تحلیل ساختار روایی، نقد متن و بازخوانی داستان «پیرچنگی» براساس روایت شناسی بلاغی
در این مقاله ابتدا درباره روایت، رمان، چندبعدی و چندآوایی آن، زاویه دید، روایت گیر، راوی، نویسنده ضمنی، شخصیت پردازی، و… از نظریه پردازان رمان و ساختار روایی آن مانند باختین، رابرت اسکولز، کریستف بالایی، رامان سلدن، پیتر ویدوسون و پیرو زیما یاد کرده ایم. در نقد متن و تحلیل گفتمان شخصیت ها در شکل-گیری روایت، تغییر وضعیت، گفتمان، صحنه پردازی و دیگر مولفه های داستان و روایت از نظریات تزوتان تودوروف، مایکل تولان نیز بهره برده ایم. سپس داستان «پیر چنگی» جلال الدین مولوی براساس ساختار روایی، بازخوانی، نقد و تفسیر شده است. مولوی در طرح و پیرنگ داستان از داستان، داستان ضمنی و روایت (براساس اسناد اسلامی) بهره گرفته و سعی در بازسازی نمادین اندیشه و آرای خود کرده، وضعیتی را که اندیشه و عرفان او در جهان داشت، ترسیم کرده است. «پیر رامشگر چنگی» هسته اصلی داستان را تشکیل می دهد. در این منظومه روایی و رمان، مهم ترین تنش و ناپایداری که در متن روایت وجود دارد، حول وضعیت پیرمرد رامشگر می گردد و هسته مرکزی تئوری و ایده شاعر را تشکیل می دهد.
هدف عمده پژوهش، بازخوانی، نقد و تفسر متن «پیر چنگی» براساس روایت شناسی و ساختار رمان است. چون «پیر چنگی» رمان محسوب می شود و ساختار آن روایی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.