به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد نوروزی

  • محمدصادق پسندیده کار*، محمد عیسی آبادی، محمد نوروزی

    انقلاب صنعتی چهارم با محوریت تحول دیجیتال ماهیت کار، کسب و کارها، سازمان ها، رهبری سازمان و... را تغییر داده و بر آنها اثرات عمیقی به جای گذاشته است. درنتیجه مواجهه موثر منابع انسانی سازمان ها به عنوان یکی از ارکان اساسی آنها با این پدیده امری ضروری تلقی می شود. در این راستا کارکنان باید شایستگی های خاصی را برای ایفای موفقیت آمیز نقش و شغل خود کسب کنند که از آن با عنوان شایستگی دیجیتال یاد می شود. سازمان ها برای ایجاد و توسعه این شایستگی ها باید از روش های آموزش و توسعه مناسب استفاده کنند. در این پژوهش ابتدا با روش کیفی مطالعات کتابخانه ای و استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان همراه با تحلیل مضامین مصاحبه ها، شایستگی های مذکور و همچنین روش های آموزش با استفاده از روش کتابخانه ای احصا گردید و در نهایت با استفاده از ابزار پرسشنامه و تحلیل داده های حاصل از آن با روش آنتروپی شانون و تاپسیس، اثربخشی روش های آموزش و توسعه برای ایجاد و توسعه شایستگی های دیجیتال مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت روش ها به ترتیب اثربخشی اولویت بندی شدند. طبق نتایج حاصل استفاده از روش مدلسازی نقش، به عنوان اولویت اول و استفاده از روش مربیگری به عنوان اولویت آخر جهت ایجاد و توسعه شایستگی های دیجیتال کارکنان تعیین شدند.

    کلید واژگان: شایستگی های دیجیتال, تحول دیجیتال, روش های آموزش و توسعه, مدیریت منابع انسانی}
    Mohammadsadegh Pasandidehkar *, Mohammad Isaabadi, Mohammad Noruzi

    The fourth industrial revolution, centered on digital transformation, has changed the nature of work, businesses, organizations, organization leadership, etc., and has left deep effects on them. As a result, the effective exposure of human resources of organizations as one of their basic pillars with this phenomenon is considered essential. In this regard, employees must acquire certain skills to successfully fulfill their roles and jobs, which is called digital skills. Organizations must use appropriate training and development methods to create and develop these competencies. In this research, firstly, with the qualitative method of library studies and the use of interview tools with experts along with the analysis of the themes of the interviews, the mentioned competencies and also the teaching methods were calculated using the library method, and finally, using the questionnaire tool and data analysis As a result, the effectiveness of training and development methods for the creation and development of digital competencies was investigated with the Shannon and Topsis entropy method. Finally, the methods were prioritized in order of effectiveness. According to the results of using the role modeling method, they were determined as the first priority and the use of the coaching method as the last priority to create and develop employees' digital competencies.

    Keywords: Competence, Digital Competencies, Digital Transformation, Training, Development Methods, Human Resource Management}
  • نسرین مشتاقی*، محمد نوروزی، حسن مرعشی، فرشته مشیری
    هدف

    گیاه زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe) یکی از گیاهان خانواده Zingiberaceae بوده و از مهم ترین ادویه های جهان است که ریزومی تند و معطر تولید می کند و خواص درمانی زیادی دارد. این گیاه توانایی تولید بذر را به دلیل عقیمی شدید ندارد. تکثیر گیاه از طریق ریزوم، هزینه های کشت و احتمال حمله عوامل بیماریزا را بالا می برد. بنابراین استفاده از روش های تکثیر کشت بافت می تواند کمک موثری در جهت افزایش نرخ تکثیر و کنترل آلودگی داشته باشد. برای حصول نتیجه بهتر برای کشت بافت، ریزنمونه باید از منابع مادری سالم، تازه و قوی حاصل شود. به دلیل آن که در کالوس و جنین زایی سوماتیکی امکان ایجاد موتاسیون وجود دارد معمولا برای تکثیر از این روش ها استفاده نمی شود و بهتر است از ریز نمونه های نوک شاخه و یا جوانه ریزوم که امکان حفظ خصوصیات ژنتیکی را دارند استفاده شود.

    مواد و روش ها

    جهت تکثیر مستقیم، از ریزنمونه ساقه ی برش خورده گیاه بالغ زنجبیل، برگ ها، طوقه و قطعات برش خورده جوانه ریزوم زنجبیل در محیط کشت پایه ی MS با 9 نوع ترکیب هورمونی مختلف استفاده شد که در آن ها از هورمون های BAP و NAA به تنهایی و یا در ترکیب با هم در غلظت های مختلف به منظور شاخه زایی استفاده گردید. ریز نمونه ها پس از شاخه زایی به محیط کشت MS حاوی یک میلی گرم بر لیتر NAA و IBA جهت ریشه زایی منتقل شدند. گیاهچه های بدست آمده در گلدان کاشته شده و به تدریج با محیط بیرونی سازگار شدند.

    نتایج

    بهترین ریز نمونه برای تکثیر سریع و آسان زنجبیل جوانه سالم ریزوم این گیاه بود. بهترین تیمار برای شاخه زایی، 2 میلی گرم بر لیتر از هورمون BAP و یک میلی گرم بر لیتر از هورمون NAA در محیط کشت MS بود که 7 شاخه در ریزوم جوانه تولید نمود. بهترین تیمار برای ریشه زایی، در محیط کشت MS حاوی یک میلی گرم بر لیتر از هورمون NAA بود که 7 عدد ریشه را در شاخه تولید نمود. در ادامه، گیاهچه های کشت بافتی در گلدان حاوی خاک باغچه و کوکوپیت به نسبت 1:1 با موفقیت با محیط گلخانه سازگاری یافتند.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد، ریزازدیادی گیاه زنجبیل تحت تاثیر نوع تنظیم کننده های رشد و غلظت آن ها در محیط کشت MS قرار می گیرد و ریزنمونه جوانه ریزوم برای تکثیر مستقیم دارای نتایج مطلوبی می باشد.

    کلید واژگان: اکسین, جوانه, ریزوم, زنجبیل, کشت بافت}
    Nasrin Moshtaghi *, Mohammad Norozi, Hassan Marashi, Fereshte Moshiri
    Background and objective

    Ginger (Zingiber officinale Roscoe) belongs to the Zingiberaceae family and it is one of the most important spices in the world which produces spicy and fragrant flavors and it has many healing properties. This plant does not have the ability to produce seeds due to sterility. The growth of the plant through the rhizome causes the cost of cultivation and the probability of pathogen attack. Therefore, propagation using in vitro tissue culture be effective method for increasing the rate of proliferation and infection control. For obtaining the better results in tissue culture, explants should be prepared from healthy, fresh and strong maternal sources. Somatic embryogenesis usually not used for propagation due to mutation, so it is better to use the rhizome buds as explant to preserve genetic characteristics.

