اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی رفتاری بر خودشفقتی و معنای زندگی بیماران افسرده مداوم شهرستان ارومیه
افسردگی معضل عمومی زندگی بشر و شایع ترین اختلال روانی است که منجر به تغییرات خلق، تفکر و فعالیت های روزمره می گردد. لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی رفتاری بر خودشفقتی و معنای زندگی بیماران افسرده مداوم بود. سیستم روان درمانی تحلیل شناختی رفتاری مبتنی بر نظریه بین فردی کارکرد روانی اجتماعی است این رویکرد درمانی در تبیین افسردگی، بر نقش اساسی ترس-اجتناب فراگیر در آسیب شناسی روانی این بیماران تاکید دارد.
پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه در زمستان و بهار 1400-1401 بود که از بین این افراد، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه مداخله سیستم روان درمانی تحلیل شناختی رفتاری را دریافت نمودند ولی در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه خودشفقتی نف (2003) و پرسشنامه معنای زندگی استگر و همکاران (2006) را تکمیل کردند. درنهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند.
نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در هر دو متغیر خودشفقتی و معنای زندگی بین گروه های آزمایش و کنترل وجود داشت (01/0>P). به این معنی که سیستم روان درمانی تحلیل شناختی رفتاری بر خودشفقتی و معنای زندگی بیماران افسرده مداوم اثربخش بود (05/0>P).
یافته های پژوهش بیانگر این است که سیستم روان درمانی تحلیل شناختی رفتاری بر خودشفقتی و معنای زندگی بیماران افسرده مداوم موثر است و ازاین رو می تواند در مداخلات کلینیکال برای درمان افسردگی مداوم بکار گرفته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.