درآمدی نظری بر چیستی رابطه فرهنگ ملی و امنیت ملی در ایران
سیر تحولات اخیر جامعه بینالمللی در سایه جهانیشدن همراه با گسترش مفاهیمی چون حقوق شهروندی و تاثیرگذاری آن بر محیط درونی جامعه ایران، ضرورت ارایه یک چهارچوب نظری منسجم برای فهم مقوله امنیت ملی ایران را معنادار میکند. بر این اساس در مقاله حاضر ضمن نقد نظریههای مرسوم و سنتی در باب تحلیل امنیت ملی در ایران، درصدد به دست دادن چهارچوبی نظری و مبتنی بر رابطه چهاربعدی تعاملات امنیتی برپایه فرهنگ ملی برآمدهایم. براساس این طرح نظری، با تشریح فرایند تحول مفهوم و نقش دولت مطابق آرای بیان شده در جامعهشناسی نووبری، از یکسو جامعه از لحاظ تعاملهای درون جامعهای (بعد اول امنیت ملی) و نقش نسبی در شکلدهی به دولت (بعد دوم امنیت ملی) تحلیل میشود و از سوی دیگر، دولت برخلاف نظر آرمانگرایان صرفا ابزار جامعه نخواهد بود؛ بلکه در عین اثرپذیری از جامعه، نقشی نسبتا مستقل از جامعه خواهد داشت؛ بدین ترتیب هم روابط درون سازمانی دولت (بعد سوم امنیت ملی) و هم توانایی نفوذ دولت در جامعه و بازسامان بخشی آن (بعد چهارم امنیت ملی) بررسی میگردد. استدلال این مقاله با به دست دادن طرح نظری یاد شده، این است که تدوین هر چهار بعد امنیت ملی یعنی ابعاد درونی جامعهای، جامعه/ دولت، درون دولتی و دولت/ جامعه نیازمند تعریف مبانی و تقویت بنیانهای فرهنگ ملی و هویت ملی میباشد؛ بنابراین در بخش نخست این مقاله، به نقد نظریههای مرسوم و سنتی امنیت ملی و بیان ناتوانی آنها در تحلیل امنیت ملی میپردازیم و سپس طرح نظری بدیل مقاله در توضیح امنیت ملی بیان می شود. در بخش دوم، چگونگی تاثیرگذاری فرهنگ ملی برا بعاد چهارگانه امنیت ملی را تبیین میکنیم و در بخش سوم، کاربست این الگوی نظری در تحلیل امنیت ملی ایران را بررسی مینماییم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که الگوی پیشنهادی، توانایی بیشتری برای فهم مولفههای امنیت ملی و عوامل تهدید کننده آن به وجود خواهد آورد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.