    Material and Methods

    For micropropagation, explants including shoot, leaf, collar and buds of ginger in were used and cultured on MS basal medium supplemented with 9 different hormonal combinations (BAP alone or in combination with NAA) for shoot induction. Shoots were transferred to MS medium containing 1 mg/l NAA or IBA for rooting. Plantlets were transferred to pots and gradually adapted to the greenhouse condition.

    Results

    The best explant for fast and easy multiplication of ginger was the healthy rhizome. MS culture medium supplemented with 2 mg/l BAP and 1 mg/l NAA produced 7 shoots in each rhizome bud. The best treatment for rooting was MS medium containing 1 mg/l NAA which produced 7 roots per shoot. Then, the plantlets were successfully adopted in pots containing garden soil and cocopeat at greenhouse condition.

    Conclusion

    The results of this study showed that micropropagation of ginger plant is affected by the type of growth regulators and their concentration in MS medium and the rhizome buds were the best explants for direct in vitro propagation of ginger.

    Keywords: Auxin, Bud, Rhizome, Tissue Culture}
  • محمد نوروزی، یدالله چاشنی دل*، مصطفی یوسف اللهی، اسدالله تیموری یانسری

    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف میوه بلوط فرآوری شده با هیدروکسید سدیم و اوره بر فراسنجه های تخمیر و ریخت شناسی شکمبه ای، تجزیه پذیری و ساخت پروتئین میکروبی در بره های نر پرواری آمیخته زل، از تعداد 20 راس بره نر پرواری آمیخته زل با آتابای با میانگین سن 5/0±5 ماه و وزن اولیه 2±27 کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار به مدت 90 روز استفاده شد. دام ها در هر تیمار بعد از گذراندن دوره عادت پذیری دو هفته ای، در قفس های انفرادی برای انجام تحقیق نگهداری شدند. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (فاقد میوه بلوط + پلی اتیلن گلیکول) و تیمارهای حاوی سطوح 10، 20 و 40 درصد در ماده خشک میوه بلوط فرآوری شده با هیدروکسید سدیم و اوره بودند. مایع شکمبه بره های آزمایشی در روز 90 آزمایش سه ساعت پس از خوراک دهی نوبت صبح با استفاده از لوله مری به منظور تعیین فراسنجه های تخمیر شکمبه ای، جمعیت کل باکتری ها و پروتوزوآی مایع شکمبه گرفته شد. به منظور تخمین فراسنجه های تجزیه پذیری از تعداد سه راس گوسفند نژاد زل فیستولاگذاری شده با میانگین وزن حدود 2±42 کیلو گرم و با میانگین سنی تقریبا 10 ماه استفاده شد. نتایج فراسنجه های تخمیر شکمبه ای نشان داد که در نیتروژن آمونیاکی، کل اسیدهای چرب فرار، جمعیت باکتری ها و پروتوزآی مایع شکمبه تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>P). بالاترین و پایین ترین غلظت نیتروژن آمونیاکی به ترتیب در گروه شاهد و تیمار 20 درصد میوه بلوط فرآوری شده مشاهده شد. در غلظت کل اسیدهای چرب فرار، تیمار 20 درصد میوه بلوط فرآوری شده دارای بالاترین غلظت و تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده دارای پایین ترین غلظت بود. در نتایج خصوصیات ریخت شناسی پرزهای شکمبه تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. فراسنجه های تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (05/0>P). در فراسنجه های تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام، بخش سریع تجزیه، ثابت نرخ تجزیه و تجزیه پذیری موثر با سرعت های عبور مختلف دارای تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی بودند (05/0>P). در فراسنجه های تجزیه پذیری ماده خشک، گروه شاهد و تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین مقدار بخش سریع تجزیه و ثابت نرخ تجزیه پذیری بودند. نتایج فراسنجه های تولید گاز نشان داد که در پتانسل تولید گاز، اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، قابلیت هضم مواد آلی و انرژی قابل متابولیسم تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>P). نتایج دفع مشتقات پورینی و تولید پروتئین میکروبی نشان داد که در مقادیر آلانتوئین دفعی، گزانتین + هیپوگزانتین، مشتقات پورینی دفع شده، مشتقات پورینی جذب شده و پروتئین میکروبی تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>P). نتایج کلی تحقیق حاضر نشان داد که بهبود فراسنجه های تخمیر شکمبه ای، تجزیه پذیری و ساخت پروتئین میکروبی با مصرف 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده مشاهده شد و استفاده از سطح 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده در تغذیه بره های پرواری قابل توصیه است.

    کلید واژگان: بره پرواری, پروتئین میکروبی, تجزیه پذیری, فراسنجه های شکمبه ای, فرآوری میوه بلوط}
    Mohammad Norozi, Yadollah Chashnidel *, Mustafa Yusofelahi, Asadollah Teimoury Yansary
    Introduction

    Nowadays, excessive exploitation of natural resources and excessive grazing of pastures has led to a sharp decrease in feed sources for ruminant animals. Considering the fact that today most of the feed materials needed by livestock are expensive, replacing them with cheaper feed materials, in a way that does not result in a decrease in livestock productivity is of great importance. Oak fruit is one of the cheap feed that can be used in animal feed. Livestock feeding with oak fruit is particularly important due to high production per unit area, non-competition with human nutrition and easy access. The Alborz Mountains in the northern part of the country are covered by oak forests, from Talash forests to Naharkhoran forests in Gorgan, according to the climatic conditions and altitude, there are several species of oak trees. Therefore, considering the abundance of oak fruit in the forests of the central part of Mazandaran province and also the lack of scientific studies on the effects of consumption of oak fruit processed with sodium hydroxide and urea on degradability indicators and microbial protein production, the present study is to investigate the effect different levels of oak fruit processed with sodium hydroxide and urea on  ruminal fermentation, morphology, ruminal degradability and  microbial protein synthesis in crossed Zell and Atabai fattening male lambs.

