به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

z. ansari pirsaraei

  • عیسی دیرنده*، زربخت انصاری پیرسرائی

    هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین بیان نسبی ژن های پروتئین های شوک حرارتی (HSPs) و مرگ ومیر رویانی و از دست رفتن آبستنی در گاوهای شیری هلشتاین طی فصل تابستان بود. برای انجام این پژوهش 32 راس گاو هلشتاین (با تولید بیشتر از 30 کیلوگرم در روز و نوبت زایش 7/1±3/3) انتخاب شدند. تمام گاوها با استفاده از پروتکل همزمانی فحلی G7G تلقیح شدند. در روز 16 پس از تلقیح از تمام گاوها خونگیری و بیان ژن ISG15 اندازه گیری شد. بر مبنای نتایج ISG15 گاوهایی که مرگ و میر رویانی در آن ها اتفاق افتاده شناسایی شدند (14 راس). سپس با استفاده از دستگاه Real-Time PCR بیان نسبی ژن های مرتبط با پروتئین های شوک حرارتی (HSP27، HSP40، HSP60، HSP70 و HSP90) بین گاوهای سالم و گاوهای دارای مرگ و میر اولیه رویانی مورد بررسی قرار گرفتند. از ژن بتا اکتین به عنوان ژن استاندارد در این پژوهش استفاده شد. مقایسه بین دو گروه با استفاده از آزمون t انجام شد. نتایج نشان داد بیان نسبی ژن ISG15 در گاوهای آبستن به طور معنی داری بیشتر از گاوهای دارای مرگ و میر اولیه رویانی بود (6/6 برابر). در بین پروتئین های شوک حرارتی بیان نسبی ژن های HSP27 وHSP60 تفاوتی بین گاوهای آبستن و گاوهای دارای مرگ و میر اولیه رویانی نداشت (05/0<P). بیان نسبی ژن های HSP40،HSP70 و HSP90 در گاوهای آبستن به طور معنی داری کمتر از گاوهای دارای مرگ و میر اولیه رویانی بود (به ترتیب7/4، 6/3 و 2/5 برابر). به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد در بین اعضای خانواده HSP، تنها HSP40، HSP70 و HSP90 با مرگ و اولیه رویانی در گاوهای شیری در ارتباط بودند.

    کلید واژگان: بیان ژن، پروتئین شوک حرارتی، گاو شیری، مرگ و میر اولیه رویانی
    E. Dirandeh *, Z. Ansari-Pirsaraei

    The objective of this was to consider relationship between heat shock proteins (HSP) with early embryo loss and pregnancy loss in Holstein dairy cows during summer season. Thirsty-two Holstein cows (with milk production> 30 Kg/d and 3.3±1.7 in parity) were selected. All cows were synchronized by G7G heat synchronization protocol. Blood samples were collected from all cows at d 16 after timed artificial insemination (TAI) to measure ISG15 gene expression. According to ISG15 results, 16 cows showed early embryo loss, then HSP gene family (HSP27, HSP40, HSP60, HSP70 and HSP 90) were compared between healthy cows and those with early embryo loss using t-test. Beta-actin gene was used as a housekeeping gene to compare results. Results showed ISG15 gene expression were greater in pregnant cows compared to early embryo loss (6.6 fold). Among HSP family gene considered in present study, HSP27 and HSP60 gene expression were similar between groups (p < 0.05). HSP40, HSP70 and HSP 90 genes expression were lower in pregnant cows compared to early embryo loss (4.7, 3.6 and 5.2 fold, respectively). In conclusion present study results showed among HSP family, there was an association among HSP40, HSP70 and HSP 90 genes expression and early embryo loss.

    Keywords: Gene expression, Heat shock protein, Dairy cow, early embryo loss
  • حسین دریاباری، امیر اخلاقی*، محمدجواد ضمیری، زربخت انصاری پیرسرایی، رضا فزونی، محسن تقی پور

    این پژوهش با هدف مطالعه کارآیی تلقیح مصنوعی در کبک های چوکار و مقایسه آن با جفت گیری طبیعی انجام شد. نود و شش قطعه کبک ماده به شیوه تصادفی به یکی از دو تیمار تلقیح مصنوعی و جفت گیری طبیعی اختصاص داده شدند. هر تیمار دارای چهار تکرار و هر تکرار دارای 12 قطعه کبک بود. علاوه بر کبک های ماده، 144 قطعه کبک نر به شیوه تصادفی گزینش شدند که 48 قطعه از آن به کبک های ماده در تیمار جفت گیری طبیعی و 96 قطعه دیگر به کبک های ماده در تیمار تلقیح مصنوعی اختصاص داده شدند. هر کدام از کبک های ماده در تیمار جفت گیری طبیعی به همراه یک کبک نر درون قفس قرار داده شدند، در حالی که کبک های ماده در تیمار تلقیح مصنوعی با منی بدست آمده از 96 قطعه کبک نر تلقیح شدند. در مدت ده روز جمع آوری تخم ها، به ترتیب 184 و 188 عدد تخم قابل جوجه کشی برای هر یک از تیمارها جمع آوری و جوجه کشی شد. تلقیح مصنوعی در مقایسه با جفت گیری طبیعی اثری بر نرخ باروری (8/88 در برابر 3/91 درصد)، جوجه درآوری کل (2/53 در برابر 1/58 درصد) و جوجه درآوری تخم های بارور (9/59 در برابر 7/63 درصد) نداشت (05/0< P). بیشترین نرخ مرگ و میر رویانی در هر دو تیمار جفت گیری طبیعی (1/32 درصد) و تلقیح مصنوعی (7/31 درصد) در روزهای آغازین جوجه کشی مشاهده شد، اما تفاوت آماری معنی داری در هیچ یک از گامه های مرگ و میر رویانی بین دو تیمار وجود نداشت. به طور کلی، یافته ها نشان دادند که عملکرد تلقیح مصنوعی در کبک های چوکار قابل مقایسه با جفت گیری طبیعی بود.

