فهرست مطالب

مجله چشم پزشکی بینا
سال یازدهم شماره 3 (بهار 1385)

  • تاریخ انتشار: 1385/04/20
  • تعداد عناوین: 20
|
  • محمدعلی جوادی، بهرام عین الهی، علیرضا رفعیی، نسرین رفعتی، مژگان رضایی کنوی، حسین بهاروند، مرضیه ابراهیمی صفحه 275
    هدف
    ارزیابی نتایج اولیه پیوند اتولوگ یاخته های بنیادی کشت داده شده بر روی پرده آمنیون در مبتلایان به نقص کامل یک طرفه یاخته های بنیادی لیمبوس.
    روش پژوهش: مطالعه بر روی 4 چشم از 4 بیمار مبتلا به نقص کامل یک طرفه یاخته های بنیادی لیمبوس ناشی از سوختگی شیمیایی یا حرارتی انجام شد. جهت تایید نقص کامل یک طرفه یاخته های بنیادی لیمبوس، در همه موارد، ایمپرشن سیتولوژی انجام شد. از لیمبوس چشم سالم تحت بی حسی موضعی، قطعه ای برداشته و بر روی پرده آمنیون کشت داده شد. دو هفته بعد، گسترده یاخته ای به دست آمده از کشت، به روش استاندارد، در چشم معیوب پیوند گردید. بیماران به فواصل منظم بعد از عمل پیگیری شدند. در ویزیت های پی گیری، علاوه بر معاینه کامل بالینی، به ویژه عود یا پیشرفت وسکولاریزیشن، میزان کدورت قرنیه و ترمیم نقص اپی تلیومی مورد توجه قرار گرفت و تصویربرداری دیجیتالی انجام شد. در همه موارد، ایمپرشن سیتولوژی بعد از جراحی نیز انجام گردید.
    یافته ها
    بیماران بین 5 تا 13 ماه پیگیری شدند. در سه مورد کاهش کدورت و وسکولاریزیشن قرنیه به وضوح دیده شد. ایمپرشن سیتولوژی، نشان دهنده ماهیت قرنیه ای اپی تلیوم پوشاننده قرنیه در هر 3 مورد بود. تغییرات ملتحمه ای در یک با 2 قطاع قرنیه در هر سه مورد وجود داشت ولی قرنیه این 3 بیمار، آماده پیوند قرنیه جهت بازتوانی دیده بود. یک مورد با شکست مواجه شد؛ به طوری که تغییرات ملتحمه ای در کل سطح قرنیه وجود داشت. پس از جراحی، دید بیماران در همه موارد بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    پیوند اتولوگ یاخته های بنیادی کشت داده شده بر روی پرده آمنیون، به نظر، روشی موثر برای پیوند یاخته های لیمبوسی است. اظهارنظر قطعی، به پیگیری بلندمدت این بیماران و نیز نتایج طولانی مدت بعد از پیوند قرنیه نیاز دارد.
  • مصطفی سلطان سنجری، خلیل قاسمی فلاورجانی، محمد مهدی پرورش، مسعود ناصری پور، مسیح هاشمی، مهدی مدرس زاده، مرضیه نجومی صفحه 289
    هدف
    تعیین رابطه بین وجود کشش زجاجیه بر سر عصب و نورپاتی ایسکمیک قدامی غیر آرتریتی عصب بینایی (NAION).
    روش پژوهش: در این مطالعه، 83 چشم از 83 بیمار مبتلا به NAION توسط (optical coherence tomography) OCT برای یافتن چسبندگی زجاجیه به سر عصب بینایی، در حالی که از سایر قسمت های شبکیه جدا شده است (PVD ناکامل)؛ ارزیابی شدند. در بیمارانی که در OCT یافته مثبتی نداشتند؛ برای یافتن جداشدگی کامل زجاجیه (PVD کامل)، سونوگرافی B به عمل آمد.
    یافته ها
    بیماران شامل 50 مرد و 33 زن با میانگین سنی 51.9±10 سال بودند. PVD ناکامل با چسبندگی به سر عصب بینایی در 54 بیمار (65.1 درصد) با استفاده از OCT پیدا شد. سونوگرافی B در تمامی 29 بیمار دیگر، وجود PVD کامل را نشان داد.
    نتیجه گیری
    در برخی از بیماران مبتلا به NAION ممکن است کشش زجاجیه بر سر عصب بینایی در ایجاد بیماری دخیل باشد و با مختل نمودن تغذیه عروقی و جریان آکسوپلاسمی عصب، موجب بروز علایم و نشانه های NAION شود.
  • سید مرتضی انتظاری، ژاله رجوی، ندا صدیقی، نارسیس دفتریان صفحه 294
    هدف
    مقایسه اثر مقادیر بالای کورتیکواسترویید تزریقی داخل سیاهرگی با دارونما در درمان نوروپاتی ضربه ای عصب بینایی.
    روش پژوهش: در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی شده، 31 چشم از 31 بیمار که طی 7 روز اخیر دچار ضربه چشم یا سر شده بودند؛ در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران دچار اغما، چشمان دچار آسیب نفوذی و مواردی که نیاز به جراحی فشاربرداری غلاف عصب بینایی داشتند؛ وارد مطالعه نشدند. گروه درمان (16 چشم) تحت درمان با متیل پردنیزولون داخل سیاهرگی به میزان روزانه یک گرم به مدت سه روز و سپس پردنیزولون خوراکی یک میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 11 روز قرار گرفتند که به تدریج قطع شد. در گروه شاهد (15 چشم)، 50 میلی لیتر نرمال سالین هر 6 ساعت برای سه روز و دارونمای خوراکی در 11 روز بعدی تجویز گردید. وضعیت دید اصلاح شده، مارکوس گان، دیسک بینایی، شکستگی جدار اربیت و کانال بینایی بعد از یک، دو و سه روز، 2 هفته، یک و سه ماه ثتب گردید. بهبود دید به صورت افزایش حداقل 0.3 LogMAR در دید ماه سوم نسبت به دید اولیه در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    هر 31 بیمار مرد بودند. میانگین سنی بیماران 29.1±15.6 سال بود. بهبود دید بعد از سه ماه در 61.3 درصد موارد در مجموع، در 81.2 درصد موارد در گروه درمان و در 53.3 درصد موارد در گروه شاهد روی دارد ولی تفاوت دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود. بهبود دید در 48 ساعت اول با بهبود دید نهایی ارتباط مستقیم داشت (P=0.003) ولی بهبود دید نهایی با سن (P=0.06)، فاصله زمان آسیب تا شروع درمان (P=0.5)، میزان دید اولیه (P=0.06) و شکستگی دیواره های اربیت (P=0.3) ارتباط نداشت. دید نهایی، با رنگ پریدگی دیسک بینایی ارتباط معکوس داشت (P=0.002) و میزان مارکوس گان اولیه با بهبود دید ارتباط معکوس داشت (P=0.0001).
    نتیجه گیری
    کورتیکواسترویید تزریقی داخل سیاهرگی با مقدار بالا، تاثیری در درمان نوروپاتی ضربه ای عصب بینایی ندارد.
  • سید مرتضی شهشهان، محمدرضا پیمان*، حشمت الله قنبری، علیرضا پیمان صفحه 301
    هدف

    تعیین اثر کاپتوپریل بر میزان آنژیوتانسین II مایع زلالیه درافراد مبتلا به دیابتی ماکولا.
    روش پژوهش: این مطالعه با ساختار مورد- شاهدی بر روی 58 چشم از 58 بیمار کاندید جراحی آب مروارید شامل 37 فرد مبتلا به دیابت نوع II و 21 فرد غیردیابتی (گروه شاهد) انجام شد. از 37 فرد دیابتی، 16 نفر تحت درمان با کاپتوپریل قرار گرفته بودند (گروه کاپتوپریل) و بقیه از هیچ داروی مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE-I) استفاده نمی کردند (گروه غیرکاپتوپریل). نمونه های زلالیه از همه چشم ها در ابتدای جراحی آب مروارید گرفته شد. غلظت آنژیوتانسین II به روش رادیوایمونواسی مورد سنجش قرار گرفت. شدت ادم ماکولا نیز بعد از عمل جراحی، به وسیله معاینه بالنی ارزیابی گردید. از آزمون آماری Mann Whitney U test برای مقایسه میزان آنژیوتانسین II و Hb A1C بین گروه ها و از Spearman''s rank-order correlation coefficients برای یافتن رابطه بین میزان آنژیوتانسین II و شدت ادم ماکولا استفاده شد.

    یافته ها

    میزان آنژیوتانسین II مایع زلالیه در افراد دیابتی (31.0±7.3 pg/ml) به شکل معنی داری بالاتر از افراد غیردیابتی (6.28±2.8 pg/ml) بود (P<0.001). هم چنین غلظت آنژیوتانسین II مایع زلالیه در گروه کاپتوپریل (16.3±6.5 mg/ml)، پایین تر از افراد گروه غیرکاپتوپریل (45.73±9.36 mg/ml) بود (P=0.003). شدت ادم ماکولا نیز در گروه کاپتوپریل پایین تر از گروه غیرکاپتوپریل بود به طوری که 68.75 درصد موارد در گروه کاپتوپریل و 33.3 درصد موارد در گروه غیرکاپتوپریل بدون ادم ماکولا بودند (P<0.005).

    نتیجه گیری

    افزایش میزان آنژیوتانسین II در افراد دیابتی و بالاتر بودن شدت ادم دیابتی ماکولا در افرادی که ACE-I دریافت نمی کردند؛ موید نقش احتمالی آن در پاتوژنز ادم دیابتی ماکولاست. کاهش مناسب میزان آنژیوتانسین II در افراد تحت درمان با کاپتوپریل نیز می تواند ناشی از تاثیر کاپتوپریل باشد.

  • حسن رزمجو، فرزان کیان ارثی، محمدرضا خادمی، محمدرضا اخلاقی صفحه 307
    هدف
    مقایسه اثرات درمانی تجویز استرویید سیستمیک به روش کوتاه مدت و بلندمدت در درمان توکسوپلاسموز چشمی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان فیض و فارابی اصفهان طی سال های 80-1379.
    روش پژوهش: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی مقایسه ای بر روی 69 بیمار مبتلا به توکسوپلاسموز فعال چشمی دارای تظاهرات تیپیک بیماری انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که علاوه بر داروهای ضدمیکروبی، در گروه الف (33 مورد) استرویید سیستمیک کوتاه مدت 10 روزه و در گروه ب (36 مورد) استرویید سیستمیک به روش بلندمدت 6-4 هفته ای و تا پایان درمان ضدمیکروبی داده شد. بیماران به صورت هفتگی تا زمان بهبود کامل بینایی معاینه شدند. میانگین حدت بینایی، میزان یاخته های التهابی زجاجیه، اندازه ضایعه فعال شبکیه و نیز میزان فعالیت ضایعه شبکیه، بین دو گروهبا استفاده از آزمون t و Mann-Whitney مقایسه شدند.
    یافته ها
    بیماران به دو گروه از نظر سن، جنس، چشم مبتلا و محل ضایعه و نیز از نظر میانگین حدت بینایی برحسب لوگمار، قبل از درمان (گروه الف: 0.24±0.6، گروه ب: 0.28±0.07، و P=0.43) و بعد از درمان (گروه الف: 0.11±0.08، گروه ب: 0.06±0.07 و P=0.09)، میانگین تعداد یاخته های التهابی زجاجیه قبل از درمان (گروه الف: 1.8±0.56، گروه ب: 1.9±0.60 و P=0.45) و بعد از درمان (گروه الف: 1.5±0.65، گروه ب: 1.5±0.5 و P=0.94) و میانگین اندازه ضایعات شبکیه برحسب قطر دیسک (DD) قبل از درمان (گروه الف: 0.94±0.37 DD، گروه ب: 1.03±0.37 DD و P=0.49) و بعد از درمان (گروه الف: 0.94±0.44 DD، گروه ب: 1.12±0.38 DD و P=0.41) تفاوت آماری معنی داری نداشتند. میزان فعالیت ضایعه شبکیه نیز قبل (گروه الف: 34 ضایعه فعال و 2 ضایعه در حال بهبود، گروه ب: 33 ضایعه فعال و P=0.17) و بعد از درمان (گروه الف: یک ضایعه فعال، 10 ضایعه در حال بهبود، 24 ضایعه غیرفعال و یک مورد اسکار؛ گروه ب: 8 ضایعه در حال بهبود، 23 ضایعه غیرفعال و 3 مورد اسکار و P=0.33) در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    بین اثرات درمانی تجویز استرویید سیستمیک به روش کوتاه مدت (10 روزه) و بلندمدت (6-4 هفته ای) در درمان توکسوپلاسموز چشمی، تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. لذا توصیه می شود که مطالعه ای جهت تایید همسان بودن این دو روش انجام گردد
  • سیامک اکبرزاده، مرتضی سمواتی، علیرضا رحیمی صفحه 313
    هدف
    ارزیابی نقش اضطراب در بروز یووییت قدامی حاد ایدیوپاتیک.
    روش پژوهش: در این مطالعه مورد- شاهدی، سه گروه شامل 30 بیمار مبتلا به یووییت قدامی، 30 بیمار به کونژنکتیویت و 30 فرد سالم به عنوان گروه شاهد، با استفاده از مصاحبه بالینی ساختارمند و آزمون اضطراب زونگ (Zung) از نظر وضعیت اضطراب مورد بررسی قرار گرفتند. از آزمون های t و مربع کای در تحلیل آماری استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین اضطراب در مبتلایان به یووییت قدامی 37.5، در مبتلایان به کونژنکتیویت 33.5 و در گروه شاهد 33.5 بود که در مبتلایان به یووییت قدامی در مقایسه با دو گروه دیگر به طور معنی داری بالاتر بود. در 23 درصد از مبتلایان به یووییت و 7 درصد از مبتلایان به کونژنکتیویت، اضطراب بسیار شدید و در 17 درصد از افراد گروه شاهد، اضطراب شدید وجود داشت. هم چنین 77 درصد از مبتلایان به یووییت، 70 درصد از مبتلایان به کونژنکتیویت و 83 درصد از افراد گروه شاهد متاهل بودند و درصد مردان در این سه گروه به ترتیب 60 درصد، 53 درصد و 57 درصد بود. میانگین سنی مبتلایان به یووییت 42.6 سال، مبتلایان به کونژنکتیویت 33.6 سال و گروه شاهد 31.1 سال بود که تفاوت بین میانگین سنی گروه ها معنی دار بود (P<0.01، F=3.09).
    نتیجه گیری
    یافته های ما نیز موید این نظریه اند که اضطراب می تواند در بروز یووییت قدامی حاد ایدیوپاتیک موثر باشد.
  • عباس باقری، محمد ابریشمی، حسین سالور سلطان، مریم آل طه صفحه 318
    هدف
    مقایسه نتایج دو روش مختلف اسلینگ پلک فوقانی با استفاده از فاشیا لاتا در اصلاح افتادگی مادرزادی پلک.
    روش پژوهش: تحقیق به روش کارآزمایی بالینی تصادفی شده انجام پذیرفت و بیماران مبتلا به افتادگی مادرزادی یک طرفه (8 بیمار) و دو طرفه (11 بیمار) پلک، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. فاشیا لاتا در یک گروه به صورت دو مثلثی (double triangle) و در گروه دیگر به صورت تک مثلثی (single triangle) جهت اسلینگ به کار گرفته شد. داده ها با آزمون های t زوج (در هر گروه) و t نمونه های مستقل (بین دو گروه) مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    دو گروه از نظر سن و جنس، تفاوت آماری معنی داری نداشتند. شکاف پلکی در گروه دو مثلثی به طور متوسط 4.35±2.32 میلی متر و در گروه تک مثلثی 4.36±1.89 میلی متر افزایش یافته بود. میزان تغییر در شکاف پلکی بعد از جراحی نسبت به قبل از جراحی در هر دو گروه از نظر آماری معنی دار بود (p=0.00) ولی در دو گروه نسبت به هم، تفاوت آماری معنی داری نداشت (p=0.576). عوارض کوتاه مدت شامل خراش قرنیه (نقص اپی تلیومی قرنیه، PEE)، انتروپیون و عوارض بلندمدت شامل کم اصلاحی (undercorrection) و بیش اصلاحی (overcorrection) به یک نسبت در دو گروه مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    در افتادگی مادرزادی پلک می توان اسلینگ به روش تک مثلثی با فاشیا لاتا را جایگزین روش دومثلثی کرد.
  • احمد یزدانی سیامک زراعی قنواتی صفحه 326
    هدف
    ارزیابی تظاهرات بالینی و نتایج درمان جراحی در بیماران مبتلا به فلج مادرزادی و یک طرفه ماهیچه های بالابرنده چشم (double elevator palsy).
    روش پژوهش: در این مجموعه موارد مداخله ای غیرمقایسه ای، 27 بیمار مبتلا به فلج مادرزادی و یک طرفه ماهیچه های بالابرنده چشم، تحت بررسی قرار گرفتند. در همه بیماران، قبل و بعد از جراحی، معاینه کامل چشم پزشکی انجام شد. برای اصلاح هایپوتروپی، محدودیت بالا رفتن چشم و افتادگی کاذب پلک، از اعمال جراحی نپ (knapp) یا کالاهان (Callahan) با یا بدون رسس (recess) ماهیچه راست تحتانی استفاده شد. برای درمان افتادگی حقیقی پلک، عمل رزکشن لواتور و عمل اسلینگ (brow suspension) انجام گردید. عمل حذف (excision) لواتور همراه با اسلینگ، در مواردی انجام شد که دچار پدیده مارکوس گان (Marcus Gunn jaw winking syndrome) در همان چشم بودند. اصلاح استرابیسم افقی، بلفاروپلاستی و زد- پلاستی مضاعف (double Z pasty) برای اصلاح اپیکانتوس نیز در برخی از بیماران صورت گرفت.
    یافته ها
    بیماران شامل 12 مرد و 15 زن بودند. متوسط سن هنگام مراجعه 13±10 سال بود. بیماری در 2 مورد خانوادگی و در بقیه موارد تک گیر (اسپورادیک) بود. نوع خانوادگی بیماری به طور مشخص در دو نفر از اعضای یک خانواده مشاهده گردید. همه بیماران محدودیت حرکت در نگاه بالا داشتند. بیماران در 81.5 درصد موارد از افتادگی پلک (حقیقی یا کاذب) طرف مبتلا شکایت داشتند. هایپوتروپی با درجات مختلف در 74.1 درصد موارد وجود داشت. چهار بیمار (14.8 درصد) ازوتروپی و 5 بیمار (18.5 درصد) اگزوتروپی نیز داشتند. پدیده بلز (Bell''s phenomenon) در 15 بیمار (55.6 درصد) از بین رفته بود و در 6 بیمار (22.2 درصد)، همراهی پدیده مارکوس گان دیده شد. شش بیمار تحت عمل نپ و 4 بیمار تحت عمل کالاهان قرار گرفتند. در 9 بیمار، رزکشن لواتور و در 8 بیمار عمل اسلینگ انجام گردید. در 3 بیمار، عمل رزکشن لواتور همراه با اسلینگ و در یک بیمار فقط رزکشن لواتور انجام شد. در 8 مورد از 10 بیماری که تحت عمل نپ یا کالاهان قرار گرفته بودند؛ هایپوتروپی در نگاه اولیه برطرف شد و حرکات رو به بالای چشم در مجموع، به طور متوسط 25±15 پریزم دیوپتر تقویت گردید. جراحی اصلاح افتادگی پلک در همه بیماران از نظر اصلاح وضعیت ظاهری، اصلاح موقعیت غیرطبیعی سر و بازکردن مسیر بینایی، موفقیت آمیز بود. بررسی از نظر ایسکمی سگمان قدامی، در مدت حداقل یک سال پی گیری، در همه بیماران منفی بود.
    نتیجه گیری
    افتادگی پلک و هایپوتروپی از تظاهرات اصلی و علت مراجعه اکثر مبتلایان به فلج ماهیچه های بالابرنده چشم می باشند. اعمال جراحی کالاهان و نپ با یا بدون رسس ماهیچه راست تحتانی، در بهبود هایپوتروپی و بالا رفتن چشم بسیار موثرند ولی باید قبل از اصلاح افتادگی پلک، در نظر گرفته شوند.
  • حسن سالور*، مریم آل طه صفحه 335
    هدف

