها، فعالیتهای بانکی در کشور است. سیستم بانکی کشور طی دهه های اخیر با مسایلی از قبیل؛ ملی شدن بانک ها، تحمیل سیاست های تکلیفی و تبصرهای دولت، مدیریت دولتی و کنترل دستوری نرخ سود بانکی روبرو بوده است. بررسی شرایط حاکم بر بانک های ایران و مقایسه آن با شرایط کشورهایی که بحران بانکی را تجربه کردهاند، به خصوص کشورهای در حال توسعه، بیانگر آن است که اقتصاد ایران شرایط بحران بانکی را تجربه کرده است؛ هرچند که به علت دولتی بودن بانک ها و حمایت های مالی بانک مرکزی، این شرایط عملا به بروز بحران آشکار در اقتصاد منجر نشده است. بنابراین، فرضیه مورد آزمون در تحقیق این است که اقتصاد ایران شرایط بحران بانکی را تجربه کرده است. برای شناسایی بحران بانکی در اقتصاد ایران از رهیافت شاخص فشار بازار پول استفاده شد. سپس برای آزمون وقوع بحران بانکی از رهیافت الگوی چرخشی مارکف، استفاده شده است. نتایج برآورد الگو با استفاده از داده های ماهانه و طی دوره زمانی (1387-1350)، دلالت بر وقوع شرایط بحران بانکی در ایران است. همچنین نتیاج تحقیق نشان می دهد، چنانچه اقتصاد ایران در زمان t در وضعیت آرامش قرار داشته باشد به احتمال 0.77درصد در زمان t+1 هم در آرامش است و اگر در زمان t در وضعیت بحرانی قرار داشته باشد به احتمال 0.52 درصد در زمان t+1 به وضعیت آرامش باز می گردد.
    کلیدواژگان: بحران بانکی، بحران مالی، الگوی چرخشی مارکف، اقتصاد ایران
  • محسن ابراهیمی، ابراهیم زرینی، سیدمحمدعلی حاجی میرزایی صفحه 89
    در این مطالعه نوسانات قیمت نفت و اثر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی به روش «خود رگرسیون برداری ساختاری»(SVAR) با داده های فصلی برای قیمت نفت و سایر متغیرها در دوره مذکور بررسی شده است، نتایج حاصل از برآورد مدل و همچنین تفسیر توابع عکس‎العمل آنی (IRFS) و تجزیه واریانس خطای پیش‎بینی ((FEVDS، نشان می دهد که رابطه معناداری بین قیمت نفت و سایر متغیرها وجود دارد. وقوع تکانه قیمتی نفت موجب می گردد که نقدینگی به طور دائمی افزایش یابد و شاخص قیمت مصرف کننده نیز بعد از یک سال از وقوع تکانه، به صورت نمایی و فزاینده افزایش یابد که به معنی تورم فزاینده است. سرمایه گذاری در بخش خصوصی نیز در دو سال اول وقوع تکانه دچار کاهش شده اما بعد از آن تعییرات مثبتی را نشان می دهد. هزینه های جاری دولت ابتدا شدیدا افزایش می یابد و با نوسانات نسبتا بالایی در طول زمان رشد می کند. در عوض هزینه های عمرانی در سال اول دچار نوسان شده اما از آن به بعد روند رو به گسترشی را خواهد داشت. نتایج تجزیه واریانس متغیرها نیز نشان می دهد که تغییرات سه متغیر قیمت نفت، نقدینگی و سطح عمومی قیمت ها تغییرات همه متغیرها را به مقدار بیشتر از 20 درصد در بلند مدت توضیح می دهد.
    کلیدواژگان: نوسانات قیمت نفت، متغیرهای کلان اقتصادی، روش خودرگرسیون برداری، هزینه های دولت و بیماری هلندی
  • محسن مهرآرا، سعید بیات صفحه 107
    درآمدهای نفتی بخش عمده درآمدهای صادراتی کشورهای عضو اوپک را تشکیل میدهد. با توجه به اینکه بازارهای جهانی نفت در طول چهار دهه گذشته بسیار پر نوسان بوده است، شناخت نحوه و شدت اثر گذاری درآمدهای نفتی بر تورم این کشورها برای سیاست‎گذاری اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. موضوع مقاله «اثرات غیر خطی درآمدهای نفتی بر تورم کشورهای عضو اوپک با استفاده از روش حد آستانه» میباشد. به این منظور از داده های پانل در طی دوره 1983 تا 2006 برای کشورهای عضو اوپک مبتنی بر الگوی تصحیح خطای آستانه ای استفاده شده است. تخمین های بدست آمده نشان می‎دهد که، رشد مثبت درآمد های نفتی تورم زا می باشد و چنانچه رشد درآمدهای نفتی از حد آستانه 45 درصد تجاوز نماید اثر شدیدتری بر تورم خواهد داشت. نتیجه مذکور فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر اینکه واکنش تورم نسبت به درآمد‎های نفتی غیر خطی است را تایید می کند.
    کلیدواژگان: تورم، درآمدهای نفتی، اثرات غیر خطی، اوپک، الگوی تصحیح خطای آستانه ای
  • لطفعلی عاقلی کهنه شهری، حسن محمدغفاری صفحه 125
    با افزایش امید به زندگی، کیفیت نیروی انسانی و افزایش سن بازنشستگی، سعی شده است تا با ایجاد شرایط بازنشستگی های زودهنگام به عنوان جزئی از نظام های بازنشستگی در دنیا، علاوه بر تخفیف سنی فوق، از فشار مضاعف بر نیروی کار جلوگیری گردد. با اجرای قوانین بازنشستگی زودهنگام، مشارکت نیروی کار میان سال و کهن سال تحت تاثیر قرار می گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل عمده مؤثر بر اشتغال پس از بازنشستگی، تاثیر افزایش سنوات خدمت، بر اشتغال پس از بازنشستگی آزمون می گردد.
    در این پژوهش از روش توصیفی و تهیه داده های پیمایشی (Current Population Survey) از 407 نفر از بازنشستگان شهر تهران در سال 1387 و آزمون های تحلیل آماری و رگرسیونی جهت آزمون فرضیات استفاده شده است. یافته های آماری نشان می دهد که در نمونه مورد بررسی، 9/54 درصد از افراد جامعه نمونه که زودتر از موعد بازنشسته شده اند و 52 درصد افرادی که در موعد مقرر و یا پس از آن بازنشسته شده اند، در بازار کار باقی مانده اند. در نمونه انتخابی 1/45 درصد از بازنشستگان زودهنگام از بازار کار خارج شده اند و به طور کلی تنها امکان جایگزینی نیروی کار در بازار کار برای این افراد وجود دارد. بنابراین تغییر چندانی در خروج نیروی کار سالخورده و جایگزینی آنان صورت نمی گیرد. بازنشستگی زودهنگام احتمال حضور مردان در بازار کار را افزایش و احتمال حضور زنان را کاهش داده است.
    نتایج آزمون های رگرسیونی نشان می دهد که کاهش سنوات خدمت، احتمال اشتغال مجدد بازنشستگان را افزایش می دهند. بنابراین می توان گفت که اجرای طرح های بازنشستگی زودهنگام به طور کامل به خروج بازنشستگان از بازار کار نمی انجامد.
    کلیدواژگان: بازنشستگی زودهنگام، بازار کار، مشارکت نیروی کار مسن، اشتغال پس از بازنشستگی
  • محمود متوسلی، محمود مشهدی احمدی صفحه 149
    برای کسانی که با علم اقتصاد آشنایی اندکی دارند مطالعه مقالات این علم حیرت آور است. هر کس با مراجعه به مجلات معتبر این رشته ممکن است از خود بپرسد،«آیا این اقتصاد است یا شاخه ای از ریاضیات؟»؛ به هر حال این وضعیت کنونی این شاخه از علم است. هر کس برای اینکه آن را یاد بگیرد بیش از آنکه نیاز به شناخت فرهنگ، تاریخ، ساختارهای نهادی جامعه و امثال آن داشته باشد باید ریاضیات بداند. در واقع وضعیت کنونی به نحوی است که یادآور این جمله معروف بر سر دروازه آکادمی افلاطون است که، «هر که وارد اینجا می شود باید ریاضیات بداند».
