اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خلاقیت هیجانی و خود مدیریتی دانش اموزان دختر دوره متوسطه اول
در دنیای امروز، تفکر انتقادی مهارتی ضروری است و گرچه تاکید بر این نوع تفکر قدمتی به طول تاریخ معرفت بشری دارد، ولی امروز توجه به اهمیت آن بیش از پیش آشکار شده است. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خلاقیت هیجانی و خود مدیریتی دانش اموزان دختردوره متوسطه اول می باشد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود که دردبیرستان های(متوسطه اول) سبزوار انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول بودند. حجم نمونه این پژوهش 66 نفر یعنی برای هر گروه 33 نفردرنظرگرفته شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سنجش خلاقیت هیجانی و خودمدیریتی استفاده شد. نمونه گیری به روش دردسترس بود. تحلیل داده ها با آمار توصیفی(فراوانی ،درصد،میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) و نرم افزارمورداستفاده SPSS نسخه 26 بود.
مولفه آمادگی خلاقیت هیجانی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و مولفه نوآوری خلاقیت هیجانی در گروه آزمایش در مرحله پیگیری معنادار بود. در این مطالعه شاخص آماره ام.باکس برای هیچ یک از مولفه های خلاقیت هیجانی و خود مدیریتی معنادار نبود. تفاوت میانگین نمرات مولفه ها و نمره کل خلاقیت هیجانی از یک سو و متغیر خود مدیریتی از سوی دیگر در مراحل پیش آزمون- پس آزمون و پیش آزمون - پیگیری به لحاظ آماری معنادار، اما تفاوت میانگین آن نمرات در مراحل پس آزمون – پیگیری غیر معنادار بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.