فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال سی و یکم شماره 3 (پیاپی 83، پاییز 1388)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال سی و یکم شماره 3 (پیاپی 83، پاییز 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/09/17
  • تعداد عناوین: 20
|
  • علیرضا استاد رحیمی، نصرت الله ضرغامی، علی صدیقی صفحه 7
    زمینه و اهداف
    افزایش میزان پلاسمایی لیپوپروتئین(آ) آن با افزایش خطر ایجاد بیماری کرونری قلب همراه است. از طرف دیگر تاثیر عوامل رفتاری و تغذیه ای برسطح لیپوپروتئین(آ) سرم هنوز مورد سوال است. لذا این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین عادات غذایی و لیپوپروتئین(آ) در زنان سنین باروری شهر تبریز طراحی و اجرا گردید.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی تحلیلی است که در آن 252 نفر از زنان 49- 15 ساله شهر تبریز بطور تصادفی از جمعیت عمومی سالم انتخاب شدند. برای هر کدام از افراد مورد مطالعه یک پرسشنامه دموگرافیک، یک پرسشنامه بسامد خوراک و دو روز یادآمد 24 تکمیل گردید. وزن و قد آنها با ترازوی سکا و متر پارچه ای چسبیده به دیوار اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه گردید. همچنین 5 میلی لیتر خون وریدی جهت اندازه گیری لیپوپروتئین(آ) سرم گرفته شد. لیپوپروتئین(آ) به روش ایمونوتوربیدومتری اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی، آنالیز واریانس، آزمون تی و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین غلظت سرمی لیپوپروتئین(آ) 4/28±2/41 میلی گرم در دسی لیتر بود. فقط 6/44 % زنان از نظر سطح سرمی لیپوپروتئین(آ) در محدوده طبیعی (کمتر از 30 میلی گرم در دسی لیتر) قرار داشتند و در 4/55 % سطح لیپوپروتئین(آ) بالاتر از حد طبیعی بود. ارتباط معنی د اری بین عادات غذایی، میزان مصرف روزانه کالری، چربی، پروتتئین و سایر موادمغذی، سن، قد، وزن، نمایه توده بدن و دور وسط بازو با غلظت سرمی لیپوپروتئین(آ) وجود نداشت. تنها در زنانی که برنامه ورزشی منظم داشتند غلظت سرمی لیپوپروتئین(آ) پایین تر از زنانی بود که ورزش نمی کردند و یا برنامه ورزشی نا منظم داشتند(05/0‍< P. (
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه غلظت سرمی لیپوپروتئین(آ) در درصد بالایی از زنان سنین باروری، بیشتر از مقادیر طبیعی است. علاوه بر این، ورزش منظم سبب کاهش مقادیر سرمی لیپوپروتئین (آ) می شود. لذا پیشنهاد می گردد برای حفظ سلامتی زنان مداخلات لازم جهت توسعه برنامه ورزشی منظم انجام گیرد.
    کلیدواژگان: لیپوپروتئین آ، زنان سنین باروری، عادات غذایی
  • محمد برزگر، بابک صندوقچیان، مهستی علیزاده، ابوالقاسم جویبان، مسی غفاری صفحه 13
    زمینه و اهداف
    تب و تشنج شایعترین اختلال تشنجی دوران کودکی می باشد. تب و تشنج ساده به تشنج ناشی از تب که ژنرالیزه بوده وکمتر از 15 دقیقه طول بکشد و در طی 24 ساعت تکرار نشود، اطلاق می شود. متاسفانه 20 – 15 % موارد تشنج در 24 ساعت اول همان بیماری تب دار تکرار می شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان تاثیر و سالم بودن فنوباربیتال تزریقی و خوراکی در پیشگیری از تکرار تشنج در مرحله حاد بیماری تب دار در کودکان با تب و تشنج ساده بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، کودکانی که از لحاظ عصبی سالم بوده و با تشخیص اولین حمله تب وتشنج ساده در بیمارستان کودکان بستری شدند در سه گروه، مورد1 (دریافت کننده فنوباربیتال عضلانی) و گروه مورد2 (دریافت کننده فنوباربیتال خوراکی) و گروه مقایسه (بدون فنوباربیتال) قرارگرفتند. برای گروه مورد1 (53 نفر) در مرحله حاد بیماری تب دار ابتدا فنوباربیتال 10میلی گرم بازای هر کیلوگرم وزن بدن (حداکثر تا200میلی گرم) بولوز به طریقه عضلانی و برای گروه مورد2 (54 نفر) فنوباربیتال به میزان15میلی گرم بازای هر کیلوگرم وزن بدن (حداکثر تا 300 میلی گرم) بولوز به طریقه خوراکی داده شد و در هر دو گروه مورد فنوباربیتال به میزان 5 میلی گرم بازای هر کیلوگرم به طریقه خوراکی، 12 ساعت بعد از تجویز دوز بولوز، تا فروکش کردن تب داده شد. گروه مقایسه (59 نفر) فنوباربیتال دریافت نکردند. میزان تکرار تشنج در طی مرحله حاد بیماری تب دار در دو گروه با هم مقایسه شد. عوارض جانبی فنوباربیتال در گروه ها ارزیابی شد.
    یافته ها
    گروه های مورد و مقایسه از نظر متغیرهای سن، جنس، سابقه بستری نوزادی، علل ایجاد کننده تب، میزان تب، سابقه خانوادگی تب و تشنج و صرع همگن بوده و اختلاف معنی دار نداشتند. در11 کودک (6/18%) گروه مقایسه، تشنج در طی مرحله حاد همان بیماری تب دار تکرار شد. در حالی که درگروه های مداخله 3مورد (8/2%) شامل یک مورد (8/1%) درگروه تزریق عضلانی و 2مورد (7/3%) گروه فنوباربیتال خوراکی، تشنج تکرار شد. اختلاف بین گروهای مداخله با گروه مقایسه از نظر تکرار تشنج معنی دار بود (008/0 P=). اختلاف معنی داری بین فنوباربیتال خوراکی و تزریقی در پیشگیری از تشنج وجود نداشت. سطح خونی فنوباربیتال، 2 ساعت بعد از دوز بارگیری در هر دو گروه مورد (تجویز عضلانی و خوراکی) در محدوده درمانی بود و اختلاف میانگین سطوح سرمی بین دو گروه مداخله معنی دار نبود. عارضه جدی ناشی از فنوباربیتال درگروه های موردمشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهند که تجویز فنوباربیتال در مرحله حاد بیماری تب دار در کودکان با تب و تشنج ساده از تکرار تشنج در طی مرحله حاد بیماری تب دار پیشگیری می کند.
    کلیدواژگان: تب، تشنج، فنوباربیتال، عودتشنج
  • وحیده توپچی زاده، سیدمحمدجعفر حسینی، محمد برزگر، عظیم رضامند، عباسعلی حسین پور فیض صفحه 19
    زمینه و اهداف
    مشکلات نوروماسکولار در کودکان طی و پس از درمان لوسمی حاد لنفوبلاستیک گزارش شده اند. بنظرمی رسد این مشکلات بعلت نوروتوکسیسیتی ناشی از وین کریستین ایجاد می گردند. این نوروپاتی محیطی وابسته به دوز دارو است. نشانه های بالینی نوروپاتی وین توکسیسیته، از دست رفتن زودرس رفلکس تاندون آشیل و سپس از دست رفتن رفلکس های وتری عمقی دیگر و اختلالات حسی می باشند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات الکتروفیزیولوژیک شیمی درمانی حاوی وین کریستین در کودکان است.
    روش بررسی
    در یک مطالعه همگروهی آینده نگر، بررسی الکتروفیزیولوژیک در 42 کودک (25 مورد لوسمی حاد لنفوبلاستیک، 17 مورد سایر بدخیمی ها) در بخش الکترودیاگنوستیک بیمارستان کودکان تبریز طی مدت 12 ماه قبل و 5 هفته پس از شروع شیمی درمانی انجام شد. تغییرات پارامترهای الکترودیاگنوستیک قبل و پس از تجویز وین کریستین، و نیز رابطه آن با دوز دارو بررسی گردید.
    یافته ها
    25 کودک مبتلا به لوسمی حاد لنفوبلاستیک، 16 پسر و 9 دختر با سن متوسط 85/3±08/6 سال، و 17 کودک مبتلا به سایر بدخیمی ها، 7 پسر و 10 دختر با سن متوسط 45/4±54/6 سال وارد مطالعه شدند. 5 هفته پس از شروع شیمی درمانی (پس از مرحله القاء در گروه لوسمی حاد لنفوبلاستیک)، تغییرات سرعت هدایت عصبی حسی و حرکتی و آمپلیتود پتانسیل فعالیتی عصب حسی معنی دار نبود؛ ولی آمپلیتود پتانسیل فعالیتی عضله در هر دو اندام فوقانی و تحتانی کاهش یافت. تاخیر موج F در اندام تحتانی و فوقانی مشاهده گردید. نوروپاتی به صورت افت آمپلیتود پتانسیل فعالیتی عضله بعد از دوره القاء در 96% بیماران لوسمی حاد لنفوبلاستیک وجود داشت که اغلب(8/70%) متوسط بود. 16مورد (7/66%) از بیماران اختلال راه رفتن نیز داشتند. بطور کلی کاهش آمپلیتود پتانسیل فعالیتی عضله همراه با افزایش دوز وین کریستین مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که تغییرات الکتروفیزیولوژیک ناشی از وین کریستین در کودکان تحت شیمی درمانی با وین کریستین شایع می باشد و معمولا به شکل نوروپاتی موتور آکسونال شناسیی می شود. لوسمی حاد لنفوبلاستیک اغلب با اختلال راه رفتن توام می باشد.
    کلیدواژگان: وین کریستین، لوسمی حاد لنفوبلاستیک کودکان، نوروپاتی
  • شبنم رضوی، عبدالعزیز رستگارلاری*، کاظم موسوی زاده، مسعود محمودیان صفحه 27
    زمینه و اهداف

    پمپ NorA در ایجاد مقاومت استافیلوکوک اورئوس نسبت به آنتی بیوتیک های فلوروکینولون از جمله افلوکساسین به واسطه ی خروج دارو از سلول، مشارکت می کند. در سالهای اخیر استفاده از آلکالوئیدهای گیاهی برای افزایش فعالیت ضد میکروبی آنتی بیوتیکها مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی اثر ترکیب نوسکاپین و افلوکساسین بر روی سویه های استافیلوکوک اورئوس مقاوم به چند دارو و جدا شده از بیماران بود.