    Material and Methods

    In the first study, from the number of 20 fattening male lambs mixed with Zel and Atabai with an mean age of 5.5±0.38 months and an initial weight of 27±0.4 kg in a completely randomized design with 4 treatments and 5 repetitions for 90 The day was used. The experimental treatments included the control group (no oak fruit + polyethylene glycol) and treatments containing levels of 10, 20 and 40% in the dry matter of oak fruit processed with sodium hydroxide and urea in the diet. In the second study, the number of 3 fistulaized Zell sheep with mean weight of about 40 kg and an average age of approximately 10 months were used to estimate the parameters of degradability. The oak fruit used in this study was randomly collected from oak trees of the Bolandmazo species (Quercus castaneifolia C. A. Mey) in different forest areas of Mazandaran province from late summer to early autumn. Data obtained were analyzed by statistical software SAS (version 1.9).

    Results and Discussion

    The results of rumen fermentation parameters showed that there was a significant difference between experimental treatments in ammonia nitrogen, total volatile fatty acids, bacterial population and protozoa of rumen fluid (P<0.05). The highest and lowest concentrations of ammonia nitrogen were observed in the control group and the 20% processed oak fruit treatment, respectively. In the concentration of total volatile fatty acids, the treatment of 20% of processed oak fruit had the highest concentration and the treatment of 40% of processed oak fruit had the lowest concentration. There was no significant difference between the experimental treatments in the results of the morphological characteristics of the rumen villi. Degradability parameters of dry matter and crude protein were determined under the influence of experimental treatments (P<0.05). In the parameters of degradability of dry matter and crude protein, rapidly degraded fraction, constant rate of degradation and effective degradability with different passage rate had significant differences between experimental treatments (P<0.05). In dry matter degradability parameters, the control group and the treatment group of 40% processed oak fruit had the highest and lowest value of rapidly degraded fraction and constant rate of degradation, respectively. The results of gas production parameters showed that there was a significant difference between experimental treatments in gas production potential, short chain acids, digestibility of organic matter and metabolizable energy (P<0.05). The results of excretion of purine derivatives and microbial protein production showed that there was a significant difference between the experimental treatments in the amounts of excreted allantoin, xanthine+hypoxanthine, excreted purine derivatives, absorbed purine derivatives and microbial protein (P<0.05).

    Conclusion

    The general results of the current research showed that an increase in the concentration of volatile fatty acids, degradability of dry matter and crude protein, as well as the production of microbial protein was observed with consumption of 40% processed oak fruit. Also, an increase in the population of ruminal fluid bacteria and protozoa was observed in the treatment of 20% processed oak fruit. In general, it is recommended to use the level of 40% of processed oak fruit in feeding fattening lambs.

    Keywords: Lamb Fattening, Microbial Protein, Degradability, Rumen Parameters, Oak Fruit Processing}
  • محمد نوروزی، یدالله چاشنی دل*، مصطفی یوسف الهی، اسدالله تیموری یانسری
    سابقه و هدف

    با توجه به شرایط اقلیمی و ارتفاع از سطح دریا نواحی شمالی سلسله جبال البرز از جنگل های تالش تا جنگل های گرگان که رویشگاه چندین گونه از درختان بلوط است؛ استفاده از میوه درخت بلوط به دلیل ترکیبات مغذی آن و با تکیه بر روش فرآوری مناسب جهت کاهش ترکیبات ضدمغذی و افزایش قابلیت هضم آن، قابلیت بررسی در بحث تغذیه دام های پرواری را دارد. لذا هدف از این مطالعه، بررسی اثر سطوح مختلف میوه بلوط فرآوری شده با هیدروکسید سدیم و اوره بر عملکرد، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، صفات کمی و کیفی لاشه و برخی فراسنجه های خونی بره های نر پرواری زل بود.

    مواد و روش ها

    برای انجام این پژوهش از تعداد 20 راس بره نر پرواری آمیخته زل با آتابای با میانگین سن 38/0±5/5 ماه و وزن اولیه 4/0±27 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملا تصادفی به مدت 90 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (فاقد میوه بلوط+پلی اتیلن گلیکول) و تیمارهای حاوی سطوح 10، 20 و 40 درصد در ماده خشک میوه بلوط فرآوری شده با هیدروکسید سدیم و اوره بودند. خوراک مصرفی بره ها به صورت جیره کاملا مخلوط در حد اشتها در دو نوبت (ساعت 8:00 صبح و 17:00 بعدازظهر) در اختیار دام ها قرار گرفت. میوه بلوط (Quercus castaneifolia) مورد استفاده در این تحقیق در اواخر فصل تابستان و اوایل فصل پاییز از درختان بلوط گونه بلندمازو جنگل های استان مازندران، شهرستان ساری به طور تصادفی جمع آوری شد. وزن کشی دام های آزمایشی هر 14 روز با رعایت 12 ساعت محرومیت از خوراک انجام شد. تعیین قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی خوراک به روش خاکستر نامحلول در اسید در روزهای 85 الی 90 آزمایش انجام شد. برای اندازه گیری صفات کمی و کیفی لاشه در پایان روز 90 آزمایش و بعد از 24 ساعت از آخرین توزین خوراک، از هر تیمار 3 بره انتخاب و پس از 12 ساعت محرومیت از خوراک کشتار شد. برای تعیین فراسنجه های خونی در پایان آزمایش، 3 تا 4 ساعت بعد از مصرف خوراک با استفاده از لوله های خلاء دار حاوی ماده ضد انعقاد از ورید وداج بره ها خون گیری شد.

    یافته ها

    نتایج عملکرد رشد نشان داد که تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده به طور معنی داری دارای بالاترین مقدار ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه و وزن نهایی پروار پروار و نیز پایین ترین ضریب تبدیل خوراک بود (05/0>P). نتایج قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی نشان داد که در پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>P). بیشترین قابلیت هضم ظاهری پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی به ترتیب در تیمار 20 و 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده مشاهده شد. نتایج برخی فراسنجه های خونی نشان داد که در غلظت گلوکز و نیتروژن اوره ای خون تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0>P). بیشترین غلظت گلوکز سرم خون در تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده مشاهده شد. در غلظت نیتروژن اوره ای خون، گروه شاهد دارای بیشترین غلظت و تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده دارای کمترین غلظت بود. در صفات کمی و کیفی لاشه، بالاترین وزن کشتار، وزن لاشه گرم، وزن لاشه سرد، درصد ران و سردست در تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده و بالاترین بازده لاشه در تیمار 20 درصد میوه بلوط فرآوری شده وجود داشت (05/0>P).

