زیست جهان دیلتای، حیات متعالیه ملاصدرا و امکان علوم انسانی متعالی
نقش و تاثیر دیلتای در نظریه های مربوط به علوم انسانی کم نظیر است. دیلتای «هرمنوتیک روشی» را در مقابل «روش پوزیتیویستی» علوم طبیعی قرار داد؛ همانگونه که علوم طبیعی روش واحدی دارند، هرمنوتیک نیز روشی برای «علوم انسانی» است. او با تفکیک میان علوم طبیعی و علوم انسانی، برای اینکه بر هویت مستقل آن در برابر علوم طبیعی تاکید کرده و نشان داده باشد که سنخ کار علوم انسانی با علوم طبیعی متفاوت است، تصریح کرد که علوم انسانی با عالم زندگی، تجربه زیسته یا همان «زیست جهان» سروکار دارد. عالم طبیعت، عالم مکانیکی است ولی عالم زنده و زیست جهان، عالم زنده و پویاست و از اینرو سنخ و روش مواجهه با آن با روش علوم طبیعی متفاوت است. در این جستار با استمداد از روش تطبیقی، از مفهوم زیست جهان در اندیشه دیلتای، به جستجوی فلسفه ملاصدرا و حکمت متعالیه رفته ایم و از رهگذر مبانی فلسفی او همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، تبیین مفهوم اراده، سیر تکاملی نفس، وحدت تشکیکی عالم و معلوم و نظریه تاویل، از مفهوم «حیات متعالیه» در فلسفه ملاصدرا سخن گفته ایم و کوشیده ایم نشان دهیم که با توجه به این مبانی و مفاهیم، چگونه میتوان بر بنیاد حکمت متعالیه شرایط امکان «علوم انسانی متعالی» را تبیین کرد.
علوم انسانی ، هرمنوتیک ، زیست جهان ، دیلتای ، ملاصدرا ، اسفار اربعه ، حیات متعالیه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.