از معرفت افلاطونی تا معرفت رسانه ای

این مقاله با بیان سیر تحول دیدگاه های معرفت شناسانه در غرب و معرفت شناسی اسلامی، تاریخچه و چیستی معرفت شناسی را مرور می کند. سپس با توجه به نقش مهم رسانه های جمعی در شناخت هستی و مناسبات آن، مفهوم معرفت رسانه ای، یعنی شناختی که به واسطه ی رسانه های جمعی حاصل می شود را طرح می کند. در ادامه، از دیدگاه سه مکتب فمینیسم، پسا استعماری و پست مدرنیسم، معرفت رسانه ای را مورد انتقاد قرار می دهد. بازنمایی رسانه ای زنان و استفاده از کلیشه های جنسیتی در رسانه ها، بخشی از نقدهای فمنیسم ها و نظریات مربوط به امپریالیسم فرهنگی، جنگ روانی و شرق شناسی از نقدهای مکتب پسا استعماری نسبت به معرفت رسانه ای غربی است. در مکتب پست مدرن هم، نظریات بودریار درباره ی وانمایی و فرا واقعیت و مفاهیمی مانند ارزش- نشانه، شبه رویداد و جامعه ی نمایش، به نقد معرفت رسانه ای اشاره می کنند.