فهرست مطالب

راهبردهای مدیریت در نظام سلامت - سال ششم شماره 1 (پیاپی 19، بهار 1400)

نشریه راهبردهای مدیریت در نظام سلامت
سال ششم شماره 1 (پیاپی 19، بهار 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/04/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • عادل افتخاری، نجمه باقیان* صفحات 1-3

    سردبیر محترم استفاده از سطوح مراقبت جایگزین یکی از شاخص های مدیریت عملکرد و پاسخگویی در بیمارانی است که به مراقبت حاد و طولانی مدت احتیاج ندارند (1). در اوایل شیوع و همه گیری ویروس کرونا در کشور ایران، احداث نقاهتگاه ها با هدف استفاده بهینه از امکانات و ظرفیت درمانی و رفع نیازهای مبتلایان بدون امکان قرنطینه خانگی راه اندازی شدند. با تمام تلاش هایی که در راستای ارایه خدمات بهداشتی و درمانی برای بیماران مبتلا به کووید 19 در نقاهتگاه ها در کشور ایران انجام گرفت، برای مدت زمان کوتاهی این مکان ها پابرجا ماند و به دلیل سردرگمی مسیولین در استان ها و عدم هزینه اثربخشی، استفاده از این مراکز ماندگار نبود. تدوین استانداردها و قوانین و مقررات یکسان جهت ابلاغ سراسری در کشور به منظور پیاده سازی مناسب نقاهتگاه ها، حایز اهمیت می باشد. در این گزارش، به منظور بهبود ارایه خدمات در نقاهتگاه ها، پیشنهادات در سه سطح کلان، میانی و اجرایی بیان می گردد. سطح سیاستگذاری و کلان تعریف هدف از ایجاد نقاهتگاه: به منظور راه اندازی نقاهتگاه های استاندارد، در ابتدا ارایه تعریف دقیق از نقاهتگاه توسط ستادهای اصلی مقابله با کووید 19، ضروری به نظر می رسد به طوریکه پس از مشخص نمودن هدف، اهمیت امر متولی مدیریتی و اجرایی نقاهتگاه ها در مجموعه نظام سلامت بارز می شود. مشخص شدن متولی اصلی نقاهتگاه ها: تدوین دستورالعمل ها و بخشنامه های مرتبط با نقاهتگاه و ابلاغ به استان ها توسط وزارت بهداشت  (استاندارد نیروهای انسانی مورد نیاز، تعداد نیروی انسانی، پروتکل مشخص جذب نیروهای مردمی و داوطلبی، ارایه خدمات و غیره) هماهنگی های درون بخشی و بین بخشی: از مهمترین فاکتورهای اثرگذار بر فعالیت های مشارکتی از جمله راه اندازی نقاهتگاه ها، مشارکت درون بخشی و برون بخشی می باشد  که در قالب پروتکل های مشخص، باید نقش هر سازمان و انتظارات از آن تعیین گردد تا تداخل وظایف و بی نظمی ایجاد نشود. ایجاد هماهنگی و مشارکت بین سازمان های استانداری، شهرداری، فرمانداری، نیروهای نظامی، انتظامی، شبکه بهداشت و درمان، مراکز بهداشت و بیمارستان ها در راه اندازی نقاهتگاه ها باید از ضروریات مدنظر سطوح کلان باشد. تعریف و پررنگ نمودن نقش بیمه ها در پوشش هزینه های نقاهتگاه ها: با همکاری بیمه ها در پوشش هزینه های نقاهتگاه، انگیزه بیمارستان ها و استانداری و فرمانداری استان ها افزایش خواهد یافت. تعریف سامانه فرماندهی حادثه: از مهمترین حوزه های ارتقاء نظام سلامت کشورها در زمینه مدیریت بحران، سامانه فرماندهی حادثه می باشد. نبود دستورالعمل مشخص و واحد در این خصوص از سوی وزارت بهداشت خود گاها زمینه ساز اختلاف نظر در زمینه  راه اندازی و مدیریت نقاهتگاه ها بین حوزه های درمان و بهداشت شده است. سطح میانی : تخصیص نیروی انسانی:بر اساس تجارب کوتاه مدت راه اندازی نقاهتگاه ها، مطابق با تخمین میانگین تعداد بیماران مبتلا در هر استان، به پزشک، پرستار، کارشناس بهداشت محیط، کارشناس تغذیه، روانشناس، نگهبان، نیروهای خدماتی مورد نیاز است. وجود نیروهای داوطلبی از جمله دانشجویان پرستاری و نیروهای هلال احمر کمک شایانی خواهد نمود و وجود پروتکل مشخص جذب نیروهای داوطلب مردمی، شیوه های آموزشی این گروه ها و چگونگی به کارگیری آنان امری مهم می باشد که سطح میانی باید در راستای تامین و اختصاص آن گام های لازم را بردارد. تامین فضای فیزیکی متناسب با شرایط بحرانی: فضاهای ورزشی، هتل ها، مراکز تجاری، نمایشگاهی به عنوان مکان های کاربردی برای نقاهتگاه ها، در نظر گرفته شد (2, 3). با توجه به اهمیت استقرار فضاهای فیزیکی نقاهتگاه ها، استفاده از روش های مکان یابی بهینه حایز اهمیت می باشد. در جهت ایمنی ساختمان های منتخب برای نقاهتگاه ها، سنجش ارزیابی خطر و رفع مشکلات و نقاط آسیب پذیر نیز باید مدنظر مسیولین قرار بگیرد. تجهیزات و تسهیلات: وجود اتاق احیای قلبی ریوی با تجهیزات شامل ترالی احیای قلبی ریوی، مانیتورینگ قلبی، پالس اکسی متر، ترمو اسکن، اکسیژن، دستگاه الکتروشوک، دستگاه نوار قلب، گلوکومتر در نقاهتگاه ها از ضروریات می باشد. تامین غذا، لباس، یخچال، امکانات زیستی، وسایل حفاظت فردی برای کارکنان و بیماران نیز باید توسط سطح میانی و شهر مربوطه، مدنظر قرار بگیرد. تمهیدات لازم برای مستند سازی اطلاعات: مستند سازی و ثبت اطلاعات بیماران در سامانه های الکترونیکی در نقاهتگاه ها باید با دقت انجام شود و اطلاعات ارجاع و خدمات ارایه شده باید متصل به سامانه های بیمارستانی باشدکه هماهنگی های آن باید در سطح میانی انجام شود. تدوین پروتکل های مورد نیاز توسط سطح میانی: پروتکل و فرآیند چگونگی انتقال بیماران از نقاهتگاه به مراکز درمانی در صورت بدحال شدن بیمار و ضرورت هماهنگی کامل با اورژانس پیش بیمارستانی از جمله پروتکل های راهنمای ضروری در جهت مدیریت نقاهتگاه ها می باشد.   سطح اجرایی: ارایه خدمات براساس پروتکل های ابلاغی برنامه ریزی لازم جهت ارایه خدمات بر اساس همکاری های بین بخشی ایجاد بانک اطلاعاتی کامل از بیماران و وضعیت آن ها پیگیری پس از ترخیص: پیگیری پس از ترخیص از جمله اقدامات رضایت بخش کادر اجرایی نقاهتگاه ها می تواند باشد. وجود امکانات تفریحی و سرگرمی جهت پایدار کردن حضور بیماران تا سپری شدن دوره نقاهت قابلیت استفاده از اینترنت به منظور تماس های مجازی با سایر افراد خانواده در ارتقا سلامت روان آن ها

