فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
سال پنجاه و سوم شماره 4 (پیاپی 110، زمستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/10/27
  • تعداد عناوین: 9
|
  • عبدالحسن کاظمی، جفری رابسون، دیوید دنینگ، علی زارعی محمود آبادی، عباسعلی جعفری صفحه 199
    مقدمهفسفولیپدها یکی از ترکیبات اصلی غشا سیتوپلاسمی سلول های یوکاریوتی می باشند. فسفولیپازها نیز آنزیم هایی هستند که در همه سلول های یوکاریوت وجود دارند و با توجه به وجود فسفولیپدها در غشا سیتوپلاسمی یوکاریوت ها روشن است که قدرت تخریب غشا سیتوپلاسمی به وسیله این آنزیم ها می تواند نقش مهمی در بیماری زایی میکروارگانیسم ها داشته باشد. با توجه به موضوعات فوق، در این تحقیق کلونینگ و تعیین توالی ژن فسفولیپاز B3 در آسپرژیلوس فومیگاتوس انجام پذیرفت.
    روش کاراین مطالعه توصیفی در مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1387-1389 انجام شده است. DNA ژنومی قارچ های آسپرژیلوس فومیگاتوس، آ. نیجر، کاندیدا آلبیکانس، اورئوبازیدیوم پولولنس و فوزاریوم ونوناتوم استخراج و متعاقب تکثیر قطعه مورد نظر با PCR، محصو.ل PCR به حامل pGEMT-Easy vector پیوند زده شد و به سلول میزبان (E.coli Top 10 F'') ترانسفورم گردید.
    نتایجمقایسه همسانی توالی نوکئوتیدی و اسید امینه ای سکوانس نوکلئوتیدی ژن plb3به دست آمده به طول bp 2028، همسانی بسیار بالایی با توالی نوکلئوتیدهای ژن های مشابه در سایر قارچ ها نشان می دهد.
    نتیجه گیریآنالیز درخت فیلوژنیک ژن plb3نشان می دهد که این ژن با گروه بزرگی از ژن های مشابه در سایر میکروارگانیسم ها ارتباط دارد و مقایسه همسانی توالی این ژنبا ژن مشابه در قارچ های دیگر، نشان دهنده همسانی زیاد توالی این ژن با ژن های PLB در سایر قارچ ها است. مطالعات مربوط به تعیین توالی ژن هایی که عملکرد آنها در بیماریزایی میکروارگانیسم ها موثر می باشند، عمدتا به منظور استنباط اطلاعات برای ارائه شیوه مصونیت بخشی، تهیه واکسن، طراحی دارو، تهیه بلوکر برای خود ژن و یا محصول ژن و استفاده از آن ها به عنوان معرف آزمایشگاهی وجود عفونت انحام می گیرد.
    کلیدواژگان: بیماری زایی، میکروارگانیسم ها، فسفولیپاز B3
  • زهره یزدی، مجید سررشته داری، محمد علی زحل صفحه 206
    مقدمه حشره کش های ارگانوفسفره کاربرد گسترده ای در کشاورزی برای کنترل آفات دارند. مطالعه های انجام شده مواجهه با این حشره کش ها را با ایجاد علائم تنفسی و اختلال های اسپیرومتری مرتبط دانسته اند. استفاده از لوازم حفاظت فردی مناسب در هنگام کار با این مواد می تواند کارگران را در برابر ایجاد این عوارض محافظت نماید. این مطالعه برای بررسی شیوع علائم تنفسی و اختلال های اسپیرومتری در کارگران در معرض مواجهه شغلی با حشره کش های ارگانوفسفره انجام شده است. این مطالعه مورد شاهدی بر 268 نفر از کارگران شاغل در کارخانه تولید حشره کش های ارگانوفسفره در شهر قزوین انجام شد.
