تحلیلی بر آثار سیاست های مدیریت تقاضای آب در شهرستان مرودشت
امروزه کمبود آب به عنوان عامل مهم بازدارنده توسعه کشاورزی می باشد. اتخاذ سیاست های مناسب برای پایداری این منبع به یک موضوع مهم و استراتژیک در کشور تبدیل شده است. از جمله سیاست های قابل اجرا در بخش کشاورزی جهت پایداری منابع آب، سیاست تغییر الگوی کشت و کاهش سطح زیر کشت محصولات آب بر از الگو و افزایش راندمان آبیاری می باشد. بر این اساس، هدف این مطالعه تعیین میزان اثربخشی کاهش تدریجی سطح زیر کشت برنج به همراه افزایش راندمان آبیاری بر شاخص های اقتصادی و زیست محیطی شامل میزان مصرف آب، بهره وری آب و بازده برنامه ای در هر هکتار در شهرستان مرودشت بود. برای این منظور، یک مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) مورد استفاده قرار گرفت و نسبت به داده های مربوط به سطح کشت محصولات در سال پایه 1396-1397 کالیبره گردید. روش در نظر گرفته شده برای جمع آوری داده های این مطالعه مبتنی بر مطالعات پیمایشی، اسنادی و استفاده از نظرات و تجربیات کارشناسی بوده است. نتایج مطالعه نشان داد اعمال سیاست مدیریت تقاضای آب در چارچوب سناریو های مختلف کاهش سطح زیر کشت محصول برنج، علی رغم کاهش در منافع اقتصادی بخش کشاورزی منطقه باعث بهبود شاخص بهره وری اقتصادی منابع آب و کاهش تقاضای آب به میزان 26 درصد می شود. بنابراین، جهت پایداری منابع آب سطحی و زیرزمینی در شهرستان مرودشت، تغییر الگوی بهینه کشت در جهت کاهش سطح زیرکشت محصولات آب بر و اعطای تسهیلات به کشاورزان برای تجهیز مزارع به سیستم های نوین آبیاری توصیه می شود. با توجه به کاهش بازده برنامه ای در نتیجه اعمال این سیاست، حمایت از کشاورزان می تواند در موفقبت اجرای این سیاست موثر واقع شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.