    کلیدواژگان: راهبردهای مدیریتی، نقاهتگاه، کروناویروس، کووید 19
  • علی اکبر حق دوست، باقر لاریجانی، محمدحسین نیکنام، رضا دهنویه*، منیره بلوچی، خلیل کلوانی صفحات 4-7

    تحلیل مفهوم سلامت و نقش وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی کشور در تفسیر مفهوم سلامت معنوی، بحث بسیار عمیقی را می طلبد. در تحقیقاتی نشان داده شده که معنویت، پایگاه بسیار مستحکمی در مقابل مصایب و محرومیت های زندگی می باشد و آن ها را برای افراد قابل قبول، می کند (1). همچنین در مطالعاتی ثابت شده که سلامت معنوی روی رضایت شغلی تاثیر دارد (2). در رشته های علوم پزشکی استرس آموزش به دلیل سروکار داشتن با جان بیماران، در بین دانشجویان بیش از بقیه رشته ها ملموس است؛ لذا توجه به بعد سلامت معنوی در جهت کاهش استرس این رشته ها، اهمیت قابل توجهی دارد (3). آنچه که ضرورت دارد، توجه به نقش مهم بعد معنوی سلامت، به ویژه در دانشجویان و ارایه دهندگان خدمات سلامت، به عنوان متولیان آینده سلامت می باشد (4).   این مطالعه به صورت ترکیبی و با استفاده از مرور متون و مصاحبه با تعدادی از خبرگان به مدت 6 ماه در پژوهشکده آینده پژوهی در سلامت دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شد. در مرحله مرور متون، ابتدا مقالات و مستنداتی که در عنوان، چکیده یا کلید واژه آن ها عبارات "سلامت معنوی"، "ابعاد سلامت" و "معنویت" به کار رفته بود از بانک های اطلاعاتی Irandoc،Magiran  و SID گردآوری و طبقه بندی گردید. در گام بعدی چکیده یافته های هر دسته از مطالعات مرور، مقالات مناسب انتخاب و مطالب مرتبط از آن ها استخراج گردید. در ادامه، یافته ها در قالب 6 سوال کلیدی، موضوع بندی و مهمترین سوالات سلامت معنوی تعیین گردید. دیدگاه های خبرگان در خصوص نقش وزارت بهداشت-درمان و آموزش پزشکی در تعالی آن در جامعه بدین ترتیب بود: الف) متولی سلامت معنوی در کشور چه نهاد و یا سازمانی می باشد؟ جنس سلامت معنوی از جنس نرم و تربیتی است و متولی آن باید از حوزه فرهنگی باشد و نقش هدایتی را بر عهده بگیرد. البته مشارکت جمعی و همراهی تمامی نهادها ضروری است. بر این اساس ضمن تعیین متولی تصمیم گیری در این خصوص، تا حد امکان فعالیت های موازی به حداقل برسد. ب) آیا وزارت بهداشت در حوزه سلامت معنوی نقش مدیریتی دارد؟  نقش وزارت علی رغم وجود کلمه سلامت، در این حوزه تولیتی نیست، منتها باید به عنوان یکی از ذی نفعان و مشارکت کنندگان اصلی، فعالانه نقش ایفا نماید. ج) مسئولیت ها و اقدامات حوزه سلامت کشور در موضوع سلامت معنوی به عهده چه نهاد و یا سازمانی می باشد؟ وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی وابسته، از 4 وجه و زاویه، ارتباط جدی و زیربنایی با سلامت معنوی دارند که باید در برنامه ها دیده شود : نظام آموزشی وزارت بهداشت باید مفهوم سلامت معنوی و ارتقاء آن را در دانش آموختگان خود متبلور نماید.  2-  از این مفهوم برای ارتقاء سلامت جسم و روان استفاده شود. به نظر می رسد تاثیرات سلامت معنوی به صورت عمیق، می تواند اصلاح قابل ملاحظه ای در مشکلات جسم و روان داشته باشد و به تبع آن کاهش هزینه های این وزارت را به همراه داشته باشد. 3-  سلامت معنوی پرسنل شاغل در حوزه سلامت به عنوان جمعیت قابل ملاحظه ای از کشور باید حفظ و ارتقا یابد. 4-  انجام مطالعات عمیق علمی، تولید مستندات کارشناسی و ترجمان شواهد برای ذی نفعان پررنگ تر شود. چ) راه اندازی رشته تخصصی سلامت معنوی در قالب تحصیلات تکمیلی در وزارت بهداشت، لازم می باشد؟ این مطالعه و مستندات موجود در شورای عالی برنامه ریزی وزارت، نشان می دهد فضای کاری لازم در وزارت برای راه اندازی این رشته وجود ندارد. از آنجاییکه گرایش های علمی و گروه ها و دانشکده های مرتبط در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری متمرکز هستند، صلاحیت این وزارت خانه بیش از وزارت بهداشت است. و) اضافه شدن آموزش سلامت معنوی به عنوان یک درس مستقل و با واحد مشخص برای تربیت دانشجویان فعلی در دانشگاه های علوم پزشکی ضرورت دارد؟ با وجود اهمیت بسیار بالای اهتمام به سلامت معنوی و ارتقای آن در دانشجویان، به نظر نمی رسد که تعریف واحد درسی جدید راهگشا باشد. مهمترین دلایل آن عبارتند از:- واحدهای درسی در بعضی رشته ها همانند پزشکی بسیار زیاد است. - مباحث سلامت معنوی باید در بطن تمامی دروس وارد شود. - یافتن مدرسین توانمند دشوار است. ه) دفتر مشخصی در وزارت تحت عنوان دفتر سلامت معنوی، ضرورت دارد؟ به نظر می رسد یک دفتر اداری ذیل یک معاونت، کارایی کافی برای تحقق پیشنهادات فوق را ندارد. لذا پیشنهاد می گردد تا یک دبیرخانه فعال با کمترین تشکیلات مستقل و مجزا شکل گیرد تا جهت ایجاد هماهنگی درون وزارت، اطلاع رسانی و حتی مشارکت سایر سازمان ها فعالیت نماید. هر چند که تلاش ها و اقدامات ارزشمندی در حوزه سلامت معنوی در کشور انجام شده، منتهی نیاز به اقدامات جدی تر در این خصوص در دانشگاه ها احساس می شود. لذا ضرورت دارد با توجه به اهمیت موضوع، ضمن تدوین برنامه ای منسجم، فعالیت های لازم برای کلیه نهادهای مرتبط تعریف و اجرایی گردد.

