بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی
باورهای ساده اندیشانه معرفت شناختی در واقع خستگی، نبود انگیزش و بی اعتمادی به توانمندی شخصی را به دنبال دارد، چرا که این افراد دانش را شامل اجزای بی ارتباط، مبهم، در احاطه مرجع و تلاش برای یادگیری را بی فایده تلقی میکنند. در این مطالعه رابطه بین باورهای معرفت شناختی و راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی مورد بررسی قرار گرفت.
در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 625 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی به روش سرشماری در مطالعه شرکت نمودند. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه مشخصات دموگرافیکی، باورهای معرفت شناختی شومر و راهبردهای یادگیری خودتنظیمیMSLQ (جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل همبستگی، تحلیل واریانس وآزمون t گروه های مستقل)با استفاده از نرم افزار 18 SPSS استفاده شد.
دراین مطالعه بین مولفه های باورهای معرفت شناختی دانشجویان و راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده رابطه معناداری دیده شد. بین راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده و مولفه ساده بودن دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت) 160 / 0 = r و 001 / 0 P < (. همچنین بین راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده و مولفه توانایی ذاتی) 361 / 0 = - r و 001 / 0P< و یادگیری سریع (266 / 0 = - r و 001 / 0 P < رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. بین مولفه های قطعیت دانش و منبع دانش با راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده رابطه معناداری مشاهده نشد(05 / 0 < P .)
در این مطالعه غالب مولفه های باورهای معرفت شناختی دانشجویان تاثیری معناداری بر استفاده از راهبردهای یادگیری خودنظم دهنده داشتند
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.