به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عباس خمسه

  • اعظم تاری یان، حسام زندحسامی*، عباس خمسه

    صنعت ساخت وساز یکی از مهم ترین صنایع در بحث توسعه پایدار است و آسیب های زیان بار زیادی را بر محیط زیست وارد کرده است. مدیریت زنجیره تامین سبز یکی از اصلی ترین ابزارهای سازگار نمودن فعالیت های کسب وکار با اهداف زیست محیطی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت و ساز می باشد. این پژوهش با استفاده از رویکرد آمیخته انجام شد. طرح پژوهش حاضر تحلیل محتوای پنهان و جامعه ی هدف، مدیران و پیمان کاران فعال در صنعت ساخت وساز و آشنا به زنجیره تامین این صنعت بوده اند و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای مدل سازی از روش ساختاری- تفسیری بهره گرفته شده و در نهایت قدرت نفوذ و میزان وابستگی عوامل با استفاده از تحلیل میک مک مشخص شدند. به منظور شناسایی مولفه های پژوهش ابتدا از رویکرد فراترکیب و جستجوی نظام مند منابع در بازه زمانی بین سال های 1392 تا 1402 برای پژوهش های داخلی و سال های 2013 تا 2023 برای پژوهش های خارجی و سپس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان بهره گرفته شد. براساس یافته های پژوهش، 101 کد اولیه استخراج شد که در 14 مقوله شامل: مدیریت زیست محیطی داخلی، فناوری سبز، لجستیک معکوس، خریدسبز، طراحی سبز، ساخت وسازسبز، حمل‎و نقل‎سبز، مدیریت منابع انسانی سبز، مدیریت بازاریابی سبز، موانع و محرک های داخلی و خارجی و عملکرد مدیریت زنجیره تامین سبز، طبقه بندی شدند. همچنین نتایج مدل سازی، یک مدل پنج سطحی را نشان داده است که در آن، محرک ها و موانع داخلی و خارجی به ‎عنوان تاثیرگذارترین متغیرها در سطح پنجم و متغیر عملکرد مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان تاثیرپذیرترین متغیر در سطح اول قرار گرفتند.

    کلید واژگان: زنجیره تامین سبز, صنعت ساخت وساز, مدل سازی ساختاری- تفسیری, مدیریت زنجیره تامین}
    Azam Tariyan, Hessam Zandhessami *, Abbas Khamseh

    The aim of the current research is to provide a model of factors affecting the implementation of green supply chain management in the construction industry. This research was conducted using a mixed approach. The current research design is the analysis of hidden content and the target community, managers and contractors active in the construction industry and familiar with the supply chain of this industry, and the purposeful sampling method was used. For modeling, the structural-interpretive method was used, and finally, the power of penetration and the degree of dependence of the factors were determined by using Mick-Mac analysis. In order to identify the components of the research, first, a meta-combination approach and a systematic search of sources were used in the period between 1392 and 1402 for internal research and between 2013 and 2023 for external research, and then semi-structured interviews with 14 experts were used. Based on the findings of the research, 101 primary codes were extracted in 14 categories including: internal environmental management, green technology, reverse logistics, green purchasing, green design, green construction, green transportation, green human resources management, green marketing management, internal and external obstacles and drivers. and green supply chain management performance were classified. Also, the modeling results have shown a five-level model in which internal and external drivers and obstacles were placed as the most influential variables in the fifth level and the green supply chain management performance variable as the most influential variable in the first level.

    Keywords: Green Supply Chain, Construction Industry, Structural-Interpretivemodeling, Supply Chain Management}
  • صدیقه فرمهینی فراهانی، عباس خمسه*، امیر بیات ترک
    از مهم ترین عوامل موفقیت یک استارتاپ، ارزش گذاری آن است. از طرفی به دلیل گذار به نوع جدید اقتصاد کارآمد در منابع پایدار، نقش فناوری سبز به طور فزاینده ای رو به پیشرفت است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد اثرگذار بر ارزش استارتاپ ها با رویکرد ارزش گذاری فناوری سبز انجام شده است. جامعه آماری شامل 12 نفر خبرگان مرتبط با حوزه استارتاپ ها بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند با به کارگیری تکنیک گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل داده ها با نرم افزار 2020 MAXQDA صورت گرفته است. مدل نهایی با 210 شاخص، 24 مقوله و 6 بعد در قالب مدل پارادایم با محوریت بنگاه سبز کسب و کار به عنوان شرایط محوری، شرایط علی (تیم کسب و کار)، شرایط زمینه ای (فناوری سبز و نوآوری سبز)، شرایط مداخله گر (ریسک ها)، راهبردها (عوامل محیطی) و خدمات مالی (پیامدها) جهت ارزش گذاری استارتاپ ها تایید شد. با توجه به یافته ها، مقوله عوامل محیطی بیشترین تاثیر در ارزش گذاری استارتاپ ها دارد و سرمایه گذاران جهت ارزیابی ارزش سبز یک استارتاپ باید توجه بیشتری به حمایت دولت، شرایط بین المللی، ویژگی بازار و فرایندها کنند. همچنین مشاهده شد که فناوری سبز و نوآوری سبز تاثیر پایین تری نسبت به بقیه ابعاد دارد و این به سبب آن است که استارتاپ ها بر پایه یک ایده نو و به کارگیری فناوری شکل گرفته است.
    کلید واژگان: ارزش گذاری, استارتاپ, فناوری سبز}
    Sedighe Farmahini Farahani, Abbas Khamseh *, Amir Bayat Tork
    One of the most important factors for the success of a startup is its valuation. At the same time, due to the transition to a new type of efficient economy based on sustainable resources, the role of green technology is increasingly progressing. This study aims to investigate the dimensions affecting the valuation of startups, with a focus on the valuation of green technology. The statistical population consisted of 12 experts related to the field of startups, selected through purposive sampling using the snowball technique until theoretical saturation. Data were collected through semi-structured interviews. Data analysis was performed using the 2020 MAXQDA software. The final model was confirmed with 210 indicators, 24 categories, and 6 dimensions in the form of a paradigm model, with the green business entity as the central condition, causal conditions (business team), contextual conditions (green technology and green innovation), intervening conditions (risks), strategies (environmental factors), and financial services (consequences) for startup valuation. According to the findings, the category of environmental factors has the greatest impact on startup valuation, and investors should pay more attention to government support, international conditions, market characteristics, and processes when evaluating the green value of a startup. It was also observed that green technology and green innovation have a lower impact compared to other dimensions, as startups are formed based on a new idea and the use of technology.
    Keywords: Valuation, Startup, Green Technology}
  • صالح آچاک، عباس طلوعی اشلقی*، رضا رادفر، عباس خمسه

    دستیابی به فناوری هوش مصنوعی نیازمند طیف گسترده ای از فعالیت های تحقیق و توسعه است که هر کدام دارای مشخصه و ویژگی های متفاوتی است. هدف این مقاله شناسایی مشخصه های انواع تحقیق و توسعه در هوش مصنوعی است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) انجام گرفت که در بخش کیفی آن ضمن مطالعه و مرور منظم مبانی نظری و ادبیات تحقیق و توسعه در هوش مصنوعی، ویژگی های آن به روش تحلیل محتوی استخراج گردید. سپس به منظور تعیین مصداق ها و جزئیات هر ویژگی با 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران آشنا به فرآیند تحقیق و توسعه در هوش مصنوعی مصاحبه انجام گرفت. در بخش کمی، به منظور اعتبار بخشی به یافته های کیفی، پرسشنامه ای براساس مقیاس لیکرت هفت درجه ای فازی تهیه و نظرات کارشناسان در مورد ویژگی های احصاشده جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده از پرسش نامه ها در دو دور، طبق فرآیند دلفی فازی، غربال و نهایی شد. یافته های این تحقیق با هدف سیاست گذاری در تحقیق و توسعه شامل 8 مشخصه مجزا عبارتند از: جستجوی زمینه پژوهش، هدف عامل انجام پژوهش، خروجی مورد انتظار، معیار عملکرد، افق زمانی، تکنیک ها و روش ها، صلاحیت ها و مهارت های محققین، و اندازه تلاش پژوهشی.

    کلید واژگان: تحقیق, توسعه, هوش مصنوعی, انواع تحقیق و توسعه, سیاست گذاری}
  • آرزو زمانی، عباس خمسه*، سید جواد ایرانبان فرد
    مقدمه

    امروزه، جهان در آستانه انقلاب صنعتی پنج قرار دارد. این پارادایم جدید، بر پایه ترکیب فناوری های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رباتیک، واقعیت مجازی و افزوده و فناوری های زیستی استوار است. با تکامل سریع پارادایم صنعت چهار و ظهور چشم انداز صنعت پنج، نیاز مبرمی به بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده فرآیندهای انتقال فناوری موثر وجود دارد. انتقال فناوری به معنای انتقال منظم دانش، از افراد یا سازمان هایی که آن را ایجاد کرده اند به دیگران است تا از آن برای تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید استفاده کنند. پژوهش حاضر، با هدف واکاوی ابعاد و مولفه های کلیدی موثر بر انتقال فناوری در بستر صنعت پنج، با تمرکز بر رویکرد کارآفرینی فناورانه صورت گرفته است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که کارآفرینی فناورانه نقش محوری در پیشبرد نوآوری و تبدیل دستاوردهای علمی به محصولات و خدمات تجاری سازی شده دارد.

    روش شناسی: 

    در این مطالعه، از رویکرد کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. فرآیند با بررسی نظام مند 457 مقاله اولیه آغاز و درنهایت، 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش انتخاب گردیده است. معیارهای ورود شامل مقالات منتشر شده در حوزه کارآفرینی فناورانه و صنعت پنج در فاصله زمانی سال های 2017 تا 2024 بوده است. برای ارزیابی پایایی یافته ها از ضریب کاپا (72/0) استفاده شده است که نشان از پایایی قابل قبول دارد. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی و افزایش مقبولیت، از روش های بازنگری توسط خبرگان این حوزه بهره گرفته شده است. همچنین، نتایج به دست آمده از سوی خبرگان تایید و بازبینی شده است.

