نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های مقابله با استرس در بین رابطه والد - فرزند و تنظیم هیجانی با رفتارهای خودجرحی
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای خودجرحی براساس رابطه والد – فرزند و تنظیم هیجانی با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های مقابله با استرس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. حجم نمونه آماری براساس روش پیشنهادی شوماخر و لوماکس(2004) تعداد 300 نفر محاسبه شد که با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسشنامههای خودآسیبی عمدی (DSHI)، راهبردهای مقابلهای لازاروس(WOCQ)، طرحوارهی یانگ (YSQ)، تنظیم شناختی هیجان (CERQ)و ارزیابی رابطه والد- فرزند (PCRS) را تکمیل کردند. یافتهها نشان داد، که مدل ساختاری پژوهش مبنی بر نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های مقابله با استرس در بین رابطه والد – فرزند و تنظیم هیجانی با رفتارهای خودجرحی با داده های گردآوری شده برازش دارد. سبک مقابله هیجانمداری به صورت مثبت و سبک مقابله مسیله مداری به صورت منفی و معنادار، طرحوارههای ناسازگار اولیه به صورت مثبت و معنادار، راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان به صورت منفی و راهبردهای غیرانطباقی تنظیمشناختی هیجان به صورت مثبت و معنادار، رابطه والد/فرزند به صورت منفی و معنادار، رفتارهای خودجرحی را پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل میتوان نتیجه گرفت به منظور پیشگیری و کنترل رفتارهای خودجرحی نوجوانان، توجه به عوامل خانوادگی شامل رابطه والد فرزند و عوامل فردی از جمله طرحواره های ناسازگار اولیه، سبکهای مقابله با استرس و تنظیم هیجانی ضروری است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.