به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب علی عباسی

  • حمید کرمی، سعید سلطانعلی*، علی عباسی، الهام یعقوب پور

    موضوع تحقیق:

    تولید پروپیلن به دلیل فرآورده و مشتقات با ارزشی مانند پلیمرها، حلال ها، رنگ ها و...  بسیار حائز اهمیت است و یکی از مهم ترین بلوک های سازنده در صنعت شیمیایی است. فرآیندهای شکست حراتی و شکست کاتالیستی علاوه بر محدودیت های گزینش پذیری پایین، مصرف بالای انرژی و انتشار قابل توجه CO2 ، نمی تواند تقاضای رو به افزایش پروپیلن را برآورده کنند. در چند دهه اخیر هیدروژن زدایی از آلکان های سبک، به دلیل بازده بالای پروپیلن، ایمنی و هزینه عملیاتی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. کاتالیست های Pt-Sn و CrOx که به طور گسترده در فرآیند هیدروژن زدایی پروپان (PDH)  مورد استفاده قرار می گیرند، فعالیت هیدروژن زدایی و گزینش پذیری مطلوبی دارند؛ با این حال محدودیت های قیمت، غیر فعال شدن و مشکلات زیست محیطی جدی دارند و محققان را به بهبود پایداری در برابر کک، تف جوشی کاتالیست های Pt و یافتن کاتالیزورهای جدید و طرفدار محیط زیست سوق داده است.

    روش تحقیق:

    یکی از مسائل چالش برانگیز در فرآیند PDH دستیابی کاتالیست مناسب است. راهکارهای متعددی از جمله اصلاح پایه و معرفی مواد افزودنی برای تقویت عملکرد کاتالیستی و غلبه بر مشکلات و افزایش پایداری مقاوم کاتالیست های پلاتین و کروم پیشنهاد شده است. درک رابطه ساختار - عملکرد کاتالیست ها در طول واکنش PDH برای دستیابی به نوآوری در کاتالیست های جدید با کارایی بالا ضروری است.

    نتایج اصلی:

    این پژوهش با هدف معرفی ویژگی های واکنش هیدروژن زدایی، پیشرفت ایجاد شده در توسعه کاتالیست و چالش های موجود درک عمیقی از مکانیسم واکنش و نقش آن در توسعه و جهت های آتی کاتالیست برای توسعه کاربردی و صنعتی ارائه می دهد.

    کلید واژگان: هیدروژن زدایی پروپان, پروپیلن, اولفین, کاتالیست مبتنی بر کروم, کاتالیست مبتنی بر پلاتین}
    Hamid Karami, Saeed Soltanali*, Ali Abbasi, Elham Yaghoobpour

    Research subject: 

    Propylene is one of the most prominent gases due to some valuable products and derivatives such as polymers, solvents, dyes, etc., which makes it one of the most important building blocks in the chemical industry. Due to the limitations of steam cracking and fluid catalytic cracking processes in terms of low selectivity, energy consumption, and significant CO2 emission, these processes cannot fulfill the growing demand for propylene. In recent decades, the dehydrogenation of light alkanes to produce light olefins, especially propane dehydrogenation (PDH), has attracted much attention. Pt-Sn and CrOx catalysts, which are widely used in this process, have good dehydrogenation activity and selectivity; However, the limitations of price, deactivation, and environmental problems are serious and have led researchers to improve coking stability, sintering Pt catalysts, and find new and environmentally friendly catalysts.

    Research approach:

    One of the challenging issues in the PDH process is achieving appropriate catalyst. Several solutions, including modification of the base and introduction of additives, have been proposed to enhance the catalytic performance overcome the problems, and increase the resistant stability of Pt, Cr catalysts. Understanding the structure-performance relationship of catalysts during the PDH reaction is essential to achieve innovation in new high-performance catalysts. This research aims to introduce the characteristics of the dehydrogenation reaction, the progress made in the development of the catalyst, and the existing challenges. This research provides a deep understanding of the reaction mechanism and its role in the development and future directions of the catalyst for practical and industrial development.

    Main results

    This study offers a detailed understanding of how the reaction mechanism works and its significance in the development and future directions of the catalyst for practical and industrial advancement.

    Keywords: Propane Dehydrogenation, Propylene, Olefin, Cr-Based Catalysts, Pt-Based Catalysts}
  • میترا مرادی*، علی عباسی

    گرماس به عنوان مشهورترین نظریه پرداز "معناشناسی روایت" معتقد است که ساختار یک روایت همچون ساختار یک جمله، از دستور زبان خاص خود برخوردار است. وی با ارائه مدل هایی همچون الگوی کنشی، برنامه روایی، مربع معنایی و... سعی در ساختارمند کردن روابط میان نشانه های دلالت مند یک اثر دارد تا از این طریق با گذار از روساخت به ژرف ساخت، به درک ساختارهای درونی معناساز متن دست یابیم. در این بررسی برآنیم تا با بهره گیری از مدل های ارائه شده توسط گرماس به بررسی کارکرد روایی در رمان و اگر حقیقت داشتاثر نویسنده فرانسوی، مارک لوی، بپردازیم. در حقیقت با انجام این بررسی در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه کارکرد روایی به عنوان اصل سازمان دهنده گفتمان به ایجاد معنا و بازتاب ارزش های موردنظر نویسنده کمک کرده است؟ پیش فرض ما در این پژوهش آن است که متن متشکل از مجموعه ای از عناصر نشانه-معناشناختی در سطح و عمق است که بین آن ها روابط معناسازی وجود دارد. لذا هدف از این بررسی، مطالعه الگوی کنشی، برنامه روایی و مربع معنایی در این رمان است تا مشخص شود چگونه این عناصر، گفتمان را معنادار می کنند. یافته های این بررسی نشان می دهند که در این داستان با مجموعه ای ساده از برنامه های روایی کاربردی مواجه نیستیم، بلکه شاهد مجموعه ای از برنامه های روایی هستیم که به موازات هم پیش می روند، این امر بیانگر پیچیدگی سیر روایی سوژه کنشی است. از بررسی مربع معنایی درمی یابیم که کنشگر اگرچه موقتا در موقعیت مرگ قرار می گیرد اما سرانجام از آن خارج شده و به زندگی برمی گردد؛ این بیانگر ارزش های مثبت اندیشی نویسنده است.

    کلید واژگان: کارکرد روایی, مربع معنایی, برنامه روایی, الگوی کنشی, گرماس}
    Mitra Moradi *, Ali Abbassi
    Introduction

    Greimas, as the most famous theoretician of "narrative semantics", believes that the structure of a narrative, like the structure of a sentence, has its own grammar. By presenting some models such as action pattern, narrative program, semantic square, etc., he tries to structure the relationships between the meaningful signs of a texte, so that we can understand the internal structures of the meaning of the text by transitioning from the surface structure to the deep structure. The narrativity is the main organizing principle of any discourse. Narrative semiotics aims to search for deep, inherent and stable structures in discourses that can be formally manifested at the surface of texts. In this research, by referring to Greimas's narrative semiotics and his famous models, we intend to examine the narrativity in the novel "If Only It Were True" by Marc Levy. Unlike other literary criticism approaches that search for meaning outside the text, the semiotic approach searches for the mechanism of meaning formation in the text itself and in the deep layers of the text.

    Background of study:

    In the field of semiotics, narratology and semantics, many studies have been done by researchers in the form of books and articles. Emphasizing the narrative aspect of Greimas's approach, Abbasi has analyzed Persian texts in the books "Samad: The Structure of a Myth" and "Applied Narrative". Sha'iri has done many and extensive studies in this field, among which the books "Semantic of Literature: The Theory and Method of Analyzing Literary Discourse" and several articles such as "From Structuralist Semiotics to Discourse-Semiotics", "A Study of Types of Discourse Systems From the Semiotic Point of View", "Semiotic Analysis of the Process of Recognition in Literary Discourse: A Case Study of Pacheh Khizak written by Sadegh Choubak ".Marc Levy's works have also been the subject of researches with different approaches of literary criticism, among them, we can mention the article by Hassan Zokhtareh and Martine Boyer-Weinmann entitled "A Study of Literary Success in the Contemporary Media Age, Case Study: She and He by Marc Levy". The authors of this article examine the reasons for the success of best-selling novels and successful authors. Ali Abbassi and Mitra Moradi have studied the beginning and end parts of Levy's novel in the article entitled "The Study of the Incipit and the Closure in All Those Things We Never Said by Marc Levy".

    Methodology

    In this research, using the models presented by Greimas, we intend to investigate the narrativity in the novel "If Only It Were True", by the French author, Marc Levy. By conducting this study, we are looking for an answer to the question "how the narrativity as the organizing principle of the discourse has helped to create meaning and reflect the author's desired values". Our hypothesis in this research is that the text consists of a set of semiotic-semantic elements at the surface and deep structures, between which there are meaningful relationships. Therefore, the purpose of this researche is to study the action pattern, narrative program and semantic square in this novel in order to determine how these elements make the discourse meaningful.

    Conclusion

    The findings of this study show that in this novel we are not facing a simple set of narrative programs, but there is a set of narrative programs that go in parallel to each other, this indicates the complexity of the narrative course of the action subject. By examining the semantic square, we learn that although the actors are temporarily in the position of death, they eventually come out of it and return to life; This reflects the author's positiviste values.

    Keywords: Narrativity, Semantic Square, Narrative Program, Action Pattern, Greimas}
  • نیوشا ستاری*، علی عباسی
    مقاله حاضر رویکرد روایت شناسی و رویکرد نشانه معناشناسی روایی را برای تحلیل روایت ‏نمایشنامه باغ وحش شیشه ای اثر تنسی ویلیامز مناسب می داند. این مقاله با تاکید بر مبحث ‏«وجوه روایی» از رویکرد روایت شناسی و مبحث «پی رنگ و نحو روایی» از رویکرد ‏نشانه معناشناسی، هر دو رویکرد را به هم گره می زند و نمایشنامه باغ وحش شیشه ای را در دو مسیر درهم تنیده دنبال و بررسی می کند: 1) تحلیل رابطه راوی و مخاطب در ‏نمایشنامه: راوی نمایشنامه مستقیما تماشاگران را مخاطب قرار می دهد و مرز میان مخاطب درون ‏داستان و خوانند گان یا تماشاگران بیرون داستان را مخدوش می کند. در این مقاله، ضمن بررسی ‏الگوی وجوه روایی مدنظر ژپ لینت ولت، روشن می شود که ویلیامز با نزدیک کردن من انتزاعی ‏خودش به راوی داستان، دنیای اثر ادبی و دنیای داستان را درهم ادغام می کند؛ 2) بررسی پی رنگ ‏روایت با درنظرگرفتن الگوی پی رنگ و الگوی کنشگران مدنظر گرماس. مقاله حاضر، برخلاف ‏بسیاری از منتقدان که معتقدند پی رنگ باغ وحش شیشه ای ناکامل است، با تحلیل پی رنگ ‏نمایشنامه نشان می دهد که روایت باغ وحش شیشه ای کامل است.‏
    کلید واژگان: باغ وحش شیشه ای, تنسی ویلیامز, وجوه روایی, پی رنگ, مدل کنشگران}
    Niyousha Sattari *, Ali Abbassi
    Defining the concepts of Narratology and a Discursive –semiotics approach, this paper analyses the narration aspects and plot in the narrative of “The glass menagerie. By linking these two methods together, the paper pursues two interwoven aspects of this narrative text: 1) Analysing the relationship between narrator and audience: the narrator of this play talks directly with the audience. Hence, he blurs the fictional audience and all the spectators in the real world. Considering the pattern of “narration aspects” which is developed by Jepp Lint Velt, this paper studies this particular relationship between the narrator and the audience in the play. 2) Analysing the plot of “The glass menagerie” by applying Algirdas Julien Greimas’s “actantial model” and the “grand-structure” plot model. This paper challenges the common belief about “The Glass Menagerie” among critics who believe this play bears a lack of complete plot. Considering two main plot lines, it is concluded that the play has a complete narrative plot.
    Keywords: The Glass Menagerie, Tennessee Williams, Narration Aspects, Plot.Actantial Model}
  • سعید خان آبادی*، علی عباسی

