عوامل موثر بر پذیرش فعالیت های حفاظت آب و خاک در دشت فیروزآباد
آب به عنوان به یک منبع کمیاب است و این کمیابی در شرایط تغییر اقلیم، اهمیت بیشتری مییابد. از طرف دیگر، فرسایش خاک نهتنها به این سبب که زیان بهرهوری را بدنبال دارد، بلکه به این دلیل که به کویرزایی و فقر روستایی مرتبط است، نیز یک مسیله چالش برانگیز است. در نتیجه حفاظت از آب و خاک، دو موضوع حیاتی در مناطق با محدودیت آب نظیر دشت فیروزآباد است. این مطالعه، درک کاملتری از چالشهای پیرامون پذیرش اقدامات حفاظت از آب و خاک را فراهم نموده است. برای این منظور اثر متغیرهای مالی، اقتصادی-اجتماعی، انسانی، همراه با ویژگیهای انفرادی زارعین بر بکارگیری اقدامات حفاظت از آب و خاک به عنوان یک تصمیم با هم با استفاده از یک مدل رگرسیون پروبیت دو متغیره ظاهرا نامرتبط مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات اقتصادی-اجتماعی و تولیدی از یک نمونه 204 مزرعه بصورت تصادفی از هشت روستا جمعآوری شد. نتایج نشان داد که 6/43 درصد از زارعین حفاظت از آب، 1/44 درصد حفاظت از خاک و 24 درصد هر دو اقدام را بکار گرفتهاند. در معادله آب، تحصیلات، سن، اندازه مزرعه، فعالیتهای خارج از مزرعه و دسترسی به اعتبار تماما اثر مثبت و معنیداری بر احتمال بکارگیری اقدامات حفاظتی دارند. در مقابل، تعداد افراد خانوار و تعداد قطعات زمین تاثیر منفی و معنیدار بر حفاظت از آب دارند. در معادله خاک، تحصیلات، تعداد افراد خانوار، نیروی کار خانوار و تناوب زراعی، اثر مثبت و معنیدار و در مقابل تعداد افراد خانوار بر پذیرش اقدامات حفاظتی اثر منفی و معنیدار دارند. نهایتا اینکه نتیجه بدست آمده از معادله پذیرش باهم اقدامات حفاظتی آب و خاک نشان داد که اندازه مزرعه، تحصیلات، دسترسی به اعتبار، فعالیتهای خارج از مزرعه و نیروی کار خانوار، متغیرهای مهمی در ارتباط با پذیرش اقدامات حفاظتی هستند. یافتههای این مطالعه میتواند به درک بهتر رفتار زارعین در رابطه با حفاظت کمک کند و در نتیجه به توسعه انگیزهها و ابزارهای متمرکز بر برنامههای آب و خاک مساعدت نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.