    کلیدواژگان: سلامت معنوی، ابعاد سلامت، معنویت، وزارت بهداشت
  • راضیه منتظرالفرج، محمدامین بهرامی، محسن حسین زاده*، سارا جام برسنگ صفحات 8-17
    زمینه و هدف

    یکی از ارزش های هر سیستم درمانی ارایه ی خدمات و مراقبت های بیمارمحور می باشد. بیمارمحوری یعنی اهمیت دادن به حق و حقوق بیمار و مشارکت دادن او در تمام امور مربوط به درمان و روند ارایه ی خدمات به او است. هدف این مطالعه ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه ی بیمارمحوری استوارت و تهیه ی ابزاری مناسب و معتبر جهت بررسی بیمار محوری در سیستم های درمانی است.

    روش پژوهش:

     مطالعه حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع روش شناسی است که در سال 1398 انجام شده است. ابتدا پرسشنامه ی بیمارمحوری استوارت (2004) به روش پیش رو و پس رو (forward-backward) ترجمه و جهت ایجاد تطابق با فرهنگ کشور ایران بررسی گردید. سپس روایی محتوایی آن با اخذ نظرات 15 نفر از متخصصان صاحب نظر و روایی ظاهری آن توسط 15 نفر از بیماران بستری در بخش های منتخب بیمارستان های آموزشی یزد مورد سنجش قرار گرفت. پایایی درونی پرسشنامه نیز با استفاده از نظرات 30 نفر از بیماران از طریق ضریب آلفای کرونباخ با نرم افزار SPSS 22 محاسبه شد. روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی طبق نظر 283 بیمار با کمک نرم افزار Stata 15  بررسی گردید.

    یافته ها:

     براساس نتایج، روایی محتوایی محاسبه شده نشان داد تمامی گویه های پرسشنامه دارای CVR مناسب بودند و شاخص CVI نیز برای این پرسشنامه مقدار 0/87 به دست آمد. روایی ظاهری همه ی گویه ها تایید شد. ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 0/976 محاسبه شد و بدین ترتیب پایایی درونی پرسشنامه نیز تایید گردید. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی GFI (0/988) وRMR  (0/048) و CFI (0/984)، پرسشنامه روایی مناسبی برای استفاده دارد و تمامی گویه ها حفظ شدند.