    اما چه شد که اقتصاد تا این حد به ریاضیات وابسته شد؟ آیا ریاضیات توانسته زمینه های بالندگی این علم را فراهم آورد؟ یا اینکه بر عکس، آیا ریاضیات موجب محدود شدن قلمرو علم اقتصاد شده است؟ آیا ریاضیات می تواند کلیدی برای فهم مشکلات اقتصادی باشد؟ اساسا چه شد که اقتصاددانان متوسل به ریاضیات شدند؟ اینها و پرسش هایی از این قبیل همگی از جمله مسائل مهمی هستند که می توانند در فهم رابطه بین اقتصاد و ریاضیات و اینکه این رابطه چگونه باید باشد، نقش مهمی داشته باشند. در این مقاله با تمرکز بر روی این پرسش ها به عنوان دو یافته مهم نشان خواهیم داد که؛ اولا، توسل به ریاضیات برخلاف تصور مرسوم، نه به عنوان واکنشی به نگرش های مارکسیستی و نظریه ارزش مبتنی بر کار، بلکه بر آمده از یک خاستگاه فلسفی است که طبق آن برای اینکه اقتصادیک رویکرد علمی تلقی شود باید به ریاضیات متوسل شود؛ ثانیا، توسل به ریاضیات باعث محدود شدن قلمرو علم اقتصاد و حذف بسیاری از مفاهیم و پدیده های مهم از تحلیل ها و تبعات ناخوشایند دیگری برای اقتصاد شده است.
    کلیدواژگان: اقتصاد، ریاضیات، فلسفه، انقلاب مارژینالیستی، جونز، والراس، اجورث
|
  • Akbar Komijani, Hossein Kavand, Hossein Abbasinejad Page 3
    This paper investigates monetary policy independency, as well as its weakness and the role of factors affecting it. It seems that because of interest rate determination in Iran's Economy which is irresponsive to nominal variable fluctuations, the role of central bank has been deviated from an active institute toward a passive one. For this purpose, Taylor rule was investigated for Iran's Economy using quarterly data. Based on the results, although the coefficient of interest rate is statistically significant, it is very small and close to zero. This shows that interest rate does not respond to the deviations of inflation. Considering the complexity in the structure of Iranian budget constraint and its severe dependency to oil revenue fluctuations, it is clear that the oil revenues have considerable impacts on fiscal policies and hence central bank and monetary policy are substantially influenced. Based on the results of this paper, the cyclical component of nominal money, monetary base components and prices are strongly contemporaneously correlated with oil revenues and at most after one period they respond to the oil revenues fluctuations. In the long run, based on co-integration analysis, price levels are substantially affected by budget deficit and net of central bank's foreign asset and both of them are correlated negatively in the long run, as well as both of them are affected by oil prices. In addition, IRF shows that the responses of net of central bank's foreign asset, budget deficit, liquidity and price level to a positive oil shock are so similar to the realized fact in Iran's Economy.
  • Farzinvash Asadollah, Barkhordari Sajad Page 33
    Central banks regard the interest rate as a tool for achieving different economic objectives such as inflation targeting. Interest rate plays an important role in the economic structure of a country and given the dependence of other macroeconomic variables, such as the level of production and employment, and their effects on interest rate behaviors, so, the interest rate has been regarded by policy makers as a major instrument of monetary policy. In this paper, regarding the Iranian economic structure and on the basis of Sevensson’s model (1997), the optimal interest rate has been computed with respect to the major goals of central banks. The solution to the model on the basis of some simplified assumptions shows that the real optimal interest rates are affected by the gap between inflation and inflation target, production gap, the inflation lag, and exogenous variables. Estimation of the model using Iranian economic data (1974- 2007) reveals that the relationship between inflation and the production gap as well as inflation and inflation gap is positive and significant. Furthermore, the production gap has a positive and significant relationship with the lag in the production gap, a negative and insignificant one with the real interest rate, and a negative and significant one with exogenous variables. Estimation of the optimal interest rate model shows that the production gap has a positive and significant effect on the nominal interest rate. The effect of exogenous variables on the nominal interest rate is positive and significant, and targeted inflation has a negative and statistically significant impact on the nominal interest rate. In addition, the results of this paper demonstrate that the effect of inflation and it's lag is not statistically significant on the nominal interest rate.
  • Mohammad Reza Monjazeb Page 47
    Usually the role of expectations in money demand function is raised. One of parameters that influences money demand is inflation and it reduces money demand level. Inflation in the economy is a function of other variables, including expectations. Inflationary expectations in the economy can be shaped as adaptive or rational. By this article, we test these concepts and show the function of money demand based on expectations, and report its estimations. As the results indicate the adaptive expectation describe better the demand function for money and it is a function of production level and inflation rate in Iran.
