جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "طالبان" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «طالبان» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف این تحقیق مطالعه و واکاوی پیام اشرف غنی به مناسبت «عید قربان» (1402) درباره آینده سیاسی افغانستان است. اهمیت تحلیل این پیام در این است که دوسال پس از خروج اشرف غنی از قدرت و تثبیت روزافرون حاکمیت طالبان، دارای نشانه هایی از ناامیدی و تغییر موضع وی در قبال آرایش سیاسی آینده است. در این تحقیق از روش سه مرحله ای نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج تحقیق در سطح توصیف نشان می دهد که مولد متن به خوبی از ویژگی های صوری و زبان شناختی در راستای ایدئولوژی پیدا و پنهان خود بهره جسته است. در سطح تفسیر، نتایج نشان می دهد اشرف غنی از بافت موقعیتی و دینی عید قربان استفاده کرده تا خود را به نوعی «قربانی» صلح افغانستان جلوه دهد و فراتر از آن خود را در سطح ملی با برخی از شخصیت های ملی و تاریخی افغانستان«همپایه» سازد. در سطح تبیین، در رابطه با مناسبات قدرت و مبارزات سیاسی و ایدئولوژیک، اشرف غنی در گفتمان سیاسی خود با عنوان «راه سوم»، نوعی مرزبندی جدید از «خود» و «دیگری» در صحنه سیاسی افغانستان ترسیم می کند که براساس آن، وی با گروه طالبان در یک گروه و سایر بازیگران سیاسی در گروه «دیگری» قرار می گیرند. برمبنای این «غیریت» سازی است که ایدئولوژی پنهان این متن، یعنی ایدئولوژی«پشتون والی»، افشا می شود. بنابراین اشرف غنی متهم به «فرار» از کشور، ذیل گفتمان «راه سوم» مجددا در مقام یک «منجی» برای افغانستان برای رهایی از وضعیت و شرایط فعلی ظاهر می شود. لذا در مجموع پیام اشرف غنی را نمی توان در تضاد یا علیه ساختار قدرت فعلی (طالبان) در افغانستان دانست.
کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, اشرف غنی, افغانستان, طالبانThe main purpose of this research is to analyze the critical discourse of Ashraf Ghani's message on the occasion of Eid al-Adha, two years after leaving power, about Afghanistan and the political future of this country. In the process of analyzing the discourse of this message, at the first level which is description, by exploring the meanings of words and phrases, it is determined that the text generator is well characterized by linguistic features such as the use of known and unknown sentences, verbs with present and absent actors, noun formation, use of Irony and metaphor, the use of pronouns and reference techniques, etc., have been used in line with their overt and hidden ideology. In the second level, i.e. interpretation, the results show that Ashraf Ghani, who is "accused" of fleeing Afghanistan in the mindset of public opinion, used the situational, religious and spiritual context of Eid al-Adha to present himself as a "victim" of Afghanistan's peace. Beyond that, make yourself on a national level with some of the national and historical figures of Afghanistan. At the third level, that is, explanation, in relation to power relations and political and ideological struggles,
Keywords: Critical Discourse Analysis, Ashraf Ghani, Afghanistan, Taliban -
ظهور جنبش های هویت طلبانه،پان-ناسیونالیستی و مهاجرت در کنار گسترش قدرت ارتباطی رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی به طور روز افزونی اعتبار شکل های هویتی به رسمیت شناخته شده تحت عنوان دولت-ملت را زیر سوال برده اند.ادعاهای جدید هویتی این تردید را ایجاد می کنند که آیا همچنان چهارچوب های قرن هجدهمی اروپا برای تعریف هویت جمعی تحت عنوان "ملت"، کفایت می کند؟ ادعای نمایندگی گروه طالبان از مردم افغانستان- که از مرداد ماه 1400 همزمان با پیشروی های سریع و به دست گیری قدرت توسط ایشان همراه بود- و استفاده این گروه بدوی از رسانه های مدرن در بازنمایی هویت و عملکرد خود از جمله معاصرترین مصادیق وضعیت فوق است. بندیکت اندرسون معتقد است ملت ها "جماعت های تصوری" هستند که گرد تصوراتی مشترک قوام می یابند. در همین راستا «نانسی ریون بورگ » محتوای رسانه ها را تا حد زیادی شکل دهنده هویت جمعی و درک عمومی از کشور می داند. این مقاله تلاش دارد تا با توجه به دو رویکرد مذکور به بررسی این موضوع بپردازد که در شرایط سست شدن نسبت میان مرزهای دولت-کشورها با هویت سازی های جمعی درون یک کشور، تحت عنوان ملت، رسانه ها چگونه می توانند با به تصرف درآمدن توسط گروه هایی چون طالبان در ایجاد و گسترش اشکال جدید هویت سیاسی موثر باشند. به این منظور از رویکردی میان رشته ای در علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بهره گرفته شده است. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
