فهرست مطالب

نشریه پلاسما و نشانگرهای زیستی
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 25، زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/10/13
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صبا طاهری، شهربانو عریان، محمدرضا زرین دست، آمنه رضایوف صفحات 1-11
    زمینه و هدف
    اضطراب، پاسخ یک موجود زنده به یک عامل تهدید کننده احتمالی است که می تواند هوموستاز آن را دچار اختلال نماید. این مطالعه با هدف بررسی اثر سیستم کانابینرژیک بر اضطراب درون آمیگدال مرکزی و تداخل آن با سیستم سروتونرژیک بر اضطراب در روش ماز بعلاوه مرتفع (EPM) انجام شد.
    روش کار
    به موش های کانول گذاری شده پس از یک هفته استراحت دوزهای مختلف آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید (ACPA) و آگونیست انتخابی گیرنده 1 سروتونرژیک HT1-5 به نام تجاری (CP94253 هیدروکلراید) به صورت داخل آمیگدال تجویز شد. درصد زمان حضور در بازوهای باز(%OAT) و درصد دفعات ورود به بازوهای باز (%OAE) و فعالیت حرکتی اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تجویز ACPA و تجویز دوزهای بالای آگونیست گیرنده 5-HT1 سروتونرژیک بر رفتارهای اضطرابی اثری ندارد. ولی تجویز ACPA داخل آمیگدال همراه با آگونیست گیرنده 5-HT1 سروتونرژیک اثر ضداضطرابی را نشان داده است.
    نتیجه گیری
    گیرنده های پیش سیناپسی کانابینوئیدی CB1 منجر به مهارترشح بسیاری از انتقال دهنده های عصبی، مانند سروتونین می شود و به نظر می رسد که که آگونیست سروتونینی توانسته جایگزین نوروترانسمیترهای مهار شده توسط ACPA باشد.
    کلیدواژگان: ACPA، گیرنده سروتونرژیک5، HT1، ماز بعلاوه مرتفع، موش صحرائی رت
  • فروغ معصومی، مهرداد شریعتی*، اکبر زراعت پیشه صفحات 13-22
    زمینه و هدف
    به علت اهمیت نقش کبد در ارتباط با متابولیسم داروهای شیمیایی و سنتز پروتئین های پلاسما و استفاده زیاد از داروی دانازول در درمان بیماری های مختلف، این مطالعه با هدف بررسی اثر این دارو بر فعالیت آنزیم های کبدی و فاکتورهای بیوشیمیایی خون تکوین کبد نوزاد موش نر انجام گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی 40 سرنوزاد موش صحرایی نر از نژاد ویستار به 5 گروه 8 تایی از مادرانی که قبلا با دوزهای مشخصی درگروه های تجربی 1، 2 و 3 به ترتیب مقادیر mg/kg 400،200،100 دارو در دوره بارداری دریافت کرده بودند، تقسیم شدند. بعد از پایان دوره22روزه نوزادی تمام گروه ها وزن کشی، ارزیابی میزان آنزیم های کبدی، آلبومین، پروتئین انجام گردید. بررسی بافت شناسی پس از گذر از مراحل نمونه و تهیه لام، رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین انجام شد.
    یافته ها
    مقایسه نتایج آزمون آماری وزن نوزادان نشان دهنده این بود که گروه های تجربی دریافت کننده مقادیر مختلف دارو نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را در سطح 05/0 P نشان می دهند و بین گروه های تجربی دریافت کننده مقادیر مختلف دارو و گروه کنترل افزایش معنی داری در میزان آنزیم های کبدی،AST، ALT، ALP مشاهده گردید. تغییرات وزن کبد و آلبومین و پروتئین در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود. درنمونه های بافتی تهیه شده با افزایش مقدار دارو نکروز بیشتر مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    احتمالا داروی دانازول با مقادیر استفاده شده دارای اثرات مخربی بر بافت کبدی، هر چند مطالعات بیشتری در این زمینه لازم است.
    کلیدواژگان: دانازول، آزمون های عملکردی کبد، نوزاد نرموش صحرایی
  • مجید محمدنژاد شموشکی، مرتضی مازینی، فرشاد منوچهری صفحات 23-29
    زمینه وهدف
    رشد جبرانی یک فاز از رشد سریع به دنبال محدودیت غذایی در اثر شرایط بحرانی است که در گونه های زیادی مشاهده شده است. بیشتر پاسخ ماهی به گرسنگی و سپس تغذیه مجدد شامل پرخوری، افزایش کارایی غذا و بهبود ضرایب رشد می باشد. لذا این تحقیق به منظور بررسی اثر گرسنگی و رشد جبرانی بر شاخص های رشد و بازماندگی بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان انجام پذیرفت.
    روش کار
    آزمایش به مدت 8 هفته و در 4 تیمار و 3 تکرار به صورت زیر انجام پذیرفت: تیمار 1: 8 هفته غذادهی کامل، تیمار 2: یک هفته گرسنگی + یک هفته غذادهی، تیمار 3: دو هفته گرسنگی + دو هفته غذادهی، تیمار 4: سه هفته گرسنگی + سه هفته غذادهی. تعداد 240 عدد بچه ماهی قزل آلا با میانگین وزن اولیه 46/0±81/3 گرم و میانگین طول اولیه 67/0±4/5 سانتی متر در 12 تانک پرورشی با تعداد 20 عدد بچه ماهی در هر تانک) با ظرفیت 50 لیتر آب در قالب طرح آماری کاملا تصادفی توزیع و به مدت 8 هفته در شرایط یکسان از لحاظ شرایط محیطی نگهداری گردیدند.
    یافته ها
    بین تیمارهای مورد بررسی از نظر فاکتورهای رشد بچه ماهیان قزل آلا اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0P<). به طوری-که بچه ماهیان تیمار غذادهی دارای رشد بهتری در مقایسه با سایر تیمارهای گرسنگی و رشد جبرانی بودند. اما از لحاظ درصد بازماندگی هیچ گونه اختلافی در بین تیمارها مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    گرسنگی باعث کاهش رشد بچه ماهیان قزل آلا شده و رشد جبرانی نتوانسته است این کاهش رشد را جبران نماید.
    کلیدواژگان: گرسنگی، رشد جبرانی، رشد، بازماندگی، قزل آلای رنگین کمان
  • مهدی رضا قلی زاده*، الهام کرمی، محمدرضا چنگیزی، مسعود محمدیان صفحات 31-39
    زمینه و هدف
    هرگونه راهبرد تمرینی و دستکاری رژیم غذائی که بتواند باعث افزایش اکسایش چربی ها و صرفه جوئی در مصرف کربوهیدرات ها گردد، می تواند برای ورزشکاران استقامتی سودمند باشد. هدف از این مطالعه تاثیر مصرف مکمل کولین، بر تغییرات اسیدهای چرب آزاد و بتاهیدروکسی بوتیرات پلاسما و سوخت و ساز چربی ها در طول یک جلسه فعالیت بلند مدت می باشد.
    روش کار
    نه مرد نخبه رشته سه گانه، در قالب طرح تحقیق انتقالی یک سویه کور، دو جلسه فعالیت 120 دقیقه ای دویدن را بر روی نوارگردان با شدت 59 تا 64 % VO2MAX اجرا نمودند. آزمودنی ها یک ساعت قبل از فعالیت جلسه اول، دارونما و یک ساعت قبل از فعالیت جلسه دوم، مکمل کولین بیتارترات مصرف نمودند. قبل و بعد از فعالیت ها، نمونه گیری خون برای اندازه گیری اسیدهای چرب آزاد و بتاهیدروکسی بوتیرات پلاسما به عمل آمد، برای اندازه گیری این مشخصه ها از روش رنگ سنجی استفاده گردید. داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر در سطح معنی داری (05/0P≤)، تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    مقایسه نتایج دو فعالیت نشان داد که سطح اسیدهای چرب آزاد پلاسما در انتهای فعالیت همراه با مکمل کولین به طور معنی داری از مقدار مشابه در فعالیت همراه با دارونما پائین تر و سطح بتا هیدروکسی بوتیرات پلاسما در انتهای فعالیت همراه با مکمل کولین به-طور معنی داری از مقدار مشابه در فعالیت همراه با دارونما بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    مصرف مکمل کولین، از طریق افزایش برداشت اسیدهای چرب آزاد پلاسما و نیز افزایش سطح بتاهیدروکسی بوتیرات پلاسما، می تواند فرآیند اکسایش چربی ها را طی فعالیت های ورزشی بلند مدت افزایش دهد.
    کلیدواژگان: مکمل کولین، اسیدهای چرب آزاد، بتاهیدروکسی بوتیرات، فعالیت بلند مدت، رشته ورزشی سه گانه
  • فاطمه جوینده، علی صادق پور، حسین خارا، ذبیح الله پژند صفحات 41-48
    زمینه و هدف
    عملکرد یک ماده ضدعفونی کننده تابع پیچیده ای از چندین متغیر شامل نوع و مقدار ماده مورد نظر و هم چنین تابع نوع و غلظت میکروارگانیزم ها، زمان تماس، کیفیت آب و غیره می باشد. هدف دراین تحقیق تعیین غلظت قابل تحمل پرمنگنات پتاسیم در بچه ماهی کپور علفخوار و تاثیر آن بر روی فلور میکروبی پوست و بافت آبشش می باشد.
    روش کار
    این آزمایش با 5 تیمار و یک شاهد(هرکدام 3تکرار) اجراگردید. 180 عدد بچه ماهی کپور علفخوار با میانگین وزنی45/0 ± 74/3 گرمی در 10 آکواریوم ذخیره سازی شد. در ابتدا میزانLC10، LC50، LC90 در مدت 96 ساعت در محیط ساکن بر روی 180 عدد بچه ماهی کپور علفخوار با غلظت های تعیین شده به روش لگاریتمی محاسبه و در پایان 96 ساعت بافت آبشش از نظر بافت شناسی مورد مطالعه میکروسکوپی قرار گرفت. پس از قرارگیری به مدت 96 ساعت در غلظت های تعیین شده، جهت ارزیابی توتال باکتریایی (بر حسب،CFU) از پوست نمونه برداری صورت گرفت
    یافته ها
    پس از قرارگیری بافت آبشش با پرمنگنات پتاسیم پدیده هایی نظیر پرخونی، چسبندگی رشته های آبششی ثانویه و نکروز سلولی (کم)، هیپرپلازی، تحلیل رفتن رشته های اولیه و چماقی شدن رشته های ثانویه به وجود آمد. در نمونه برداری پوست تیمار 25/0 میلی گرم در لیتر نسبت به بقیه تیمارها و شاهد از میزان کمتری باکتری برخوردار بود.
    نتیجه گیری
    به طور کلی می توان گفتLC50 96 ساعته،پرمنگنات پتاسیم برای بچه ماهی کپور علفخوار سمیت زیادی داشته و با توجه به تاثیر فاکتورهای فیزیکوشیمیایی سمیت این مواد بر روی ماهی ها، در شرایط مختلف، نتایج متفاوتی را می تواند نشان دهد.
    کلیدواژگان: کپور علفخوار، پرمنگنات پتاسیم، LC50، بافت شناسی، بار باکتریایی
  • مسعود فرخ روز، عباسعلی زمینی، الهه مظفری* صفحات 49-58
    زمینه و هدف
    فرمالین و سولفات مس از دسته ترکیباتی هستند که دائما در مزارع پرورش ماهی جهت درمان عفونت های انگلی و قارچی باکتریایی مورد استفاده قرار می گیرند. دراین پژوهش به بررسی بروز ضایعات احتمالی بافت پوست بچه ماهی سفید دریای خزر تحت تاثیر فرمالین و سولفات مس پرداخته شده است.
    روش کار
    در پژوهش حاضر به بررسی بروز ضایعات احتمالی بافت های آبشش بچه ماهی سفید دریای خزر با میانگین وزنی 428 میلی گرم و میانگین طول 5/3 سانتی متر پس از قرارگیری در معرض غلظت های مختلف سولفات مس (در دو تیمار کوتاه مدت 20 دقیقه ای و بلند مدت 24 ساعته، ppm 100، ppm 1) و فرمالین (در دو تیمار کوتاه مدت و بلند مدت، ppm 250 و ppm 25) پرداخته شد. بعد از پایدار کردن بافت ها در فرمالین 10 درصد و ایجاد برش 5 میکرومتری به روش هماتوکسیلین رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ نوری مطالعه گردید.
    یافته ها
    در بررسی های بافت شناسی پوست، تغییرات خاصی در سلول های پوست که در معرض پایین ترین غلظت مس بودند، مشاهده نشد، اما در غلظت ppm100 جدا شدن لایه اپیدرم از لایه بازال بیشتر بود. لایه کراتینه موجود در پوست بدون تغییر باقی مانده و آثار خونریزی مشاهده نشد. در بررسی های پوست جداشدگی لایه ها تا حدودی مشاهده گردید و در تیمار بلند مدت در سلول های مالپیگی و جداشدن لایه های اپیدرم از لایه بازال دیده شده و آثاری از پرخونی مشاهده شده است.
    کلیدواژگان: مس، فرمالین، پوست، ماهی سفید، تغییرات هیستوپاتولوژیکی
  • سید ابراهیم حسینی، داود مهربانی، الهام رضایی صفحات 59-64
    زمینه و هدف
    دیابت ناهنجاری متابولیکی است که با آسیب های بافتی فراوانی از جمله آسیب به کبد همراه می باشد. آب انار ماده مغذی است که در طب سنتی نیز از آن استفاده می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آب انار بر فعالیت آنزیم های ALP، ALT و AST در موش های صحرایی نر بالغ دیابتی شده و غیر دیابتی انجام گرفت.
    روش کار
    در این پژوهش 90 سر موش صحرایی نر بالغ با وزن 220-200 گرم در گروه های کنترل، شاهد، تجربی دیابتی و غیردیابتی مورد مطالعه قرار گرفتند. هر گروه شامل 9 سر موش بود. گروه های تجربی به ترتیب دوزهای 1، 2 و 4 میلی لیتر آب انار را به ازای وزن هر موش و به مدت 21 روز به صورت گاواژ دریافت کردند. برای ایجاد دیابت از تزریق درون صفاقی mg/kg60 استرپتوزوسین استفاده شد. در پایان روز بیست و یکم از قلب حیوانات خون گیری به عمل آمد و سپس میزان سرمی آنزیم های ALP، ALT و AST اندازه-گیری گردید. داده ها به کمک آزمون ANOVA و تست پیگیری LSD مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که آب انار باعث کاهش معنی دار آنزیم های ALP، ALT و AST در گروه های دیابتی شده نسبت به گروه کنترل می شود و در گروه های سالم تاثیر معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    آب انار با داشتن مواد فلاونوئیدی و آنتی اکسیدانی و هم چنین از طریق کاهش قندخون باعث کاهش آنزیم های ALP، ALT و AST درموش های دیابتی شده می گردد.
    کلیدواژگان: آب انار، دیابت، آنزیم های ALP، ALT و AST، موش صحرایی
  • زهرا سلطانی، پروانه جعفری*، حمیدرضا آزادگان قمی صفحات 65-72
    زمینه وهدف
    استرس باعث افزایش ترشح کورتیزول از غده ی فوق کلیوی می شود. این هورمون در استرس های طولانی مدت، آسیب شدیدی به بدن زده و زمینه ساز ابتلا به بسیاری از بیماری ها می باشد. پروبیوتیک ها احتمالا می توانند در کاهش اثرات مخرب استرس موثر باشند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر لاکتوباسیلوس کازئی TD2 بر میزان کورتیکوسترون در رت نر تحت شرایط استرس بی حرکتی مزمن است.
    روش کار
    برای انجام این تحقیق40 سر موش رت نر نژاد ویستار با سن و وزن تقریبی یکسان gr130-110 انتخاب شد. پس از 2 هفته دوره سازگاری، رت ها به طور تصادفی در چهار گروه ده تایی شامل 2 گروه کنترل منفی (به مدت 21 روز با ml 1 بافر فسفات)، کنترل مثبت علاوه بر گاواژ روزانه با بافر، هر روز به مدت 15 دقیقه بی حرکتی مزمن)، و2 گروه آزمون 1 (با گاواژ هر روز پروبیوتیک)، آزمون 2 (علاوه بر پروبیوتیک، استرس نیر دریافت می کرد) تقسیم شدند. پس از طی شدن دوره آزمون، رت ها با اتر بیهوش و سپس خونگیری از قلب آن ها به عمل آمد. میزان هورمون با استفاده کیت اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج حاصله از این آزمون و مقایسه 2 گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد که استرس سبب افزایش معنی دار میزان هورمون نیز هم چنین، مشخص گردید که دریافت پروبیوتیک در گروه آزمون 2 دریافت کننده استرس، سبب کاهش معنی دار غلظت هورمون تا نسبت به گروه کنترل مثبت می گردد. بررسی نشان داد که در این گروه میزان هورمون تفاوت معنی داری با گروه کنترل منفی نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این آزمون نشان می دهد که مصرف لاکتوباسیلوس کازئی TD2 می تواند از اثرات منفی استرس های مزمن کاسته و سطوح کورتیکوسترون خون را به مقادیر قابل توجهی کاهش دهد.
    کلیدواژگان: پروبیوتیک، استرس، هورمون کورتیکوسترون، لاکتوباسیلوس کازئی