    نتیجه گیری

    نتایج کلی تحقیق حاضر نشان داد که وزن پایان پروار، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و نیز قطعات با ارزش لاشه در بره های پرواری با مصرف تیمار 40 درصد میوه بلوط فرآوری شده بهبود یافت. قابلیت هضم ظاهری پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی به ترتیب با مصرف سطوح 20 و 40 درصد بلوط فرآوری شده بهبود یافت.

    کلید واژگان: بره های پرواری, صفات لاشه, فراسنجه های خونی, قابلیت هضم ظاهری, میوه بلوط}
    Mohammad Norozi, Mostafa Yousefelahi, Asdolah Teymouri Yansari
    Background and objectives

    Due to the climatic conditions and the altitude above the sea level, the northern areas of the Alborz mountain range, from Talash forests to Gorgan forests, which are home to several species of oak trees; The use of oak tree fruit due to its nutritious compounds and relying on the appropriate processing method to reduce anti-nutritional compounds and increase its digestibility, has the potential to be investigated in the discussion of feeding livestock. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of different levels of oak fruit processed with sodium hydroxide and urea on performance, apparent digestibility of nutrients, quantitative and qualitative traits of the carcass and some blood parameters of Zell fattening male lambs.

    Materials and methods

    To perform this study, 20 fattening Zell and Atabai mixed lambs with an mean age of 5.5±0.38 months and an initial weight of 27±0.4 kg were used in a completely random design for 90 days. The experimental treatments included the control group (without oak fruit + polyethylene glycol) and treatments containing levels of 10, 20 and 40% in the dry matter of oak fruit processed with sodium hydroxide and urea. The feed consumed by the lambs was in the form total mixed ration at the level of appetite on two occasions (at 8:00 and 17:00). The oak fruit (Quercus castaneifolia) used in this research was collected in the late summer and early autumn from oak trees of the Bolandmazo species, Mazandaran province, Sari city. Experimental animals were weighed every 14 days with 12 hours of feed deprivation. To measure the quantitative and qualitative traits of the carcass at the end of the 90th day of the experiment and after 24 hours of the last feed weighing, 3 lambs were selected from each treatment and killed after 12 hours of feed deprivation. To determine blood parameters at the end of the experiment, 3 to 4 hours after feeding, blood was taken from the jugular vein of the lambs using vacuum tubes containing anticoagulant.

    Results

    The results of the growth performance showed that the treatment of 40% of processed oak fruit significantly had the highest amount of dry matter intke, daily weight gain, final weight and also the lowest feed conversion ratio (P<0.05). The results of apparent digestibility of nutrients showed that there was a significant difference between experimental treatments in crude protein and NDF (P<0.05). The highest apparent digestibility of crude protein and NDF was observed in the treatment of 20% and 40% of processed oak fruit, respectively. The results of some blood parameters showed that there was a significant difference in the concentration of blood glucose and urea nitrogen between the experimental treatments (P<0.05). The highest concentration of blood serum glucose was observed in the treatment of 40% processed oak fruit. In blood urea nitrogen concentration, the control group had the highest concentration and the 40% processed oak fruit treatment had the lowest concentration. In quantitative and qualitative characteristics of the carcass, the highest slaughter weight, hot carcass weight, cold carcass weight, Leg and Shoulder percentage were found in the treatment of 40% processed oak fruit and the highest carcass yield was found in the treatment of 20% processed oak fruit (P<0.05).

    Conclusion

    The general results of the present study showed that the fattening end weight, daily weight gain, dry matter intake, lowest feed conversion ratio, as well as valuable parts of the carcass in fattening lambs were improved by consuming 40% processed oak fruit treatment. Apparent digestibility of raw protein and NDF was improved by using 20% and 40% levels of processed oak fruit, respectively.

    Keywords: Fattening Lambs, Carcass Traits, Blood Parameters, Apparent Digestibility, Oak Fruit}
  • محمد نوروزی، محمدحسین استوارزاده*، سید علی رضوی پاریزی
    در این مقاله یک ماتریس باتلر در فناوری موجبر شکافی ریج ارایه می شود. برای این منظور ابتدا به طراحی کوپلر ریبلت در باند موج میلیمتری پرداخته می شود. ضریب تزویج کوپلر ریبلت طراحی شده dB 3 و اختلاف فاز دهانه های خروجی آن 90 درجه هست. همچنین افت برگشتی از دهانه های این کوپلر در بازه فرکانسی GHZ  53  تا  GHz 60  بهتر از dB 10 هست. سپس به طراحی تقاطع و شیفت دهنده فاز 45 درجه در بازه فرکانسی ذکر شده پرداخته می شود به نحوی که سیگنال خروجی تقاطع و شیفت دهنده فاز با هم اختلاف فاز 45 درجه داشته باشند. با اتصال مناسب چهار کوپلر ریبلت، دو شیفت دهنده فاز و یک تقاطع، ساختار ماتریس باتلر طراحی می شود. ماتریس باتلر طراحی شده دارای 4 دهانه ورودی و 4 دهانه خروجی هست. نتایج شبیه سازی ماتریس طراحی شده توسط نرم افزار HFSS نشان می دهد که به ازای تحریک هر دهانه ورودی در بازه فرکانسی GHZ  53  تا  GHz 60  توان به صورت تقریبا مساوی بین 4 دهانه خروجی با نسبت حدودا dB 6- تقسیم می شود و اختلاف فاز خطی بین خروجی های ماتریس وجود دارد که با تغییر تحریک به دهانه دیگر اختلاف فاز بین خروجی ها نیز تغییر می کند. به دلیل ایجاد توزیع دامنه و فاز مطلوب در خروجی های ماتریس باتلر، نتایج شبیه سازی مورد تایید هستند. همچنین مقایسه نتایج با نتایج شبیه سازی شده توسط نرم افزار CST تاییدکننده عملکرد مناسب ماتریس طراحی شده می باشد.
    کلید واژگان: باتلر, ریبلت, شیفت دهنده فاز, موج میلیمتری, موجبر شکافی}
    Mohammad Norozi, Mohamad Hossein Ostovarzadeh *, Seyed Ali Razavi Parizi
    This paper presents a Butler matrix in Ridge Gap Waveguide (RGW)technology. For this purpose, we first design the riblet coupler in the millimeter wave band. The riblet coupler is designed with a coupling coefficient of 3 dB and a phase difference of 90 degrees at the outputs. Also, the return loss of all ports of this coupler in the frequency range of 53-60 GHz is better than 10 dB. Then we design a crossover and 45-degree phase shifter in the mentioned frequency range. By integrating four ribelt couplers, two phase shifters and a crossover, the Butler matrix structure is formed. The designed Butler matrix has 4 input and 4 output ports. The simulasion results of the designed matrix obtained by HFSS software show that for excitation of each input port in the frequency range of 53-60 GHz, the power is divided approximately equal between 4 output ports with a ratio of about -6 dB. But there is a linear phase difference between the matrix output ports, which also the phase of output ports change as the excitation port changes to other port. The simulation results are valid due to the desired amplitude and phase distribution at the matrix outputs. Also, comparing the results with those obtained by CST software confirms the proper performance of the designed matrix..
    Keywords: Butler, Riblet, phase shifter, Millimeter wave, Gap Waveguide}
  • ثریا انصاری، مریم انصاری *، محمد انصاری، عطریه احمدی، طیبه مهروری، محمدحسین گلکار، محمد نوروزی، صفیه آتشبار

    همه گیری کووید 19 به دلیل نرخ بالای انتقال و گسترش سریع آن در سراسر جهان به یک مشکل بهداشتی تبدیل شده است. بنابراین در سال های اخیر بسیاری از پژوهشگران جهت مدیریت بهتر این شرایط با روش های مختلف به بررسی و تجزیه و تحلیل فضایی بیماری کووید 19 با عوامل مختلف پرداخته اند. از این رو در این تحقیق سعی شد با انتخاب شهر گراش در استان فارس به عنوان نمونه ای از شهرهای جنوبی کشور کارایی مدل GWR برای تعیین مناطق پرخطر مرگ و میر بر اثر بیماری کرونا در گروه های سنی مختلف، سنجیده شود.
    در این تحقیق برای بررسی رابطه بین مرگ و میر ناشی از کرونا در شهر گراش و گروه های سنی مختلف و مدل سازی مکانی جهت سیاستگذاری شهری از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین 10 گروه سنی، یکی از آن ها یعنی گروه سنی 61-70 سال با تعداد مرگ و میر رابطه معنی دار دارند و بیشترین میزان همبستگی در غرب شهر گراش قابل مشاهده می باشد و پس از آن بیشترین میزان همبستگی به ترتیب مربوط به شمال با 97/0، مرکز با 92/0 و جنوب با 88/0 است. مکان های مشخص شده نسبت به نقاط دیگر شهر از لحاظ اقتصادی ضعیف تر می باشند و اقشاری از جامعه که از نظر اقتصادی ضعیف تر می باشند نسبت به قشرهای دیگر آسیب پذیرترند. همچنین نتایج کاربردی مدل GWR و قدرت بالای آن جهت مدل سازی به مدیران و برنامه ریزان کمک می کند تا نقاط حساس شرایط پاندمی را شناسایی و برای مدیریت و سیاستگذاری هرچه بهتر به کار گیرند.

    کلید واژگان: سیاست گذاری, کووید 19, گراش, مدل سازی, GWR}
    Soraya Ansari, Maryam Ansari *, Mohammad Ansari, Atriah Ahmadi, Tayyaba Mehrouri, Mohammad Hossein Golkar, Mohammad Nowrozi, Safia Atashbar

    The Covid-19 pandemic has become a health problem due to its high rate of transmission and rapid spread worldwide. Therefore, in recent years, many researchers have investigated and spatially analyzed the covid-19 disease with different factors in order to policy and better manage these conditions. Therefore, in this research, by choosing the city of Gerash in Fars province as an example of the southern cities of the country, the efficiency of the GWR model was measured to determine the high-risk areas of death due to corona disease in different age groups.
    In this research, the geographic weighted regression (GWR) model has been used to investigate the relationship between deaths caused by Corona in Gerash city and different age groups and spatial modeling for urban policy .
    The results showed that among the 10 age groups, one of them, that is, the age group of 61-70 years old, has a significant relationship with the number of deaths, and the highest degree of correlation can be seen in the west of Gerash city, followed by the highest degree of correlation, respectively. It is 0.97 to the north, 0.92 to the center and 0.88 to the south
    The specified places are economically weaker than other parts of the city, and the sections of society that are economically weaker are more vulnerable than other sections. Also, the practical results of the GWR model and its high power for modeling will help managers and planners to identify the critical points of pandemic conditions and use them for policy and better management.

    Keywords: Covid-19, Gerash, GWR, Modeling, Policy}
  • محمد نوروزی*، حسن خاتمی

    توسعه یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و مجریان بسیاری از کشورهاست و تاکنون ایده ها و سیاست های متعددی در این زمینه طرح، اجرا و ارزیابی شده است. یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی، فرهنگی و معیشتی در شهرها و روستاها از طریق توسعه گردشگری صورت می گیرد که طی سالیان اخیر سرعت و تنوع بیشتری یافته است. از سوی دیگر تلاش در جهت ارتقای ظرفیت و قابلیت های صنعتی از مهم ترین روش های توسعه ای مطرح در حوزه توسعه شهری و روستایی است. پیوند گردشگری با امر صنعت که در عنوان گردشگری صنعتی متجلی می شود می تواند زمینه های دوگانه ارتقای صنعتی و توسعه آن را نیز تشویق نماید. پژوهش حاضر که با رویکرد ترکیبی کیفی و کمی انجام شده است، علاوه بر شناسایی ویژگی های صنعت گردشگری هدف جهت توسعه گردشگری صنعتی، به تحلیل اهمیت-عملکرد آن ها با محوریت توسعه صنعت عرقیجات در شهر کاشان پرداخته است. به منظور شناسایی این ویژگی ها علاوه بر مطالعات کتابخانه ای از امر مشاهده و مصاحبه نیز استفاده شد و در نهایت 9 ویژگی استخراج شد. سپس این ویژگی ها با روش تحلیل اهمیت عملکرد توسط 16 نفر از خبرگان این حوزه مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش ویژگی های «درجه نوآوری و تفاوت صنعت هدف با سایر صنایع» و «ظرفیت توسعه صنعت هدف (گردشگرپذیری)» که دارای اهمیت بالا و عملکرد پایین در صنعت عرقیجات کاشان هستند، در اولویت اول توجه و بهبود قرار دارند.