    روشکاراین مظالعه مورد شاهدی بر 268 نفر از کارگران شاغل در کارخانه تولید حشره کش های ارگانو فسفره در سال 1388 در شهر قزوین انجام شد. یک پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات در مورد ویژگی های اجتماعی- دموگرافیک، مصرف سیگار، و علائم تنفسی در 134 نفر ازکارگران در معرض مواجهه با حشره کش های ارگانوفسفره در کارخانه تولید این مواد تکمیل گردید. جهت همین تعداد از کارگران به عنوان گروه کنترل در کارخانه بدون مواجهه با آلاینده تنفسی نیز پرسش نامه تکمیل گردید. برای کارگران در هر دو گروه تست تنفسی اسپیرومتری انجام گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPPS و آزمون تی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج درصد بالاتری از کارگران در معرض مواجهه وجود علائم تنفسی شامل سرفه (17%)، خلط (19%)، خس خس سینه (6%)، تنگی نفس (9%)، دشواری تنفس (7%) و آسم ریوی (4%) را گزارش کردند. شیوع هر یک از این علائم در کارگران بدون مواجهه به ترتیب 11%، 9%، 1%، 2%، 4%، 1% بود. FVC، FEV1 و نسبت FEV1/FVC به طور قابل توجهی در کارگران در معرض مواجهه نسبت به کارگران بدون مواجهه پایین تر بود. آنالیز رگرسیون لژستیک نشان داد که خطر وجود یکی از علائم تنفسی در کارگران در معرض مواجهه با حشره کش های ارگانوفسفره در مقایسه با کارگران گروه شاهد حداقل 6/3 برابر افزایش پیدا می کند (4/6-1/2: CI: 6/3 OR=).
    نتیجه گیری این مطالعه پیشنهاد می کند که علائم تنفسی زیان بار(کاهش عملکرد ریه و علائم تنفسی) در کارگران در معرض مواجهه با ارگانوفسفات ها افزایش پیدا می کند. همچنین مواجهه طولانی مدت با حشره کش های ارگانوفسفره سبب ایجاد اختلال عملکرد تحدیدی مزمن در ریه می شود. این پدیده در کارگران گروه کنترل مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: حشره کش، ارگانوفسفات، بیماری تحدیدی ریه، اسپیرومتری، علائم تنفسی
  • سعادت میر صدرایی، مهدی فرزادنیا، فاطمه حیدری، مهدی رحیمی، هادی جباری نوقابی، ثریاکاخی صفحه 221
    مقدمهلنفوم هوجکین نئوپلاسم بدخیم سلولهایB وکمتر T بوده و می تواند با انواع بیماری های خوش خیم و بدخیم اشتباه گردد. انواع مختلف این بیماری و بیماری های قابل اشتباه با آن سیر، پیش اگهی و درمان متفاوت دارند.امروزه استفاده از روش های تشخیصی پیشرفته مثل استفاده از رنگ آمیزهای ایمنوهیستوشیمی می تواند در افتراق انواع مختلف این لنفوم از یکدیگر و نیز سایر مواردی که با آن قابل اشتباه است، بسیار کمک کننده و مفید باشد.
    روش کاراین مطالعه توصیفی مقطعی و گذشته نگر بر 53 مورد از مواردی که در طی دوره ده ساله (فروردین 74 تا فروردین 84) در مرکز آسیب شناسی بیمارستان امام رضا (ع) تشخیص لنفوم هوجکین داده شده بود انجام شد. بررسی میکروسکوپی مجدد، رنگ آمیزی معمولی، اختصاصی و ایمنوهیستوشیمی جهت تایید یا رد تشخیص اولیه هم انجام گرفت. نتایج مشاهدات به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی و SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایجاز 53 مورد با تشخیص اولیه لنفوم هوجکین در بررسی های دقیق تر بعدی در47 مورد (7/88%) لنفوم هوجکین تایید شد و در 6 مورد (3/11%) تشخیص به لنفوم غیر هوجکینی (5 مورد لنفوم سلول بزرگ B باغلبه سلول T و یک مورد تشخیص احتمالی لنفوم سلول بزرگ آناپلاستیک) تغییر یافت.
    در موارد تائید شده، لنفوم هوجکین میانگین سن ابتلا 40 سال و به جز نوع اسکلروز ندولر، در مردان (5/2 برابر) شایعتر بود. اکثر موارد لنفوم هوجکین از نوع با سلولاریته مخلوط (39 مورد، 7/54%) بود.
