ارائه الگوی بازاریابی حسی در صنعت مواد غذایی
با وجود اهمیت نظری موضوع برندسازی حسی، شکافی ژرف در حوزه تجربی وجود دارد. در مقاله حاضر با هدف پرکردن این شکاف به ارایه الگوی بازاریابی حسی در صنعت مواد غذایی پرداخته شده است. این مقاله از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران صنایع غذایی) است. نمونهگیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه و پرسشنامه میباشد. جهت تحلیل مصاحبههای تخصصی، روش تحلیل مضمون بکار گرفته شده است. همچنین شاخصهای شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. در نهایت به ارایه مدل نهایی پژوهش با روش ساختاری-تفسیری پرداخته شده است. تحلیل دادههای پژوهش در فاز کیفی با نرمافزار MaxQDA و در فاز کمی با نرمافزار Matlab انجام شده است. برای دستیابی به هدفهای پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعهای از شاخصهای کاربردی بازاریابی حسی شناسایی شدند. مقولههای اصلی بازاریابی حسی عبارتند از استراتژی برند، بازاریابی حسی، مدیریت برند، مدیریت حواس، شخصیت برند، ارتباط هیجانی، شناخت مشتری هدف، مدیریت تجربه برند، تعامل دوسویه. نتایج تحلیل نشان داده است مدیریت برند عنصر زیربنایی مدل است که بر استراتژی برند، شناسایی مشتریان هدف و بازاریابی حسی تاثیر میگذارد. این عوامل نیز به نوبه خود موجب ارتباط هیجانی، مدیریت حواس و تعامل دوسویه با مشتریان میشوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.