مقایسه مبانی فلسفی و روش شناختی خواجه نصیرطوسی وصدرالمتالهین شیرازی در اثبات واجب تعالی
در مقایسه مبانی ومسایل روشی هر دو اندیشمند؛خواجه طوسی باتاثیرپذیری از مسایل فلسفی مشاء و ورود این مطالب در حیطه کلامی صبغه دیگری به مسایل الهیات داده است.وی در اثبات واجب تعالی، فقط به امتناع دور وتسلسل اکتفا نکرده است؛ برهانی اقامه نموده که با طرح دو مقدمه تصوری وتصدیقی بدون امتناع دور وتسلسل به اثبات واجب می رسد. ملاصدرا نیزدر پرتو قواعد واصول تاسیسی حکمت متعالیه از ابتکارات روشی خاصی بهره برده است؛ایشان با مقدمات فلسفی،طرحی جدید از برهان امکان و وجوب ارائه کرده و در موضعی دیگر با طرح اصالت وجود به وحدانیت وجوب وجود و از این رهگذر به اثبات واجب پرداخته است. از این رو نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن اشاره به چگونگی استدلال و روش های مختلف خواجه و صدرا نسبت به اثبات حق تعالی، به تبیین میزان و نحوه تاثیرپذیری فلسفی هر یک از دو حکیم پرداخته است. در نهایت دستاوردها و مواضع وفاق و خلاف این دو اندیشمند در مبانی و روش، مورداشارت قرار گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.