فهرست مطالب

سراج منیر - سال سیزدهم شماره 50 (تابستان 1402)

نشریه سراج منیر
سال سیزدهم شماره 50 (تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/11/07
  • تعداد عناوین: 7
|
  • پیام عبدالملکی*، رحیم صبور صفحات 11-32

    توانایی ارواح اموات بر شنیدن و اطلاع یافتن از سخن زندگان در دنیا، ازجمله موضوعات مورد انکار وهابیت است. وهابیان برای اثبات ادعای خود به آیاتی چون إنک لا تسمع الموتی إن تدعوهم لا یسمعوا دعاءکم...(و همچنین به داستان عزیر نبی  و ماجرای بی خبری انبیا از این دنیا در زمان مرگشان، استدلال کرده اند. این در حالیست که خوانش وهابیان از آیات یادشده از دلالت این آیات بیگانه بوده و در میان عالمان مذاهب اسلامی بی سابقه است. آیه إنک لا تسمع الموتی طبق تفسیر رسول اکرم $ ربطی به ناتوانی ارواح اموات بر شنیدن ندارد، آیه إن تدعوهم لا یسمعوا دعاءکم...( مرتبط با بتان است و از محل بحث متباین است، داستان عزیر نبی% هم تنها بر این دلالت می کند که حضرت عزیر% از زمانی که مرده بود و در این دنیا نبود، چیزی به یاد نیاورد، نه اینکه چیزی نشنیده باشد، لذا نفی شنیدن نمی کند و درنهایت بی خبری انبیا به معنای نشنیدن مردگان نیست، بلکه نهایتا عدم علم را ثابت می کند و عدم علم با عدم سماع متفاوت است.

    کلیدواژگان: سماع موتی، شنیدن مردگان، وهابیت، حیات برزخی
  • سعید غلامزاده*، رحیم صبور صفحات 33-52
    وهابیان بر این باورند که استغاثه به مخلوق زنده غایب و میت و همچنین استغاثه به مخلوق زنده حاضر در امور کلان، مانند شفا خواستن، شرک در ربوبیت و عبادت است. محمد بن عبدالوهاب و هوادارانش پیوسته برای اثبات ادعایشان به برخی از آیات قرآن استدلال کرده اند، این درحالی است که این آیات با ادعای وهابیان بیگانه است. در حقیقت آیات مورد استدلال وهابیان مربوط به عبادت های «آلهه من دون الله» توسط مشرکان است. مشرکان صریحا مدعوهای خود را معبود و آلهه می خواندند، درحالی که هیچ یک از مسلمانان اهل استغاثه به هیچ وجه مستغاثان و مدعوهای خود را آلهه من دون الله ندانسته اند و نمی دانند. بنابراین تطبیق آیات مشرکان بر مسلمانان، مردود است.
    کلیدواژگان: استغاثه به غیر خدا، دعا، شرک، دلیل عقلی، دلیل نقلی
  • سید ابوالفضل حسینی پور* صفحات 53-74
    وهابیت به عنوان یکی از فرقه های فعال در دوران کنونی، نظرات خاصی در قلمرو عقل دارد. دیدگاه وهابیت درباره عقل را می توان در دو محور مورد بررسی قرار داد؛ اول، کارکرد عقل از نظر وهابیان که در فهم متون دین، از عقل استفاده می کنند؛ دوم، منبع بودن یا نبودن عقل از نظر وهابیان که محمد بن عبدالوهاب و پیروان او، حیثیت منبع بودن عقل را نپذیرفته اند. منبع بودن عقل نیز، در دو جنبه عقل نظری و عقل عملی قابل بررسی است؛ از آنجا که بسیاری از استدلال های عقلی با ظواهر برخی از دلایل نقلی، تعارض بدوی یا مستقر می یابند، وهابی ها گفته اند: آنچه با نقل تعارض کند، عقل نیست؛ بلکه وهم است که در پوشش عقل ظاهر شده و بدین ترتیب، نباید آن را عقل خواند. وهابیان تنها زمانی استدلال عقلی را صحیح می دانند که موید و موافق با نقل باشد. در حوزه عقل عملی نیز، هرچند بسیاری از آنها، حسن و قبح را عملی دانسته اند، اما هیچ گاه، نتایج و کارکردهای حسن و قبح عقلی در دیدگاه های آنان، دیده نمی شود.
    کلیدواژگان: وهابیت، عقل، عقل مستقل، عقل نظری، عقل عملی
  • احمد علی داد اسفینا* صفحات 75-104