کلید واژگان: دولت-ملت, هویت جمعی, رسانه, طالبان, افغانستانThe rise of identity based movements, pan-nationalism, and immigration along with the expansion of the communicative power of mass media and social networks, has increasingly called the validity of identity forms recognized as nation-states into question. New identity claims arouse doubt on whether are eighteenth-century European frameworks still sufficient to define collective identity as "nation"? The Taliban claim for representing the Afghan people - which has been accompanied by rapid seizures of power since August 2021 - when the primitive group use of modern media to represent its identity and performance is one of the most contemporary examples of this idea. Benedict Anderson believes that nations are "imaginary communities" that are formed around common imagination. In this regard, Dr. Nancy Rivenburg considers the content of the media to be largely a form of collective identity and public perception of the country. This article tries to examine the issue of considering the two mentioned approach, in the conditions of weakening the connection between the borders of the Nation-States with the collective identifications within a country, as a nation, how can the media Occupying by groups such as the Taliban will be effective in creating and spreading new forms of political identity. For this purpose, an interdisciplinary approach in political sciences and communication sciences has been used.
Keywords: Nation-State, Collective Identity, Media, Taliban, Afghanistan -
فصلنامه علوم خبری، پیاپی 45 (بهار 1402)، صص 78 -94پوشش اخبار رویدادهای مرتبط با جنگ و خشونت از اصلی ترین اولویت رسانه هاست، از اینرو ارزش خبری تضاد و برخورد معیار حرفه ای در گزارش و انتشار متون رسانه ای محسوب می شود؛ در تقابل با این رویکرد مفهوم روزنامه نگاری صلح قرار می گیرد. این ژانر از رونامه نگاری با شیوه های منطقی و با رعایت موازین خاص در جهت رفع و کاهش اثرات زیانبار جنگ و درگیری تلاش می کند. در این پژوهش ضمن معرفی و مرور ادبیات روزنامه نگاری صلح، رویکرد مطبوعات ایران در مواجهه با به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان در چهارچوب مولفه های روزنامه نگاری صلح با روش کیفی تحلیل مضمون بررسی می شود. به این منظور 50 مطالب منتشره در 5 روزنامه (کیهان، رسالت، شرق، آفتاب یزد و همشهری) در فاصله یک هفته ای 30 مرداد تا 4 شهریور 1400 به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته و مضامین پایه ، سازمان دهنده و فراگیر آن استخراج و بر اساس آن در قالب شبکه مضامین ارایه شده است. روزنامه های مورد بررسی از دو منظر بدبینانه و خوشبینانه ماهیت حکومت طالبان را نگاه کرده اند ، علل به قدرت رسیدن دوباره طالبان را در دو دسته علل داخلی و خارجی واکاوی و تهدید ها و فرصت های احتمالی آن را پیش بینی و راه حل های برای مواجهه با تحولات رخ داده ارایه نموده اند.کلید واژگان: روزنامه نگاری صلح, تحلیل مضمون, طالبان, افغانستانThe news coverage of events related to war and violence is one of the main priorities of the media, therefore, the news value of conflict and confrontation is considered a professional standard in reporting and publishing media texts; The concept of peace journalism is opposed to this approach. This genre of journalism tries to eliminate and reduce the harmful effects of war and conflict with logical methods and by observing certain standards. In this research, while introducing and reviewing the literature of peace journalism, the approach of the Iranian press in facing the Taliban's return to power in Afghanistan is examined within the framework of the components of peace journalism with the qualitative method of content analysis. For this purpose, 50 articles published in 5 newspapers (Kihan, Resalat, Sharq, Aftab Yazd and Hamshahri) in the period of one week from August 30 to September 4, 1400 were taken as a statistical sample and the basic, organizing and comprehensive themes were extracted and It is presented in the form of a table of themes. The investigated newspapers have looked at the nature of the Taliban government from two pessimistic and optimistic perspectives, analyzed the causes of the Taliban's return to power in two categories, internal and external causes, and predicted possible threats and opportunities and solutions to face them. have presented with the developments that have occurred.Keywords: Peace journalism, Thematic Analysis, Taliban, Afghanistan
-
زمینه و هدف
کشور ایران به دلیل همسایگی با افغانستان و پاکستان و پل ارتباطی قاچاق مواد مخدر به اروپا از طریق کشور ترکیه)مسیر بالکان(و وجود مسیرهای دریایی بیشترین آسیب های مواد مخدر را ت اکنون متحمل شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل توصیفی مواد مخدر افغانستان بعد از تسلط طالبان از مرداد 1400 از لحاظ سطح زیر کشت خشخاش، تولید مواد روا نگردان شیشه، مسیرهای قاچاق، قیمت انواع مواد مخدر و تاثیرات آن بر کشورهای همسایه می باشد.
روش تحقیق:
پژوهش حاضر از نوع کیفی است که اطلاعات آن به صورت مطالعه مقالات، کتب و گزارشات افسران رابط مستقر در افغانستان جم عآوری گردیده است.
یافته هابعد از تسلط طالبان بر تمام حوزه سرزمینی افغانستان در مرداد 1400 ،عاوه بر فعال بودن قاچاق در مناطق غرب و جنوب غربی افغانستان، قاچاق و ترانزیت انواع مواد مخدر و روا نگردا نها در مسیرهای شمالی، شرقی و جنوبی آن کشور افزایش یافت. افغانستان به عنوان یک بازیگر جدید در عرصه تولید، قاچاق و ترانزیت رو زافزون و گسترده مت آمفتامین با بهر هگیری از مواد شیمیایی و گیاه خودروی اومان / هوم 1 به کشورهای خاورمیانه، آسیایی، آفریقایی و اروپایی مطرح می باشد. ضمن اینکه طالبان با صدور فرمان ممنوعیت کشت خشخاش و شاهدانه موجب افزایش چندین برابری قیمت انواع مواد مخدر و روا نگردا نها و افزایش درآمدزایی خود شد.
نتایجبرابر گزارش رسمی دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل، سطح زیرکشت خشخاش مزارع افغانستان در سال 2022 با 32 درصد افزایش همراه بوده اما به دلیل خشکسالی با 9 درصد کاهش برداشت مواجه گردید.
کلید واژگان: افغانستان, طالبان, قاچاق موادمخدر, کشورهای همسایهBackground and purposeIran has suffered the most drug damage due to its neighborhood with Afghanistan and Pakistan and the connection bridge of drug smuggling to Europe through Turkey (Balkan route) and the presence of sea routes. The purpose of the current research is descriptive analysis of Afghanistan›s narcotics after the Taliban took over from August 1400 in terms of poppy cultivation area, psychoactive substance production(methamphetamine) , smuggling routes, drug prices and its effects on neighboring countries.
MethodThe current research is of a qualitative type, the information of which has been collected in the form of reading articles, books and reports of liaison officers based in Afghanistan.
FindingsAfter the Taliban took control of the entire territory of Afghanistan in August 1400, in addition to the activity of smuggling in the western and southwestern regions of Afghanistan, the smuggling and transit of all kinds of narcotics and psychotropic substances increased in the northern, eastern and southern routes of that country. Afghanistan is considered as a new actor in the field of production, smuggling and transit of methamphetamine with the use of chemicals and wilding plant of Ephedra to Middle East, Asian, African and European countries. In addition, issuing a decree prohibiting the cultivation of poppy and cannabis by the Taliban, the price of drugs and psychotropic substances had multiplied and so their income increased.
ResultsAccording to the official report of the United Nations Office against Narcotics and Crime, the poppy cultivation area of Afghanistan›s farms increased by %32 in 2022, but due to the drought, the harvest was reduced by %9.