    نتیجه گیریبا توجه به اینکه قبلا در 6 مورد (3/11%) با میکروسکوپ معمولی و بدون استفاده از ایمنوهیستوشیمی تشخیص اشتباه داده شده بود و از آنجایی که درمان و پیش اگهی لنفوم هوجکین با سایر بیماری هایی که با آن قابل اشتباه است، متفاوت می باشد، در تشخیص لنفوم هوجکین خصوصا نوع با فقدان لنفوسیتی و نوع ندولر با غلبه لنفوسیت استفاده از روش های تکمیلی مثل ایمنوهیستوشیمی جهت تائید تشخیص الزامی است
    کلیدواژگان: ایمنوهیستوشیمی، لنفوم، لنفوم هوجکین
  • پریا حبرانی، فاطمه محرری، فاطمه بهدانی صفحه 222
    مقدمهاختلالات خلقی دوقطبی انواعی از اختلالات شدید و پایدار هستند که تقریبا در 1% بزرگسالان ظاهر می شوند. کودکان والدین با اختلال خلقی دو قطبی در معرض خطر بالا برای اختلالات خلقی می باشند. با توجه به این که تاکنون مطالعه ای در ایران در این زمینه انجام نشده است، هدف از این مطالعه ارزیابی اختلالات روانی در کودکان والدین مبتلا به اختلال دوقطبی است.
    روش کاراین مطالعه موردی شاهدی است در سال 1384-1385در بیمارستان ابن سینا و قائم مشهدانجام شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 184 کودک از 58 والد دوقطبی یک و 185 کودک از 57 والد کنترل در سنین 6-18 سال بودند. همه والدین با استفاده از پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنی (SADS-L) و کودکان باپرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنی برای کودکان سنین مدرسه (K-SADS)توسط رزیدنت روان پزشکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تایید تشخیص اختلالات روان پزشکی مصاحبه بالینی با کودک و والد توسط فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان انجام گرفت. نتایج آزمون با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر بررسی شد.
    نتایجفراوانی اختلالات روانپزشکی در کودکان والدین دوقطبی بالاتر از کودکان والدین گروه کنترل بود. در جمعیت فرزندان والدین اختلال دوقطبی در مقایسه با گروه شاهد طیف اختلالات دوقطبی(16برابر)افسردگی(37/3) اختلال بیش فعالی– نقص توجه(57/5) سوء مصرف مواد(46/3) اختلال شخصیت ضد اجتماعی(75/5) و اختلالات اضطرابی(5/2) شانس بروز بالاتری داشتند (000/0p=).
    نتیجه گیری نتایج این مطالعه نشان می دهد که کودکان والدین دوقطبی در خطر افزایش یافته ای از نظر بروز اختلالات روان پزشکی هستند. این کودکان باید از نظر علائم روانی مورد غربالگری قرار گرفته و در صورت لزوم برای ارزیابی روانی و درمان ارجاع شوند.
    کلیدواژگان: فراوانی، اختلال خلقی، اختلالات روان پزشکی
  • سیده نگار اسعدی، محسن سید نوزادی، هما فال سلیمان صفحه 228
    مقدمه بیماری های قلبی- عروقی و حوادث عروقی مغز از علل شایع مرگ و میر در جهان معاصر است، ریسک فاکتورهایی برای ایجاد هر یک شناخته شده لیکن مواجهات شغلی بحث جدیدی در سال های اخیر بوده است و یکی از اینها مواجهه با سرما می باشد. هدف کلی مطالعه تعیین ارتباط بین مقدار فشار خون و مواجهه شغلی با سرما در کارگران کارخانه های صنایع غذایی و لبنی بود. روش کاریک مطالعه توصیفی مقطعی بر 365 نفر از کارگران کارخانه های صنایع غذایی و لبنی مشهد در سال1387 با استفاده از اندازه گیری فشار خون و دمای بدن وتکمیل چک لیست انجام شد و اطلاعات توسط SPSS و آزمون تی و آنالیز رگرسیون با سطح معنی داری 05/0p< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایجمیانگین فشار خون سیستولیک در دو گروه مواجهه وغیر مواجهه به ترتیب 34/119 و 06/118 میلی متر جیوه با 196/0 = p، میانگین فشار خون دیاستولیک در دو گروه مواجهه وغیر مواجهه به ترتیب 66/78 و 19/77 میلی متر جیوه با 03/0 =pو میانگین دمای بدن در دو گروه مواجهه و غیر مواجهه به ترتیب 99/36 و 00/37 درجه سانتیگراد با 079/0 = p به دست آمد. اختلاف میانگین مقادیر کلسترول HDL ومصرف نمک در بین دو گروه با 000/0 = pمعنی دار شد.