    نتیجه گیری

    پرسشنامه روانسنجی شده، می تواند به عنوان ابزاری معتبر و کاربردی جهت بررسی بیمارمحوری در سیستم بهداشت و درمان ایران مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: بیمار محوری، روانسنجی، پرسشنامه
  • مهدی کبیری نائینی*، زینب الهی، ابوالفضل مقیمی اسفند آبادی صفحات 18-27
    زمینه و هدف

    همانطور که در بحران کرونا ملاحظه شد، در مواقعی همچون جنگ، بحران های طبیعی و یا بیماری های اپیدمیک، شدت ورودی متقاضیان خدمات، تسهیلات درمانی را با مشکل ازدحام مواجه می کند. در این وضعیت با توجه به محدودیت ظرفیت سیستم، پدیده صف انتظار متقاضیان خدمت به وجود می آید و در برخی موارد عدم پذیرش و رد کردن مراجعان رخ می دهد. کاهش مدت زمان بستری بیماران از طریق ارتقاء بهره وری عملکرد می تواند مساله کمبود تخت های بیمارستانی را جبران کند. به منظور افزایش بهره وری پرسنل و تجهیزات، نیاز به حذف بیکاری ها و بهبود زمانبندی خدمات می باشد. یکی از راه های دستیابی به اهداف مذکور، بهینه سازی توزیع تخت بین بخش هاست. در پژوهش حاضر، در قالب یک مدل صف مارکوفی، با توجه به نرخ ورود مراجعان و نرخ خدمت دهی، تخت های موجود، به بخش های مختلف بیمارستان تخصیص داده می شود تا حداکثر خدمت دهی و حداقل عدم پذیرش بیماران اتفاق افتد.

    روش پژوهش: 

    پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی است که در سال 1397 جهت توزیع بهینه تخت ها بین 3 بخش بیمارستان شهید فقیهی شیراز انجام شد. مساله پژوهش، در قالب یک مدل مارکوفی صف مدلسازی شد و با فرض ورود مراجعان بر طبق زنجیره مارکوف پیوسته، مقدار پارامترهای مدل شناسایی شد. مدل ریاضی حاصل، توسط نرم افزار GAMS 24.1.3 حل گردید.

    یافته ها

    مدل پیشنهادی، منجر به بهبود در عملکرد بخش ها از منظر کاهش زمان انتظار بیماران، و افزایش تعداد بیماران پذیرش شده گردید. مدل ارایه شده، عدم پذیرش بیماران را به میزان 6/8 درصد کاهش داد. با توجه به نرخ مراجعه بیماران به بخش ها و نرخ خدمت دهی هر بخش، بر مبنای تحلیل حساسیت، تعداد تخت تخصیصی به هر یک از 3 بخش بیمارستان تعیین شد.

    نتیجه گیری

     نظریه صف می تواند به عنوان ابزاری کاربردی برای تحلیل پدیده های سیستم درمان و تعیین مشخصه های زمان انتظار، طول صف، ظرفیت سیستم و غیره عمل کند. تخصیص مناسب تخت ها بین بخش های بیمارستان منجر به بهبود کارایی و کاهش عدم پذیرش بیماران می شود که این موضوع می تواند در مواقع بحرانی و ازدحام مراجعان و نیاز به افزایش امکانات، موثر واقع شود.

    کلیدواژگان: زنجیره مارکوفی صف، تخصیص تخت، بهینه سازی، بیمارستان
  • مجتبی نجیب جلالی*، علی وفایی نجار، جمشید جمالی، الهه هوشمند صفحات 28-39
    زمینه و هدف

    درک تجربه بیمار یک گام کلیدی در حرکت به سمت مراقبت بیمار محور است. هدف از این مطالعه طراحی الگوی ارزیابی تجربه بیمار، جهت ارزیابی مولفه های موثر در تجربه بیمار در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.

    روش پژوهش:

     این مطالعه از نوع توصیفی تطبیقی بود که با بهره گیری از بانک ها و منابع اطلاعاتی و براساس مروری جامع، الگوهای مورد استفاده در سایر نقاط دنیا بر اساس پروتکل تحقیق استخراج گردید و وارد ماتریس مقایسه ای شد. بررسی تایید پایایی چارچوب استخراج شده با استفاده از ضریب توافق طرفین انجام شد. جهت معتبرسازی الگو، سوالات در قالب چک لیست تنظیم شد و با متخصصین دانشگاه علوم پزشکی مشهد در طی 2 راند دلفی با استفاده از نرم افزار 16 SPSS معتبر گردید.

    یافته ها

    در این مطالعه؛ 10 الگو در خصوص ارزیابی تجربه بیمار در کشورهای مختلف یافت شد که هر کدام از چند بعد تشکیل شده اند و برخی از این ابعاد در الگوها دارای هم پوشانی بود. الگوها شامل الگوی کشور آمریکا (8 بعد)، الگوی کشور سوید (10 بعد)، الگوی اول کشور انگلیس (7 بعد)، الگوی دوم کشور انگلیس (8 بعد)، الگوی کشور اسکاتلند (6 بعد)، الگوی کشور هنگ کنگ (9 بعد)، الگوی اول کشور نروژ (6 بعد)، الگوی دوم کشور نروژ (5 بعد)  الگوی کشور هند (10 بعد)، الگوی کشور اتیوپی (5 بعد) بودند. الگوی نهایی دارای 10 بعد و 29 حیطه فرعی مورد تایید و معتبر گردید.

    نتیجه گیری: 

    یافته های مطالعه نشان داد که الگو دارای 10 بعد و 29 حیطه فرعی برای کشور ایران مناسب است که از بین ابعاد، بعد احترام به شان و حریم خصوصی بیمار بیشترین و بعد نحوه ترخیص بیمار از بیمارستان کمترین امتیاز را کسب کردند.