    امروزه در مغرب زمین جامعه شناسی را علمی می دانند که توسط اگوست کنت فرانسوی در قرن نوزدهم میلادی بنیاد نهاده شده است. اما مطالعه آثار برخی متفکرین مسلمان ما را به این اندیشه وا می دارد که بسیاری از مفاهیم جامعه شناسی مدرن، از قرن ها پیشتر، در قالب های سنتی در بین دانشمندان اسلامی وجود داشته اند. در این مقاله به یکی از نظریات جامعه شناختی که ریشه های تاریخی آن در آثار علمی مسلمانان یافته می شود پرداخته ایم. جبرگرایی اجتماعی از نظریه های بنیادین علم جامعه شناسی است. با واکاوی سیر تاریخی این نظریه در می یابیم که بر خلاف آنچه در محافل دانشگاهی اروپا پذیرفته شده است، این نظریه قرن ها پیش از دورکیم و بوردیو در آثار ابن خلدون در قالب عنوان "سنت الله" وجود داشته است. ابن خلدون نیز این مفهوم را از آیات قرانی وام گرفته است. بر طبق این مفهوم، کنش اجتماعی به تاثیر از عوامل اجتماعی و محیطی شکل می گیرد. این عوامل بیرونی لزوما تحت کنترل فرد یا جامعه نیستند. در این مقاله خواهیم دید که همین مفهوم در نظریه "عادت واره" پیر بوردیو جامعه شناس معاصر فرانسوی نیز بازگویی شده است.

    کلید واژگان: جبرگرایی اجتماعی, ابن خلدون, پیر بوردیو, قران, سنت الله, عادت واره, جامعه شناسی اسلامی}
    Saeid Khanabadi *, Ali Abbassi

    La sociologie est aujourd'hui considérée en Occident en tant qu'une science créée au XIXème siècle par Auguste Comte mais en étudiant l'histoire de cette discipline, nous constatons que l'origine des études sur les sociétés humaines peut plutôt être identifiée chez les penseurs musulmans et orientaux quelques siècles avant les fondateurs officiels de la sociologie moderne. Certaines théories sociologiques aussi s'enracinent dans les éléments liés à la pensée islamique. Dans cet article, nous prenons l'exemple d'une des théories fondamentales de la sociologie de nos jours qui semble être initialement inspirée des idées d'Ibn Khaldoun, penseur musulman du XIVème siècle. La théorie du déterminisme social est réputée en Europe comme un acquis scientifique élaboré par Émile Durkheim. Cette théorie sociologique s'exprime aussi dans les ouvrages des figures plus récentes comme Pierre Bourdieu qui par sa notion de l'habitus essaie d'analyser les forces extérieures subies par les actants d'une société. Pourtant nous constatons que ces éléments sociaux qui déterminent les conduites des individus et des groupes sociaux sont déjà mentionnés par le grand auteur des Prolégomènes qui s'appuyait, dans ce cas précis, sur le terme coranique de Sonnat-Allah signifiant littéralement la tradition ou la règle de Dieu. Dans cet article, nous voudrions tracer une esquisse historique à propos du déterminisme social en vue d'étudier cette hypothèse d’après laquelle le déterminisme social est une théorie définie par les théoriciens musulmans quelques siècles avant les penseurs européens de la Renaissance ou les sociologues de l'ère contemporaine.

    Keywords: Déterminisme Social, Coran, Ibn Khaldoun, Sociologie, Pierre Bourdieu, Sociologie Islamique, Sonnat-Allah, Habitus}
  • سید محمد علوی سینی*، رضا یونس زاده، علی عباسی، احمد آئین، حمیدرضا فنائی
    مقدمه و هدف

    زیره سبز با نام علمی (.LCuminum cyminum ) از خانواده چتریان (Umbelliferae) Apiaceae،گیاهی معطر، یکساله و علفی است. این گیاه یکی از گیاهان دارویی متحمل به شرایط کم‎آبی با دوره رشد کوتاه می‎باشد که می‎تواند عملکرد قابل قبول و اقتصادی تحت شرایط کم‎آبی تولید نماید. همچنین زیره سبز در حال حاضر دومین ادویه پرمصرف جهان بعد از فلفل (Pepper nigrum) می‎باشد از این‎رو اهمیت بالایی دارد. در این آزمایش هدف ارزیابی اکوتیپ‎ها، محیط‎ها، روابط اکوتیپ‎ها و محیط‎ها و در نهایت شناسایی اکوتیپ‎های پایدار زیره سبز با عملکرد بالا با استفاده از روش‎های AMMI و GGE بای‎پلات بود.

    مواد و روش‎ها:

     به‎ منظور بررسی پایداری عملکرد اکوتیپ‎های زیره سبز (بردسکن، بیرجند، تایباد، داورزن، فردوس، صالح آباد، نهبندان)، آزمایشی در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار در چهار تاریخ کاشت (15 آبان، 15 آذر، 15 دی و 15 بهمن) در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جنوب استان کرمان در سال زراعی1400-1399 انجام گرفت. بذرها با دست بر روی ردیف‎ها در عمق یک سانتی‎متری با فاصله 5 سانتی‎متر از یکدیگر کشت شدند فاصله ردیف‎ها از یکدیگر 20 سانتی‎متر بود. آبیاری به‎صورت قطره‎ای و وجین علف‎های هرز به‎صورت دستی انجام شد. بوته‎ها پس از رسیدگی فیزیولوژیک برداشت و دانه‎ها از سایر اندا‎م‎ها جداسازی شد و به‎عنوان عملکرد دانه هر کرت ثبت گردید. جهت تجزیه پایداری عملکرد اکوتیپ‎های مورد بررسی از مدل امی و از مولفه‎های اثر متقابل اول و دوم امی (IPCA1, IPCA2) به‎عنوان پارامترهای پایداری برای اکوتیپ‎ها و تاریخ کشت‎ها (محیط‎ها) استفاده گردید. جهت انجام آنالیز داده‎های به‎دست آمده و تفسیر اثر متقابل اکوتیپ× تاریخ کاشت و تعیین ابر محیط‎ها (Mega-emvironment) از روش GGE بای‎پلات استفاده شد.

    یافته‎ ها:

     نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر محیط (تاریخ کاشت)، اکوتیپ و اثرمتقابل تاریخ کاشت در اکوتیپ معنی‎دار است. باتوجه به معنی‎داری اثر محیط و توجیه 80 درصد تغییرات توسط این اثر و همچنین معنی‎داری اثرمتقابل، تجزیه پایداری عملکرد دانه برای اکوتیپ‎ها در تاریخ‎های کاشت مختلف انجام شد. نتایج تجزیه AMMI نشان داد که دو عامل یا مولفه IPCA1 (AMMI 1) وIPCA2  (AMMI 2) در مجموع 93/56 درصد از کل تغییرات واریانس اثر متقابل ژنوتیپ × محیط را شامل‎ می‎شود. برای استفاده همزمان از تمام مو لفه‎ها از ارزش پایداری امی (ASV) استفاده شد. آماره ASV نشان داد اکوتیپ نهبندان با کمترین مقدار (1/91) پایدارترین اکوتیپ بود و اکوتیپ‎های فردوس و صالح آباد با بالاترین مقدار ASV ناپایدارترین اکوتیپ‎ها بودند. همچنین نتایج حاصل از روش GGE بای‎پلات نشان داد که دو مولفه اصلی اول و دوم به‎ترتیب 83/71 و 9/29 درصد و در مجموع 93 درصد از تنوع مربوط به برهمکنش اکوتیپ× تاریخ کاشت را توجیه نمودند که نشان‎دهنده اعتبار تجزیه GGE بای‎پلات انجام شده است. براساس تجزیه GGE بای‎پلات تاریخ‎های کاشت 15 آبان و 15 آذر در یک ابرمحیط قرار گرفتند و بیشترین متوسط عملکرد دانه را داشتند و دو تاریخ کاشت 15دی و 15بهمن نیز در یک ابرمحیط قرار گرفتند و کمترین متوسط عملکرد دانه را دارا بودند. نمودارها نشان داد که اکوتیپ فردوس سازگاری خصوصی بالایی به دو تاریخ کاشت 15 آبان و 15 آذر دارد و اکوتیپ‎های بیرجند و داورزن سازگاری خصوصی بالایی با تاریخ کاشت ‎های 15دی و 15بهمن دارند. اکوتیپ‎های تایباد، صالح‎آباد و نهبندان هیچ سازگاری خصوصی با تاریخ کاشت‎های مورد بررسی نشان ندادند. در این مطالعه اکوتیپ‎های فردوس و بیرجند هر چند از متوسط عملکرد دانه بالاتری در مقایسه با دیگر اکوتیپ‎ها برخوردار بودند اما به‎واسطه فاصله‎ای که از خط AEC داشتند در گروه اکوتیپ‎های با پایداری کم قرار گرفتند. در این پژوهش اکوتیپ نهبندان به‎واسطه نزدیکی به خط AEC پایدارترین اکوتیپ بود اما از عملکرد دانه پایینی برخوردار بود. همچنین نتایج GGE بای‎پلات نشان داد اکوتیپ بیرجند نزدیک‎ترین اکوتیپ به ژنوتیپ ایده‎آل بود و مطلوب‎ترین اکوتیپ محسوب می‎گردد. اکوتیپ‎های بردسکن، فردوس و داورزن، اکوتیپ‎هایی هستند که در رتبه‎های بعدی از لحاظ مطلوبیت قرار دارند و اکوتیپ‎های صالح‎آباد و تایباد به‎خاطر داشتن بیشترین فاصله با ژنوتیپ ایده‎آل نامطلوب‎ترین اکوتیپ‎ها شناسایی شدند.

    نتیجه‎ گیری:

     نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر محیط (تاریخ کاشت)، اکوتیپ و اثرمتقابل تاریخ کاشت در اکوتیپ کاملا معنی‎دار است. نتایج بای‎پلات تجزیه AMMI نشان داد که اکوتیپ نهبندان پایدارترین و اکوتیپ‎های فردوس و صالح‎آباد ناپایدارترین اکوتیپ‎ها هستند. این موضوع از طریق آماره ارزش پایداری امی (ASV) نیز تایید شد. همچنین نتایج GGE بای پلات نشان داد که تاریخ های کاشت 15 آبان و 15 آذر با دارا بودن بیشترین متوسط عملکرد دانه در یک ابرمحیط قرار دارند و دو تاریخ کاشت 15دی و 15بهمن که کمترین متوسط عملکرد دانه را داشتند نیز در یک ابرمحیط قرار گرفتند. این موضوع می‎تواند بیانگر مشخص شدن گستره زمانی تاریخ کشت برای حصول عملکرد قابل قبول باشد هرچند که با تاخیر در کشت، کاهش عملکرد وجود دارد. در نهایت نمودارها نشان دادند که اکوتیپ نهبندان پایدارترین اکوتیپ با عملکرد کمتر از حدمتوسط و اکوتیپ بیرجند ایده‎آل‎ترین اکوتیپ معرفی شد. بنابراین می‎توان نتیجه گرفت که اگر اکوتیپ بیرجند کشت گردد نه‎تنها عملکرد بالایی دارد بلکه پایداری نسبی بالایی نیز برخوردار است.