    نتیجه گیریمیانگین فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و دمای بدن در دو گروه در حدود طبیعی بود، آزمون رگرسیون مشخص نمود، می توان تاحدودی اختلاف فشارخون دیاستولیک را به مواجهه شغلی این گروه با سرما مرتبط دانست.
    کلیدواژگان: بیماری پرفشاری خون، مواجهه شغلی، مواجهه با سرما
  • مرجان جودی، مهران هیرادفر، علی سلطانیان، محمد غروی، مهدی فتحی صفحه 234
    مقدمهبا توجه به اینکه پرولاپس رکتوم در کودکان نسبتا شایع است و روش های گوناگون جراحی از طریق شکم یا پرینه و روش های غیر جراحی مثل تزریق اسکروزان در درمان پرولاپس رکتوم مطرح شده است. در این مطالعه به بررسی اثر تزریق دکستروز 50% در ثابت کردن رکتوم از طریق پرینه پرداخته شده است.
    روش کاردر این مطالعه توصیفی بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم مراجعه کننده به درمانگاه جراحی بیمارستان دکتر شیخ از سال 1387-1388 تحت تزریق زیر مخاطی دکستروز50% به منظور ثابت کردن رکتوم قرار گرفتند و نتایج درمان از نظر عود و عوارض بررسی شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایجدر این مطالعه 46 بیمار بررسی شدند که همه بیماران تحت درمان تزریق زیر مخاطی دکستروز 50% قرار گرفتند درمان بدون مشکل خاصی انجام گرفت و نتایج درمان طی دوره ی 6 ماهه بررسی شد که هیچگونه عارضه ای از قبیل فیستول، آبسه، احتباس ادراری و نکروز مخاطی دیده نشد. در 9 بیمار تزریق مجدد به علت عود پرولاپس(پس از یکبار تزریق) لازم شد که با توجه به آسان و ارزان بودن و قابل تکرار بودن روش درمانی پرولاپس در این بیماران نیز پس از تزریق مجدد بدون هیچ عارضه ای بهبود یافت.
    نتیجه گیریبا توجه به سادگی و ارزانی و قابل تکرارو بدون عارضه بودن روش درمانی پرولاپس رکتوم با تزریق زیر مخاطی دکستروز 50% این روش با پاسخ درمانی 100% را میتوان برای درمان پرولاپس در کودکان پیشنهاد نمود. دکستروز 50 % میتواند به عنوان جایگزین مواد اسکروزان مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: پرولاپس رکتوم، عارضه، عود، تزریق زیر مخاطی
  • فاطمه بهمنش، عبدالله بنی هاشم، سیمین هیرادفر، الهام انصاری خلاصه فارسی صفحه 240
    مقدمهبیماری آسم در طی دهه های اخیر در تمام دنیا رو به افزایش است. به نظر می رسد که رادیکالهای آزاد در پاتوژنر بسیاری بیماری ها از جمله آسم با توجه به اثرات مضر آن بر سلول ها و بافت ها نقش داشته باشد. مکانیسم های دفاعی متعددی علیه اثرات رادیکالهای آزاد وجود دارد. مهمترین آنها آنتی اکسیدانها مانند آنزیم های گلوتاتیون پراکسید و سوپراکسید دیسموتاز هستند که در ساختمان آنهاعناصر کمیاب مانند روی و سلنیوم شرکت دارند که باعث کاهش اثرات مضر رادیکالهای آزاد می شوند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین آسم و سطح سرمی روی به عنوان یک عامل آنتی اکسیدان در کودکان مبتلا به آسم انجام شد.
    روش کاراین تحقیق یک مطالعه از نوع مورد شاهدی است که در سال 1387 در بیمارستان دکتر شیخ مشهد انجام شد. مقایسه بین 80 بیمار مبتلا به آسم که به طور سر پایی به کلینیک آلرژی اطفال مراجعه کرده اند و 80 کودک مراجعه کننده به کلینیک کودکان با شکایت غیر اختصاصی وغیر بیماری مزمن مانند عفونتهای حاد دستگاه تنفس فوقانی وعفونت ادراری وغیره بدون اینکه هیچگونه شرح حالی از آتوپی داشته باشند، انجام شد.