    کلیدواژگان: تدوین الگو، تجربه بیمار، مراقبت بیمارمحور، رضایت بیمار
  • حسن علی نژاد، محمد ضیاالدینی*، امیر رجبی بهجت، محمدرضا حسینی پور صفحات 40-53
    زمینه و هدف

    برونسپاری در وزارت بهداشت مبنی بر اصلاح ساختار نظام سلامت و بهبود کیفیت خدمات میباشد. لذا پژوهش حاضر ارایه مدل برونسپاری خدمات در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تکنیک دلفی فازی در راستای بهبود کیفیت خدمات سلامت با تاکید بر بیمارستانها بود.

    روش پژوهش: 

    تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات داده بنیاد، از نظر روش اجرا، جزء تحقیقات اکتشافی بود که به صورت کمی و کیفی در سال 1399 انجام شد. جامعه آماری مورد نظر افراد خبره برونسپاری بودند. برای انجام مطالعه بین 59 دانشگاه علوم پزشکی کشور، 50 نفر با روش نمونه گیری هدفمند جهت انجام مصاحبه برای گردآوری شاخصهای برونسپاری برای ارایه مدل مناسب انتخاب شدند. شاخصها هم از روش بهره اطلاعاتی با کمک نرم افزار Matlab دادهکاوی شدند و شاخص ها طبق امتیازی که داده شد اولویت بندی شدند. از شاخص های اولویت بندی شده که در 19 بعد خلاصه شدند پرسشنامه حاصل شد و به همان افراد خبره برای کامل کردن در 2 دوره متوالی داده شد. بعد از کامل کردن پرسشنامه توسط افراد خبره از روش دلفی فازی برای تجزیه تحلیل نهایی استفاده گردید.

    یافته ها

    بر اساس مدل به دست آمده 44 عامل در برونسپاری خدمات موثر هستند که این عوامل وارد نظرسنجی دلفی شدند. طی 2 مرحله دلفی فازی در مورد هر 44 شاخص اجماع حاصل گردید. بیشترین میزان موافقت خبرگان با مولفه انعطاف پذیری و کمترین میزان موافقت با مولفه گواهی صلاحیت برای ارایه خدمات توسط شرکت برونسپاری کننده بود.

    نتیجه گیری:

     براساس الگوی به دست آمده عوامل مختلفی در برونسپاری خدمات موثر هستند که لازم است این عوامل در برنامه ریزی های مراکز بهداشتی، درمانی به ویژه بیمارستانها بیشتر مورد توجه قرار گیرد. طبق یافته ها می توان گفت ابعاد مرتبط با برونسپاری خدمات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به وجود قابلیت برونسپاری در میان بسیاری از واحدهای بهداشتی، درمانی میتوان از آن در جهت انعطافپذیری در ارایه خدمات و رضایت بیمار در اداره کردن مراکز بهداشتی و بیمارستانها بهره برد.

    کلیدواژگان: برونسپاری، کیفیت خدمات سلامت، وزارت بهداشت، بیمارستان، دلفی فازی
  • حسین ابراهیمی پور، الهه هوشمند، مهدی ورمقانی، سید مرتضی مجتبائیان* صفحات 54-63
    زمینه و هدف

    بسیاری از سازمان ها معتقدند که مشارکت پزشک در کیفیت و ایمنی خدمات سلامت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، اما چگونگی تعریف، اندازه گیری و بهبود آن را به درستی بیان نکرده اند، بنابراین از آنجا که بهبود کیفیت خدمات بهداشتی درمانی و نوع مشارکت پزشکان در این امر بسیار ضروری می باشد، لذا این مطالعه با هدف روانسنجی پرسشنامه چالش های مشارکت پزشکان در برنامه های اعتباربخشی انجام شد.

    روش پژوهش: 

    در مطالعه مقطعی حاضر در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی مشهد ابزار، پرسشنامه محقق ساخت بررسی چالش های مشارکت پزشکان در فعالیت های اعتباربخشی بود که به منظور سنجش روایی صوری و محتوایی، بین 5 نفر از متخصصین رشته مدیریت و اقتصاد سلامت و 8 نفر از دانشجویان پزشکی توزیع و نظرات آن ها اعمال شد و شاخص نسبت روایی محتوی و شاخص روایی محتوی نیز محاسبه گردید. جهت سنجش همسانی درونی ابزار، پس از توزیع پرسشنامه بین 14 نفر از پزشکان، ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. برای ثبات یا تکرارپذیری ابزار از آزمون مجدد و ضریب همبستگی استفاده شد که با توزیع پرسشنامه ها بین 14 نفر از افراد دارای شرایط ورود به مطالعه، در 2 نوبت و در فاصله زمانی 2 هفته، ضریب همبستگی سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 21 SPSS استفاده گردید.

    یافته ها

    پرسشنامه اولیه شامل 61 سوال بود که بعد از روانسنجی صوری و محتوایی به 38 سوال تقلیل یافت. پرسشنامه دارای 12 زیر مفهوم بود. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، 0/83 و ضریب همبستگی درون گروهی در 2 بار اندازه گیری به فاصله 2 هفته، 0/94 به دست آمد.

    نتیجه گیری: 

    پرسشنامه حاضر اولین و تنها ابزار اختصاصی معتبر و پایا در حیطه چالش های مشارکت پزشکان در فعالیت های اعتباربخشی در ایران است که می تواند برای سنجش و اولویت بندی چالش ها در هر مرکز بهداشتی و درمانی استفاده شود و در راستای بهبود کیفیت خدمات سلامت ارایه شده از سوی پزشکان به کار گرفته شود.

    کلیدواژگان: مشارکت، پزشک، اعتباربخشی، روایی و پایایی
  • میلاد شفیعی، نجمه باقیان، امین صالحی، محمد رنجبر، مریم حاجی پور * صفحات 64-79
    زمینه و هدف

    عدالت ادراک شده سازمانی مفهومی است که برای توصیف عدالت مرتبط با موقعیت شغلی به کار می رود. با توجه به نقش عدالت اراک شده سازمانی در نظام بهداشت و درمان به منظور افزایش ارتقای رضایت، انگیزش و کارایی در جهت ارایه خدمات با کیفیت، این مطالعه با هدف بررسی وضعیت عدالت ادراک شده سازمانی در نظام بهداشت و درمان ایران از طریق مرور سیستماتیک مقالات چاپ شده از یکم فروردین 1384 الی پایان اسفند 1397 انجام شده است.

    روش پژوهش:

     در مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز حاضر جستجوی الکترونیکی در پایگاه های اینترنتی فارسی SID، Iranmedex  ،Medlib ، civilica، Irandoc و انگلیسی Web of science، PubMed،  Scopus  و Google scholar با استفاده از کلید واژه های عدالت، برابری، مساوات، عدالت سازمانی، عدالت ادراک شده، نظام بهداشت و درمان، دانشگاه علوم پزشکی، مراکز بهداشتی درمانی، بیمارستان ها و معادل انگلیسی این کلید واژه ها انجام شد.520 مقاله به صورت مرحله به مرحله مطالعه و بررسی شدند. 469 مقاله پس از بررسی موارد تکراری و مطالعه عنوان و چکیده حذف شدند و متن کامل 51 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با استفاده از چک لیست ارزیابی کیفیت، 30 مقاله که میانگین عدالت ادراک شده سازمانی را سنجیده بودند انتخاب شدند و سایر مقالات به علت نداشتن معیارهای لازم و غیر مرتبط بودن حذف شدند. جهت تحلیل ناهمگنی بین مطالعات و متاآنالیز از  نرم افزار Stata 14 و آزمون  Qو شاخص I2 استفاده شد.

    یافته ها: 

    برای بررسی وضعیت عدالت ادراک شده سازمانی در نظام بهداشت و درمان به صورت سیستماتیک ومتاآنالیز 30 مطالعه و برای ابعاد آن (عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی)  23 مطالعه از 30 مطالعه شرایط ورود به تحقیق را داشته اند که میانگین نمره عدالت ادراک شده سازمانی به دست آمده 60/71 و میانگین نمره بعد عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی به ترتیب 54/74 ، 58/52 و 62/41 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده مطلوب بودن وضعیت عدالت ادراک شده سازمانی در نظام بهداشت و درمان ایران می باشد و از نظر بعد عدالت تعاملی که مربوط به رفتارها و ارتباطات مدیران نسبت به کارکنان است وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر ابعاد عدالت سازمانی دارد. همچنین وضعیت عدالت ادراک شده سازمانی و ابعاد آن در بیمارستان های خصوصی نسبت به سایر محیط های پژوهشی از جمله بیمارستان های دولتی، واحدهای ستادی و بیمارستان هایی که به صورت مختلط انتخاب شده اند، مطلوب تر است.

    کلیدواژگان: عدالت سازمانی، نظام بهداشت و درمان، مرور سیستماتیک، متاآنالیز
|
  • Adel Eftekhari, Najmeh Baghian* Pages 1-3

    The global and Iranian pandemic crisis of the coronavirus caused the health system to face the problem of lack of resources. Outpatient convalescence for coronavirus disease is one of the most effective ways to reduce hospital load and costs. In order to set up any position related to the issue of health, it is necessary to formulate the necessary laws and regulations and standards to be set up in which different levels of decision-making and implementation must play a role. Formulation of goals, laws, coordination, provision of equipment and space, manpower and cost coverage are among the things that should be considered in highlighting the role and function of convalescents by the authorities. In this study, our aim is to review the management strategies of coronavirus patients.

    Keywords: Management strategies, Recovery centers, Coronavirus, COVID-19
  • AliAkbar Haghdoost, Bagher Larijani, MohammadHossein Nicknam, Reza Dehnavieh*, Monireh Balochi, Khalil Kalavani Pages 4-7

    The spiritual dimension of health is the subject of much controversy; since it is not seen as a purely scientific and quantifiable aspect of health. However, it is exactly this quality of spiritual health that makes the thorough examination of the concept worthwhile. Furthermore, a comprehensive assessment of the theoretical concepts associated with it should be prioritized. The present study is a combination of a literature review followed by a series of expert interviews. First, articles addressing the different aspects of spiritual health were identified and acquired from academic databases. After a thorough assessment and evaluation, the findings were listed and prioritized in order to determine the most important aspects of spiritual health. Then, the most significant features were specified and interpreted. The interpretations were then sent to a group of experts for assessment and evaluation. The expert reviews and comments were then collected and analyzed in order to refine and improve the primary interpretations. The responsibilities of the health sector do not end with the provision and maintenance of the physical aspects of health or even the non-medical population. It includes not only promoting spiritual health in health sector graduates and personnel, but also conducting profound scientific studies, providing documentation, and interpreting the evidence for beneficiaries. However, establishing a new university major to train professionals exclusively for pursuing this objective and even adding new university credits in this field does not seem to be necessary from the point of view of experts and studies. In addition to providing the education necessary for students and personnel of each organization, providing adequate spiritual health and promoting the essential education and related skills are also the responsibilities of the health sector. Instead, it is suggested that an active secretariat be established to oversee the promotion of spiritual health in all sectors using the minimum independent facilities and manpower.

    Keywords: Spiritual health, Health dimensions, Spirituality, Ministry of health
  • Raziyeh Montazeralfaraj, MohamadAmin Bahrami, Mohsen Hoseinzadeh*, Sara Jambarsang Pages 8-17
    Background

    Provision of patient-centered services is one of the values of any health care system. Patient-centered means giving importance to the patientchr('39')s rights and entitlements in all areas related to treatment and involving the patient in decisions throughout the process of rendering services to the patient. The purpose of this study was to translate and validate the Stewart Patient-Centered Questionnaire and to provide an appropriate and valid tool to assess the patient-centered rate in the provision of medical services.

    Methods

    The present descriptive methodological study was conducted in 2020. Initially, Stewart patient-centered questionnaire was translated using the forward-backward method. Later, the translated version was examined by the research team to establish cultural compatibility with Iranian culture. The validity of its content was assessed by obtaining the opinions of 15 health management specialists and its face validity was assessed by 15 patients. The internal reliability of the questionnaire was assessed using the opinions of 30 patients and Cronbachchr('39')s alpha coefficient was calculated using SPSS 22 software. The construct validity was assessed according to the opinions of 283 patients in the study population through STATA 15 software.

    Results

    Based on the content validity results, all items of the main questionnaire had acceptable CVR and the CVI index was 0.87 for this questionnaire. The face validity also confirmed all the statements. Cronbachchr('39')s alpha coefficient of the whole questionnaire was calculated as 0.976 and thus the internal reliability of the questionnaire was confirmed. Based on the results of the confirmatory invoice analysis GFI (0.988), RMR (0.048), and CFI (0.984), the translated questionnaire had suitable construct validity and all questions were retained.

    Conclusion

    The questionnaire can be applied as a valid and applicable tool for assessing patient-centered care in the Iranian health care system.

    Keywords: Patient-centered, Psychometric properties, Questionnaire
  • Mehdi Kabiri Naeini*, Zeynab Elahi, Abolfazl Moghimi Esfandabadi Pages 18-27
    Background

    As was observed in the corona crisis, in situations, such as war or natural disasters or epidemic diseases, the intensity of the applicants for medical services causes congestion problems. In this situation, due to the limited capacity of the system, queuing phenomenon for service applicants and in some cases, rejection of clients occur. Reducing the length of hospital stays by improving performance productivity can compensate for the shortage of hospital beds. In order to increase the productivity of personnel and equipment, it is necessary to eliminate unemployment and improve service scheduling. One of the ways to achieve these goals is to optimize the distribution of beds between wards. In the present study, in the form of Markov chain approach, according to the referral rate and service rate, the existing beds were allocated to different wards of the hospital to maximize service and minimize rejection of patients.

    Methods

    The present study is an applied study conducted in 2019 for the optimal distribution of beds between the 3 wards of Shahid Faghihi Hospital in Shiraz. The research problem was modeled in the form of Markov chain approach and assuming the referral of clients according to the continuous-time Markov chain, the model parameters value was identified. The obtained mathematical model was solved by GAMS 24.1.3 software.

    Results

    The proposed model led to an improvement in ward performance in terms of reducing patient waiting time and increasing the number of admitted patients. The proposed model reduced patient rejection by 8.6 %. According to the patientschr('39') referral rate to the wards and the service rate of each ward, based on sensitivity analysis, the number of beds allocated to each of the 3 wards was determined.

    Conclusion

    Queuing theory can be applied as a tool to analyze the phenomena of the treatment system and determine the features of the waiting time, queue length, and capacity of the system. Appropriate allocation of hospital beds results in improving the efficiency and decreasing the patient rejection. Therefore, it could be useful in crisis, congestion in patients, and when increasing facilities is required.

    Keywords: Markov chain, Bed allocation, Optimization, Hospital
  • Mojtaba Najib Jalali*, Ali Vafaee Najar, Jamshid Jamali, Elaheh Hooshmand Pages 28-39
    Background

    Understanding the "patient experience" is a key step in moving towards patient-centered care. The purpose of this study is to design a patient experience evaluation model to evaluate the effective components in the patient experience in hospitals of Mashhad University of Medical Sciences.

    Methods

    This was a comparative descriptive study conducted using databases and information resources and based on a comprehensive review, and the models used in other parts of the world were extracted based on the research protocol and entered into a comparative matrix. The reliability of the extracted framework was verified using the agreement coefficient of the parties. In order to validate the model, the questions were prepared in the form of a questionnaire and validated by the specialists of Mashhad University of Medical Sciences during two-round Delphi using SPSS 16 software.

    Results

    In this study, 10 models were obtained for evaluating patient experience in different countries, each of which was composed of several dimensions and some of them had overlap. The models included American model (8 dimensions), Swedish model (10 dimensions), British first model (7 dimensions), British second model (8 dimensions), Scotland model (6 dimensions), Hong Kong model (9 dimensions), Norway first model (6 dimensions), Norway second model (5 dimensions), India model (10 dimensions), and the model of Ethiopia (5 dimensions). The final model with 10 dimensions and 29 sub- dimensions was approved and validated.

    Conclusion

    The results showed that the suitable pattern for Iran had 10 dimensions and 29 sub-dimensions. Among the dimensions, respect for the patientchr('39')s privacy and dignity had the highest score and the way patients are discharged from the hospital had the lowest score.

    Keywords: Developing a model, Patient experience, Patient-centered care, Patient satisfaction
  • Hasan Ali Nejad, Mohamad Ziaaddini*, Amir Rajabi Behjat, MohamadReza Hosseinipour Pages 40-53
    Background

    Outsourcing in the Ministry of Health is based on the reforming the structure of the health system and improving the quality of services. Therefore, the present study wanted to present the outsourcing model of services in the Ministry of Health and Medical Education with fuzzy Delphi technique in order to improve the quality of health services with emphasizing on hospitals.

    Methods

    The present research in terms of purpose, data research type, implementation method, was part of the exploratory research which has been done quantitatively and qualitatively in 2021. The statistical population was the outsourcing experts for a study between 59 universities of medical sciences in the country, 50 people were selected by purposive sampling method. They were selected for interviews to collect outsourcing indicators to present a suitable model. The indicators were mined data using the information gain method by Matlab software and the indicators were prioritized according to the scores given. A questionnaire was obtained from the prioritized indicators, which were summarized in 19 dimensions, and the same experts were given to complete in 2 consecutive periods. After completing the questionnaire by experts, fuzzy Delphi method was used for final analysis.

    Results

    According to the obtained model, 44 factors are effective in outsourcing .These factors entered the Delphi poll. During 2 stages of fuzzy Delphi, consensus was reached on all 44 indicators. And the highest degree of expertise agreement with the flexibility component and the lowest level of agreement with the component of the certificate of competency to provide services were outsourced by the company.

    Conclusion

    According to the obtained model, various factors are effective in outsourcing services that need to be considered more in the planning of health centers, especially hospitals. According to the findings, it can be said that the related dimensions with considering the outsourcing services are specifically important .Due to the possibility of outsourcing among many health care units; it can be used for flexibility in providing services and patient satisfaction to manage health centers and hospitals.

    Keywords: Outsourcing, Quality of health services, Ministry of health, Hospital, Fuzzy Delphi
  • Hosein Ebrahimipour, Elahe Houshmand, Mehdi Varmaghani, Seyyed Morteza Mojtabaeian* Pages 54-63
    Background

    Many organizations believe that physician involvement is important in quality and safety of health services, but they did not properly define, measure, and improve it, so because of the importance of the quality of health care and increasing the involvement of physician this study was conducted to evaluate the validity and reliability of a questionnaire on the challenges of physicianschr('39') participation in quality improvement programs.

    Methods

    In this cross-sectional study conducted in the hospitals of Mashhad University of Medical Sciences, a researcher-made questionnaire about challenges of physicianschr('39') participation in accreditation activities used for data gathering. The content validity ratio index and content validity index were also calculated. To measure the internal consistency of the instrument, the questionnaire was distributed among 14 physicians, Cronbachchr('39')s alpha coefficient was determined. For stability or reproducibility of the instrument, test - retest and correlation coefficient were calculated. By distributing questionnaires among 14 people those meeting inclusion criteria, the correlation coefficient was measured twice and at intervals of 2 weeks. SPSS 21 software was used for data analysis

    Results

    The initial questionnaire was consisted of 61 items, which were reduced to 38 items after face and content psychometrics. The questionnaire has 12 sub-concepts. Cronbachchr('39')s alpha coefficient of the questionnaire was 0.83 and the intragroup correlation coefficient in 2 measurements 2 weeks apart was 0.94.

    Conclusion

    This questionnaire is the first and only valid and reliable dedicated tool in the field of challenges of physicianschr('39') participation in accreditation activities in Iran, which can measure and prioritize the challenges in each health center and it can be used to improve health care quality services that are performed by doctors.

    Keywords: Physicians, Participation, Accreditation, Validity, Reliability
  • Milad Shafiei, Najmeh Baghian, Amin Salehi, Mohammad Ranjbar, Maryam HajipouR* Pages 64-79
    Background

    Perceived organizational justice is a concept used to describe job-related justice. Considering the role of perceived organizational justice in the healthcare system to increase the satisfaction, motivation, and efficiency in providing quality services, this study was conducted to investigate the situation of perceived organizational justice in the Iranian healthcare system through systematic review.

    Methods

    In the present study, an electronic search was conducted on the Persian websites SID, Iranmedex,  Medlib, civilica, Irandoc and English Web of science, Pubmed, Scopus, and Google scholar using the Persian and English keywords of ‘Justice, Equality, Equality, Organizational Justice, Perceived Justice, Health System, University of Medical Sciences, Health Centers, Hospitals. As a result, 520 articles were studied and evaluated step by step and 469 papers were removed after reading the title and abstract. Finally, the full text of 51 articles was reviewed. Finally, 30 articles that measured the average level of perceived organizational justice were selected and other articles were excluded due to lack of necessary criteria and irrelevance. To analyze the heterogeneity between the studies, the meta-analysis method was used using Stata 14 software and Q test and  index.

    Results

      To study the status of perceived organizational justice in the health care system in a systematic and meta-analysis, all 30 studies were illegible. With regard to the dimensions of distributive, procedural, and interactive justice, 23 studies of 30 studies had the required conditions to enter the research.  The total mean score of perceived organizational justice was obtained as 60.71 and the mean scores of 54.74, 58.52, and 62.41were calculated for dimensions of distributive, procedural, and interactive justice, respectively.

    Conclusion

    The findings showed that the situation of perceived organizational justice in the Iranian health care system was favorable. The dimension of interactive justice, related to managerschr('39') behaviors and relationships with employees, was relatively more favorable than other dimensions of organizational justice. Moreover, the situation of perceived organizational justice and its dimensions in private hospitals was more favorable than other research environments, including public hospitals, staff units, and hospitals selected using the mixed method.

    Keywords: Organizational justice, Health care system, Systematic review, Meta-analysis