بررسی رابطه بین تدریس تحول آفرین و نوآوری کاری با نقش واسطه ای مشارکت کاری در دبیران دوره متوسطه اول
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین تدریس تحول آفرین و نوآوری کاری با نقش واسطه ای مشارکت کاری در دبیران دوره متوسطه اول شهر کرمانشاه بوده است.
روش طرح پژوهشی حاضر، با توجه به هدف آن از نوع کاربردی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش دبیران دوره ی متوسطه اول مشغول به تدریس در سطح شهر کرمانشاه به صورت تقریبی، تعداد 967 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل داده اند که بر اساس جدول مورگان، تعداد 276 نفر به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه های تدریس تحول آفرین (TTQ) بوچامپ و همکاران (2010)؛ پرسشنامه نوآوری و کسب و کار اصلی سازمان مقیمی (1390) و پرسشنامه مشارکت کاری توماس لاداهل و کنجر (1965) استفاده گردیده است.
یافته ها:
نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند که بین تدریس تحول آفرین با نوآوری کاری با نقش واسطه ای مشارکت کاری رابطه وجود دارد. تدریس تحول آفرین بر نوآوری کاری، اثر مستقیم دارد. مشارکت کاری بر نوآوری کاری، اثر مستقیم دارد. تدریس تحول آفرین بر مشارکت کاری، اثر مستقیم دارد.
نتیجه گیری:
با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد که مسیولان آموزش و پرورش با فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم برای تشکیل گروه های کاری دبیران در جهت مشارکت کاری و تبادل نظر در مورد روش های تدریس تحول آفرین و ایجاد نوآوری های کاری آنان بکوشند تا بتوانند آموزش نوآورانه تری برای دانش آموزان خلق کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.