    هیچکدام از بیماران این مطالعه در طی 2 هفته قبل از انجام آزمایش کورتیکو استروئید سیستمیک یا استنشاقی و داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی دریافت نکرده بودند سطح سرمی روی به روش کالریمتری دستی چک شد و سپس نتایج باهم مقایسه شدند. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و از آزمون کروسکال والیسون وی هم استفاده شد.
    نتایج میانگین سن در گروه آزمایش (67/2 ± 07/6) و در گروه کنترل (44/3 ± 25/5) با هم تفاوت معنی داری نداشت و دو گروه از نظر توزیع جنس کاملا همگون بودند. اختلاف معنی داری در میانگین غلظت روی سرم در دو گروه دیده نشد (05/0p>) به این ترتیب که غلظت روی سرم در گروه بیماران mg/dl 58/25 ± 93/93 و در گروه کنترل mg/dl 59/23 ± 18/97 بود.
    نتیجه گیریدر این تحقیق ثابت نشد که سطح سرمی روی در بیماران مبتلا به آسم آلرژیک پایین تر از افراد سالم باشد.
    کلیدواژگان: آسم، روی، سرم، کودک
  • منیر دهری، محمد صفریان، مجید حاجی فرجی، آناهیتا هوشیارراد، علیرضا ابدی صفحه 245
    مقدمهارتباط بلوغ با چاقی در دختران موضوع مورد اختلافی است. هدف مطالعه حاضر بررسی این موضوع در دختران سنین بلوغ در مشهد می باشد.
    روش کارتعداد 1300 دختر دانش آموز سالم 11-15 ساله شهر مشهد در مطالعه ای توصیفی مقطعی به روش خوشه ایدو مرحله ای از مدارس دولتی درسال 1386 بررسی شدند.اطلاعات دموگرافیک و تن سنجی (قد و وزن) و سن بروز منارک (افراد بالغ)و دریافت غذایی با تکمیل یک یادآمد 24 ساعته (216 نفر) و پرسشنامه عادات غذایی(230 نفر) به دست آمد. BMI بین صدک 85 و 95 به عنوان اضافه وزن و BMI ≥ صدک 95 به عنوان چاقی (بر اساس صدک های BMI سن و جنس جمعیت مرجع WHO) درنظر گرفته شد. برای محاسبات آماری از روش های تحلیل بقا، تی مستقل،من ویتینی،کای دو، ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
    نتایجشیوع اضافه وزن وچاقی به ترتیب 5/11% و 3/10% بود. 63% افراد با میانگین سن منارک 06/0 ± 13 سال تجربه منارک داشتند. BMI با بروز و سن منارک رابطه داشت) به ترتیب 33/0 r=و 2/0- r=، 001/0 p <).
    سن منارک در افراد دارای اضافه وزن و چاق 07/0 ± 2/12 سال و درافراد غیرچاق 07/0± 1/13 سال بود (001/0 p <). دختران دارای اضافه وزن و چاق نسبت به سایرین صبحانه کمتر و میان وعده های بیشتر مصرف کرده بودند.در این گروه بسامد مصرف ماکارونی، بستنی، شیرینی ها، مغزها، چیپس و نوشابه های صنعتی بیشتر بود.
    نتیجه گیریچاقی در دختران با سن پایین تر منارک در ارتباط است.الگوی کیفی غذای مصرفی در این افراد در مقایسه با دختران دارای BMI طبیعی متفاوت است.
    کلیدواژگان: اضافه وزن، چاقی، سن منارک
  • علیرضا حیدری بکاولی، سینا احمدی، مهسا مهاجری صفحه 254
    مقدمهضربان ساز به منظور بر طرف کردن اختلال در تولید و هدایت ضربان قلب مورد استفاده قرار می گیرد. جا به جایی لیدهای اپی کاردیال و جایگزینی ژنراتور در داخل شکم یک پدیده نادر و از عوارض مهم جراحی های مربوطه می باشداین اقدام ممکن است موجب عفونت موضعی، اختلالات گوارشی و تحریک قسمت های دیگر و در نهایت باعث عوارض متعدد گردد.
    معرفی بیماردر این گزارش خانمی 55 ساله معرفی می شود که 3 سال پس از تعبیه یک ضربان ساز اپی کاردیال، در بررسی های کنترل وی مشخص شد ژنراتور به حفره شکم تغییر مکان داده است و این مهاجرت موجب بروز تغییرات جانبی شد که مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است.
    نتیجه گیریامروزه علیرغم استفاده کمتر از ضربان ساز های اپی کاردیال به دلیل بهبود اعمال جراحی قلب، همیشه باید احتمال توسط کاردیولوژیست ها در نظر گرفته شود و با اقدامات پیشگیرانه مثل تثبیت ضربان ساز به محل عمل با نخ های غیر قابل جذب از بروز این عارضه جلوگیری شود.
    کلیدواژگان: ضربان ساز، اپی کاردیال، ژنراتور، مهاجرت
|
  • Abdolhasan Kazemi, Jefri Robson Deivid Denning, Ali Zarei Mahmoudabadi, Abbasali Jafari Page 199
    IntroductionPhospholipases are the major component of all eukaryotic bilayer cell membranes. and serve as a scaffold for membranes proteins. Phospholipases are a class of ubiquitous enzymes that have estrase activity and due to their ability to lyses of cell membrane can play an important role for pathogenicity of microrganisims. During this study using degenerate primers based on homologous amino acid sequences of some fungi phospholipase B (PLB), detection of Aspergillus fumigatus PLB3 was carried out.Materials and Methods After DNA extraction of A. fumigatus, A. niger, Fusarium venonatum and Aurobasidiumpullulans PCR reaction was carried out using degenerate primers. Predicted 2100 bp product from A. fumigatus was cloned in pGEMT-Easy vector and then transformed into E. coli Top 10 F’ competent cell for extraction of cloned DNA fragment. ResultSequence analysis of 2100 bp fragments using BLASTX software were revealed a high homology to published PLB sequences from other fungi.ConclusionPhylogenic tree analysis of PLB3 gene shows that PLB and potential PLB analogues like lysophospholipase are contained in a large cluster of the PLB family. A. fumigatus PLB gene is more closely related to A. oryzae, A. niger, Penicillium chrysogenum and Neurospora crassa than other fungi. Also, sequence availability of full length PLB3 gene represents a noteworthy breakthrough in the study of this opportunistic pathogen and function of PLB3 gene in pathogenesis of A. fumigates. Detection of PLB3 gene can be lead to preparing vaccine, blocker and laboratory marker for recognition of PLB3 gene products either in patient body or clinical samples.
  • Zohreh Yazdi, Majidsarreshtedari, Mohammad Ali Zohal Page 206
    IntroductionOrganophosphate pesticides are widely used for agricultural pest control. Recent studies have linked pesticide exposure to respiratory symptoms and spirometry abnormalities. Regular use of appropriate personal protective equipment could protect workers from adverse respiratory health effects. This study explores the prevalence of chronic respiratory symptoms and ventilatory function among workers with occupational exposure to organophosphate pesticides. Materials and MethodsAn interviewer- administered questionnaire was used to collect information on sociodemographic characteristic, smoking profile and history of respiratory health among 134 worker at a orgnophosphate production plant (exposed group), and workers occupationally unexposed to dust, fumes and gases (unexposed group). Pulmonary function was assessed for both groups. ResultsA higher percentage of the exposed workers reported recurrent and prolonged respiratory symptoms including cough (17%), phlegm (19%), wheeze (6%), dyspnoea (9%), shortness of breath (7%) and bronchial asthma (4%). Among the unexposed, prevalence of these symptoms were 9, 11, 1, 2, 4, and 1%, respectively. FVC, FEV1, and FEV1/FVC were significantly lower in the exposed workers compared with unexposed workers. Logistic regression analysis showed that the risk of respiratory symptoms increased 3.6 fold in organophosphate workers when compared to controls. ConclusionThis study suggests an increase of adverse respiratory health effects (reduction in lung function and a rise in respiratory symptoms) in workers with organophosphate exposure. We conclude that long term exposure to organophosphate is associated with chronic or permanent restrictive lung disease. This phenomenon was not observed in the control group.
  • Saadat Mirsadraee, Mehdi Farzadnia, Fateme Heidary, Mahdi Rahimi, Hadi Jabbari Noghabi, Sorayya Kakhi Page 221
    IntroductionHodgkin’s lymphoma is a malignant neoplasm of B lymphocytes and less common T lymphocytes that morphologically can be mistaken with several benign and malignant diseases. These diseases have different course, treatments and prognosis from Hodgkin’s lymphoma. Immunohistochemical staining is very useful that will aid in separating Hodgkin’s Lymphoma from a series of benign and malignant lookalikes.Materials and MethodsWe Randomly selected 53 cases with primary diagnosis of Hodgkin’s lymphoma in pathology laboratory of Imam Reza Hospital from 1374-1384. to confirm or rule out of the primary diagnosis, microscopic evaluation and Immunohistochemical staining were done.ResultsOverall in 47 cases (88.7%), Hodgkin’s lymphoma was confirmed and 6 cases (11.3%) were non hodgkin lymphoma.A total 5 cases were T cell Rich large B cell lymphoma and 1 case was anaplasic large cell lymphoma probably. In Hodgkin’s lymphoma cases, the mean age was 40 years. Except for nodular sclerosis other types were more frequent in males. (M/F = 2.5).The commonest type was mixed cellularity (39 cases) (54.7%). ConclusionMisdiagnosis of Hodgkin’s lymphoma without Immunohistochemical staining was 11.3%. Because of significant difference between treatment and prognosis of Hodgkin’s lymphoma and other morphologically similar diseases, immunohistochemical staining particulary in lymphocytic depletion and nodular lymphocytic predominant Hodgkin’s lymphoma, is necessary and recommended.
  • Paria Hebranei, Fateme Moharreri, Fateme Behdani Page 222
    IntroductionBipolar mood disorders are severe and permanent disorders occurring approximately in 1% of the adults. Children of parents with Bipolar disorder are at risk for mood disorders. So we decided to evaluate psychiatric disorders in children of bipolar patients. Materials and MethodsThis is a case control study. 184 children of 58 bipolar parents and 185 children of 57 control parents participated in the study, all them Were between the ages of 8 and 15 years. Diagnosis was made by two psychiatrist based on DSM-IV criteria and using K-SADS and SADS.ResultsPsychiatric disorders were more common in bipolar patiens offspring than control group Affective disorders were the most common diagnosis, (16 times) ADHD were the next one (5.57), and substance abuse (3.46), Antisocial personality disorder (5.75), Anxiety disorder (2.5) down the rate. (pv=0/000)Conclusionthe results of this study suggest that children of bipolar parents have an increased risk of developing psychiatric disorder, the children of bipolar patients need to be screened for psychiatric symptoms and referred for psychiatric evaluation and treatment.
  • Seyedeh Negar Assadi, Mohsen Seyed Nouzadi, Homa Fal Soleiman Page 228
    IntroductionCardiovascular diseases and cerebrovascular accidents are the more frequency causes of mortality in the world, we recognized common risk factors but in recent years some work environment exposures such as cold exposure are maybe other risk factors. The aim of this study is the assessment of Blood pressure & body temperature of workers with cold exposure & without this. Materials and MethodsWith a cross - sectional study on 365 workers of dairy and food Industry factories in Mashhad in 2008-2009 by measurement of Blood pressure & body temperature & filling the checklist we performed this study, data has been analyzed with SPSS 11. 5, t-test, regression analysis with P < 0.05. ResultsMean of systolic blood pressure in exposure & none exposure groups are 119. 34, 118. 06 mmHg with P = 0.196, mean of diastolic blood pressure in two groups are 78.66, 77. 19 mmHg with P = 0.03 & mean of body temperature are 36.99 & 37◦C with P = 0.079, the mean difference of HDL cholesterol and salt consumption between two groups with P = 0. 000 has been significantConclusionMean of blood pressure & body temperature are normal. . with regression analysis we found that cold exposure might be had some effect on diastolic blood pressure
  • Marjan Joudi, Mehran Hiradfar, Ali Soltanian, Mohammad Gharavi, Mehdi Fathi Page 234
    IntroductionConsidering the vast methods of rectal prolapsed, a very common condition in children, either surgical (by abdominal or perineal approach) or non-surgical (sclerozing agents’ injection), the authors evaluated the therapeutic effects of injecting dextrose 50% through perineal rectopexy.Materials and MethodsAll those referred patients with rectal prolaps to Dr. sheikh children hospital were included in this study. All were sub-mucusally injected 5 cc of dextrose 50% solution and the therapeutic results (recurrence and complications) were evaluated.ResultsDuring this study 46 patients were injected about 5 cc of dextrose 50% solution. All went through the operation without any complications and during a 6 month following up none of the complications such as fistulae, abscess formation, urinary retention, and mucosal necrosis were detected. Nine patients were re-injected due to the prolapsed recurrence however no complications occurred in the second operation. The described procedure is a simple, inexpensive, and repeatable one.ConclusionDeflux has been suggested as the best sclorizing agent in articles but it is expensive. Sub-mucusally injection of dextrose 50% is a simple, inexpensive, and repeatable procedure with a 100% positive therapeutic results, therefore could be, suggested as a substitution procedure in treating children’s rectal prolapsed
  • Fateme Behmanesh, Abdola Banihashem, Simin Hiradfar, Elham Ansari Page 240
    IntroductionDuring the past decade Asthma have been increased worldwide. Free radicals have been proposed to be responsible or the pathogenesis of many diseases because of their harmful effects on the cells and tissues.There are some defense mechanisms in the organism to avoid the harmful effects of free radicals. The most important antioxidants are glutathione peroxidase and superoxide dismutase. Glutathione peroxidase has selenium and superoxide dismutase system has zinc in their structures which diminish the harmful effects of oxygen free radicals. This research was done to analyze the relation between serum zinc concentrations as antioxidant in children asthma.Materials and MethodsThis was a case study. We made comparison between 80 asthmatic patients. Who attended the pediatric allergy outpatients clinics and 80 control group children who attended the pediatric outpatient clinic for the complaints of non specific non-chronic disorders (acute upper respiratory system infection, urinary tract infection e.t.c) without any of history of atopy. None of the patients in the study used systemic or inhaled steroids and nonsterioidal anti inflammatory for the last 2 weeks. The serum zinc was measured with manual calorimetric method and then the results were compared. ResultsIn this study the overage age in case group was (6.07± 2.07 yrs) and in control group was (5.25±3.44 yrs). Therefore, no significant difference was detected. In view of gender both groups were totally identical. Mean serum zinc in patients was 93.93±25.58 mg/dl and in controls was 97.18±23.59 mg/dl; With no statistical difference (P>0.05).ConclusionIt was not approved that serum zinc concentrations were lower in the asthmatic patients than normal individuals.
  • Moniredahri, Mohmmad Safarian, Majid Hajifaraji, Anahita Houshiar Rad, Alireza Abadi Page 245
    IntroductionThe relationship between obesity and puberty is still controversial. This study examined this issue in girls in pubertal age in Mashhad.Materials and MethodsA total of1300 healthy girls aged 11-15, in Mashhad public guidance schools were recruited from all 7 urban educational regions using double-stages cluster sampling method. Demographic and anthropometric data were collected using standard methods. Data of dietary habits and intakes were collected using a valid questionnaire (230 subjects) and a 24-h recall (216 subjects) respectively. Age of menarche was also recorded for pubertal girls. BMI between 85-95 percentiles was defined as overweight and BMI≥95 percentile as obesity (based on BMI percentiles of WHO references for age and sex).Survival Analysis method was used.ResultsPrevalence of overweight and obesity were 11.5% and 10.3% respectively.63% of subjects had experienced menarche with mean menarche age of 13 ± 0.06 yrs. There was shown a significant correlation of BMI with menarche occurrence and menarche age (r=0.33, r=-0.2 respectively, P< 0.001].Menarche age was 13.1±0.07 yrs in normal group and 12.2±0.07 yrs in overweight and obese subjects (P< 0.001).Overweight and obese girls had consumed less frequently breakfast and more snacks than normal ones. Their frequency of intake for spaghetti, ice cream, sweets, nuts, chips and sweetened beverages was also significantly higher than that of normal girls.ConclusionIn girls with higher BMI menarche are more likely occurred in lower ages and their dietary patterns are different compared to those with normal BMI.