    سخنان وهابیان درباره تاویل و مجاز یکدست نیست، بلکه همواره با نوعی از آشفته گویی و تضاد همراه است. وهابیان ابتدا وقوع هرگونه تاویل در نصوص شرعی و به تبع آن وقوع مجاز در قرآن و لغت را منکر شده اند، پس از آن دریافته اند که انکار مجاز در لغت و قرآن پیامدهای سوء و مصیبت باری در پی دارد، چراکه استعمال تمامی الفاظ قرآن در معانی حقیقی شان، به تناقض و فساد در معانی قرآن ختم می شود، بدین ترتیب برای رهایی از آثار شوم انکار مجاز، راه حل هایی را پیشنهاد کرده اند. برخی از وهابیان ایده «اسلوب در زبان عربی» و برخی دیگر «توسعه در لغت عرب» را به عنوان راه حل پیشنهاد کرده اند؛ لکن این دو راه با چند اشکال جدی همراه است. حقیقت آن است که این راه حل ها در عمل با اعتقاد به وجود مجاز، یکی است، به همین دلیل برخی از محققان معاصر وهابیت به این نتیجه رسیده اند که دعوای بین منکران و مثبتان مجاز، چیزی جز نزاع لفظی نیست و حتی برخی از وهابیان بر این نظر شده اند که مجاز به غیر از آیات صفات در دیگر آیات قرآن و لغت عرب نیز وجود دارد و حتی در برخی از موارد آیات صفات را نیز تاویل می کنند.

    کلیدواژگان: مجاز در قرآن، مجاز در لغت، چالشهای فکری وهابیت، وهابیت، اسلوب
  • حسین قاضی زاده*، علیرضا قاضی زاده صفحات 105-123

    به اعتقاد امامیه، مرگ نه تنها مانع شفاعت برای مشفوع له در حیات دنیوی نمی شود، بلکه شافعین با گستردگی و وسعت دسترسی بیشتری می توانند شفاعت مشفوع له را نزد پرودگار انجام دهند؛ چراکه تمام شرایط شفاعت به صورت کامل برای چنین امری وجود دارد؛ ازجمله زنده بودن شفیع. چنان که  قران کریم زنده بودن اولیای الهی را این گونه بیان می فرماید:)ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا  بل احیاء عند ربهم یرزقون(به یقین زمانی که زنده بودن شهدا به واسطه این آیه ثابت شد، می توان به زنده بودن انبیا و امامان معصوم(اطمینان یافت. از دیگر شروط، شنوایی شفیع بعد از مرگ است. این شرط با توجه به تراث روایی اهل بیت(قابل اثبات و تصدیق است. شرط دیگر، امکان سخن گفتن روح شفیع با خدا است. این شرط نیز به وسیله آیات متعدد قرآن اثبات شده است؛ چنان که سخن گفتن مومنین با خداوند که مشتمل بر حمد و ستایش پروردگار است، بر امکان و تحقق تکلم روح شفیع با پروردگار دلالت می کند: «وقالوا الحمد لله الذی صدقنا وعده و اورثنا الارض نتبوا من الجنه حیث نشاء  فنعم اجر العملین». بنابراین تمام شروط لازم برای وقوع شفاعت توسط روح شفیع در منابع دینی وجود دارد.

    کلیدواژگان: شفاعت، زنده بودن شفیع، قدرت شنیدن بعد از مرگ، سخن گفتن با خدا بعد از مرگ
  • مجید حیدری آذر* صفحات 125-146
    امروزه وهابیان با تاسیس قواعد نادرست در بحث بدعت، بسیاری از باورها و رفتارهای رایج در میان مسلمانان را بدعت انگا ری کرده و عالمان مذاهب اهل سنت و شیعه را متهم به بدعت گذاری می کنند. ازجمله قواعد نادرست و ابداع شده توسط وهابیان، قاعده سنت ترکیه است. براساس این قاعده آنچه مقتضی انجام دادنش در زمانه پیامبر7 و صحابه و تابعان وجود داشته و در عین حال مانعی برای انجام آن در میان نبوده و البته از سوی پیامبر7، صحابه و تابعان ترک شده باشد، انجامش بدعت و ترک آن سنت است. مخالفان وهابیت همواره این سخن را نقد کرده و بر این باورند که مجرد ترک یک فعل از سوی پیامبر7 دلیل بر حرمت و بدعی بودن آن فعل نیست؛ سایر قراین مورد ادعای وهابیان نمی تواند دلالت فعل متروک از سوی پیامبر7 را به سر حد حرمت و بدعت برساند. بدین ترتیب بسیاری از امور با وجود مقتضی و فقدان مانع، از سوی پیامبر7، صحابه و تابعان ترک شده و در عین حال از سوی عالمان مذاهب اربعه تجویز شده اند.
    کلیدواژگان: تروک پیامبر، سنت، بدعت، وهابیت
  • مجید حیدری آذر*، محمدعلی دوست صفحات 147-157

    تاریخ وهابیت بیانگر فعالیت فراگیر، مستمر و تنوع شیوه های تبلیغی وهابیان است. محمد بن عبدالوهاب از نخستین روزهای آغاز دعوت خود به موافقان و مخالفان خود در نقاط دور و نزدیک نامه می نوشت. بسیاری از نامه های محمد بن عبدالوهاب در کتاب مستقلی با عنوان «الرسایل الشخصیه» گردآوری و منتشر شده است. بعدها نامه نویسی به مخالفان به سنتی رایج در میان مفتیان و حکام وهابی مبدل شد.در این میان عبدالعزیز بن محمد بن سعود بیش از دیگر حاکمان آل سعود به مخالفان دور و نزدیک خود نامه نوشت. محتوای نامه های عبدالعزیز اعتقادی بود، او در این نامه ها حکام، علما و مردم نقاط دور دست، همچون تونس، را خطاب قرار می داد، آنان را گرفتار شرک جلی و کفر اکبر می خواند و به دین اسلام و توحید بر اساس خوانش محمد بن عبدالوهاب دعوت می کرد. برخی از این نامه ها اکنون توسط نویسندگان وهابی در کتاب هایی، همچون «الرسایل الدعویه للایمه من آل سعود فی الدوله السعودیه الاولی و الدوله السعودیه الثانیه» و همچنین «إتحاف الامه بخطابات ایمه آل سعود العامه إلی عموم الامه» انتشار یافته است.

|
  • Payam Abdolmaleki *, RAHIM SABOUR Pages 11-32

    The Wahhabis deny the hearing of the dead. They mention as witness some verses such as You cannot make the dead hear (27:80),  or If you invoke them they will not hear your invocation (35:14). And also the Wahhabis argue that according to the story of  the prophet Uzair, the prophets are not aware of this world after their death. While, this kind of interpretation is strange between Islamic scholars. But care must be taken that the first qur'anic verse is irrelevant to the hearing of the dead, and the second verse is about the idols. The prophet Uzair story shows that while he was dead he could not remember anything from this world, and it does not mean that he could not hear something. So, this story does not indicate that the dead cannot hear. And there is a difference between not knowing something and not hearing something.

