فهرست مطالب

مجله تحقیقات نظام سلامت
سال هفتم شماره 5 (آذر و دی 1390)

  • تاریخ انتشار: 1391/01/23
  • تعداد عناوین: 12
|
  • حمیدرضا روح افزا، معصومه صادقی، مریم شهنام، احمد نواب، حیدر علی خانبازیان، خاطره آزاد، افشان اخوان طبیب، نضال صراف زادگان صفحه 515
    مقدمه
    از آن جایی که عادات زندگی از دوران نوجوانی شکل می گیرند، نوجوانان هدف اصلی برنامه های آموزشی می باشند. از سوی دیگر استفاده گسترده جوانان و نوجوانان از رسانه های جمعی دلیل توجه بیشتر به نقش این وسایط در جامعه به خصوص در حیطه موضوعات مرتبط با سلامت و شیوه زندگی در سال های اخیر می باشد. به همین دلیل، این مطالعه به بررسی تاثیر مداخلات برنامه قلب سالم اصفهان، از طریق لوح فشرده چند رسانه ای در جوانان 25-19 سال مراجعه کننده به استان اصفهان در مقایسه با شهرستان اراک می پردازد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع مداخله ای بوده، که جمعیت مورد مطالعه جوانان 25- 9 سال شهر اصفهان و نجف آباد شرکت کننده در کلاس های مختلف اصفهان و شعبات آن بودند. معیارهای ورود به مطالعه سن 25-19 سال و امکان استفاده از لوح های فشرده بود که افراد شرکت کننده در کلاس های آموزشی مختلف در صورت تمایل و امضای موافقت نامه در این مطالعه وارد شده، پرسش نامه استاندارد شده و استفاده شده قبلی توسط برنامه طرح ملی قلب سالم اصفهان برای افراد شرکت کننده قبل و بعد از مطالعه تکمیل شد. آموزش های CD بر اساس آموزش اجتناب از مصرف غذاهای فست فودی و دخانیات و استرس و زندگی ناسالم بود. افراد شرکت کننده به دو گروه شاهد (شهرستان اراک) و مورد مداخله (شهرستان اصفهان و نجف آباد) تقسیم شدند.
    نتایج
    میانگین مصرف نوشابه های گاز دار و غذاهای آماده در جمعیت مورد مداخله در سال های مداخله کاهش بیشتری نسبت به جمعیت رفرانس داشته است. درصد افراد با استرس بالا در جمعیت مورد مداخله نیز کاهش بیشتری نسبت به جمعیت رفرانس نشان داد. همچنین در جمعیت رفرانس درصد کل افراد سیگاری افزایش داشت، ولی در جمعیت مورد مداخله کاهش یافته بود. همچنین فعالیت فیزیکی در جمعیت مورد مداخله افزایش اندکی داشته است؛ در حالی که میزان فعالیت فیزیکی در جمعیت رفرانس کمتر شده بود.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج مثبت حاصل از مداخلات برنامه قلب سالم اصفهان، از طریق لوح فشرده چند رسانه ای در جوانان 25-19 سال مراجعه کننده به هلال احمر استان اصفهان، نشان می دهد که به کارگیری رسانه های جمعی مثل لوح فشرده جهت اصلاح شیوه زندگی برای پیش گیری از بیماری های غیر واگیر می تواند موثر باشد.
    کلیدواژگان: جوانان، لوح فشرده چند رسانه ای، سازمان هلال احمر، شیوه زندگی
  • بیژن بینا، افشین ابراهیمی، امیر محمدی، محمد مهدی امین، حمیدرضا پورزمانی صفحه 524
    مقدمه
    مواد آلی طبیعی نظیر اسید هیومیک عامل اصلی تولید محصولات ثانویه گندزدایی می باشد. هدف این مطالعه تعیین کارایی نانو زئولیت اصلاح شده با سورفکتانت در حذف اسید هیومیک از آب است.
    روش ها
    اصلاح نانو زئولیت کلینوپتیلولایت توسط سورفکتانت کاتیونی هگزا دسیل تری متیل آمونیوم برماید با دوزهای 5/0، 1، 3، 5، 7 و g/L 10 انجام گرفت. در ابتدا و انتهای فرایند جذب، غلظت اسید هیومیک به همراه کدورت و pH مورد آزمایش قرار گرفت.
    یافته ها
    آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه، بین دوز سورفکتانت کاتیونی و غلظت اسید هیومیک حذف شده، ارتباط معنی داری نشان داد (001/0 P <)؛ به طوری که با افزایش دوز سورفکتانت کاتیونی، نسبت های کدورت اولیه به کدورت نهایی و 0-254UV (میزان جذب نور در طول موج 254UV در نمونه اولیه) به 254UV (نهایی) دارای تغییراتی بود. در دوز 7 و 10 گرم در لیتر سورفکتانت کاتیونی، بیشترین راندمان حذف اسید هیومیک به ترتیب 96 و 86 درصد با کمترین تغییرات در مقدار pH و کدورت در درجه حرارت اتاق (C° 2 ± 20) به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که اصلاح نانو زئولیت برای حذف پیش سازهای محصولات ثانوی گندزدایی ضروری می باشد زیرا این ترکیبات به علت دارا بودن بار سطحی منفی، توانایی جذب آنیون ها را ندارند. همچنین مصرف سورفکتانت کاتیونی با دوز g/L 7 و راندمان حذف 96 درصد با داشتن pH منطبق بر نقطه ایزوالکتریک می تواند به عنوان غلظت بهینه مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: نانو زئولیت، سورفکتانت کاتیونی، اسید هیومیک، محصولات ثانوی گندزدایی، آب آشامیدنی
  • محمدحسن احرامپوش، علی پارسا، قاسم کیانی*، فرهاد ایرجی، عارف رضایی صفحه 534
    مقدمه

    مدیریت مواد زاید جامد از هشت عنصر کاهش در مبدا، تولید، ذخیره در محل، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش و بازیافت، دفع و مراقبت های پس از دفع تشکیل شده است. مرحله تولید در فرایند مدیریت مواد زاید نقش اساسی دارد و مردم به عنوان تشکیل دهندگان اولین حلقه زنجیره با آگاهی و نگرش صحیح نسبت به این موضوع می توانند موجب عملکرد صحیح تر و مدیریت کاراتر سیستم گردند. این پژوهش با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم منطقه رامشه در زمینه مدیریت مواد زاید جامد تدوین و اجرا گردید.

