تبیین مبانی معرفت شناختی اخلاق باور دردیدگاه جوادی آملی به منظور طراحی الگوی مفهومی آموزش اخلاق باور
پیوند اخلاق با فرایند باور تحت عنوان «اخلاق باور» اولین بار در فلسفه غرب توسط کلیفورد در قرن نوزدهم مطرح گردید و باعث پرسش های زیادی در این زمینه شد. اما پیشینه آن در فلسفه اسلامی نیز تحت مضامین خاص مثل اخلاق درتفکر و بینش در مرحله کسب اعتقاد قلبی و ایجاد باور وجود دارد. هدف اصلی این مقاله طراحی الگوی مفهومی آموزش اخلاق باور مبتنی بر مبانی معرفت شناختی جوادی آملی است. محقق با بررسی منابع مکتوب ایشان با روش تحلیل مفهومی و قیاس نظری موفق به احصاء پنج مبنای معرفت شناختی ،تلازم(اراده و تکلیف معرفتی، قرینه وشهود، درونگرایی و برونگرایی، فضایل معرفتی و اخلاقی، شبکه باور باعمل فردی و اجتماعی) در زمینه اخلاق باور شد و بر اساس این مبانی با استفاده از الگوی قیاس عملی و مدل فرانکنا نیز بترتیب موفق به استخراج اصول تربیتی (تکلیف گرایی در فرایند تشکیل باورها ، مسیولیت دربرابر حقیقت) و(پاک سازی درون،خردورزی وهمبستگی) و(یکپارچگی توجیه) و (وحدت حسن فاعلی و فعلی باور) و(شبکه باور وایمان و حکمت) برای الگوی آموزش اخلاق باور شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.