Keywords: Afghanistan, Taliban, Drug Trafficking Neighboring Countries -
در تاریخ معاصر افغانستان، جریان های متنوعی در حوزه اجتماع و سیاست شکل گرفته است. اگر مذهب به عنوان شاخص در نظر گرفته شود، جریان های موجود را می توان به سنتی، سکولار و اسلام گرا تقسیم بندی کرد. طیف سنتی و محافظه کار، مذهب را در جایگاه سنتی خود می بیند و نسبت به عملکرد سیاسی آن کنشی ندارد که طرفداران نظام شاهی از آن جمله اند. طیف سکولار برآن است که مذهب را به عرصه فردی سوق دهد. گروه های وابسته به غرب و هواداران سیستم کمونیستی از این جمله اند. اسلام گرایان خواهان حضور اسلام در اجتماع و سیاست افغانستان اند؛ اما چگونگی کیفیت و هدف گذاری متفاوتی دارند. مجاهدین، طالبان و داعش در این جریان جای می گیرند. در حال حاضر طالبان و مجاهدین دو طیف عمده ی این جریان هستند. مجاهدین که عمدتا به اسلام گرایان رقیب طالبان گفته می شود به برخی از شاخص های مردم سالاری باورمندند؛ در حالیکه طالبان در این مسیر به دنبال احیای ساختار خلافت اند و مردم سالاری را آسیب جدی در حوزه اسلام گرایی قلمداد می کنند.
کلید واژگان: محافظه کاران, سکولارها, اسلام گرایان, طالبان, مجاهدین -
حدود 250 سال از تاریخ شکل گیری افغانستان به عنوان کشور می گذرد، اما ساختار جغرافیایی این کشور و محیط ژئوپلیتیکی آن، همواره مانع از استقرار نظامی با حاکمیت پایدار شده است. از همان ابتدا، در طرفی عوامل خارجی و در طرف دیگر عوامل داخلی، دولت ها، جریان ها و افرادی که در فکر توسعه، ملت سازی، انسجام و شکل گیری دولت ملت در افغانستان بودند را دچار مشکل کرده و در بسیاری مواقع، سبب نابودی و اضمحلال آنها شده است. در برابر این ناکامی ها، قوم گرایی و قبیله گرایی و توسعه نیافتگی و شکاف اجتماعی سیاسی به موضوع اصلی در افغانستان تبدیل شده است. شاید بتوان گفت آنچه امروزه افغانستان را در منطقه و جهان معرفی می کند. مسئله به اصطلاح «اسلام گرایی افراطی» یا «بنیادگرایی دینی» یا «اسلام طالبانی» است. این نوع اندیشه، ریشه در همین جغرافیای خاص افغانستان و سیاست های متاثر از آن دارد؛ از این رو سعی داریم در این پژوهش، زمینه های ژئوپلیتیکی شکل گیری و گشترش طالبان در کشور افغانستان را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. برای رسیدن به این هدف نیازمند یافتن پاسخی برای این پرسش اساسی هستیم که کدام عوامل ژئوپلیتیکی و چگونه زمینه های شکل گیری و گسترش طالبان در کشور افغانستان را فراهم می کند؟ این مقاله به شیوه ای توصیفی تحلیلی نگاشته شده است.
کلید واژگان: افغانستان, دیوبندی, زمینه های ژئوپلیتیکی, سلفی, طالبانAfghanistan was formed around 250 years ago as an independent country, but the geographical structure of this country and its geopolitical environment has always prevented the establishment of a stable government in the country. From the very beginning of its history, the external factors on one hand and the internal factors on the other hand have always challenged the states, trends, and all individuals who intended to develop, Nation-building، Solidarity, and the formation of the nation-state in Afghanistan and in the most cases, such internal and external factors and forces have made the mentioned trends destructed and disappeared. Against these sorts of the failures, one can observe the extension of ethnocentrism، underdevelopment, and socio-political gaps in Afghanistan. Perhaps the most prominent element that represents the Afghanistan in the region and the world is so-called Extremist Islamism, or Religious Fundamentalism or Taliban Islam. This type of the thoughts roots in the exclusive geography of Afghanistan and its subsequent policies. In this research we are going to study and analyze the geopolitical backgrounds of the formation and extension of Taliban in Afghanistan. To meet such a goal, we have to answer the following question: "what geopolitical factors preparing the grounds for the formation and extension of Taliban in Afghanistan, and how? " This research is a descriptive-analytical study.Keywords: Geopolitical Backgrounds, Afghanistan, Taliban, Deobandi, Salafi -
نشریه مطالعات رسانه ای، پیاپی 16 (بهار 1391)، صص 123 -134دیپلماسی رسانه ای از جمله مقولاتی است که در عصر ارتباطات توانسته است به عنوان یکی از ابزارهای تحقق قدرت نرم و تامین منافعملی کشور مد نظر قرار گیرد. در این راستا بهره گیری جمهوری اسلامی ایران از ابزار دیپلماسی رسانه ای به عنوان یک قدرتمنطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. در همین زمینه بررسی بهره گیری دیپلماسی رسانه ای ایران در افغانستان پس از سقوططالبان از ظرفیت های موجود از جمله موضوعاتی است که می تواند مورد توجه قرار گیرد. مقاله حاضر چکیده ای از یک پژوهشکاربردی در مورد دیپلماسی رسانه ای ایران در افغانستان پس از سقوط طالبان می باشد.هدف این پژوهش بررسی موضوع موفقیت دیپلماسی رسانه ای به کار گرفته شده در افغانستان با توجه به مقولاتی نظیر ورود ایران بهبازار این کشور، تحقق اهداف و سیاست های ایران در افغانستان و برطرف کردن تهدیدات متوجه کشور از ناحیه افغانستان می باشد.در این پژوهش هفت فرضیه تعریف شده که دو مورد از آنها رد و پنج مورد دیگر نیز به اثبات رسیده است. در این راستا این فرضیه هاشامل، 1- به نظر می رسد ایران در جذب مخاطب افغان نسبت به سیاست های خود در افغانستان موفق بوده است و 2- به نظر می رسددستگاه دیپلماسی ایران از طریق دیپلماسی رسانه ای در جذب سرمایه گذاری ایرانیان در افغانستان موفق بوده است، رد شد.همچنین پنج فرضیه اصلی شامل، 1- به نظر می رسد ایران از تکنیک های دیپلماسی رسانه ای مناسبی در افغانستان برخوردار نبوده است،-2 به نظر می رسد دیپلماسی رسانه ای ایران نتوانسته است به خوبی از پتانسیل زبان مشترک در دفع تهدیدات از ناحیه این کشور بهخوبی استفاده کند، 3- به نظر می رسد دیپلماسی رسانه ای ایران در روی کار آمدن و انتخاب افراد همسو با سیاست های خارجی ایرانو افغانستان موفق نبوده است، 4- به نظر می رسد دیپلماسی رسانه ای ایران در جلب نظر رسانه های افغان برای انعکاس دیدگاه هایجمهوری اسلامی ایران موفق نبوده است و 5- به نظر می رسد دیپلماسی رسانه ای ایران در انعکاس اقدامات ایران در بازسازی افغانستانموفق نبوده است، به اثبات رسید.از بررسی داده های آماری در مجموع این نتیجه حاصل شد که جمهوری اسلامی ایران استراتژی مناسب و درستی در خصوصدیپلماسی رسانه ای خود در افغانستان به کار نگرفته است. که این مساله سبب شده نتوان از ظرفیت های موجود در این بخش برای تامینمنافع ملی کشور بهره گرفت.این مساله در بحث تحقق امنیت ملی نیز موثر واقع می شود چراکه؛ ایران همواره از جانب این همسایهشرقی خود در معرض آسیب بوده و بعضا امنیت اش از این طریق در معرض چالش قرار گرفته است.روش اجرا و جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش استفاده از پرسش نامه ای 20 سوالی بوده که به 50 تن از کارشناسان، دیپلمات هاتحلیل شده است. SPSS و خبرنگاران حوزه افغانستان ارایه شد و پس از آن نتایج حاصل با بهره گیری از نرم افزاردر این مقاله بر اساس منابع و نتایج پژوهش حاصل، پیشنهادها و راهبردهایی برای ارتقا دیپلماسی رسانه ای ایران به ویژه در زمینهافغانستان ارایه شده است.کلید واژگان: دیپلماسی رسانه ای, افغانستان, طالبان, قدرت رسانه ها, برجسته سازی, اقناع
-
من در این مقاله به شکل گیری رسانه های جدیدتر از جدید می پردازم تا فرآیند تحولات ارتباطات نوین را پی گیری کنم. تعداد کاربران و میزان نفوذ “رسانه های جدیدتراز جدید” یعنی رسانه های جدیدتر از رسانه های جدید، مانند توییتر، فیس بوک و یوتیوب هستند که مصرف کنندگان را به تولیدکنندگان تبدیل می کنند، و آثارشان به طور رایگان در دسترس همه قرار می گیرد. این فرآیندی است که در اواخر سال 2009 و در سال2010 به رشد خود ادامه داده و کماکان ادامه می دهد. برخی از پیامدهای این رشد عبارتند از: تیراژ روزنامه های کاغذی، درآمد تبلیغاتی و تعداد صفحات آنها به طور بارزی کاهش یافته است.