    Keywords: hearing of the dead, Wahhabism, the Life of Barzakhi
  • Saeed Gholamzadeh *, RAHIM SABOUR Pages 33-52
    Wahhabis believe that supplication to an absent and dead living creature, as well as supplication to a living creature at hand, such as asking for healing, is shirk. Muhammad bin Abd al-Wahhab and his supporters have continuously argued to some verses of the Qur'anic verses to prove their claim. while it seems that these verses are irrelevant to Wahhabi's claim. In fact, the verses argued by the Wahhabis are related to the worship of " Gods other than Allah " by polytheists. The polytheists openly called their idols Gods and goddesses, while none of the Muslims who asks for intercession calls their intercessors to be God. Therefore, applying the above verses which is about polytheists to Muslims is false.
    Keywords: Supplication to Other Than God, Praying, shirk, Rational Evidence, Narrational Evidence
  • Seidabolfazl Hoseinopoor * Pages 53-74
    Wahhabism, as one of the active sects in the current era, has bizarre views in the realm of reason. Wahhabi's point of view about reason can be examined in two axes: First, the function of reason from the viewpoint of Wahhabis, using reason in understanding religious texts; Second, whether or not reason is a source of reason from the view point of Wahhabis, who Muhammad bin Abdul Wahhab and his followers did not accept the authority of reason as a source of knowledge. Being reason as a source of knowledge can also be examined in two aspects: theoretical , and practical reason; Since it may seems that many rational arguments have superficial contact with religious texts, the Wahhabists say that what conflict with religious text is not reason, Rather, it is an illusion that has appeared under the cover of reason, thus, it should not be called reason. Wahhabis consider rational reasoning correct if only it supports and agrees with the Narration and Hadith. In the field of Practical Reason, although many of them have considered goodness and ugliness in practice, but never confess to it theoretically.
    Keywords: Wahhabism, reason, Independent Reason, Theoretical reason, practical reason
  • Ahmad Alidad * Pages 75-104

    Wahhabi's standing toward metaphorical meaning is not unanimous, rather it is accompanied by some kind of confusion and contradiction. At the beginning, the Wahhabists have denied the existence of any kind of interpretation in Sharia texts and, accordingly, the permissibility of existence of any metaphorical meaning in the Qur'an. After that, they have realized that this stand will lead to bad consequences, since in some cases, the lexical meaning of the Quran words will spoil its meaning. Therefore, the Wahhabis have tried to find some solutions. Some  of them suggested the idea "style in the Arabic language" and others "development in the Arabic language" as a solution; But these two solutions have serious problems. It seems that providing these solutions is useless and it refers to accepting the metaphorical meaning, For this reason, some contemporary scholars of Wahhabism have come to the conclusion that the fight between supporters and opponents of this stance is useless, maintaining that even we can use metaphorical meaning in the verses about God's attributes and we can interpret them.

    Keywords: Wahhabism, Metaphor, The Holy Quran, language, style
  • Hosin Ghazizade *, Alireza Ghazizadeh Pages 105-123

    According to Imamiyyah, death does not prevent intercession for the alive in this world and the dead intercessors can perform intercession with a wider range. Because all of the conditions of intercession are fully available there. According to the Holy Quran all the divine saints are alive: Do not suppose those who were slain in the way of Allah to be dead; no, they are living and provided for near their Lord. Certainly, when the martyrs' existence is proven by this verse, we can be sure that the prophets and infallible Imams are still alive. Another condition is hearing of the dead after death, the narrations of Ahlobayt prove this verse. Another condition is speaking of the God with the intercessor, the following verse indicate to this: "They will say, ‘All praise belongs to Allah, who has fulfilled His promise to us and made us inheritors of the earth, that we may settle in paradise wherever we may wish!’" (39:74). So, all of the conditions of the intercession are available in the Islamic sources.

    Keywords: Intercession, Being Alive the Intercessors, the Ability of the Hearing after Death, Speaking with God after Death
  • Majid Heydari * Pages 125-146
    Nowadays, the Wahhabis considered many Islamic rules to be Heresy and accuse Shia and Sunni scholars to be heretic. One of the rules established by the Wahhabis is the "Abandoned Tradition". According to this rule what could be done at the time of the Holy Prophet but the Holy Prophet and his disciples have abandoned it, this is called "Abandoned Tradition". On the other hand, the Opponents of Wahhabism have always criticized this idea and believe that abandoning an act does not mean it is Haram. The Muslim religious leaders have not paid any attention to this Wahhabi rule.
    Keywords: Abandoned Tradition, Tradition, Heresy, Wahhabi