    روش ها

    این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی است که به روش مقطعی انجام شد. جامعه مورد بررسی 90 نفر از منطقه رامشه شهرستان اصفهان بود که توسط پرسش نامه خود ایفا مورد پرسش قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افراز 5/11SPSS استفاده گردید.

    یافته ها

    میانگین نمره آگاهی در این بررسی 2/1 ± 05/8 (از 14 امتیاز) بود که متوسط به بالا ارزیابی گردید. میانگین نمره نگرش 3/2 ± 52/2 به دست آمد (صفر به منزله بی تفاوت بودن است) که نشان داد که جامعه مورد مطالعه از نگرش مثبتی برخوردار است. 5/38 درصد از مردم دفن بهداشتی و 7/33 درصد بازیافت را بهترین روش دفع زباله معرفی کردند. 64 درصد افراد، جمع آوری زباله را دو بار در هفته لازم دانستند. همچنین 3/38 درصد افراد با بیشترین فراوانی معتقد بودند که زباله ها بهتر است بین ساعت 9-7 صبح جمع آوری شود. 3/32 درصد مردم با فروش زباله به افراد دوره گرد به طور نسبی مخالف و 3/29 درصد کاملا مخالف بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های این تحقیق، بین سطح آگاهی با شغل و همچنین سطح تحصیلات رابطه معنی دار مشاهده گردید. با توجه به این که آگاهی افراد در رابطه با موضوع مورد بررسی به نسبت مناسب بود، بایستی این موضوع که چه عواملی باعث شده است که افراد از عملکرد پایینی برخوردار باشند مورد توجه قرار داد. همچنین برنامه ریزی مناسب برای بهبود و ارتقای این امر صورت داد. به نظر می رسد که وجود یک برنامه بازیافت قوی و قابل اجرا به نحوی که حداکثر مشارکت مردمی را به دنبال داشته باشد، برای بهبود وضعیت مدیریت مواد زاید جامد موثر باشد.

    کلیدواژگان: مدیریت مواد زاید جامد، رامشه، پرسش نامه خود ایفا
  • احمدعلی اسلامی، علی معظمی گودرزی، آرش نجیمی، غلامرضا شریفی راد صفحه 541
    مقدمه
    خوددرمانی یکی از شایع ترین اعمال در سراسر جهان است. آمار و اطلاعات گویای افزایش شیوع مصرف خودسرانه داروها در کشور ایران است. از این رو این مطالعه با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان در خصوص خوددرمانی انجام گرفت.
    روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی، تحلیلی و مقطعی است که 600 نفر از دانشجویان دانشگاه های اصفهان در آن شرکت نمودند. با توجه به وجود 3 دانشگاه دولتی در سطح شهر اصفهان، نمونه گیری در مطالعه حاضر به صورت چند مرحله ایی و بر اساس تعداد کل دانشجویان هر دانشگاه صورت گرفت. در پژوهش، اطلاعات به وسیله پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری گردید. اعتبار پرسش نامه با استفاده از روش اعتبار محتوا و پایایی ابزار نیز از طریق همسانی درونی (7/0) تایید شد. پس از گردآوری اطلاعات، داده ها با استفاده از نرم افزار 15SPSS و آزمون های آماری همبستگی پیرسون، t-test مستقل و آنالیز واریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نمره آگاهی (9/17 ± 93/83) و عملکرد صحیح (49/6 ± 58/97) دانشجویان در سطح بالایی قرار داشت اما نگرش دانشجویان در زمینه خوددرمانی در سطح متوسطی قرار داشت. در این مطالعه 2/14 درصد از دانشجویان در طی 2 ماه گذشته حداقل در مورد یک بیماری اقدام به مصرف خودسرانه دارو نمودند. بیشترین فراوانی خوددرمانی به تفکیک نوع بیماری شامل سرماخوردگی و به تفکیک نوع دارو، شامل داروهای مسکن بود. عمده ترین علل خوددرمانی نیز تجربه قبلی از بیماری و در دسترس بودن داروها و مهم ترین عامل پیشگیری کننده در زمینه خوددرمانی، عدم اعتقاد به خوددرمانی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش، ارایه آموزش هایی به دانشجویان در جهت اصلاح نگرش آنان ضروری به نظر می رسد تا علاوه به بهبود عملکرد آنان از تاثیر این نگرش به عنوان افراد تحصیل کرده در جامعه جلوگیری شود.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، عملکرد، خوددرمانی، دانشجویان
  • زینب نوریه، سیدعلی کشاورز، محمد جواد حسین زاده، لیلا آزاد بخت * صفحه 550
    مقدمه

    جایگزینی شیر سویا در رژیم غذایی می تواند اثرات مهمی روی فاکتورهای التهابی و قلبی- عروقی زنان غیر یائسه دارای اضافه وزن و چاق داشته باشد. در این مطالعه اثرات شیر سویا در مقایسه با شیر گاو روی فاکتورهای التهابی و قلبی- عروقی زنان بزرگسال دارای اضافه وزن و چاقی ارزیابی شد.
    روش هااین مطالعه، مطالعه کارآزمایی بالینی متقاطع بر روی 24 بیمار بود. تمامی بیماران از رژیم کاهش وزن استفاده کردند. در این بررسی 2 دوره مداخله 4 هفته ای (یک دوره رژیم کاهش وزن همراه با شیر سویا و دوره دیگر رژیم کاهش وزن همراه با شیر گاو) و یک دوره washout 2 هفته ای وجود داشت. در دوره شیر سویا تنها یک لیوان (240 سی سی) شیر سویا جایگزین یک لیوان (240 سی سی) شیر گاو شد.
    یافته هادر طی دوره شیر سویا LDL و دور کمر به طور چشمگیری کاهش یافت. میانگین درصد تغییرات برایLDL در دوره شیر سویا 85/3± 22/11- و در دوره شیر گاو 82/2 ± 18/1- (01/0 =P) و برای دور کمر در دوره شیر سویا 51/0 ±79/3- و در دوره شیر گاو 55/0 ± 78/1- (02/0 =P) بود. اما فاکتورهای التهابی، آنزیم های کبدی، فشار خون، بقیه فاکتورهای لیپیدی وشاخص های گلیسمیک بعد از مصرف دوره شیر سویا در مقایسه با دوره مصرف شیر گاو تغییر چشمگیری پیدا نکرد.
    نتیجه گیریرژیم غذایی همراه با شیر سویا می تواند اثرات مهمی در کاهش LDL و محیط دور کمر در زنان غیر یائسه دارای اضافه وزن و چاقی حتی در یک مداخله کوتاه مدت داشته باشد. به هر حال رژیم همراه با شیر سویا تاثیر چشمگیری روی فاکتورهای التهابی، آنزیم های کبدی، فشار خون، سطح فیبرینوژن خون و شاخص های گلیسمیک نداشت.

    کلیدواژگان: شیر سویا، فاکتورهای التهابی، چاقی، اضافه وزن
  • حمید کشاورز، ام البنین نکویی فرد * صفحه 564
    مقدمه

    گذار جوامع سنتی به مدرن، همواره یک پیامد مهم در بر دارد و آن گسترش روزافزون پدیده شهرنشینی است. زندگی مدرن و شهرنشینی به همراه خود شرایط و پدیده هایی را به همراه می آورد که می تواند بر روی مفهوم «سلامت اجتماعی و فردی افراد» موثر واقع شود. این پدیده باعث شده است که بسیاری از نظریه پردازان شهری به خصوص مکتب شیگاکو به بررسی پدیده ناهنجاری محیطی بر سلامت شهروندان توجه خاصی مبذول نمایند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات فضاهای شهری بر پدیده ناهنجاری های محیطی و رفتاری جوانان منطقه 12 تهران پرداخته است.

    روش

    روش تحقیق، پیمایشی بوده، برای سنجش متغیرهای مستقل و وابسته، تعداد 200 نفر از جوانان 30-15 ساله منطقه 12 تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و ابزار گرد آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته بود.
    یافت ها: آزمون 2χ نشان داد که بین فضای شهری، آسایش محیطی و آلودگی های صوتی و تصویری (شامل: سیمای شهر، آشفتگی منظر، وجود صنایع آلوده کننده) نابهنجار، و میزان رفتارهای شهروندان (ارتکاب جرم و ابتلا به رفتارهای پرخطر) رابطه معنی داری وجود دارد.

    بحث و نتیجه گیری

    هر قدر پدیده فضاهای شهری چه در بعد و محتوا دارای کارکرد منفی تری باشند، به همان اندازه سلامت روانی و اجتماعی شهروندان به خصوص جوانان را تحت تاثیر قرار می دهند.

    کلیدواژگان: رفتارهای انسانی، نمای شهری، فضای شهری، سلامت شهروندان
  • سعید حیدری سورشجانی، احمدعلی اسلامی، اکبر حسن زاده صفحه 571
    مقدمه
    مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis، MS) یک بیماری مزمن و پیشرونده دستگاه عصبی مرکزی است که به میلین اعصاب مغز و نخاع آسیب می رساند و باعث بروز عوارض متعددی در بیماران مبتلا می گردد. ناتوانی های فیزیکی و تغییرات روانی می تواند بر روی عزت نفس و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS تاثیر گذارد. این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS شهر اصفهان طراحی و اجرا گردید.
    روش کار
    این پژوهش به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش، بیماران عضو انجمن MS اصفهان تشکیل دادند. نحوه نمونه گیری به صورت طبقه ای 2 مرحله ای، خوشه ایو متناسب با حجم نمونه انجام گرفت که از بین 4250 نفر بیمار مبتلا در اصفهان، 251 نفر مراجعه کننده به انجمن MS و بیمارستان الزهرا (س) و بر اساس نوع بیماری وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک آن ها نیز ثبت شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت خودگزارشی و با استفاده از پرسش نامه اختصاصی کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis quality of life، 54MSQOL-) بود که در مجموع حاوی 54 سوال می باشد.
    یافته ها
    تقریبا 50 درصد بیماران زن و 50 درصد مرد و دامنه سنی بیماران 61-17 سال (10/10 ± 34/36) بود. میانگین امتیازات کیفیت زندگی در دو بعد کلی سلامت جسمانی 69/15 ± 18/47 و سلامت روانی 46/15 ± 95/44 به دست آمد. کمترین نمره در بین دوازده خرده مقیاس مربوط به محدودیت نقش مرتبط با مشکلات جسمی (4/23 ± 5/43) و بیشترین نمره مربوط به عملکرد اجتماعی (7/14 ± 4/54) بود. بین سن، مدت زمان ابتلا و نوع بیماری با دو بعد کیفیت زندگی رابطه معکوس وجود داشت. بین سطح تحصیلات با دو بعد کیفیت زندگی رابطه مستقیم مشاهده شد (001/0 P <). آزمون همبستگی پیرسون ارتباط مستقیم بین ابعاد کیفیت زندگی با یکدیگر نشان داد (001/0 P <).
    نتیجه گیری
    به طور کلی میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران کمتر از حد متوسط بود. با توجه به ارتباط عوامل شخصی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS، آنچه جهت ارتقای کیفیت زندگی آنان مهم به نظر می رسد، رویکرد بین بخشی به مسایل و مشکلات سلامتی و انجام مداخلات لازم در عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی این بیماران می باشد.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، مولتیپل اسکلروزیس، پرسش نامه 54MSQOL، اصفهان
  • آسیه پیرزاده صفحه 580
    مقدمه
    کاربردهای فراوان اینترنت و جذابیت های آن سبب شده در سال های اخیر پدیده ای با عنوان «اعتیاد به اینترنت» ظهور کند. اینترنت به خودی خود ابزار بی ضرری است اما استفاده بیش از حد و نادرست از آن، خطر اعتیاد به اینترنت را دنبال دارد. مطالعات انجام شده بر روی دانش آموزان و دانشجویان نشان دهنده این امر است که میزان استفاده از اینترنت، همچنین میزان بروز و شیوع اعتیاد به اینترنت در حال افزایش است. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین میزان اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان واحد کهندژ صورت گرفت.
    روش کار
    این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی است که در 96 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه یانگ بود که در 3 بخش تنظیم گردید. بخش اول اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم دلایل استفاده از اینترنت و بخش سوم شامل آزمون اعتیاد به اینترنت بود. پس از کسب رضایت آگاهانه از دانشجویان، پرسش نامه توسط آنان تکمیل گردید. اطلاعات وارد نرم افزار آماری 5/11SPSS شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، t-test، همبستگی اسپیرمن و من ویتنی داده ها جهت استفاده گردید. در نهایت وضعیت کاربران مورد مطالعه به صورت کاربر طبیعی، کاربر با اعتیاد خفیف و اعتیاد شدید مشخص گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه 7/91 درصد دانشجویان کاربر طبیعی بودند و 3/8 درصد آنان اعتیاد خفیف به اینترنت داشتند. بیشترین مورد استفاده از اینترنت در دانشجویان، استفاده از موتورهای جستجوگر و دانلود فایل بود. بین اطلاعات دموگرافیک با اعتیاد به اینترنت اختلاف معنی داری مشاهده نشد، اما بین مدت زمان استفاده و اعتیاد به اینترنت رابطه آماری معنی داری مشاهده گردید. همچنین 4/8 درصد دانشجویان عنوان کردند که به خاطر اینترنت دچار افت تحصیلی شدند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که اقداماتی از قبیل آموزش افراد در جهت استفاده صحیح از اینترنت و همچنین آموزش خانواده ها بتواند راه حل مناسبی جهت پیشگیری از اعتیاد به اینترنت در دانشجویان باشد.
    کلیدواژگان: اعتیاد به اینترنت، دانشجویان، شهر اصفهان
  • نگار جعفری، بیژن بینا*، سهیلا مرتضایی، افشین ابراهیمی، علی عبدالله نژاد صفحه 587
    مقدمه

    به منظور پیشگیری از اثرات آلودگی صوتی و دسترسی به استانداردهای توصیه شده، اندازه گیری آلودگی صوتی در شهرها امری ضروری است. از این رو این پژوهش با هدف بررسی میزان آلودگی صوتی در شهر اصفهان انجام گرفت.

    روش ها

    در این مطالعه تعداد 19 ایستگاه سنجش میزان صوت که در نقاط کلیدی و پر رفت و آمد شهر اصفهان بود، بر اساس معیارهای موجود انتخاب شد. با استفاده از دستگاه صداسنج مدل 440CEL-، پارامترهای محیطی صدا شامل 10L، 50L، 90L، 95L، 99L، Leq،SEL، SPL، Lmin، Lmax و Lpeakاندازه گیری شد. برای محاسبه شاخص های ترافیکی آلودگی صوتی NPL و TNI از فرمول مربوطه استفاده گردید. اندازه گیری ها در دو نوبت صبح و بعد از ظهر با فواصل زمانی نیم ساعت انجام شد.

    یافته ها

    حداکثر مقدار تراز معادل صدا (Leq) در نوبت صبح مربوط به چهارراه پل فردوسی به مقدار 3/78 دسی بل و در نوبت بعد از ظهر مربوط به میدان جمهوری به مقدار 6/79 دسی بل بود. میانگین و انحراف معیار مقادیر اندازه گیری شده Leq در نوبت صبح به ترتیب 5/74 و 78/2 و در نوبت بعد از ظهر 6/72 و 43/4 بود. مقایسه میانگین مقادیر Leq صبح و بعد از ظهر با عدد استاندارد اختلاف معنی داری (001/0 P <) را نشان داد. به عبارت دیگر مقدار Leq بالاتر از عدد استاندارد است. همچنین بین مقادیر محاسبه شده NPL و TNI نوبت صبح و نوبت بعد از ظهر رابطه مستقیمی وجود داشت (ضریب همبستگی پیرسون = 877/0 و 001/0 P <).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که شهر اصفهان از آلودگی صوتی بالایی برخوردار است. در اکثر موارد نیز از استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران بالاتر است.

    کلیدواژگان: آلودگی صوتی، تراز فشار صوت، اصفهان
  • غلامرضا شریفی راد، محتشم غفاری، سمانه زنجانی، اکبر حسن زاده صفحه 596
    مقدمه
    با توجه به آسیب پذیری سالمندان در برابر اثرات منفی عوامل استرس زا و جهت کنترل این عوامل، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی پرسید بر سطح استرس سالمندان صورت گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 94 سالمند مراجعه کننده به کانون های جهان دیدگان در سال 88-1387 به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. طراحی برنامه آموزشی مطابق با مراحل الگوی پرسید انجام شد. قبل از اجرای مداخله آموزشی، پرسش نامه های سنجش افسردگی، اضطراب و استرس (21DASS-) و پرسش نامه های خود ساخته و استاندارد مطابق با مراحل الگوی پرسید برای دو گروه تکمیل شد. گروه آزمون، مداخله مورد نظر را دریافت کردند (8 جلسه آموزشی، یک بار در هفته). سالمندان دو گروه در 2 ماه پس از مداخله آموزشی پیگیری شدند و مجددا پرسش نامه های مربوطه برای آن ها تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار 15SPSS و آزمون های آماری، t-testمستقل و زوج، کای اسکویر، ویلکاکسون و من ویتنی در سطح معنی داری 05/0 P ≤ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان دهنده وجود تفاوت معنی دار گروه آزمون نسبت به گروه شاهد در میانگین نمرات عوامل مستعدکننده آگاهی (001/0 P ≤) و نگرش (001/0 P ≤)، عوامل قادرکننده (001/0P ≤)، عوامل مستعدکننده (001/0 P ≤) و عملکرد به خصوص انجام مهارت های تنفس عمیق و آرام سازی (001/0 P ≤) بود. میانگین امتیازات و شدت استرس (001/0 P ≤) سالمندان نیز پس از اجرای مداخله معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    یافته ها کارایی، اثربخشی و تاثیرگذاری برنامه آموزشی بر اساس الگوی پرسید را جهت پیشگیری و کاهش میزان استرس سالمندان تایید کرد.
    کلیدواژگان: مداخله آموزشی، الگوی پرسید، استرس، سالمندان
  • احسان الله حبیبی، حبیب الله دهقان، محمد زیندینی، حسینعلی یوسفی، اکبر حسن زاده صفحه 606
    مقدمه
    ارزیابی صحیح توانایی کار شاغلین از نقطه نظر اقتصادی برای کارفرمایان حایز اهمیت است و تقویت آن یکی از راه های افزایش بهره وری منابع انسانی در صنایع و سازمان ها می باشد. هدف این مطالعه تعیین توانایی شاغلین با استفاده از دو شاخص ظرفیت فیزیکی انجام کار (PWC)، شاخص توانایی انجام کار (WAI) و تعیین همبستگی بین آن ها بود. تعیین شاخص PWC با توجه به مقادیر WAI جهت صرفه جویی در هزینه و زمان اندازه گیری دستگاهی PWC از اهداف دیگر طرح است.
    روش ها
    پژوهش حاضر از نوع تحلیلی- مقطعی و بدون جهت است. افراد مورد مطالعه 228 نفر از کادر پرستاری بیمارستان های شهر اصفهان بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. شاخص توانایی انجام کار با استفاده از پرسش نامه WAI و شاخص PWC بر اساس معادله فاکس و با استفاده از دوچرخه ارگومتر تعیین شد. سپس داده های مطالعه با استفاده از نرم افزار 16SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین شاخص WAI در افراد مورد مطالعه (4/4 ± 25/38) و میانگین ظرفیت فیزیکی کار PWC (7/0 ± 45/4) به دست آمد. نتایج آزمون Pearson نشان داد که بین ظرفیت فیزیکی انجام کار و WAI در گروه های سنی مختلف همبستگی معنی دار وجود ندارد (05/0 < P، 3/0 = r). تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که متغیرهای سن و بیماری های تشخیص داده شده توسط پزشک، تاثیرگذارترین عامل بر WAI می باشد (05/0 > P، 18/0 = β). آزمون Pearson نشان داد که بین تعداد بیماری های تشخیص داده شده توسط پزشک و شاخص PWC در گروه های سنی 49-40 سال همبستگی معنی دار وجود دارد.
    نتیجه گیری
    میانگین شاخص WAI این مطالعه مانند سایر مطالعات در مشاغل مشابه در سطح قابل قبول قرار داشت (36 < WAI). شاخص WAI و PWC در گروه های سنی مختلف ارتباط همبستگی معنی دار را نشان نداد (05/0 < P، 3/0 = r)، این حاکی از آن است که تفاوت های اساسی در ارزیابی توانایی کار به وسیله دو شاخص وجود دارد و نمی توان با استفاده از مقادیر WAI شاخص PWC را پیش بینی کرد. با توجه به نتایج PWC و سطح فعالیت کادر پرستاری (سبک- متوسط) شاخص WAI ابزار مناسبی جهت تعیین توانایی شاغلین بود. بر اساس این مطالعه 6/27 درصد از افراد در معرض ریسک توانایی کار متوسط- ضعیف قرار داشتند (37 > WAI)، که 8/1 برابر مقادیر مرجع انستیتوی بهداشت شغلی فنلاند است. این نسبت می تواند ناشی نوبت کاری و ساعات کار زیاد پرستاران باشد.
    کلیدواژگان: شاخص توانایی انجام کار، ظرفیت فیزیکی انجام کار، معادله فاکس
  • محمدهادی مهدی نژاد، محمدرضا شاهمنصوری، بیژن بینا صفحه 615
    زمینه و هدف
    توسعه صنایع و رشد جمعیت همراه با ارتقای سطح بهداشت، موجب به کارگیری وسیع مواد شوینده شده است. این مواد از طریق فاضلاب ها به آب های سطحی تخلیه شده، موجب مخاطرات زیست محیطی می شوند. هدف از این تحقیق، جداسازی شوینده های آنیونی از آب های سطحی توسط سیستم شناورسازی با هوای محلول می باشد.
    روش کار
    یک واحد پایلوت شناورسازی با هوای محلول با جریان پیوسته شامل حوضچه انعقاد، لخته سازی و شناورسازی ساخته شد. منحنی کالیبراسیون با غلظت های استاندارد شوینده آنیونی تهیه شد. با مخلوط کردن نمونه های آب خام با سورفاکتانت آنیونی، آزمایشات در فشارهای اشباع سازی 3، 4 و 5 اتمسفر، غلظت های مختلف منعقد کننده از mg/l5 تا 15 و در زمان های شناورسازی 3/19 و 26 دقیقه، انجام گرفت.
    نتایج
    در کلیه نمونه های آزمایش شده pH آب خام بین 8 تا 2/8 و کدورت اولیه بین NTU 4/7 تا 144 بود. دوز اپتیمم ماده منعقد کنندهmg/l 15 به دست آمد. در دوزهای مختلفی از منعقد کننده بینmg/l 5 تا mg/l 15 و در زمان شناورسازی 26 دقیقه و 3/19 دقیقه، حداکثر راندمان حذف LAS در فشارهای مختلف به ترتیب 91 درصد و 1/41 درصد به دست آمد. آنالیزهای آماری رابطه معنی داری بین حذف کدورت با حذف شوینده های آنیونی نشان داد.
    نتیجه گیری
    در این فرایند فاکتورهایی مانند فشار اشباع سازی، زمان شناورسازی و کاربرد ماده منعقد کننده در کارایی سیستم تاثیرگذار بوده است و حذف شوینده ها به دو طریق کف کردن و جذب بر روی ذرات فلوک سر سوزنی صورت می گیرد.
    کلیدواژگان: شوینده های آنیونی، شناورسازی با هوای محلول، آب های سطحی
|
  • Hamid Reza Roohafza, Masoomeh Sadeghi, Maryam Shahnam, Ahmad Navvab, Heydar Ali Khanbazian, Khatereh Azad, Afshan Akhavan Akhavan Tabib, Nizal Sarrafzadegan Page 515
    Background
    Since most habits are formed during adolescence, the majority of educational programs target adolescents. On the other hand, widespread use of mass media has made them significantly important, especially in the field of health and lifestyle in recent years. Therefore, the present study evaluated the efficacy of multimedia compact discs (CDs) provided by the Isfahan Healthy Heart Program (IHHP) among the 19-25 year-old youth who attended Isfahan Red Crescent Society Classes. Method and Materials: This was an interventional study on Isfahan and Najaf Abad 19-25 year-old youth who participated in Isfahan Red Crescent Society classes. Inclusion criteria were providing a consent and the ability to use the CD. A standard questionnaire similar to the IHHP questionnaire was used. It was filled before and after the study. Participants were divided into two groups of control (Arak) and intervention (Isfahan and Najaf Abad).
    Results
    The average use of soft drink beverages and fast food decreased after the intervention compare to the control group. The percentage of high stress individuals and cigarette smokers also decreased in the intervention group compared to the control group. Physical activity did not change in the intervention group but decreased in the control group.
    Conclusion
    Positive results of the IHHP interventional programs via multimedia CDs in the studied youth showed that using mass media including CDs can be effective in lifestyle modification and preventing non-communible diseases (NCDs).
  • Bijan Bina, Afshin Ebrahimi, Amir Mohammadi, Mohammad Mehdi Amin, Hamid Reza Pourzamani Page 524
    Background
    Natural organic compounds are known as precursors in the formation of disinfection byproducts. The aim of this study was to evaluate of effect of modified cationic surfactant nano zeolite in the removal of humic acid (HA) from water.
    Materials And Methods
    Nano zeolite (clinoptilolite) was modified by cationic surfactant solution hexadecyltrimethylammonium bromide (HDTMA-Br), in dosages of 0.5, 1, 3, 5, 7 and 10 g/l. HA, turbidity and pH were measured in the beginning and at the end of the adsorption process.
    Results
    According to the results of one-way analysis of variance (ANOVA), there was a significant relationship between cationic surfactant dosage and HA concentration (P < 0.001). With increasing HDTMA-Br dosage, final to primary turbidity ratio, and final to primary UV254 absorbance ratio varied. In HDTMA-Br dosages of 7 and 10 g/l maximum removal efficiency for HA were respectively 96% and 86% with minimum variations in pH and turbidity value.
    Conclusion
    This study showed that modification of zeolite for removal of disinfection byproducts from aqueous solution is necessary because these compounds have negative surface charge and are unable to adsorb anions. Moreover, application of HDTMA-Br at a dosage of 7 g/l and with a pH coinciding with isoelectric point can be an optimum concentration.
  • Mohammad Hassan Ehrampoosh, Ali Parsa, Ghasem Kiani, Farhad Iraji, Aref Rezaei Page 534
    Background

    Solid waste management includes 8 stages including source reduction, production, storage, collection, transportation, recycling, disposal and monitoring after disposal. Production stage has a critical role on solid waste management process. Since people are the first ring of this chain, their awareness and proper attitude can lead to more accurate and more efficient performance of the system.

    Methods

    This was a descriptive, analytical survey performed with a cross-sectional approach. The study population included 90 people from an area called "Ramshe" in Isfahan. Subjects were questioned by a questionnaire. SPSS11.5 was used for data analysis.

    Results

    The mean awareness was 8.05 ± 1.2 (out of 14) that was evaluated as higher than moderate. The mean attitude was 2.52 ± 2.3 (zero represented indifference) that shows the attitude of people was positive. 38.5% and 33.7% of respondents respectively introduced sanitary landfills and recycling as the best method for waste disposal. In addition, 64% of people believed that waste collection should be done twice a week. Furthermore, 38.3% believed that waste collection should be done between 7-9 a.m. While 32.3% of respondents partially disagreed with selling the waste to vendors, 29.3% were completely against it.

    Discussion

    According to the findings of this survey, there was a significant relationship between awareness and job and education level. Due to a satisfactory level of awareness about the topic of the survey, influential factors on people's low performance should be evaluated. An appropriate plan to improve the performance should also be devised. A suitable and practical recycle plan with a maximum public participation seems to be very beneficial to improve solid waste management.

  • Ahmad Ali Eslami, Ali Moazemi Goudarzi, Arash Najimi, Gholamreza Sharifirad Page 541
    Background
    Self medication is one of the commonest actions in the world. The purpose of this study was to determine the knowledge, attitude and practice of students in universities of Isfahan toward self medication.
    Materials And Methods
    In this descriptive, analytical, cross-sectional study, 600 students of universities in Isfahan were selected. Since there are 3 public universities in Isfahan, multilevel sampling was performed based on the total number of students in each university. The data was collected by a researcher-developed questionnaire. The validity and reliability of the questionnaire have been confirmed by content validity, face validity and internal reliability (α = 0.7). The collected data was analyzed by SPSS15. The significance level was considered as P < 0.05.
    Results
    The average scores of knowledge (83.93 ± 17.9) and practice (97.58 ± 6.49) of students were high. However, their attitude toward self medication was moderate. About 14.2% of the students had experienced self medication at least once in the past two months. The participants used self medication mainly for cold. In addition, pain killers were the most frequent medicine. The commonest causes of self medication were previous experience of the disease and availability of medicines. The most important preventive reason of self medication was lack of belief in self medication.
    Conclusion
    Based on our findings, the attitude of students was moderate. Therefore, considering the important role of students in the society, the necessity of providing instructions to students for changing their attitude is apparent.
  • Zeinab Nourieh, Seyed Ali Keshavarz, Mohammad Javad Hosseinzadeh Attar, Leila Azadbakht Page 550
    Background

    Soymilk replacement in the diet might have beneficial effects on inflammation and cardiovascular risk factors for non-menopausal overweight and obese female adults. We evaluated the effects of soymilk compared to cow's milk on inflammation and cardiovascular risk factors among overweight and obese female adults.

    Materials And Methods

    This was a cross-over randomized clinical trial on 24 subjects. All of them were on a weight reducing diet. There were two trial periods for four weeks (soymilk period and cow's milk period) and a washout period for 2 weeks. In the soymilk period, only one glass of cow's milk (240 cc) was replaced with one glass of soymilk (240 cc).

    Findings

    Mean values of low density lipoprotein (LDL) and waist circumference reduced significantly following soymilk period compared to cow's milk period (LDL: -11.22 ± 3.85 vs. -1.18 ± 2.82; P = 0.01 and waist circumference: -3.79 ± 0.51 vs. -1.78 ± 0.55; P = 0.02). However, inflammatory markers, liver enzymes, blood pressure, other lipid profiles, and glycemic control index did not change significantly after soymilk period compared to cow's milk period.

    Conclusion

    A diet including soymilk can play an important role in reducing lipid profiles and waist circumference among non-menopausal overweight and obese female adults even in a short time trial. However, diet with soymilk had no significant effects on glycemic index, plasma inflammatory markers, liver enzymes, or fibrinogen level compared to cow's milk in a short term trial.

  • Hamid Keshavarz, Omolbanin Nekouifard Page 564
    Background

    Changing from traditionalism into modernism resulted in a phenomenon called "Urban Life". Modern urban life brings with itself conditions influencing the concept of social and individual health. This has made the theorists, especially the Chicago School, to study the effects of environmental abnormalities on the people's health. The present study aimed to investigate the effects of urban spaces on environmental and individual abnormalities among the youth residing in Tehran-District 12.

    Methods

    This survey used simple random sampling to select 200 young individuals who aged 15-30 years from District 12. All subjects filled out a researcher-developed questionnaire.

    Findings

    Chi-square test showed significant differences between urban spaces, environmental peace, visual and noise pollution (including face of the city, visual disturbance, and polluting industries) and abnormal behaviors of citizens (crime and risky behaviors).

    Conclusion

    Increased negative contents of the urban spaces would increase the influences on psychological and social health of the youth.

  • Saeed Heidari Sureshjani, Ahmad Ali Eslami, Akbar Hassanzadeh Page 571
    Background
    Multiple sclerosis (MS) is one of the progressive and chronic disorders that cause damage in myelin of the central nervous system (CNS) and spinal cord. It therefore results in some complications in patients. Physical impairments and psychological changes can affect MS patient's self-esteem and quality of life. This study was designed to measure the quality of life in MS patients living in Isfahan.
    Materials and Methods
    This was a cross-sectional survey on members of Isfahan Multiple Sclerosis Association. Using stratified cluster sampling method, 251 patients were selected from all MS patients (n = 4250) who referred to Alzahra Clinic. Demographic data was recorded. Data was collected by the Multiple Sclerosis Quality of Life-54 Instrument (MSQOL-54) standard questionnaire through self-reporting.
    Results
    Almost 50% of the patients were female. The mean age of participants was 36.34 ± 10.10 years (range: 17-61). The mean scores (out of 100) of two dimensions of overall quality of life in physical health and mental health were 47.18 ± 15.69 and 44.95 ± 15.46 respectively. The lowest and highest scores among the 12 subscales were related to role limitations due to physical problems (43.5± 23.4) and social function (54.4 ±14.7), respectively. Inverse correlations were seen between age, disease duration and kind of disorder with overall quality of life scores in 2 areas (P < 0.001). There were also significant correlations between income and the level of education with overall quality of life scores in 2 areas (P < 0.001). Pearson's correlation indicated a positive relationship between physical health and mental health.
    Conclusion
    A relationship between demographic variables and patient's quality of life was observed. Therefore, in order to promote quality of life in patients, a multidisciplinary approach and appropriate interventions should be implemented.
  • Asiyeh Pirzadeh Page 580
    Background
    Although the Internet with various applications and attractiveness is harmless itself, its excessive use may lead to a phenomenon called "Internet addiction". This study was carried out to assess the Internet addiction among the students in Isfahan Payam-e-Nour University (Kohandej Branch).
    Methods
    In this descriptive, cross-sectional study, 96 students of Payam-e-Nour University were randomly selected. Data was collected through Young's questionnaire. The questionnaire included demographic information, reasons of using the Internet, and addiction evaluation test. After receiving informed consents, the students completed the questionnaires. Then, data was analyzed by Pearson's correlation, student-t, Spearman, and Mann-Whitney tests in SPSS11.5. The students were scored as normal, slightly addicted, or severely addicted.
    Results
    Based on our findings, 91.7% of the students were normal and 8.3% were slightly addicted. Most students used the Internet to search and download. While there was no significant relation between demographic information and Internet addiction, there was a significant relation between using time and Internet addiction. In addition, 8.4% of the students had experienced academic failure due to using the Internet.
    Discussion
    Educating students and their families regarding the correct usage of the Internet would give a tremendous boost in controlling Internet addiction among university students.
  • Negar Jafari, Bijan Bina, Soheila Mortezaie, Afshin Ebrahimi, Ali Abdolahnejad Page 587
    Background

    To prevent the adverse health effects of noise pollution and to achieve the recommended standards, assessment of noise levels in the cities is essential. The aim of this study was to evaluate noise pollution levels (NPLs) in Isfahan, Iran and compare them with recommended standard values.

    Materials And Methods

    A total number of 19 measurement points were selected from most congested areas throughout the city. Environmental noise parameters such as L10, L50, L90, L95, L99, Leq, SEL, SPL, Lmin, Lmax, and Lpeak were measured using a CEL-440 sound level meter. NPL and traffic noise index (TNI) were calculated by mathematical formulas. All measurements were carried out twice a day (morning and afternoon with 30 minutes intervals. Finally, the average results were reported.

    Results

    The maximum Leq was at Ferdowsi Crossroads in the morning (78.3 dB) and at Jomhoori Square in the afternoon (79.6 dB). The mean measured Leq level was 74.5 ± 2.78 dB in the morning and 72.6 ± 4.43 dB in the afternoon. Significant differences with the standard values were seen between average equivalent sound levels both in the morning and afternoon (P < 0.001). In other words, the obtained Leq levels were higher than standard. Furthermore, there was a correlation between the calculated NPL and TNI in the morning and afternoon (Pearson's correlation coefficient = 0.877, P < 0.001(.

    Conclusion

    It can be concluded that Isfahan is an environmentally noise polluted city. In most cases, the noise levels exceed the recommended levels by Iranian Environmental Protection Organization.

  • Gholamreza Sharifirad, Mohtasham Ghaffari, Samaneh Zanjani, Akbar Hassanzadeh Page 596
    Background
    The stresses elderly face in various situations are different from those faced by other age groups. They are at a stage in life where they may face extended and critical health problems. In general, aging adults are vulnerable to the harmful effects of a negative stressor factors. This study was conducted to evaluate the effects of PRECEDE model-based educational program on level of stress among the elderly who referred to cultural centers of Tehran in 2009-2010.
    Materials And Methods
    In this quasi-experimental study, 94 elderly were randomly divided into case and control groups. Planning of the educational program was done according to PRECEDE model. Before implementing the program, valid and reliable Depression, Anxiety, and Stress questionnaires (DASS-21) were completed for both groups. The experimental group received the educational intervention based on PRECEDE model (eight sessions, one session a week), and both groups were followed up 2 months after the intervention when the same questionnaires were filled out for them again. DASS-21 Scoring and Interpretation Generator was used for calculating the scores of questionnaires. Finally, using SPSS15, the obtained data was analyzed by t-test, paired t-test, and Mann-Whitney test at the significance level of P ≤ 0.05.
    Findings
    Results of the present research showed significant differences in mean stress scores (P < 0.001) and mean negative scores of depression, anxiety, and stress (P < 0.001) between the experimental and control groups two months after the educational program. In addition, while mean negative scores significantly increased in the experimental group, it decreased in the control group (P < 0.001).
    Conclusion
    The findings of the present study confirmed the practicability and effectiveness of the PRECEDE model-based educational program on preventing or reducing the stress level in aging adults.
  • Ehsanollah Habibi, Habibollah Dehghan, Mohammad Zeinodini, Hossein Ali Yousefi, Akbar Hasanzadeh Page 606
    Background
    The correct appraisal of the employee's work ability is important for employers in the economic viewpoint. Improving the personnel's work ability is a way to increase the productivity of human resources in industries and organizations. The purpose of this research was to evaluate the ability of employees by work ability index (WAI) and physical work capacity (PWC) and to find a correlation between the two indices. Determining the PWC index based on WAI values for the purpose of saving costs and time of PWC measurements was another aim of this project.
    Methods
    The present analytic, cross-sectional study included 228 randomly selected registered nurses from hospitals in Isfahan, Iran. The WAI and PWC were measured through the WAI questionnaire and Fox equation and by using an ergometer bicycle, respectively. The resulting data was analyzed using SPSS16.
    Findings
    Mean values of WAI and PWC among the studied population were 38.25 ± 4.4 and 4.45 ± 0.7, respectively. Pearson's correlation test showed no significant correlations between PWC and WAI in different age groups (r = 0.3; P > 0.05). Multiple linear regression analysis showed that the variables of age and diagnosed diseases were the most effective factors of WAI (β = 0.18; P > 0.05). Pearson's correlation test revealed a significant correlation between the number of diagnosed diseases and PWC index in the age group of 40-49 years.
    Conclusion
    Average WAI in this research, like other studies on similar jobs, was at the acceptable level of > 36. WAI and PWC in different age groups were not significantly correlated (r = 0.3; P > 0.05). Thus, there are essential discrepancies in work ability evaluations made by each index and it is not possible to predict PWC index using WAI values. Given the PWC results and the level of nursing staff's activity (low, medium), the WAI is a suitable instrument to evaluate the professional's abilities. This study revealed that 27.6% of individuals were subject to medium-low work ability risk (WAI < 37) which was 1.8 times more than of the values determined by Finland's Professional Health Institute. Such findings might be caused by shift working and increased working hours.