    کلید واژگان: توسعه گردشگری, گردشگری صنعتی, عرقیجات, گلاب, کاشان, تحلیل اهمیت-عملکرد}
    mohammad noruzi *, hasan khatami

    Development is one of the main concerns of policy makers and executives of many countries, and so far many ideas and policies have been designed, implemented and evaluated in this field. One of the strategies of economic, cultural and livelihood development in cities and villages is executed through the promotion of tourism which has grown more rapidly and diversified in recent years. On the other hand, trying to improve industrial capacity is one of the most important methods in the field of urban and rural development. The link between tourism and industry, which is manifested in the title of industrial tourism, can also encourage the dual fields of industrial promotion and development. The current research, which was conducted with a combined qualitative and quantitative approach, in addition to identifying the characteristics of the target tourism industry for the development of industrial tourism, analyzed their importance-performance, focusing on the development of the herb industry in Kashan city. In order to identify these characteristics, in addition to library studies, observation and interviewing methods were also employed and finally 9 characteristics were extracted. Then these features were evaluated by 16 experts in the field with the performance importance analysis method. Based on the research findings, paying attention to such characteristics as "innovation degree and difference between the target industry and other industries" and "development capacity of the target industry (tourism)" which have high importance and low performance in the Kashan herb industry, are to be given the first priority.

    Keywords: Tourism Development, Industrial Tourism, Herbs, Rose-Water, Kashan, Importance-Performance Analysis}
  • مرتضی شاه مرادی*، فاطمه مشفق، محمد نوروزی
    هدف این مقاله، تحلیل رابطه ارتکاب به رفتارهای پرخطر براساس میزان برخورداری از هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی نوجوانان مبتنی بر نقش پلیس است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه هدف را تمام دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر کرج تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 384 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه های سنجش رفتارهای پرخطر زاده محمدی و احمدآبادی (1387)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2008) و سلامت اجتماعی کییز(2000) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی با رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، هوش فرهنگی به میزان 561/. و سلامت اجتماعی 138/. رفتارهای پرخطر را تبیین می کنند که بالاترین تبیین از بین ابعاد هوش فرهنگی، مربوط به بعد تولید معنای شخصی و از بین ابعاد سلامت اجتماعی بعد مشارکت اجتماعی است. بنابراین، می توان اظهار داشت که بین بالابودن میزان هوش فرهنگی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و قدرت پیش بینی مطلوبی با رفتارهای پرخطر دانش آموزان وجود دارد؛ زیرا، فقدان هر یک از متغیرهای مذکور، موجب افسردگی، بدبینی، ارزیابی منفی از رویدادها، اعتیاد به مواد مخدر، ناهنجاری های اجتماعی و رفتارهای پرخطر دیگر خواهد شد.
    کلید واژگان: هوش فرهنگی, سلامت اجتماعی, رفتارهای پرخطر, نوجوانان, پلیس}
    Morteza Shahmoradi *, Fateme Moshfegh, Mohammad Norouzi
    The aim of this paper is to analyze the relationship between committing risky behaviors based on the level of cultural intelligence and social health of teenagers based on the role of the police. The research method was a correlational description. The target population was made up of all female secondary school students of Karaj city, among whom 384 people were selected based on Krejcie and Morgan's table by multi-stage cluster sampling method. The data collection tools included the questionnaires for measuring high-risk behaviors by Zadeh-Mohammadi and Ahmadabadi (2007), cultural intelligence by Ang and Earley (2008), and social health by Keyes (2000). Data were analyzed using Pearson and multiple regression statistical methods. The findings indicated that there is a significant relationship between cultural intelligence and social health with risky behaviors. Furthermore, cultural intelligence is 0/561 and social health 0/138. They explain risky behaviors that the highest explanation among the dimensions of cultural intelligence is related to the dimension of personal meaning production and among the dimensions of social health is the dimension of social participation. Therefore, it can be stated that there is a significant relationship between the high level of cultural intelligence and social health and a favorable predictive power with high-risk behaviors of students since the lack of any of the mentioned variables will cause depression, pessimism, negative evaluation of events, drug addiction, social abnormalities and other risky behaviors.
    Keywords: cultural intelligence, social health, risky behaviors, Teenagers, Police}
  • سید امیر حسین سرکشیکیان*، سید عبدالمجید طباطبایی لطفی، محمد نوروزی
    ارزیابی پویا (DA) یک استراتژی موثر برای ترکیب آموزش و تست است و از طریق دستگاه های دیجیتال مانند رایانه و دستگاه های تلفن همراه لذت بخش تر است. هدف مطالعه حاضر بررسی این موضوع بود که آیا تاثیر ارزیابی پویای مداخله گرایانه از طریق کلاس های واتس اپ، Bigbluebutton و چهره به چهره تاثیر قابل توجهی بر یادگیری گرامر زبان آموزان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی (EFL) دارد. شرکت کنندگان در این مطالعه نیمه تجربی هفتاد و پنج زبان آموز مرد زبان انگلیسی متوسطه بودند که در یکی از موسسات زبان انگلیسی در مرکز ایران به تحصیل زبان انگلیسی مشغول بودند. سه کلاس دست نخورده سطح پیش متوسط ​​بر اساس نمونه گیری آسان غیرتصادفی انتخاب و به سه گروه WhatsApp، Bigbluebutton و گروه سنتی اختصاص داده شدند. ابزارهایی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت، آزمون قرار دادن سریع آکسفورد (OQPT) و آزمون گرامر چند گزینه ای بود. در طی شش جلسه، هر سه گروه راهبردهای مداخله جویانه DA را در آموزش اسامی و تعیین کننده های قابل شمارش و غیرقابل شمارش دریافت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل داده های آماری نشان داد که هر سه گروه نسبت به مطالعه پیشرفت معنی داری داشته اند زیرا بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون هر گروه تفاوت معناداری وجود دارد. با این حال، هیچ تفاوت آماری معنی داری بین میانگین سه گروه در پس آزمون گرامر مشاهده نشد. این یافته ها پیامدهایی برای معلمان زبان و محققان اکتساب زبان دوم دارد.
    کلید واژگان: دستور زبان, ارزیابی پویا مداخله گرایانه, منطقه توسعه بیابینی}
    Amir Sarkeshikian *, Seyed Abdolmajid Tabatabaee Lotfi, Mohammad Noroozi
    Dynamic assessment (DA) is an effective strategy to combine teaching and testing and it is even more enjoyable through digital devices such as computer and moblie devices. The purpose of the current study was to investigate whether the effect of interventionist dynamic assessment through WhatsApp, Bigbluebutton, and face to face classes had significant impacts on English as a foreign language (EFL) learners’ learning of grammar. The participants of this quasi-experimental study were seventy-five male intermediate EFL learners studying English in one of the English language institutes in central Iran. Three intact pre-intermediate level classes were chosen based on non-random convenience sampling and assigned to the three groups of WhatsApp, Bigbluebutton, and traditional group. The instruments that were used in this study were the Oxford Quick Placement Test (OQPT) and a multiple-choice grammar test. Over the course of six sessions, all three groups received interventionist DA strategies in teaching countable and uncountable nouns and determiners. The results of statistical data analysis showed that all three groups had significantly progressed over the study since there was significant difference between the pretest and posttest scores of each group. However, no statistically significant differences were found among the three groups’ means on the posttest of grammar. The findings have implications for language teachers and researchers of second language acquision.
    Keywords: Grammar, interventionist dynamic assessment, zone of proximal development}
  • محمد نوروزی*، محمد ماستری فراهانی، مهدی سعادت