    کلید واژگان: باروری، تلقیح مصنوعی، جوجه درآوری، کبک های چوکار، مرگ و میر رویانی
    H. Daryabari, A. Akhlaghi *, M. J. Zamiri, Z. Ansari Pirsaraei, R. Fozooni, M. Taghipoor

    This experiment was conducted to compare the effect of natural mating (NM) and artificial insemination (AI) on reproductive performance in Chukar partridges. A total number of 96 female partridges were randomly assigned to two equal groups (four replicates of 12 birds each) to produce hatching eggs by either NM or AI. In addition to female partridges, one hundred forty-four male partridges were randomly selected where 48 and 96 numbers of those assigned to NM and AI treatment groups, respectively. The female partridges in both treatment groups were kept individually in cages for two weeks. Afterwards, one male partridge was randomly allotted to each female (a total of 48 male partridges) in the NM group. However, the female partridges in the AI group were inseminated by semen collected from 96 male partridges. During 10 days, 184 and 188 hatching eggs were collected for the NM and AI groups, respectively. The hatching eggs were then incubated. No significant differences were found between the NM and AI treatment groups in fertility rate (91.3 and 88.8%, respectively), hatchability of set eggs (58.1 and 53.2%, respectively) and hatchability of fertile eggs (63.7 and 59.9%, respectively). A high embryonic mortality rate was observed during the first 48 h of incubation (i.e. early mortality) in both NM (32.1%) and AI (31.7%) treatment groups; however, there were no significant differences between the treatment groups in embryonic mortality. In general, the efficiency of AI technique in Chukar partridges is comparable to that of natural mating.

    Keywords: Fertility, Artificial insemination, Hatchability, Chukar partridge, Embryonic mortality
  • آ. ابوالقاسمی، ز. انصاری پیرسرائی*، ع. دیرنده، ب. شهره

    برای بررسی اثرات اسید لینولئیک مزدوج (CLA) خوراکی بر بیان ژن های سایتوکین های پیش التهابی و ضد التهابی در اندومتریوم، از گاوهای هلشتاین که از نظر تاریخ زایش، سوابق تولید مثلی و رکورد پیشین مشابه بودند نمونه برداری شد. گاوها از 21 روز پیش از زایش تا 42 روز پس از زایش با جیره ی ایزونیتروژنوس، ایزوکالریک و ایزولیپیدیک که تنها از لحاظ منبع چربی متفاوت بود تغذیه شدند. از نظر چربی جیره ی تیمار شاهد دارای 75 گرم روغن عبوری پالم و جیره ی آزمایشی دارای 75 گرم CLA بود . مکمل CLA دارای 10 درصد از هر یک از ایزومر های 10-ترانس، 12 سیس و 9سیس، 11 ترانس بود. نمونه های رحم که در روزهای 21 و 42 پس از زایش به روش بیوپسی جمع آوری شدند، برای ارزیابی ژن های سایتوکین پیش التهابی از جمله: اینترلوکین ها (1-IL، 6-IL، 8-IL)، اینترفرون گاما (INF-y) و سایتوکین ضد التهابی اینترلوکین 10 (10-IL) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تغذیه با CLA موجب کاهش ژن های 1-IL و 6-IL و افزایش بیان ژن 10-IL در هر دو روز 21 و 42 پس از زایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده، تغذیه CLA در دوره ی پس از زایمان با کاهش سایتوکین های پیش التهابی، در پی کاهش التهاب، موجب بهبود عملکرد رحم می شوند.