  • Saeed Moshiri, Mohammad Nadali Page 59
    The state-owned banks in Iran have been experiencing crisis, but due to nationalization of banking system there has been no bank runs. In this paper, we identify the occasions of banking crisis in Iran using the money market pressure index and the Markov switching method for the period 1971- 2008. The results show that the banking system in Iran has experienced crisis in certain periods. In particular, the money market pressure index has been critical in periods such as the revolution, war with Iraq, after war reconstruction time, and the most recent extreme government control policy of the banks.
  • Mohsen Ebrahimi, Ebrahim Zarrini, Seyyed Mohmmad Ali Haji Mirzaei Page 89
    In this study we have reviewed the changes in oil price and its macro-effect on Iranian Economy, by vector-autoregressive (VAR) method with seasonal data for oil price and other variables in the above period.The result from the model of estimation and also interpretation of impulse response (IRFs) and variance decomposition (FEVDs), shows that there is a meaningful relation between oil and other variables.The government expenditure and money supply is highly affected by oil, and positive shock of oil price will weakens the tradable sectors and strengthens non-tradable sectors in the economy. Also, through price increase of consumable imported goods and the increased cost of foreign input will positively and continuously affect the consumer price index. Due to dependency of internal production to import, the economy will face inflation which is caused by external factors.
  • Mohsen Mehrara, Saeed Bayat Page 107
    Oil revenues constitute the major part of export revenues in OPEC countries. In regard to this fact that prices in oil markets have been very so swinging in the past four decades,identifying manner and severity of affecting oil revenues on inflation for economic policy making is very important. Topic of this paper is" The nonlinear effects of oil revenues on inflation in OPEC countries". We have used panel data during the 1983-2006 for OPEC countries in the research. The way which is applied for estimation is"Threshold error correction model". Estimations show that the oil revenue increase is significantly inflationary, and when oil revenue increase is upper than 45 percent threshold level, its effect on inflation will be more severe. This result confirms the main hypothesis of this research which asserts that relation between inflation and oil revenues is positive and nonlinear.
  • Lotfali Agheli Kohneh Shahri, Hassan Mohammad Ghaffari Page 125
    Along with increasing life expectancy, quality of life and high retirement age, it has been tried to prevent excessive pressure on labor through creating the early retirement conditions as one part of retirement systems besides working age reductions. The participation of middle-aged and adolescent people is affected by enforcing the early retirement laws The aim of this study is to identify the affecting factors on participation of old people labor supply and to give an answer to this question: does enforcement of adolescent early retirement schemes reduce the labor supply pressure and unemployment?Descriptive method using current population survey has been used to test the hypotheses in this research. The research findings indicate that in the studied sample, 54.9 percent of early-retirees and 52 percent of mature-retirees have not left the labor market. The regression tests show that reduction of working years raises the probability of reemployment of retirees. Thus, it can be said that enforcement of early retirement schemes do not fully result in exit of retirees from labor market. In the selected sample, 45.1 percent of early-retirees went out from labor market; and generally, there is only the possibility of labor replacement for them in labor market. So, considerable changes do not occur by exiting the old people from market and replacement of them. The early retirement has increased the probability of men presence and decreased the probability of women presence in labor market. The retirees having higher education degrees remain more than the others in the labor market and become re-employed. So, the early retirement has increased the specialization level in labor market.
  • Mahmoud Motavaseli, Mahmoud Mashhadi Ahmad Page 149
    For anybody who has a little knowledge about economics, the study of economic papers will be astonishing. By reviewing economic journal one wonders, "Is this economics or a branch of mathematics?" However, this is the present state of this branch of science. It seems that, to learn it one needs to know mathematics rather than culture, history, institutions and institutional structures. Indeed, the present state of economics is reminiscent of the motto of Plato's Academy, "Whoever enters here must know mathematics". Now it is important to ask, "Why did economics depend on so much to mathematics?"; "Did mathematics provide a key to understanding of economic problems?"; "Why do economists resort to mathematics?" These and other similar questions signify high interaction between mathematics and economics. By focusing on these questions, this paper will demonstrate two important issues. First, contrary to conventional belief, resorting to mathematics is not a reaction to Marx's attack on economics. Through the theory of labor value; but rather, such attitude enjoys a philosophical basis, according to which, economics is regarded as scientific only when it is based on mathematics. Second, resorting to mathematics has restricted the scope of economics and has led to the elimination of some very important issues and phenomena from economic analysis.