    کلید واژگان: اکوتیپ بیرجند, تجزیه امی, GGE بای‎ پلات, ASV}
    Seid Mohammad Alavi-Siney*, Reza Yoneszadeh, Ali Abasi, Ahmad Aien, Hamidreza Fanaei
    Background

    Cumin (Cuminum cyminum L.) is an aromatic, annual herbaceous plant from the Apiaceae family. Cumin is one of the tolerant medicinal plants to water deficit conditions with a short growth period, which can produce acceptable and economic yield under water deficit conditions. This plant is currently the second most used spice in the world after pepper (Pepper nigrum), suggesting its high importance. This experiment aimed to evaluate ecotypes, planting dates, and relationships between ecotypes and planting dates and to identify high-yield cumin stable ecotypes using AMMI and GGE bi-plot methods.

    Methods

    The stability of the grain yield of seven cumin ecotypes (Bardascan, Birjand, Taibad, Davarzan, Ferdos, Salehabad, and Nehbandan) was investigated in an experiment based on randomized complete blocks design with three replications in four planting dates (November 6, December 6, January 5, and February 5) at the research farm of the Southern Kerman Agricultural and Natural Resources Research and Education Center during 2020-2021 crop year. The seeds were planted by hand on the rows at a depth of 1 cm with a distance of 5 cm from each other. The distance between the rows was 20 cm. Seeds were irrigated with the drip method, and weeds were controlled by hand. The plants were harvested after physiological maturity, and the grains were separated from other organs and recorded as the grain yield of each plot. The yield stability of the ecotypes was analyzed using the AMMI model, and the first and second interaction components of AMMI (IPCA1 & IPCA2) were used as stability parameters for the ecotypes and the planting dates (environments). The GGE bi-plot method was used to analyze the obtained data, interpret the ecotype and planting date interaction, and determine mega-environments.

    Results

    The results of compound variance analysis showed significant effects of the environment (planting date), ecotype, and the interaction of planting date × ecotype. Due to the significance of the environmental effect and the justification of 80% of the variation by this effect, as well as the significance of the planting date × ecotype, stability analysis of grain yield was conducted for ecotypes in different planting dates. The results of AMMI analysis showed that the two components, IPCA1 (AMMI 1) and IPCA2 (AMMI 2), included 93.56% of the total variance of the genotype × environment interaction. The AMMI stability value (ASV) was used for the simultaneous use of all components. The ASV statistic indicated that the Nehbandan ecotype with the lowest value (1.91) was the most stable ecotype, and the Ferdos and Salehabad ecotypes with the highest ASV value were the most unstable ecotypes. The results of the GGE biplot method revealed that the first and second principal components accounted for 93% of the total variation related to the ecotype and planting date interaction, which indicated the validity of the GGE-biplot analysis. Based on GGE biplot results, planting dates of November 6 and December 6 were in the same megaenvironment and produced the highest grain yield. Similarly, the two planting dates of January 5 and February 5 were in the same megaenvironment and produced the lowest grain yield. The graphs showed that the Ferdos ecotype had high special adaptability with the planting dates of November 6 and December 6, and the Birjand and Davarzen ecotypes had high special  adaptability with the planting dates of January 5 and February 5. The Taibad, Salehabad, and Nehbandan ecotypes had no special compatibility with the studied planting dates. Ferdos and Birjand ecotypes had a higher average grain yield than the other ecotypes, but they were placed in the group of ecotypes with low stability due to their distance from the AEC line. The Nehbandan was the most stable ecotype due to its adjacency to the AEC line, but it produced a low grain yield. In addition, the results of the GGE bi-plot showed that the Birjand was the closest ecotype to the ideal genotype hence it was considered the most desirable ecotype. Bardascan, Ferdos, and Daverzan ecotypes were the ecotypes in the next ranks in terms of desirability, and Salehabad and Taibad ecotypes were identified as undesirable ecotypes due to their greatest distance from the ideal genotype.

    Conclusion

    The results of compound variance analysis showed significant effects of the environment (planting date), ecotype, and the planting date × ecotype interaction effect. The biplot results of AMMI analysis showed that the Nehbandan ecotype was the most stable and Ferdos and Salehabad ecotypes were the most unstable ecotypes. This was also confirmed through the ASV. The results of the GGE bi-plot indicated that the planting dates of November 6 December 6 with the highest average grain yields were located in a mega-environment, and the two January 5 and February 5 planting dates, with the lowest average grain yields, were also located in the same mega-environment. This can indicate the determination of the time range of the planting date to obtain an acceptable yield, although the yield decreased with a delay in planting. Finally, the figure showed that the Nehbandan was the most stable ecotype with below the average yield, and Birjand was the most ideal ecotype. Therefore, it can be concluded that the Birjand ecotype cultivation not only produces a high yield but also has high relative stability.

    Keywords: AMMI Analysis, ASV, Birjand Ecotype, GGE Bi-Plot}
  • پیمان آقایی عطاآبادی، علی عباسی*، امیر لطافتکار
    مقدمه و اهداف 

    رویکردهای درمانی متنوعی برای اصلاح مکانیک دویدن افراد دارای کف پای صاف پیشنهاد شده است. اثرات این مداخلات درمانی بر نیروهای عکس العمل زمین و مرکز فشار کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در صورتی که این اثرات کینتیکی نقش مهمی در شناسایی آسیب های احتمالی و مکانیسم های جبرانی بدن در پاسخ به هر رویکرد درمانی دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر کفی طبی و تیپ آنتی پرونیشن بر تغییرات مرکز فشار و نیروهای عکس العمل زمین افراد دارای کف پای صاف حین دویدن بود.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح متقاطع تصادفی بود. اطلاعات کینماتیک و کینتیک دویدن 20 جوان دارای کف پای صاف منعطف در 3 حالت مختلف (کفش ورزشی، کفش ورزشی با کفی طبی سفارشی و کفش ورزشی با تیپ Low Dye) ثبت شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر از پکیج SPM1d برای مقایسه سری های زمانی نیروی عکس العمل زمین و مرکز فشار در شرایط مختلف استفاده شد.

    یافته ها 

    نتایج تحقیق نشان داد شرایط کفش-کفی طبی در مقایسه با کفش-تیپ (Low Dye)، باعث کاهش نیروی عکس العمل زمین در راستای قدامی خلفی شد و درمقایسه با حالت دویدن کفش به تنهایی نیروی خارجی را افزایش داد؛ اما شرایط تاثیر معناداری بر مولفه عمودی نیرو نداشت (05/P<0). همچنین شرایط کفش-کفی طبی و کفش-تیپ (Low Dye) (در مقایسه با یکدیگر) به ترتیب باعث جابه جایی معنادار مرکز فشار به سمت داخل و خارج شد (05/P<0).

    نتیجه گیری

    پژوهش حاضر نشان داد کفش-کفی طبی به ناکارآمد شدن انتقال نیرو در جهت قدامی منجر می شود. علاوه براین دویدن در شرایط کفش-کفی طبی و کفش تیپ (Low Dye) اثرات معناداری بر جابه جایی مرکز فشار در اواخر فاز ایستا دارد؛ اما به نظر نمی رسد این اثرات احتمال وقوع آسیب های مرتبط با دویدن را افزایش دهد، زیرا در انتهای فاز ایستا بارها و نیروهای کمتری بر مفاصل اعمال می شود.

    کلید واژگان: فی طبی, تیپ آنتی پرونیشن, کف پای صاف, مرکز فشار, نیروی عکس العمل زمین}
    Peyman Aghaie Ataabadi, Ali Abbasi *, Amir Letafatkar
    Background and Aims 

    Several treatments have been recommended to enhance the running mechanics of individuals with flat feet. Less emphasis has been paid to the impact of these treatments on the ground reaction forces (GRF) and the center of pressure (COP), while these kinetic effects are essential in identifying possible injuries and the body’s compensatory mechanisms in response to any therapeutic approach. The present study aimed to compare the effects of foot orthoses and antipronation taping on COP and GRF on the running of people with flat feet.

    Methods 

    The present study was quasi-experimental with a randomized cross-over design. The kinematic and kinetic data of 20 young people with flexible flat feet were measured while running under three conditions: athletic shoes, athletic shoes with foot orthoses (FO), and athletic shoes with low-Dye (LD) tape. A one-way repeated measure analysis of variance from the SPM1d package was used to compare differences in GRF and COP time series under different conditions.

    Results 

    The results showed that foot orthoses reduced the anteroposterior GRF compared to low-Dye tape and increased the lateral GRF compared to athletic shoes alone. However, the conditions did not significantly affect the vertical GRF (P<0.05). Moreover, FO-shoes and LD-shoes caused medial and lateral shifts in COP, respectively (P<0.05).

    Conclusion

    This research showed that foot orthoses cause inefficient force transmission in the anterior direction. Furthermore, running with FO-shoes and LD-shoes substantially influences COP displacements towards the end of the stance phase; however, it does not appear to increase running-related injuries since minimal load and forces are applied to the joint at that time.

    Keywords: Foot Orthoses, Antipronation Type, Flat Feet, Center Of Pressure, Ground Reaction Force}
  • مصطفی ساجدی نیا، علی عباسی*، مهدی خالقی تازجی، حامد فدایی
    مقدمه و اهداف

     الگوهای بارگذاری هرمی و هرمی معکوس در تمرینات مقاومتی به منظور افزایش بار تمرین استفاده می شود. مطالعات فیزیولوژیکی سعی در مقایسه این دو الگو کرده اند، بااین حال تفاوت این دو الگوی بارگذاری بر بیومکانیک ستون فقرات و لگن مشخص نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دو نوع بارگذاری هرمی و هرمی معکوس بر تغییرپذیری هماهنگی ستون فقرات و لگن در حرکت اسکوات بود. 

    مواد و روش ها

     در این مطالعه 12 فرد ورزشکار پرورش اندام شهر تهران به طور داوطلبانه شرکت کردند. آزمودنی ها حرکت اسکوات را به صورت هرمی و هرمی معکوس در شدت های 50، 70 و 90 درصد با 10 تکرار بیشینه انجام دادند و اطلاعات کینماتیکی سه اندام ستون فقرات و لگن آن ها ثبت شد. هماهنگی و تغییرپذیری هماهنگی با استفاده از روش وکتورکدینگ اصلاح شده محاسبه شد. 

    یافته ها

     نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری نشان داد برای هماهنگی لگن به پایین کمر و برای هماهنگی پایین کمر به ستون فقرات تحتانی سینه ای و ستون فقرات تحتانی سینه ای به ستون فقرات فوقانی سینه ای تفاوت معناداری در الگوی هماهنگی در شدت 50 درصد مشاهده شد و برای هماهنگی کمر به ستون فقرات تحتانی سینه ای تفاوت معناداری در الگوی هماهنگی در شدت 70 درصد مشاهده شد. همچنین برای تغییرپذیری هماهنگی ستون فقرات و لگن هیچ گونه معناداری آماری بین دو نوع بارگذاری هرمی و هرمی معکوس مشاهده نشد. 

    نتیجه گیری

     طبق نتایج افزایش بار در بارگذاری هرمی و کاهش بار در بارگذاری معکوس، هماهنگی کوپلینگ های دیستال را بیشتر از پروگزیمال در صفحه ساجیتال تحت تاثیر قرار داد. توصیه می شود از روش هرمی معکوس برای انجام تمرینات استفاده شود و در انجام تمرینات هرمی بیشتر احتیاط شود.

    کلید واژگان: بارگذاری هرمی, بارگذاری هرمی معکوس, تغییرپذیری هماهنگی, اسکوات}
    Mostafa Sajedi Nia, Ali Abbasi *, Mehdi Khaleghi Tazji, Hamed Fadaie
    Background and Aims

     Pyramid and reverse pyramid loading patterns are used to increase the training load in resistance training. Although physiological studies have attempted to compare the two patterns, the difference between the two loading patterns on the biomechanics of the spine and pelvis has not been determined. This study aimed to investigate the effect of pyramid and inverted pyramid loadings on spinal and pelvic coordination variability in squat movement.