    روش بررسی

    پس از تشخیص جنس و گونه 95 نمونه استافیلوکوک اورئوس جدا شده از بیماران بستری و سرپایی سه بیمارستان شهر تهران و تعیین حساسیت این سویه ها به روش آنتی بیوگرام انتشار در آگار مطابق استاندارد CLSI، 49 سویه که بالاترین مقاومت را به مجموعه ای از آنتی بیوتیکها از جمله افلوکساسین داشتند، انتخاب شدند و با استفاده از روش رقت سریال میزان MIC (حداقل غلظت باز دارنده از رشد) افلوکساسین برای هر یک از سوشها به تنهایی و در ترکیب با نوسکاپین تعیین گردید.

    یافته ها

    نتایج بدست آمده نشان داد که حداقل غلظت باز دارنده از رشد افلوکساسین برای 49 سوش مورد مطالعه از 32 تا 64 میکروگرم در میلی لیتر بود. همچنین حداقل غلظت باز دارنده از رشد نوسکاپین روی این سویه ها 5/0 و 0/1 میکرومول در میلی لیتر بود. کاربرد ترکیب افلوکساسین و نوسکاپین موجب افزایش حداقل غلظت باز دارنده از رشد افلوکساسین شد.

    نتیجه گیری

    نوسکاپین اثر ضد باکتریایی افلوکساسین روی استافیلوکک اورئوس را کاهش می دهد.

