نشریه مطالعات کاربردی در علوم مدیریت و توسعه
سال هفتم شماره 3 (پیاپی 37، امرداد 1401)

پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر اعتماد مشتریان به تجارت الکترونیک در شعب بانک مسکن استان همدان انجام شد. رویکرد کلی پژوهش حاضر کمی و کیفی  آمیخته بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان در زمینه تجارت الکترونیک از جمله مدیران و مسیولین بلند پایه بانک بودند. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه مشتریان شعب بانک مسکن استان همدان در سال 1397 بودند. در بخش کیفی نمونه آماری به روش در دسترس هدفمند به تعداد 16 نفر خبره انتخاب شد. در بخش کمی نمونه آماری به روش تصادفی طبقه ای براساس جدول مورگان و کرجسی به تعداد 384 نفر انتخاب شد. بعد از بررسی دقیق و موشکافانه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، عوامل موثر بر اعتماد مشتریان نسبت به تجارت الکترونیک استخراج شدند. سپس سودمند بودن عوامل استخراج شده توسط فرم نسبت روایی محتوایی  (CVR) سنجیده شد. آن گاه هر سه مرحله تکنیک دلفی صورت گرفت و عوامل شناسایی شدند. نتایج پژوهش حاکی 29 عامل اعتماد مشتریان به تجارت الکترونیک را شناسایی نمود. که چند مورد از مهترین آن به ترتیب 1) عوامل شهرت فروشنده، 2) سیاست حفظ حریم خصوصی و امنیت؛ 3) آشنایی با وب سایت؛ 4) کیفیت سایت؛ 5) وضعیت نرمال؛ 6)کیفیت اطالعات؛ 7) تضمین ساختار؛ 8) سهولت استفاده؛ 9) فراهم کردن دانش و مهارت برای مشتری؛ 10) زیرساختهای حقوقی و قانونی بود.

پژوهش حاضر به بررسی رابطه تناسب شغل- شاغل و رضایت شغلی با عملکرد کارکنان در اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان کرمان به تعداد 120 نفر می باشد، که 92 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده که پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ 0/85 تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای بررسی فرضیه های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها نشان داد بین تناسب شغل- شاغل با رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد و بین تناسب شغل- شاغل با عملکرد شغلی کارکنان رابطه وجود دارد همچنین رابطه بین رضایت شغلی با عملکرد شغلی کارکنان مورد تایید قرار گرفت.

ژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی میباشد. کارشناسان و خبرگان صنعت کاشی و سرامیک که تعداد 50 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خبرگان گردآوری شدند و با کمک تحلیل فازی و نرم افزار AHP تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در رتبه بندی معیارهای اصلی با توجه به وزن اصلی به دست آمده مشخص شد که به ترتیب شاخص های زیرساختی، اطالعاتی و ساختاری از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار بودند. در رتبه بندی معیارها به نسبت عوامل اطالعاتی با توجه به وزن اصلی به دست آمده به ترتیب شاخص های کیفیت اطالعاتی، امضای دیجیتال، رمزگذاری اطالعات، پوشش اطالعات و یکپارچگی اطالعات از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار هستند. در رتبه بندی معیارها به نسبت عوامل ساختاری با توجه به وزن اصلی به دست آمده به ترتیب شاخصهای ردیابی الگوی خرید مشتری، امکان دسترسی سریع به اطالعات، جمع آوری خودکار اطالعات، قراردادهای هوشمند و پاسخگویی سریع به مشتریان از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار بودند. در رتبه بندی معیارها به عوامل زیرساختاری با توجه به وزن اصلی به دست آمده به ترتیب شاخص های تبادل و اشتراک داده ها، شناسایی خودکار، مدیریت داده ها، احراز هویت دیجیتال و قابلیت ردیابی از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار هستند. در ادامه پیشنهادهایی برای بهبود پژوهش ارایه شدند.

هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر رهبری اخلاقی و جو سازمانی بر رضایت شغلی با میانجی آوای سازمانی است. تحقیق حاضر از نظر ماهیت محتوایی توصیفی-همبستگی  مدل معادلات ساختاری و از منظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را، 1382 نفر از معلمان ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش استان اردبیل در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. بر اساس جدول مورگان نمونهای به حجم 292 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. نتایج حاکی از اثر غیر مستقیم رهبری اخلاقی و جو سازمانی بر رضایت شغلی کارکنان به ترتیب 0/08 و 0/26 میباشد. همچنین اثر مستقیم رهبری اخلاقی و جو سازمانی بر آوای سازمانی به ترتیب 0/19 و 0/36 با مقدار تی  2/22 و  3/70  به دست آمد. با توجه به تغییر و تحولات مستمر در محیط سازمانی، و پیچیده تر شدن سازمانها، شایسته است رهبران سبک اخلاقی را در سازمانها به کاربسته و از این طریق زمینه را برای بهره مندی از ایده ها و اندیشه کارکنان فراهم آورد. سبک اخالقی و بهبود آوای سازمانی منجر به ارتقاء رضایت شغلی خواهد شد.

عنوان تحقیق، بررسی تاثیر نظارت و راهنمایی بر بهبود کیفیت یادگیری بود که آن شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول ناحیه 4 کرج، با تعداد 379 نفر  شامل دانش آموزان دختر که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی -توصیفی و از حیث روش علی–مقایسه ای قلمداد میشود که با تکیه بر اعداد و ارقام است که یافته های کمی به صورت تحلیلی و یافته های کیفی به صورت توصیفی در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. جامعه آماری مورد مطالعه دانش آموزان متوسطه اول دختر ناحیه 4 کرج میباشد که برابر است با 30000 نفر که با محاسبه ی فرمول کوکران حجم نمونه معادل 379/31 نفر محاسبه خواهد شد. در این تحقیق به منظور گردآوری اطالعات از روش کتابخانه ای استفاده شد. در مرحله دوم به منظور گردآوری داده های عددی و آماری از روش میدانی استفاده شد. بدین صورت که با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام به گردآوری اطالعات از جامعه آماری موردمطالعه شده و پس از نمره دهی به پاسخهای دریافتی داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. بدین طریق روایی پرسشنامه به تایید 10 تن از اساتید و صاحبن ظران در این حوزه رسید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ در مجموع با 0/954 به تایید رسید و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون مستقل استفاده شده است. نتایج بررسی بر روی دو گروه نشان داد که کلیه مولفه های موجود در فرضیه ها اعم از نظارت و رهبری، کیفیت یادگیری، جو مدرسه، معلم، دانش و مهارت، نگرش معلم با بهبود کیفیت یادگیری تاثیر معنادار و مثبت وجود دارد.

شهرداری ها برای ایفای هرچه بهتر این نقش کلیدی و محوری خود چارهای جز حداکثر استفاده مفید از منابع انسانی و تقویت عملکرد کارکنان خود ندارند. مدیریت دانش، یکی از موضوعات مهم در مدیریت نوین امروزه محسوب می شود. پژوهشگران بسیاری اهمیت دانش را در نایل شدن به مزیت رقابتی و حفظ آن درک کرده اند. دانش تنها دارایی شناخته شده ای است که وقتی دیگران در آن سهیم می شوند، افزایش می یابد. مدیران سازمان ها با ارزشیابی عملکرد کارکنان از یک سو ضمن شناسایی نیروهای مازاد می توانند نسبت به جابجایی، نقل و انتقال و خاتمه بخشیدن به خدمت آنان تصمیم گیری کنند و از سوی دیگر با شناسایی استعدادهای نهفته کارکنان نسبت به ارتقاء، ترفیع، انتصاب و اعطای پست های بالاتر اقدامات الزم به عمل آورند. با استفاده از ارزشیابی عملکرد، نارسایی های مهارتی و نقاط قوت و ضعف کارکنان توسط مدیران شناسایی می شود تا بر اساس آن برنامه های آموزشی برای ارتقاء علمی آنان اجرا گردد. تحقیق حاضر به صورت تحلیلی و توصیفی انجام پذیرفته و همچنین با شیوه استاللی، به منابع و متون معتبر کتابخانه ای، استنادی و... ارجاع شده است. می توان نسبت به ارزیابی عملکرد مدیران و کارکنان از الگوهای ارایه شده در تحقیق که به فرم های ارزشیابی و استفاده از کارت متوازن و نظریه داده بنیاد اشاره شده است، به عنوان نمونه موردی از نظریه داده بنیاد در پژوهش استفاده شد. یکی از مهم ترین اهداف در هر سازمان، ارتقای سطح بهره وری آن است با توجه به اینکه انسان در ایجاد بهره وری نقشی محوری دارد، بهبود عملکرد و بهسازی نیروی انسانی، نیاز انکار ناپذیر هر سازمان است و مدیریت عملکرد، ابزاری برای دستیابی به قابلیت های مدیران، کارکنان، رشد و شکوفایی برای رسیدن به اهداف سازمان، شفاف شدن نیازهای آموزشی و ارایه بازخورد الزم به آنها است.