فهرست مطالب صابر شعری
-
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تغییر الگوی صورت های مالی بر قضاوت و تصمیم سرمایه گذاران با استفاده از رویکرد شبه آزمایشی است. فرضیه های پژوهش بر مبنای نظریه بار شناختی تدوین شده است و چنین انتظار می رود که تغییر الگوی ارایه اطلاعات صورت های مالی از طریق کاهش تلاش شناختی بتواند بر قضاوت و تصمیم سرمایه گذاران تاثیر بگذارد. برای بررسی این موضوع الگوی ارایه اطلاعات صورتهای مالی بر مبنای مطالعه مشترک دو هیات استانداردهای حسابداری بین المللی و هیات استاندارد های حسابداری مالی آمریکا در سطح سه صورت مالی اساسی تغییر نموده و نحوه پاسخ شرکت کنندگان به سوالات تحقیق بر اساس صورت های مالی جدید ارایه شده توسط سازمان بورس اوراق و سازمان حسابرسی با الگوی پیشنهادی این دو هیات مقایسه شده است. آزمون شوندگان شامل افرادی هستند که دارای تجربه حسابداری و مالی بوده و حداقل دارای مدرک لیسانس حسابداری یا گرایش های مختلف مدیریت بوده اند بر همین اساس 92 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده است. با توجه به عدم نرمال بودن داده های پژوهش از آزمون ناپارامتریک من ویتنی استفاده شده است نتایج این آزمون نشان می دهد که الگوی انسجام یافته صورت های مالی بر قضاوت و تصمیم سرمایه گذاران از طریق کاهش تلاش شناختی تاثیر گذار بوده است.
کلید واژگان: قضاوت و تصمیم گیری, تلاش شناختی, الگوی انسجام یافته صورت های مالی}The purpose of this study is to investigate the effect of changing the pattern of financial statements on the judgment and decision of investors using a quasi-experimental approach. The research hypotheses are based on the theory of cognitive burden and it is expected that changing the pattern of financial statement information by reducing cognitive effort can affect the judgment and decision of investors. To examine this issue, the pattern of financial statement information based on the joint study of the two International Accounting Standards Board and the American Financial Accounting Standards Board at the level of the three basic financial statements has changed and how participants answered research questions based on the new financial statements. It has been compared by the Tehran Stock Exchange and the auditing organization with the model proposed by these two boards. The test takers include people who have accounting and financial experience and have at least a bachelor's degree in accounting or various management orientations. Accordingly, 92 people were selected as the statistical sample of the research. Due to the non-normality of the research data, non-parametric Mann-Whitney test has used. The results of this test show that the cohesive pattern of financial statements has influenced the judgment and decision of investors by reducing cognitive effort
Keywords: Judgment, Decision Making, cognitive effort, Cohesiveness pattern of financial statements} -
پدیده لنگر انداختن یکی از مباحث مطرح در مالی رفتاری است که نخستین بار توسط تورسکی و کانمن (1974) مطرح گردید. هدف این مقاله بررسی تبعیت شدت واکنش سرمایه گذاران به پیش بینی های سود مدیریت از پدیده لنگر ذهنی وهمچنین بررسی تاثیر اطلاعات مالی باکیفیت و سودهای پیش بینی شده بادقت شرکتها در تضعیف و کاهش خطای قضاوت و لنگر ذهنی سرمایه گذار ان موثر می باشد. برای این منظور، توسط چهار مدل رگرسیون، چهار فرضیه برای 116 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی نه ساله (1388تا1396) به تعداد 1052 مشاهده سال مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های فرضیه های تحقیق، از روش داده های تابلویی برای مدل اول و برای مدل های دوم، سوم و چهارم از روش داده های تلفیقی استفاده گردید. نتایج نشان داد که سرمایه گذاران در تصمیمات مالی خود در مقایسه سود پیش بینی شده مدیریت و سود سال قبل دچار پدیده لنگر ذهنی شده و به سود سال قبل تکیه می کنند، ولی به سود پیش بینی شده صنعت در ارزیابی و پیش بینی های خود تکیه نکرده و از آن لنگر ذهنی نمی سازند. همچنین در شرکت های با دقت بالا در سودهای پیش بینی شده لنگر ذهنی سرمایه گذار ان تعدیل می شود ولی لنگر ذهنی سرمایه گذار ان در شرکت هایی که اطلاعات حسابداری با کیفیت دارند تعدیل نمی شود.
کلید واژگان: گزارشگری مالی, لنگر ذهنی, لنگر انداختن, سرمایه گذار ان}The phenomenon of anchoring is one of the topics in behavioral finance that was first proposed by Torsky and Kahnemann (1974). The purpose of this study is to investigate the severity of investors' reaction to management profit forecasts from the mental anchor phenomenon and also investigating the impact of quality financial information and the expected profits of companies is effective in weakening and reducing the error of judgment and the mental anchor of investors. For this purpose, by four regression models, four hypotheses for 116 companies of Tehran Stock Exchange in a period of nine years (2009 to 2018) with 1052 observations were examined. To analyze the data of research hypotheses, panel data method was used for the first model and for the second, third and fourth models, the combined data method was used. The results showed that investors in their financial decisions compared to the projected profit of the previous year and the profit of the previous year have a mental anchor phenomenon and rely on the profit of the previous year, but did not rely on the Predicted profit of the industry in their assessments and forecasts. They do not make a mental anchor. Also, in companies with high accuracy in the Predicted profits, the mental anchor of investors is adjusted, but the mental anchor of investors is not adjusted in companies that have quality accounting information.
Keywords: Financial Reporting, mental anchor, Anchoring, Investors} -
سود پیش بینی شده یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در بازار سرمایه است. ادبیات خاطر نشان ساخته که بیش اطمینانی مدیران از عوامل موثر بر دقت این پیش بینی ها است. به دلیل اتکای استفاده کنندگان به اطلاعات پیش بینی شده، بررسی آثار بیش اطمینانی بر دقت این پیش بینی ها دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با بکارگیری یک مدل نوین برای سنجش بیش اطمینانی مدیران عامل و از طریق تحلیل داده های مربوط به شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 تا 1395 به روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) به بررسی اثر این سوگیری مدیریتی بر خطای پیش بینی سود می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بیش اطمینانی مدیران عامل شرکت ها اثر مثبت و معناداری بر خطای پیش بینی سود دارد، به نحوی که مدیران بیش مطمئن سود پیش بینی شده را بیشتر از سود واقعی برآورد می نمایند. نتایج حاصل تائیدی بر یافته های پژوهش های پیشین است و خاطر نشان می سازد که بهتر است استفاده کنندگان اطلاعات به آثار منفی بیش اطمینانی مدیران بر قابلیت اتکای پیش بینی ها توجه نمایند.کلید واژگان: رویکرد رفتاری, مدل نوین سنجش بیش اطمینانی مدیریت, پیش بینی سود, مدل گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)}Management earnings forecast is one of the most important information resources in capital markets. The literature suggests managerial overconfidence is an effecting factors on the earnings forecasts’ accuracy. Because of users' relying to forecasted information, examination of the bias's effects on forecasts' accuracy is important. By using a new managerial overconfidence assessment model and Generalized Method of Moments (GMM) regression analysis, the paper examines this managerial bias’s effect on management earnings forecasts’ error in the firms that have listed at Tehran Securities Exchange (TSE) during the period from year 2007 to year 2016. The results show Chief Executive Officers’ overconfidence has a significant positive effect on earnings forecasts’ error, how overconfident Chief Executive Officers overestimate earnings forecasted above than actual earnings. This finding is consistent with recent researches’ ones and suggests information's users should be aware of Chief Executive Officers' overconfidence's negative effects on reliability of managerial forecasted information.Keywords: Behavioral approach, new managerial overconfidence assessment model, Management Earnings Forecast, Generalized Method of Moments (GMM)}
-
هدف از نگارش مقاله پیش رو، بررسی رابطه مدیریت سود واقعی و رتبه اعتباری نمونه ای متشکل از 76 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1393 است. با توجه به عدم فعالیت موسسات رتبه بندی اعتباری بین المللی در بازار مالی ایران، در این پژوهش ابتدا با استفاده از مدل امتیاز بازار نوظهور، رتبه اعتباری شرکت های موردبررسی محاسبه می گردد. در مرحله بعد، یک مدل رگرسیون چندمتغیره به کار گرفته می شود که در آن متغیر وابسته؛ رتبه اعتباری تعیین شده از طریق مدل امتیاز بازار نوظهور بوده و متغیرهای مستقل؛ جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی، هزینه های تولید غیرعادی و مخارج اختیاری غیرعادی (به عنوان معیارهای مدیریت سود واقعی) هستند. این پژوهش از نظر دسته بندی بر مبنای هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها نیز یک پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع پس رویدادی (علی- مقایسه ای) تلقی می شود که بر اساس تجزیه و تحلیل داده های مشاهده ای انجام می گیرد. نتایج پژوهش پیش رو نشان می دهد بین جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی و رتبه اعتباری رابطه معنی داری وجود ندارد، اما هزینه های تولید غیرعادی و مخارج اختیاری غیرعادی در سطح اطمینان 95 درصد، رابطه منفی و معنی داری با رتبه اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارند.کلید واژگان: رتبه بندی اعتباری, مدل امتیاز بازار نوظهور, مدیریت سود واقعی, مخارج اختیاری غیرعادی, بورس اوراق بهادار تهران}The purpose of this research is to examine the relationship between real activities earnings management and credit ratings in a 76- member sample of firms listed on Tehran stock exchange during 1387 to 1393. Regarding the absence of international credit rating agencies in Iran's financial market, this paper firstly calculates credit ratings of selected firms using the emerging market score (EMS) model, then applies a multivariate regression in which dependent variable is credit rating and independent variables are abnormal cash flows from operations, abnormal production costs and abnormal discretionary expenditures. This research is an applied (in terms of objective) and descriptive (in terms of data collecting method) one that uses observational data. Results suggest that there is no relationship between abnormal cash flows from operations and credit rating, but abnormal production costs and abnormal discretionary expenditures, at 5% level, are significantly negatively related to credit ratings in Iran.
Key words: Credit Rating, EMS Model, Real Activities Earnings Management, Abnormal Discretionary Expenditures, Tehran Stock Exchange.Keywords: Credit Rating, EMS Model, Real Activities Earnings Management, Abnormal Discretionary Expenditures, Tehran Stock Exchange} -
قیمت گذاری دارایی های مالی و شناسایی عوامل ریسک مهم، از موضوعات بنیادی تئوری مالی است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از بینش های مدل CAPM و مدل سه عاملی فاما و فرنچ (1993)، مدل ترکیبی PEG و مدل چهار عاملی توسعه داده شد. با بهره گیری از اطلاعات مالی 270 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره ابتدای 1385 تا پایان 1393، از روش شناسی سه مرحله ای و روش شناسی پرتفوی پژوهی برای محاسبه عوامل ریسک استفاده شد. نتایج حاصل از برآوردها نشان داد اولا اثر اندازه معکوس، اثر ارزش معکوس و اثر PEG وجود دارد، ثانیا مدل ترکیبی PEG نمی تواند صرف ریسک سهام را توضیح دهد، اما مدل چهار عاملی در مقایسه با سایر مدل ها، توانایی بالاتری در توضیح صرف ریسک دارد. فعالان بازار می توانند از نتایج این تحقیق برای بهبود عملکرد سرمایه گذاری استفاده نمایند و به فعالان دانشگاهی پیشنهاد می گردد مدل های توسعه داده شده در این تحقیق را مورد آزمون قرار دهند.کلید واژگان: مدل ترکیبی PEG, اثر اندازه, اثر ارزش, اثر PEG, صرف ریسک سهام}Pricing of financial assets and identify important risk factors is one of the fundamental issues of finance theory. In this study, using insights of CAPM and three-factor model (Fama and French, 1993), PEG and four-factor models was developed. Using financial data of 270 companies traded in TSE during the beginning of 2006 to the end of 2014, three-stage methodology and the portfolio study methodology used to calculate the risk factor. The results show that first, there are inverse size effects, inverse value effects and PEG effects, second, PEG model cannot explain stock risk premium, But the four-factor model compared with other models, has higher power for explaining of the risk premium. Market participants can use these results to improve investment performance and academics recommended that test models of the study.Keywords: PEG Model, Size Sffect, Value Effect, PEG Effect, Equity Premium}
-
اقتصاد و امنیت ملی کاما به فناوری اطلاعات و زیرساخت هایش وابسته است. در مرکز زیرساخت های اطلاعاتی، جامعه، به اینترنت، یعنی سیستمی که اساسا به عنوان میدانی پژوهشی برای محققان طراحی شده است، اتکا می کنند. استفاده از شبکه ها و سیستم های ارتباطی ممکن است به وضعیت پرخطری بینجامد که اثرات نامطلوبی از جمله از کارافتادگی سیستم های ارتباطی، از دست دادن داده ها یا تصمیم گیری نادرست را ایجاد کند. این مقاله، ریسک های سیستم اطلاعاتی حسابداری در شرکت های مدرن را از منظر مدرن سازی حسابداری، با پیشینه ی به کارگیری فناوری های جدید اطلاعاتی که هدفش یکپارچه سازی و جهانی سازی که مختص جامعه و دانش اطلاعاتی است، تحلیل می کند.
کلید واژگان: تحلیل ریسک, زیر ساخت های سیستم اطلاعاتی حسابداری} -
در رسوایی های مالی شرکتها، یکی از موضوعاتی که همواره مرکز توجه و نگرانی بوده است، معاملات با اشخاص وابسته می باشد. این نگرانی ها، در پی ورشکستگی شرکت های مشهوری مثل انرون و آدلفیا افزایش یافته است. یکی از عوامل سقوط این شرکتها به استفاده هدفمند از معاملات با اشخاص وابسته و عدم افشای آنها در صورتهای مالی یا کافی نبودن افشای آنها مربوط میشود. در این مقاله، کفایت افشای معاملات با اشخاص وابسته با استفاده از چک لیست افشای تهیه شده طبق استاندارد حسابداری شماره 12 ایران، بررسی شده است. نمونه مورد بررسی، شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1385 تا 1389 می باشد. در این مقاله، 14 مورد افشا مطابق استاندارد حسابداری 12 ایران تعیین و به دو دسته کلی تقسیم شده است. از موارد افشا 5 مورد در گروه افشای عمومی و 9 مورد در گروه سایر موارد افشا قرار داده شده است. سپس با محاسبه میانگین افشا و با در نظر گرفتن سطح افشای 50 درصد، نتیجه بررسی نشان میدهد که شرکتها به طور میانگین 41 درصد از موارد افشای عمومی و 58 درصد تا 62 درصد از سایر موارد افشا را گزارش کرده اند. در ادامه، میزان افشای هر یک از 14 مورد افشا، بررسی گردید و مشخص شد الزامات مندرج در استاندارد حسابداری 12 ایران، به طور کامل توسط شرکتها گزارش نمی شود.
کلید واژگان: معاملات با اشخاص وابسته, کفایت افشا, راهبری شرکتی}In Recent corporate scandals, one of the recurring areas of concern is related party transactions. Concern about related party transactions has increased as a result of at least two high profile bankruptcies: Enron and Adelphia. The key reason of their collapse has been attributable at least in part to extensive purposefully use of undisclosed or “under-disclosed” transactions. In this research, the adequacy of disclosure of related party transactions is investigated by means of a checklist prepared according to Iranian accounting standard No.12.Research is performed over the years of 2006 to 2010 among Tehran stock exchange listed companies. According to accounting standard No.12, 14 disclosure requirements are set out and divided into two groups: 5 items are classified as general disclosure items and others are classified as other disclosure items. Then, mean disclosure is calculated and compared with the 50-percent level of disclosure included in Doing Business Reports.The results show that companies disclose 46 percent of general disclosure items and 58 percent to 62 percent of other disclosure items. Finally, the disclosure level of each disclosure requirement is determined. The results suggest deficiency in compliance with accounting standard No.12.
Keywords: Related Party Transactions, Adequacy of Disclosure, Corporate Governance} -
در این مقاله ارتباط بین عوامل کلان اقتصادی و ریسک اعتباری بانک ها بررسی شده است. عوامل کلان اقتصادی شامل نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، حجم پول، شاخص قیمت سهام و نرخ ارز (دلار) می باشد. به منظور اندازه گیری ریسک اعتباری از نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به کل تسهیلات استفاده شده است. نمونه شامل 15 بانک و موسسه اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران طی دوره زمانی 82 تا 88 می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، شاخص قیمت سهام، نرخ ارز و ریسک اعتباری بانک ها ارتباط مثبت معنی داری وجود دارد. با امعان نظر به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که مدیران و ناظران سیستم بانکی به منظور کاهش ریسک اعتباری بانک ها، می بایست در تدوین سیاست های اعتباری و قوانین و مقررات ناظر بر بانک ها و موسسات اعتباری، عوامل کلان اقتصادی موثر بر ریسک اعتباری را لحاظ نمایند.
کلید واژگان: ریسک اعتباری بانک ها, عوامل کلان اقتصادی, ذخیره مطالبات مشکوک الوصول} -
در این مقاله، انگیزه های معاملات با اشخاص وابسته با استفاده از مدل مسکاریلو (2010) مورد بررسی قرار می گیرد. برای تشریح دلایل انجام معاملات با اشخاص وابسته دو تئوری متضاد (تئوری تضاد منافع در مقابل فرضیه معاملات کارا) وجود دارد. تاکنون شواهد تجربی برای ارائه تصویری روشن از انگیزه معاملات با اشخاص وابسته در ایران ارائه نشده است. در صورت وجود رفتار فرصت طلبانه در معاملات، انتظار می رود که میزان معاملات با اشخاص وابسته با متغیرهای بازار شامل سطح تمرکز مالکیت و نسبت ارزش بازار واحد تجاری به ارزش دفتری خالص دارایی ها و متغیرهای راهبری شرکتی شامل اندازه هیات مدیره، نسبت مدیران غیرموظف، یکی بودن مدیرعامل و رئیس هیات مدیره و اهرم مالی مشاهده شود. نمونه شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1385 تا 1389 می باشد. آزمون فرضیه ها نشان می دهد بین میزان معاملات با اشخاص وابسته و متغیرهای سطح تمرکز مالکیت، نسبت مدیران غیرموظف و اهرم مالی رابطه معنادار مورد انتظار وجود دارد. یافته های ما نشان می دهد فرضیه وجود رفتار فرصت طلبانه در معاملات با اشخاص وابسته رد نمی شود و نشانه هایی از فرصت طلبانه بودن این معاملات در محیط کسب و کار ایران قابل مشاهده است.
کلید واژگان: معاملات با اشخاص وابسته, تضاد منافع, فرضیه معاملات کارا, افشا}This article investigates motives of Related Party Transactions using the Moscariello model. There are two contrasting theories، conflict of interests vs. efficient transactions hypothesis، describing the reasons behind RPTs. Up to now، there are no empirical evidence to show a definite picture of motives for related party transactions. If there is an opportunistic behavior، there should be special relations between the extent of RPTs and market variables including ownership concentration level، market value to book value ratio، and corporate governance variables including board size، percentage of nonexecutive board members، Duality، and leverage. The sample is a number of firms listed in Tehran Stock Exchange over the years of 2006 to 2010. Test of hypothesis shows that there are meaningful expected relations between the extent of RPT and ownership concentration level، percentage of nonexecutive board members، and leverage. The findings approve the hypothesis that an opportunistic behavior exists in related party transactions in Iranian business environment.Keywords: Related Party Transactions, conflict of interests, efficient transactions hypothesis} -
پژوهش های گسترده ای در زمینه رفتار بازده سهام عادی صورت گرفته و حاصل آنها ارائه مدلهایی است که متغیرهایی مانند ریسک بازار سهم، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و نسبتهای مالی مختلف را در مدلهای تک متغیره یا چند متغیره، برای تشریح بازدهی سهام به کار می گیرند. این پژوهش نیز در پی یافتن رابطه میان بازدهی سهام با متغیرهای حسابداری و بازار دردوره هایی است که سهامداران پدیده ناخوشایند سقوط قیمتها را تجربه می کنند. در این پژوهش وجود رابطه میان متغیرهای حسابداری و بازار با بازدهی سهام مورد آزمون قرار گرفت و توان تبیین مدل های تک متغیره با مدل های چند متغیره مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که در دوره سقوط بازار دو متغیر اندازه شرکت و بتا نسبت به دیگر متغیرهای آزمون شده در این پژوهش، متغیرهای مناسبتری برای تبیین بازدهی می باشند. دردوره سقوط بازار علامت ضریب رگرسیون برای این دو متغیر منفی می باشد و این امر بدان معناست که هرقدر اندازه شرکت بزرگتر باشد، سهام آن شرکت در دوره های سقوط بازار بیشتر ارزش خود را از دست می دهد همچنین هر قدر رسیک بازار سهمی بالاتر باشد، آن سهم دردوره سقوط بازار بیشتر ارزش خود را از دست خواهد دادکلید واژگان: متغیرهای حسابداری, بازدهی سهام, سقوط بازار, شکست بازار}
-
افزایش فشارهای قانونی و مسئولیت حساب دهی شرکت ها، حسابرسان داخلی را به سوی یافتن راه هایی جدید برای افزایش اثر بخشی و کارایی کارهایشان سوق داده است تا به این طریق بتوانند به مدیریت در ایفای نقش مباشرت کمک کنند. حسابرسان داخلی با چالش های فراوانی مواجه انداز جمله این چالش ها بالاترین میزان تقلب در تاریخ است. سازمان ها برای مبارزه با تقلب و تخلف به دنبال اجرای روش های جدید هستند. حسابرسی پیوسته [i] یکی از روش هایی است که حسابرسان داخلی می توانند در این راستا از آن بهره گیرند. این مقاله در پی بیان توان اثرگذاری محیط فعلی بر حسابرسی پیوسته و ذینفعان آن است. در این مقاله درباره پرسش های زیر سخن به میان رفته است: • شرکت چگونه از حسابرسی پیوسته بهره مند می شود؟ • حسابرسان مستقل تا چه میزان ممکن است به شواهد پدید آمده از کار حسابرسان داخلی، اتکا کنند؟ • قانون ساربینزاکسلی و قانون گذاری کمیسیون بورس و اوراق بهادار تا چه میزان در افزایش تقاضا برای حسابرسی پیوسته نقش داشته اند؟ • ذینفعانی مانند نهادهای قانونی، مدیریت، حسابرسان مستقل و حسابرسان داخلی تا چه حد باید به ایجاد حسابرسی پیوسته سرعت بخشند؟ افزون بر این، مقاله حاضر، چگونگی کمک حسابرسی پیوسته در فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز مدیریت برای ایفای وظیفه امانت داری را نشان می دهد.کلید واژگان: حسابرسی پیوسته, حسابرسی داخلی}
-
سرمایه گذاران برای اتخاذ تصمیمات منطقی خود نیازمند دریافت اطلاعاتی مالی صحیح در ارتباط با شرکت ها هستند. هسته مرکزی گزارشگری مالی، صورت های مالی شرکت می باشد. شفافیتیا ابهام آن ها می تواند موجبات گمراهی سرمایه گذاران را فراهم نموده و بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر گذار باشد. نتیجه تصمیمات این گروه نیز به نوبه خود با اثرگذاری بر عرضه و تقاضای سهم می تواند منجر به واکنش قیمت نسبت به عدم شفافیتیا ابهام گزارش های مالی شده و ریسک سرمایه گذاران را افزایش دهد. در این تحقیق رابطه ابهام گزارشگری مالی و توزیع بازده سهام بررسی و برای ارزیابی ابهام گزارشگری مالی از معیار مدیریت سود استفاده شده است. نظر به اینکه بخش قابل توجهی از سود را اقلام تعهدیتشکیل می دهند با استفاده از مدل تعدیل شده جونز پدیده مدیریت سود در شرکت های نمونه آزمون، سپس رابطه توزیع بازده سهام با سه متغیر ریسک غیر متعارف شرکت، ریسک سقوط و جهش قیمت آزمون گردید. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای مورد نظر از رگرسیون چندگانه و رگرسیونلجستیک استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند. نتایج نشان می دهند که بین ابهام گزارشگری مالی(اندازه گیری با استفاده از معیار مدیریت سود) و ریسک انتقالی به سرمایه گذاران رابطه معنی داری وجود نداردکلید واژگان: شفافیت, ابهام, گزارشگری مالی, ریسک سقوط قیمت, جهش قیمت, مدیریت سود, مدل تعدیل شده جونز}
-
در این تحقیق توان اقلام تعهدی و اجزاء تشکیل دهنده آن در مقایسه با قابلیت اقلام نقدی در پیش بینی جریان های نقدی آتی بازبینی و آزمون شده است. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ به این سوالات است که آیا اقلام تعهدی در پیش بینی جریان های نقدی جاری به تنهایی ایفا می کند؟ ب. آیا تجزیه اقلام تعهدی به اجزا آن قابلیت پیش بینی جریان های نقدی آتی را افزایش می دهد؟ استفاده از اجزا اقلام تعهدی در مقایسه با مجموع اقلام تعهد منجر به افزایش توان پیش بینی جریان های نقدی آتی نشد اما سودهای عملیاتی در قیاس با جریان های نقدی عملیاتی پیش بینی کننده بهتری برای جریان های نقدی آتی به شمار می روند.کلید واژگان: جریان های نقدی آتی, ارزش بازار حقوق صاحبان سهام}This paper studies the ability of accruals in predicting future cash flows. The purpose of this paper is assessing whether accruals have additional predictive ability than current cash flow alone in predicting future cash flows. And whether disaggregating accruals into their components improves predicting future cash flows. To answer these questions we use four regression models wherein cash flows are predicted by 1) cash flow from operations 2) cash flow from operations and total accruals 3) operating profits 4) cash flow from operations and accrual components, and finally we compare mean absolute prediction errors of these models together. In this paper the market value of equity, as the best proxy for the present value of all future cash flows, is dependent variable. Research hypotheses were examined by using data of 132 listed companies in Tehran stock exchange for the period of 1380 to 1387.The results showed that accruals have additional predictive ability than current cash flow alone in predicting future cash flows, however, when accrual components were used instead of total accruals no changes were observed in predictive ability. Also the results of this paper showed that operating profits are better predictor of future cash flows than cash flow from operations.
-
برای رفع بی اعتمادی ناشی از مفهوم خطر اخلاقی در بحث عدم تقارن اطلاعاتی، در بازارهای جهانی، مفهوم حاکمیت شرکتی مطرح شد. این فرض وجود دارد کهف حاکمیت شرکتی بیش از هرچیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در دراز مدت هدف قرار میدهد و از منافع سهامداران محافظت میکند. موسسه های مالی بین المللی نیز رویه های اصلاح شده شرکتی را طریقی برای تقویت توانایی رقابتی شرکتها برای دستیابی به سرمایه جهانی دانسته و آن را در ایجاد رونق اقتصادی وافزایش شغل موثر میدانند.
در این تحقیق بعضی سازو کارهای حاکمیت شرکتی در بازار سرمایه ایران بررسی شده و وجود رابطه احتمالی میان این سازوکارها، نسبت بدهی ها و اندازه شرکت با مدیریت سود مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور از مدل تعدیل شده جونز (اقلام تعهدی اختیاری) برای محاسبه مدیریت سود استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین سازوکارهای مختلف حاکمیت شرکتی شامل تعداد اعضای هییت مدیره، تعداد و کفایت مدیران غیرموظف، تفکیک وظایف مدیرعامل از رییس هییت مدیره یا عضویت وی در هییت مدیره، ساختار مالکیت و وجود حسابرسی داخلی با مدیریت سود رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین با توجه به نتایج این تحقیق بین نسبت بدهی ها و اندازه شرکت با مدیریت سود رابطه معناداری مشاهده نگردید.کلید واژگان: حاکمیت شرکتی (سازوکارها), مدیریت سود, اقلام تعهدی اختیاری, اقلام تعهدی سرمایه در گردش}In order to solve the distrust problem of the moral hazard in information asymmetry issue in capital markets, corporate governance is introduced. This is an assumption that corporate governance results to a healthful life for organizations in a long horizon and protects the stockholders interests. International organizations and institutes, suggest the governance codes as a tool to develop the competition ability of corporate to access to the international capital sources, and it also affects economic and employment improvements.
This research studied some of the corporate governance mechanisms in TSE and examines the probable correlation between earning management and corporate governance mechanisms, debt ratio and firm size. The current study employs the cross-sectional modified version of Jones, where abnormal working capital accruals are used as proxy for earnings management. The study reveals that corporate governance mechanisms (board size, proportion of independent directors, competence of independent directors, separation of the roles of CEO and chairman, CEO membership, ownership structure and existence of audit dept.) have non-significant relation with earning management. It also shows that debt ratio and firm size have no significant relation with earning management.Keywords: Corporate Governance (mechanisms), earning management, Discretionary accruals, Working Capital Accruals} -
تحقیق حاضر به آزمون تجربی توان مدل جهانی سه متغیره فاما و فرنچ (شامل سه متغیر ریسک سیستماتیک پرتفوی سهام، اندازه پرتفوی سهام و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار پرتفوی سهام) در تبیین بازده پرتفوی سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است و به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا متغیرهای مطرح شده در مدل فاما و فرنچ در بازار سهام ایران نیز که شرایط اقتصادی خاص خود را دارد، قدرت تبیین و پیش بینی بازدهی پرتفوی سهام را دارا میباشد یا خیر. همچنین مقایسه ای بین قدرت تبیین این مدل و مدل ارزش گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) صورت گرفته است. انجام تحقیق پیش رو در صورت کمک به پیش بینی بازدهی پرتفوی سهام به صورت شفاف تر و دقیق تر و درنتیجه اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری مفیدتر اهمیت پیدا میکند.
دوره زمانی انجام تحقیق، دوره 5 ساله از ابتدای سال مالی 1378 تا پایان سال مالی 1382 و نمونه انتخابی از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره انجام تحقیق میباشد که در ابتدای هرسال از سالهای تحقیق، براساس اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار به 6 پرتفوی تقسیم شده اند که فرضیه های تحقیق در خصوص این پرتفوی ها مورد آزمون قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق بیانگر آن است که در فرضیه های اول تا سوم که رابطه تک تک متغیرهای مطرح در مدل فاما و فرنچ با بازده پرتفوی سهام را بررسی میکند، رابطه معناداری بین ریسک سیستماتیک پرتفوی سهام و و بازده پرتفوی سهام در هیچ یک از پرتفوی ها وجود ندارد. بین اندازه پرتفوی سهام و بازده پرتفوی سهام، تنها در پرتفوی دارای اندازه بزرگ و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا رابطه معنادار وجود دارد. در فرضیه چهارم که کل متغیرهای تحقیق در قالب مدل فاما و فرنچ مورد آزمون قرار گرفتند، مدل در پرتفوی دارای اندازه کوچک و نسبت ارزش دفتری بالا به ارزش بازار بالا و همچنین در پرتفوی دارای اندازه بزرگ و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار متوسط مورد تایید قرار گرفت. در مجموع، نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان میدهد که جهت تبیین تغییرات بازده پرتفوی سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران، مدل سه متغیره فاما و فرنچ دارای قدرت بالاتری نسبت به مدل ارزش گذاری دارایی های سرمایه ای میباشد.کلید واژگان: بازده پرتفوی سهام, ریسک سیستماتیک پرتفوی سهام, اندازه پرتفوی سهام, نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار پرتفوی سهام}The present study empirically examines the explanatory power of portfolio returns by Fama and French three-factor model (including systematic risk of portfolio, size of portfolio and book-to-market value of portfolio) in Tehran Stock Exchange (TSE). This study is to answer the question that whether the three factors of Fama and French model are able to explain returns of portfolios in Tehran Stock Exchange with its special economic conditions or not. Furthermore, there is a comparison between the results of Fama and French model and CAPM. The importance of this empirical research is how it helps to do accurate and complete calculations for the best investment decision making.
The shares data have been obtained from Tehran Stock Exchange for the financial years 1378 to 1382 (from zo" of March 1999 till 20th of March 2003). At the beginning of each year, sample stocks are divided into six portfolios based on their size and book-to-market value and the empirical test has been done for these six portfolios.
The results of examining the empirical evidence show that there is no significant relationship between systematic risk (Beta) and return of portfolios. But the considerable relationship bears between the size and return of BIH portfolio (portfolio with Big size and High book-to market value). This result repeats itself between book-to-market value and return of BIH portfolio. We have tested all three Fama and French factors together and the model explains portfolio returns in both S/H (Small size and High book-to-market value) and BIM (Big size and Medium book-to-market value) portfolios. The empirical results, as a whole, confirm that Fama and French three-factor model has greater explanatory power of stock returns in comparison with CAPM in Tehran Stock Exchange.Keywords: Return of portfolio, Systematic risk of portfolio, Size of portfolio, Book-to-market value of portfolio} -
افشای اطلاعات در شرکتهای مختلف تفاوت های قابل توجهی دارد. شناسایی عوامل موثر بر تصمیمات مربوط به افشای اطلاعات توسط مدیریت، موضوعی است که میتواند برای سیاستگذاران بازار، جامعه تجاری و دانشگاهیان مفید باشد. یکی از انواع اطلاعاتی که شرکت ها افشا مینمایند، پیش بینی سود است. حاکمیت (راهبری) شرکتی عاملی است که میتواند موجب بهبود عملکرد شرکت و به ویژه بهبود کیفیت اطلاعات ارایه شده از سوی مدیریت شرکت شود. در این پژوهش رابطه دو سازوکار حاکمیت شرکتی یعنی عضویت اعضای غیرموظف در ترکیب هییت مدیره و مالکیت سرمایه گذاران نهادی با دقت، سوگیری، به موقع بودن و دفعات تجدید نظر در پیش بینی سود شرکتها بررسی شده است.
نمونه پژوهش از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1382 تا 1384 انتخاب شده است. برای آزمون فرضیه های مربوط به رابطه ترکیب هییت مدیره شرکت و سرمایه گذاران نهادی با به موقع بودن و دفعات تجدید نظر در پیش بینی، از روش لاجیت (لاجستیک) دوتایی و برای آزمون فرضیه های مربوط به رابطه درصد حضور مدیران غیرموظف در ترکیب هییت مدیره و سرمایه گذاران نهادی با دقت و سوگیری پیش بینی سود از رگرسیون دوگانه و چندگانه استفاده شده است. نمونه پژوهش به تناسب هر فرضیه، براساس درصد اعضای غیرموظف هییت مدیره و یا درصد سرمایه گذاران نهادی به دو گروه تقسیم شده و ضرایب رگرسیون برای یک از دو گروه به طور جداگانه نیز محاسبه شده است. همچنین از آزمون ناپارامتریک من – ویتنی برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. در این پژوهش پنج متغیر کنترلی اندازه شرکت، حسابرس شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، تعداد روزهای بین تاریخ پیش بینی و تاریخ پایان دوره مالی و نوع خبر (خوب یا بد بودن آن) نیز مدنظر قرارگرفته اند. به طور کلی یافته های تحقیق بیانگر کم اهمیت بودن مدیران غیرموظف و سرمایه گذاران نهادی در اثرگذاری بر ویژگی های پیش بینی سود شرکت ها است.There are significant differences in disclosure of information among firms. Identification of factors affecting management in formation disclosure is a useful research area and wide variety of users such as: market pol icy makers, investors and academicians could take advantage of the results.
Earning forecast is important information that firms usually disclose. Corporate governance improves the performance of companies and their quality of disclosure.
This empirical research investigated the relationship between properties of management earning forecast, with two important corporate governance mechanism; outside directors and institutional investors.
Our sample is selected from listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE) for a period of the years 2003 to 2005. The percentage of outside directors and firms aggregated common stock held by institutions are independent variables. Properties of management earnings forecasts are dependent variables. Forecast precision, forecast timeliness, forecast bias and the number of forecasts that is revised are proxies for those properties. The control variables are: size of the firm, the firm's auditor. the ratio of market to book value of the common equity, number of days between the forecast date and fiscal ending period date and good or bad news.
We established hypotheses based on the above variables and tested them by using single and Multiple Regression Analysis and Mann-Whitney U.
The result showed that; there is no significant relationship between two corporate governance mechanisms and proper ties of management earnings forecasts. The result as a whole doesn't discern any significant relationship between outside directors and in situational investors to precision, bias, timeliness of earning forecasts and revise on them. -
سیستم مدیریت منابع بنگاه (ERP) یک بسته نرم افزاری تجاری است که هدف آن یکپارچگی اطلاعات و جریان اطلاعات بین تمام بخش های سازمان از جمله مالی، حسابداری، منابع انسانی، زنجیره عرضه و مدیریت مشتریان است. این سیستم با بهبود کیفیت اطلاعات در سطح کل سازمان، بستر مناسبتری برای تصمیم گیری مدیریت فراهم می کند. لیکن پیاده سازی سیستم مدیریت منابع بنگاه، نیازمند سرمایه گذاری کلانی می باشد و بازده آن نیز مستلزم گذشت زمانی بین یک تا سه سال است...
کلید واژگان: سیستم مدیریت منابع بنگاه, پیاده سازی سیستم مدیریت منابع بنگاه, اثر سیستم مدیرت منابع بنگاه بر حسابداری} -
استانداردهای گزارشگری و افشای اطلاعات مالی ادعا دارند اطلاعات صورت های مالی تلفیقی سودمند و با تصمیم گیری استفاده کنندگان مربوط هستند. بند 8 استاندارد شماره 18 ایران نیز بیان میکند که صورتهای مالی واحد تجاری اصلی به تنهایی تصویر کامل فعالیت های اقتصادی و وضعیت مالی آن را نشان نمیدهد. استفاده کنندگان صورتهای مالی واحد تجاری اصلی برای تصمیم گیریهای اقتصادی به اطلاعاتی درباره ی وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی گروه نیاز دارند. این نیاز از طریق صورتهای مالی تلفیقی برآورده میشود. این مقاله جهت بررسی این ادعا به بررسی سودمندی اطلاعات صورتهای مالی تلفیقی در مقایسه با اطلاعات صورت های مالی شرکت اصلی با استفاده از مدلهای رگرسیونی مبتنی بر رویکردهای ارزشیابی EBO و محتوای اطلاعاتی پرداخته است. معیار سودمندی توان اطلاعات مالی در تعیین قیمت یا بازده سهام میباشد. نتیجه حاصل از برازش مدلها جهت آزمون فرضیه تحقیق نشان میدهد که اطلاعات صورت های مالی تلفیقی در مقایسه با اطلاعات صورت های مالی شرکت اصلی سودمندتر نمی باشد.کلید واژگان: صورت های مالی تلفیقی, اطلاعات مالی, رویکرد ارزشیابی, رویکرد محتوای اطلاعاتی}The objective of financial accounting standard No.18 (Act-8) of Iran is to prescribe principles and procedures for preparation and presentation of consolidated financial statements. According to this standard, consolidated financial statements must be presented by the parent companies to provide information about the economic activities of its groups. The main objective of this research is to examine empirically the value relevance of consolidated financial statements versus parent company's financial statements, using regression models based on valuation and information content approaches.
The findings of this study identify that consolidated financial statements information are not more value relevant than the information found in the parent company financial statements. -
بازده سهام یکی از مفاهیم پیچیده است که مورد علاقه سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان می باشد. برای تبیین و پیش بینی بازده سهام مدل ها و نظریه های مختلفی شامل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای(CAPM)، مدل های عاملی یا شاخصی (FM)، مدل آربیتراژ(APT)، تحلیل های فنی(TA) و تحلیل های بنیادی(FA) مطرح شده است. در تحلیل بنیادی بازده سهام تابعی از شرایط کلان اقتصادی، وضعیت صنعت و شرایط خاص شرکت می باشد. شرایط خاص شرکت شامل عملکرد و وضعیت مالی است که در قالب صورت های مالی اساسی ارائه می گردد.
دانش حسابداری مدعی است که برای تصمیم گیرندگان اطلاعات سودمندی تهیه می کند. یکی از معیارهای سودمندی اطلاعات حسابداری، توان پیش بینی آن است.
این پژوهش با انتخاب بازده سهام جهت پیش بینی، در صدد آزمون تجربی سودمندی اطلاعات حسابداری می باشد. هدف دیگر، ایجاد ارتباط بین متغیرهای حسابداری و اقتصادی می باشد که در صورت حصول نتیجه می توان از تجزیه و تحلیل صورت های مالی برای استخراج ارزش و بازده اقتصادی استفاده کرد.
برای انتخاب متغیرهای حسابداری مرتبط با بازده، مدل قیاسی استوارت مبنای کار قرار گرفت و سپس عوامل تشکیل دهنده آن بسط داده شد. در نتیجه 42 متغیر مستقل انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. آزمون های آماری براساس رگرسیون های مبتنی بر مقادیر و علائم متغیرهای مستقل با نرم افزار SPSS به صورت گام به گام (Stepwise)، انجام گردید. مدل های رگرسیون برای دوره های80-1374، 78- 1374، 80- 1379 و همچنین تک تک سال های 1374 الی 1380 برای کل نمونه شامل 82 شرکت از صنایع مختلف برازش شد. این مدل ها برای دو صنعت سیمان و کانی غیر فلزی و شیمیایی و دارویی برای دوره های 78- 1374 و 80 -1379 نیز برازش شد.
نتایج تجربی حاصل تاییدکننده توان پیش بینی اطلاعات حسابداری است. R2 تعدیل شده مدل های نمونه اصلی از 033/0 تا 665/0 متفاوت بود. ضرایب متغیرهای بازده دارایی ها (ROA)، بازده سرمایه گذاری ها(ROI)، رشد فروش به جمع دارایی ها (GSTTA)، رشد سود خالص به فروش (GNITS)، هزینه های مالی به فروش (FEXTS)، در 9 مدل معنادار بوده است. به عبارت دیگر این متغیرها سهم بیشتری (نسبت به سایر متغیرها) در پیش بینی بازده را داشته اند. بقیه متغیرهای پیش بینی کننده بازدهی در طول زمان همسان نبودند.
استفاده از مدل های علائم به جای مدل های مقادیر باعث افزایش توان پیش بینی نشد. تنها متغیر رشد فروش به جمع دارایی ها (GSTTA) در هر دو مدل مقادیر و علائم مشترک بود.
توان پیش بینی مدل های خاص صنعت، برای دو نمونه صنعت شیمیایی دارویی و سیمان و کانی غیرفلزی در هر یک از دوره های 78-74 و 80-79 نیز آزمون شد. R2 تعدیل شده مدل صنایع شیمیایی و دارویی در دوره های فوق به ترتیب 348/0 و 729/0 و همچنین در مدل صنایع سیمان و کانی غیرفلزی به تربیب 400/0 و 417/0 شد. نتایج حاصل از برازش مدل های خاص صنایع فوق به مراتب بهتر از نتایج مدل اصلی در دوره های مشبه بود.
این پژوهش از طریق جمع آوری شواهد تجربی در خصوص سودمندی اطلاعات حسابداری و شناخت متغیرهای حسابداری مرتبط با بازدهی، می تواند در ارتقای دانش حسابداری، سهمی داشته باشد.
کلید واژگان: تحلیل مالی, تحلیل بنیادی, بازدهی سهام, صورت های مالی, متغیرهای حسابداری}This Study is aimed at examining the usefulness of financial statements information. In particular, usefulness criteria of financial statements depend upon relevance and predictive ability. So far many models and hypotheses have been developed in order to evaluate and predict stock return through different viewpoints. A large number of empirical accounting researches have been done in order to achieve this goal. Different groups of investors and decision makers are interested in evaluation and prediction of Stock return. This guided research procedure is different from the mere statistical searches because, we have chosen the fundamental variables through theory and famous models. We developed Samuel Stewart’s model and ended up selecting 42 independent Variables (fundamentals). Eighty two listed companies were selected from Tehran Stock Exchange. The selection was done from various industries. Regression cross-sectional models were developed for the firms within the years 1374 to 1380; 1378 to 1380 and, for each single year of the research period. We constructed the following hypotheses: 1- The financial Statements information has ability to predict stock return. 2- Using Accounting models for selected industries, industries, increase the predictive ability of financial statements information. 3- Using models based upon sign of variables increase the predictive ability of financial statements information.ConclusionThe concluding results of this study, confirms the predictive ability of accounting information. Variables such as rate of return on assets (ROA), rate of return on investments (ROI), growth of sales to total assets ratio (GSTTA), growth of net income to sales ratio (GNITS) and financial expenses to sales (FEXTS), have had the most influence among 9 regressed models, in prediction of stock return. The performance of models in short run was better than long run. Using models for special selected industries (drug and chemical; mineral and cement) improved the predictive ability of our selected variables. But the models based on sign of variables did not increase the predictive ability of the models.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.