از سوی دیگر تعداد بینندگان شبکه های خبری و سرگرمی تلویزیون کاهش یافته اند. یوتیوب و فیس بوک ستارگان جدیدی، چون سوزان بویل، آفریده اند و زندگی حرفه ای ستارگان سنتی ای، چون بتی وایت را در جهان غرب رونق بخشیده اند. پس از زلزله ویرانگر هاییتی، فیس بوک و توییتر، کمک فراوانی به کسب اطلاعات مهم درباره پیامدهای آن کردند. ولی رسانه های جدید جدید، نه تنها به مثابه یاری رسان انسان های رنج دیده استفاده شده اند، بلکه به وسیله فرقه های سیاسی (مانند کانال طالبان) نیز به مثابه ابزار برای پروپاگاندا بر روی یوتیوب مورد استفاده قرار گرفته اند،. رسانه های سنتی نیز به تلاش خود برای عرضه جایگزین هایی برای رسانه های جدید جدید ادامه می دهند. هم اکنون انتشارات دانشگاه آکسفورد، کتابشناسی های آن لاینی که به وسیله پژوهشگران حرفه ای گردآوری شده را عرضه می کند. برخلاف صفحات ویکی پدیا که هرکسی روی وب می تواند در آن بنویسد یا آن را ویرایش کند. اما ویکی پدیا همچنان در حال جذب میلیون ها خواننده است که هریک از آنها می تواند یک نویسنده و یا یک ویراستار آنی باشد. از این نظر، تاثیر رسانه های جدید جدید همچنان در حال افزایش است و روی محتوای رسانه های قدیمی تر تاثیر می گذارند. در سال 2010، در یک برنامه تلویزیونی یک تصویر متحرک از موفقیتهای ایجاد فیس بوک و نیز موفقیتهای یک شبکه تلویزیونی بزرگ در ایالات متحده (سی بی اس) پخش شد که براساس توییت های یک فرد تهیه شده بود. کتابخانه کنگره در ایالات متحده آمریکا، هم اکنون در حال آرشیو کردن همه توییت هاست. این کار نشان می دهد که توییت به مثابه محصول رسانه های جدید جدید اهمیت فراوانی در کار، سرگرمی و زندگی های ما دارد. افزایش توییت ها در سال گذشته، بی شک، آغاز نقشی است که آنها در سال های پیش رو، در جهان خواهند داشت.کلید واژگان: بتی وایت, فیس بوک, رسانه های جدید, رسانه های جدید جدید, روزنامه ها, سوزان بویل, طالبان, تلویزیون, توییتر, ویکی پدیا, یوتیوبNew new media - that is, media newer than new media, such as Twitter, Facebook, and YouTube, which turn consumers into producers, and are available free of charge to everyone - continued to grow in numbers of users and influence in late 2009 and 2010. Among the specific consequences of this growth: Traditional paper newspapers have continued to sharply decline in circulation, advertising revenue, and numbers of pages. Network television news in America, and network entertainment television, have also declined in numbers of viewers. YouTube and Face book have created new stars such as Susan Boyle and revived the careers of traditional stars such as Betty White. Face book and Twitter were of enormous help in getting crucial information in and out of Haiti in the aftermath of its devastating earthquake. New new media, however, have not only been used to bring assistance to suffering humans - new new media have been used as vehicles of propaganda by all political persuasions, as, for example, the Taliban channel on YouTube. Traditional continue to attempt to offer alternatives to new new media - Oxford University Press now offers bibliographies online compiled by professional scholars, in contrast to the pages of Wikipedia, on which anyone on the Web can write and edit. But Wikipedia continues to attract millions of readers - each of whom can instantly become a writer and editor - and the impact of new new media continues to expand and have influence over the content of older media. In 2010, a hit motion picture was released about the creation of Face book, and a major television network in the United States (CBS) put on a television show based on someones Tweets. The Library of Congress in the United States of America is now archiving all Tweets. That one act shows that, although just 140 characters in the length, the Tweet - as are all products of new new media - is of enormous importance in our work, play, and lives. Their increase in the past year is no doubt just the beginning of the role that they will play in the world in years ahead.Keywords: Betty White, Facebook, new media, new new media, newspapers, Susan Boyle, Taliban, television, Twitter, Wikipedia, YouTube
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.