    A. Abolghasemi, Z. Ansari Pirsaraei*, E. Dirandeh, B. Shohreh

    After parturition, inflammation of the reproductive tract in cows is common because of bacterial contamination of the uterine lumen. To investigate the beneficial effects of dietary Conjugated Linoleic Acid (CLA) supplementation on health status mediated by change in pro- and anti-inflammatory cytokine genes expression, endometrial samples were collected from Holstein cows with similar parturition date and reproductive records. From day 21 before calving to day 42 after calving, cows were fed isonitrogenous, isocaloric, and isolipidic diets that differed only in the source of fats. Cows were fed diets supplemented with palm oil as control group (saturated FA; n= 8), and CLA for the treatments, and the rate of each fat in any diet was 75 g d-1</sup>. CLA-supplemented diet was provided with a mixture of trans</em>-10, cis</em>-12 CLA and cis</em>-9, trans</em>-11 CLA isomer. Rumen protected CLA provided 10 g d-1 </sup>each of trans</em>-10, cis</em>-12 CLA and cis</em>-9, trans</em>-11 CLA isomers. Uterine endometrial biopsies were collected at days 21 and 42 after calving and were prepared to determine pro-inflammatory [including Tumor Necrosis Factor-α (TNFα), InterLeukins (IL-1, IL-6, IL-8) and InterFeron-gamma (IFN-γ)] and anti-inflammatory [interleukin 10 (IL-10)] cytokine genes expression. Results showed that dietary CLA supplementation decreased the expression of IL-1 and IL-8 at days 21 (respectively, 1.8 and 3.9 fold) and 42 (respectively, 4 and 104 fold) postpartum and increased expression of IL-10 at days 21 and 42 (respectively, 9.7 and 2.5 fold). The TNFα expression significantly decreased in day 21 in CLA groups compared with palm (2.5 fold). There was no difference between groups for IL-6 expression. IFN-γ expression decreased in day 21 (3.0 fold) and, conversely, increased in day 42 (2.5 fold) in CLA group compared to palm. Our results showed that, during transition period, dietary supplementation with CLA reduced inflammatory processes via inhibiting pro-inflammatory cytokines and stimulating anti-inflammatory cytokines.

    Keywords: Endometrium, Inflammation, Palm oil, TNFα expression
  • سید عبدالحسین ابوالقاسمی، علیرضا جعفری صیادی، سید محمدعلی جلالی حاجی آبادی، زربخت انصاری پیرسرایی

    به منظور بررسی اثر یک ماده محرک گیرنده بتا بر عملکرد جوجه های گوشتی، تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی نر و ماده سویه کاب به تفکیک جنس از سن 21تا 42 روزگی با پنج؛ جیره غذایی دارای سطوح صفر(شاهد)، 5، 10، 15 و 20میلی‎گرم تربوتالین در کیلوگرم جیره در طرح کاملا تصادفی و در آزمایشی فاکتوریل تغذیه شدند. تربوتالین تاثیر معنی‎داری بر افزایش وزن جوجه های نر و ماده نداشت اما ضریب تبدیل خوراک نرها در تیمارهای 5 و 10میلی‎گرم در مقایسه با شاهد، کاهش معنی‎دار نشان داد (05/0> P). وزن سینه، وزن ماهیچه سینه، وزن نسبی سینه، وزن ران ها، ماهیچه ران ها و وزن لاشه جوجه های ماده در سطح 5 میلی‎گرم تربوتالین بیشتر از دیگر تیمارها بود(05/0> P). در جوجه های نر، وزن ران ها و ماهیچه ران ها، وزن لاشه، وزن نسبی لاشه و وزن زنده جوجه هایی که 5 میلی‎گرم تربوتالین دریافت کردند، بیشتر از دیگر تیمارها بود (05/0> P). این پژوهش نشان داد که افزودن 5 میلی‎گرم تربوتالین به جیره دوره رشد باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک جوجه های نر گوشتی شد و راندمان لاشه جوجه های نر، راندمان سینه جوجه های ماده و وزن لاشه جوجه های گوشتی نر و ماده را افزایش داد.

    کلید واژگان: محرک بتا آدرنرژیک، تربوتالین، جوجه‎های گوشتی، عملکرد
    S.A.H. Abolghasemi *, A.R. Jafari-Sayadi, S.M.A. Jalali-Hajiabadi, Z. Ansari-Pirsaraei

    To study the effects of terbutaline (a beta adrenergic agonist) on performance of broiler chickens, 21 d-old male and female Cobb broiler chicks (n=300) were randomly assigned to one of five dietary treatments containing 0 (control), 5, 10, 15 and 20 mg terbutaline per kg diet. The feed conversion ratio (FCR), feed intake and body weight gain were measuered after 3 weeks. At 42-d age, six males and six females were randomly selected from each treatment and their live weight and weights of carcass, breast, breast muscle, drumsticks, drumstick muscle and abdominal fat were determined. Terbutaline didn’t affect daily weight gain, but FCR of male chicks was reduced for 5 and 10 mg/kg terbutaline treatments comapared with the control group (p<0.05). Carcass weight and weight of drumsticks, drumstick muscle, breast, breast muscle and ratio of breast to live weight of female chicks reciving 5 mg/kg terbutaline were higher than for other treatments (p<0.05). In male chicks, the live weight and weight of carcass, ratio of carcass to live weight, drumsticks and drumstick muscle at 5 mg/kg terbutaline treatment were higher than for other treatments (p<0.05). This experiment also showed that the addition of 5 mg terbotaline per kg diet during growing period improved FCR and ratio of carcass to live weight of male chicks, increased the ratio of breast to live weight of female chicks, and increased the carcass weight of male and female Cobb chicks.

    Keywords: Beta-adrenergic agonist, Terbutaline, Performance, Broiler chicks
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال