فهرست مطالب

پژوهش در علوم توانبخشی - سال پنجم شماره 2 (پاییز و زمستان 1388)

مجله پژوهش در علوم توانبخشی
سال پنجم شماره 2 (پاییز و زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدرضا کردی، زهرا مطیعی، رامین امیرساسان، خداداد لطافت کار صفحه 63
    مقدمه
    هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات هوازی بر پارامترهای بیوشیمیایی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بود.
    مواد و روش ها
    جهت اجرای این تحقیق نیمه تجربی، 24 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 12 نفری تقسیم شدند. برنامه تمرینی هوازی در طول دوازده هفته بر روی گروه تجربی اجرا شد. داده های کلینیکی همچون مورفولوژی تخمدان ها، درصد BF (Body Fat)، WC (Waist Circumferance)، WHR ((Waist to Hip Ratio و سطح هورمون های سرم مانند انسولین، آندروستندیون، تستوسترون DHEA-S و SHBG قبل و بعد از اجرای پروتکل تمرینی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های t زوج و مستقل استفاده شد (05/0 ≥ α).
    یافته ها
    آزمودنی های تحقیق دارای میانگین سن 77/3 ± 7/22 سال، قد 29/5 ± 87/159 سانتی متر، وزن 12/14 ± 88/69 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 02/5 ± 53/27 کیلوگرم بر متر مربع بودند. سه ماه پس از اجرای برنامه تمرینی هوازی، کاهش معنی داری در اندازه تخمدان (تخمدان راست با 001/0 = P و تخمدان چپ با 002/0 = P)، درصد BF (004/0 = P)، WC (002/0 = P)، WHR (01/0 = P)، انسولین ناشتا (0004/0 = P) و آندروستندیون (01/0 = P) مشاهده شد. تغییر معنی داری در تستوسترون سرم (53/0 = P)، سطوح DHEA-S (16/0 = P) و SHBG یا Hormone Binding Globulin Sex (40/0 = P) یافت نشد.
    بحث: از ساز و کارهای مربوط به کاهش حجم تخمدان می توان به ایجاد محیط آندوکرینی مطلوب به دنبال افزایش SHBG، کاهش آندروژن های آزاد و بهبود حساسیت به انسولین اشاره کرد. احتمال می رود در بیماران مبتلا به سندرم پلی کیستیک، کاهش در حجم تخمدان موجب کاهش آندروستندیون در گردش شده، علائم کلینیکی و پارامترهای بیوشیمیایی را بهبود بخشد
    کلیدواژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک، تمرینات هوازی، پارامترهای بیوشیمیایی
  • نادر فرهپور، زهرا توکلی، حمیدرضا علمی، علی اکبر رضایی، مهردخت مزده صفحه 73
    مقدمه
    بیماری پارکینسون با ضعف کنترل وضعیت بدن (Posture) و افت عملکرد حرکتی، به ویژه در راه رفتن، همراه است. شناسایی عواملی که در بهبود عملکرد حرکتی این بیماران مؤثرند از اهمیت کلینیکی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تاثیر یک وظیفه شناختی ثانوی بر متغیرهای کینماتیک راه رفتن در بیماران مبتلا به پارکینسون بود.
    مواد و روش ها
    تعداد 10 بیمار زن مبتلا به پارکینسون تحت درمان با لوودوپا به ترتیب با میانگین سن، قد و وزن 6/3 ± 6/59 سال، 4/4 ± 2/157 سانتی متر و 7/6 ± 2/67 کیلوگرم به عنوان گروه تجربی و 14 زن سالم غیر ورزشکار با سن، قد و وزن مشابه به عنوان گروه شاهد در این تحقیق شرکت کردند. الگوی کینماتیک راه رفتن آزمودنی ها در حالت عادی و همراه با یک وظیفه شناختی ثانوی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل حرکتی (High-Rez Motion Analysis System) مورد اندازه گیری قرار گرفت. طرح آزمایش شامل یک عامل بین گروهی و دو عامل درون گروهی (هر یک با دو سطح) بود و برای تحلیل آماری از آزمون Repeated Measure (05/0 = μ) استفاده گردید.
    یافته ها
    طول گام (Stride) افراد سالم و بیمار در راه رفتن عادی به ترتیب 7/4 ± 9/121 و 1/6 ± 7/79 و در راه رفتن همراه با اجرای وظیفه ثانوی شناختی 0/5 ± 3/127 و 5/6 ± 4/86 بود. در بیماران مبتلا به پارکینسون، طول گام، سرعت گام برداری، سرعت زاویه ای مفاصل اندام تحتانی، و دامنه حرکتی مفاصل اندام تحتانی کوچک تر از افراد سالم بود. اما، زمان حمایت دوگانه در بیماران به طور معنی داری بیشتر از این مقدار در افراد سالم بود (001/0 = P). میزان طول گام بیماران و دامنه حرکتی مفصل ران در راه رفتن با وظیفه ثانوی شناختی به طور معنی داری بهبود یافت (001/0 = P).
    بحث: وظیفه ثانوی شناختی هنگام راه رفتن موجب بهبود متغیرهای کینماتیکی راه رفتن می شود. افزودن وظیفه ثانوی شناختی هنگام تمرین راه رفتن در برنامه توان بخشی بیماران مبتلا به پارکینسون توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: بیماری پارکینسون، راه رفتن، وظیفه ثانوی شناختی، طول گام، ایستایی، نوسان
  • جاوید مستمند، دن ال بیدر، زویی هادسون صفحه 85
    مقدمه
    یکی از شایع ترین اختلالات اسکلتی-عضلانی ناحیه زانو در بالغین، سندرم درد مفصل پاتلوفمورال (PFPS) می باشد. چسب زنی ناحیه پاتلا ((Patellar taping روش درمانی مؤثری جهت تسکین علایم دردناک در طیف وسیعی از این بیماران است؛ گرچه مکانیسم کاهش علایم پس از استفاده از چسب به درستی مشخص نشده است. هدف از اجرای این پژوهش ارزیابی فعالیت EMG در ماهیچه های Vasti پس از استفاده از چسب پاتلا و یافتن مکانیسم احتمالی کاهش درد پس از آن بود.
    مواد و روش ها
    در یک پژوهش شاهد- موردی، دو پارامتر اختلاف زمانی آغاز فعالیت ماهیچه های VMO و VL (VMO-VL onset) و مقدار فعالیت نسبی این ماهیچه در 18 بیمار مبتلا به سندرم درد مفصل پاتلوفمورال و 18 فرد سالم، توسط یک دستگاه ثبت امواج الکتریکی ماهیچه (EMG) اندازه گیری گردید. پارامترهای مورد اشاره از زانوی آسیب دیده افراد مبتلا قبل از اعمال چسب، در حین اتصال چسب به ناحیه زانو و پس از طی یک دوره چسب زنی (2 تا 5 هفته) و نیز از زانوی سمت سالم بیماران و همچنین هر دو زانوی افراد گروه شاهد در خلال مرحله انقباض اکسنتریک (Eccentric) حرکت خمیدگی یک طرفه زانو (Single -leg squatting) به ثبت رسید.
    یافته ها
    اختلاف معنی داری بین میانگین عددی VMO-VL onset در بین افراد گروه شاهد و مبتلایان به PFPS پیش از اقدام به چسب زنی به چشم خورد (05/0 > P). همچنین میانگین عددیVMO-VL onset پیش از اعمال چسب بر روی استخوان پاتلا (54/2 میلی ثانیه، 35/4 = SD)، کاهش معنی داری پس از یک دوره چسب زنی (00/6- میلی ثانیه،40/3 = SD) پیدا کرد (05/0 > P). با این وجود هیچ گونه اختلاف معنی داری بین مقدار فعالیت نسبی ماهیچه های VMO و VL مربوط به زانوی آسیب دیده بیماران مبتلا بهPFPS، پای سالم آنان و همچنین افراد سالم گروه شاهد بین وضعیت های گوناگون چسب زنی مشاهده نگردید (05/0 < P).
    بحث: کاسته شدن از مقادیر عددی VMO-VL onset، که به معنای انقباض سریع تر ماهیچه VMO نسبت به VL تلقی می گردد، ممکن است در اصلاح وضعیت و راستای استخوان پاتلا (Realignment) به عنوان یک عامل کمکی مطرح باشد. بنابراین شاید بتوان مکانیسم کاهش درد پس از استفاده از چسب پاتلا را با ایجاد تغییر در الگوی فعالیت زمانی دو ماهیچه VMO و VL در بیماران مبتلا به سندرم درد مفصل پاتلوفمورال توضیح داد.
    کلیدواژگان: چسب زنی پاتلا، زمان فعالیت ماهیچه های VMO و VL، مقدار فعالیت VMO وVL
  • عبدالکریم کریمی، احسان قاسمی، مجتبی حشمتی پور، سلیمه پاسبانی، الهه دهقانی، فروغ فردوسی صفحه 97
    مقدمه
    سردرد سرویکوژنیک (با شیوع 4/0 تا 25 درصد) یک نوع سردرد مزمن یک طرفه است که از ستون فقرات گردنی یا بافت های نرم اطراف گردن منشا گرفته، به سمت اوکولو-فرونتو-تمپورال گسترش می یابد. وجود دیدگاه های مختلف درمانی بیان گر آن است که تنها یک درمان مؤثر برای این سردرد وجود ندارد. در این مطالعه دو روش این بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع آینده نگر، شبه تجربی، یک سویه کور و تصادفی بود. از بین بیماران حائز شرایط ورود به مطالعه، 44 بیمار به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی وارد دو گروه درمانی فیزیوتراپی مرسوم و منیپولاسیون مایوفاشیال شدند. اطلاعات مربوط به شدت، فرکانس و مدت زمان سردرد توسط پرسش نامه و ناتوانی این بیماران توسط شاخص ناتوانی در اثر گردن درد (NDI) قبل و بعد از درمان و پس از پی گیری یک ماهه جمع آوری شد. سپس اطلاعات توسط آزمون های t و t زوج شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در روش منیپولاسیون مایوفاشیال تفاوت معنی داری بین شدت (001/0 > P)، فرکانس (001/0 > P) و مدت زمان سردرد (001/0 > P) و ناتوانی بیماران (001/0 > P) در زمان قبل و بعد از درمان وجود داشت. در روش فیزیوتراپی مرسوم تفاوت معنی داری بین شدت (001/0 > P)، فرکانس (001/0 > P) و مدت زمان سردرد (005/0 > P) و ناتوانی بیماران (001/0 > P) در زمان قبل و بعد از درمان وجود داشت. بین میانگین فرکانس و مدت زمان سردرد و ناتوانی بیماران در زمان پی گیری در دو گروه منیپولاسیون مایوفاشیال و فیزیوتراپی مرسوم تفاوت معنی داری وجود نداشت (001/0 < P). بین میانگین شدت درد در زمان پی گیری در دو گروه منیپولاسیون مایوفاشیال و فیزیوتراپی مرسوم تفاوت معنی داری وجود داشت(05/0 > P).
    بحث: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که هر دو روش منیپولاسیون مایوفاشیال و فیزیوتراپی مرسوم در درمان و تسکین علایم سردرد سرویکوژنیک مؤثر می باشند ولی در پی گیری یک ماهه، منیپولاسیون مایوفاشیال دارای اثرات بهتر و پایدارتر نسبت به فیزیوتراپی مرسوم می باشد.
    کلیدواژگان: سردرد سرویکوژنیک، منیپولاسیون مایوفاشیال، فیزیوتراپی رایج
  • جبار بشیری، حمدالله هادی، مهدی بشیری، حسین رستم خانی صفحه 104
    مقدمه
    پیش گیری و غلبه بر ناتوانایی های سالمندان، شناخت مشکلات و نیز بررسی عوامل مؤثر در بهبود کیفیت زندگی آن ها موضوع مهمی است. هدف از انجام تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر شش هفته تمرین مقاومتی- تعادلی، سرعتی- تعادلی و تعادلی بر تعادل پویای مردان سالمند فعال بود.
    مواد و روش ها
    تعداد 34 نفر از افراد سالمند بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی که هفته ای سه بار در فعالیت های آمادگی جسمانی شرکت داشتند، به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی های تحقیق به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول تمرینات ترکیبی مقاومتی- تعادلی، گروه دوم تمرینات ترکیبی سرعتی- تعادلی و گروه سوم تنها تمرینات تعادلی را به مدت شش هفته و هر هفته دو جلسه انجام دادند. گروه چهارم نیز به عنوان گروه شاهد در هیچ گونه برنامه تمرینی شرکت نکرده، به برنامه های معمول خود ادامه دادند. برای برآورد تعادل پویای آزمودنی ها، پس از گرم کردن (10-5 دقیقه کشش)، از آزمون تعادل ستاره (Star Excursion Balance Test یا SEBT) استفاده شد. روز بعد از اتمام دوره تمرینی، تعادل پویای آزمودنی ها دوباره اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 ≥ α استفاده شد.
    یافته ها
    فاصله دستیابی در هشت جهت SEBT در گروه های تمرین مقاومتی- تعادلی، سرعتی- تعادلی و تعادلی، پس از اعمال تمرینات، افزایش معنی داری یافت. همچنین مشاهده شد که تمرین سرعتی- تعادلی نسبت به تمرین مقاومتی- تعادلی و تعادلی باعث بهبود بیشتری در تعادل پویا می شود.
    بحث: با توجه به نتایج، استفاده از تمرینات مقاومتی- تعادلی، سرعتی- تعادلی و تعادلی (به ویژه سرعتی- تعادلی) به منظور کاهش احتمال سقوط و بهبود تعادل پویای افراد سالمند توصیه می شود.
    کلیدواژگان: تمرین، تعادل پویا، مردان سالمند فعال
  • خداداد لطافت کار، زهرا عبدالوهابی، هانیه رحمتی صفحه 116
    مقدمه
    سندرم درد کشککی- رانی واژه کلینیکی شایعی جهت توصیف شرایط پاتولوژیک درد موجود بین کشکک و کندیل های ران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی پایایی آزمون های عملکردی زانو در افراد مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی بود.
    مواد و روش ها
    جهت اجرای این پژوهش، 15 آزمودنی مبتلا به درد کشککی- رانی و 17 آزمودنی بدون درد کشککی- رانی انتخاب شدند و آزمون های عملکردی پرس تک پایی، پایین آمدن از پله، Squat (چمباتمه زدن) یک طرفه و جهش محوری بر روی آن ها اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون همبستگی Pearson، t زوج و مستقل و ضریب همبستگی درون گروهی ((ICC استفاده گردید (05/0 ≥ α).
    یافته ها
    پایایی آزمون های عملکردی مورد استفاده در این تحقیق در دامنه 79/0 تا 94/0 قرار داشت. در افراد دارای درد کشککی- رانی در تکرار تعداد آزمون ها، به جز چمباتمه، اختلاف معنی داری یافت شد (01/0 = P). همبستگی معنی داری بین چهار آزمون عملکردی، به جز چمباتمه، با درد وجود داشت. شاخص تقارن عضوی (LSI) در گروه اول 80 و در گروه دوم 97 درصد گزارش گردید. در آزمون های عملکردی پایایی بالایی به دست آمد که با تغییرات درد همبستگی داشت.
    بحث: با توجه به این که آزمون های بررسی شده در این تحقیق دارای پایایی بالایی بودند، از این رو توصیه می شود که از این آزمون ها برای ارزیابی افراد مبتلا سندرم درد کشککی- رانی استفاده گردد.
    کلیدواژگان: پایایی، زانو، درد کشککی، رانی
  • مریم حکمی، فرزانه تقیان، عبدالکریم کریمی صفحه 127
    مقدمه
    کوفتگی عضلانی تاخیری که بعد از ورزش های اکسنتریک رخ می دهد، موجب کاهش کارایی و عملکرد ورزشی به خصوص بین ورزشکاران حرفه ای می گردد. به همین دلیل کاهش این عوارض همواره مورد توجه مطالعات مختلف قرار داشته است. هدف از تحقیق حاضر تعیین میزان تاثیر ویبریشن بر پیش گیری از کوفتگی عضلانی تاخیری (Delayed Onset Muscle Soreness یا DOMS) ایجاد شده در نتیجه تمرین اکسنتریک، با فرض کاهش میزان کوفتگی عضلانی تاخیری در اثر تمرین ویبریشن، بود.