    Methods

     Twelve bodybuilding athletes in Tehran City, Iran, voluntarily participated in this study. The subjects performed squat movements as the pyramid and reverse pyramid at intensities of 50%, 70%, and 90% of ten maximum repetitions. Then, the kinematic information of the three segments of their spine and pelvis was recorded. Coordination and variability coordination were calculated using a modified vector coding method.

    Results

     The results of repeated measures analysis of variance showed a significant difference in the coordination pattern for pelvic-lower back coordination, lower-back to lower-trunk spine, and lower-trunk-to-upper-trunk spine in the intensity of 50%. A significant difference was observed in the coordination pattern, with an intensity of 70% for the lower back and lower trunk spine. Also, no statistical significance was observed between the pyramidal and inverted pyramidal loading types for spine and pelvis coordination.

    Conclusion

     According to the results of increasing the load in pyramid loading and decreasing the load in reverse loading, the coordination of distal couplings affected the sagittal plane more than the proximal one. It is recommended to use the reverse pyramid method for exercises and be more careful when performing pyramid exercises.

    Keywords: Pyramid Loading, Reverse Pyramid Loading, Coordination Variability, Squat}
  • علی عباسی، سید مصطفی ابطحی*، احمد بخشایش اردستانی، حسین الله کرم
    موضوع این مقاله روشنفکری در تفکر سیاسی آیت الله خامنه ای است. اصولا روشنفکران نقش مهمی را در تحولات سیاسی - اجتماعی جوامع مختلف و از جمله انقلابهای ایران بازی کرده اند و قائل به رابطه خاصی میان دین و تحولات جدید عصر مدرن می باشند. با این حال رهبر انقلاب اسلامی معتقد است که این مفهوم و حاملان آن دارای آسیب های مختلفی در ماهیت و نظرات می باشند. لذا با نقد روشنفکری موجود می توان به الگوی بدیلی دست یافت. بنابراین سئوال اصلی تحقیق این است که مولفه ها و آسیب های روشنفکری از منظر آیت الله خامنه ای دارای چه محورها و ویژگی هایی است؟ فرضیه مقاله بر آن است که آیت الله خامنه ای برای روشنفکری قائل به مولفه های سلبی و ایجابی است با این حال، غربزدگی، دوری از مردم، عافیت طلبی، خطرگریزی و ایدئولوژی سازی برای دستگاه سلطنت از مهم ترین آسیب هایی است که روشنفکران را تهدید میکند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از منظر آیت الله خامنه ای روشنفکران به عنوان یکی از گروه های مهم و تاثیرگذار در جامعه، میتوانند با نگاه و بینش خود بر جامعه تاثیر مثبت بگذارد، اما، از دیدگاه ایشان تهدیدها و آسیب های بسیاری متوجه روشنفکری موجود است که باید با رفع این آسیب ها، جایگزین یا الگوی بدیلی را طرح کرد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است.
    کلید واژگان: آیت الله خامنه ای, روشنفکری, غربزدگی, مولفه های ایجابی, مولفه های سلبی, اندیشه سیاسی}
    Ali Abbasi, Seyed Mostafa Abtahi *, Ahmad Bakhshaish Ardestani, Hosseinullah Karam
    The subject of this intellectual article is the political thinking of Ayatollah Khamenei. Basically, intellectuals have played an important role in the political-social developments of different societies, including the revolutions of Iran, and they believe in a special relationship between religion and the new developments of the modern era. However, the leader of the Islamic Revolution believes that this concept and its bearers have various damages in nature and opinions. Therefore, by criticizing the existing intellectuals, we can find an alternative model. Therefore, the main question of the research is, what are the components and intellectual damages from the perspective of Ayatollah Khamenei? The hypothesis of the article is that Ayatollah Khamenei considers intellectuals to have both positive and negative components, however, westernization, distance from people, wellness seeking, risk aversion and ideologies are among the most important harms that threaten intellectuals. . The results of this research show that from the perspective of Ayatollah Khamenei, intellectuals, as one of the important and influential groups in society, can have a positive impact on society with their views and vision, but from his point of view, there are many threats and harms to the existing intellectuals. It is necessary to plan an alternative or an alternative model by removing these damages. The research method in this article is descriptive-analytical and the data is collected in a library manner.
    Keywords: Ayatollah Khamenei, intellectual, Westernization, positive components, negative components, Political Thought}
  • علی باقر نظریان*، امیرحسین براتی، امیر لطافت کار، علی اشرف جمشیدی، علی عباسی
    زمینه و هدف

    هدف از این مطالعه بررسی فعالیت عضلات راست رانی و پهن داخلی فوتبالیست ها در زمان های مختلف آزمون شبیه سازی شده فوتبال حین فرود تک پا بود.

    روش بررسی

    در تحقیق حاضر زمان بندی و فعالیت الکتریکی عضلات راست رانی و پهن داخلی 15 نفر فوتبالیست (سن: 3/8±25/4، قد: 3/6±177/3، وزن: 4/6±69/8)، در 3 زمان مختلف تستCST90 (قبل از اجرای تست، بلافاصله بعد از پایان نیمه اول و پایان 90 دقیقه)، سنجیده شد. از دستگاه الکترومایوگرافی 16 کاناله جهت ثبت سیگنال ها در هنگام تکلیف فرود تک پا بر روی صفحه ی خازنی هماهنگ با دستگاه و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای مگاوین، متلب و SPSSاستفاده شد. از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس اندازه گیری های تکراری) داده ها در سطح 0/05 مورد سنجش قرار گرفتند.

    نتایج

    تایج تحقیق نشان داد که زمان آغاز فعالیت عضلات، در پایان نیمه ی اول با تاخیر همراه بود، ولی تفاوت آن ها در زمان های مختلف معنادار نبود (f=2/95, f=2.82،P>0/05). در ارتباط با فعالیت فیدفوروارد عضله پهن داخلی در زمان های مختلف تفاوت معناداری مشاهده شد(f=4/55،P≤ 0/05)، اما در مورد عضله راست رانی، تفاوت معنادار نبود (f=1/68،P>0/05)، همچنین در ارتباط با فعالیت فیدبکی عضلات راست رانی و پهن داخلی، تفاوت معناداری مشاهده نشد(f=2/46, f=0/55،P>0/05).

    نتیجه گیری

    براساس یافته های تحقیق، خستگی بر زمان آغاز فعالیت عضلات تاثیر نداشت اما باعث تغییر در فعالیت فیدفوروارد عضله پهن داخلی فوتبالیست ها شد. با توجه به اهمیت موضوع، بررسی جامع تر اثرات خستگی بر عضلات راست رانی و پهن داخلی و تاثیر آن ها بر مفصل زانو در تحقیقات طولانی مدت پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: چهار سر ران, خستگی, فرود, آزمون فوتبال کپنهاگ}
    Alibagher Nazarian *, Amirhossein Barati, Amir Letafatkar, Ali Ashraf Jamshidi, Ali Abbasi
    Background and Aim

    This study aimed to investigate the activity of soccer players’ rectus femoris and vastus medialis muscles by simulated soccer tests during landing.

    Methods

    The timing and activity of rectus femoris and vastus medialis muscles of soccer players (15 subjects) during different periods of the test (i.e., before the test, immediately after 1st and 2nd half of the test) were investigated. A surface electromyography device (ME6000) was used to collect data during single leg drop (before the game, after the first and the second half time). Descriptive and repeated measures of ANOVA were used to analyze data.

    Results

    The results of this study show that fatigue affects the timing of muscles, but in different periods of the test, it wasn’t significant (P>0.05, F=2.95, F=2.82). Significant differences were observed for the feed-forward activity of vastus medialis (P≤0.05, F=4.55), but for rectos, femoris, it wasn't significant (P>0.05, F=1.68), but significant differences weren't observed for feedback activity of rectos femoris and vastus medialis (P>0.05, F=2.46, F=0.55).

    Conclusion

    Our results show that fatigue doesn't affect the timing of muscles during different periods of the test, but a difference was found for the feedforward activity of the vastus medialis muscle. Regarding the results, a comprehensive investigation of the effects of fatigue on the rectus femoris and vastus medialis muscles and their effects on the knee joint during long-term studies is suggested.

    Keywords: Quadriceps, Fatigue, Landing, CST90}
  • رامین شیخانی*، علی عباسی، نیر طهوری
    «ابرقهرمانان» یا قهرمانان نقابدار فناناپذیر، یکی از مهم ترین محصولات فرهنگ عامه اند که با لباس های ویژه و قدرت های منحصربه فرد، از ربع دوم قرن بیستم در فکاهیات مصور دنباله دار یا اصطلاحا کمیک ها، گسترش یافته و در بیست سال اخیر، یکی از روندهای مسلط فیلمسازی در هالیوود بوده اند. این فیلم ها صرف نظر از دیدگاه های انتقادی، چرخه اقتصادی سینما را متاثر ساخته و به گفتمانی غالب و زبانی مشترک تبدیل شده اند، لذا این مقاله در تلاش است تا تفسیری منسجم از این قهرمانان سینمایی روز، ارایه دهد. در این مطالعه، با محوریت نظریات والتر بنیامین (1940-1892)، فیلسوف یهودی آلمانی مرتبط با مکتب فرانکفورت و چند متفکر دیگر در باب افسون زدایی از اسطوره در فرهنگ مدرن، بر اضطراب های ناشی از شهرنشینی در فیلم های ابرقهرمانی تمرکز شده و بحران های روانی، اجتماعی و سیاسی پس از حمله به نیویورک در 11 سپتامبر 2001، به عنوان یکی از مهم ترین دلایل رونق این نوع از سینما، مورد بررسی قرارگرفته است. روش مطالعه بر اساس داده های کتابخانه ای و توصیف و تحلیل ویژگی های تصویری و مضمونی فیلم های اقتباس شده از شخصیت های ابرقهرمانی شناخته شده تر دو شرکت برجسته عرصه کمیک، یعنی دی سی و مارول، شامل سوپرمن و بتمن (از دی سی) و اسپایدرمن (از مارول)، به طورجداگانه است. در نتیجه گیری این مطالعه، اضطراب های ناشی از غلبه فناوری بر طبیعت، سلطه جنایت و تروریسم، آنارشیسم، صنعت فرهنگ و مسخ انسان در جامعه سرمایه داری، ترس از بیگانگان و هراس از مرگ و نابودی بشریت، به عنوان مهم ترین عوامل اسطوره زدایی از ابرقهرمان در سینمای امروز، در نظر گرفته شده است.
    کلید واژگان: سینمای ابرقهرمانی, فرهنگ عامه, شهر, مدرنیته, اضطراب, اسطوره زدایی, والتر بنیامین}
    Ramin Sheikhani *, Ali Abbassi, Nayer Ntahoori
    "Superheroes" are one of the most important products of popular culture, which with unique costumes and powers, have been spread since the second quarter of the 20th century in comic strips and comic books, and in the last twenty years, they have been one of the dominant filmmaking trends in Hollywood. Regardless of critical views, these films have affected the economic cycle of cinema, and have become a dominant discourse and a common language, so this article is trying to provide a coherent interpretation of them. In this study, based on the ideas of Walter Benjamin, German theorist related to the Frankfurt School, about the disenchantment of myth in modern culture, the anxieties caused by urbanization in superhero movies are focused on, and the psychological, social and political crises after the attack to New York on September 11, 2001, has been examined as one of the most important reasons for the prosperity of this type of cinema. The study method is based on library data, and describing and analyzing the visual and thematic features of the movies adapted from the more well-known superhero characters, including Superman and Batman (from DC) and Spider-Man (from Marvel), separately. In the conclusion of this study, the anxieties caused by the dominance of technology over nature, crime and terrorism, anarchism, the culture industry and human distortion in capitalist society, aliens and the fear of death and the destruction of humanity, is considered as the most important factors in the demythology of superheroes in today's cinema.
    Keywords: Superhero Movies, public culture, City, modernity, anxiety, Demythologizing, Walter Benjamin}
  • سمیه عسکری حسینیا*، مهدی خالقی، علی عباسی