    یافته ها

    براساس یافته های حاصل از فراترکیب، 55 مولفه در قالب پنج بعد اصلی به عنوان عوامل تاثیرگذار بر انتقال فناوری در چارچوب صنعت پنج با رویکرد کارآفرینی فناورانه شناسایی شده است. این ابعاد عبارتند از: 1) اکوسیستم های نوآوری فناورانه، شامل: زیرساخت های فناوری، سرمایه انسانی متخصص و جریان آزاد دانش؛ 2) مدل های کسب وکار چابک و انعطاف پذیر متناسب با تحولات سریع فناوری؛ 3) شراکت های همکارانه میان بازیگران مختلف اکوسیستم نوآوری؛ 4) دیجیتالی سازی فرآیندها و تصمیم گیری مبتنی بر داده ها؛ و 5) چارچوب های قانونی، سیاست گذاری و حمایتی مناسب.

    نتیجه گیری/ دستاوردها:

     یافته های این پژوهش، اهمیت به کارگیری استراتژی ها و رویکردهای کارآفرینانه را در جهت تسهیل و شکل دهی فرآیندهای انتقال فناوری در چشم انداز صنعت پنج برجسته کرد. نتایج حاکی از آن بود که موفقیت در انتقال فناوری در این عرصه، مستلزم توجه همه جانبه به عوامل زیرساختی، تجاری، قانونی، و تعاملی در قالب یک اکوسیستم یکپارچه نوآوری است. این پژوهش با شناسایی و روشن کردن عوامل کلیدی که در ابتکارات انتقال فناوری موفق در حوزه صنعت پنج نقش دارند، بینش ها و راهنمایی های عملی را برای سیاست گذاران، کارآفرینان فناور و سایر بازیگران درگیر در این فرآیندها فراهم می کند. این یافته ها می تواند به تقویت فرآیندهای انتقال فناوری و هدایت جهت گیری های نوآورانه در عصر پیش رو صنعت پنج کمک شایانی کند.

    کلید واژگان: فناوری, انتقال فناوری, کارآفرینی, کارآفرینی فناورانه, صنعت پنج}
    Arezoo Zamany, Abbas Khamseh *, Sayedjavad Iranbanfard
    Introduction

    Today, the world is on the verge of a new industrial revolution called Industry 5.0. This new paradigm is based on a combination of advanced technologies, such as artificial intelligence, the Internet of Things, robotics, virtual and augmented reality, and biotechnologies. With the rapid evolution of the Industry 4.0 paradigm and the emergence of the Industry 5.0 vision, there is an urgent need to examine and analyze the factors that facilitate or hinder effective technology transfer processes. Technology transfer refers to the deliberate transfer of knowledge from individuals or organizations that have created it to others so that it can be used to produce new products or deliver services. The present research aims to explore the key dimensions and components affecting technology transfer in the context of Industry 5.0, with a focus on the technological entrepreneurship approach, which is important because technological entrepreneurship plays a pivotal role in driving innovation and transforming scientific achievements into commercialized products and services.

    Methodology

    The study adopted Sandelowski and Barroso’s qualitative meta-synthesis approach. The process began with a systematic review of 457 initial articles, and ultimately, 28 articles relevant to the research objective were selected. The inclusion criterion was publication in the fields of technological entrepreneurship and Industry 5.0 between 2017 and 2024. The reliability of the findings was assessed by the kappa coefficient (0.72), which indicated acceptable reliability. To validate the proposed model and increase its acceptability, the method of review by experts was utilized. Additionally, the results obtained were validated and reviewed by experts to ensure their confirmability.

    Findings

    Based on the findings of the meta-synthesis, 55 components were identified within five main dimensions as factors influencing technology transfer within the framework of Industry 5.0 with a technological entrepreneurship approach. They include (1) technological innovation ecosystems, including technological infrastructure, skilled human capital, and free flow of knowledge, (2) agile and flexible business models aligned with rapid technological changes, (3) collaborative partnerships among various actors in the innovation ecosystem, (4) digitalization of processes and data-driven decision-making, and (5) appropriate legal, policy, and supportive frameworks.

    Conclusion/ Implications:

     The results highlight the importance of employing entrepreneurial strategies and approaches in facilitating and shaping technology transfer processes in the Industry 5.0 vision. The results indicate that success in technology transfer in this domain requires holistic attention to infrastructural, commercial, legal, and interactive factors within an integrated innovation ecosystem. By identifying and clarifying the key factors that play a role in successful technology transfer initiatives in the Industry 5.0 domain, this research provides insights and practical guidance for policymakers, technological entrepreneurs, and other stakeholders involved in these processes. These findings can contribute to strengthening technology transfer processes and guiding innovative orientations in the upcoming era of Industry 5.0.

    Keywords: Technology, Technology Transfer, Entrepreneurship, Technological Entrepreneurship, Industry 5.0}
  • عباس خمسه*، مهتاب عزلتی، علی خمسه

    با توجه به اهمیت نوآوری و اتخاذ راهبرد های مناسب آن در مزیت رقابتی بانک ها، مقاله حاضر سعی دارد تاثیر تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش بر رابطه بین راهبرد نوآوری و عملکرد بانک گردشگری را بررسی نماید. جامعه آماری این پژوهش شعب و ستاد بانک گردشگری در شهر تهران است. حجم نمونه آماری با جدول مورگان برابر 247 شد که با توجه به احتمال ریزش پرسشنامه ها، 15% به حجم نمونه اضافه و تعداد حجم نمونه برابر 284 گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه ها از قضاوت خبرگان و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده گردیده است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قابلیت های پویای مدیریت دانش تاثیر معناداری بر رابطه راهبرد نوآوری و عملکرد در بانک گردشگری دارد. همچنین سایر نتایج حاکی از آن است که نوآوری خدمات، نوآوری فرآیند و نوآوری سازمانی، با لحاظ نمودن نقش تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش، تاثیر معناداری بر عملکرد بانک گردشگری دارد.

    کلید واژگان: نوآوری خدمات, نوآوری فرآیند, راهبرد نوآوری, قابلیت های پویای مدیریت دانش, عملکرد بانک}
    Abbas Khamseh *, Mahtab Ozlati, Ali Khamseh

     Regarding the importance of innovation and adopting appropriate strategies in the competitive advantage of banks, this paper tries to investigate the moderating effect of dynamic knowledge management capabilities on the relationship between innovation strategy and tourism bank performance.The statistical population of this research is the branches and headquarters of Tourism Bank in Tehran. The statistical sample was determined by Morgan's table of 247, and due to the probability of questionnaires falling, 15% was added to the sample size, which was 284. To assess the validity of the questionnaires, expert judgment was used and for reliability, Cronbach's alpha and SPSS software were used.Structural equations and AMOS software were used for data analysis.This research is an applied and descriptive-survey type.The results show that the dynamic knowledge management capabilities have a significant impact on the relationship between innovation strategy and performance in tourism bank.Other results also indicate that service innovation, process innovation, and organizational innovation have a significant impact on the performance of tourism banks by considering the moderating role of dynamic knowledge management capabilities. 

    Keywords: Innovation Strategy, Service Innovation, Process Innovation, Organizational Innovation, Organizational Performance, Dynamic Knowledge Management Capabilities}
  • مریم خردرنجبر، عباس خمسه *، سید جواد ایرانبان
    زمینه

    طی چند سال اخیر ظهور فناوری های نوین و ایجاد تحولات عظیم در بازارهای جهانی، توجه به فناوری و مدیریت سبد پروژه را بیش از پیش ضروری ساخته است. ب

    هدف

    با هدف واکاوی عوامل و مولفه های مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه سلامت صورت گرفته است.

    روش بررسی

    پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش کیفی فرا ترکیب انجام شده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجام شده در مقالات ایرانی از سال 1393 لغایت 1400 و مقالات خارجی از سال 1998 لغایت 2022، پژوهش های قبلی، پایگاه های داده می باشد.

    یافته ها

    در این راستا 260 پژوهش در زمینه موضوع مورد نظر ارزیابی و درنهایت 60 مقاله به صورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، درمجموع 100 کد باز، 19 کد محوری، 14 مقوله کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظام مند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تایید گردید.

    نتیجه گیری

    مقوله های کلیدی شناسایی شده شامل؛ مدیریت مالی، مدیریت سرمایه های فکری، مدیریت فناوری، مدیریت فناوری اطلاعات، مدیریت تحقیق و توسعه، مدیریت استراتژیک، مدیریت سبد پروژه، مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، مدیریت فناوری اطلاعات سلامت، مدیریت کیفیت، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی و عوامل قانونی است که در سه رده عوامل اصلی، زمینه ای، محیطی دسته بندی شدند و درنهایت پس از طی مراحل هفت گانه پژوهش، الگوی مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه در حوزه خدمات سلامت مبتنی بر فناوری اطلاعات تدوین گردید.

    کلید واژگان: مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه, فراترکیب, خدمات سلامت مبتنی بر فناوری اطلاعات, تحقیق و توسعه, سبد پروژه های تحقیق و توسعه}
    Maryam Kheradranjbar, Abbas khamseh *, Seyed-Javad Iranban
    Background

    During the last years, the emergence of new technologies and the creation of great changes in global markets have made it more necessary to pay attention to technology and project portfolio management.

    Purpose

    With the aim of analyzing the factors and components of the portfolio management of health R&D projects.Research

    method

    The research is applied in terms of purpose, which was conducted with the qualitative method of Sandusky and Barroso's seven-stage Metasynthesis model. The statistical population is all studies conducted in Iranian articles from 1393 to 1400 and foreign articles from 1998 to 2022, previous researches, databases.

    Findings

    In this regard, 260 researches in the field of the subject were evaluated and finally 60 articles were selected purposefully and by analyzing the content and combining the relevant literature with open, central and selective coding methods, a total of 100 open codes, 19 central codes, 14 The key category was selected and analyzed during the systematic search and combination process, and its validity was confirmed through Kaufman's kappa test.

    Conclusion

    key categories identified include; Financial management, intellectual capital management, technology management, IT management, R&D management, strategic management, project portfolio management, healthcare services management, health information technology management, quality management, political factors, cultural factors, economic factors and The legal factors were categorized into three categories: main, contextual, and environmental factors, and finally, after going through the seven stages of the research, the portfolio management model of R&D projects in the field of health services based on information technology was formulated.

    Keywords: health services based on information technology, R&D, portfolio of R&D projects, portfolio management of R&D projects, Metasynthesis}
  • شهرام شکوری، عباس خمسه*، رضا رادفر
    پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی توسعه نوآوری پایدار در استارتاپ های فناوری اطلاعات برمبنای رویکرد داده بنیاد انجام شده است. روش استفاده شده در پژوهش، کیفی و بر پایه راهبرد نظریه داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه هدف مدیران و کارشناسان ارشد استارتاپ هایی بوده اند که در فرایند و تصمیمات نوآوری پایدار استارتاپ های فناوری اطلاعات مشارکت داشتند، با به کارگیری نمونه گیری هدفمند پس از 11 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد. در رویکرد داده بنیاد در این پژوهش طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بیانگر 24 مقوله کلی در قالب پارادیمی شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله های محوری، راهبردها و پیامدها بوده است. نتایج نشان داد که توسعه نوآوری پایدار در استارتاپ های فناوری اطلاعات توسط شرایط علی (ریسک پذیری، تحلیل وضعیت کسب وکار قابلیت های نوآورانه استارتاپی و ظرفیت جذب فناوری)، زمینه ای (ساختار سازمانی استارتاپ ها، بازارگرایی و آمادگی سازمانی)، مداخله گر (زیرساخت های قانونی، عوامل مدیریتی، الگوهای رفتاری، عوامل محیطی و بی ثباتی اقتصادی)، مقوله های محوری (نوآوری پایدار باز، قابلیت های فناورانه و بهینه سازی فرایندهای نوآوری)، راهبردها (توسعه فناوری های دیجیتال، برنامه ریزی راهبردی برای استارتاپ ها ارزش آفرینی استارتاپ ها و هم آفرینی) و پیامدهای (مزیت رقابتی، هوشمندی راهبردی، بهبود مدل کسب وکار، تحول دیجیتال و اثربخشی سازمانی) تحقق می یابد.
    کلید واژگان: نوآوری پایدار, استارتاپ, فناوری اطلاعات, نظریه داده بنیاد}
    Shahram Shakouri, Abbas Khamseh *, Reza Radfra
    The present research was conducted with the aim of presenting a sustainable innovation development model in information technology startups based on grounded theory approach. The method used in the research is qualitative and based on grounded theory strategy. An in-depth interview tool was used to collect data.The target population was the managers and senior experts of startups who participated in the sustainable innovation process and decisions of information technology startups, using targeted sampling after 11 in-depth interviews, theoretical saturation was achieved. In the foundation's data approach, in this research, during three stages of open, central and selective coding, 24 general categories have been expressed in a paradigmatic format, including causal, contextual, intervening conditions, central categories, strategies and consequences.The results showed that the sustainable innovation development in information technology startups by causal conditions (risk tolerance, analysis of the business situation of the startup's sustainable innovative capabilities and technology absorption capacity), contextual (organizational structure of startups, market orientation and organizational readiness), intervening (infrastructures legal, managerial factors, behavioral patterns, environmental factors and economic uncertainty), core categories (open sustainable innovation, technological capabilities and optimization of innovation processes), strategies (development of digital technologies, strategic planning for startups, value creation of startups and co-creation) and consequences (competitive advantage, strategic intelligence, business model improvement, digital transformation and organizational effectiveness) are realized.
    Keywords: sustainable innovation, startup, Information technology, foundational data theory}
  • فروغ فراهانی فر، عباس خمسه*

    سرریز فناوری های دفاعی در کسب وکارهای تجاری، نقش موثری در توسعه فناوری، تولید، اشتغال و رشد اقتصادی کشور دارد. هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگویی جهت ارزیابی و پیش بینی سرریز فناوری های دفاعی به کسب وکارهای تجاری با روش استنتاج فازی عصبی-تطبیقی (ANFIS) است. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان حوزه های دفاعی و کسب وکارهای تجاری است. پژوهش از حیث روش، کاربردی و با توجه به استفاده از استنتاج فازی برای الگو سازی، از نوع الگو سازی ریاضی است. اختلاف بین مقادیر خروجی ANFIS و داده های ورودی به میزان قابل قبول 7-10×6252/6 (متوسط خطای محاسبه شده در مرحله آموزش الگوی)، بیانگر انطباق تقریبی داده های واقعی با داده های پیش بینی شده است و دلالت بر عدم پدیده فرا-انطباق در ANFIS طراحی شده، دارد. به بیان دیگر الگوی به دست آمده از قدرت بالایی برای پیش بینی برخوردار بوده و تاثیر مثبتی بر توانایی الگو سازی برای تعمیم را شاهد هستیم. بعد سیاست ها و قوانین با معیار وزنی 82/28 درصد بیشترین تاثیر را در الگوی پژوهش دارد و ضروری است که سیاست ها و قوانین لازم جهت استفاده بهینه از توانمندی های فناورانه بخش دفاعی در بخش تجاری موردتوجه قرار گیرد. همچنین عوامل ارتباطی، توانمندی فناورانه، عوامل محیطی، عوامل اجتماعی-فرهنگی، عوامل اقتصادی-مالی و ویژگی های فناوری به‎ترتیب بر الگو تاثیرگذار هستند.

    کلید واژگان: سرریز فناوری, فناوری دفاعی, استنتاج فازی عصبی-تطبیقی, ANFIS}
    Forough Farahanifar, Abbas Khamseh *

    The spillover of defense technologies in commercial businesses has an effective role in the development of technology, production, employment and economic growth of the country. The main purpose of this study is to design a model to evaluate and forecasting of defence technologies spillover to civillian with ANFIS. The research statistical population includes experts in the field of defence and civillian. The research is applied research in terms of method and according to the use of fuzzy inference system for modeling, it is of mathematical modeling type. The difference between the output values of ANFIS and the input data to an acceptable level of 6.6252*10-7 (the average error calculated in the model training stage) indicates the approximate compliance of the real data with the predicted data and implies It is designed on the lack of over-fitting phenomenon in ANFIS. In other words, the obtained model has a high power of prediction and we see a positive effect on the modeling ability to generalize. policies and laws with a weight criterion of 28.82% have the highest impact on the research model and it is necessary to consider the necessary policies and laws to make optimal use of the technological capabilities of the defense sector in the civilian sector. Also, communication factors, technological capability, environmental factors, socio-cultural factors, economic-financial factors and technological characteristics affect the model, respectively.

    Keywords: Technology Spillover, defense technology, Neuro-Adaptive Fuzzy Inference, ANFIS}
  • مریم خرد رنجبر، عباس خمسه*، سید جواد ایرانبان فرد

    در این مقاله، نتایج بررسی عوامل کلیدی موثر بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه مبتنی بر فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان با روش دلفی ارایه شده است. به این منظور ابتدا درباره مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه توضیحی داده می شود و سپس با ارایه شواهدی از کلیه مطالعات انجام شده مساله پژوهش تعریف خواهد شد. مرور پژوهش ها و مطالعات پیشین در زمینه عوامل کلیدی بر مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه بر فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان و جمع بندی آنها، بخش بعدی مقاله را تشکیل می دهد. در ادامه، روش پژوهش بویژه روش دلفی تبیین و در پایان نیز یافته های این پژوهش، توصیف و تحلیل می شوند. برای انجام این پژوهش، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و بررسی ادبیات موضوع پژوهش و نظر خبرگان حوزه مورد مطالعه، عوامل و شاخص های کلیدی موثر بر "مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه مبتنی بر فناوری اطلاعات در حوزه بهداشت و درمان" استخراج گردید و 67 شاخص برای تحقیق شناسایی شدند. در این پژوهش از طیف 7 تایی لیکرت برای اخذ نظرات خبرگان استفاده گردید براساس یافته های این پژوهش، داده های خبرگان این حوزه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. این عوامل در سه رده عوامل اصلی، زمینه ای، محیطی دسته بندی شدند و در پایان دور سوم دلفی شاخص های کم اهمیت حذف گردید در پایان نیز محدودیتها و پیشنهادها ارایه شده اند.

    کلید واژگان: تحقیق و توسعه, فناوری اطلاعات, مدیریت سبد پروژه های تحقیق و توسعه, بهداشت و درمان}
    Maryam Kheradranjbar, Abbas Khamseh *, Javad Iranban

    In this article, the results of the investigation of the key factors affecting the portfolio management of research and development projects based on information technology in the field of health and treatment are presented using the Delphi method. For this purpose, an explanation will be given first about the management of research and development project portfolio, and then the research problem will be defined by providing evidence from all the studies conducted in Iran and the world. The review of previous researches and studies in the field of key factors on the management of the portfolio of research and development projects on information technology in the field of health and treatment and their summary forms the next part of the article. In the following, the research method, especially the Delphi method, is explained, and at the end, the findings of this research are described and analyzed. To carry out this research, firstly, with library, studies and literature review of the research topic and the opinion of experts in the field of study, key factors and indicators were extracted on "management of the portfolio of research and development projects based on information technology in the field of health and treatment" and 67 indicators for research were identified. In this research, a 7-point Likert scale was used to obtain experts' opinions. Based on the findings of this research, the data of experts in this field were analyzed. These factors were categorized into three categories: main, contextual, and environmental factors, and at the end of the third round of Delphi, less important indicators were removed. At the end, limitations and suggestions are presented.

    Keywords: R&D, Information Technology, Portfolio Management Of R&D Projects, Healthcare Field}
  • آرش عنصری، عباس خمسه*، تقی ترابی، حمیدرضا یزدانی
    گسترش بانکداری تجاری سنتی از دهه های شصت وهفتاد میلادی بتدریج با توسعه صنعت دیجیتال، افزایش استفاده از نوآوریهای این فناوری در صنعت بانکداری و استفاده روز افزون از توان دانشمندان حوزه فن آوری اطلاعات، سرعت قابل توجهی پیدا کرد. طی سه دهه گذشته نظام بانکی ایران استارت آپهای حوزه فین تک را به رسمیت شناخته است و بتدریج از مقابله و رقابت با فین تکها به همکاری و تشریک مساعی با این شرکتها روی آورده است. در این مقاله به منظور دستیابی به یک چارچوب متقن از نحوه اثر بخشی و چگونگی تعاملات و همکاریهای نظام بانکی ایران و شرکتهای فین تکی نسبت به تبیین و توسعه مدلی فراگیر جهت توضیح عوامل موثر و مولفه های آن در قالب مطالعاتی مشروح پرداخته شده و در نهایت بر لزوم بهره گیری از همکاریهای راهبردی و انعطاف پذیر در ساختاربندی همکاریهای نظام بانکی و فین تکها تاکید شده است . در این پژوهش که از نوع کیفی می باشد به منظور ارایه مدل کیفی پارادایمی با رویکرد داده بنیاد با 14 نفر از بهترین نخبگان کشور مصاحبه و جهت ارایه نتایج از نرم افزار اطلس تی استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نه تنها می تواند مورد استفاده کارشناسان، فعالان و سیاستگذاران این حوزه جهت ارزیابی نتایج و ترسیم تعاملات راهبردی بهینه در سیستم بانکی کشور قرار گیرد بلکه ضرورت و چگونگی ورود به همکاریهای راهبردی را برای شرکتهای حوزه فین تک و بانکهای کشور به طرز شفافی ترسیم می نماید.
    کلید واژگان: استارت آپ, فین تک, همکاری, نظام بانکی, داده بنیاد}
    Arash Onsori, Abbas Khamseh *, Taghi Torabi, Hamid Reza Yazdani
    The expansion of conventional commercial banking from 1960s and 1970s gradually gained significant pace due to the development of digital industry, the increase of innovations in the banking sector and an accumulative utilization of the capabilities of scientists in the field of information technology. Over the past three decades, Iran's banking system has recognized Fintechs and has gradually turned from confronting and competing with Fintechs to cooperation and collaboration with them. In this article, in order to achieve a solid frame work of how the interactions and cooperation of Iran's banking system and Fintech companies are related to the determination and development of a comprehensive model, contributions to detailed studies has finally concluded to the necessity of using a strategic and flexible cooperation approach, in the structuring of collaboration between the banking system and Fintech companies. In this research, which is of a qualitative type, in order to provide a paradigmatic qualitative model based on grounded theory approach, 14 of best local experts were interviewed and Atlas T software, was used to present the results. The results of this research can not only be used by experts, activists and policy makers in this field to evaluate the consequences and trace optimal strategic interactions in the country's banking system, but also clearly show the necessity of entering into strategic collaboration between banking system and Fintech companies.
    Keywords: Start-ups, Fintech, collaboration, Banking system, Grounded theory}
  • سید محسن کنعان، منوچهر منطقی*، عباس خمسه

    هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مولفه های مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر استفاده هدفمند از جریانات دانشی، به صورت ایده، علم و یا فناوری در راستای ایجاد ارزش است که می تواند مزایای قابل توجهی را عاید فرد و سازمان کند؛ ازجمله شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی در داخل سازمان (نوآوری داخلی) یا گسترش بازار (نوآوری خارجی) در خارج سازمان. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی-بنیادی است. بدین منظور، با استفاده از روش فراترکیب، 485 مقاله در حوزه نوآوری باز گردآوری شد، براساس الگوریتم انتخاب مقاله های نهایی، مولفه های 80 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از روش کدگذاری، مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز این با استفاده از نرم افزار مکس کیودا طراحی گردید. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 0.86 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این تحقیق می باشد. تحلیل مدل و یافته های این تحقیق نشان داد که اکوسیستم نوآوری باز دارای مولفه های متعددی در قالب 13 مقوله و 23 مفهوم ازجمله همکاری ها و سرمایه گذاری های مشترک، سرمایه گذاری در ایده و پژوهش و جمع سپاری است. همچنین، نتایج نشان داد مشارکت در سرمایه گذاری، انعقاد قرارداد سرمایه گذاری مشترک با شرکت های فعال در حوزه کسب وکار و اکتساب شرکت های کوچک و دانش بنیان می تواند موجب شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی نوآوری در داخل سازمان شود.

    کلید واژگان: بلوغ نوآوری باز, اکوسیستم نوآوری باز, صنایع دفاعی ایران, شرکت های دانش بنیان}
    Seyed Mohsen Kanan, Manuchehr Manteghi *, Abbas Khamseh

    The purpose of this research is to identify the dimensions and components of the maturity model of the open innovation ecosystem in Iran's defense industries based on the purposeful use of knowledge flows, in the form of ideas, science or technology in order to create value that can bring significant benefits to the individuals and organizations, including accelerating the main processes inside the organization (internal innovation) or expanding the market (external innovation) outside the organization. This research is an applied-basic one. In order to do so, 485 papers in the field of open innovation were collected using the meta-synthesis method. Based on the algorithm for selecting the final articles, the data of 80 articles were analyzed, and the maturity model of open innovation ecosystem was designed using the coding method and Maxqda Analytics Pro Software. To check the quality or reliability of the indicators, Kappa coefficient was used in SPSS software, which is equal to 0.86 in the current research, that indicates the appropriate reliability of the indicators. The analysis of the concluding model and the findings of this research showed that the open innovation ecosystem has several components in forms of 13 categories and 23 concepts, including collaborations and joint ventures, investment in ideas and research, and crowdsourcing. Also, the results showed that participating in investment, making mutual contracts with companies active in the field of business, and acquiring small and knowledge-based companies can accelerate the main processes of innovation within the organization.

    Keywords: Maturity of open innovation, open innovation ecosystem, Iran's defense industries, Knowledge-based companies}
  • مهرناز معینیان، عباس خمسه*، مازیار قاضوی

    بحران حادثه ای است که در اثر رخدادها و عملکردهای طبیعی و انسانی به طور ناگهانی به وجود می آید و سختی و خسارت را به یک مجموعه یا جامعه ی انسانی وارد می کند و بر طرف کردن آن نیاز به اقدامات و عملیات اضطراری و فوق العاده دارد. البته این اقدامات نیز وابسته به شناسایی بحران و آگاهی رسانی در زمان مناسب می باشد. استفاده از مشارکت های اجتماعی یکی از راهکارهای سودمند برای دستیابی به این هدف است که در صورت آمیختن ایده های نوین در قالب همکاری های مختلف، مفهومی جدیدی به نام نوآوری اجتماعی از آن به دست خواهد آمد. این مطالعه در پی شناسایی ابعاد نوآوری اجتماعی بر اساس مشارکت های مردمی در زمان وقوع بحران کووید-19 می باشد. این تحقیق دارای اهداف کاربردی بوده که استراتژی داده بنیاد بصورت کیفی در آن مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش، خبرگان جامعه آماری از وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی انتخاب شدند. روش تحلیل اکتشافی نیز برای شناسایی عوامل موثر در نوآوری اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس تحلیل داده های پژوهش مقوله های: اثر بخشی مشارکت های مردمی، سرمایه گذاری برای جلب مشارکت، توانایی مدیریت، توانایی شبکه سازی، توانایی سیاستگذاری کلی، زیرساخت های فرهنگی و آموزشی لازم، وجود سازمان های توانمند قانونی برای رفع مشکلات اجرایی، تسهیل هماهنگی ها، کنترل، مهار و کاهش اثرات بحران به عنوان هشت عامل اصلی در نوآوری اجتماعی مبتنی بر مشارکت های مردمی و دولت شناسایی گردیدند. پاندمی کوید-19 ثابت کرد که نهادهای دولتی و ساختارسیستم سلامت در تمامی کشورها برای پاسخگویی به چنین بحران گسترده ای فاقد کفایت لازم می باشند. نتایج حاصل از این تحقیق سیاست گذران را قادر می سازد با جلب مشارکت های مردمی، الگویی برای نوآوری اجتماعی در راستای حفظ و تامین سلامت جامعه بویژه در شرایط بحران داشته باشند.

    کلید واژگان: نوآوری اجتماعی, مشارکت های مردمی, سرمایه اجتماعی, بحران کووید-19, سیاستگذاری اجتماعی}
    Mehrnaz Moeenian, Abbas Khamseh *, Maziyar Ghazavi

    A crisis is an accident occurs suddenly as a result of natural and human events and actions and causes hardship and damage to a human community or society, and eliminating it requires emergency and extraordinary actions and operations and depends on identifying the crisis and raising awareness at the right time. In this context, the best and most effective way to attract social collaboration is through a new combination of different ideas and forms of cooperation and creating an entirely new approach to a social issue called social innovation. This study seeks to identify the dimensions of social innovation based on public participation in the event of the COVID-19 crisis. This research has practical objectives in which the grounded theory strategy has been used qualitatively. In this study, experts from the statistical community were selected from the Ministry of Health and Medical Education. Exploratory analysis method has also been used to identify the effective factors in social innovation. Based on the analysis of research data, the categories including: effectiveness of public participation, investment to attract participation, management ability, networking ability, general policymaking ability, necessary cultural and educational infrastructure, the existence of capable legal organizations to solve executive problems, facilitate Coordination, control, containment and mitigation of the effects of the crisis were identified as the eight main factors in social innovation based on the public participation and the government. The COVID-19 pandemic proved that government institutions and the structure of the health system in all countries were insufficient to respond to such a widespread crisis. The results of this study enable policymakers to have a model for social innovation in order to maintain and ensure the health of society, especially in times of crisis, by attracting public participation.

    Keywords: social innovation, public participation, social capital COVID-19 crisis, Social Policymaking}
  • سعید عبداللهی خوشمردان*، منوچهر منطقی، عباس خمسه
    هدف

    با بررسی های صورت گرفته در خصوص مگاپروژه های کشور، یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت را می توان در مدیریت پروژه آن ها جست وجو نمود. پروژه های طراحی و ساخت هواپیماهای مدرن جزء پروژه های پیچیده و به عنوان مگاپروژه شناخته می شود. در این تحقیق یک الگو برای مدیریت مگاپروژه های پیچیده در این صنعت ارایه شده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد و برای این منظور ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه هوایی، ویژگی های مگاپروژه های هوایی شناسایی و توسط نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری و سپس شاخص های شناسایی شده طی پرسشنامه از خبرگان مرتبط با پروژه های هوایی و با استفاده از نرم افزار SMARTPLS3، دسته بندی و رتبه بندی مولفه ها و شاخص ها صورت گرفت.

    یافته ها

    در این رابطه الگوی طراحی شده دارای دو بعد به عنوان ویژگی ها و مدیریت مگاپروژه و 10 مولفه اصلی و 40 شاخص تقسیم بندی و رتبه بندی شد. درنهایت مهم ترین مولفه اصلی، مدیریت راهبرد شناخته شد.

