تحلیل جرم خیزی فضاهای شهری بر اساس تئوری چیدمان فضا (مطالعه موردی: شهر پاکدشت)
پیکره بندی فضایی، نحوه چیده شدن فضاها در کنار یکدیگر و در روابط آن ها با هم است که نمایش دهنده اهمیت چگونگی ارتباطات فضایی در کل سیستم است.
هدف پژوهش:
این پژوهش جهت سنجش رابطه بین امنیت و پیکره بندی فضایی، شاخص های همپیوندی، اتصال، انتخاب، کنترل و انواع جرایم سرقت مورد بررسی قرار گرفته است.
روش شناسی تحقیق:
پژوهش حاضر با توجه رویداد مکانی جرایم ابتدا اکتشافی و سپس در جهت بررسی عوامل فضایی موثر بر رخداد جرایم از نوع تحلیلی بوده است. نقشه مربوط به چیدمان فضا یعنی خطوط محوری بر پایه وضع موجود فضاهای شهری و شبکه ارتباطات و اتصالات شهر پاکدشت با لایه مربوط به جرایم در سامانه اطلاعات جغرافیایی همپوشانی گردیده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش:
محدوده مطالعاتی پژوهش محدوده قانونی شهر پاکدشت می باشد. یافته ها و بحث: در نقشه ها تحلیلی از پراکنش انواع جرایم سرقت در ارتباط با پیکره بندی فضایی شهر به دست آمده است. در نهایت سطح همبستگی بین شاخص های پیکره بندی فضایی و انواع جرایم سرقت از طریق آزمون همبستگی پیرسون مورد سنجش قرار گرفته است.
نتایج نشان می دهد که بین میزان وقوع جرایم فرصت طلبانه (سرقت) با شاخص های پیکره بندی فضایی یک ارتباط مثبت برقرار است، به نحوی که با افزایش سطح این شاخص ها، جرایم سرقت نیز افزایش یافته است و به مجرمین در این زمینه امکان سرقت بالاتری را داده است؛ اما به صورت تفصیلی این رابطه و ارتباط در جرایم سرقت منازل مسکونی و کش زنی، قاپ زنی منفی بوده است و سرقت منازل مسکونی در مناطق با همپیوندی کمتر اما با عمق بالاتر صورت گرفته است.
فضاهای شهری ، چیدمان فضا ، جرم ، سرقت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.