    کلیدواژگان: استافیلوکوک اورئوس، نوسکاپین، افلوکساسین، مقاومت چند دارویی
  • ماندانا رفیعی، مسعود نعمتی، صمد نظرپور صفحه 31
    زمینه و اهداف
    یرقان کلستاتیک در اوایل نوزادی وضعیت بالینی مهمی بشمار می رود. هپاتیت ایدیوپاتیک نوزادی و آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی دو علت عمده این وضعیت بالینی می باشند. جراحی زودرس ممکن است مانع ایجاد عوارض بالقوه کشنده در بیماران مبتلا به آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی شود. روش های تشخیصی متعددی به تنهایی یا در کنار هم برای تشخیص زودرس آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه ما به مقایسه دو روش تشخیصی متفاوت در این زمینه، یعنی سونوگرافی و اسکن هیدا Hepatobiliary Iminodiacetic Acid (HIDA) scan پرداختیم.
    روش بررسی
    60 نوزاد دچار یرقان کلستاتیک مراجعه کننده به بیمارستان کودکان تبریز در یک مطالعه آینده نگر دو ساله بررسی شدند. سونوگرافی، اسکن هیدا و بیوپسی کبد در تمام بیماران بعمل آمد. یافته های دموگرافیک و پاراکلینیکی بیماران ثبت گردید. نتایج بیوپسی کبد بعنوان تشخیص قطعی درنظر گرفته شد (روش استاندارد طلایی). ارزش تشخیصی سونوگرافیTriangular cord«»و اسکن هیدا در تشخیص آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی محاسبه گردید.
    یافته ها
    60 نوزاد، 35 (مذکر و 25 مونث)، با سن متوسط 8/17±1/56 روز وارد مطالعه شدند. بر اساس نتایج بیوپسی کبدی، 16 (7/26%) بیمار دچار آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی و 24 (40%) بیمار دچار هپاتیت نوزادی بودند. آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی در بررسی سونوگرافی در 15 بیمار و در اسکن هیدا در 38 بیمار گزارش گردید. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی سونوگرافی بترتیب 5/87%، 7/97%، 3/93%، 7/95% و اسکن هیدا در تشخیص آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی بترتیب 100%، 50%، 1/42%، 100% بود. 4 بیمار طی پیگیری فوت نمودند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که ویژگی سونوگرافی در تشخیص آترزی مجاری صفراوی خارج کبدی در مقایسه با اسکن هیدا بیشتر است؛ با این حال، حساسیت آن کمتر از اسکن هیدا می باشد.
    کلیدواژگان: کلستاز، نوزاد، سونوگرافی، اسکن هیدا، آترزی مجاری صفراوی
  • سیدجواد سیدتوتونچی، محمد نژاد کاظم، منوچهر زنگنه، شیوا صالحیان صفحه 37
    زمینه و اهداف
    پولیپ بینی شایعترین تومور خوش خیم بینی است که می تواند منجر به انسداد بینی و مشکلات آزار دهنده دیگری برای بیمار شود. درمانهای زیادی در سالهای اخیر مورد بحث بوده و با ابداع روش های جراحی جدید از جمله جراحی های آندوسکوپیک بینی و سینوسها، درمانهای دارویی کمتر مورد توجه می باشند و بیشتر مطالعات روی نتایج درمانهای جراحی یا دارویی به تنهایی صورت گرفته است و مطالعات مقایسه ای بین نتایج روش های درمانی مختلف با هم کمتر صورت گرفته است. لذا هدف از این مطالعه مقایسه نتایج درمان دارویی با جراحی توام با دارو در بهبود علایم بیماران مبتلا به پولیپ بینی می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه انجام شده یک مطالعه آینده نگر می باشد که بر روی 200 بیمار مراجعه کننده مبتلا به پولیپ بینی به بیمارستان امام خمینی تبریز انجام گرفت. بیماران به دو گروه تقسیم شدند یک گروه، (گروه اول) تحت درمان دارویی و گروه دیگر، (گروه دوم) تحت درمان دارویی و جراحی قرار گرفتند و نتایج درمان بین دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    127 بیمار مرد و 73 زن به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و علائم بالینی و رادیولوژیکی که قبل از عمل وجود داشتند 6 ماه بعد از درمان بین دو گروه مقایسه شدند. علایم مورد مقایسه انسداد بینی، توده بینی، ترشحات بینی، ترشحات پشت حلق، درد صورت، اختلال بویایی، عطسه، تنگی نفس، خرخر شبانه، حساسیت سینوسها در لمس، احساس سنگینی در صورت و یافته رادیولوژیک (سینوزیت) بودند. فراوانی انسداد بینی و توده بینی 6 ماه بعد از درمان در گروه اول بصورت معنی داری بیشتر از بیماران گروه دوم بود ولی فراوانی عطسه در گروه دوم بیشتر از گروه اول بود ولی در سایر علایم تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    میزان بهبودی در بیمارانی که تحت درمان دارویی همراه با درمان جراحی قرار گرفته بودند بهتر و بیشتر از بیمارانی بود که تحت درمان دارویی تنها قرار گرفته بودند.
    کلیدواژگان: پولیپ بینی، داروهای کورتیکواستروئیدی، جراحی آندوسکوپی فانکشنال سینوس
  • محمود صمدی، عباس افراسیابی، شمسی غفاری، بهمن راستگار صفحه 41
    زمینه و اهداف
    فیستولهای مادرزادی شریانی – وریدی کرونری1 اگر چه شایع نمی باشند ولی حدود نیمی از آنومالی های عروق کرونری را شامل می شوند. هدف از این مطالعه بررسی یافته های بالینی، محل فیستول و نتایج جراحی در فیستولهای شریانی وریدی کرونری می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه چند کانونی، بیماران دچار تشخیص فیستول شریانی وریدی کرونری در بیمارستانهای شهید رجایی تهران و شهید مدنی تبریز پذیرفته شده بودند انتخاب گردیدند. در تمام بیماران اطلاعات لازم از جمله سن و جنس، علائم بالینی، تغییرات الکتروکاردیوگرافی، علائم رادیوگرافی فقسه صدری، یافته های آنژیوگرافی کرونری و نتایج جراحی گردآوری شد.
    یافته ها
    در طی سالهای 1385 – 1368، هیجده بیمار مبتلا به CAVF مورد مطالعه قرار گرفتند که 11 نفر مذکر و 7 نفر مونث بودند. محدوده سنی بیماران 3 تا 58 سال بود. 13 نفر از بیماران کمتر از 20 سال و 5 نفر بیشتر از 20 سال سن داشتند. منشاء CAVF در 12 مورد (5/66%) از شریان کرونری راست و در 6 بیمار (5/33%) از شریان کرونری چپ بود. شایع ترین محل تخلیه فیستول، بطن راست (50%) بود. هیچ موردی از فیستول به حفرات سمت چپ قلب وجود نداشت. 2 نفر از بیماران نیاز به عمل جراحی نداشتند. عمل جراحی بستن فیستول در 16 بیمار انجام گردید. در 14 بیمار عمل بستن فیستول با استفاده از پمپ قلبی ریوی و در 2 مورد بدون استفاده از پمپ انجام گردید.
    نتیجه گیری
    تشخیص فیستولهای شریانی وریدی کرونری نیاز به دقت فراوان دارد. در موارد شک به باز بودن مجرای شریانی باید فیستولهای مادرزادی شریانی – وریدی کرونری بعنوان یک تشخیص افتراقی مهم در نظر گرفته شود. عمل جراحی در موارد فیستولهای مادرزادی شریانی – وریدی کرونری با شانت قابل توجه اندیکاسیون دارد.
    کلیدواژگان: فیستول شریانی وریدی، پمپ قلبی ریوی، مجرای شریانی باز
  • محمدحسین صومی، پریسا رضایی فر، شهناز نقاشی صفحه 45
    زمینه و اهداف
    کانسرهای مری، معده و کولورکتال از شایعترین کانسرهای ثبت شده در استان آذربایجان شرقی می باشند. با توجه به بروز بالای این کانسرها در این استان و با در نظر گرفتن وجود شرایط فرهنگی و اقلیمی متنوع در این استان، در این مطالعه برآن شدیم تا میزان بروز اختصاصی استاندارد شده کانسرهای مری، معده و کولورکتال در شهرستانهای مختلف این استان را به دست آورده و با یکدیگر مقایسه کنیم.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی تمامی موارد جدید مبتلا به کانسرهای مری، معده و کولورکتال در استان آذربایجان شرقی در طول مدت یکسال (ابتدای فروردین ماه 1385 لغایت اسفند ماه همان سال) از تمامی مراکز آموزشی و درمانی، بیمارستانها، مراکز پاتولوژی، مراکز شیمی درمانی، مرکز رادیوتراپی، مراکز آندوسکوپی، بیماران کانسری مصرف کننده اپیویید و لیست متوفیان گورستان رسمی استان ثبت گردید.
    یافته ها
    از 1346 بیمار مبتلا به کانسرهای مری، معده و کولورکتال 398 مورد کانسر مری، 612 مورد کانسر معده و 337 مورد کانسر کولورکتال ثبت شد. توزیع جنسی برای مرد و زن در بیماران مبتلا به کانسر مری به ترتیب 3/55% و 7/44%، در بیماران مبتلا به کانسر معده 2/71% و 8/28% و در بیماران مبتلا به کانسر کولورکتال 4/55% و6/44% بود. نسبت بروز مرد به زن در کانسر معده 49/2 به دست آمد و میانگین سنی مردان بطور معنی داری بیشتر از زنان بود(0001/0>P). کانسر معده در مردان و کانسر مری در زنان با میزان بروز اختصاصی استاندارد شده 99/25 و 65/11 در میان کانسرهای گوارشی بیشترین بروز را به خود اختصاص دادند. بررسی بروز این کانسرها در شهرستانهای مختلف این استان نشان داد که شهرستان اهر از نظر بروز کانسر معده و مری در بالاترین رتبه قرار دارد و کانسرهای کولورکتال، در شهرستانهای تبریز و سراب از بروز بالایی برخوردار است.
    نتیجه گیری
    با توجه به بروز بالای کانسرهای دستگاه گوارش در استان آذربایجان شرقی، بررسی از نظر استعداد ژنتیکی، مسائل اقلیمی، فرهنگی و عادات تغذیه ای در این استان ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: بروز، ایران، کانسر مری، کانسر معده، کانسر کولورکتال
  • سلمان عبدی، رضا عبدالهی مجارشین، جلیل باباپور خیرالدین، مرتضی قوجازاده صفحه 49
    زمینه و اهداف
    بین شخصیت و رفتارهای پرخطر جنسی رابطه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی صفات شخصیتی مرتبط با نظام های مغزی فعال سازی/بازداری رفتاری با استفاده یا عدم استفاده از کاندوم در افراد دارای روابط جنسی نامشروع و مقایسه آنها با افراد عادی است.
    روش بررسی
    در این مطالعه آینده نگر تمام مراجعین (واجد شرایط) به مرکز مشاوره ایدز جمعیت هلال احمر تبریز، طی 4 ماه با جایگزینی در دو گروه افراد دارای روابط جنسی پرخطر و افراد دارای روابط جنسی کم خطر انتخاب گردید و با یک گروه از افراد عادی از نظر ویژگی های جمعیت شناختی با آنها همتاسازی شد. داده ها به کمک پرسشنامه در پنج بخش اطلاعات دموگرافیکی، مقیاس نظام های فعال سازی/ بازداری رفتاری، پرسشنامه شخصیتی آیزنک، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، و پرسشنامه اضطراب صفت جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون MANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که گروه دارای روابط جنسی پرخطر به طور معنی داری از نظام فعال سازی رفتاری قوی نسبت به گروه کم خطر (035/0P=)، روان رنجور خویی بالا نسبت به گروه کنترل (005/0P=)، برونگرایی بالا نسبت به گروه کم خطر (015/0 P =)، عاطفه مثبت بیشتر نسبت به هر دوگروه کنترل (023/0P=) و گروه کم خطر (002/0P=)، عاطفه منفی بالاتر نسبت به گروه کنترل (006/0P=) برخوردار بودند. گروه دارای روابط جنسی کم خطر به طور معنی داری از روان رنجور خویی بالا نسبت به گروه کنترل (035/0P=)، برونگرایی پایین نسبت به گروه کنترل (008/0P=)، عاطفه منفی بالاتر نسبت به گروه کنترل (048/0P=) و صفت اضطرابی بالا نسبت به گروه کنترل (035/0P=) برخوردار بودند. 25 درصد از افراد دارای روابط جنسی پرخطر و 9 درصد از افراد دارای روابط جنسی کم خطر در حین رابطه جنسی از داروهای روانگردان استفاده می کردند.
    نتیجه گیری
    در افراد دارای روابط جنسی نامشروع، صفات شخصیتی مرتبط با نظام مغزی فعال سازی رفتاری با رفتار عدم استفاده از کاندوم همسو می باشد. صفات شخصیتی مرتبط با نظام مغزی بازداری رفتاری با رفتار استفاده مداوم از کاندوم همسو می باشد. وجود رابطه جنسی نامشروع با اختلال شخصیت همراه است.
    کلیدواژگان: نظام های مغزی فعال سازی، بازداری رفتاری، صفات شخصیتی، عاطفه مثبت و منفی، صفت اضطرابی، رابطه جنسی پرخطر
  • رخشنده علیپناهی، بهرام بهرامیان صفحه 57
    زمینه و اهداف
    هیپرتانسیون چشمی، شایع ترین علت گلوکوم زاویه باز اولیه می باشد. بالا بودن چربی های سرمی در بیماران هیپرتانسیون چشمی ممکن است سبب تسریع پیشرفت به طرف گلوکوم باشد. هدف از این مطالعه مقایسه مقدار لیپوپروتئین های سرمی بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز اولیه با بیماران دچار هیپرتانسیون چشمی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه موردی شاهدی بر روی50 بیمار مبتلا به گلوکوم زاویه باز اولیه و50 بیمار دچار فشار داخل چشمی بالا انجام گرفته است. بیماران دچار هیپرتانسیون چشمی دارای فشار داخل چشمی بالا (با تنومتر گلدمن بالاتر از 21میلیمتر جیوه در دو مرحله زمانی مجزا) و عدم وجود آتروفی در سرعصب و پریمتری طبیعی بودند ولی بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز اولیه از سه عامل فشار داخل چشمی بالا، آتروفی سرعصب بینایی و پریمتری غیرطبیعی باید دو عامل داشته باشند و هر دو گروه در معاینه گونیوسکوپی باید زاویه باز باشند. پس ازانتخاب بیماران، هر دو گروه بصورت ناشتا تحت آزمایشات کلسترول تام، لیپوپروتئین با دانسیته کم، لیپوپروتئین با دانسیته زیاد و تری گلسیرید قرار گرفتند.
    یافته ها
    اختلاف معنی داری در میانگین تری گلیسرید در بیماران گلوکوم زاویه باز اولیه (28/44 ± 32/215 میلی گرم بر دسی لیتر) با میانگین تری گلیسرید در بیماران هیپرتانسیون چشمی (63/42 ± 02/195 میلی گرم بر دسی لیتر) مشاهده گردید (022/0 = P). میانگین کلسترول در بیماران گلوکوم زاویه باز اولیه (40/34 ± 88/245 میلی گرم بر دسی لیتر) و میانگین کلسترول در بیماران هیپرتانسیون چشمی، (98/41 ± 42/231 میلی گرم بر دسی لیتر) بود (031/0 = P).
    نتیجه گیری
    لیپوپروتئینهای سرمی بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز اولیه بیشتر از بیماران دچار هیپرتانسیون چشمی بود. هیپرکلسترولمی و هیپرتری گلیسریدمی ممکن است سیر پیشرفت فشار داخل چشمی بالا را به طرف گلوکوم زاویه باز اولیه تسریع بخشد.
    کلیدواژگان: گلوکوم، هیپرتانسیون چشمی، هیپرلیپوپروتئینمی، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی
  • محمد علیزاده، جواد مهتدی نیا، بهرام پورقاسم گرگری، احمد اسماعیل زاده صفحه 63
    زمینه و اهداف
    اطلاعات اندکی در مورد شناسایی الگوهای غذایی نوجوانان وجود دارد و تا آنجا که ما می دانیم در ایران مطالعه ای در این زمینه انجام نشده است. هدف ما در این مطالعه شناسایی الگوهای غذایی غالب در نوجوانان دختر شهر تبریز بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه ی مقطعی رژیم غذایی تمام دانش آموزان مدرسه ی راهنمایی نمونه ی طلعت تبریز (257 نفر که از تمام مناطق تبریز با امتحان ورودی انتخاب شده بودند)، با پرسشنامه تکرر مصرف غذای 162 موردی بررسی شد. این اقلام غذایی به40 گروه غذایی طبقه بندی شدند و با تحلیل عاملی در برنامه ی SPSS مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    تحلیل عاملی 6 الگوی غذایی غالب را مشخص نمود: 1) الگوی غذایی غربی (پیتزا، گوشتهای احشایی، آب میوه، شیرینی جات و...) 2) الگوی غذایی تنقلات شیرین (میوه های خشک، مربا و عسل، قند وشکر، چای، شیرینی جات، آب میوه و...) 3) الگوی غذایی آسیایی (حبوبات، سیب زمینی، گروه سبزیجات دیگر، دوغ، لبنیات پرچرب، مارگارین، غلات تصفیه شده و...) 4) الگوی غذایی تنقلات شور (هویج، پفک، چیپس، ذرت حجیم، کراکرها، ترشی و...) 5) الگوی غذاهای کم پروتئین-نوشابه-روغن (کلمها، سبزیجات سبز برگ پهن، نوشابه، گوجه، گروه دیگر سبزیجات، روغنهای غیر هیدروژنه، مایونز و...) 6) الگوی غذایی سنتی ایرانی (چربی های هیدروژنه، سیر، آبگوشت، چای، مرغ و گوشت قرمز). در کل این الگوهای غذایی 4/39% از واریانس را توجیه می کردند.
    نتیجه گیری
    شش الگوی غذایی غالب در دختران نوجوان شهر تبریز وجود دارد. ارتباط این الگوهای غذایی با مشکلات شایع مربوط به سلامت نوجوانان در مطالعات دیگری شناسایی خواهد شد.
    کلیدواژگان: الگوی غذایی، نوجوانان دختر، تحلیل عاملی
  • مجید محمود علیلو، مهدی ایمانی، عباس بخشی پور، علیرضا فرنام صفحه 71
    زمینه واهداف
    اغلب پژوهشهای قبلی نشان داده اند که بین رفتاردرمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ درکاهش علائم وسواسی-اجباری تفاوت معنی دار وجود ندارد.هدف از این پژوهش، بررسی میزان اثر بخشی رفتاردرمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در بیماران وسواسی-اجباری است.
    روش بررسی
    در این مطالعه آینده نگر، 46 نفر بیمار وسواسی- اجباری به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه رفتاردرمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و لیست انتظارجای داده شدند. آزمودنی های سه گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسرد گی بک واضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی بیماران وسواسی-اجباری، رفتاردرمانی شناختی و مواجهه سازی وجلوگیری از پاسخ تفاوت معنی داری با گروه کنترل در کوتاه مدت وبلند مدت دارند(01/0>(P. اما این تفاوت در بین رفتاردرمانی شناختی و مواجهه سازی وجلوگیری از پاسخ معنی دار نمی باشد.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که در کاهش علائم وسواسی، بین رفتاردرمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ تفاوت معنی داری وجود ندارد.
    کلیدواژگان: اختلال وسواسی، اجباری، رفتاردرمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ
  • محمدرضا محمدی فلاح، علی تقی زاده افشاری، علی غفاری مقدم، موسی اسدی صفحه 79
    زمینه و اهداف
    پیوند کلیه درمان انتخابی برای نارسایی مزمن کلیه است. بکارگیری تکنیک آناستوموز مناسب یورترووزیکال مناسب می تواند از اکثر خطرهای تهدید کننده ی کلیه پیوندی جلوگیری کند. به علت میزان عوارض پایین و آسان بودن، تکنیک یورترونئوسیستوستومی اکستراوزیکال در پیوند کلیه محبوبیت پیدا کرده است. این کاهش در عوارض به علت محدود بودن دیسکسیون مثانه و نیاز به حالب کوتاهتری از دهنده، می باشد. ما عوارض ارولوژیک باری و باری تاگوچی را گروهی از بیماران پیوند کلیه، ارزیابی و مقایسه کردیم.
    روش بررسی
    ما یورترونئوسیستوستومهای باری و باری تاگوچی را که تصادفی انتخاب می شدند، از سپتامبر 2004 تا مارس 2007 (متوسط پیگیری 12 ماه) ثبت کردیم. عوارض ارولوژیک شامل هماچوری عارضه دار، فیستول ادراری، تنگی حالب و ریفلاکس بودند.
    یافته ها
    از کل 198 بیمار، 100 مورد تحت آناستوموزباری - تاگوچی و 998 مورد تحت آناستوموز باری قرار گرفتند. میزان عوارض ارولوژیک در تکنیک ایمپلانتاسیون مجدد باری تاگوچی4 مورد (4%) و در باری 5 مورد (1/5%) بود. این میزان عوارض قابل توجه نبود (71/=p) و شامل، یک لیک ادراری و3 تنگی حالب در گروه باری- تاگوچی و 4 تنگی و یک لیک در گروه باری بودند، که این بیماران، نیاز به عمل مجدد پیدا کردند. هماچوری عارضه دار و ریفلاکس علامت دار، در مطالعه ما رویت نشد. مدت زمان آناستوموز حالب 16-4 دقیقه (متوسط78/2 ± 26/8 دقیقه) در باری تاگوچی و 20-5 دقیقه (متوسط34/3±9/9 دقیقه) در باری ثبت شد. اختلاف معنی دار بود)0001/= p) در پنجاه بیمار باری - تاگوچی که به صورت تصادفی انتخاب و (Voiding cystourethrography، VCUG) شدند. 2 بیمار (4%) (II، (I ریفلاکس خفیف تا متوسط داشتند. این بیماران نیاز به درمان اندوسکوپیک یا جراحی مجدد پیدا نکردند.
    نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان داد که یوترونئوسیستوستومی اکستراوزیکال باری- تاگوچی بدون افزایش در عوارض اورلوژیک، روش آسان و سریع است. این تکنیک با عوارض قابل قبول یکی از تکنیک های انتخابی در مرکز ما است.
    کلیدواژگان: پیوند کلیه، یوترونئوسیستوستومی، آناستوموز، ایمپلانتاسیون مجدد
  • ایرج لطفی نیا، هرمز آیرملو، فرهاد افسری صفحه 89
    زمینه و اهداف
    سندرم تنگی کانال نخاعی در نتیجه تنگی کانال نخاعی، کانال ریشه های عصبی یا سوراخ بین مهره ایی ایجاد می شود و منجر به کمپرشن نخاع یا ریشه های عصبی می شود. سندرم تنگی کانال نخاعی بطور شایع موجب گرفتاری افراد در دهه 5 و6 زندگی می شود. در بیماران مسن وجود بیماری های همراه ممکن است موجب افزایش خطرات عمل جراحی گردد یا عاملی برای پیش آگهی بد باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه کوتاه مدت آینده نگر، نتایج لامینکتومی در 50 بیمار متوالی با سن بالاتر از 60 سال که دچار تنگی کانال نخاعی کمری بودند ارزیابی شدند. برای ارزیابی از نمره بندی انجمن اورتوپدی ژاپن (Japanese orthopaedic association score، JOA) استفاده شد. این نمره بندی قبل از عمل و حداقل شش ماه بعد از عمل انجام شد. JOA دو قسمت مجزا دارد که شدت علائم و یافته های فیزیکی بیمار را اندازه گیری می نماید. نمره حاصل با روش Hirabayashi به درصد تبدیل شد.
    یافته ها
    گروه مورد مطالعه شامل 25 مرد و 25 زن بود که میانگین سنی آنها بترتیب 28/67 و 84/66 سال بود. در کل 86% از بیماران نتایج عالی یا خوب داشتند. بیشترین سطح گرفتار L4وL5 بود. در هیچیک از بیماران مرگ رخ نداد. عارضه عمده در یک بیمار به صورت پارگی دورمر مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    لامینکتومی دکمپرسیو در برخی از بیماران مسن مبتلا به تنگی کانال نخاعی و علائم شدید که به درمان کونسرواتیو جواب نمی دهند می تواند موجب بهبود علائم شود. در نتیجه، جراحی باید در این بیماران به عنوان یک روش درمان در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: لامینکتومی، تنگی کانال نخاعی، سن بالا، نتایج
  • آرمیتا مهدوی، محمدرضا نهایی، محمدتقی اخی، مهریار نهایی، محمد اکبری دیباور صفحه 91
    زمینه و هدف
    استفاده وسیع از آنتی بیوتیکهای فلوروکینولون سبب بروز روز افزون مقاومت به این داروها شده است و بنابراین، پایش مقاومت به آنتی بیوتیکها اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی حساسیت سویه های اشریشیا کلی جدا شده از عفونت های ادراری بیماران بستری در بخش های ICU و بیماران سرپایی مراجعه کننده به مرکز آموزشی و درمانی امام خمینی تبریز در برابر فلوروکینولونهای معمول در درمان بود.
    روش بررسی
    نمونه های ادرای از افرادی که دارای علائم عفونت ادراری بودند جمع آوری شد. تمام سویه ها با روش روتین آزمایشگاهی تعیین هویت شده سپس تعیین حساسیت سویه های جدا شده توسط روش های دیسک آگار دیفیوژن (Disc Agar Diffusion، DAD) بر اساس پروتکل (Clinical and Laboratory Standards Institute، CLSI) انجام شد. همچنین (Minimum Inhibitory Concentration، MIC) ایزوله های آزمایشی در مقابل سیپروفلوکساسین با روش تهیه رقت در محیط کشت مایع (Macrodilution broth) انجام شد.
    یافته ها
    در مجموع 100 سویه اشریشیاکلی جداشده از عفونت های ادراری بیماران مراجعه کننده به مرکز آموزشی و درمانی امام خمینی تبریز مورد مطالعه قرار گرفت که 50 سویه مربوط به بیماران بستری در بخشهای (Intensive Care Unit، ICU) و 50 سویه متعلق به بیماران سرپایی بود. براساس نتایج بدست آمده از روش دیسک آگار دیفیوژن 57 سویه (57%) نسبت به نالیدیکسیک اسید، 34 سویه (34%) در برابر نورفلوکساسین، 33 سویه (33%) نسبت به سپیروفلوکساسین و 30 سویه (30%) در مقابل افلوکساسین مقاوم بودند. تعداد 2 سویه (2%) نیز نسبت به افلوکساسین مقاومت حدوسط (intermediate) نشان دادند. در روش MIC از میان 100 ایزوله آزمایشی، 41 ایزوله μg/ml4≤ MIC، 6 ایزوله g/mlμ2= MIC و 53 ایزوله g/mlμ1 ≥ MIC را نشان دادند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده بالا بودن مقاومت در برابر فلوروکینولونها می باشد. این امر ممکن است ناشی از تجویز غیر منطقی آنها باشد. برای غلبه بر این مشکل، باید تجویز بی رویه محدود گردد و تجویز آنتی بیوتیک بر اساس الگوهای حساسیت میکروارگانیسم صورت گیرد.
    کلیدواژگان: آنتی بیوتیک، مقاومت، اشریشیاکلی، فلوروکینولون، عفونت ادراری
  • رضا مهدوی، لیلا نیک نیاز *، سید رفیع عارف حسینی صفحه 97
    زمینه و اهداف

    با توجه به توصیه سازمان بهداشت جهانی مبنی بر اهمیت تغذیه با شیر مادر بر سلامت و رشد شیرخوار و همچنین اثر تغذیه مادر در دوران شیردهی بر کیفیت و کمیت شیر، مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی تغذیه ای مادران شیرده و اثر آن بر رشد شیرخواران صورت گرفت.

    روش بررسی

    اطلاعات مربوط به مشخصات فردی و آنتروپومتریک و 24 ساعت یادآمد غذایی از 182 مادر شیرده شهری و روستایی که دارای کودک منحصرا شیر مادر خوار 120-90 روزه بودند، بدست آمد. اطلاعات غذایی بعد از آنالیز با توصیه های RDA مقایسه شد. همچنین ارتباط رژیم دریافتی مادر با وزن شیرخواران با روش رگرسیون چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین انرژی دریافتی مادران (405± 2390 کیلوکالری) به طور معنی داری کمتر از مقدار توصیه شده RDA (2733 کیلوکالری) بود ولی نزدیک به میانگین انرژی محاسبه شده (257±2458 کیلوکالری) بود. میانگین انرژی دریافتی در شهر به طور معنی داری کمتر از روستا بود (05/0P<). میانگین مصرف نان، سبزی و پنیر در مناطق روستایی و میانگین مصرف برنج، میوه، شیر، ماست و گوشت در مناطق شهری به طور معنی داری بیشتر بود (05/0>P). ارتباط معنی داری بین وزن شیرخواران و نمایه توده بدنی مادران مشاهده شد (49/0=ß، 05/0>(P. همچنین اختلاف معنی داری بین وزن شیرخواران مربوط به مادران با دریافت انرژی بیشتر از 2500 کیلوکالری و شیرخواران مادران با دریافت انرژی کمتر وجود داشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر مثبت تغذیه مادر بر رشد شیرخواران، توجه بیشتر به امر آموزش در جهت بهبود وضعیت تغذیه مادر در دوران شیردهی لازم به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: مادران شیرده، الگوی تغذیه، تغذیه انحصاری با شیر مادر
  • رحیم یوسفی، حمیدرضا پور اعتماد، حمید جنگی اقدم صفحه 103
    زمینه و اهداف
    دگرسان بینی خود نشانه ای رایج در بسیاری از بیماری های روانی، بیماری های عضوی-مغزی، مصرف مواد و داروهای خاص می باشد که بصورت یک تغییر مکرر در ادراک خود که در آن احساس شخص از واقعیت خودش به طور موقتی و گذرا تغییر کرده است، تعریف می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی حالت دگرسان بینی در بیماران مبتلا به صرع قطعه ی گیجگاهی، اختلال پانیک و جمعیت غیر بیمار می باشد.
    روش بررسی
    به این منظور دو گروه از بیماران دارای تشخیص صرع قطعه ی گیجگاهی و اختلال پانیک با گروه کنترل غیر بیمار به صورت مقطعی و به وسیله مقیاس کمبریج برای دگرسان بینی خود مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند.
    یافته ها
    بیماران مبتلا به صرع قطعه ی گیجگاهی نسبت به دو گروه دیگر، نمرات بالاتری را در پرسشنامه ی دگرسان بینی مبنی بر تجربه بالای این حالات کسب کردند. همچنین افراد دارای تشخیص اختلال پانیک از لحاظ تجربه حالات دگرسان بینی در رتبه ی دوم قرار گرفتند. جمعیت غیر بیمار در مقایسه با گروه بیماران میزان تجارب دگرسان بینی کمی را گزارش کردند.
    نتیجه گیری
    پدیده ی دگرسان بینی خود نشانه ای رایج در بیماران مبتلا به صرع قطعه ی گیجگاهی و اختلال پانیک می باشد.
    کلیدواژگان: دگرسان بینی خود، صرع قطعه گیجگاهی، اختلال پانیک
  • فرشید بزرگی قراقویونلو، شرین سراوانی صفحه 109
    همانژیومها، تومورهای عروقی خوش خیمی هستند که شایعترین مکان بروز آنها سر و گردن است و در کام بندرت رخ می دهند. همانژیوم به دو شکل میکروسکوپی مویرگی و غاری شکل تقسیم می شود که همانژیوم غاری شکل شیوع کمتری دارد. در این گزارش خانم 53 ساله ای معرفی می شود که با شکایت از زخم همراه با درد مختصر در ناحیه کام مراجعه کرده بود. در معاینه ی بالینی، شکاف دو طرفه ی کام بدون توده ی واضحی همراه با تندرنس در لبه ی راست شکاف مشاهده شد. از محل زخم بیوپسی برداشته شد و تشخیص هیستوپاتولوژیک همانژیوم غاری شکل گذاشته شد.
    کلیدواژگان: همانژیوم، همانژیوم غاری شکل، همانژیوم کام، شکاف کام
  • محمدتقی خرسندی، مسعود نادرپور، نیکزاد شهیدی صفحه 113
    تقریبا 3٪ نئوپلاسم های سروگردن در غده ی پاروتید رخ می دهد و کمتر از 1٪ اینها نئوپلاسمهای انکوسیتیک می باشند. نئوپلاسمهای انکوماسیتیک معمولا خوش خیم بوده و شایع ترین محل آنها پاروتید می باشد. طبقه بندی هیستولوژیک سازمان جهانی بهداشت، نئوپلاسم های انکوماسیتیک را به 3 دسته تقسیم می کند: انکوسیتوزیس، انکوسیتوما و کارسینوم انکوسیتیک. در اینجا ما یک مورد انکوسیتومای پاروتید را گزارش می کنیم.
    کلیدواژگان: انکوسیتوما، پاروتید، اکسی فیلیک آدنوما
  • علی اکبر طاهراقدم، علی پاشاپور صفحه 115
    بیماری مولتیپل اسکلروزیس عمدتا سبب درگیری سیستم عصبی مرکزی می شود و سندرم گیلن باره منجر به آسیب دیدگی اعصاب محیطی می گردد. وقوع هر دو بیماری که اتوایمون هستند در یک فرد بسیار نادر می باشد. بطوریکه یک مورد مشابه تاکنون گزارش شده است. در این گزارش یک مورد بیماری مولتیپل اسکلروزیس مطرح شده است که بعدا دچار سندرم گیلن باره شد. بیمار خانم 31 ساله ای است که سابقه مولتیپل اسکلروزیس را از چند ماه قبل داشته و تحت درمان با اینترفرون بتا (1) بوده است. اخیرا دچار فلج شل اندامها بخصوص در اندامهای تحتانی شده بود که با توجه به شرح حال، معاینه و بررسی های الکترودیاگنوستیک تشخیص بیماری گیلن باره از نوع نوروپاتی اکسونال حرکتی حاد (Acute Motor Axonal Neuropathy، AMAN) داده شد و تحت درمان با ایمونوگلوبولین وریدی قرار گرفت و بهبودی نسبی حاصل گردید.
    کلیدواژگان: مولتیپل اسکلروزیس، سندرم گیلن باره، الکترودیاگنوستیک
|
  • Alireza Ostad Rahimi, Nosratollah Zarghami, Ali Sadighi Page 7
    Background And Objectives
    High plasma levels of lipoprotein (a) [LP (a)] are associated with an increased risk of coronary heart disease (CHD).The effect of habit and nutritional factors on lipoprotein (a) levels still unknown. Therefore, the objective of the present study was to assess the serum levels of lipoprotein and its relation with life habits and nutritional status in group of reproductive-age women. Method & Materials: The present research was a descriptive and cross-section study and constituted of 252 reproductive-age (15-49 years) women of Tabriz. They are randomly selected from general healthy population. For each individual a demographic questioner, food frequency questioner and two mid week 24 hour food recall questioner was filled. Weight and height was measured. Body mass index was calculated, 5 ml of venous blood was obtained and serum level of lipoprotein (a) was measured by immumotubidometry method. In each individual data were analyzed using statistical methods including T-test, and variance analysis. P<0.05 was considered significant.
    Results
    A mean serum level of lipoprotein (a) was 41.2 ± 28.4 in women. Serum levels of lipoprotein (a) was in normal range (<30 mg/dl) in 44.6%. 55.4% of women had a higher levels (more than 30 mg/dl). There were no relationship between food habits, daily energy intake, fat, protein and other nutrient intake, age, weight, height, BMI, mid arm circumflex with serum levels of lipoprotein (a).Women with moderate regular exercise had a lower lipoprotein (a). level compared with those who hadnt such a regular exercise program (P<0.05).
    Conclusion
    Based on this study, it is speculated that serum levels of lipoprotein (a) is higher than normal range in a large percentage of reproductive age women. In addition, regular exercise reduces the serum level of lipoprotein (a). Therefore, regular exercise educations are recommended for women’s health promotion.
    Keywords: Serum levels of lipoprotein (a), Reproductive age women, Food habits, Exercise
  • Mohammad Barzegar, Babak Sandoogchian, Mahasti Alizadeh, Abolgasem Jooiban, Shamsi Gafari Page 13
    Background And Objectives
    Febrile seizure is the most common seizure disorder occurring in childhood. A simple febrile seizure is a generalized seizure but it is brief and occurs often once during a 24 hours period. Unfortunately in %15-20 of patient's recurrence of seizure occurs. Here we assessed the effectiveness and safety of intramuscular or oral Phenobarbital on preventing the further seizure in acute phase of a febrile illness. Method & Materials: In this clinical trial, healthy children with diagnosis of simple febrile seizure, who were admitted to the pediatric neurology unit of Tabriz Children Hospital were included three groups; case group (one) (intramuscular Phenobarbital), case group(two) oral Phenobarbital, and controls. Fifty three patients in group one received, intramuscular Phenobarbital initial dose of 10mg/kg (up to 200 mg), fifty four patient received oral Phenobarbital initial dose of 15mg/kg (up to 300 mg), and 12 hours later 5 mg/kg/d orally until the fever had subsided, in both groups. Fifty nine patients observed as controls. Rate of recurrence of seizure was compared in two groups, during the acute phase of disease.
    Results
    There was no significant difference in sex, age, etiology, degree of fever, history of neonatal admission, family history of febrile seizure and epilepsy between groups. In control group recurrence of seizure occurred in 11 patients (18.6%) while in case groups happened in 3 patient (2.8%), including one (1.8%) in case group one and 2 patients (3.7%) in case group two, and the differences was significant (P=0.008). However there was no significant difference between oral and intramuscular. Blood level of Phenobarbital, 2 hrs after loading dose in both administration groups was in therapeutic level and the difference between Phenobarbital levels was not significant between two intervention groups. There was no serious side effect of Phenobarbital in case groups.
    Conclusion
    The results of this study indicate that Phenobarbital can prevents the recurrence of seizure in children with simple febrile seizure when it is administered in its acute phase of same febrile illness.
    Keywords: Febrile Seizure, Phenobarbital, Seizure Recurrence
  • Authors Vahideh Toopchizadeh, Seyed Mohammad Jafar Husseini, Mohammad Barzegar, Azim Rezamand, Abasali Hosseinpoor Feizi, Mohammad Rahbar, Fariba Eslamyan Page 19
    Background And Objectives
    Neuromuscular problems after the treatment of acute lymphoblast leukemia (ALL) have been reported in children and thought to be induced by vincristine. Peripheral neuropathy is its dose-related toxicity. Clinical signs of vincristine neuropathy are early loss of Achilles tendon reflexes, followed by loss of other deep tendon reflexes accompanied with sensory disturbances. This study aimed to evaluate the electrophysiological consequences of vincristine chemotherapy in children. Methods & Materials: In a prospective cohort one year study, the electrophysiologic testing was performed in 42 children, 25 of them with ALL and 17 of them non-ALL malignancies. It was performed before and 5 weeks after chemotherapy in above patients. Changes in the electrodiagnostic parameters before and after administration of vincristine and its relation with the dosage were determined.
    Results
    Twenty five children had ALL, M/F 16/9 and 6.08±3.85 years and 17 children had other malignancies including: lymphoma, neuroblastoma, rhabdomyosarcoma, retinoblastoma and Willm's tumor, M/F 7/10 and 6.54±4.45 years. In the ALL group, there was no significant change of motor and sensory NCV and amplitude of SNAP after 5 weeks however, the amplitude of CMAP was significantly decreased in both upper and lower extremities and F-wave latency was increased in both lower and upper extremities after chemotherapy. Post chemotherapy decreased CMAP amplitude was detected in 96% of ALL cases, majority of them it was moderate (70.8%). Sixteen (66.7%) patients suffered from gait abnormality. In the non-ALL group five (29.4%) cases were treated with regimen similar to that employed in the ALL group (group B) and 12 (70.6%) patients were treated with other regimens (group C). Neuropathy was detected in nine (52.9%) patients, five (100%) cases in group B and four (33.3%) cases in group C. In group B, mild, moderate and severe neuropathies were detected in 1 (20%), 3 (60%) and 1 (20%) cases, respectively. Patients in group C were affected with mild neuropathy. There was a direct relation between the degree of CMAP amplitude decretion with higher dosage of vincristine (P=0.007).
    Conclusion
    This study showed that the electrophysiologic changes of vincristine chemotherapy are common in children and usually detected in the form of a motor-axonal neuropathy. Gait abnormality is also a common manifestation.
    Keywords: Vincristine, Acute Lymphoblastic Leukemia, Neuropathy, Children Download Download
  • Shabnam Razavi, Abdolaziz Rastegar Lari, Kazem Mousavizadeh, Masood Mahmoodian Page 27
    Background And Objectives

    The multi-drug transporter NorA contributes to Staphylococcus aureus resistance to flouroquinolon antibiotics by promoting their active extrusion from the cell. Recent studies demonstrated that plant alkaloids such as noscapine can enhance the antimicrobial activity of some antimicrobial against resistant strains. The aim of the present study was to investigate the synergistic effect of ofloxacin, and noscapine on Staphylococcus aureus isolatated from patients. Method and Materials: Ninety five multi-drug resistant isolates of Staphylococcus aureus were obtained from the hospitalized patients and outpatients of three hospitals in Tehran, Iran. Of these 95 isolates, 49 isolates were highly resistant to several antibiotics including ofloxacin. Serial dilution method was performed to determine minimum inhibitory concentration (MIC) of ofloxacin alone, noscapine alone and combination of the two agents.

    Results

    The results showed that MICs of ofloxacin were 16 µg/ml on 20 isolates, 32 µg/ml on 21 isolates and 64 µg/ml on 8 isolates. MIC of noscapine was between 0.5 µM/ml and 1.0 µM/ml. Combination of ofloxacin and noscapin leads to 2-4 times increase in MIC of ofloxacin.

    Conclusions

    Noscapine diminished the antimicrobial activity of ofloxacin on Staphylococcus aurous.

    Keywords: Staphylococcus aureus, Noscapine, Ofloxacin, Multi, Drug Resistance
  • Authors Mandana Rafeey, Masood Nemati, Samad Nazarpour Page 31
    Background And Objectives
    Cholestatic jaundice in early infancy is an important clinical condition. Idiopathic neonatal hepatitis and extra-hepatic biliary atresia (EHBA) is two main of different etiology, and it's necessary to distinguish between these two entities. It is important that EHBA be rapidly diagnosed, because an immediate surgery may prevent further potentially fatal consequences. A rapid, ubiquitous, non-invasive and accurate technique with the least complications is crucial for early diagnosis of EHBA. The hepatobiliary scan identifies diseased gallbladders and bile drainage problems, and ultrasonography is an easy and cheap method of survey of biliary tract. In this study, we evaluated and compared two different diagnostic method, ultrasonography and HIDA scan for this purpose. Method & Materials: In these two years prospective study ultrasonography, HIDA scan and liver biopsy was performed in a group of patients with cholestasis. We considered the result of liver biopsy as the gold standard. Accordingly sensitivity, specificity, positive and negative predictive values and accuracy of ultrasonography and HIDA scan were calculated and compared together.
    Results
    Sixty infants, 35 males and 25 females mean age (56.1±17.8 days) were studied According to the results of liver biopsy, there were 16 (26.7%) cases of EHBA, and 24 (40%) cases of idiopathic hepatitis. Ultrasonography detected EHBA in 15 cases and HIDA scan diagnosed it in 38 patients. Sensitivity, specificity, positive predictive values, negative predictive value and accuracy of ultrasonography were 87.5%, 97.7%, 93.3%, 95.7%, and HIDA scan, these value were 100%, 50%, 42.1%, 100% respectively.
    Conclusion
    This study showed a lower sensitivity but higher specificity of ultrasonography for diagnosis of EHBA in compared with HIDA scan
    Keywords: Cholestasis, Newborn, Ultrasonography, HIDA Scan, Biliary atresia
  • Seyed Javad Toutounchi, Mohammad Nejadkazem, Manouchehr Zangeneh, Shiva Salehian Page 37
    Background And Objectives
    The nasal polyp is the most common benign tumor of the nose, which due to nasal obstruction and others problem for patients. Most study for treatment of nasal polyps are alone surgery with functional endoscopic sinus surgery (fess) or medical treatment. Study for comparison between surgical and medical treatment are little. The aim of this study we evaluated the results of medical and surgical treatment in a group of patients with nasal polyp.
    Materials And Methods
    In this prospective study which performed between 2004-2006 those patients referred to ENT department of Tabriz Imam Hospital were allocated. The patients were treated either surgericaly or medically results of treatment were compared between two groups.
    Results
    From a total number of 200 patients (127 male and 73 female) 100 patients (M/F 59/41 age 40/69) were treated medically. Patients in both groups were followed for up to six months. For the following findings nasal obstruction nasal mass, nasal discharge, post nasal discharge, facial pain, smell dysfunction, sneezing, dyspnea, nocturnal snoring, sinus sensitivity, facial pressure and radiololgic finding (sinusitis). Frequency of nasal obstruction and nasal mass surgericaly treated patients of second group was significantly high than medically treated first groups after 6 month. But frequency of sneezing in second group was higher than first group.
    Conclusion
    Symptom Improvement in surgericaly treated nasal polyps was better than medically treated patients.
    Keywords: Nasal polyp, Corticosteroid, Functional endoscopic sinus surgery (FESS)
  • Mahmoud Samadi, Abbas Afrasiabi, Shamsi Ghaffari, Bahman Rastgar Page 41
    Background And Objectives
    Although coronary arteriovenous fistula (CAVF) is uncommon but it accounts half of congenital anomalies of the coronary arteries. The aim of this study is to evaluate clinical findings, origin and result of surgery in a group of patients with CAVF.
    Materials And Methods
    In this multicenter study patients with the diagnosis of CAVF who admitted in Tehran Shahid Rajaee hospital and Tabriz Shahid Madani hospital were selected. In all patients, demographic data, clinical, and imaging findings and also results of surgery were collected.
    Results
    Between 1988-2006, 18 (11 were male and 7 female, 3-58 years) CAVF patients were admitted. 13 patients were less than 20 years old and 5 over 20. In 12 patients (66.5%) CAVF originate from the right coronary artery and in six patients (33.5%) from the left. Most common site of termination of CAVF was right ventricle (50%). There was not any CAVF to left side of the heart. Surgical closures of CAVF were performed in 16 patients, in 14 of them fistula were closed by cardiopulmonary bypass (CPB).
    Conclusion
    Careful investigation is recommended for diagnosis of CAVF. It should be considered in the differential diagnosis of potent ductus arteriosus. Operation is indicated for CAVF patient with significant shunt.
    Keywords: Coronary arteriovenous fistula, Cardiopulmonary by pass, potent ducts arteriosus
  • Mohammad Hussein Somi, Parisa Rezaeifar, Shahnaz Naghashi Page 45
    Background And Objectives
    Esophageal, gastric and colorectal cancers are the most common recorded cancers in the East Azerbaijan province. Because of the high incidence of gastrointestinal malignancies in this province and with considering the variety of cultural and geographic situations, we decided to calculate and compare the age-adjusted standardized rates of these cancers in different cities of the province. Methods and Materials: From March 2006 to 2007 in a cross-sectional study, all new cases of gastrointestinal malignancies diagnosed in different teaching hospital of Tabriz University of Medical Sciences, all those receiving chemotherapy, radiotherapy or registered in different endoscopic center, pathology laboratory as gastrointestinal malignancy were collected and recorded in above period. We also entered those patients who died and those who started to receive opiate analgesic in offer mentioned period.
    Results
    In this year a total number of 1346 patients, 398 patients had esophageal cancer (male220/398, 55.3% and female 178/398, 44.7%), 612 patients had gastric cancer (male 436/612, 71.2% and female 186/612, 28.8%) and 337 patients had colorectal cancer (male187/337, 55.4% and female 150/337, 44.6%). In those with gastric cancer, male to female ratio was 2.49 and the mean age of the males was significantly higher than females (P<0.0001). Gastric cancer with the age-adjusted standardized rates of 25.99 per 100000 of males and esophageal cancer with 11.65 per 100000 of females were the most common gastrointestinal malignancies. We found that, Ahar had the highest incidence rate of esophageal and gastric cancer. While, Tabriz and Sarab had the higher incidence rate of colorectal cancer.
    Conclusion
    Because of high incidence of gastrointestinal malignancies among Azerbayjanian people, there is a continues need for future studies in term of genetic susceptibility, geographical condition, cultural factors and nutritional habits.
    Keywords: Esophageal Cancer, Gastric Cancer, Colorectal Cancer
  • Salman Abdi, Reza Abdollahi, Jalil Babapoor, Morteza Ghojazadeh Page 49
    Background And Objectives
    There is a relationship between personality and reckless sexual behaviors. This research's objective is to investigate the relation between personality traits related to behavioral inhibition/activation brain systems with using or dont using the condom in illegitimate sexual contacts and compare with normal people. Method and Materials: In this prospective four months period all people who had referred to Tabriz Red Crescent Community Aids Consultation Center were allocated and arranged in two groups: Those with high risk sexual contacts and those with low risk sexual contacts. Control group was allocated from the same community. In each groups data were collected by questionnaires that was focused on five main areas. Demographic information, behavioral inhibition/activation systems scale, Essence personality questionnaire, positive and negative affects scale, anxiety trait questionnaire. Our data was analyzed by MANOVA test.
    Results
    Results of this study revealed that those with high risk sexual relationships, significantly had a stronger behavioral activation system in compared with low risk group (P=. /035), they also had higher neurosis than control group (P=. /005), higher extroversion than low risk group (P=. /015), more positive affect than control group (P=./033) and low risk group (P=./002), higher negative affect than control group (P=./006), those with low risk sexual relationships significantly suffered higher neurosis than control group (P=./035), lower extroversion than control group (P=./008), higher negative affect than control group (P=./048), higher anxiety trait than control group (P=./003). 25percent of those with high risk, and 9percent of those with low risk sexual relationships behavior had been neurotic pills purring.
    Conclusion
    In people with illegitimate sexual relationships, behavioral activation brain System is linked with lack of condom usage behavior. And personality traits related to behavioral inhibition brain system are linked with consistent condom usage behavior. Illegitimate sexual relationship is associated with by personality disorder.
    Keywords: Behavioral Inhibition, Activation Brain Systems, Personality trait, Positive, negative affect, Anxiety trait, High risk sexual relationship
  • Rakhshandeh Alipanahi, Bahram Bahramian Page 57
    Background And Objectives
    Ocular hypertension (OHT) is the most common cause of primary open- angle glaucoma (POAG). High serum lipoproteins level may be a potential risk factor for progressing of OHT to glaucoma. The aim of this study was to compare serum lipoproteins level in patients with POAG.
    Materials And Methods
    In this case-control study intraocular pressure was measured with Goldman contact tonometer in 50 patients with POAG and 50 patients with OHT. Retinal examination and primary were performed in all individuals. In both groups with intraocular pressure greater than 21 mmHg with normal optic nerve and primary findings were considered as OHT and those with at least 2 abnormal findings from the 3 criteria considered as POAG. We allocated only those patients who were open angle in gonioscopy. In each group total cholesterol, LDL, HDL and triglycerides were measured.
    Results
    Mean Serum triglyceride level POAG patients was 215.32 ± 44.28 mg/Dl and in OHT patients195.02 ± 42.63 mg/dL. The difference between these two groups was statistically significant (P=0.022). Mean Serum Cholesterol average was 245.88 ± 34.40 mg/dL in POAG and 231.42 ± 41.98 mg/dL in OHT patients.
    Conclusion
    Serum Lipoproteins levels in POAG patients were more than OHT patients. Particularly hypercholesterolemia and hypertriglyceridemia may accelerate the progression of OHT to POAG.
    Keywords: Glaucoma, Ocular hypertension, Hyperlipoproteinemia, Hypercholesterolemia, Hypertriglyceridemia
  • Mohammad Alizadeh, Javad Mohtadinia, Bahram Pourhassan Gargari, Ahmad Esmaillzadeh Page 63
    Background And Objective
    Few data are available about dietary patterns of adolescents and to our knowledge no information are available in this regard in Iran. The present study aimed to identify major dietary patterns among adolescent girls in Tabriz.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, usual dietary intakes of students of Talaat intelligent guidance school of Tabriz from a total number of 257 female students aged 11-15y were assessed using a 162-item semi-quantitative food frequency questionnaire (FFQ). Students of this school were from all districts and had been elected by an entrance exam. Foods from FFQ were classified into 40 food groups and entered a factor analysis by SPSS.
    Results
    We identified there were 6 major dietary patterns by factor analysis: (1) Western pattern (pizza, organ meats, fruit juice, sweats and desserts and etc) (2) Sweat junk foods pattern (dried fruits, jams and honey, sugars, tea, sweats and desserts, fruit juice and etc) (3) Asian pattern (legumes, potato, other vegetables, dough, high-fat dairy products, margarine, refined grains and etc) (4) Salty junk foods pattern (carrot, puffs, Potato chips, popcorn, crackers, pickles and etc) (5) low protein- soft drinks-oil pattern (cruciferous vegetables, green leafy vegetables, soft drinks, tomatoes, other vegetables, vegetable oils, mayonnaise and etc) (6) Iranian traditional dietary pattern (Hydrogenated fats, garlic, broth, tea, poultry and red meats). Overall, these dietary patterns explained 39.4% of total variance.
    Conclusion
    Our findings suggest 6 major dietary patterns among adolescent girls in Tabriz. The associations of these dietary patterns with health conditions remain to be identified in further studies.
    Keywords: Dietary pattern, Adolescent girl, Factor analysis
  • Majied Mahmoud Aliloo, Mahdi Imani, Abbas Bakhshipoor, Alireza Farnam Page 71
    Background And Objectives
    Most of the last research indicated that there was not significant difference between cognitive-behavior therapy (CBT) and Exposure and response prevention (ERP) methods to reduce the symptom of Obsessive-Compulsive disorder (OCD). In this study we compared the efficacy of above methods in a group of patients with obsessive-compulsive disorder.
    Materials And Methods
    In this prospective study a group of patients with obsessive-compulsive disorder were randomly assigned in 3 groups: Cognitive-behavior therapy, exposure and response prevention and controls. Patients in 3 groups were matched with respect to the variables such as age, sex, academic and marital status. In this study we used the following tests. Moudsley Obsessive-Compulsive Inventory (MOCI), Beck Depression Inventory-II (BDI-II), Beck Anxiety Inventory (BAI). All patients in each group completed three questionnaires in 3 and (pre test, post test, and after 2 months. The data were analyzed by multivariate analyses of variance-one way (MANOVA-1 way), and post hoc test (T tukey).
    Results
    Finding indicated the treatment effect of cognitive-behavior therapy and exposure and response prevention on obsessive-compulsive disorder were more significant than waiting-list in short-term and long-term (P<0/01). The Inter group difference between cognitive-behavior therapy and exposure and response prevention was not significant.
    Conclusion
    There was not significant difference between ERP and CBT in symptom reduction of OCD.
    Keywords: Obsessive, compulsive disorder, Cognitive, behavior therapy, Exposure, response prevention.
  • Mohammad Reza Mohammadi Fallah, Ali Tagizade Afshar, Ali Gafari Mogadam, Moosa Asadi Page 79
    Background And Objectives
    Renal transplantation is the treatment of choice for chronic renal failure. Using an appropriate and fine ureterovesical anatomizes technique can prevent most complications regarding this aspect of transplantation. Extravesical ureteroneocystostomy is becoming more popular in renal transplantation because of ITS few complications and technical ease. This low complication rate is due to limited bladder dissection and shorter urethral segment required from the donor. In this study, we evaluated a comparison between Barry and Barry-Tagochi ureteroneocystostomy techniques in a group of renal transplant recipients. Method and Materials: From September 2004 to March 2007, we recorded all urological complications after renal transplantation in a sort of renal transplant recipient. They were operated by Barry-Tagochi or Barry ureteroneocystostomy techniques. We followed them up to 12 mouths. For the following complications including: urinary fistula, urethral stenosis and vesicoureteral reflux and complicated hemturia.
    Results
    From a total number of 198 patients 100 Barry-Tagochi and 98 Barry anatomizes were performed. The incidence of urological complications in Barry-Tagochi and Barry reimplantetion techniques were 4(4%) and 5(5.1%) respectively. The difference was not statistically significant (P=0.71). Urinary leakage occurs in one person in each group (%).and urethral obstruction occurred in 3 patients in each group (%).No complicated hematuria or symptomatic VUR happened in patients in each groups. The mean urethral anatomists time was recorded about 8.26±2.28 minutes (range 4-16 minutes) for Barry- Tagochi and 9.9± 3.34 minutes (range 5-20 minutes) for Barry procedure, with a significant difference (P=0.0001). After VCUG mild to moderate reflux was noted in 2(4%) of 50 transplant patients in Barry- Tagochi group. No treatment was required for a total number of 50 these patients.
    Conclusion
    Our study proved that Barry –Tagochi extravehicular ureteroneocystostomy could be a rapid and simple method, without significant incidence of urological complication. This technique has become the choices of urethra vesicle anatomists during renal transplantation in our centre.
    Keywords: Kidney transplantation, Ureteroneocystostomy, Anatomists, Reimplantation
  • Iraj Lotfinia, Hormoz Iremlou, Farhad Afsari Page 89
    Background And Objectives
    Lumbar spinal stenosis syndrome results from narrowing of the spinal canal, nerve root canal or the intervertebral foramen and leading to compression of the spinal cord or nerve roots correspondingly. Spinal stenosis syndrome affects mainly patients at their 5th-6th decades of life. In older patients condition may increase the operative risk or could be a predictor of worse outcome.
    Materials And Methods
    This prospective study was done in a group of 50 consecutive patients, older than 60 with lumbar spinal stenosis. We measured with Japanese orthopaedic association score (JOA) completed pre-operatively and at least 6 month postoperatively. We used the JOA for outcome measurement.
    Results
    The study group includes 25 males and 25 females, the mean age of patients were 67.28 and 66.84 respectively. Overall 86% of the patients had excellent or good results. The most affected levels were L4 and L5. No mortality was noted in this series. Major complication was dural tear in one patient.
    Conclusion
    Decompresive laminectomy is palliative in selected elderly patients with spinal canal stenosis with symptom who didn’t respond to conservative treatment. As a result surgery should be considered as a treatment option in these patients.
    Keywords: Laminectomy, Spinal canal stenosis
  • Armita Mahdavi, Mohammad Reza Nahaei, Mohammad Taghi Akhi, Mehryar Nahaei, Mohammad Akbari Dibavar Page 91
    Background And Objectives
    Widespread use of fluoroquinolones has resulted in an increasing incidence of resistance to these agents. Therefore antibiotic resistance surveillance has a great importance. This study was carried out to evaluate the antibiotic resistant pattern of Escherichia coli isolates against fluoroquinolones from ICU and out- patient clinic admitted patients with urinary tract infection in Imam Hospital of Tabriz.
    Material And Methods
    Urine samples were taken and E. coli were isolated by conventional laboratory methods. The isolated strains were testes by Disk Agar Diffusion (DAD) method and broth macro-dilution method (MIC) according to the CLSI guidelines.
    Results
    A total of hundred E. coli were isolated from urine samples. According to the results of DAD method 57 (57%) were resistant to nalidixic acid, 34 (34%) to norfoloxacin, 33 (33%) to ciprofloxacin and 30 (30%) to ofloxacin. Also 2 (2%) of isolates revealed intermediate resistance to ofloxacin. By broth macro-dilution 41% were resistant to ciprofloxacin (MIC ≥ 4µg/ml), while 6 isolates had intermediate resistance pattern (MIC=2 µg/ml) and 53 isolates were sensitive (MIC≤ 1 µg/ml) to ciprofloxacin.
    Conclusion
    Our results revealed a high level of resistance against fluoroquinolones. It would be because of unjustified antibiotic usage. To overcome this problem inadvertent prescription should be limited and antibiotics should be administered based of microorganism sensitivity patterns.
    Keywords: Antibiotic, Resistance, Escherichia coli, Fluoroquinolon, Urinary tract infections
  • Reza Mahdavi, Leila Nikniaz, Seyed Rafie Arefhosseini Page 97
    Background And Objectives

    According to WHO recommendation on importance of breastfeeding on infants` health and growth and also with regards to the effect of maternal nutritional status on quality and quantity of milk production, this study was carried out to investigate the nutritional pattern of lactating mothers and its effect on infant's growth status.

    Material And Methods

    Mother's and infant's general characteristics and anthropometric measurements were collected from 182 urban and rural lactating mothers who were exclusively breast feeding their infants aged 90-120 days. Information on mother's dietary intake was collected using 24-hour recall method and the results compared with RDA. Multiple Regression model was performed to analyze the association between dietary intake of mothers and anthropometric measurements of infants.

    Results

    The mean daily energy intake of mothers (2390±405 kcal/d) was significantly lower than RDA (2733 kcal), but it was close to calculated energy values (2458±258kcal). The mean energy intake of urban mothers was significantly lower than mothers in rural areas (P<0.05). The mean intake of bread, vegetables and cheese was higher in rural mothers, while the mean intake of rice, milk, yogurt and meat was significantly higher in urban mothers (P<0.05). The mean weight of infants was significantly correlated with BMI of nursing mothers (P<0.05, = ß 0.49). In group of mothers who were consuming more than 2500 Kcal, the mean weight of infants was significantly higher than the other group (P<0.03).

    Conclusion

    The observed positive effects of maternal dietary intake on infants` growth rate indicate the need for implementing proper nutritional educational programs in order to improve dietary intake of lactating mothers.

    Keywords: Lactating mothers, Nutritional pattern, Exclusive breast feeding
  • Rahim Yousefi, Hamid Reza Pouraetemad, Hamid Jangi Aghdam Page 103
    Background And Objectives
    Depersonalization is a prevalent symptom in mental disorder, brain-organic disease and substance and drug abuse. It is defined as a recurrent change in self perception. The aim of this study is to explore depersonalization in patients with temporal lobe epilepsy, panic disorder and non-patient control group. Methods and Materials: Here we studied the depersonalization level by Cambridge personalization scale in a group of patients with temporal lobe epilepsy and panic disorders. The same study was done in a normal control group.
    Results
    Patients with temporal lobe epilepsy had a high score of depersonalization level (%35/87), followed by panic disorder patients (%31/53) and normal controls (%32/61).
    Conclusion
    Depersonalization is a common phenomenon in temporal lobe epilepsy and panic disorder.
    Keywords: Depersonalization, Temporal lobe epilepsy, Panic disorder
  • Farshid Bozorgi Gharaghoyounlou, Sherrin Saravani Page 109
    Hemangioma is a benign vascular tumor, most common located in head and neck that occurs on the palate. Hemangiomas have been subdivided into two microscopic types: Capillary and cavernous that cavernous hemangioma is less common. We report here a 53 years-old female with palatal pain, ulcer and bilateral cleft palate. The Histologic diagnosis of ulcer biopsy revealed cavernous hemangioma.
    Keywords: Hemangioma, Cavernous hemangioma, Palatal hemangioma, Palate cleft
  • Mohammad Taghi Khorsandi, Masood Naderpoor, Nikzad Shahidi Page 113
    Approximately 3% of all head and neck neoplasms occur in parotid gland and less than 1% of these are oncocytic neoplasms. They are usually benign tumors and most commonly arise from the parotid gland. The world Health Organization histologic classification of salivary gland tumors divides parotid oncocytic neoplasms into three categories: Oncocytosis, oncocytoma, and oncocytic carcinoma. We report a case of oncocytoma in the parotid gland.
    Keywords: Oncocytoma, Parotid, Oxyphilic adenoma
  • Aliakbar Thaheraghdam, Ali Pashapour Page 115
    Multiple Sclerosis is a disease of central nervous system, whereas Guillain Barre Syndrome is a state of peripheral nervous system involvement. Co- incidence of these two autoimmune illnesses in the same patients is very rare and up to now, only one case has been reported in literature. Here we report a case of Multiple Sclerosis who later developed Guillain Barre Syndrome. A 31-year old female, who was a known case of Multiple Sclerosis for several months and had been treated with interferon Beta 1a. She developed progressive limb weakness, starting from Lower Limbs and progressing to arms and face. Guillain Barre Syndrome (acute motor axonal neuropathy type was diagnosed based on her physical and electro diagnostic examinations. She treated with intravenous immunoglobin and discharged with partial recovery.
    Keywords: Multiple Sclerosis, Guillain Barre Syndrome, Electrodiagnostic