فهرست مطالب

Veterinary Research - Volume:13 Issue: 4, Autumn 2012

Iranian Journal of Veterinary Research
Volume:13 Issue: 4, Autumn 2012

  • تاریخ انتشار: 1391/11/09
  • تعداد عناوین: 12
|
  • کویینگ هوآی منگ، هنگ لیانگ لی، زیوزیانگ منگ صفحات 276-281
    برای اثبات شاخص بودن الگوهای رفتاری برای موفقیت تولید مثلی گوزن ماده مشکی آلپاین (Moschus sifanicus) در محصور، از نمونه برداری کانونی برای ثبت رفتارهای انفرادی دام ها در مزرعه نگهداری گوزن مشکی منطقه زینگلانگ شان استان گانسو چین استفاده شد. در فاصله زمانی بین ژوئن 2008 تا ژانویه 2009 الگوی رفتاری 31 گوزن ماده بالغ مورد مشاهده قرار گرفت. از این تعداد، 26 راس در سال قبل جفت گیری کرده و 5 راس غیر آبستن بودند. فراوانی 12 نوع رفتار گوزن ها ثبت شد و مورد مقایسه قرار گرفت تا تغییرات آن ها در رابطه با موفقیت تولید مثلی و الگوی رفتارهای معمول گوزن مشخص گردد. نتایج نشان داد که تفاوت هایی در فراوانی رفتارهای گوزن های غیر آبستن و آبستن شده در سال قبل وجود دارد. با مقایسه انفرادی گوزن های دارای موفقیت تولید مثلی مشخص شد ماده های غیر آبستن رفتار بو کردن محیط پیرامونی را در فصل غیر تولید مثل بیشتر نشان می دهند (P<0.05). گوزن های ماده ای که قبلا آبستن شده اند رفتار بو کردن ناحیه پرینه را کمتر از گوزن های غیر آبستن در فصل غیر تولید مثلی نشان می دهند (P<0.05). به علاوه هر دو گروه از گوزن های ماده رفتار دم تکان دادن در مقابل گوزن نر را نشان می دادند، اگر چه فراوانی این رفتار از لحاظ آماری بین دو گروه معنی دار نبود. آگاهی از وجود این تفاوت های رفتاری در مزارع پرورش و نگهداری گوزن های مشکی کاربرد دارد و از طرفی گوزن های ماده باید بر اساس تاریخچه تولید مثلی دسته بندی و جدا از هم نگهداری شوند تا میزان موفقیت تولید مثلی آن ها حداکثر باشد.
    کلیدواژگان: محصور، گوزن مشکی آلپاین (Moschus sifanicus)، ماده، فراوانی رفتار، موفقیت تولید مثلی
  • زهرا نظیری، حمید رجاییان*، رویا فیروزی صفحات 282-288

    مصرف بیش از حد و مداوم آنتی بیوتیک ها، امروزه سبب گسترش مقاومت میکروبی در عوامل بیماری زا شده است. بنابراین، می بایست به طور مستمر در پی کشف ترکیب های جدید ضد میکروبی سنتزی و طبیعی بود. گیاهان یک منبع ترکیبات طبیعی از این نقطه نظر می باشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، آزمایش و مقایسه اثرات ضد باکتریایی عصاره های پوست انار ترش و انار شیرین بود. عصاره متانولی پوست انار ترش و انار شیرین و محلول آبی آنتی بیوتیک های تتراسایکلین و کلرامفنیکل تهیه گردید. آزمایش آنتی بیوگرام با روش انتشار از دیسک و رقیق سازی متوالی بر روی ده باکتری بیماری زا جدا شده از دام انجام گرفت و مقادیر نسبی حداقل غلظت مهار کننده رشد باکتری (MIC) و حداقل غلظت کشنده باکتری (MBC) ترکیبات فوق تعیین شد. بیشترین قطر هاله مهار رشد باکتری توسط عصاره های گیاهی برای استافیلوکوکوس اورئوس حدود 25 میلی متر و کمترین قطر هاله مهار رشد برای پاستورلا مولتوسیدا حدود 9 میلی متر به دست آمد. کمترین MIC و MBC عصاره های گیاهی فوق برای استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب 8/7 و 5/62 میلی گرم در میلی لیتر تعیین گردید. نتایج آنتی بیوگرام به روش رقت نشان دهنده آن است که قدرت باکتریسیدال عصاره پوست انار ترش در مقایسه با انار شیرین بیشتر می باشد و پوست انار شیرین بیشتر به صورت باکتریواستاتیک عمل می کند. از طرفی، نتایج بیانگر آن است که اثر ضد باکتریایی عصاره های فوق بر روی باکتری های گرم مثبت بیشتر از باکتری های گرم منفی بوده و اثر این عصاره ها به طور قابل توجهی کمتر از تتراسایکلین و کلرامفنیکل می باشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که عصاره متانولی پوست انار دارای اثرات باکتریواستاتیک و باکتریسیدال نسبتا خوبی می باشد.

    کلیدواژگان: پوست انار، اثرات ضد باکتریایی، آنتی بیوگرام، تتراسایکلین، کلرامفنیکل
  • جواد سهندی، حجت الله جعفریان، رضا روزبهفر، سمانه بابایی، مهتاب دهستانی صفحات 289-295
    در این مطالعه تاثیر اسپورهای پروبیوتیکی Bacillus laterosporus) و (Bacillus licheniformis بر نرخ رشد و بقاء لارو ماهی کپور نقره ای (Hypophthalmichthys molitrix) مورد ارزیابی قرار گرفت. روتیفر دریایی Brachionus plicatilis به عنوان غذای زنده جهت انتقال پروبیوتیک ها در نظر گرفته شد. در قدم اول روتیفر در آب دریا با شوری 15 گرم در لیتر مورد پرورش قرار گرفت و در طول دوره پرورش از ریز-جلبک دریایی Nannochloropsis oculata تغذیه گردید. لارو ماهی کپور نقره ای از مرکز تکثیر و پرورش ماهیان گرمابی تهیه گردید (گلستان، ایران) و در پنج تیمار با 3 تکرار (4 تیمار آزمایشی و یک تیمار شاهد) تقسیم شد. روتیفرها از تانک های پرورش متراکم، با تراکم 200 روتیفر در میلی لیتر فیلتر گردیده و جهت فرآیند غنی سازی به ظروف مخروطی منتقل شدند و به مدت 24 ساعت تحت شرایط غنی سازی قرار گرفتند. دو حالت از غنی سازی در نظر گرفته شد: غنی سازی روتیفرها و غنی سازی آب محیط پرورش. تیمارهای T1 و T2 از روتیفر غنی سازی شده با پروبیوتیک تغذیه می شدند این در حالی بود که تیمارهای T3 و T4 از روتیفرهای غیر غنی سازی شده استفاده می نمودند، در عوض غلظت برابر با غلظت استفاده شده جهت غنی سازی به محیط پرورش لاروها افزوده می شد. در انتهای مطالعه (2/1 ± 4/4) T3 و (95/1 ± 05/5) T4 که غلظت مشابه پروبیوتیک مصرفی جهت غنی سازی، مستقیما به محیط پرورش آن ها افزوده می شد، نرخ رشد معنی داری را نسبت به T1 و T2 نشان دادند (P<0.05). در تیمارهای (03/1 ± 9/3) T1 و (36/0 ± 3/3) T2 نیز اختلاف معنی داری از جهت نرخ رشد با تیمار شاهد (94/0 ± 21/2) وجود داشت (P<0.05).
    کلیدواژگان: روتیفر، B، licheniformis، B، laterosporus، کپور نقره ای
  • مهین صابری، صغری غلامی صفحات 296-302
    شبکیه بخشی از سیستم عصبی مرکزی است که از اکتودرم عصبی مشتق می شود و از 5 لایه تشکیل شده است. در مطالعه حاضر، تغییرات ضخامت لایه های شبکیه در موش های صحرایی با دیابت تجربی و درمان شده با عصاره آلوئه ورا بررسی گردید. 30 موش صحرایی نر بالغ از نژاد اسپراگ داولی (متوسط وزن 25 ± 175 گرم) در دو گروه سنی 4 و 8 هفته به 6 گروه 5 تایی، کنترل، دیابتی و دیابتی که عصاره آلوئه ورا به میزان mg/kg 400 دریافت کردند، تقسیم شدند. دیابت توسط تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (STZ) به میزان mg/kg 50 القاء شد. حیوانات وزن شدند و قند خون آن ها قبل از تزریق و 24 ساعت بعد از آن توسط گلوکومتر اندازه گیری شد. حیوانات توسط تیوپنتال سدیم (mg/kg 40) از طریق داخل صفاقی بیهوش گردیدند. چشم های هر دو طرف خارج، شبکیه به دقت تشریح و در گلوتارآلدیید 4% ثابت شد. ثابت کردن ثانویه در تترا اکسیداسمیوم 1% صورت پذیرفت. نمونه آبگیری و سپس در رزین TAAB قالبگیری گردید. برش های نازک (μm 1) با رنگ تولوییدین بلو رنگ آمیزی شد و زیر میکروسکوپ نوری مشاهده گردید. از هر حیوان 10 اسلاید تهیه شد. نتایج، کاهشی در میزان قند خون و وزن بدن در موش های صحرایی درمان شده در مقایسه با گروه دیابتی نشان داد. ضخامت شبکیه عصبی و لایه های آن نیز متفاوت بود. در گروه درمان شده با آلوئه ورا ضخامت شبکیه و لایه های آن ساختار طبیعی بافت شناسی خود را حفظ نمود.
    کلیدواژگان: دیابت، آلوئه ورا، شبکیه، استرپتوزوتوسین
  • خالد صادقی، محمد خوروش*، غلامرضا قربانی، مسیح الله فروزمند، مسعود برومند، فرزاد هاشم زاده سیگاری صفحات 303-309

    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات افزودنی های باکتریایی همگن تولید کننده اسید لاکتیک بر خصوصیات تخمیری و ارزش تغذیه ای سیلاژ ذرت با ماده خشک پایین در سیلوهای آزمایشگاهی بود. علوفه ذرت در مرحله شیری (حاوی 8/22% ماده خشک) برداشت و به قطعات 5/2 سانتی متری خرد و در 18 سیلوی آزمایشگاهی (8/3 لیتری) برای هر تیمار، سیلو شد. تیمارها شامل 1) کنترل (بدون افزودنی باکتریایی)، 2) تیمار حاوی افزودنی باکتریایی اکوسایل (شامل لاکتوباسیلوس پلانتاروم) و 3) تیمار حاوی افزودنی باکتریایی بیوتال (شامل لاکتوباسیلوس پلانتاروم، پدیوکوکوس پنتازئوس و پروپیونی باکتر فرودنرچی) بودند. در روزهای 3، 6، 12، 16، 21 و 90 پس از سیلو شدن، سه سیلو برای هر تیمار باز و نمونه برداری انجام شد. هیچ یک از افزودنی های باکتریایی خصوصیات تخمیری سیلاژ ذرت با ماده خشک پایین را در مقایسه با تیمار شاهد بهبود ندادند. دیواره سلولی، دیواره سلولی منهای همی سلولز، پروتئین خام و کربوهیدرات های محلول در آب تحت تاثیر افزودنی های باکتریایی قرار نگرفت (P>0.05). تیمار شاهد حاوی مقدار بیشتری اسید استیک و مقدار کمتری اتانول نسبت به تیمارهای دیگر بود. سیلاژهای تلقیح شده با بیوتال حاوی بیشترین مقدار نیتروژن آمونیاکی بودند (P<0.05). تجزیه پذیری آزمایشگاهی ماده خشک سیلاژهای شاهد بیشتر از سیلاژهای دیگر بود (P<0.05). به طور کلی، نتایج نشان داد که باکتری های همگن تولید کننده اسید لاکتیک استفاده شده در این تحقیق، خصوصیات تخمیری و ارزش غذایی سیلاژ ذرت حاوی ماده خشک پایین را بهبود ندادند.

    کلیدواژگان: سیلاژ ذرت با ماده خشک پایین، خصوصیات تخمیری، افزودنی باکتریایی، ارزش غذایی
  • وحید اکبری نژاد، امیر نیاسری نسلجی *، همایون محمودزاده، مختار مهاجر صفحات 310-316

    پژوهش حاضر تاثیر تغذیه با جیره های غنی از اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع امگا 3 و امگا 6 پیش از شروع قوچ اندازی را روی شاخص های تولید مثلی، هورمون های متابولیک و متابولیت های میش های زل مورد ارزیابی قرار داد. میش های نژاد زل (188 راس) با در نظر گرفتن سن و وزن در 4 گروه آزمایشی قرار گرفتند. جیره میش های گروه شاهد فاقد مکمل چربی بود. میش های سه گروه دیگر منابع چربی شامل روغن نخل، دانه گلرنگ و دانه بذرک به میزان 3 درصد روغن به ازای ماده خشک جیره در روز دریافت کردند. تغذیه با جیره های آزمایشی به مدت 31 روز صورت پذیرفت (روز صفر آزمایش= روز شروع تغذیه با خوراک های آزمایشی). از روز 16 آزمایش، همزمانی فحلی میش ها با استفاده از سیدر به مدت 14 روز صورت پذیرفت. قوچ اندازی 24 ساعت پس از خروج سیدر انجام شد. نمونه های خون در روزهای صفر، 30 و 39 آزمایش اخذ گردید. تفاوتی در بروز فحلی و پارامترهای جفت گیری میان گروه های مختلف مشاهده نشد. مقادیر NEFA، انسولین و IGF-1 در روزهای صفر و 30 میان گروه های مختلف متفاوت نبود. مقادیر کلسترول و LDL، در یک بازه زمانی مشابه، در گروه های دریافت کننده ی منابع چربی بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.05). تفاوتی در شاخص های تولید مثلی در بین گروه های مختلف مشاهده نشد. به طور خلاصه، تغذیه با اسیدهای چرب غیر اشباع امگا 3 و امگا 6، به مدت 31 روز قبل از قوچ اندازی، تاثیری بر عملکرد تولید مثلی، انسولین، IGF-1 و پروژسترون میش های نژاد زل نداشت.

    کلیدواژگان: اسیدهای چرب، تغذیه، تولید مثل، میش زل
  • سارنگ سروری، فرزانه حسینی، عبدالکریم زمانی مقدم، مرتضی حسینی نژاد، ایرج کریمی، مجید مسعودی فرد، محمد مهدی دهقان صفحات 317-322
    هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات استخوانی ایجاد شده در استئوپروز تجربی مرغان تخم گذار نژاد لگهورن با استفاده از اندازه گیری دانسیته رادیوگرافی و نسبت کورتکس به قطر استخوان های تیبیوتارس و بازو بود. به این منظور، اقدام به پرورش و نگهداری سه گروه بیست و چهارتایی از مرغان تخم گذارگردید. از سن 17 هفتگی اقدام به استفاده از سه نوع جیره متفاوت از نظر میزان کلسیم، در هر کدام از گروه ها شد. جیره غذایی گروه های کنترل، حد واسط و بدون کلسیم افزوده، به ترتیب حاوی 55/3، 075/2 و 6/0 درصد کلسیم بودند. در سنین 20، 28 و 36 هفتگی، از استخوان های بازو و تیبیوتارس هشت قطعه از مرغان هر گروه، رادیوگراف تهیه شد و با استفاده از نرم افزار Image J دانسیته استخوان و نسبت C/D، اندازه گیری شد. در مرحله بعد، مرغان مذکور ذبح شده و درصد خاکستر و کلسیم در استخوان های مذکور مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی دانسیته رادیوگرافی استخوان های تیبیوتارس و بازو، اختلاف معنی داری را در مراحل اول و دوم نشان نداد. در حالیکه در مرحله سوم، دانسیته استخوان تیبیوتارس، به طور معنی داری در گروه کنترل، بیشتر از گروه های حد واسط (P=0.02) و بدون کلسیم بود (P=0.007). در مورد استخوان بازو نیز دانسیته استخوان، در گروه کنترل، بیشتر از گروه حد واسط (P=0.04) و بدون کلسیم (P=0.0004) بود. نسبت C/D در استخوان تیبیوتارس، در هر سه مرحله بررسی در گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود. بررسی اندازه گیری های مربوط به استخوان بازو، نشان دهنده وجود اختلاف معنی داری در بین داده های مربوط به سه گروه در مرحله اول بررسی نبود در حالی که در مراحل دوم و سوم بررسی، این شاخص در گروه کنترل اختلاف معنی داری را با دو گروه دیگر نشان می داد (P≤0.05). در مجموع، این بررسی نشان داد که اندازه گیری دانسیته استخوان، تنها در مراحل نهایی استئوپروز می تواند معیار مناسبی در تشخیص این عارضه باشد. در حالی که نسبت C/D، پارامتر مناسبی بوده و به خوبی و از همان مراحل ابتدایی، می تواند بیانگر حضور بیماری استئوپروز بوده و در تشخیص آن کارآمد باشد.
    کلیدواژگان: مرغ تخم گذار، استئوپروز، رادیوگرافی
  • سلیمان سیلیک صفحات 323-329
    هدف پژوهش حاضر برآورد شاخص های ژنتیکی اندازه های بدن کره اسب های عرب ترکی بود. سوابق ارتفاع جدوگاه، قطر استخوان قلم اصلی، اندازه دور قفسه سینه و طول بدن به عنوان اندازه های بدن در زمان تولد، 6 ماهگی، 1 سالگی و 2 سالگی استفاده شدند. وراثت پذیری اندازه های بدن کره اسب های عرب ترکی با استفاده از سوابق کره اسب هایی که پدرشان نریان هایی بودند که حداقل 5 کره داشتند، تخمین زده شد. سوابق اندازه های بدن زمان تولد 1597 کره اسب که فرزندان 40 نریان بودند در محاسبات وراثت پذیری ارتفاع جدوگاه، قطر استخوان قلم اصلی و اندازه دور قفسه سینه استفاده شدند. وراثت پذیری تمام اندازه های بدن با روش ناتنی پدری تخمین زده شد. محدوده وراثت پذیری تخمینی از 05/0 (اندازه دور قفسه سینه) تا 58/0 (ارتفاع جدوگاه) بود. وراثت پذیری تخمین زده شده می تواند برای بهبود اندازه های بدن اسب عرب ترکی استفاده شود. این نتایج نشان می دهد که روش گزینش توده ای بر اساس فنوتیپ فردی اسب ها در سنین مختلف می تواند برای اصلاح ژنتیکی در گله استفاده شود. همه همبستگی های فنوتیپی بین اندازه های بدن در دوره های سنی متوالی مثبت بودند و در محدوده 22/0 تا 63/0 قرار داشتند. بنابراین اندازه گیری زود هنگام بدن کره اسب های عرب ترکی می تواند برای تخمین اندازه اسب بالغ استفاده شود.
    کلیدواژگان: اسب عرب ترکی، وراثت پذیری، اندازه های بدن، همبستگی فنوتیپی
  • تانای بلال، فرایه اسن گورسل، آتیلا آتش، آیسن آلتینر صفحات 330-333
    مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر بهبود دهنده عصاره گارسینیا کامبوجیا بر شاخص های مربوط به عملکرد و نیز میزان پروتئین واکنشگر C و اسیدهای چرب غیر استریفیه سرم موش های صحرایی تغذیه شده با جیره آتروژنیک انجام شد. سی موش صحرایی ماده یک ساله از نژاد Sprague-Dawley به طور تصادفی به سه گروه آزمایشی، هر کدام 10 حیوان، تقسیم شدند. گروه شاهد با جیره پایه (حاوی 2% روغن مایع گیاهی و صفر درصد کلسترول) تغذیه شد، حال آن که جیره غذایی موش های گروه های دو و سه حاوی روغن گیاهی (2% روغن گیاهی مایع و 5% روغن گیاهی هیدروژنه) و 3% کلسترول بود. از روز چهل و پنجم به میزان 5/4% عصاره گارسینیا کامبوجیا به جیره گروه سه اضافه شد. پارامترهای مربوط به عملکرد در گروه سه به نحو معنی داری از دیگر گروه ها کمتر بود. میزان اسیدهای چرب غیر استریفیه سرم در روز 45 در گروه سه بیش از کنترل و در روز 75 بیش از سایر گروه ها بود. میزان پروتئین واکنشگر C سرم تفاوت معنی داری در میان گروه ها نداشت. در کل نتیجه گرفته می شود که عصاره گارسینیا کامبوجیا به دلیل توانایی در کاهش دادن شاخص های عملکرد، ممکن است به عنوان ابزار جدیدی در مدیریت وزن بدن قابل استفاده باشد. به علاوه، مطالعه حاضر نشان می دهد که دوزهای بالای این عصاره می تواند موجب افزایش قابل توجه در غلظت اسیدهای چرب غیر استریفیه سرم شود که احتمالا ناشی از افزایش تجزیه چربی های بدن است.
    کلیدواژگان: وزن گیری، پروتئین واکنشگر C، دریافت غذا، گارسینیا کامبوجیا، اسیدهای چرب غیر استریفیه
  • منصور سیاری، بابک محمدیان صفحات 334-338
    آدنوکارسینومای ریوی گوسفندان به عنوان آدنوماتوز ریوی شناخته شده است. بیماری به صورت واگیر بیشتر در گوسفندان و در بزها به ندرت گزارش شده است. این مطالعه در خوزستان به مدت 6 ماه انجام گرفت. 3985 لاشه بز مورد بازرسی کشتارگاهی قرار گرفت و ضایعات ماکروسکوپیک 100 ریه ثبت گردید. تعداد 4 ریه ضایعات آدنوماتوز ریوی نشان دادند. ریه ها سنگین، مرطوب و نواحی درگیر سفت دارای رنگ خاکستری بودند. در سطح مقطع ندول های متعدد تیره زرد رنگ کاملا مشهود بود. بافت پوششی آلول های درگیر حالت افزایشی مکعبی و به صورت پردی شکل در سطح مشاهده شد. متاپلازی و هیپرپلازی در برونش ها و برونشیول ها مشاهده شد. اطراف برونشیول ها همراه با بافت لنفوئیدی و عضلات صاف هیپرپلاستیک بود. نواحی درگیر و ضایعات کاملا مشابه سایر گزارش ها است. این اولین گزارش از آدنوماتوز ریوی در بز در خوزستان، ایران است.
    کلیدواژگان: آدنوماتوز ریوی، بز، هیپرپلازی لنفوئیدی، ریه، ایران
  • امل دمیرباگ، کنان سینار صفحات 339-342
    دستگاه تنفسی دارای تعداد زیادی پپتیدهایی است که از سلول های پوششی تخصص یافته ششی که به آن ها سلول های اندوکرینی می گویند، ترشح می شوند. اعمال سلول های نورواندوکرینی توسط آمین ها تعدیل می شود. سروتونین دارای اثرات قوی بر انقباضات ماهیچه صاف عروق و مجاری دستگاه تنفسی می باشد. هدف از این مطالعه، مشخص نمودن حضور و یا چگونگی پخش سلول های اندوکرینی سروتونینی مثبت به روش PAP (پراکسیداز-آنتی پراکسیداز)، در دستگاه تنفس بز و گاو است. نتایج نشان داد که سلول های واکنش دهنده ایمنی سروتونینی در غدد موجود در حنجره و بافت مخاط برونش در گاو وجود داشته ولی در بز دیده نمی شود. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که چگونگی پخش سلول های واکنش دهنده ایمنی سروتونینی ممکن است نشان دهنده اختلاف بین نواحی مختلف دستگاه تنفس و یا گونه های مختلف پستانداران باشد.
    کلیدواژگان: ایمنوهیستوشیمی، دستگاه تنفس، نشخوارکنندگان، سروتونین
  • آناهیتا رضایی، حنانه گلشاهی، هادی نداف صفحات 343-346
    این گزارش مربوط به یک گوسفند ماده 7 ساله، دارای نژاد مختلط بوده که چشم راست آن بیرون زده و تورم در پلک ها مشاهده شد. تخلیه چشم به روش معمول صورت گرفت. بررسی هیستوپاتولوژی پلک ها و کره چشم مبین دو نوع مختلف تومور بود. اولین مورد شامل لوبول های متعدد از سبوسیت ها بوده که تحت عنوان آدنوم میوبومین نام گذاری شدند. قسمت دوم شامل جزایر متعددی از اپیتلیوم سنگفرشی بوده که به بافت زیرین تهاجم یافته و مرواریدهای شاخی متعددی نیز مشاهده گردید و درجه تومور، نوع یک تشخیص داده شد. بررسی ایمونوهیستوشیمی کراتین نشان دهنده واکنش مثبت در هر دو توده توموری بود. این یک مورد نادر گزارش آدنوم غدد میوبومین در گوسفند همراه با وقوع همزمان کارسینوم سلول های خاردار است.
    کلیدواژگان: آدنوم غدد میوبومین، کارسینوم سلول های خاردار، گوسفند، ایمونوهیستوشیمی
|
  • Q. Meng, H. Li, X. Meng Pages 276-281
    To establish the behavioral indicator of reproductive success of female captive Alpine musk deer (Moschus sifanicus)، the focal sampling was used to record the individual behaviors at Xinglongshan Musk Deer Farm (XMDF)، Gansu province، China. Conducted between June 2008 and January 2009، 31 adult females were observed، of which 26 had successfully bred in the previous year، and five of which were barren. The frequencies of 12 behaviors were recorded and compared to explore variation in reproductive success and general behavior patterns. The results showed that there were differences in behavioral frequencies between females barren and fawned in the previous year. Compared to successful individuals،barren females expressed environment sniffing more frequently during non-mating season، but less frequently during mating season (P<0. 05). Females which had previously fawned expressed ano-genital sniffing less frequently than barren females in non-mating season (P<0. 05). Furthermore، both female roups elicited the male specific tail-pasting behavior، although the demonstration levels were not different significantly between both. The above behavioral differences have implications for musk deer farming practices، whereby females should be grouped and separated by their previous reproduction history، tomaximize future reproductive success.
    Keywords: In captivity, Alpine musk deer (Moschus sifanicus), Female, Behavioral frequency, Reproduction success
  • Z. Naziri, H. Rajaian, R. Firouzi Pages 282-288

    Nowadays، uncontrolled and frequent use of antibiotics may cause emergence of microbial resistance among pathogenic agents. Therefore، the use of new synthetic and natural antimicrobial compounds is inevitable. One source of natural compounds in this respect comes from plants. The purpose of this study as to examine the antibacterial effects of peel extracts from sour and sweet pomegranate. Methanolic extracts of sour and sweet pomegranate peels and aqueous solutions of tetracycline and chloramphenicol were prepared. Antibiogram tests using disk diffusion technique and serial dilution method were performed against ten pathogenic bacteria isolated from animals، and relative minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) values were also determined for the above compounds. The greatest zone of inhibition induced by the action of pomegranate peel extracts was obtained for Staphylococcus aureus (about 25 mm) and the smallest zone of inhibition was obtained for Pasteurella multocida (about 9 mm). In addition، the lowest MIC and MBC values of pomegranate peel extract were obtained for Staphylococcus aureus (7. 8 and 62. 5 mg/ml، respectively). Results of serial dilution tests indicate that bactericidal effect of sour pomegranate peel extract was more than that for sweet pomegranate peel extract; and sweet pomegranate peel extract exerts a bacteriostatic action against bacteria. The antibacterial effect was greater against Gram-positive bacteria compared to that for the Gram-negative bacteria. Effects of these extracts were considerably lower than those for tetracycline and chloramphenicol. In conclusion، methanolic extracts of pomegranate peels exhibit relatively good bacteriostatic and bactericidal effects.

    Keywords: Pomegranate peel, Antibacterial effects, Antibiogram, Tetracycline, Chloramphenicol
  • J. Sahandi, H. Jafariyan, R. Roozbehfar, S. Babaei, M. Dehestani Pages 289-295
    This study was carried out to evaluate the effect of probiotic (Bacillus latrospores and Bacillus licheniformis) on growth and survival of Silver carp larvae (Hypophthalmichthys molitrix). Rotifers (Brachionus plicatilis) were used as live prey vehicle for probiotic transport. They were cultured in sea water with 15 ppt salinity and Nannochloropsis oculata microalgae was used as feed. Five treatments were prepared with three replicates (four experimental treatments and one control). Silver carp larvae were obtained from a local fish farm (Golestan، Iran). Rotifers were filtered from intensive cultivation tanks with 200 rotifer/ml density and then transferred to conical glasses for the enrichment process، and were kept under enrichment conditions for 24 h. Two forms of enrichment were carried out: rotifer biocapsulation and rearing water enrichment. T1 and T2 were fed with biocapsulated rotifers and T3 and T4 were fed non-biocapsulated rotifers. Instead of biocapsulation، the same density of bacteria was injected directly into the rearing water of T3 and T4. T3 (4. 4 ± 1. 2 mg) and T4 (5. 05 ± 1. 95 mg) treatments of probiotic injected water had significantly higher growth rates than T1 (2. 21 ± 0. 94 mg) and T2 (3. 9 ± 0. 36 mg)، (P<0. 05). T1 (3. 9 ± 1. 03 mg) and T2 (3. 3 ± 0. 36 mg) had higher growth rates than the control (2. 21 ± 0. 94 mg) and were also significantly different from each other (P<0. 05).
    Keywords: Rotifer, B. licheniformis, B. latrospores, Silver carp
  • M. Saberi, S. Gholami Pages 296-302
    Retina is a part of the central nervous system derived from the neuroectoderm and made up of 5 layers. In this study، the changes in the thickness of the retinal layers as a consequence of diabetes and effect of Aloe Vera gel extract in male rats were assessed. Thirty Sprague Dawley adult male rats (175 ± 25 g) in two age groups (4 and 8 weeks) were divided into 6 groups of 5 as control، diabetic and diabetic receiving 400 mg/kg Aloe Vera extract. Diabetes was induced by IP injection of 50 mg/kg of STZ (streptozotocin). The animals were weighed and their blood sugar was measured by glucometer before STZ administration and 24 h thereafter. Animals were anesthetized with sodium thiopental (40 mg/kg) via IP injection. After removal of eyes on both sides، retina was dissected out precisely and fixed in 4% glutaraldehyde، post fixed in osmium tetroxid 1%، dehydrated and then embedded in TAAB resin. Thin sections (1 μm) were stained with toluidine blue stain and viewed under light microscope. Ten slides were prepared from each animal. The results revealed reduction of the blood glucose levels and body weight in treated rats in comparison to diabetic groups. The thickness of neural retina and its layers were different as well. In the group treated with Aloe Vera the thickness of retina and its layers retained their normal histologic structures.
    Keywords: Diabetes, Aloe Vera, Retina, Streptozotocin
  • K. Sadeghi, M. Khorvash, G. R. Ghorbani, M. A. Forouzmand, M. Boroumand, F. Hashemzadeh, Cigari Pages 303-309