    اصالت/ارزش افزوده علمی

    در این پژوهش با توجه به اهمیت پروژه های هوایی و این که کشور به سمت طراحی و ساخت پرنده های بومی رفته و چندین پروژه نیز در این عرصه تعریف و به سرانجام رسیده است، ویژگی های مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را تعیین و الگویی مناسب برای ارزیابی مدیریت مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را برای اولین بار طراحی نموده است.

    کلید واژگان: مگاپروژه, پیچیدگی, مدیریت پروژه, مدیریت مگاپروژه}
    Saeed Abdollahi Khoshmardan *, Manochehr Manteghi, Abbas Khamseh
    Purpose

    With the research on the country's mega projects, one of the main failure factors in their project management can be sought. Modern aircraft design and construction projects are complex projects known as megaprojects. This research presents a model for managing complex megaprojects in this industry.

    Methodology

    This research is a type of combined research (qualitative-quantitative), and for this purpose, while interviewing aviation experts, the features of aerial mega projects are identified and coded by MAXQDA2020 software, and then the indicators identified in a questionnaire from experts related to the project. Using SMARTPLS3 software, classification and ranking of components and indicators were performed.

    Findings

    In this regard, the designed model has two dimensions, features and management of the megaproject, and 10 main components and 40 indicators were classified and ranked. Finally, the most crucial main component was strategy management.Originality/Value: In this study, considering the importance of aerial projects and the fact that the country has moved towards the design and construction of native birds and several projects in this field have been defined and completed, the characteristics of complex mega projects in the aircraft design and construction industry are determined, and has designed an appropriate model for evaluating the management of complex megaprojects in the aircraft design and construction industry for the first time.

    Keywords: Megaproject, complexity, project management, megaproject management}
  • سعید بغدادی، عباس خمسه*، سید حسام الدین مدنی

    هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه های تجاری سازی تکنولوژی در صنایع نفت و گاز جهت انتقال تکنولوژی به دیگر بنگاه ها است. با وجود اسناد بالادستی متعدد در صنعت نفت و علی رغم وجود قابلیت های بالقوه تکنولوژیکی در این صنعت، درآمدزایی حاصل از تجاری سازی تکنولوژی و خلق ثروت ناشی از انتقال آن به دیگر سازمان ها، موضوعی مغفول بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و رویکرد آن نیز کیفی است. اجرای پژهش حاضر بر اساس مراحل تیوری داده بنیاد شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. به این منظور، علاوه بر استخراج مفاهیم پایه بر اساس مطالعه مقالات، کتب و پایان نامه ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت، بیش از 200 کد باز در 46 طبقه بندی احصاء شد. در نهایت، 10 مولفه اصلی در قالب مدل کیفی تجاری سازی تکنولوژی شناسایی شد.

    کلید واژگان: تکنولوژی, تجاری سازی تکنولوژی, انتقال تکنولوژی, صنعت نفت و گاز ایران}
    Saeed Baghdadi, Abbas Khamseh*, Seyed Hesamedin Madani

    The purpose of the current research is to identify the components of technology commercialization in the oil and gas industries in order to transfer the technology to other companies. Despite governmental requirements and also the existence of potential technological capabilities in this industry, revenue generation from the commercialization of technology and wealth creation from its transfer to other companies has been a neglected issue. This research is practical in terms of purpose and its approach is qualitative. The implementation of the survey is based on the steps of the grounded theory, including open coding, axial coding, and selective coding. For this purpose, in addition to extracting basic concepts based on the review of articles, books and theses, more than 200 open codes were determined in 46 classifications from the semi-structured interview method with 11 senior managers of the Ministry of Petroleum. Finally, 10 main components were identified in the form of a qualitative model of technology commercialization.

    Keywords: Technology, Technology Commercialization, Technology Transfer, Oil, Gas Industries}
  • محمدهادی رشمئی، مهرداد حسینی شکیب*، عباس خمسه

    فناوری های صنعت چهارم می تواند باعث افزایش کارایی، تقویت استفاده از ظرفیت کامل تولید، کاهش هزینه ها و در نتیجه بهبود سودآوری شرکت ها شود. درک عوامل تاثیرگذار بر پذیرش این فناوری ها کمک فراوانی به شرکت های تولیدی جهت سرمایه گذاری در این حوزه می کند. این پژوهش با هدف ارائه الگوی پذیرش فناوری های صنعت چهارم در شرکت های قطعه سازی خودروی ایران انجام شده است. جهت رسیدن به هدف در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی و کمی استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا 86 مقاله مرتبط با استفاده از روش فراترکیب بررسی و عوامل موثر بر پذیرش فناوری های صنعت چهارم در صنایع شناسایی شدند. سپس در مرحله دلفی با کمک 15 نفر ازخبرگان این حوزه، این عوامل بومی سازی و غربالگری شدند. در بخش کمی از طریق رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و روش کمترین مربعات جزئی، داده های حاصل از پرسشنامه تجزیه و تحلیل و الگوی نهایی ارائه شد. بر اساس نتایج این پژوهش 38 شاخص در قالب 11 بعد و 4 عامل اصلی "سازمانی"، "صنعتی"، "ملی" و "بین المللی" به عنوان عوامل موثر بر پذیرش فناوری های صنعت چهارم در شرکت های قطعه سازی خودروی ایران شناسایی شدند.

    کلید واژگان: فناوری های صنعت چهارم, پذیرش فناوری, روش فراترکیب, روش دلفی}
    Mohammadhadi Rashmei, Mehrdad Hosseini Shakib *, Abbas Khamseh

    Industry 4.0 technologies can increase efficiency, promote the use of full production capacity, reduce costs, and thus improve the profitability of companies. Knowing the factors affecting the adoption of these technologies will greatly help manufacturing companies to invest in this field. This research aims to provide a pattern of adoption of Industry 4.0 technologies in Iran's auto part companies. In order to achieve the goal in this research, a mixed exploratory research method has been used in two stages, qualitative and quantitative. In this way, first, 86 related articles were reviewed using the metasynthesis method and the factors affecting the adoption of Industry 4.0 technologies in industries were identified. Then, in the Delphi phase, with the help of 15 experts in this field, these factors were localized and screened. In the quantitative stage, the data obtained from the analysis questionnaire and the final model were presented using the structural equation modeling approach using the partial least squares method. Based on the results, 38 indicators in the form of 11 dimensions and 4 main factors "organizational", "industrial", "national" and "international" were identified as effective factors on the adoption of Industry 4.0 technologies in Iran's auto part companies.

    Keywords: Industry 4.0 Technologies, Technology Adoption, Metasynthesis Method, Delphi Method}
  • اعظم تاری یان، حسام زندحسامی*، عباس خمسه
    هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل بازدارنده در اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت وساز است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر نوع داده ها و روش تحلیل، کیفی است. جامعه آماری پژوهش کلیه منابع و پایگاه های داده علمی داخلی و خارجی مورد بررسی پژوهش، بوده است. بازه زمانی جستجوی منابع پژوهش، بین سال های 1392 تا 1402 برای پژوهش های داخلی و سال های 2013 تا 2023 برای پژوهش های خارجی است. از رویکرد فراترکیب و پارادایم تفسیری برای شناسایی مولفه ها و از ضریب کاپا برای تایید پایایی داده های استخراجی، استفاده شده است. در این راستا براساس کلید واژگان پژوهش، 749 منبع داخلی و خارجی مرتبط، مورد ارزیابی و غربال گری قرار گرفتند که در نهایت براساس معیارهای ورود و خروج، تعداد 31 منبع در سبد پژوهش برای بررسی باقی ماند که با استفاده از روش تحلیل محتوا، در فرایند کدگذاری باز، 42 کد اولیه استخراج شد که در قالب 7 مفهوم و 2 مقوله دسته بندی و به صورت الگوی مفهومی ارایه شدند. براساس یافته های پژوهش، مفاهیم: فرهنگی و اجتماعی، دولت و نهاد های نظارتی، بازار، شبکه سازی و مشارکت در دسته موانع خارجی و مفاهیم: مالی، درون سازمانی و تکنولوژیکی در دسته موانع داخلی اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت وساز کشور شناسایی شدند.
    کلید واژگان: زنجیره تامین پایدار, صنعت ساخت وساز, فراترکیب, مدیریت زنجیره تامین سبز}
    Azam Tariyan, Hessam Zandhessami *, Abbas Khamseh
    The purpose of this article is to identify the inhibiting factors in the implementation of green supply chain management in the construction industry. This research is practical from the point of view of the goal and qualitative from the point of view of the type of data and analysis method. The socio-statistics of the research were all domestic and foreign scientific sources and databases that were investigated in the research. The search period for research sources is between 1392 and 1402 for domestic research and 2013 to 2023 for foreign research. The meta composition approach and interpretive paradigm were used to identify the components, and the Kappa coefficient was used to verify the reliability of the extracted data. In this regard, based on the keywords of the research, 749 relevant internal and external sources were evaluated and screened, and finally, based on the entry and exit criteria, 31 sources were left in the research basket for review, which was done using the content analysis method in the coding process. Again, 42 primary codes were extracted, which were categorized in the form of 7 concepts and 2 categories and presented as a conceptual model. Based on the findings of the research, the concepts: cultural and social, government and regulatory institutions, market, networking and participation were identified in the category of external barriers and concepts: financial, interorganizational and technological in the category of internal barriers to the implementation of green supply chain management in the country's construction industry.
    Keywords: sustainable supply chain, Construction Industry, Meta-synthesis, Green Supply Chain Management}
  • امیر عصری، مهرداد حسینی شکیب*، عباس خمسه
    قیمت گذاری صحیح برای محصولات و خدمات یکی از مهم ترین اقدامات هر کسب و کاری است که این امر در شرکت های حمل و نقل چند وجهی به دلیل ماهیت خاص آنها ، پیچیدگی بیشتری دارد در مواجهه با پیچیدگی های موضوع قیمت گذاری، تصمیمات مدیران، اغلب تحت تاثیر احساسات درونی قرار دارند، زیرا برای تصمیم گیری اطلاعات دقیقی وجود نداشته یا این اطلاعات در اختیار مدیران ارشد نیستند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی دقیق مولفه های موثر قیمت گذاری خدمات حمل کالا به عنوان مهمترین مولفه بازار حمل و نقل چندوجهی است ، درنتیجه پژوهشی کیفی و کاربردی تعریف شد تا این مولفه ها و شاخصها شناسایی شوند. با مطالعه پژوهشهای پیشین ، پرسشنامه متشکل از 8 عامل و 64 شاخص تهیه شده و برای 15 نفر از مدیران ارشد شرکت های حمل و نقل چندوجهی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ارسال شد و پاسخها در 3 دور روش دلفی جهت دستیابی به اجماع بین خبرگان گردآوری شد. تحلیل یافته ها و نتایج با استفاده از پاسخهای گردآوری شده و با اتخاذ چارچوب نظری نشان داد که ، در سطح شرکت و سطح کلان تمامی مولفه های شناسایی شده برقیمت موثر بوده اما تعداد 10 عدد از شاخصهای شناسایی شده حذف شده و 5 شاخص جدید توسط پانل خبرگان به شاخصها اضافه شد. در نتیجه اجماع نظر خبرگان ، مدل مفهومی برای قیمت گذاری خدمات حمل بار چندوجهی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ارایه شد.
    کلید واژگان: قیمت گذاری خدمات حمل و نقل, بخش بندی بازار, مدیریت بازاریابی, منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا}
    Amir Asri, Mehrdad Hosseini Shakib *, Abbas Khamseh
    Proper pricing of products and services is one of the most important initiatives of any business, which is more complicated in multimodal transport companies due to their special nature. Faced with the complexities of pricing issues, most of the time managers' decisions are influenced by emotions because there is no accurate information to make a decision or this information is not available to senior managers. Therefore, the main purpose of this study is to identify the effective components of pricing of freight transportation services, as the most important part of the multidimensional transportation marketing mix. As a result, qualitative and applied research was defined to identify these components and indexes. By studying previous research, a qualitative Delphi questionnaire consisting of 8 factors and 64 indexes was prepared and sent to 15 senior managers of multimodal transport companies in the Middle East and North Africa region. After 3 rounds of the Delphi questionnaire consensus between expert panel members has been achieved. Adopting a theoretical framework according to result analysis showed that, at the both firm levels and at the macro level, all identified components were effective, but 10 of the identified indexes were removed and 5 new indexes were added by the panel members. As a result of the expert panel consensus, a conceptual model for the pricing of multimodal freight services in the Middle East and North Africa region was proposed.
    Keywords: Transportation Pricing, Market Segmentation, Marketing Management, Middle East, North Africa}
  • علی محمودی، عباس خمسه *، مهرداد حسینی شکیب

    این مقاله با هدف شناسایی مولفه های فرآیند نوآوری بانکداری اجتماعی با رویکرد تحول دیجیتال به روش دلفی فازی سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان و مدیران ارشد بانکی می باشد که برای فرآیند دلفی 16 نفر با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه دلفی است و شاخص ها با استفاده از تکنیک دلفی فازی گردآوری شده است. اعتبار پژوهش به وسیله توافق خبرگان و روایی به مدد اجماع نظرات و روایی صوری بدست آمد. نتایج نشان داد در طی سه مرحله نظرسنجی از 66 مولفه، مدل نهایی دارای 43 مولفه و دارای 6 بعد می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده از روش دلفی فازی و ادبیات پژوهش بیان شد. عوامل (شاخص ها) 43 گانه شناسایی شده و مورد تایید خبرگان، اساس شکل گیری مدل پژوهش هستند که در 6 گروه مجزا طبقه بندی شده اند: 1- عوامل اجتماعی (SF)، 2- قوانین و سیاست ها (RP)، 3- زیرساخت تحول دیجیتال (DTI)، 4- رویکرد نوآورانه (IA)، 5- امنیت (S) و 6- ساختار صنعت بانکداری (SBI).

    کلید واژگان: نوآوری, بانکداری اجتماعی, فرآیند, تحول دیجیتال, دلفی فازی}
    Special Ali Mahmoodi, Abbas Khamseh *, Mehrdad Hosseini Shakib

    This article aims to present the model of social banking innovation process with digital transformation approach by fuzzy Delphi method, which is applied in terms of purpose and qualitative research in terms of data collection. The statistical population includes all university experts and senior bank managers who were selected for the Delphi process using 16 people using the snowball technique. The collection tool in this study is the Delphi questionnaire. Indicators were collected using fuzzy Delphi technique. The validity of the research was obtained by agreement of experts and validity with the help of consensus and formal validity. The results showed that during the three stages of the survey of 66 components, the final model has 43 components and has 6 dimensions. Based on the results obtained from fuzzy Delphi method and research literature was expressed. The 43 factors (indices) identified and approved by experts are the basis of the formation of the research model, which are classified into 6 separate groups: 1- Social factors (SF), 2- Rules and policies (RP), 3- Digital transformation infrastructure (DTI), 4- Innovative approach (IA), 5- Security (S) and 6- Banking industry structure (SBI)

    Keywords: Innovation, Social Banking, Process, Digital Transformation, Fuzzy Delphi}
  • ودیعه چراغعلی، عباس خمسه*، رضا رادفر
    بحران های جهانی، توسعه اقتصاد ملی را به یک مشکل اساسی تبدیل کرده است. یکی از راه های دستیابی به توسعه اقتصادی، بهبود مکانیسم های تجاری سازی تحقیقات علمی است. با نگاهی به عملکرد پژوهش های کشاورزی در سال های گذشته می توان دریافت که برخلاف توانمندی های موجود در توسعه فناوری، بسیاری از آنها در امر تجاری سازی فناوری ناموفق عمل کرده اند. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای تجاری سازی یافته های پژوهشی موسسات تحقیقاتی کشاورزی در قالب مدل راهبردی بوده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا جزء تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از حیث جمع آوری داده ها کیفی است. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش اعضای هییت علمی موسسات تحقیقات کشاورزی وکسب و کارهای تجاری کشور در حوزه تجاری سازی بوده اند. نمونه گیری با روش گلوله برفی و تا زمان اشباع نظری دنبال شد که در مجموع 16 نفر از متخصصان را شامل گردید. در این پژوهش، از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها و از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد و نرم افزار ATLAS.ti 8 استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش در بخش کیفی، 212 کد در قالب 24 مقوله شناسایی گردید که در قالب شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت، قوانین و مقررات و آینده نگری و توسعه زیرساخت از مهمترین عوامل تجاری سازی طرح های پژوهشی تحقیقاتی هستند.
    کلید واژگان: کیفی, تجاری, اکوسیستم, پژوهش های تحقیقاتی}
    Vadieh Cheraghali, Abbas Khamseh *, Reza Radfar
    Global crises have turned the development of the national economy into a fundamental problem. One of the ways to achieve economic development is to improve the commercialization mechanisms of scientific research. By looking at the performance of agricultural researches in the past years, it can be seen that, contrary to the existing capabilities in technology development, many of them have failed in the commercialization of technology. The purpose of this research was to design a model for the commercialization of research findings of agricultural research institutes in the form of a strategic model. The current research is a part of descriptive-survey research in terms of practical purpose and in terms of implementation method, and in terms of qualitative data collection. The statistical population of this research was the academic faculty members of the country's agricultural and commercial research institutes in the field of commercialization. Sampling was followed by the snowball method until theoretical saturation, which included a total of 16 experts. In this research, a semi-structured interview was used as a data collection tool and an approach based on database theory and ATLAS.ti 8 software was used. According to the research findings in the qualitative part, 212 codes were identified in the form of 24 categories, which were placed in the form of causal conditions, background conditions, intervening factors, strategies and consequences. The findings of the research showed that management, laws and regulations, foresight and infrastructure development are the most important factors in the commercialization of research projects.
    Keywords: Qualitative, commercial, Ecosystem, research studies}
  • شیرین کرباسی، غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی*، عباس خمسه، کیامرث فتحی هفشجانی

    رشد و توسعه روزافزون تکنولوژی های نوظهور هم زمان با ورود به انقلاب صنعتی چهارم با ویژگی های هوشمند و دیجیتال سبب تحولات بسیاری در شکل سنتی کسب وکارها گردیده و سازمان ها را ناگزیر از همسو شدن با این تغییرات جهت تداوم در بازار رقابتی نموده است. نقشه راه تکنولوژی از موثرترین رویکرد ها جهت همسو نمودن استراتژی های سازمان با برنامه ریزی در حوزه تکنولوژی است که از منظر استراتژیک و تلفیق آن با تکنولوژی های نوین انقلاب صنعتی چهارم، نقشه راه تکنولوژی انقلاب صنعتی چهارم سازمان ها را به سوی تکنولوژی های نوین هوشمند و دیجیتال در راستای تحقق اهداف سازمان و افزایش بهره وری در تولید رهنمون می گردد. در واقع نقشه راه تکنولوژی نوعی ابزار آینده نگاری تکنولوژی و برنامه ریزی استراتژیک در راستای بررسی ساختار مند از توسعه تکنولوژی و علومی است که تاثیرات بالایی بر رقابت صنایع و خلق ثروت و افزایش کیفیت زندگی دارد. این پژوهش درصدد تحلیل عوامل موثر هوشمند و دیجیتال انقلاب صنعتی چهارم با رویکرد مدیریت راهبردی در تدوین نقشه-راه تکنولوژی صنایع ساخت تجهیزات نیروگاهی و تامین انرژی می باشد. در همین راستا ابتدا با استفاده از ادبیات و مصاحبه با تعدادی از کارشناسان ذی ربط در صنایع ساخت تجهیزات نیروگاهی و تامین انرژی عوامل متعددی استخراج گردید و سپس به روش دلفی فازی عوامل نهایی شده و با استفاده از تکنیک TOPSIS رتبه بندی شدند. نتایج نمایانگر این است که معیار طراحی و تولید هوشمند بالاترین رتبه را داراست و همچنین مولفه تعریف و متعادل سازی سبد تحقیق و توسعه رتبه اول و مولفه ارزیابی تکنولوژی رتبه دوم و مولفه ارزیابی تغییرات بازار رتبه سوم را دارا می باشند.

    کلید واژگان: نقشه راه تکنولوژی, نقشه راه تکنولوژی انقلاب صنعتی چهارم, تحول دیجیتال, هوشمند سازی, آینده نگاری}
    Shirin Karbasi, GholamReza Hashemzadeh *, Abbas Khamseh, Kiamars Fathi Hafshejani

    he technology roadmap is one of the most effective approaches to align the organization's strategies with planning in the field of technology, from a strategic point of view and its integration with the new technologies of the fourth industrial revolution, the technology roadmap of the fourth industrial revolution leads organizations to new smart and digital technologies in order to achieve the organization's goals. And it leads to increase in productivity in production. This research aims to analyze the effective smart and digital factors of the fourth industrial revolution with a strategic management approach in developing a technology roadmap for power equipment manufacturing and energy supply industries.This research aims to analyze the effective factors of the fourth industrial revolution on the development of a technology roadmap for power plant equipment manufacturing and energy supply industries.In this regard, first by using the literature and interviews with a number of relevant experts in the power plant equipment manufacturing and energy supply industries, several factors were extracted, and then the factors were finalized using the fuzzy Delphi method and ranked using the TOPSIS technique. The results show that the criterion of intelligent design and production has the highest rank, and the component of defining and balancing the research and development portfolio has the first rank, the technology evaluation component has the second rank, and the market changes evaluation component has the third rank.

    Keywords: Technology roadmap, fourth industrial revolution technology roadmap, Digital Transformation, intelligentization, Foresight}
  • سعید عبداللهی خوشمردان، منوچهر منطقی*، عباس خمسه
    هدف

    با بررسی های صورت گرفته در خصوص مگاپروژه های کشور، یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت را می توان در مدیریت پروژه آن ها جست و جو نمود. پروژه های طراحی و ساخت هواپیماهای مدرن جزو پروژه های پیچیده و به عنوان مگاپروژه شناخته می شود. در این تحقیق یک الگو برای مدیریت مگاپروژه های پیچیده در این صنعت ارایه شده است.

    روش شناسی پژوهش:

     این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد و برای این منظور ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه هوایی، ویژگی های مگاپروژه های هوایی شناسایی و توسط نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری و سپس شاخص های شناسایی شده طی پرسشنامه از خبرگان مرتبط با پروژه های هوایی و با استفاده از نرم افزار SMARTPLS3، دسته بندی و رتبه بندی مولفه ها و شاخص ها صورت گرفت.

    یافته ها

    در این رابطه الگوی طراحی شده دارای دو بعد به عنوان ویژگی ها و مدیریت مگاپروژه و 10 مولفه اصلی و 40 شاخص تقسیم بندی و رتبه بندی شد. درنهایت مهم ترین مولفه اصلی، مدیریت راهبرد شناخته شد.

    اصالت/ارزش افزوده علمی:

     در این پژوهش با توجه به اهمیت پروژه های هوایی و این که کشور به سمت طراحی و ساخت پرنده های بومی رفته و چندین پروژه نیز در این عرصه تعریف و به سرانجام رسیده است، ویژگی های مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را تعیین و الگویی مناسب برای ارزیابی مدیریت مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را برای اولین بار طراحی نموده است.

    کلید واژگان: مگاپروژه, پیچیدگی, مدیریت پروژه, مدیریت مگاپروژه}
    Saeed Abdollahi Khoshmardan, Mnoochehr Manteghi *, Abbas Khamseh
    Purpose

    With the researches done on the megaprojects of the country, one of the main factors of failure can be sought in their project management. Modern aircraft design and construction projects are complex projects known as megaprojects. In this research, a model for managing complex megaprojects in this industry is presented.

    Methodology

    This research is a type of combined research (qualitative-quantitative) and for this purpose, while interviewing aviation experts, the features of aerial megaprojects are identified and coded by MAXQDA2020 software and then the indicators identified in a questionnaire from experts related to the project. Using SMARTPLS3 software, classification and ranking of components and indicators were performed.

    Findings

    In this regard, the designed model has two dimensions as features and management of the megaproject and 10 main components and 40 indicators were classified and ranked. Finally, the most important main component was strategy management.

    Originality/Value:

     In this study, considering the importance of aerial projects and the fact that the country has moved towards the design and construction of native birds and several projects in this field have been defined and completed, the characteristics of complex megaprojects in the aircraft design and construction industry are determined. And has designed for the first time an appropriate model for evaluating the management of complex megaprojects in the aircraft design and construction industry.

    Keywords: Megaproject, complexity, project management, megaproject management}
  • رحیم شیخی، سعید شوال پور*، مهرداد حسینی شکیب، عباس خمسه
    امروزه، قابلیت ایجاد و توسعه مستمر نوآوری های پایدار در سازمان ها، به عنوان وسیله ای حیاتی برای دستیابی به مزیت رقابتی در محیط های پیچیده و متغیر کسب و کار محسوب می شود. این امر در صنعت خودرو، به دلیل تاثیرات فراوان محصولات آن در بروز چالش های محیط زیستی و افزایش محدودیت های نظارتی، مستلزم توسعه توانایی ها و شایستگی های جدید برای پیاده سازی موفق نوآوری های سبز و دستیابی به اهداف پایداری است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی توسعه قابلیت های نوآورانه با تمرکز بر نحوه ارتقای راهبردی نوآوری های سبز در صنعت خودرو با استفاده از روش کیفی و کمی (آمیخته) است. گردآوری داده ها در بخش کیفی، با مطالعه گسترده پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، با روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا انجام شد و الگوی پژوهش در قالب 84 شاخص، 16 مولفه و 4 بعد اصلی ارائه گردید. در بخش کمی، رتبه بندی ابعاد و مولفه های پژوهش با استفاده از روش بهترین بدترین فازی و نرم افزار لینگو انجام شد و نتایج نشان داد که ابعاد تحقیق و توسعه سبز، عوامل محیطی، زمینه های سازمانی سبز و شیوه های عملیات سبز، به ترتیب بیشترین اهمیت را در توسعه قابلیت های نوآوری سبز صنعت خودرو دارا هستند. بر اساس یافته های پژوهش با توجه به محدودیت ها و شکاف فناورانه موجود در صنعت خودرو کشور، تمرکز بر اجرای موفقیت آمیز نوآوری سبز تدریجی با در نظر گرفتن محرک های محیطی و ظرفیت های یادگیری فناورانه داخلی، همراه با شبکه سازی تخصصی در زمینه ارتقای فناوری های پیشرفته پاک و توسعه مکانیزم های نظارتی اثربخش توصیه می شود.
    کلید واژگان: نوآوری, قابلیت های نوآوری سبز, صنعت خودرو, روش تحلیل مضمون, ضریب نسبی روایی محتوا و روش بهترین بدترین فازی}
    Rahim Sheikhi, Saeed Shavvalpour *, Mehrdad Hosseini Shakib, Abbas Khamseh
    Nowadays, capabilities for continuous sustainable innovation creation and development in organizations is considered as a vital mean to achieve competitive advantage in complicated and changing business environments. In the automotive industry, due to the significant impact of its products on environmental challenges emergence and regulatory constraints increase, it requires new capabilities and competencies development for successful implementation of green innovations and achieving sustainability goals. Accordingly, this study’s purpose is providing a model for innovative capabilities development, focusing on how to strategically enhance green innovations in the automotive industry using qualitative and quantitative (mixed) methods. In the qualitative section, Data gathered by extensive literature review and doing interviews with 14 experts through Thematic Analysis method with Maxqda software, and the research model was presented in the form of 84 indicators, 16 components and 4 main dimensions. In the quantitative section, with the Fuzzy Best Worst Method and Lingo software, dimension ranking was done and results reveal that the dimensions of green research and development, environmental factors, green organizational contexts, and green operational practices, respectively, have the greatest significance for developing green innovation capabilities in the automotive industry. According to research findings and considering the technological gaps and constraints in the Iranian automotive industry, focusing on the successful incremental green innovation implementation taking into account environmental incentives and internal technological learning capacities, along with specialized networking to promote clean advanced technologies and developing effective regulatory mechanisms are recommended.
    Keywords: Innovation, Green Innovation Capabilities, Automotive Industry, Thematic Analysis, Content Validity Ratio (CVR), Fuzzy Best-Worst Method (FBWM)}
  • حمیدرضا کتابچی، رضا رادفر*، عباس طلوعی اشلقی، عباس خمسه

    صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های توسعه دهنده و ارزش افزا، در ادامه زنجیره صنایع نفت و گاز قرار دارد. پروژه های نوآوری یک شرکت باید با منابع و اهداف آن هم خوانی داشته باشد، هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدلی جهت ارتقای ظرفیت جذب نوآوری های فناورانه سبز در صنعت پتروشیمی ایران بود. این پژوهش از نظر روش تلفیقی (کیفی- کمی) و از نظر هدف کاربردی بود و در سال 1401 انجام گرفت جامعه آماری این پژوهش، شرکت های صنعت پتروشیمی بودند که جهت ترسیم حلقه های علی معلولی و مدل سازی از خبرگان این حوزه به روش گلوله برفی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه با خبرگان (13 خبره) و در بخش کمی نیز داده های حاصل شده از بخش اول در قالب تحلیل های کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مرحله تجزیه وتحلیل داده ها فرآیندی چندمرحله ای است که طی آن داده هایی که از طریق به کارگیری ابزارهای جمع آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمده اند خلاصه، کدبندی و دسته بندی و درنهایت پردازش می-شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل ها و ارتباط ها بین این داده ها به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید. در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از نرم افزار ونسیم (Vensim) نسخه 3/7 و Super decisionنسخه 2 استفاده شد. یافته ها نشان داد که موانع ساختاری، موانع قانونی، موانع نگرشی و موانع زیرساختی شرکت بر ظرفیت جذب نوآوری های فناورانه در صنعت پتروشیمی ایران تاثیر دارد.

    کلید واژگان: جذب نوآوری های فناورانه سبز, صنعت پتروشیمی, مدل ارتقای ظرفیت}
    HamidReza Ketabchi, Reza Radfar *, Abbas Tolouee Ashlaghi, Abbas Khamseh

    The petrochemical industry is in the continuation of the oil and gas industry chain. The innovation projects of a company must be consistent with its resources and goals, the purpose of this study was to present a model to improve the capacity of absorbing green technological innovations in the Iranian petrochemical industry. This research was applied in terms of integrated method (qualitative-quantitative) and in terms of purpose and was carried out in 2022. The statistical population of this research was the petrochemical industry companies, which were used to draw causal circles and model the experts in this field using the snowball method. To collect information in the qualitative part of interviews with experts(13 experts) and in the quantitative part, the data obtained from the first part were analyzed in the form of quantitative analysis. The data analysis stage is a multi-stage process during which the data obtained through the use of collection tools in the statistical sample (community) are summarized, coded and categorized and finally processed to establish the basis for various types of analysis. Data and relationships between these data are provided in order to test the hypotheses. In the qualitative part, the coding method was used, and in the quantitative part, Vensim software version 3.7 and and Super decision version 2 were used.was used. The findings showed that structural barriers, legal barriers, attitudinal barriers and infrastructural barriers of the company have an effect on the capacity to absorb technological innovations in the Iranian petrochemical industry.

    Keywords: absorption of green technological innovations, capacity improvement model, Petrochemical industry}
  • زهرا غلامزاده، عباس خمسه*
    پیشینه و اهداف

    با ظهور صنعت 4.0 در ابتدای قرن 21 و معرفی فناوری های وابسته به آن، نظیر اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، کلان داده، ربات های خودکار و... تحولات بسیاری رخ داد که نتایج آن بر حوزه آموزش نیز اثرگذاشت و مفهومی تحت عنوان تعلیم و تربیت 4.0 را متولد کرد. دانش آموزان متاثر از این مفهوم در آینده نزدیک باید ظرفیت یادگیری و توسعه مهارت ها در دنیای واقعی و مجازی را کسب کنند. فناوری هایی چون واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و فناوری های مبتنی بر سایبرفیزیکال و تلفیق آنها با کلاس درس در این شرایط اهمیتی دو چندان می یابند؛ به طوری که امروزه مدارس بسیاری در دنیا برای نیل به اهداف تعلیم و تربیت 4.0 استفاده از این فناوری ها را در برنامه های آموزشی خود ضروری می دانند. بنابرین شناخت، انتخاب فناوری مناسب و به کارگیری آن در مدارس، می تواند مسیر تعلیم و تربیت دانش آموزان را در زمینه یادگیری تسهیل نماید. از آنجاکه بسیاری از فناوری های صنعت 4.0 نوظهور بوده و در مرحله رشد فزاینده قرار دارند؛ لذا توجه به فرآیند انتقال فناوری و اولین مرحله آن یعنی فاز انتخاب و اکتساب مهم به شمار می رود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی پیشینه پژوهش ها و معرفی برخی از این فناوری ها، تبیین برخی از کاربردها و شناسایی مولفه های اثرگذار بر انتخاب فناوری مناسب، برای اکتساب فناوری دارای اولویت در مدرسه مورد مطالعه است.

    روش ها

    روش این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است که در ابتدا با جستجوی اسناد، کتب و مقالات، به شیوه فراترکیب 13 مولفه اثرگذار بر انتخاب فناوری های صنعت 4.0 برای به کارگیری در مدرسه، استخراج شد. مورد مطالعه این پژوهش مجتمع آموزشی دخترانه واقع در شهر تهران است و زمان انجام پژوهش سال تحصیلی1400 می باشد. همچنین با توجه به نیازمندی های پیش رو در دوره کوتاه مدت 5 ساله و نیز  با بررسی مقالات و نظر خبرگان سیستم،  5 فناوری از صنعت 4.0(اینترنت اشیا، دوقلوی دیجیتال، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و ربات های خودکار) انتخاب شد و سپس به روش تاپسیس فازی، نظر تخصصی هفت نفر از خبرگان، که به شیوه هدفمند برای این پژوهش انتخاب شدند، در مورد اولویت انتخاب فناوری های منتخب، از طریق پرسش نامه ماتریس تصمیم گیری، دریافت شد.

    یافته ها

    نتایج محاسبات تاپسیس فازی نشان داد که فناوری واقعیت افزوده با عدد 6.836 کمترین فاصله از ایده آل مثبت را داراست، و  با محاسبه شاخص شباهت و با امتیاز نهایی 0.522 در بین فناوری های منتخب از اولویت بالاتری برخوردار است و فناوری واقعیت مجازی با عدد 7.654 دومین گزینه در فاصله از ایده آل مثبت است و با امتیاز نهایی 0.473 رتبه دوم را دارد. همچنین فناوری اینترنت اشیا با امتیاز نهایی 0.459 در اولویت سوم قرار گرفت.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها و براساس 13 مولفه اصلی اثرگذار بر انتخاب فناوری، استفاده از واقعیت افزوده در فضای کلاس درس و تلفیق آن با آموزش در مدرسه مورد مطالعه می تواند منجر به بهره وری در استفاده از این فناوری شود و زمینه توسعه ظرفیت های یادگیری در دانش آموزان را با توجه به الزامات تعلیم و تربیت 4.0 فراهم آورد.

    کلید واژگان: صنعت 4.0, تعلیم و تربیت 4.0, انتخاب فناوری, انقلاب صنعتی چهارم, فرآیند انتقال فناوری}
    Z. Gholamzadeh, A. Khamseh *
    Background and Objectives

    With the emergence of Industry 4.0 at the beginning of the 21st century and the introduction of technologies related to it such as Internet of Things, virtual reality, augmented reality, big data, automatic robots, etc., many developments took place, the results of which also affected the field of education and gave birth to a concept called education 4.0. Students affected by this concept in the near future should acquire the capacity to learn and develop skills in the real and virtual world and technologies such as virtual reality, augmented reality and cyber-physical technologies and their integration with the classroom become doubly important in these conditions, so that today many schools in the world use this technology to achieve the goals of education 4.0. They consider them essential in their educational programs. Therefore, knowing, choosing appropriate technology and using it in schools can facilitate the path of education and training of students in the field of learning. Since many of the technologies of Industry 4.0 are emerging and are in the stage of increasing growth, it is important to pay attention to the technology transfer process and its first stage, i.e., the selection and acquisition phase. Therefore, the purpose of the current research is to investigate the background of the studies and introduce some of these technologies, explain some of their applications, and identify the factors affecting the selection of the appropriate technology for the acquisition of priority technology in the studied school.

    Methods

    The study adopted a mixed-methods approach (qualitative-quantitative) and at first by searching documents, books and articles, with mata-synthesis method, 13 factors affecting the choice of Industry 4.0 technologies to be used in the school were extracted. The participants of this research included the girls in an educational complex located in Tehran and the time of the research was the academic year of 1400-1401. Also, according to the upcoming requirements in the short-term period of 5 years, as well as by reviewing the articles and opinions of system experts, 5 technologies from the industry 4.0 (Internet of Things, digital twin, virtual reality, augmented reality and automatic robots) were selected and then, using the Fuzzy TOPSIS method, the expert opinion of seven experts, who were selected in a purposeful way for this research, was elicited regarding the priority of choosing selected technologies through the decision matrix questionnaire.

    Findings

    The results of Fuzzy TOPSIS calculations showed that augmented reality technology with a number of 6.836 had the smallest distance from the positive ideal, and by calculating the similarity index and with a final score of 0.522, it had a higher priority among the selected technologies. Moreover, virtual reality technology with a number of 7.654 was the second the option was far from the ideal, and ranked as the second one with a final score of 0.473. Also, Internet of Things technology was ranked as the third one with a final score of 0.459.

    Conclusion

    According to the findings and based on the thirteen main factors affecting the choice of technology, the use of augmented reality in the classroom environment and its integration with education in the studied school can lead to productivity in the use of this technology and the context it provided for the development of learning capacities in students according to the requirements of education 4.0.

    Keywords: Industry 4.0, Education 4.0, Technology selection, Fourth Industrial Revolution, Technology Transfer Process}
  • شهرام شکوری، عباس خمسه*، رضا رادفر

    پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نوآوری مبتنی بر فناوری اطلاعات در اکو سیستم های استارتاپی حوزه سلامت انجام شد. رویکرد استفاده شده در پژوهش، کیفی و مبتنی بر راهبرد نظریه داده بنیاد بوده است. برای گردآوری آوری داده ها از ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند پس از 11 مصاحبه عمیق، اشباع نظری حاصل شد. در رویکرد داده بنیاد در این پژوهش طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بیانگر 24 مقوله کلی در قالب پارادیمی شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله های محوری، راهبردها و پیامدها بوده است. نتایج نشان داد که توسعه فرهنگی در استارتاپ های فناوری اطلاعات توسط شرایط علی (ریسک پذیری، تحلیل وضعیت کسب وکار قابلیت های نوآورانه استارتاپی و ظرفیت جذب تکنولوژی)، زمینه ای (ساختار سازمانی استارتاپ ها، بازارگرایی و آمادگی سازمانی)، مداخله گر (زیرساخت های قانونی، عوامل مدیریتی، الگوهای رفتاری، عوامل محیطی و بی ثبانی اقتصادی)، مقوله های محوری (نوآوری باز، قابلیت های فناورانه و بهینه سازی فرایندهای نوآوری)، راهبردها (توسعه فناوری های دیجیتال، برنامه ریزی راهبردی برای استارتاپ ها ارزش آفرینی استارتاپ ها و هم آفرینی) و پیامدهای (مزیت رقابتی، هوشمندی استراتژیک، بهبود مدل کسب وکار، تحول دیجیتال و اثربخشی سازمانی) تحقق می یابد.

    کلید واژگان: نوآوری, فناوری اطلاعات, استارتاپ, سلامت}
    Shahram Shakouri, Abbas Khamseh *, Reza Radfar

    .
    The current research was conducted with the Evaluation of innovation based on information technology in health startup ecosystems . The approach used in the research was qualitative and based on the foundation's data theory strategy. An in-depth interview tool has been used to collect data. Using purposive sampling after 11 in-depth interviews, theoretical saturation was achieved. In the foundation's data approach, in this research, during three stages of open, central and selective coding, 24 general categories have been expressed in a paradigmatic format, including causal, contextual, intervening conditions, central categories, strategies and consequences. The results showed that cultural development in information technology startups is caused by causal conditions (risk tolerance, analysis of the business situation, innovative capabilities of startups and technology absorption capacity), background (organizational structure of startups, market orientation and organizational readiness), intervening (legal infrastructures, management factors) , behavioral patterns, environmental factors and economic uncertainty), core categories (open innovation, technological capabilities and optimization of innovation processes), strategies (development of digital technologies, strategic planning for startups, value creation of startups and co-creation) and consequences (competitive advantage , strategic intelligence, business model improvement, digital transformation and organizational effectiveness) are realized. More about this source textSource text required for additional translation information Send feedback Side panels.

    Keywords: Innovation, Startup, Information technology, health startups}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر عباس خمسه
    خمسه، عباس
    دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال