فهرست مطالب

نشریه آبزیان دریای خزر
سال یکم شماره 1 (بهار 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدعلی افرایی*، حسن فضلی، فرخ پرافکنده، مهدی مقیم، محمدرضا خوش قلب، علی اصغر جانباز، حسین طالشیان صفحات 1-12

    هدف از این مطالعه بررسی پراکنش و فراوانی، وضعیت صید، صید در واحد تلاش صیادی، میزان خاویار در تعاونی های پره و صیدگاه های ماهیان خاویاری در سواحل مازندران بود. نتایج نشان داد که از مجموع 109 عدد از فیلماهی صید شده 58 عدد از آنها دارای خاویار بودند. در کل، میانگین طول چنگالی، وزن بدن، وزن گوشت و وزن خاویار به ترتیب 40/4±224/1 سانتی متر ،81/9±142/6 کیلوگرم، 67/5±114/3 کیلوگرم و10±24/1 کیلوگرم بوده است. بطوریکه سهم تحویل خاویار بوسیله دام گوشگیر و پره به ترتیب  17/7% و 82/3% بود. بزرگترین ماهی صید شده دارای طول چنگالی 375 سانتی متر، 567 کیلوگرم وزن بدن و دارای  51/6 کیلوگرم خاویار بود. اختلاف معنی داری بین صید با دام گوشگیر و پره از نظر میزان خاویار،  گوشت و وزن بدن وجود داشته است (0/05>p). میزان صید در واحد تلاش این گونه از سال 1388 الی 1391 دارای روند کاهشی بوده است. با توجه به این که این گونه در لیست گونه های در معرض خطر بحرانی  (Critically endangered) قرار دارد بنابراین برای آگاهی از وضعیت زیستی و حفاظت از نسل آن در دریای خزر می بایست اجرای پروژه تحقیقاتی دریایی و برنامه تکثیر مصنوعی جهت حفظ و بازسازی ذخایر آن به اجرا درآید.

    کلیدواژگان: فیلماهی، صید در واحد تلاش، دام گوشگیر، پره، مازندران، دریای خزر
  • علی اصغر جانباز*، حسن فضلی، فرخ پرافکنده، مهدی مقیم، محمدعلی افرایی، سیامک باقری، غلامرضا رضوانی صفحات 13-23

    عادات و تنوع غذایی 240 قطعه کیلکای معمولی Bordin, 1904) caspia Clupeonella cultriventris (در سال 1388 در دو بازه زمانی ابتدا در طول شب با استفاده از شناورهای مخصوص مجهز به تور قیفی و نور زیر آبی و سپس در طول روز با استفاده از شناور تحقیقاتی مجهزبه تور ترال در آبهای ایرانی دریای خزر مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده میانگین (انحراف معیار±) طول چنگالی، وزن و ضریب چاقی نمونه ها به ترتیب 7/2±101/8 میلیمتر، 2/4±10/6 گرم و 0/12±1/9 محاسبه شد. بررسی محتویات معده نشان داد که گروه Copepoda با فراوانی حضور 59/6= FP درصد، طعمه اصلی بوده که 100 درصد آن را Acartia tonsa تشکیل داد. گروه Cirripedia شامل لارو ، نوزاد و بالغ Cypris balanus با =37/7 FP درصد طعمه فرعی و از گروه Cladocera گونه Podon polyphemoides با 2/7= FP درصد نیز بطور اتفاقی تغذیه شده اند. بیشترین میزان تغذیه که با روش ترال و در طول روز صید شدند در تابستان با تراکم 101±504 نمونه در هر ماهی و کمترین آن در بهار با تراکم 10±112 نمونه در هر ماهی بوده است. میانگین شاخص طول روده به طول بدن RLG)،0/39 ±0/8)برآورد شد. با توجه به اینکهRLG کمتراز یک می باشد، نوع رژیم غذایی این ماهی گوشتخواری محسوب می شود. در حال حاضر با توجه به غالبیت گونه A. tonsa دردریای خزر بویژه درمناطق ساحلی ، تغذیه از آن توسط کیلکای معمولی بعنوان یک زیستگاه غذایی مناسب اجتناب ناپذیر میباشد.

    کلیدواژگان: گونه caspia Clupeonella cultriventris، عادات غذایی، دریای خزر، ایران
  • ابوالقاسم روحی*، مهدی نادری جلودار، سیده آمنه سجادی، مژگان روشن طبری صفحات 24-36

    فعالیت های بررسی جمعیت شانه دار Mnemiopsis leidyi از سال 1380 در سواحل جنوبی دریای خزر آغاز گردید که ابتدا طی سال های 81-1380 به ترتیب با میانگین دامنه تراکم و زی توده 480-381 عدد در متر مکعب و 27/7-15/1 گرم در متر مکعب با افزایش زیاد جمعیت همراه بود و سپس طی سال های اخیر (92-1391) در این دریا جمعیت آن در حد پایینی با میانگین دامنه تراکم و زی توده 46-5 عدد در متر مکعب و 4/0-0/6 گرم بر متر مکعب ماندگار گردید. حداکثر تراکم تابستان- پاییز شانه دار در سال 1381 با 334±1338 عدد در متر مکعب و حداکثر زی توده آن در سال 1380 با 19/4±77/5 گرم بر متر مکعب بود. در طی سال های 90-1382، جمعیت شانه دار در حوضه جنوبی این دریا هرگز به مقدار اولیه آن نرسیده و میانگین دامنه تراکم و زی توده آن به ترتیب به 250-5 عدد در متر مکعب و 19/2-0/6 گرم در متر مکعب کاهش یافت. از طرفی، بررسی ترکیب گونه ای زیوپلانکتونهای دریای خزر نشان داد که قبل از ورود شانه دار، 36 گونه زیوپلانکتون بود در حالیکه هم اکنون 12گونه در دریای خزر باقی مانده است. کاهش سریع ترکیب گونه ای و تراکم زیوپلانکتون در سال های اولیه ورود این جانور و ناپدید شدن برخی از گونه ها از اثرات نامطلوب شانه دار بوده است. ترکیب طیف غذایی شانه دار دریای خزر از زیوپلانکتون ها بوده که گروه پاروپایان (Copepoda) سهم عمده ای را تشکیل داده اند. بهرحال، کاهش غذای زیوپلانکتونی در دسترس مهمترین دلیل کاهش و ماندگاری این شانه دار در حوضه جنوبی دریای خزر بوده است .

    کلیدواژگان: شانه دار Mnemiopsis leidyi، زئوپلانکتون، تراکم، ترکیب گونه ای، دریای خزر
  • وضعیت بهره برداری از ماهی ازون برون در آبهای ایرانی دریای خزر طی سالهای 94-1380
    محمود توکلی*، محمدرضا بهروزخوش قلب، فرخ پرافکنده، شهرام عبدالملکی صفحات 37-47

    روند صید گونه ازون برون در آبهای ایرانی دریای خزر و عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان صید شده در استانهای گیلان، مازندران و گلستان پس از انتقال به صیدگاه مورد زیست سنجی قرار گرفته و اطلاعات صید در فرم های مخصوص ثبت شد. روند صید گونه ازون برون از سال 1380 تا پایان سال 1394 بشدت کاهشی بوده و از  169/2 تن  در سال 1380 به 0/92 تن در سال 1394 رسیده که معادل 99/5% کاهش یافته است. سهم  صید ازون برون  از کل صید ماهیان خاویاری در سال 1380 از 19/2 درصد به 6/5 درصد در سال 1394 کاهش یافته است. از کل میزان صید ازون برون در سال 1380 سهم صید اداری معادل 93/7 درصد و صید پره معادل 6/3 درصد بود. این مقدار در سال 1394 به ترتیب 69/9 درصد و 30/1 درصد می باشد. از نظر تعداد ماهی ازون برون صید شده کاهش 99/5% در سال 1394 (94 عدد) نسبت به سال 1380 (19816 عدد)  مشاهده می شود.  در سال 1380 معادل 41/3% کل صید ماهیان خاویاری مربوط به گونه ازون برون بود که در سال 1394 به 18/5% کاهش یافته است. از تعداد کل تعداد  ازون برون صید شده در سال 1380، سهم صید اداری معادل 93/9 درصد و صید پره معادل 6/1 درصد بود. این میزان در سال 1394 به ترتیب 71/3 درصد و 28/7 درصد می باشد. باتوجه به روند شدید کاهشی ذخایر ماهیان خاویاری لازم است با همکاری های ملی، منطقه ای و بین المللی با اجرای برنامه های مدون نسبت به حفاظت و بازسازی  ذخایر تاسماهیان و در نهایت بهره برداری پایدار از آنها اقدام نمود.

  • مریم قیاسی*، محمد بینایی، آذین زاهدی، علیرضا باباعلیان امیری، فرشیده حبیبی، شهریار بهروزی صفحات 48-59

    در این بررسی 35 عدد ماهی کفال بیمار از گونه پوزه باریک (Liza saliens) واجد علایم بالینی (اتساع محوطه بطنی، لاغری مفرط و بیحالی و پولک ریزی) و 33 عدد سالم از گونه طلایی (Liza aurata) (بدون علایم) در اسفند ماه 1393 از منطقه فرح آباد صید گردید. ماهیان بصورت زنده به آزمایشگاه انتقال داده شده، پس اززیست سنجی، ازآنها نمونه خون تهیه شد. از کبد ماهیان بیمار پس از آماده سازی بروی محیط لوین اشتاین جهت جداسازی مایکوباکتریوم کشت تهیه و برای 8 هفته در دمای 37 درجه سانتیگراد گرمخانه گذاری گردید. نتایج نشان داد ماهیان بیمار بطور معنی داری کوتاهتر و لاغرتر از ماهیان سالم بودند. تعداد گلبولهای قرمز و سفید، درصد لنفوسیت و نوتروفیل، میزان هموگلوبین، هماتوکریت و MCHC ماهیان بیمارکاهش معنی داری در مقایسه با ماهیان سالم داشت. لیکن میزان میلوسیت و MCV در ماهیان بیمار بطور معنی داری بیشتر از ماهیان سالم بود و میزان MCH تفاوتی در دو گروه نداشت. کاهش معنی دار فاکتورهایی چون پروتیین تام، آلبومین، گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید،  CPK،ALP، رادیکال آزاد اکسیژن و IgM تام در ماهیان بیمار دیده شد ولی افزایش معنی دار میزان آنزیم های ALT و AST در ماهیان بیمار وجود داشت. در بررسیهای باکتری شناسی مایکوباکتریوم جداسازی نگردید. یافته های حاصل از بیومتری ونتایج پاراکلینیکی نشان داد ماهیان بیمار از یک کم خونی هیپوکرومیک ماکروسیتیک همراه پن لکوپنی و ضعف ایمنی شدید ناشی از یک گرسنگی طولانی مدت رنج می برند که این امر میتواند آنها را نسبت به عوامل عفونی از جمله عفونتهای مایکوباکتریومی حساس نماید.

    کلیدواژگان: کفال ماهیان، دریای خزر، شاخصهای خونی، مایکوباکتریوم، پروتئین تام
  • فرخ پرافکنده حقیقی*، غلامعلی بندانی، غلامرضا دریانبرد، کامران عقیلی، حسن فضلی، شهرام قاسمی، فرهاد کیمرام صفحات 60-69

    مطالعه حاضر طی سال های 92-1390 در ایستگاه تحقیقاتی قره سو انجام شد. تعداد 250 عدد بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) با طول چنگالی 12-10 میلی متر و وزن کل 4-2 گرم به روش حمام دادن با اکسی تتراسیکلین (500mg/l;pH=6) علامت گذاری شده و روزی دو بار غذا دهی شدند. در این تحقیق علامت گذاری در سه مرحله و به ترتیب در اردیبهشت ماه 1390، آبان ماه 1391 و تیرماه 1392 انجام شد. در علامت گذاری بچه ماهیان کپور با روش حمام دادن OTC هیچگونه مرگ و میری دیده نشد. اتولیت ها بعد از استخراج با آب معمولی شسته شده و در هوای آزمایشگاه خشک شدند. برای مشاهده حلقه های علامت گذاری شده از لوپ های آزمایشگاهی با بزرگنمایی ×10 و ×40 استفاده شد. نتایج نشان داد بعد از شش ماه از اولین علامت گذاری بچه ماهیان کپور، نوار باریکی در لبه انتهایی اتولیت قابل مشاهده است که نشان دهنده جذب اکسی تتراسایکلین در لبه خارجی اتولیت می باشد. از نظر زمان تشکیل باند OTC باید گفت که اولین علامت در حاشیه بیرونی اتولیت بعد از ماه ششم دیده می شود. البته از ماه چهارم این علامت در خارجی ترین لبه اتولیت شکل می گیرد ولی بعلت اضافه نشدن منطقه رشد بعدی بسختی می توان آن را تشخیص داد. شکل گیری باند مربوط به علامت گذاری دوم هم مشابه باند اول است و تفاوتی با هم ندارند.

    کلیدواژگان: کپور معمولی (Cyprinus carpio)، اکسی تتراسایکلین، علامت گذاری، اتولیت، رشد