    ارزیاب ی نقش درمانی پرده آمنیون در درمان دیستیکیازیس مادرزادی.
    روش پ ژوهش: این مجموعه موارد مداخله ای بر روی 16 پلک مبتلا به دیستیکیازیس مادرزادی از 5 بیمار انجام شد. در همه موارد، لاملای خلفی پلک به ارتفاع 3 میلی متر همراه با مژه های اضافی برداشته شد و به جای آن یک قطعه پیوند پرده آمنیون در محل، بخیه گردید.

    یافته ها

    همه بیماران مذکر بودند و سن بیماران بین 2 تا 42 سال بود. بیماران به مدت 6 تا 29 ماه (متوسط 17 ماه) پی گیری شدند. وضعیت قرارگیری لبه پلک بعد از جراحی در طول مدت پی گیری، طبیعی بود. تنها عارضه قابل توجهی که در 3-2 هفته بعد از جراحی مشاهده شد؛ بروز علایم تحریکی در چشم به علت خشکی چشم ها بود که با درمان دارویی کنترل گردید. در 3 مورد (18.8 درصد) خارج از محدوده پیوند و در 2 مورد (12.5 درصد) درون محدوده پیوند، مژه اضافی رشد نمود که با لیزر علایم درمان شدند.

    نتیجه گیری

    پیوند پرده آمنیون، روشی مناسب و با حداقل عوارض برای درمان دیستیکیازیس مادرزادی می باشد.

  • حسین سالور*، فرهاد ادهمی مقدم، مرضیه پور جعفری صفحه 340
    هدف

    تعیین شیوع انواع افتادگی پلک براساس سبب شناسی، دموگرافی، روش جراحی و عوارض پس از عمل در مراجعه کنندگان به واحد چشم پزشکی بیمارستان لبافی نژاد تهران طی سال های 82-1378.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی پرونده 233 بیمار که با تشخیص اولیه افتادگی پلک طی سال های مزبور به واحد چشم پزشکی بیمارستان لبافی نژاد تهران مراجعه کرده بودند؛ صورت پذیرفت.

    یافته ها

    میانگین سنی بیماران 18.7±12.8 سال بود و نسبت زنان و مردان برابر بود. در 3.4 درصد (8 نفر) سابقه خانوادگی افتادگی پلک وجود داشت. افتادگی پلک در 85 درصد موارد یک طرفه، در 15 درصد موارد دو طرفه، در 79 درصد موارد مادرزادی و در 21 درصد موارد اکتسابی بود. بیماران در 19 درصد موارد دچار تنبلی چشم و در 7 درصد موارد دچار استرابیسم بودند.

    نتیجه گیری

    اغلب موارد افتادگی پلک از نوع مادرزادی هستند؛ بنابراین غربالگری کودکان از نظر افتادگی پلک و درمان کودکان مبتلا، به منظور جلوگیری از بروز تنبلی چشم، امری ضروری است.

  • حیدر امینی، یدالله اسلامی، محمدرضا رزاقی نژاد*، مریم خردیژوه صفحه 346
    هدف

    تعیین نتایج و عوارض حاصل از کارگذاری شانت مولتنو (Molteno) تک صفحه ای در چشم های مبتلا به گلوکوم.
    روش پژوهش: این مطالعه بر روی پرونده بیمارانی انجام شد که طی سال های 1379-1374 در بیمارستان فارابی تهران تحت عمل جراحی کارگذاری شانت مولتنو تک صفحه ای قرار گرفته و حداقل 18 ماه پس از عمل پی گیری شده بودند. موفقیت عمل براساس فشار داخل چشمی (IOP) به موفقیت کامل (IOP£21 mmHg بدون مصرف دارو) و موفقیت نسبی (IOP£21 mmHg با مصرف دارو) تقسیم گردید. مجموع موفقیت کامل و نسبی، موفقیت کلی در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این مطالعه، 36 چشم از 35 بیمار شامل 20 مرد و 15 زن با میانگین سنی 29.7±25.3 (محدوده 77-3 سال) بررسی شدند. میانگین IOP با مصرف 2.3±0.8 دارو، 34.48±10.39 میلی متر جیوه بود که بعد از به طور میانگین 32.83±16.14 ماه به 17.97±7.63 میلی متر با مصرف 1.9±1.2 دارو کاهش یافت (P<0.0001). در پایان مدت پی گیری، میزان موفقیت کامل 19.4 درصد، موفقیت نسبی 55.6 درصد و موفقیت کلی 75 درصد بود. حدت بینایی در 10 چشم (27.8 درصد) به میزان یک خط یا بیش تر، افزایش و در 8 چشم (22.2 درصد) به میزان یک خط یا بیش تر کاهش یافت و در 18 چشم (50 درصد) تغییری نداشت. در یکی از چشم ها، IOP به صفر رسید و در نهایت دید بیمار از دست رفت. در 20 چشم (55.6 درصد) عارضه هایی هم چون انکپسوله شدن (27.8 درصد)، تماس لوله با عنبیه (11.2 درصد)، تحت (flat) شدن اتاق قدامی (8.4 درصد)، تماس لوله با قرنیه (5.6 درصد) و جداشدگی شبکیه، تماس لوله با عدسی و انسداد لوله، هر کدام یک مورد (2.8 درصد) رخ داد.

    نتیجه گیری

    کارگذاری شانت مولتنو تک صفحه ای در مواردی از گلوکوم که احتمال موفقیت عمل ترابکولکتومی پایین است؛ مفید می باشد و در درصد زیادی از موارد می تواند فشار داخل چشمی را کنترل کند. به علت بروز عوارض، لازم است که بیماران، پس از عمل پی گیری شوند تا عوارض، در صورت بروز، درمان گردند.

  • میترا زمانی، محمود رضا پناهی بزاز، سید جواد موسویان، آزاده ساکی صفحه 352
    هدف
    ارزیابی توانایی پیش بینی پیامد بینایی بعد از جراحی پیوند نفوذی قرنیه براساس عوامل قبل از عمل در بیماران مبتلا به ادم قرنیه توام با آفاکی و سودوفاکی بعد از جراحی آب مروارید.
    روش پژوهش: این بررسی بر روی پرونده 34 چشم از 34 بیمار انجام شد که بین سال های 1383-1373 در اهواز، به علت آفاکی یا سودوفاکی بعد از جراحی آب مروارید، تحت جراحی پیوند قرنیه قرار گرفته بودند. متغیرهای سن، جنس، روش کارگذاری لنز داخل چشمی (IOL)، وقوع عارضه خروج زجاجیه حین جراحی آب مروارید، فاصله زمانی بین جراحی آب مروارید و پیوند قرنیه، سابقه گلوکوم یا افزایش فشار داخل چشمی (IOP) قبل از جراحی پیوند قرنیه بررسی شدند و نقش هر یک از آن ها در پیش بینی پیامد بینایی بعد از جراحی پیوند قرنیه با محاسبه نسبت شانس (OR) و فاصله اطمینان 95 درصد (CI95%) و استفاده از روش تحلیل رگرشن لوجستیک (logistic regression analysis) ارزیابی شد.
    یافته ها
    متوسط پی گیری در این بیماران 23.6 ماه بود. در نهایت 17 بیمار (50 درصد) دید 20.200 یا بهتر به دست آوردند. قوی ترین متغیرها در پیش بینی پیامد بینایی، فاصله زمانی بین آب مروارید و پیوند قرنیه کم تر از 20 ماه (P=0.008، OR:3.50، CI95%:0.48-31.18)، آفاکی (P=0.027، OR=4.29، CI95%:0.36-114.8)، نداشتن سابقه گلوکوم یا افزایش فشار چشم قبل از جراحی پیوند قرنیه (P=0.020، OR=3.75، CI95%:0.71-21.41) بودند.
    نتیجه گیری
    در بیماران مبتلا به ادم قرنیه توام با آفاکی و پسودوفاکی، فاصله زمانی کوتاه تر بین جراحی آب مروارید و پیوند قرنیه، نداشتن سابقه گلوکوم یا افزایش فشار داخل چشمی قبل از جراحی پیوند قرنیه و آفاکی، با پیامد بینایی بهتری همراهند.
  • محمودرضا پناهی بزاز، فریده شریفی پور، میترا زمانی صفحه 357
    هدف
    ارزیابی نمای بالینی و نتایج بینایی جراحی آب مروارید در کودکان مبتلا به آب مروارید مادرزادی با نقص کپسول خلفی عدسی یا (pre-existing posterior capsule defects) PPCD.
    روش پژوهش: این بررسی بر روی پرونده های 14 چشم از 7 کودک انجام شد که با تشخیص آب مروارید مادرزادی و PPCD تحت عمل جراحی لنزکتومی و ویترکتومی قدامی قرار گرفته بودند. ضایعه عدسی تحت شرایط مردمک کاملا باز و با توجه به یافته های موجود در نمای عدسی دچار آب مروارید تشخیص داده شد. نتایج بینایی و عوارض احتمالی در این چشم ها مورد بررسی قرار گرفت. ثبت تصویر ویدیویی و تبدیل آن به عکس در 3 چشم از 3 بیمار میسر گردید.
    یافته ها
    بیماران شامل 2 دختر و 5 پسر با متوسط سنی 11.4±4.1 ماه (18-6 ماه) و همگی دچار آب مروارید دو طرفه بودند. در هنگام عمل جراحی، آب مروارید در 4 چشم (2 بیمار) به صورت کامل و در 10 چشم (5 بیمار) به صورت غیرکامل وجود داشت. نمای بالینی PPCD به صورت یک بیضی افقی یا مایل با اندازه تقریبی 4.5-5 میلی متر و همراه با لبه های فیبروزه به پهنای تقریبی یک میلی متر بود و قشر و هسته جنینی عدسی به صورت توده سفید ابر مانندی در جلوی نقص کپسولی دیده می شد. در یک بیمار (دو چشم)، لنز داخل چشمی کار گذاشته شد و در 6 بیمار دیگر (12 چشم) از عینک برای اصلاح آفاکی استفاده گردید. عارضه حین عمل جراحی، محدود به جا به جایی هسته جنینی بسیار نرم به داخل زجاجیه بود که با موفقیت با ویترکتومی قدامی برداشته شد. متوسط پی گیری در این بیماران 12.1±7.1 ماه بود. محور بینایی در همه بیماران، در طول مدت پی گیری، شفاف باقی ماند. در هیچ یک از بیماران، اختلالات ساختمانی در سایر بخش های چشم و نیز هیچ گونه اختلال در سایر قسمت های بدن مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    آب مروارید مادرزادی می تواند همراه با نقص کپسول خلفی عدسی باشد که تاکنون علتی برای آن شناخته نشده است. تشخیص قبل از عمل و مراقبت از جا به جایی هسته جنینی و یا قشر عدسی به داخل زجاجیه، می تواند از بروز عوارض احتمالی جلوگیری نماید.
  • محمدعلی جوادی، نادر نصیری، حسین سالور، عباس باقری، فرید کریمیان، محمدرضا جعفری نسب، امیر فرامرزی صفحه 362
    هدف
    گزارش نتایج عمل جراحی کراتوپروستزیس (KPS: keratoprosthesis) که طی سال های 82-1374 در مرکز پزشکی دکتر لبافی نژاد انجام شدند.
    روش پژوهش: در این مجموعه موارد مداخله ای که براساس پرونده های بیمارستانی انجام شد؛ 29 چشم از 27 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج و عوارض عمل ارزیابی شدند.
    یافته ها
    بیماران شامل 22 مرد و 5 زن بودند. میانگین مدت پی گیری 6 سال (2 تا 9 سال) بود. در 2 بیمار، هر دو چشم (با فاصله زمانی) تحت KPS قرار گرفته بودند. در 13 مورد چشم راست و در 16 مورد چشم چپ تحت عمل قرار گرفت. تشخیص ها شامل سوختگی شیمیایی (17 مورد)، سندرم استیون- جانسون (3 مورد)، پمفیگویید سیکاتریسی چشم (7 مورد) و پیوند مکرر قرنیه و اسکار ناشی از زخم قرنیه قدیمی (هر کدام یک مورد) بودند. دید بیماران در چشم مورد عمل، در تمام موارد در حد حرکت دست (HM) یا درک نور (LP) و در چشم مقابل در حد عدم درک نور (NLP)، HM و یا LP بود. پروتزهای مورد استفاده شامل نوع Girard (20 مورد)، Tibiakeratoprosthesis (3 مورد)، Dohlman نوع I، Dohlman نوع II و Pintucci (هر کدام دو مورد) بودند. دید بعد از عمل (بعد از برداشتن مخاط روی لنتیکول) در 21 مورد (72.4 درصد) نسبت به قبل از جراحی افزایش یافت که در 66.7 درصد این موارد، عوارض جانبی عمده شامل اندوفتالمیت باکتریایی (42.9 درصد)، جداشدگی شبکیه (28.6 درصد)، گلوکوم غیرقابل کنترل (21.4 درصد) و خروج خودبه خود لنتیکول (7.1 درصد) روی داد.
    نتیجه گیری
    گرچه نتایج KPS در کوتاه مدت، امیدوارکننده اند اما پیش آگهی در پی گیری بلندمدت، به دلیل عوارض خطیری مانند اندوفتالمیت باکتریایی، جداشدگی شبکیه و... وخیم می باشد و بهتر است به عنوان آخرین راه درمان و در صورتی که سایر اقدامات درمانی مانند پیوند قرنیه و پیوند یاخته های بنیادی موفق نباشند؛ مورد استفاده قرار گیرد.
  • محمدعلی جوادی، امیر فرامرزی صفحه 369
    بیماری های آلرژیک بسیار شایعند و 15 درصد جمعیت جهان به آن مبتلا هستند. در بسیاری از این افراد، چشم نیز درگیر است و این درگیری از کونژنکتیویت آلرژیک خفیف تا التهاب مزمن و شدید با درگیری قرنیه و کاهش دید متفاوت است. به دلیل ماهیت مزمن این بیماری ها، اکثر بیماران دارای نسخه های زیادی از چشم پزشکان متعدد هستند. هدف از این مطالعه مروری، تشریح این بیماری ها با تاکید بر روی بیماری زایی و درمان می باشد. مقالات انگلیسی زبان موجود در مدلاین از سال 1965 تا سال 2006 میلادی، با استفاده از واژه های کلیدی allergic conjunctivitis، vernal cojunctivitis، atopic conjunctivitis و giant papilla، جستجو شدند و به مباحث مربوط به بیماری زایی و درمان، با تفصیل بیش تری پرداخته شد. با توجه به ماهیت خوش خیم ولی مزمن اغلب این بیماری ها، توجیه بیماران و یا والدین آنها بسیار مهم است. در غیر این صورت امکان ایجاد عوارض ناشی از مصرف مداوم داروهایی مانند قطره های استرویید وجود دارد. در ابتدا، اقدامات محافظه کارانه و استفاده از داروهایی با حداقل عوارض مانند تثبیت کننده های ماست سل توصیه می شود. اعمال جراحی مانند پیوند قرنیه در این بیماران بایستی پس از کاهش شدت بیماری صورت پذیرند.
  • محمد ابریشمی، مریم آل طه، حسین سالور سلطان، عباس باقری صفحه 391
    هدف
    معرفی یک مورد لنفوم کیسه اشکی که با علایم انسداد مجرای اشکی تظاهر نمود.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 35 ساله ای است که با شکایت از ظهور توده بدون درد در ناحیه کیسه اشکی به دنبال جراحی داکریوسیستورینوستومی در 6 ماه قبل و بزرگ شدن غدد لنفاوی گردنی به بیمارستان لبافی نژاد مراجعه نموده است. در بررسی بافت شناسی از نمونه برداشته شده از غده لنفاوی و توده ناحیه کیسه اشکی، تشخیص لنفوم از نوع large B cell داده شد و بیمار تحت پرتودرمانی و شیمی درمانی قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    در موارد انسداد مجرای اشکی، به غیر از علل شایع، تومورهای کیسه اشکی رانیز باید مدنظر قرار داد.
  • فرزانه قاسم زاده، حسین علی شهریاری صفحه 397
    هدف
    معرفی سه بیمار مبتلا به سندرم شبکیه لکه لکه خوش خیم (benign flecked retina syndrome) با نمای فوندوس شبیه به بیماری فوندوس آلبیپانکتتوس بدون شب کوری و دارای زمان طبیعی تطابق در تاریکی در الکترورتینوگرافی (ERG) که به مدت 9 سال پی گیری شدند.
    معرفی بیمار: خانمی 19 ساله و دانشجو در سال 1374 با شکایت سردرد در هنگام مطالعه به کلینیک چشم الزهرا (س) زاهدان مراجعه نمود که در معاینه، دید هر دو چشم 10.10 و همه معاینات سگمان قدامی در حد طبیعی بودند. در معاینه فوندوس، ضایعات سفیدرنگ کوچک متعدد در تمام فوندوس به استثنای ناحیه ماکولای دو چشم مشهود بود و نمای کاملا تیپیک فوندوس آلبیپانکتتوس را داشت ولی بیمار شب کوری نداشت و آنژیوگرافی با فلورسین، نمای طبیعی داشت و در ERG به عمل آمده، زمان تطابق در تاریکی، طبیعی بود. در پی گیری 19 ساله نیز هیچ تغییری در دید بیمار، میدان بینایی و بررسی های الکتروفیزیولوژیک شبکیه ایجاد نشد. در ضمن، دو تن از خویشاوندان درجه یک بیمار نیز از نظر نمای فوندوس و دیگر معاینات، کاملا مشابه ایشان بودند که قویا منشا ژنتیکی بیماری را مطرح می کند.
    نتیجه گیری
    با این که فوندوس آلبیپانکتتوس از دسته بیماری های (congenital stationary night blindness) CSNB است و شب کوری مادرزادی یکی از موارد تشخیصی در این بیماری است؛ بیماران ما نمای کاملا تیپیک فوندوس آلبیپانکتتوس را داشتند ولی شب کوری و دوره تطابق تاریکی طولانی نداشتند که این دو مورد، سندرم شبکیه لکه لکه خوش خیم را از فوندوس آلبیپانکتتوس جدا می کند. پی گیری طولانی مدت بیمار نیز قویا مطرح کننده سندرم اخیر است.
  • مصطفی سلطان سنجری، محمد مهدی پرورش، کامرون فرخ پارسا صفحه 403
    هدف
    معرفی دو بیمار مبتلا به آب مروارید قطره روغنی (oil-drop) و ارایه نحوه تشخیص بیماری و اجتناب از انجام بررسی های غیرضروری.
    معرفی بیماران: دو بیمار زن (یکی 46 و دیگری 56 ساله) که به خاطر کاهش دید با علت نامشخص و معاینات چشمی طبیعی مورد ارزیابی های پارکلینیک متعدد از جمله CT-scan، MRI، (visual evoked potential) VEP و ERG (electroretinogram) قرار گرفته بودند؛ بررسی شدند و در نهایت با استفاده از معاینات تشخیصی ساده مثل بازتاب قرمز (red reflex)، بازتاب رتینوسکوپی، صفحه سوراخ دار (pinhole) و ویزوسکوپ، تشخیص آب مروارید نامحسوس یا قطره روغنی برای آنها گذاشته شد.
    نتیجه گیری
    در موارد کاهش دید تدریجی با علت نامشخص بدون RAPD و دارای دید رنگ طبیعی، باید به فکر آب مروارید نامحسوس بود و با کمک معاینات دقیق تر و بررسی بازتاب قرمز و بازتاب رتینوسکوپی و به وسیله ویزوسکوپی به تشخیص درست رسید.
  • مسعود سهیلیان صفحه 406
    معرفی بیمار: دختر 15 ساله دانش آموزی، به دلیل کاهش تدریجی دید هر دو چشم از 9 سالگی مراجعه نمود. حدت بینایی در چشم راست، شمارش انگشتان از 1.5 متری و در چشم چپ، شمارش انگشتان از یک متری بود. در معاینه خارجی، حرکات چشم ها طبیعی بودند. در معاینه با اسلیت لمپ، کدورت منتشر و افزایش ضخامت قرنیه دیده شد. فشار داخل چشمی در هر دو چشم طبیعی بود. معاینه فوندوسکوپی مقدور نبود. آزمون های ERG (الکترورتینوگرافی) و VEP (پتانسیل برانگیخته بینایی) در هر دو چشم، طبیعی بودند. پدر و مادر بیمار، خویشاوندند و پسردایی وی نیز به این بیماری دچار است. کارکرد هوشی بیمار طبیعی است. در معاینه فیزیکی، کوتولگی واضح (قد 105 سانتی متر)، مفاصل دیسپلاستیک لگن، ژنو والگوم، هیدروسفالی، گردن کوتاه، صورت زمخت، ابروهای برجسته، لب های هایپرپلاستیک، هپاتواسپلنومگالی، مفاصل سفت و نارسایی دریچه های آئورت و میترال مشهود بود.
  • مریم آل طه، محمد پاک روان صفحه 410
    معرفی بیمار: مرد 38 ساله ای با شکایت از کاهش تتدریجی دید چشم راست طی 6 ماه گذشته مراجعه نمود. وی سابقه ابتلا به لنفومای سینوس های ماگزیلاری و اتمویی را در 2 سال قبل داشت که بعد از جراحی بر روی سینوس های مبتلا و نمونه برداری، تحت شیمی درمانی و پرتودرمانی قرار گرفته بود. هنگام مراجعه، چشم راست بیمار فاقد درک نور (NLP) و دید چشم چپ 20.20 بود. APD (نقص آوران مردمکی) در چشم راست 4+ بود. به جز سر عصب بینایی چشم راست که آتروفی 4+ داشت، معاینه بخش های دیگر هر دو چشم در حد طبیعی بود.
|
  • Javadi Ma, Einollahi B., Baradaran Rafiei Ar, Baharvand H., Ebrahimi M., Rafati N., Rezaei Kanavi, M Page 275
    Purpose
    To report the early results of transplantation of autologous limbal stem cell cultivated on amniotic membrane in total limbal stem cell deficiency.
    Methods
    Four eye of 4 patients with total unilateral stem cell deficiency secondary to severe chemical or thermal burn were included. Stem cell deficiency was confirmed with impression cytology in all cases. Under topical anesthesia, a small limbal sector (11 mm) was removed from the sound eye and cultivated on amniotic membrane. Cell expansions were transplanted to the affected eye 2 weeks later. Patients were regularly followed up. At each follow-up visit, a complete eye examination with special attention to recurrence or regression of vascularization, corneal opacification, and healing of epithelial defect was performed. Digital imaging was performed at each follow-up visit. Impression cytology was repeated in all cases after surgery.
    Results
    The patients were followed for 5-13 months. Decrease in corneal opacification and vascularization was obvious in 3 cases, in which the surface of the cornea was covered with corneal epithelium. Sectoral conjunctivalization was evident in these 3 cases, but their corneas were ready for corneal transplantation. The procedure failed in one case with total corneal conjunctivalization. Visual acuity improved in all cases.
    Conclusion
    Autologous cultivated stem cell transplantation on amniotic membrane seems to be an effective way for stem cell transplantation. More definite judgment needs longer follow-up together with long-term results of corneal transplantation in these patients.
    Keywords: limbal stem cell deficiency, amniotic membrane, cultivated stem cell transplantation, ex vivo expansion
  • Soltan Sanjari M., Ghasemi Falavarjani K., Parvaresh Mm, Modarreszadeh M., Naseripour M., Hashemi M., Nojomi M Page 289
    Purpose
    To describe the association between optic disc traction and non-arteritic anterior ischemic optic neuropathy (NAION).
    Methods
    Eighty three eyes of 83 patients with NAION were evaluated by optical coherence tomography (OCT) for detecting vitreous adhesion to the optic nerve head with separation from adjacent retina (partial posterior vitreous detachment). Those who were negative for such adhesion underwent ultrasonography to detect complete PVD.
    Results
    Fifty male and 33 female subjects with mean age of 51.9 ± 10 yr were studied. Partial PVD with optic nerve head adhesion was found in 54 patients (65.1%) using OCT. Ultrasonography found complete PVD in all eyes with optically empty spaces in OCT.
    Conclusion
    Vitreous traction on optic nerve head from PVD may play a causative role in some cases of NAION. This traction may impair vascular supply and axoplasmic flow leading to signs and symptoms of NAION.
    Keywords: vitreopapillary traction, nonarteritic anterior ischemic optic neuropathy (NAION), optical coherence tomography (OCT)
  • Entezari M., Rajavi J., Sedighi N., Daftarian N Page 294
    Purpose
    To compare the effect of high dose intravenous corticosteroid therapy with placebo in the treatment of recent traumatic optic neuropathy (TON).
    Methods
    In a double masked-placebo controlled clinical trial, 31 eyes of 31 patients were randomly assigned into two groups. Only patients with history of ophthalmic or head trauma within the past 7 days were included. Unconscious patients, those with penetrating ocular injury, and candidates for decompression surgery were excluded. The treatment group (16 eyes) received 1 gr methylprednisolone intravenously for 3 days followed by 1 mg/kg prednisolone orally for 11 days. The placebo group (15 eyes) received 50 ml normal saline intravenously every 6 hours for 3 days. Visual improvement was defined as increase of at least 0.3 LogMAR visual acuity after 3 months.
    Results
    Visual improvement was achieved in 68.8% of the treatment group and 53.3% of the placebo group (P=0.1). Visual improvement in the first 48 hours was correlated with final visual acuity (P=0.03) but final visual acuity was not significantly correlated with age (P=0.06), interval from trauma to treatment (P=0.5), and initial visual acuity (P=0.06).
    Conclusion
    In patients with recent TON, high-dose intravenous corticosteroids and placebo are comparable in terms of improvement in visual acuity.
    Keywords: traumatic optic neuropathy (TON), corticosteroid
  • Shahshahan M., Peyman M., Ghanbari H., Peyman A Page 301
    Purpose

    To determine whether angiotensin II levels in aqueous humor is related to diabetes mellitus and to evaluate the effect of captopril.

    Methods

    In a case-control study, aqueous humor samples were obtained during cataract surgery from 58 eyes of 58 patients, of which 37 were diabetic. From these latter subjects, 16 had taken captopril (captopril group) and 21 had not taken any angiotensin converting enzyme (ACE) inhibitor (non-captopril group). Angiotensin level was assessed by radioimmunoassay. Severity of macular edema was evaluated by clinical examination after surgery. Mann Whitney U test was used to assess the statistical difference of mean angiotensin II and Hb A1C levels between the groups and Spearman's rank-order correlation coefficient was used to evaluate the correlation between aqueous levels of angiotensin II and severity of macular edema.

    Results

    The aqueous level of angiotensin II was significantly higher in diabetic patients (31.07.3 pg/ml) compared to non-diabetics (6.282.8 pg/ml). (P<0.0001) Aqueous concentration of angiotensin II in the captopril group (16.36.5 g/ml) was significantly lower than in the non-captopril group (75.739.36). (P<0.0003) Severity of macular edema was significantly lower in the captopril group as compared to the non-captopril group such that 68.75% of the captopril group vs 33.3% of the non-captopril group had no macular edema (P<0.005).

    Conclusion

    These findings suggest that the aqueous level of angiotensin II is significantly correlated with the severity of macular edema and may have a role in pathogenesis of macular edema in diabetic patients. It seems that modulation of the renin-angiotensin system may become a very important target for medical treatment in patients with diabetic macular edema.

    Keywords: aqueous, angiotensin II, diabetic macular edema, captopril
  • Razmjo H., Kian Ersi F., Khademi Mr, Akhlaghi Mr Page 307
    Purpose
    To compare the effects of short-tem and long-term systemic corticosteroids in the treatment of confirmed ocular toxoplasmosis.
    Methods
    This randomized comparative clinical trial was performed on 69 patients with confirmed active ocular toxoplasmosis with typical clinical manifestations. The subjects were randomly assigned to receive either 10 days (group A, 33 cases) or 4-6 weeks (group B, 36 cases) of systemic corticosteroids in addition to classic antibiotic therapy. All patients were visited and followed weekly until complete improvement of vision. Mean visual acuity, inflammatory cell count in the vitreous, lesion size and severity of the condition were compared between the two groups.
    Results
    There was no statistically significant difference between the two group, regarding mean values of visual acuity in LogMAR (before; group A: 0.240.6, group B: 0.280.07, P= 0.43 and after; group A: 0.110.08, group B: 0.060.07, P= 0.09), vitreal inflammatory cell count (before; group A: 1.80.56, group B: 1.90.60, P= 0.45 and after; group A: 1.50.65, group B: 1.50.5, P= 0.94), and size of the lesions in disc diameter (before; group A: 0.940.37, group B: 1.030.37, P= 0.49 and after; group A: 0.940.44, group B: 1.120.38, P= 0.4).
    Conclusion
    The study revealed that there is no significant difference between the effects of short-term and long-term systemic corticosteroid therapy in the treatment of ocular toxoplasmosis. It is reasonable to perform an equivalence trial study on this issue.
    Keywords: ocular toxoplasmosis, corticosteroid, long, term, short, term
  • Akbarzadeh S., Rahimi A., Samavati M Page 313
    Purpose
    To evaluate the role of anxiety in idiopathic acute anterior uveitis.
    Methods
    In this case-control study, three groups including 30 patients with uveitis, 30 patients with conjunctivitis, and 30 healthy controls were enrolled for estimating the anxiety level by employing Zung anxiety assessment and a structured clinical interview. T test and Chi square test were used for statistical analysis.
    Results
    Mean anxiety level was 37.5, 33.5, and 33.5 in the anterior uveits, conjunctivitis, and control groups, respectively. (P< 0.001) Severe anxiety was present in 23%, 7% and 17% of the uveitis, conjunctivitis and the control groups, respectively. The individuals were male in 60%, 53%, and 57% and were married in 77%, 70%, and 83% of the uveitis, conjunctivitis and control groups, respectively. Mean age in uveitis, conjunctivitis, and control groups was 42.6 yr, 33.6 yr, and 31.1 yr, respectively. (P<0.01, F=3.09)
    Conclusion
    The present findings have verified that anxiety may be effective in idiopathic acute anterior uveitis.
  • Bagheri A., Aletaha M., Abrishami M., Salour Sh Page 318
    Purpose
    To compare the results of two different methods of frontalis suspension using fascia lata in congenital ptosis.
    Methods
    In a randomized clinical trial, double triangle sling was compared with single triangle sling using fascia lata. Eight patients with unilateral and 11 patients with bilateral congenital ptosis were randomly assigned for each procedure.
    Results
    There was no statistically significant difference between the two groups in terms of age and sex. Mean increase in interpalpebral fissure was 4.35  2.32 mm in the double triangle group and 4.36  1.89 mm in the single triangle group. Increase in palpebral fissure was statistically significant in both groups (P=0.00) but there was no difference between the two groups regarding functional (lid fissure height) and cosmetic (lid margin contour) results and early or late complications during follow up.
    Conclusion
    Single triangle sling method using fascia lata is safe, easy, and fast with acceptable results and can be used instead of conventional double triangle fascia lata sling for treatment of low function ptosis.
    Keywords: congenital ptosis, fascia lata, frontalis suspension, sling
  • Yazdani A., Zareie Ghanavati S Page 326
    Purpose
    To evaluate the clinical findings and surgical management of patients with congenital unilateral double elevator palsy (DEP) or monocular elevation deficiency (MED)
    Methods
    In a non-comparative interventional case series, 27 consecutive cases of DEP were studied. Hypotropia, elevation deficiency, and pseudoptosis were corrected by Knapp or Callahan procedure with or without inferior rectus recess. Ptosis was corrected by anterior levator resection (ALR) and brow suspension. Levator excision and brow suspension was performed for correction of accompanying jaw winking ptosis. Horizontal strabismus repair, blepharoplasty, and double Z-plasty for epicanthal folds were done in some cases.
    Results
    This series included 15 female and 12 male subjects with mean age of 13±10 years. All patients except two were sporadic cases. Definite congenital DEP was present in two members of a consanguineous family. In most cases, the presenting complaint was ipsilateral ptosis (74%). Hypotropia with various degrees of severity was found in 20 cases (74%). Six patients (22%) had jaw winking ptosis of the ipsilateral eye. Knapp procedure was performed in 6 and Callahan procedure was performed in 4 cases. True ptosis was corrected by anterior levator resection in 9 and brow suspension in 8 eyes. Levator excision and brow suspension was performed in 3 patients with accompanying jaw winking ptosis. In one case with mild jaw winking, levator resection was done. Hypotropia was corrected in 80% after surgery and eye elevation increased by 2515 PD. Ptosis correction procedures succesfully improved chin up position and cosmetic appearance in addition to opening the visual axis. Anterior segment ischemia was not found in any cases after one year of follow up.
    Conclusion
    Blepharoptosis and hypotropia are the chief clinical features and presenting complaints in this condition. Knapp and Callahan procedure with or without inferior rectus recess are effective and should be consider prior to considering surgical intervention for the ptosis.
    Keywords: double elevator palsy (DEP), monocular elevation deficiency (MED), Hypotropia, Ptosis, Knapp procedure, Callahan procedure
  • Saloor H., Aletaha M Page 335
    Purpose

    To evaluate the use of amniotic membrane transplantation (AMT) for management of congenital distichiasis.

    Methods

    This interventional case series was performed on 16 eyelids of 5 patients with congenital distichiasis treated with posterior lamella resection and AMT.

    Results

    All patients were men aged 2 to 42 years. Mean follow up was 17 months (6-29 months). Post-operative symptoms of dry eye were controlled by medical treatment in all patients. Misdirected eyelashes recurred in 3 eyelids (18.8%) outside the AMT area and in 2 eyelids within the AMT area which were treated by gentle laser epilation.

    Conclusion

    AMT is a useful option in management of distichiasis with a low rate of complications and acceptable eyelid contour.

    Keywords: congenital distichiasis, amniotic membrane transplantation
  • Salour H., Adhami Moghadam F., Pourjafari M Page 340
    Purpose

    To assess the etiology, demography, surgical management and postoperative complications of ptosis in a referral ophthalmologic center.

    Methods

    We reviewed records of 233 ptosis patients managed at Labbafinejad Hospital during 1998-2003. Etiology, age, sex, laterality, family history, amblyopia, past medical history, margin reflex distance and levator function, type of surgery, and postoperative complications were evaluated.

    Results

    The study included 117 female and 116 male subjects with mean age of 18.712.8 years. There was past ocular surgery in 85%, family history of ptosis in 3.4%, amblyopia in 19.2% and strabismus in 6.9%. Ptosis was unilateral in 85% and bilateral in 15% and was congenital in 79%.

    Conclusion

    The most prevalent type of ptosis is congenital therefore early detection and referral of affected children is necessary to prevent amblyopia.

    Keywords: ptosis, amblyopia
  • Amini H., Eslami Y., Razeghinejad Mr, Kheradpajooh M Page 346
    Purpose

    To evaluate the success rate and complications of single-plate Molteno tube implantation in patients with intractable glaucoma.

    Methods

    This study was conducted on records of patients who underwent Molteno tube implantation from 1995 to 2000 and had at least 18 months of follow-up.

    Results

    Thirty six eyes of 35 patients including 20 male and 15 female subjects with mean age of 29.725.3 yr (range 3-77 yr) were enrolled in the study. Intraocular pressure (IOP) was 34.4810.39 mmHg with use of 2.30.8 drugs which decreased to 17.977.63 mmHg with 1.91.2 drugs after 32.816.14 months of follow-up. (P< 0.0001) Complete success (IOP 21 mmHg without medication), qualified success (IOP 21 mmHg with medication), and total success rates (summation of complete and qualified success rates) were 19.5%, 55.6%, and 75%, respectively. At final follow-up, visual acuity was improved ≥ 1 line in 10 (27.8%), decreased ≥ 1 line in 8 (22.2%) and remained unchanged in 18 (50%) eyes. Postoperative complications occurred in 20 eyes (55.6%) including encapsulated bleb in 10 (27.8%), tube-iris touch in 4 (11%), flat anterior chamber in 3 (8.4%), tube-corneal touch in 2 (5.6%), and retinal detachment, tube-lens touch, and tube blockage each in 1 (2.8%). Intraocular pressure dropped to zero in one eye and vision was lost.

    Conclusion

    In eyes at high risk for trabeculectomy failure, implantation of the Molteno tube can be considered as a procedure with high success for controlling intraocular pressure and preservation of vision. Long term follow up is recommended to ensure adequate management of the frequent complications of this procedure.

    Keywords: Molteno tube, glaucoma, complication, success rate
  • Zamani M., Panahi Bazaz M., Moosavian J., Saki A Page 352
    Purpose
    To evaluate the ability to predict visual outcome after penetrating keratoplasty (PKP) in patients with pseudophakic or aphakic corneal edema (PCE or ACE).
    Methods
    Medical records of 34 patients (34 eyes) who underwent PKP for PCE or ACE during 1994-2004 in Ahvaz were retrospectively analyzed for variables in the history and ocular examination before PKP and visual outcome after PKP. The predictive value of each preoperative variable including age, gender, method of intraocular lens (IOL) implantation, vitreous loss during cataract surgery, time between cataract and PKP surgery, and history of glaucoma or increased intraocular pressure (IOP) before PKP surgery on post-PKP visual outcome was assessed using logistic regression analysis. Odds ratio (OR) with 95% confidence interval (95% CI) was calculated for predictive factors.
    Results
    Mean follow-up was 23.6 months. Best corrected visual acuity (BCVA) of 20/200 or better was achieved in 17 patients (50%). The strongest predictors of this outcome were time between cataract surgery and PKP (P=0.008, OR= 3.50, 95% CI; 0.48-31.18), aphakia (P=0.027, OR= 4.29, 95% CI; 0.36-114.8) and no history of glaucoma or increased IOP before PKP (P=0.020, OR= 3.75, 95% CI; 0.71-21.41).
    Conclusion
    In patients with PCE and ACE who are candidates for PKP, time between cataract and PKP less than 20 months, no history of glaucoma or increased IOP before PKP, aphakia versus presence of IOL are associated with a better visual outcome.
    Keywords: penetrating keratoplasty, pseudophakic corneal edema, aphakic corneal edema
  • Panahi Bazaz Mr, Sharifipour F., Zamani M Page 357
    Purpose
    To evaluate the diagnostic signs, intraoperative complications and postoperative outcomes in children with congenital cataract and pre-existing posterior capsule defect (PPCD).
    Methods
    This interventional case series was conducted on 14 eyes of 7 patients who underwent lensectomy-anterior vitrectomy for congenital cataract with PPCD. All children had bilateral cataract. Preoperative diagnostic signs of PPCD detected under maximum pupil dilation in patients without a mature cataract included a well-demarcated horizontal oval defect with white margin and scattered white dots around the defect. The greatest lens opacity was over the defect itself. In patients with mature cataract, PPCD was diagnosed during operation. Bimanual irrigation/aspiration and 2-port anterior vitrectomy was performed in all cases.
    Results
    The patients included in 2 girls and 5 boys with mean age of 11.44.1 months. PPCD was diagnosed preoperatively in 5 patients (10 eyes) and intraoperatively in 2 patients (4 eyes). Intraocular lens was implanted in 2 eyes of one patient and 12 eyes were left aphakic. Except for nucleus dislocation into the anterior vitreous in our first case which was successfully removed, no other intraoperative complication occurred. During a mean follow up of 21.17.1 months (18-36 months) the visual axis remained clear in all the eyes.
    Conclusion
    Establishing the diagnosis of PPCD preoperatively with fully dilated pupil and careful surgical planning prevents intraoperative complications and produces satisfactory technical results.
    Keywords: congenital cataract, posterior capsule defect
  • Javadi Ma, Nasiri N., Salour H., Bagheri A., Karimian F., Jafarinasab Mr, Faramarzi A Page 362
    Purpose
    To evaluate the results of keratoprosthesis (KPS) at Labbafinejad Medical Center.
    Method
    In this case-series 29 eyes of 27 patients who underwent KPS between 1995-2002 were evaluated for results and complications.
    Results
    Patients included 22 male and five female subjects. Diagnoses included chemical burn (17 cases), Stevens-Johnson syndrome (three cases), ocular cicatricial pemphigoid (seven cases), corneal retransplantation (one case) and old corneal scar (one case). Preoperative visual acuity was hand motion or light perception (no light perception, hand motion, or light perception in the fellow eyes). Prostheses were Girard in 20 cases, tibiakeratoprosthesis in 3 cases, and Dohlman type 1, Dohlman type 2 and Pintucci, each in two cases. Postoperative visual acuity improved in 21 patients (72.4%) of which 66.7% experienced major complications including bacterial endophthalmitis (42.9%), retinal detachment (28.6%), uncontrolled glaucoma (21.4%), and spontaneous extrusion (7.1%).
    Conclusion
    Although KPS is hopeful in the short term with acceptable initial results, the long-term complication rate is high and the prognosis is poor. So it is better that KPS be preceded with safer procedures such as keratolimbal graft especially in young patients.
    Keywords: keratoprosthesis (KPS), outcome
  • Javadi Ma, Faramarzi A Page 369
    Allergic disorders affect 15% of human beings worldwide. The eyes are involved in most allergic conditions, which varies in severity from mild allergic conjunctivitis to severe and chronic inflammation of the conjunctiva and cornea with loss of vision. In this review article, we discuss the allergic keratoconjunctivites with emphasis on pathophysiology and treatment modalities. We searched the Medline database by queries: "allergic conjunctivitis", "atopic conjunctivitis", "vernal conjunctivitis", and "giant papilla". Relevant English language articles from 1965 to 2006 were retrieved and studied. Regarding the chronic nature of the condition and the adverse effects of long term usage of certain medications, it is very important to explain the nature of the condition to the patients. Conservative management and administration of safe drugs such as mast cell stabilizer are the first option. Surgical interventions in these eyes like penetrating keratoplasty should be perform during remission of the inflammation.
    Keywords: conjunctivitis, atopic, allergic, vernal
  • Abrishami M., Aletaha M., Bagheri A., Salour H Page 391
    Purpose
    To report a case of lacrimal sac lymphoma presenting with nasolacrimal obstruction.Patient and
    Findings
    A 35-year-old woman presented with epiphoria and swelling of the left lacrimal sac area and cervical lymphadenopathy. She had undergone dacryocystorhinostomy (DCR) 6 months before. Computed tomography demonstrated a lacrimal sac mass involving the nasal cavity. Histopathologic examination revealed diffuse large cell lymphoma. According to immunohistologic staining, the tumor was B-cell type. The patient was treated with irradiation and chemotherapy.
    Conclusions
    Lacrimal sac tumors may present with epiphoria and dacryocystitis masquerading as nasolacrimal canal obstruction.
    Keywords: lacrimal sac, lymphoma
  • Gasemzadeh F., Shahriari H Page 397
    Purpose
    To present 3 rare cases of benign flecked retina syndrome.Patients and
    Finding
    A 19-year-old female patient presented with fundus albipunctatus appearance in fundoscopy without night blindness and normal dark adaptation time on electeroretinography (ERG). After 9 years of follow up, no change in visual acuity, ERG, or other ophthalmologic examinations was seen. Two members of her family had the same condition.
    Conclusion
    Benign flecked retina syndrome presents with fundus abnormalities similar to fundus albipunctatus but without night blindness and normal dark adaptation time and without any changes in vision or ERG.
    Keywords: fleck retina, fundus albipunctatus
  • Soltan Sanjari M., Parvaresh Mm, Farokh Parsa C Page 403
    Purpose
    To report two cases of oil-drop cataract and the description of this entity. Patients and
    Findings
    Two women (one 46 and the other 56 years-old) presented with gradual visual loss. Previous studies including CT scan, MRI, VEP and ERG were normal. With the use of simple diagnostic tests including a multiple pinhole occluder and use of visuscope, a diagnosis of oil-drop cataract was made in both cases.
    Conclusion
    In cases with progressive visual acuity loss without definite etiology, negative RAPD and normal color vision, oil-drop cataract should be considered as a possibility. Visuscope and multiple pinholes are effective methods for confirming the diagnosis.