    This study was conducted to evaluate the effects of inoculation of homo-fermentative lactic acid bacteria (LAB) on ensiling characteristics and nutritive value of low dry matter corn silage (LDMCS). Corn forage was harvested at milk stage (22. 8 ± 0. 9% DM)، chopped at theoretical length of cut (TLC) 2. 5 cm، and stored in eighteen 3. 8 L mini silos for each treatment. The following treatments were used، 1) control (uninoculated)، 2) ecosyl (treated with ecosylTM corn silage inoculants containing Lactobacillus plantarum)، and 3) biotal (treated with biotalTM corn silage inoculants containing Lactobacillus plantarum، Pediococcus pentosaceus and Propionibacter freudenreichii). Triplicate silos for each treatment were opened and sampled for chemical analyses after 3، 6، 12، 16، 21 and 90 days of ensiling. Neither ecosyl nor biotal improved fermentation characteristics of LDMCS compared to the control silage. Neutral detergent fiber (NDF)، acid detergent fiber (ADF)، crude protein (CP)، water soluble carbohydrate (WSC) contents and lactic acid (LA) concentration were not affected significantly by inoculants (P>0. 05). Acetic acid concentration of control silages was higher; however، ethanol concentration was lower than the other silages. Biotal treated silages had the highest ammonia-N (NH3-N) concentrations compared to the control (P<0. 05). In vitro dry matterdisappearance (IVDMD) of control silage was higher than treated silages (P<0. 05). In conclusion، the results showed that homo-fermentative LAB inoculants used in this experiment did not improve the fermentation characteristics and nutritive value of LDMCS.

    Keywords: Low dry matter corn silage, Fermentation characteristics, Inoculants, Nutritive value
  • V. Akbarinejad, A. Niasari-Naslaji, H. Mahmoudzadeh, M. Mohajer Pages 310-316

    The present study evaluated the effects of diets enriched in saturated and polyunsaturated fatty acids (n-3 and n-6) on reproductive indices، metabolic hormones and metabolites prior to ram introduction in oestrus synchronized ewes. Zel ewes (n=188) were assigned to 4 groups. Ewes in the control group (CON) did not receive fat. Ewes in the 3 other groups received 3% oil/DM/day of palmolein oil (PLM)، safflower seed (SAF)، or flaxseed (FLX). Fat supplementation was carried out for 31 days (day 0 = initiation of fat supplementation). Oestrus was synchronized using CIDR for 14 days starting from day 16 of fat supplementation. Rams were introduced 24 h after CIDR removal. Blood samples were collected on days 0،30، and 39. There was no difference in oestrus expression and mating parameters among groups. There was no difference in non-esterified fatty acids (NEFAs)، insulin and insulin-like growth factor-1 (IGF-1) between day 0 and day 30 among groups. However، changes in cholesterol and LDL concentrations during the same occasions were greater in PLM، SAF، and FLX groups than in CON (P<0. 05). There was no difference in reproductive indices، including: fertility rates، prolificacy and sex ratio of lambs among groups. In conclusion، diets enriched in n-6 and n-3 polyunsaturated fatty acid prior to mating did not affect reproductive performance، insulin، IGF-1 and progesterone in Zel sheep.

    Keywords: Fatty acids, Nutrition, Reproduction, Zel sheep
  • S. Soroori, F. Hosseini, A. Zamani, Moghaddam, M. Hosseininejad, I. Karimi, M. Masoudifard, M. M. Dehghan Pages 317-322
    The aim of this study was to develop a quantitative radiographic method for assessment of experimental osteoporosis in Leghorn breed laying hens. Three groups of 24 Leghorn pullets were reared in cage and fed a ration containing different calcium levels، including 3. 55، 2. 075 and 0. 6 percent (for groups 1-3، respectively). The hens were fed this diet from 17 weeks of age to the end of the experiment. At 20، 28 and 36 weeks of age، 8 hens from each group were selected randomly. Radiographs were obtained from the tibiotarsus and the humerus of each hen. Radiographs were digitized using a camera and assessed by “Image J” software. Bone radiopacities and bone cortex/diameter (C/D) ratios were measured. The hens were sacrificed and the bone ash and calcium contents were measured. Bone densities of the birds in different groups were significantly different at just 36 weeks of age; they were greater in the tibiotarsus bone of the control group than in the tibiotarsus bone of median (P=0. 02) and with the low calcium (P=0. 007) groups. Humerus densities were also greater in control group compared with that of median (P=0. 04) and with low calcium (P=0. 0004) diet group. Cortex/diameter index of the tibiotarsus bone was different in all three stages between control and the two other groups، while there were no significant differences between the humeri C/D indices and the three groups in the first stage. Humeri C/D indices of the second and third stages had significant differences between control and the two other groups (P≤0. 05). This study showed that radiographic evaluation of bone density is valuable just in progressed osteoporosis، while C/D index can be used for diagnosis of osteoprotic bones in earlier stages.
    Keywords: Laying hens, Osteoporosis, Radiography
  • T. Bilal, F. Esen Gursel, A. AteŞ, A. Altiner Pages 330-333
    The aim of the study was to investigate the improving effect of Garcinia cambogia extract on performance metrics, and serum non-esterified fatty acids (NEFA) and C-reactive protein (CRP) levels in rats fed with atherogenic diet. Thirty, one-year-old, female Sprague-Dawley rats were randomly assigned to three experimental groups of ten animals each. Control group was fed with basal diet (2% liquid vegetable oil, 0% cholesterol), while the diets of groups 2 and 3 contained vegetable oil (2% liquid- and 5% hydrogenatedvegetable oil) and cholesterol (3%). 4.5% Garcinia cambogia was added to the diet of group 3 from day 45. Performance metrics were significantly lower in group 3 than the other groups. Serum NEFA levels were significantly higher in group 3 than the control group on day 45, and in group 3 compared with the other groups on day 75. Serum CRP levels were not significantly different among all groups in all days. In conclusion, the reduced performance metrics indicate that supplementation with Garcinia cambogia extract is a novel therapeutic tool for weight management. Also, this study indicates that large doses of Garcinia cambogia can lead to a substantial increase in serum NEFA concentrations which may be due to the increased fat degradation.
    Keywords: Body weight gain, CRP, Feed intake, Garcinia cambogia, NEFA
  • M. Sayyari, B. Mohamadian Pages 334-338
    Sheep (ovine) pulmonary adenocarcinoma (SPA)، also known as ovine pulmonary adneomatosis (OPA)، jaagsiekte and ovine pulmonary carcinoma (OPC) is a contagious lung tumor in sheep and، more rarely، in goats. This study was carried out in Khuzestan، in the southwest of Iran for a period of six months. A total number of 3985 native breed goats were clinically inspected and postmortem examination was recorded at the abattoir in Ahvaz. In necropsy 4 of these goats showed gross pulmonary lesions characteristic of classical pulmonary adenomatosis. The lungs were usually heavy and appeared “waterlogged”، but affected areas of the lungs were solid and light grey in color، and tissue looked slightly translucent. The cut surface showed numerous small، slightly-elevated white-grey nodules in each section. The affected alveoli in these areas were lined by proliferating cuboidal cells forming irregular folds and papillary projections. The bronchi and the bronchioles exhibited moderate epithelial hyperplasia and metaplasia. The bronchial associated lymphoid tissue and the smooth muscles of terminal and respiratory bronchioles were hyperplastic. The affected areas were essentially the same and also nearly similar to previous reports.
    Keywords: Ovine pulmonary adneomatosis, Goats, Lymphoid hyperplasia, Lung, Iran
  • E. DemirbaĞk., Ccedil, Inar Pages 339-342
    The respiratory tract contains numerous peptides secreted from special pulmonary epithelial cells which are called endocrine cells. The function of neuroendocrine cells is modulated by amines. Serotonin has strong vasomotor and bronchomotor effects in the airway mucosa. The objective of this study was to determine presence and distribution of serotonin-positive endocrine cells in respiratory tract of goat and bovine via PAP (peroxidase anti-peroxidase) technique. As a result, while serotonin-immunoreactive cells were found in glands of larynx and bronchial epithelium in bovine, no positive cells were detected in goat. The present study suggests that the distribution of serotonin-immunoreactive cells may show differences between both respiratory tract regions and mammalian species.
    Keywords: Immunohistochemistry, Respiratory tract, Ruminant, Serotonin
  • A. Rezaie, H. Golshahi, H. Naddaf Pages 343-346
    This report is related to a female 7-year-old crossbreed sheep whose right eye had been protruded and swelling of upper eyelid was observed. Routine enucleating was performed. Histopathological evaluation of eyelid revealed coincidence of two kinds of neoplasms. The first part was composed of multiple lobules of sebocytes, which were detected as meibomian adenoma. The second section included infiltrating islands of neoplastic squamous epithelium extending through the basal lamina of the epithelium with keratin pearls and was noted as grade I squamous cell carcinoma. Immunohistochemical study of cytokeratin showed positive reaction in both kinds of neoplastic cells. This is a rare case of meibomian adenoma in sheep with squamous cell carcinoma coincidence.
    Keywords: Meibomian adenoma, Squamous cell carcinoma, Sheep, Immunohistochemistry