    صعودهای سرعت طی کردن مسیر 15 متری در کوتاهترین زمان می باشد و با شناخت عضلات درگیر در استارت افراد نخبه، می توان به بهبود رکورد ورزشکاران کمک نمود. لذا هدف از این پژوهش بررسی فعالیت های عضلات درگیر در استارت سرعت در بین سنگنوردان نخبه و تمرین کرده می باشد. این پژوهش های توصیفی – مقایسه ای است که به صورت میدانی انجام شد، برای این منظور 10 نفر از اعضای تیم ملی که 5 نفر از آن ها در رشته سرعت و 5 نفر در دیگر رشته های صعودهای ورزشی فعالیت می کردند، انتخاب شدند. هرکدام حداقل 2 بار حرکت استارت را تکرار کردند و فعالیت الکتریکی عضلات با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی نورکسون که به دستگاه مایوموشن و دوربین فیلم برداری سینک شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج این پژوهش، تفاوت معناداری بین این دو گروه دیده نشد. با این حال فعالیت الکتریکی در عضلات دوقلو و راست رانی از دیگر عضلات در افراد نخبه بالاتر بود. در افراد تمرین کرده عضلات اندام فوقانی فعالیت بالاتری را نشان دادند. بنابراین به نظر می رسد اگر مربیان عضلات اندام تحتانی به خصوص عضلات راست رانی و دوقلو را در افراد مبتدی تقویت کنند می توان استارت بهتری و در نهایت رکورد هایی بالاتری را انتظار داشته باشند.

    کلید واژگان: صعود سرعت, استارت, الکترومیوگرافی, سنگنوردی}
    Somayeh Askari Hosseini*, Mehdi Khaleghi Tazji, Ali Abbasi

    The speed climbing is ascending 15 m rout in the shortest time, and recognizing of the elite’s muscles involvement in the start could help to improve the start time. Therefore, the purpose of this research is to examine the activity of the muscles involved in the speed start among elite and trained climbers. This is a descriptive-comparative research that has been done by survey and field method. For this purpose, 10 members of the national team were participating in this study, 5 of whom were speed climbers and the others were active in other disciplines of sport climbing. Each of them repeated each start at least 2 times, and the electrical activity of the eight limb muscles was recorded by using the Noraxon electromyography device, which was synced to the Myo-motion device and video camera. There aren’t any significance differences between these two groups. However, the electrical activity in the Gastrocnemius Medialis and Rectus Femoris was higher than other muscles in elite climbers. Trained athlete involved upper limb more in the start movement. If trainer strengthen lower limb muscles in beginners specifically Gastrocnemius and rectusfemoris muscles, we can expect a better star.

    Keywords: Speed climbing, Start, Electromyography, sport climbing}
  • میترا مرادی*، علی عباسی

    مارک لوی نویسنده معاصر فرانسوی است که با اولین رمان خود تحت عنوان و اگر حقیقت داشت... به شهرت رسید. لوی جهان را به عنوان یک کلیت از پیش تعیین شده، با نظام های ثابت و تغییرناپذیر نمی بیند، به عقیده او، دنیای اطراف ما هر لحظه تغییر می کند، بنابراین این بی ثباتی است که بر جهان حاکم است. وقتی خواننده شروع به خواندن یک اثر می کند، بلافاصله وارد قلمروی کارکرد صوری می شود. در واقع، به لطف تصاویر است که جهان معنا پیدا می کند و با ما سخن می گوید، نویسنده نیز از تصاویر، تکرارهای ایزوتوپیک و تضادهای بنیادین برای ساخت معنا و انتقال ایده های خود به مخاطب استفاده می کند. هدف این پژوهش، تحلیل نشانه شناختی کارکرد صوری در رمان و اگر حقیقت داشت... اثر مارک لوی است. از این رو، این مطالعه به دنبال تبیین برخی ایده های نویسنده تا حد امکان، از منظر نشانه شناختی است. علاوه بر این، در این پژوهش ما در پی یافتن پاسخی برای این سوال هستیم: تکرارهای ایزوتوپیک و تضادهای بنیادین چگونه موجب انسجام متن ادبی لوی می شوند؟ بنابراین این پژوهش، بررسی بعد صوری، از منظر نشانه شناختی گریماسی است. این مطالعه به بررسی سطوح مختلفی می پردازد که کارکرد صوری در آن ها شکل می گیرد، مرتب می شود و متجلی می گردد. با بکارگیری ایده های نظری گریماس در رابطه با کارکرد صوری نتیجه می گیریم که مارک لوی با انتقال برخی ایده های خود همچون بی ثباتی، تحرک و دگرگونی از طریق تکرارهای معنادار، تضادهای بنیادین و تصاویر عینی و انتزاعی ارزش گذاری شده معنا را در متن ادبی خود پدید آورده و یک متن منسجم ایجاد کرده است.

    کلید واژگان: نشانه شناسی, کارکرد صوری, لوی, گریماس, ایزوتوپی, تضاد}
    Mitra Moradi, Ali ‎ Abasi

    Marc Levy est un écrivain français contemporain et rendu célèbre dès son premier roman; Et si c’était vrai...Levy ne voit pas le monde comme un tout prédéterminé, avec les ordres stables et fixes, selon lui, à tout moment le monde qui nous entoure change, alors c’est l’instabilité qui règne sur le monde. Lorsque le lecteur commence à lire une œuvre, il entre immédiatement dans le domaine de la figurativité. En fait, c'est grâce aux figures que le monde prend sens et nous parle, et l'auteur utilise des figures, des répétitions isotopiques et des oppositions fondamentales pour produire du sens et transmettre ses idées au lecteur. Cette recherche a pour objectif l’analyse de la figurativité de Et si c’était vrai... de Marc Levy dans une perspective sémiotique d’inspiration greimassienne. L’intérêt de cette étude consiste alors à expliciter, dans la mesure du possible, certaines idées de l’auteur sous l’angle sémiotique. De plus, par ce travail, nous visons à répondre aussi à la question suivante : Comment les répétitions isotopiques et les oppositions fondamentales forment la cohérence du texte littéraire de Levy ? Cette étude explore les divers niveaux où le figuratif prend forme, s’agence et se manifeste. En appliquant les idées théoriques de Greimas concernant la figurativité, nous concluons que Marc Levy a produit du sens dans son texte littéraire en transférant certaines de ses idées telles que l'instabilité, la mobilité et la métamorphose à travers des répétitions significatives, des répétitions fondamentales et des figures objectives et abstraites axiologisées et il a ainsi créé un texte cohérent.

    Keywords: figurativité, isotopie, Greimas, Levy, Opposition, sémiotique}
  • سمانه لاجوردی *، علی عباسی

    گردشگری، به عنوان صنعت خدمات گرا، با مسیولیت پذیری اجتماعی عناصر مشابه بسیاری دارد و هر دو بر منافع ذینفعان تاکید دارند. لذا سازمان های مرتبط با این صنعت، به طور فزاینده در حال اجرای فعالیت های زیست محیطی و رفتارهای سبز کارکنان هستند و چالش مدیران آنها، توسعه استراتژی های کاربردی و دستیابی همزمان به سودآوری و پاسخگویی به انتظارات اجتماعی جدید است. هدف مطالعه حاضر، بررسی روابط مسیولیت اجتماعی شرکتی، اعتماد سازمان و هویت سازمانی بر رفاه کارکنان و رفتارهای سبز حمایتی کارکنان است. روش پژوهش از نوع پیمایشی است. یافته ها و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری، مفاهیم تحلیل مسیر، و نمودار مسیر که پیوندهای علی احتمالی بین متغیرها را آشکار ساخته و نتایج ها نشان می دهد بهبود رفاه کارکنان و بهزیستی آنان، بر نگرش و رفتار کارکنان تاثیر گذاشته و عملکرد مثبت کارکنان و نتایج اجتماعی، رفتارهای حمایتی کارکنان، منجر به ارتقای عملکرد، انگیزه بالا، و رفاه بیشتر را فراهم می کند و هرچه ادراک مسیولیت اجتماعی شرکتی بیشتر باشد و از نحوه اعتماد و هویت سازمانی برای کارکنان واقف تر و آگاه تر باشند، روابط کارمند- شرکت، منجر به ارتقای عملکرد و انواع رفتارهای سبز بیشتر خواهد شد.

    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی شرکتی, رفتار سبز, رفاه کارکنان, گردشگری}
  • رضا محمدی ده چشمه، صدرالدین شجاع الدین*، علی عباسی
    مقدمه

    هدف برنامه های پیشگیری از آسیب لیگامان صلیبی قدامی، اصلاح یا حذف عوامل خطرساز و درنهایت، کاهش آسیب است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات عصبی عضلانی بر حس عمقی مفاصل زانو و مچ پا در دانشجویان مرد فوتبالیست مستعد آسیب رباط صلیبی قدامی است.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق نیمه تجربی، تعداد 24 نفر از دانشجویان مرد فوتبالیست مستعد آسیب رباط صلیبی قدامی دانشگاه خوارزمی تهران، در سال 1397 به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. دو روز پیش از شروع تمرینات عصبی عضلانی، از همه آزمودنی ها ارزیابی حس عمقی زانو و مچ پا به عمل آمد. اعضای گروه تجربی به مدت شش هفته (3 جلسه در هفته) در برنامه تمرینات عصبی عضلانی شرکت کردند. دو روز پس از پایان تمرینات، همه آزمودنی ها دوباره ارزیابی گردیدند. داده ها با آزمون های آماری شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس و تی زوجی و با استفاده از نرم افزار SPSS vol.22 تجزیه وتحلیل شدند (P≤0.05).

    یافته های پژوهش: 

    در این مطالعه، از میان 24 دانشجو مستعد آسیب رباط صلیبی قدامی، 12 نفر به مدت 6 هفته به اجرای تمرینات عصبی عضلانی پرداختند. نتایج نشان داد که حس عمقی زانو (P=0.013) و مچ پا (در حرکت اینورشن P=0.032 و در حرکت اورشن P=0.047) در گروه تجربی، پس از انجام تمرینات عصبی عضلانی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بهبود یافته است (P≤0.05).

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به یافته های تحقیق، استفاده از تمرینات عصبی عضلانی را می توان به منظور بهبود حس عمقی مفاصل زانو، مچ پا و درنهایت، پیشگیری از آسیب رباط صلیبی قدامی توصیه کرد.

    کلید واژگان: تمرینات عصبی عضلانی, حس عمقی, فوتبالیست, رباط صلیبی قدامی}
    Reza Mohammadi Dehcheshmeh, Sadredin Shojaedin*, Ali Abbasi
    Introduction

    The aim of anterior cruciate ligament injury prevention programs is to correct or eliminate risk factors and ultimately reduce injury. The present study aimed to investigate the effect of neuromuscular exercises on knee and ankle joint proprioception in male soccer player students prone to anterior cruciate ligament injury.

    Material & Methods

    In this quasi-experimental research, 24 male soccer players prone to anterior cruciate ligament injury at Khorazmi University of Tehran in 2018 were purposefully selected and randomly assigned to two experimental groups (n=12) and control groups (n=12). Two days before the commencement of neuromuscular training, knee and ankle proprioception assessment was performed on all subjects. The members of the experimental group participated in the neuromuscular training program for six weeks (3 sessions per week). Two days after finishing the training, all subjects were re-evaluated. Data were analyzed in SPSS software (version 22) using Shapiro-Wilk, covariance, and paired t-tests.

    Findings

    In this study, among 24 students prone to anterior cruciate ligament injury, 12 cases performed neuromuscular training for six weeks. The results demonstrated that knee proprioception (P=0.013) and ankle proprioception (in inversion movement p=0.032, in eversion movement P=0.047) in the experimental group improved significantly after six weeks of neuromuscular training compared to the control group (P≤0.05).

    Discussion & Conclusion

    As evidenced by the obtained results, the use of neuromuscular training can be recommended to improve the proprioception of the knee and ankle joints and ultimately prevent anterior cruciate ligament injury.

    Keywords: Anterior cruciate ligament, Neuromuscular training, Proprioception, Soccer player}
  • سارا جوانمردی *، علی عباسی

     رویکرد تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف، رویکردی نوین در حوزه ی مطالعات تحلیل گفتمان است. رویکرد فرکلاف، به مطالعه متون از پس ساختارهای زبان شناسی و شناخت روابط قدرت و ایدیولوژی حاکم که بازتاب شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه است، می پردازد. رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف متون را در سه سطح مطالعه می کند: سطح توصیف، سطح تفسیر، سطح تببین. در این مقاله هدف آن است که با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف به مطاله مفهوم بحران هویت در رمان فرزند شن نوشته ی طاهر بن جلون، بپردازیم. در این پژوهش، پرسش اصلی آن است که بدانیم چگونه ساختارهای اجتماعی و روابط قدرت و ایدیولوژی حاکم برجامعه موجب بحران و تحول هویتی می شوند. نتایج پژوهش نشان می دهد، دراین رمان نویسنده از پس صورت های زبانی به مسیله ی بحران هویت مغرب نشینان، طی سال های استعمار و پس از آن و هویت گمشده ی زنان مغربی اشاره داشته است.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, نورمن فرکلاف, فرزند شن, خود, دیگری, بحران وجودی}
    Sara Djavanmardi *, Ali Abâsi

    L’analyse critique du discours de Norman Fairclough est considérée comme l’une des approches, les plus jeunes de l’étude du texte. Cette approche multidisciplinaire étudie plus loin des formes linguistiques, les rapports du pouvoir et l’idéologie dominante reflétant la situation culturelle et sociale de la société. Fairclough propose d’étudier le texte en trois étapes : la description, l’interprétation et l’explication du texte. Dans cet article, nous nous intéressons à étudier la crise existentielle dans l’enfant de sable de Tahar Benjelloun, d’après les principes de l’analyse du discours de Fairclough. D’oùnous avons l’intention de répondre à une question essentielle : Comment la crise identitaire se forme-t-elle en rapport avec des actions sociales et des relations du pouvoir ? Les résultats de la recherche s’appuient d’une part sur l’identité indéterminée et la crise existentielle des habitants du Maghreb pendant et après la colonisation et d’autre part sur l’identité indéterminée des femmes à la société marocaine.

    Keywords: L&rsquo, analyse critique du discours, Norman Fairclough, enfant de sable, Le Moi, Autrui, La crise existentielle}
  • سید رضا گلستانه*، ناصر فرار، محمدابراهیم فراشیانی، سید موسی صادقی، علی عباسی، محمدیوسف آچاک، فاطمه کوه پیما

    ناحیه صحارا- سندی، ناحیه وسیعی از بیابان ها و استپ های جهان است که از سواحل اقیانوس اطلس و مراکش تا بیابان های سند و پنجاب امتداد می یابد، از شمال به ناحیه مدیترانه ای، از جنوب به مدار راس السرطان و ناحیه سودان- دکان و از مشرق به ناحیه ایران- توران منتهی و محدود می شود.شامل ناحیه رویشگاهی نیمه گرمسیری خلیج و عمانی، بخشی از جنوب غربی و تمام سواحل جنوبی کشور است. عرض آن از غرب به شرق، زیاد و میزان بارندگی آن کم می شود. بارندگی در این ناحیه، معمولا در فصل زمستان روی می دهد و تابستان آن خشک و سوزان است. متوسط حداکثر دمای گرم ترین ماه سال نیز بین 38 تا 44 درجه سانتی گراد است.جنگل های این منطقه به دلیل شرایط نامساعد اقلیمی دارای تنوع گونه ای کمتر از منطقه هیرکانی، ارسبارانی و زاگرس هستند و گونه هایی مانند کرت و چش، به دلیل سریع الرشد بودن توسط افراد بومی و کشاورزان غرس می شوند. علاوه بر گونه های خشک زی، جنگل های مانگرو نیز در این منطقه وجود دارند و سطح چشمگیری از جنگل های منطقه را تشکیل می دهند.

    Seyed Reza Golestaneh *, Naser Farar, MohamadEbrahim Far Ashtiani, Seyed Mousa Sadeghi, Ali Abasi, MohammadYousef Achak, Fatemeh Koohpayma
  • زهرا بدیعی، علی فتاحی*، علی عباسی، راضیه یوسفیان ملا
    زمینه و هدف
    هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر ابتلا به بی ثباتی مزمن مچ پا بر هماهنگی و تغییرپذیری هماهنگی مفاصل اندام تحتانی در هنگام دویدن می باشد.
    روش بررسی
    10 آزمودنی مرد فعال (10 آزمودنی مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا و 10 آزمودنی سالم) همراه با سنسورهای متصل شده با سرعت تدریجی شروع به دویدن روی تردمیل نمودند. اطلاعات مربوط به هماهنگی و تغییرپذیری 10 گام هر آزمودنی در مفاصل اندام تحتانی در صفحه ساجیتال هر سه اندام (هیپ، زانو، مچ پا) و نیز صفحه ترنسورس مچ پا، استخراج گردید. در نهایت از آزمون آماری تی مستقل جهت تجزیه تحلیل آماری در سطح معناداری 0/05>p استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که هماهنگی در ابتدای فاز استنس در گروه دارای اسپرین مزمن پا به طور معناداری کمتر از گروه سالم است. هماهنگی حرکات مفاصل هیپ به زانو، هیپ به مچ پا و زانو به مچ پا در افراد آسیب دیده نسبت به افراد سالم بیشتر در ابتدای فاز استنس دویدن متفاوت است، به طوری که هماهنگی حرکتی این مفاصل در صفحه ساجیتال آزمودنی های مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا کاهش می یابد. همچنین، هماهنگی حرکتی مفاصل زانو به مچ پا در صفحه ترنسورس گروه آسیب دیده نسبت به گروه سالم بیشتر است.
    نتیجه گیری
    آسیب اسپرین مزمن مچ پا باعث این تفاوت در الگوی هماهنگی در طی فاز استنس دویدن شده است، به طوری که سیستم عصبی مرکزی بدن تحت تاثیر ترس ناشی از آسیب مجدد حرکت مفاصل مچ پا نسبت به زانو را طوری طراحی می کند که احتمال بروز آسیب به حداقل برسد.
    کلید واژگان: بی ثباتی مچ پا, هماهنگی, تغییرپذیری, دویدن}
    Zahra Badiei, Ali Fatahi *, Ali Abbasi, Razieh Yousefian Molla
    Background and Aim
    This study aimed to investigate the effect of chronic ankle instability on coordination and variability of coordination of lower limb joints during running.
    Materials and Methods
    20 active male subjects (10 subjects with chronic ankle sprain and 10 healthy subjects) started running on the treadmill with connected sensors at a gradual speed. Information about the coordination and variability of 10 steps of each subject in the joints of the lower limbs was extracted in the sagittal plane of all three joints (hip, knee, and ankle) as well as the transverse plane of the ankle. Finally, an independent t-test was used to analyze the statistical analysis at a significant level of (P <0.05).
    Results
    The results showed that coordination at the initiation of the stance phase was significantly lower in the group with chronic ankle sprain than in the healthy group. The coordination of the hip-knee, hip-to-ankle, and knee-to-ankle joints are more different in injured people than in healthy people at the initiation of the stance phase running, so the coordination of these joints is reduced in the sagittal plane of subjects with chronic ankle sprain. Also, the coordination of the knee joints to the ankle in the frontal plane of the injured group is greater than the healthy group.
    Conclusion
    Chronic ankle sprain injury has caused this difference in the pattern of coordination during the stance phase of running, so that the central nervous system of the body, under the influence of fear of re-injury, designs the movement of the ankle joints relative to the knee to minimize the risk of injury.
    Keywords: Chronic ankle instability, coordination, Coordination variability, running}
  • حسن زرنوشه فراهانی*، محمد عترت دوست، علی عباسی

    بهره گیری مناسب از فرصت معنوی ماه مبارک رمضان، نیازمند شناخت آن و شیوه صحیح مواجهه با آن است که در کلام معصومان (علیهم ‏السلام) مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله آنها می توان به دعاهای شماره 44 و 45 صحیفه سجادیه با عنوان دعای ورود به ماه مبارک ‏رمضان و دعای وداع با ماه رمضان اشاره کرد. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از روش تحلیل مضمونی و با دو رویکرد کمی و کیفی ‏در سه گام تجزیه، تشریح و ترکیب، به استخراج مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر این دعاها پرداخته و راهکارهای مطرح در این دعاها ‏به منظور کشف الگوی بندگی خدا در ماه رمضان از منظر امام سجاد (علیه السلام) تبیین شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر ‏آن امام معصوم، بهرهمندی از فرصت بندگی خدا در ماه مبارک رمضان نیازمند آدابی و شرایطی است که با رعایت آن ها، آثار و برکاتی ‏معنوی هم در دنیا و هم در آخرت برای انسان به ارمغان می آید. این آداب ذیل دو دسته فردی و اجتماعی در متن مقاله تبیین شده و در ادامه، ‏آثار عمل کردن به آنها نیز در دو حوزه دنیوی و اخروی، تشریح شده است. در پایان مقاله نیز مجموع یافته های تحقیق به صورت یک ‏نمودار جهت گویاسازی مطالب و الگوگیری برای بهره مندی بیشتر، ترسیم گشته است.‏

    کلید واژگان: صحیفه سجادیه, دعای ورود به ماه رمضان, دعای وداع با ماه رمضان, روش تحلیل مضمون, آداب بندگی خدا}
    Hasan Zarnooshe Farahani *, Mohammad Etrat Doost, Ali Abbasi

    Proper use of the spiritual opportunity of the holy month of Ramadan requires knowing it and the correct way to face it, which is mentioned in the words of the Innocents (peace be upon them). Among them, we can refer to the prayers number 44 and 45 of the Sajjadiyyah book entitled the prayer of entering the holy month of Ramadan and the prayer of farewell to the month of Ramadan. In this research, an attempt was made to extract the basic, organizing, and comprehensive themes of these prayers by using the thematic analysis method and with two quantitative and qualitative approaches in the three steps of analysis, description, and composition, and the strategies proposed in these prayers in order to discover the model of servitude. May God be explained in the month of Ramadan from the perspective of Imam Sajjad (peace be upon him). The findings of the research show that from the point of view of the infallible Imam, benefiting from the opportunity to serve God in the holy month of Ramadan requires manners and conditions that, by observing them, will bring spiritual works and blessings to man both in this world and in the hereafter. These customs are explained under two categories, individual and social, in the text of the article, and in the following, the effects of acting on them are also described in both worldly and hereafter spheres. At the end of the article, the total research.

    Keywords: Sajjadiyeh book, prayer for entering the month of Ramadan, prayer for leaving the month of Ramadan, method of analyzing the theme, manners of God', s service}
  • علی عباسی*، جلال حیدری

    تبیین «نحوه پیدایش کثرت در عالم از مبدا هستی و رابطه کثرت و وحدت» از دغدغه های فیلسوفان و از جمله چالشی ترین مباحث در مکاتب فلسفی بوده و تفسیرها و تبیین های متفاوتی از آن ارایه شده. ملاصدرا در نحوه صدور و واقعیت کثرت، دیدگاه خاصی دارد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، بر این فرض استوار است که کثرت و وحدت در اندیشه ملاصدرا ، به گونهای متفاوت از بسیاری از حکما ارایه شده است. ملاصدرا ارتباط حقایق عینی و وجودی با حق تعالی را با کلید واژه های متفاوتی همچون علیت، تشان و تجلی تبیین نموده است. هدف اساسی این تحقیق، تبیین صحیح نظام صدور و ترسیم تلاش های ملاصدرا در تبیین این مهم در ارایه صحیح جهان شناسی برآمده از اندیشه های اوست. تبیین معناشناختی کثرت عالم و نحوه پیدایش آن از مبدا هستی از نظر ملاصدرا، از جمله نتایج و یافته های این پژوهش محسوب می شود. ملاصدرا دارای دو دیدگاه است که در یک امتداد هستند. در دیدگاه اول، از راه تشکیک وجود «عقل اول» را صادر اولی می داند که مجرای بقیه صوادر و کثرات است و در دیدگاه نهایی خود، همگام با وحدت شخصی عرفا، همه ماسوی الله را نمود و مظهر حق تعالی می داند که از او در یک مرتبه متجلی گردیده و آن وجود منبسط و نفس رحمانی است و همه ماسوی را در بر می گیرد. با این تفاوت که این مظهریت در نزد ملاصدرا، قوی تر و نزد عرفا ضعیف تر و ظلی تر است.

    کلید واژگان: صدور کثرت از وحدت, صادر نخستین, قاعده الواحد, ظهور, تشان و تجلی}
    Ali Abbasi *, Jalal Heydari

    The explanation how plurality of the world is issued from One Origin and the relation between plurality and unity have been one of the most challenging concerns of philosophers who proposed various explanations in their different schools of thought. Mulla Sadra has suggested his own particular viewpoint, too.     Having applied an analytic-descriptive method, the authors based their research on the assumption that Mulla Sadra’s explanation about the issue is different from that of many other philosophers. Mulla Sadra has explained the relation of concrete realities to Allah almighty through different keywords such as causality, manifestation, and modes (tasha’un). Their main aim is to draw a correct picture of issuance and to illustrate Mulla Sadra’s efforts in the course of his correct world-view based on his thoughts. The semantic explanation of plurality of the world from One Origin is one of findings of this paper.     Mulla Sadra has come up with two views standing in one line. In his first view and through the theory of gradation, Mulla Sadra considers the First Intellect as the first issued entity as the channel for other issued plurality. In his second and last view and along with mystics’ personal unity, he regards all other than Allah as the theophany from Him they are manifested all at once and that is the eExpanded eExistence and Breath of Clemency including all else than Him. Mulla Sadra, however, differs from mystics in that such theophany is stronger with Mulla Sadra but weaker and more shadowy with mystics.

    Keywords: the issuance of plurality from unity, the first issued entity, the rule of al-Wahid, theophany, mode, manifestation, Mulla Sadra}
  • علیرضا اکبرزاده*، علی عباسی، محمدرضا رضالو

    پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با هدف تدوین راهبرد ملی- امنیتی در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی و با روش تحلیل محتوای کمی و گراندد تیوری انجام شده است. این پژوهش ضمن نشان دادن لزوم تغییر رویکردها از رویکردهای مقابله ای به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی، به بررسی ادوار خط مشی گذاری فضای مجازی در کشور و راهبردهای سایر کشورها در مواجهه با شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته و پنج راهبرد را معرفی نموده و درنهایت به رویکردی رسیده است که اساس نگاهش به جای توجه صرف به فرستنده پیام، توجه و تمرکز آن بر مخاطب و گیرنده پیام می باشد. به این منظور از طریق مصاحبه با 36 نفر از اساتید حوزه رسانه و ارتباطات و اعضای شورای عالی مجازی کشور، راهبردی ملی- امنیتی در مواجهه با شبکه های اجتماعی تدوین شده است. نتایج حاصل گویای آن است که باید این راهبردها در چهار عرصه سیاست گذاری، سخت افزار و نرم افزار، فرهنگی و آگاه سازی و آموزش باشد تا بتواند با توانمندسازی مخاطب در برابر آسیب های مصرف این رسانه، توانایی مقابله آگاهانه و تحلیلی در مواجهه با مخاطرات شبکه های اجتماعی را در آن ها ایجاد نماید. لذا باید گفت که عدم توجه یا کم توجهی به مخاطبان شبکه های اجتماعی می تواند امنیت ملی ما را در سطوح خرد، متوسط و کلان با مشکلاتی مواجه سازد. درنهایت می توان نتیجه گرفت که باید با نگرشی فرهنگی و اجتماعی و با داشتن عزمی برای حل مسایل و مشکلات موجود، حضور، مشارکت و مقابله فعالانه در این حوزه را جایگزین مشاهده منفعلانه نمود.

    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی مجازی, راهبرد, فضای مجازی, گراندد تئوری}
    Alireza Akbarzadeh*, Ali Abbasi, Mohammad Reza Rezalou

    The present research is conducted with a sociological approach aimed at formulate a national-security strategy encounter with virtual social networks using the method of analyzing the quantitative and grounded theory. This research, while demonstrating the need to change the approaches from coping approaches to cultural and social approaches, has examined the era of policy making in the country and the strategies of other countries encounter with virtual social networks and introduced five strategies and eventually reached an approach which focuses on the sender of the message rather than focuses on the audience and the recipient of the message. To accomplish the task, a national-security strategy has been set up encounter with social networks through interviewing with 36 media and communications professors and members of the Supreme Council for virtual social media. The results suggest, these strategies should be implemented in four areas: policy, hardware and software, cultural awareness and education in order to be able, by empowering the audience against the harm caused by the use of this medium, consciously and analytically confront the risks of using social networks and their effects on audiences and users. Therefore, the lack of attention or neglect of social networking audiences can lead to our national security problems at micro, macro, and medium levels. it can be concluded that, Finally, with a cultural and social attitude, and having the determination to solve the existing problems, the active participation, contribution and opposition in this field should be replaced the passive observation.

    Keywords: Virtual social networks, strategy, cyberspace, grounded theory}
  • اقدس بهزادی پور، انسیه خزعلی، عواد کاظم الغزی، علی عباسی

    مفهوم پایداری، در بستر متن و تصویر، هماره با مسیله فلسطین، به عنوان چارچوب اصلی ادبیات مقاومت، گره خورده است. این پیوند، نتیجه آن است که زبان در خط و شکل نوشتاری خود جنبه تصویری و ویژگی بصری دارد. درمقابل، کاریکاتور در اندیشه و مفهوم خود، حامل ویژگی جدایی ناپذیر زبانی است. وجوه مشترکی که در این دو سبک هنری (کاریکاتور و شعر) همچون نشانه های پنهان استعاره، مجاز، تشبیه و سایر نشانه های لایه ای وجود دارد و همچنین تاثیرگذاری غیر قابل انکار این دو گونه در عامه مردم، موجب شد که آثار دو تن از نام آوران این عرصه، یعنی ابراهیم نصرالله و ناجی العلی بررسی و با معیارهای نقدی واحد سنجش و تحلیل شوند. پژوهش حاضر با بهره گیری از شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد تطبیقی نشانه - معنا شناسی و الگوهای روایی - مفهومی، درپی شناخت مشترکات و تفاوت های این دو گونه هنری برآمده است. یافته های جستار پیش رو در بررسی کاریکاتورها و اشعار با موضوع واحد چنین است که در بخش نشانه های لایه ای؛ از قبیل جلوه های جانشینی، استعاری و تشبیهی، همچنین مشترکات هم‎نشینی، ترادف و تضاد و بهره گیری از مجاز هردو گونه اشتراکات و مشابهت های فراوان دارند، اما در بررسی روایی - مفهومی؛ تمایزاتی نیز بین دو گونه مشهود است؛ به‎</em>گونه ای که در اشعار نصرالله، ضمن نمود بردار حرکتی و رنگ، جنبه روایتی غلبه دارد و در کاریکاتورهای ناجی العلی، جنبه مفهومی و نمادین الگوی غالب است و عنصر رنگ در سیاه و سفیدبودن کاریکاتورها تجلی می یابد.

    کلید واژگان: پایداری, نشانه شناسی, ناجی العلی, ابراهیم نصر الله, شعر, کاریکاتور}
    Aqdas Behzadipour, Ensieh khazali, Awaad Kazhem Al-gezzi, Ali Abbasi

    The concept of stability, presented in the format of text and image, has always been bound to the subject of Palestine as the main paradigm in resistance literature. This meant, language, despite being originally presented in written form, can be visualized as an image in multiple aspects. In contrast, buried underneath the visual concept of acaricature,is its inseparable linguistic feature. The existing commonalities between the two artistic styles of caricature and poetry such as; hidden signs, metaphors and metaphoric symbols, metaphors and other layered signs, as well as the undeniable influence of these two types in public has led to a parallel comparison of the work provided by Ibrahim Nasrallah and Naji Al-A regarding the critique criteria. The present study, using a descriptive-analytical method and a comparative approach addressing the sign-semantics and narrative-conceptual patterns, has sought to identify the commonalities and differences between the two aforementioned types of art. As the results from reviewing caricatures and poems with a single theme revealed, there existed multiple commonalities with respect to the layered signs such as substitution, metaphorical and allegorical effects, the commonalities of companionship, synonymy and contradiction, and the use of metaphor. However, regarding the narrative-conceptual patterns, there exists multiple differences and distinctions between the two. In this respect, Nasrullah's poems, considering the graphical movements and color, the narrative aspect is more dominant. However, in Naji Ali's caricatures, the conceptual aspect and stability and continuity are more predominant.

    Keywords: Stability, Semantic sign, Naji Al-Ali, Ibrahim Nasrallah Poetry, caricature}
  • سحر مشگین قلم*، علی عباسی
    این پژوهش درصدد است به چگونگی تولید معنا در نمایشنامه «آی بی کلاه، آی باکلاه» نوشته غلامحسین ساعدی پاسخ دهد و بدین منظور، ابتدا «مربع معنایی» اثر بر اساس نظریات ژولین گرمس تحلیل شده و مشخص می گردد حرکت از قطب انفعال به فعالیت آغاز شده، ولی در میانه راه دچار شکست می شود. پس با اینکه «مربع معنایی» لایه ای از معنا را نشان می دهد، قادر به نمایش ارزش های تماتیک اثر نیست. و برای دست یافتن به لایه های دیگر، از «مربع تنشی» ژاک فونتنی استفاده می شود که در آن، برخورد دو محور کمی و کیفی، دو ارزش مبارزه طلبی و راحت طلبی را نمایان می سازد. بدین صورت، هم «مربع معنایی» و هم «مربع تنشی» در جهت تحکیم درون مایه نمایشنامه عمل می کنند که همان نتیجه مرگبار انفعال است، ولی ارزش-گذاری عاطفی که در تحلیل گفتمان عاطفی صورت پذیرفته، تنها از طریق «مربع تنشی» امکان پذیر است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای و اینترنتی سودجسته است.
    کلید واژگان: آی بی کلاه آی باکلاه, مربع معنایی, گرمس, مربع تنشی, فونتنی}
    Sahar Meshginghalam *, Ali Abbassi
    This article aims at answering how meaning is produced in Gholamhossein Saedi’s ‘Aye Bikolah, Aye Bakolah’, which means Capital A and Lower-case A, and for this, Julien Greimas’ Semiotic Square and Jacques Fontanille’s Tensive Model have been used. The narrative of the play was analysed thoroughly, and two opposite concepts were derived from the text; namely, passivity and activity. Then, the Semiotic Square showed that there was a movement from passivity to non-passivity, but this never continued to activity. However, this does not show the meaning of the play completely. Since the themes of the play are not shown here, the play had to be analysed using the Tensive Model which illustrates more values in the text. Sleep was related to unawareness and awakening was related to awareness, and the values derived from them were worldly relaxation and enlightenment, respectively. The Tensive Model also showed that passivity led to unsafety and activity made a safer world. These are in close relation to the theme of the play which is showing the catastrophic consequences of being passive.
    Keywords: Aye Bikolah Aye Bakolah, Greimas, Semiotic Square, Fontanille, The Tensive Model}
  • محمد عظیمی نیا، علی عباسی*
    هدف

    با توجه به روند بهبودی طولانی مدت در آسیب رباط صلیبی قدامی و بروز مشکلات ثانویه بعد از جراحی و همچنین عدم پایبندی افراد به برنامه های توانبخشی بعد از جراحی، با این وجود ریسک پارگی مجدد این رباط وجود دارد. لذا، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه پارامترهای کینماتیکی تنه و اندام تحتانی حین مانور برشی در ورزشکاران سالم و بازسازی شده رباط صلیبی قدامی بود.

    روش ها:

     آزمودنی های این مطالعه شامل 34 ورزشکار مرد بودند که به صورت در دسترس در دو گروه آزمایشی (رباط صلیبی بازسازی شده) و کنترل (سالم) قرار گرفتند. ثبت اطلاعات کینماتیکی و کینتیکی حرکت این آزمودنی ها به وسیله سیستم ثبت آنالیز ویدیویی حرکت وایکان و صفحه نیروسنج کیستلر به ترتیب با فرکانس نمونه برداری 200 و 1000 هرتز انجام شد. محاسبه متغیرهای کینماتیکی از لحظه تماس اولیه پا تا لحظه جدا شدن پا از صفحه نیروسنج به وسیله نرم افزار ویژوال تری دی انجام شد.

    یافته ها: 

    نتایج آزمون تی مستقل در فلکشن سگمنت تنه و مفصل ران و مچ پا تفاوت معنی داری بین دو گروه سالم و رباط صلیبی بازسازی شده، نشان نداد (05/0).

    نتیجه گیری:

     با توجه به تغییر در متغیرهای کینماتیکی افراد دارای رباط صلیبی بازسازی شده، نسبت به افراد سالم و افزایش ریسک ابتلا به پارگی مجدد در این افراد، پیشنهاد می شود در طراحی تمرینات و دوره های توانبخشی و درمانی پس از جراحی، به آموزش صحیح تکنیک ها و حرکات پرخطا توجه شود تا با کسب کینماتیک مطلوب در مفاصل و اندام ها و همچنین آگاهی ورزشکاران، احتمال بروز آسیب مجدد کاهش یابد.

    کلید واژگان: بازسازی رباط صلیبی قدامی, کینماتیک, مانور برشی}
    Mohammad Aziminia, Ali Abbasi*
    Objective

      However, due to the long-term recovery process in anterior cruciate ligament injury and the occurrence of secondary problems after surgery, as well as the lack of adherence to postoperative rehabilitation programs, however, there is a risk of re-rupture of this ligament. Therefore, the aim of the present study was to compare the kinematic parameters of the trunk and lower limbs during shear maneuvers in healthy and reconstructed athletes of the anterior cruciate ligament.

    Methods

    The subjects of this study included 34 male athletes who were randomly divided into experimental (reconstructed cruciate ligament) and control (healthy) groups. Kinematic and Kinetic data were recorded using a camera motion capture system (Vicon, Oxford Metrics Ltd) sampling at 200 Hz, synchronously with ground reaction forces from force platform at 1000 Hz (Kistler AG, Winterthur, Switzerland). The calculation of kinematic variables from initial foot contact to toe-off with force plate was performed by Visual3D (C-Motion Inc) software.

    Results

    The results of independent t-test concerning trunk flexion, hip and ankle flexion did not show a significant difference between the healthy and ACLR groups (P>0.05), but decrease in knee joint flexion in the ACLR group,was significant (P=0.008) compared to the healthy group Also in the ACLR group, an increase in knee joint valgus was significant (P=0.05). ACLR group's tibia rotation with respect to femur was also significant (P=0.038) compared to that of the healthy group.

    Conclusion

    Due to the change in the kinematics of ACLR group compared to that of the healthy individuals and the increased risk of re-rupture in ACLR individuals, it is suggested that in designing exercises and postoperative rehabilitation courses, proper training of techniques and movements be performed to reduce the likelihood of re-injury by achieving the desired kinematics in the joints and limbs as well as the athletes' awareness.

    Keywords: Anterior Cruciate Ligament Reconstruction (ACLR), kinematics, Side-Cutting Maneuver}
  • میترا مرادی*، علی عباسی

    بخش آغازین رمان که ما از آن تحت عنوان پیش گویه یاد می کنیم، شالوده و اساس متن است. پیش گویه جایی است که صدای روایی شروع به ظاهر شدن در دنیای خیالی داستان می کند. از سوی دیگر این رابطه ای که توسط پیش گویه بین خواننده و متن ایجاد می شود، محکوم به این است که سرانجام در جایی که همان بخش پایانی یا خاتمه ی متن است قطع شود، در نتیجه بخش پایانی نیز دارای اهمیتی استراتژیک است زیرا دربرگیرنده ی زمان-مکانی است که خواننده از متن جدا می شود. در این بررسی برآنیم تا بخش های آغازین و پایانی رمان حرف هایی که نگفتیم نوشته ی مارک لوی را مورد مطالعه قرار دهیم. می خواهیم بدانیم نویسنده از چه مکانیسم ها و تکنیک هایی جهت پردازش این دو جایگاه استراتژیک استفاده کرده است؟ ساختار این رمان مانند چرخه است، به همین دلیل بررسی چگونگی شکل گیری داستان و چگونگی پایان آن بسیار جالب بوده و پیوندهای میان این دو قسمت رازهایی را درباره جایگاه شخصیت ها و حضور آنها در شکل گیری داستان آشکار می کند. لذا ابتدا مبانی روش شناختی و توضیحاتی درباره مفهوم پیش گویه و خاتمه ارایه کرده و سپس به تحلیل متن می پردازیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که نویسنده با بکارگیری تکنیک هایی نظیر داستان-پردازی فوری و شروع در میانه ی رویدادها خواننده را مستقیما وارد داستان کرده و سپس با بهره گیری از تکنیک معمای متن خواننده را ترغیب به ادامه ی خوانش می نماید. به علاوه، شباهت هایی که بین پیش گویه و خاتمه مشاهده می شود، بیانگر مهارت نویسنده در بکارگیری بازی های زبانی در پردازش دو آستانه ی آغازین و پایانی داستان است.

    کلید واژگان: پیش گویه, خاتمه, جایگاه استراتژیک, لوی, صدای روایی}
    Mitra Moradi *, Ali Abbasi

    The beginning section of the novel,"incipit", is the basis of the text. The incipit is where the narrative voice appears in the imaginary world of the story. This relationship, created between the reader and the text, is condemned to be discontinued in the final section of the text, thus, the closure has also strategic significance because it involves time-space where the reader is separated from the text. In this study, we are going to study the incipit and the closure of the novel All those things we never said, by Marc Levy. We would like to know what mechanisms have been used by the author to process these two positions? The structure of this novel is like a cycle, that is why it is interesting to study how the story takes shape and how it comes to an end. The links between these two positions reveal secrets about the presence of the characters in the formation of the story. We present, first of all, methodological bases and explanations on the notion of incipit and closure and then we proceed to an analysis of the text. The results of this research show that the author, using techniques such as in medias res, brought the reader directly into the story, then used the technique of enigma of text to encourage the reader to continue reading. The similarities between the incipit and the closure show the author's skill in using the language techniques in the treatment of the incipit and the closure.

    Keywords: incipit, closure, strategic position, Levy, Narrative Voice}
  • مریم قنبری*، علی عباسی، ملیحه حدادنژاد
    زمینه و هدف
    هدف این مطالعه بررسی تاثیر فازهای چرخه قاعدگی بر کینماتیک مفاصل و سگمنت های اندام تحتانی حین اسکوات در بارهای مختلف بود.
    روش بررسی
    تعداد 10 آزمودنی خانم با چرخه قاعدگی طبیعی و منظم به صورت داوطلبانه و هدفمند در این مطالعه شرکت کردند. داده های کینماتیکی اندام تحتانی آزمودنی ها با استفاده از دستگاه مایوموشن در سه فاز فولیکولار اولیه (روزهای اول تا سوم چرخه قاعدگی)، فولیکولار ثانویه (روزهای یازده تا پانزدهم چرخه قاعدگی) و لوتیال (روزهای بیست و یک تا بیست و پنج چرخه قاعدگی) در حین اسکوات با وزن بدن، هالتر 10 کیلوگرم، 25% وزن بدن و 50% وزن بدن ثبت شد. دامنه حرکتی و حداکثر زوایای فلکشن، اداکشن و چرخش داخلی ران، اداکشن و فلکشن زانو، چرخش داخلی تیبیا و دورسی فلکشن مچ پا و در پای برتر آزمودنی ها محاسبه شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون تحلیل واریانس تکراری نشان داد دامنه حرکتی و حداکثر زوایای اندازه گیری شده در بارهای مختلف در فاز فولیکولار ثانویه در بارهای بزرگتر به طور معنی داری بیشتر می شوند. همچنین دامنه حرکتی و حداکثر زوایا به طور کلی در فاز لوتیال در مقایسه با فاز فولیکولار در اسکوات با بار وزن بدن و وزن های بالاتر بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به ورزشکاران زن توصیه می شود در اوج فاز فولیکولار ثانویه (تخمک گذاری) با احتیاط بیشتری از تمرینات مقاومتی با وزنه های سبک تر استفاده کنند، همچنین پیشنهاد می شود در فاز لوتیال تمرینات مقاومتی کاهش یابد.
    کلید واژگان: چرخه قاعدگی, کینماتیک مفاصل, کینماتیک سگمنت, اسکوات}
    Maryam Ghanbari *, Ali Abbasi, Malihe Hadadnezhad
    The aim of this study was to investigate the effect of menstrual cycle phases on the lower limb joints and segments kinematics during squats at different loads. Ten female subjects with normal and regular menstrual cycle voluntarily participated in this study. Kinematics of the lower limbs of subjects were recorded using Myomotion device in three phases of primary follicular (first to third days of the menstrual cycle), secondary follicular (eleventh to fifteenth days of the menstrual cycle), and luteal (twenty-first to twenty-fifth days menstrual cycles) during squats with body weight, 10 kg barbell, 25% body weight, and 50% body weight. Range of motion (ROM) and maximum angles of thigh flexion, adduction, and internal rotation, knee adduction and flexion, tibia internal rotation and ankle dorsiflexion in preferred leg of the subjects were calculated. The results of repeated measures analysis of variance showed that the ROM and maximum angles in different loads significantly increased in the secondary follicular phase with increase in load. Moreover, the ROM and maximum angles were generally higher in the luteal phase compared to the follicular phase in squat with body weight and higher loads. According to the results, it suggests female athletes use resistance exercises with lighter weights with more caution at the peak of the secondary follicular phase (ovulation). Moreover, it is siggests to reduce resistance training during luteal phase.
    Keywords: Menstrual cycle, Joint kinematics, Segment kinematics, Squat}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی عباسی
    عباسی، علی
  • دکتر علی عباسی
    عباسی، علی
    کارشناس اقتصاد مسکن
  • دکتر علی عباسی
    عباسی، علی
    پژوهشگر بیماری شناسی گیاهی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی ، مرکز تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی جنوب استان کرمان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال