شناخت شناسی «فطرت» از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
هنگامی که می خواهیم بحث «شناخت شناسی فطرت» را در دستگاه فکری صدرالمتالهین (ره) مورد سنجش قرار دهیم، علیرغم رویکرد مثبت وی در مواجهه با مثل افلاطون که مبنای پیشینی بودن ادراکات فطری است، نتیجه متفاوتی دریافت می کنیم؛ چراکه ملاصدرا (ره) بر اساس حرکت جوهری، قایل به پسینی بودن ادراکات است و ادراکات تصدیقی ماقبل از حواس را نمی پذیرد. وی بر این باور است که بر اساس مراتب عقل که پایین ترین مرتبه اش، استعداد محض بوده و خالی از هر گونه ادراکی است، نفس و به تبع آن فطرت به دلیل ذومراتب بودنشان، هم دارای امور زوال ناپذیر (مرتبه عقل مجرد تام) و هم دارای امور زوال پذیر (مراتب جمادی، نباتی و حیوانی) می باشند. علامه طباطبایی (ره) نیز پیدایش ادراکات را هم از راه حواس خارجی (حواس پنجگانه) و هم از راه حواس داخلی (قوای نفس) می داند و بر این باور است که ادراکات بدیهی همچون «نیازمندی معلول به علت» هرچند از راه حواس خارجی حاصل نمی شوند، اما ریشه در حواس داخلی دارند؛ چراکه قوای درونی ما قایم و محتاج به نفس است و این مطلب، از مفهوم «علیت» حکایت می کند. بنابراین بر اساس آراء ملاصدرا (ره) و علامه طباطبایی (ره) معرفت، تاسیس است نه تذکر. بر این مبنا مجاز هستیم «فطرت» را بازتعریف کرده و پیشینی بودن ادراکات بدیهی را از آن نفی کنیم و بر این باور باشیم که ادراکات فطری یعنی: مطلق ادراکات با فرض پسینی بودن آنها.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.