    مواد و روش ها
    جامعه آماری این تحقیق را 40 نفر زن ورزشکار در دامنه سنی 25-19 سال تشکیل می دادند که دارای3 سال سابقه ورزشی بودند. داوطلبان به طور تصادفی در یکی از دو گروه بیست نفره Vibration Training (VT) و Non Vibration Training (Non-VT) قرار گرفتند. حداکثر قدرت ارادی عضلات چهارسررانی (Quadriceps) پای راست و چپ، آستانه درد فشاری در 5، 10 و 15 سانتی متر بالای پاتلا و همین طور در وسط عضلات شکمی ساق (Gastrocnemius) هر دو پا و دامنه حرکتی مفصل زانو (زاویه خم شدن و باز شدن زانو) در هر دو پا اندازه گیری و ثبت شد. در گروه VT از دستگاه ویبراتور با فرکانس HZ 50 برای اعمال لرزش عضلات چهارسر رانی، شکمی ساق و همسترینگ های (Hamstrings) هر دو پا هر یک به مدت 1 دقیقه استفاده شد. سپس هر دو گروه به تمرین اکسنتریک با دستگاه Leg Press پرداختند. 24 ساعت پس از انجام ورزش اکسنتریک، علاوه بر تکرار اندازه گیری های فوق، سطح درد و آزردگی عضلانی با استفاده از مقیاس Visual Analogue Scale (VAS) مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    مقایسه میانگین تغییرات پارامتر های اندازه گیری شده بیانگر کاهش معنی دار حداکثر انقباض ارادی عضله چهارسر رانی (05/0 > P) و کاهش معنی دار آستانه درد فشاری (05/0 > P)، همچنین کاهش معنی دار دامنه حرکتی مفصل زانو (05/0 > P) در گروه Non-VT در مقایسه با گروه VT بود. میانگین سطح ادراک درد عضلانی در 24 ساعت پس از فعالیت اکسنتریک به طور معنی داری در گروه VT پایین تر از گروه Non-VT بود (05/0 > P).
    بحث: مقایسه نتایج به دست آمده بین دو گروه VT و Non-VT نشان داد که استفاده از VT می تواند به طور قابل ملاحظه ای موجب کاهش کوفتگی عضلانی تاخیری ناشی از انجام ورزش های اکسنتریک در ورزشکاران گردد
    کلیدواژگان: ویبریشن، کوفتگی عضلانی تاخیری، فعالیت اکسنتریک
  • رقیه حسن زاده*، مجید محمودعلیلو، عباس بخشی پور رودسری، احمدرضا روفیگری صفحه 136
    مقدمه

    به دنبال جراحی ترمیمی تنه اعصاب محیطی در اندام فوقانی، به سرعت یک سازمان دهی مجدد کارکردی در مغز اتفاق می افتد؛ این پدیده به صورت شکل گیری تغییراتی در نقشه کورتیکال دست می باشد و علت آن انحراف آکسون های در حال رشد از مسیر اولیه و اصلی خود به سمت اندام های هدف است. برنامه های بازآموزی حسی، در فاز توان بخشی به منظور تسهیل و تاثیر گذاری مثبت بر روی روند یادگیری مجدد حسی انجام می شود. این برنامه ها موجب تطبیق دادن سازمان دهی سیناپتیک جدید و ارتقای سطح بهبودی حساسیت پذیری کارکردی می گردد که «اگنوزی لمسی» (Tactile Agnosia) نام دارد. هرچند در اغلب موارد، به ویژه در بزرگسالان، نتایج مایوس کننده بوده، روش های برنامه بازآموزی حسی در چندین دهه اخیر تغییری نداشته است.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه ابتدا به جمع آوری مقالات مرتبط موجود از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی چون google، Ovid و Science Direct و همچنین مکاتبه با نویسندگان مقالات جهت احراز مقالات پرداخته شد و سپس به طور دقیق، بررسی و مرور مفاهیم و روش های موجود انجام پذیرفت.
    بحث: در این بررسی، به مرور مفاهیم موجود در علوم اعصاب و شناختی، معرفی یک دلیل منطقی برای نیاز به تغییر و تعدیل روش های بازآموزی حسی قدیمی و پیشنهاد روش های جدید برای ارتقای میزان یادگیری مجدد حسی پس از ترمیم عصب پرداخته شد.

    کلیدواژگان: بازآموزی حسی، روش های قدیمی، روش های جدید، علوم اعصاب و شناختی
|
  • Mohammad Reza Kordi, Zahra Motiei, Ramin Amirsasan, Khodadad Letafatkar Page 63
    Introduction
    this study aimed at evaluating the effects of aerobic training on clinical symptoms and biochemical parameters of PCOS women.
    Materials And Methods
    To conduct this semi-experimental study, 24 PCOS women were randomly selected and subdivided into two 12-subject groups. The mean age, height, weight and BMI of the subjects were 22.7± 3.77 yrs, 159.87± 5.29 Cm, 69.88± 14.12 Kg and 27.53± 5.02, respectively. The PCOS-T (trained) group underwent a 3-month structured aerobic training program (ET) which lasted for 12 weeks, whereas the PCOS-UnT (untrained) group had not any training. Clinical data (ovarian morphology, BF%, WC, WHR) and serum hormone levels (insulin, Androstenedione, testosterone, DHEA- S and SHBG) were evaluated at the onset of study and re-evaluated after 12 weeks. Paired and sample t-tests were used for statistical analysis (α ≤ 0.05).
    Results
    At the end of the 3-month ET, PCOS-T showed a significant reduction in ovarian volume (Right ovarian) (P = 0.001), Left ovarian (P = 0.002), BF% (P = 0.004), WC (P = 0.002), and WHR (P = 0.01). Fasting insulin (P = 0.0004) and Androtestenedione hormone (P = 0.01) significantly reduced in PCOS-T. Serum testosterone (P = 0.53), DHEA- S (P = 0.16) and SHBG levels (P = 0.40) remained unchanged in PCOS-T. After 3 months, subjects in PCOS-UnT group did not show any changes in any of above-mentioned measurements.
    Conclusion
    The presumable mechanisms thorough which aerobic exercise did affect ovarian size are as follows: emergence of an endocrine environment following an increase in SHBG, decrease of free androgen and improvement in insulin sensitivity. The ovarian size changes in PCOS women may decrease circulating Androtestenedione, which in turn can improve clinical symptoms and biochemical parameters.
  • Nader Farahpour, Zahra Tavakoli, Hamid Reza Elmi, Ali Akbar Rezaei, Mehrdokht Mazde, Mehrdokht Mazde Page 73
    Introduction
    Parkinson's disease is associated with postural control deficits, functional performance weakness, and an abnormal gait. Identification of the beneficial factors involved in improving motor performance of these patients is clinically important. The aim of this study was to investigate the effects of a cognitive dual task on kinematic variables of the gait in patients with parkinson's disease.
    Materials And Methods
    Ten female patients with parkinson's disease (Already on Levedopa treatment) with mean age, height and weight of 59.6 yrs ± 3.6 yrs, 157.2 cm ± 4.4 cm and 67.2 kg ± 6.7 kg were included in the experimental group. 14 healthy females with similar age, height and weight were served as the control group. Using a H-Rez 3D Motion Analysis system, the movements of lower limbs were captured and the related kinematic variables were analyzed during walking with and without cognitive dual task. MANOVAs was used for statistical analysis (µ=0.05).
    Results
    Stride length of the control and experimental groups for normal walking were 121.9 cm ± 4.7 cm and 79.7 cm ± 6.1 cm, respectively (p=0.001). These values for walking under cognitive dual task for control and experimental groups were 127.3cm± 5.0cm and 86.4 cm ± 6.5 cm, respectively. In PD patients, stride length, walking speed, joint's range of motion and angular velocity at joints were of smaller amounts than those of healthy subjects. However, the double support in patients were greater than the normal subjects (p=0.001). Cognitive dual task resulted in an increase in the stride length, walking speed, hip's range of motion and a decrease in the double support time.Conclusion, Cognitive dual task can improve the walking pattern and is recommended to be implemented in rehabilitation programs designed for PD patients.
  • Javid Mostamand, Den Al Bader, Zoee Hudson Page 85
    Introduction
    Patellar taping has been shown to reduce pain level in subjects with patellofemoral pain syndrome (PFPS) however; the mechanisms of pain reduction have not completely been established following its application. The purpose of this study was to evaluate EMG activity of vasti during patellar taping.
    Materials And Methods
    Both VMO-VL onset and VMO/VL amplitude of eighteen subjects with PFPS and eighteen healthy subjects as controls were measured by an EMG unit. This procedure was performed on the affected knee of subjects with PFPS, before, during and finally after patellar taping during unilateral squatting. The similar procedure was also performed on the unaffected knees of both groups.
    Results
    The mean values of VMO-VL onset prior to taping (2.54 ms, SD 4.35 ms) were decreased significantly following a period of taping (-6.00 ms, SD 3.40 ms) (P < 0.05). There was also significant difference between the mean values of VMO-VL onset among controls (-2.03 ms, SD 6.04 ms) and subjects with PFPS prior to taping (P > 0.05). However, there were no significant difference between the ranked values of VMO/VL amplitude of affected and unaffected knees of PFPS subjects and controls during different conditions of taping (P > 0.05).
    Conclusion
    Decreased values of VMO-VL onset may contribute to patellar realignment and explain the mechanism of pain reduction following patellar taping in subjects with PFPS.
  • Abdolkarim Karimi, Ehsan Ghasemi, Mojtaba Heshmatipour, Salime Pasbani, Elahe Dehghani, Forogh Ferdowsi Page 97
    Introduction
    Cervicogenic headache with publicity of 0.4 to 2.5 percent is a kind of chronic headache among people that is originated from cervical spine or soft tissues around the neck and is irradiated towards occulofronto- temporal. There are different points of view on this kind of headache, therefore there is not only one effective way to cure these headaches. In this research 2 unstudied methods, myofascial manipulation and conventional physiotherapy are argued and compared.
    Materials And Methods
    In this research, 42 patients were chosen among those who were qualified and were asked to sign agreement, then they were randomly placed in one of the treatments methods. Data about the intensity, frequency and the interval of the headache was gathered by questionnaire and Data about disability of patients was gathered by Neck Disability Index (NDI). Afterwards the data were analyzed by SPSS software.
    Conclusions
    These results were concluded from software analysis:In myofascial manipulation method, there was significant difference between intensity (P < 0.001), frequency (P < 0.001), headaches interval (P < 0.001) and patients disability (P < 0.001), before and after the treatment. Between the average of frequency (P > 0.05), headaches interval (P > 0.05) and patients disability (P > 0.05) in follow up period, there was no significant difference on two methods of myofascial manipulation and conventional physiotherapy.
    Discussion
    According to the results, both myofascial manipulation and conventional physiotherapy methods are effective to cure and reduce the signs of cervicogenic headaches, but in one- month follow up, myofascial manipulation method has got better and more permanent effects than conventional physiotherapy.
  • Jabar Bashiri, Hamdalah Hadi, Mehdi Bashiri, Hossein Rostamkhany Page 104
    Introduction
    The purpose of this study was to evaluate the effect of Resistance-Balance, Velocity- Balance and Balance training on dynamic balance in active elderly males.
    Materials And Methods
    34 elderly males with no history of lower extremity impairment, voluntarily participated in this study. They were divided into the following four groups; group 1: Resistance- Balance exercise, group 2: Velocity-Balance exercise, group 3: Balance exercise and group 4: control group. Dynamic balance was assessed through The SEBT test on the day before exercises began. The subjects in three above-mentioned exercise groups were executing exercise programs for 6 weeks and throughout this period, the controls were asked to continue to their daily routine activities. Dynamic balance of subjects was re-assessed by The SEBT test one day after completing exercises. Descriptive statistics, ANOVA and post-hoc tukey were used for data analysis.
    Results
    the study results showed significant increase in reaching distance in all directions after Resistance-Balance, Velocity- Balance and Balance training. It was also shown that increase in reaching distance following velocity- balance exercises was more than that resulting from the resistance-balance and balance exercises.
    Conclusion
    according to the present results, using velocity-balance, resistance-balance and balance alone exercises (especially velocity-balance exercises) in elderly male training programs are recommended to decrease likelihood of falling and improve the elderly population dynamic balance.
  • Khodadad Letafatkar, Zahra Abdolvahabi, Haniyeh Rahmati Page 116
    Introduction
    Patellofemoral pain syndrome (PFPS) is a common clinical term used to describe a variety of pathologic conditions related to the articulation between the patella and the femoral condyles. The aim of this study was to evaluate the reliability of knee performance tests in patients with Patellofemoral pain syndrome.
    Materials And Methods
    15 subjects with patellofemoral pain syndrome and 17 subjects without any pain in patellofemoral joint participated in this study. The Single-Leg Press, Step-down, Bilateral Squat and Antromedial Lung were the tests whose reliability was examined in the present study. For statistical analysis of data, the Pearson correlation coefficient, paired t-test and Interclass Correlation Coefficient (ICC) tests were used (α ≤ 0.05).
    Results
    The reliability of 4 functional performance tests used in this study ranged from 0.79 to 0.94. With the exception of the Squat test, there was significant differences in number of test repetitions in the group with patellofemoral pain (P = 0.01). All functional performance tests correlated significantly with pain except the Squat test. Limb Symmetry Index (LSI) was 80% for the group with patellofemoral pain and 97% for the control group. The reliability between the four above-mentioned functional tests was high and it had a positive correlation with changes in pain.
    Conclusion
    since the functional tests used in the present study proved to have high reliability, it is suggested that these tests be applied for evaluating patients with patellofemoral pain syndrome.
  • Maryam Hakami, Farzaneh Taghian, Abdolkarim Karimi Page 127
    Introduction
    The purpose of this study was to determine the effect of vibration on preventing the delayed onset muscle soreness (DOMS) which is caused by eccentric exercises. Our hypothesis was that the vibration exercise would reduce the delayed onset muscle soreness.
    Materials And Methods
    The statistical population included 40 female athletes with an age range of 19 to 25 years who had 3 years of experiment in sports. Participants were divided randomly into two groups: vibration training (n = 20) and Non-vibration training (n = 20). The maximum voluntary contraction (MVC) of quadriceps muscles in both left and right legs was measured, as well as the pressure pain threshold (PPT) in 5, 10 and 15 centimeters above patella and in the center of gastrocnemeus. Knee joint's range of motion (flexion and extension) was also measured and registered. In VT group, the quadriceps, gastrocnemeus muscles and hamstrings of both legs were vibrated for one minute, using a vibration system (with 50 hertz). Then, each group carried out eccentric exercises using the Leg Press system. After 24 hours, all the measurements including pain levels and muscle soreness were repeated by the VAS scale.
    Results
    Comparing the average amounts of changes, a significant decrease in maximum voluntary contraction of quadriceps muscles (P < 0.05) and in pressure pain threshold was indicated (P < 0.05). A significant decrease in knee joint range of motion among Non-VT subjects compared to VT subjects was also shown in this study. The mean levels of muscle soreness of VT group (24 hours after eccentric exercise) were significantly lower than Non-VT group. (P < 0.01)The comparison of outcomes showed that the vibration training could reduce delayed onset muscle soreness caused by eccentric exercises.
  • Roghaye Hassanzadeh, Majid Mahmoudaliloo, Abbas Bakhshipour, Ahmad Reza Roofigari Page 136
    Introduction

    Following surgical repair of major nerve trunks there is a rapid functional reorganization in the brain which is characterized by a change in cortical mapping of the hand due to the incorrect reinnervation of peripheral targets. Sensory re-educational programs are used in the rehabilitation phase to facilitate and positively influence the re-learning process. This process is required to make possible an adaptation to the new synaptic organization and to improve the recovery of functional sensibility known as “tactile gnosis”. However, the outcome of such programs is often disappointing, especially in adults. The design of sensory re-education programs has not changed for several decades