    رضایت مشتریان یکی از مهم ترین مولفه های وفاداری و ماندگاری آنان به یک محصول است و این امر در محصولاتی که رقابت بیشتری در بازار آنها وجود دارد، اهمیت بیشتری دارد. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی رضایت مشتریان بوده که براساس رویکرد کیفی انجام شده است. پس از جمع آوری دیدگاه های مشتریان عسل ارگانیک با یک نرم افزار «خزشگر وب» و پالایش داده های جمع آوری شده، 4390 دیدگاه تحلیل و سپس از «نمایش ابری» برای درک بهتر و سریع از مجموعه دیدگاه ها استفاده شد. در ادامه، داده های پژوهش با روش تحلیل مضمون بررسی و در آخر با بررسی چندباره شبکه مضامین، جدول نهایی عوامل موثر بر رضایت و نارضایتی مشتریان عسل ارگانیک استخراج شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عواملی چون قیمت بالا، شک در ارگانیک بودن عسل و بسته بندی نامطلوب به ترتیب بیشترین فراوانی را در علل نارضایتی مشتریان و عواملی چون طعم مطلوب، کیفیت مطلوب و رضایت از تکرار خرید بیشترین فراوانی را در علل رضایت مشتریان دارند. نتایج پژوهش نشان داد مشتریان توجه ویژه ای به خود عسل دارند؛ به طوری که کیفیت و اصالت عسل در رضایت و نارضایتی آنها تاثیر ویژه ای دارد. باتوجه به اینکه قیمت بالا از مهم ترین علل نارضایتی است، مواردی مانند ارسال رایگان، تخفیف و... می تواند به افزایش رضایت مشتریان عسل ارگانیک کمک کند.

    کلید واژگان: خزش وب, رضایت مشتریان, عسل ارگانیک, متن کاوی, نارضایتی مشتریان.‏}
    Mohammad Noruzi *, Mohammad Masteri Farahani, Mahdi Saadat

    Customer satisfaction is one of the most important components of loyalty and durability towards a product, and this is more important in products that have more competition in their market. In this regard, this descriptive-explanatory was conducted using a qualitative approach. After collecting opinions of organic honey customers, 4390 opinions were analyzed using a ‘web crawler’ software and refining the collected data. ‘Word cloud’ was used for a better and quick understanding of the set of views, and then the research data were analyzed with the thematic analysis method. Finally, the final table of factors affecting the satisfaction and dissatisfaction of organic honey customers was extracted by repeatedly examining the network of themes. The findings of this research indicate that the high price, doubts about the organic nature of honey, and unfavorable packaging are respectively the most frequent causes of customer dissatisfaction, and favorable taste, favorable quality, and satisfaction from repeat purchases are the most frequent causes of customer satisfaction. The research results showed that customers pay special attention to honey itself, and the quality and authenticity of honey have a special effect on their satisfaction and dissatisfaction. Considering that the high price is one of the most important causes of dissatisfaction, factors like free shipping, discounts, etc, can help increase the satisfaction of organic honey customers.

    Keywords: Customer Dissatisfaction, Customer Satisfaction, Organic Honey, Text Mining, Web Crawling}
  • وحید اسکو*، محمد نوروزی

    یکی از مباحث پژوهش های بازار مالی قابلیت مقایسه صورت های مالی و ریسک پذیری بانک هاست که همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است و از چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه پژوهش های دانش مالی قلمداد می شود. ارایه صورت های مالی قابل مقایسه احتمالا توانایی ذی نفعان در ارزیابی ریسک پذیری در فعالیت های بانکی، تامین مالی و سرمایه گذاری را تسهیل می کند. بر همین اساس، این پژوهش به بررسی قابلیت مقایسه صورت های مالی و ریسک پذیری بانک ها با تاکید بر نقش تعدیل کننده اندازه بانک و بحران مالی می پردازد. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 23 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1398 انتخاب شد و با بهره گیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر روش داده های تابلویی موردآزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قابلیت مقایسه صورت های مالی در ریسک پذیری بانک ها تاثیر منفی دارد. همچنین، اندازه بانک و بحران مالی به عنوان نقش تعدیل کننده، ارتباط منفی بین قابلیت مقایسه صورت های مالی و ریسک پذیری بانک ها را تشدید می کند، زیرا بانک های بزرگ تر در طول دوره بحران مالی، به دلیل وجود اطلاعات گسترده تر بیشتر مورد توجه قانون گذاران، سرمایه گذاران، تحلیلگران و سایر سهامداران قرار دارند.

    کلید واژگان: قابلیت مقایسه صورت های مالی, ریسک پذیری بانک ها, اندازه بانک, بحران مالی}
    Vahid Oskou*, Mohammad Norouzi

    One of the topics of financial market research is the ability to compare the financial statements and risk-taking of banks, which has always been of interest to researchers and is considered one of the most challenging topics in the field of financial knowledge research. Presenting comparable financial statements is likely to facilitate the ability of stakeholders to assess risk in banking, financing and investment activities. Accordingly, the present study seeks to examine the comparability of financial statements and risk-taking of banks by emphasizing the moderating role of bank size and the financial crisis. For this purpose, a sample consisting of 23 banks listed on the Tehran Stock Exchange during the years 1392 to 1398 was selected and tested using a multivariate regression model based on panel data technique. The results indicate that the ability to compare financial statements has a negative effect on banks' risk appetite. Also, the size of the bank and the financial crisis, as a moderating role, exacerbate the negative relationship between the comparability of financial statements and the riskiness of banks.

  • وحید اسکو*، مجید مرادی، محمد نوروزی، شهرزاد سراج
    براساس نظریه جامعه پذیری جنسیتی، زنان و مردان در مواجهه با رشد اخلاقی گوناگون، ارزش های متفاوتی از خود نشان می دهند؛ بنابراین حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هییت مدیره موجب اثربخشی بیشتر سازمان می شود و این امر نیز با رفتار فرصت طلبانه مدیران موجب کاهش بی نظمی های مالی در شرکت ها می شود. در این راستا هدف از این پژوهش، تاثیر حضور زنان در هییت مدیره و کمیته حسابرسی بر تخلفات حسابداری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه تجربی پس رویدادی در زمینه تحقیقات اثباتی حسابداری است. داده های پژوهش از لوح های فشرده، آرشیو آماری، تصویری و سایت بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزار راهورد نوین جمع آوری شده است. درنهایت با توجه به حجم نمونه ها، از نسخه سیزدهم نرم افزار EViews و Stata برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حضور زنان در کمیته حسابرسی سبب کاهش تخلفات مالی در شرکت ها می شود. همچنین یافته ها نشان می دهد حضور زنان در هییت مدیره با نظارت بر رفتار فرصت طلبانه مدیران می تواند تاثیر منفی و معناداری بر تخلفات مالی داشته باشد. با توجه به اینکه تنوع جنسیتی بیانگر تفاوت ویژگی های اخلاقی و شخصیتی زن و مرد است و اعمال افراد بازتابی از افکار و احساسات درونی آن ها است، حضور زنان در ترکیب کمیته حسابرسی و هییت مدیره سبب کاهش هزینه های نمایندگی شرکت ها و درنتیجه افزایش اثربخشی سازمان می شود.
    کلید واژگان: بی نظمی حسابداری, حضور زنان در کمیته حسابرسی, زنان در هیئت مدیره}
    Vahid Oskou *, Majid Moradi, Mohammad Norouzi, Sharzad Seraj
    Based on the theory of gender socialization, women and men show different values when exposed to different moral development. Gender diversity expresses the differences in the moral and personality characteristics of men and women, and people's actions are a reflection of their inner thoughts and feelings. Therefore, the presence of women in the composition of the audit committee and the board of directors makes the organization more effective and reduces the representation costs of companies, and this also reduces financial irregularities in companies through the opportunistic behavior of managers. The development of the capital market and the rules established by the Tehran Stock Exchange Organization in line with the regulatory environment in accepted companies have increased the level of management in companies. However, due to information asymmetry between shareholders and managers, accounting irregularities also exist. However, according to the fuzzy management theory, when the firm's performance is poor, managers tend to provide information in a vague and complex manner because the market may react to the information disclosed in a complex manner with a delay. The purpose of this research is the effect of the presence of women in the board of directors and the audit committee on accounting irregularities. In terms of purpose, the current research is an applied research, and in terms of the method of data collection, it is a post-event semi-experimental research in the field of accounting proof research, that is, it is based on the analysis of past information. In terms of data analysis method, it is correlation research. The current research is an applied research in terms of its purpose, and in terms of the method of data collection, it is a post-event semi-experimental research in the field of accounting proof research, that is, it is based on the analysis of past information. In terms of the data analysis method, it is correlational research, because the current research seeks to find the relationship between research variables in a statistical community. The research data were collected from the compact discs of the statistical and image archive of the Tehran Stock Exchange Organization, the Tehran Stock Exchange website, Rahvard Navin software. Finally, according to the volume of samples, the 13th version of Eviews software and Stata were used for data analysis. Based on the theory of gender socialization, men and women show different values when exposed to different moral development. Gender diversity expresses the differences in the moral and personality characteristics of men and women, and people's actions are a reflection of their inner thoughts and feelings. Therefore, the presence of women in the composition of the audit committee and the board of directors increases the effectiveness of the organization and reduces the costs of representing companies. The findings of the research indicate that the presence of women in the audit committee reduces financial irregularities in companies. Also, the findings indicate that the presence of women in the board of directors can have a negative and significant impact on financial irregularities through monitoring the opportunistic behavior of managers.
    Keywords: Women audit committee, accounting irregularities, women board}
  • محمد نوروزی، شکوفه قهری صارمی، نیلوفر فتوره چی

    لجن های نفتی عموما از ته مانده های نفتی، پساب ها و ضایعات مراحل مختلف جداسازی در صنعت نفت بوجود می آیند و با توجه به منشا تولید و شرایط ذخیره سازی آن دارای ترکیبات متنوع و پیچیده ای هستند. این لجن ها علاوه بر کاهش ظرفیت و ایجاد خوردگی در مخازن ذخیره، خطرات زیست محیطی ناشی از آلودگی آب و خاک را نیز به دنبال خواهد داشت. در این پروژه با استفاده از روش های فیزیکی، ترکیبات هیدروکربنی موجود در لجن از سایر ترکیبات شامل آب و مواد معدنی جامد جدا می شود. سپس با افزودن درصدهای مختلف از لجن جداسازی شده و قیر طبیعی به قیر 60/70، قیرهایی با کیفیت متفاوتی فرموله شدند. خواص فیزیکی و شیمیایی قیر حاصل مورد ارزیابی آزمایشگاهی قرار گرفت و نتایج نشان دهنده افزایش کیفیت دلخواه قیر تولیدی می باشد. در این بررسی از روش پاسخ سطح (RSM) جهت بهینه سازی فرمولاسیون تولید قیر استفاده شد.

    کلید واژگان: لجن نفتی, قیر طبیعی, قیر 60, 70, روش پاسخ سطح, ارزیابی رابطه}
    mohammad noroozi, shokoufeh ghahri saremi, Niloofar Fatourehchi

    Oily sludges are generally formed from oil residues, effluents and wastes of different stages of separation in the petroleum industry and have various and complex compositions depending on the source of production and storage conditions. In addition to reducing capacity and causing corrosion in storage tanks, these sludges will also cause environmental risks due to water and soil pollution. In this study, using physical methods, the hydrocarbon compounds in the sludge are separated from other compounds including water and solid minerals. Then by adding different percentages of separated sludge and natural bitumen to 60/70 bitumen, were formulated bitumens with different quality. The physical and chemical properties of the resulting bitumen were evaluated in the laboratory and the results show an increase in the desired quality of produced bitumen. In this paper, the surface response method (RSM) was used to optimize the bitumen production formulation.

    Keywords: Oily Sludge, Gilsonite, bitumen 60, 70, Surface Response Method, Model evaluation}
  • محمد نوروزی، اسماعیل محمدیان بیشه، حسین افشین*، بیژن فرهانیه، رقیه جهدی

    آتش سوزی های جنگلی جزء جدایی ناپذیر طبیعت است، اما عدم کنترل آن ها ممکن است باعث ایجاد خسارات اقتصادی و محیط زیستی شدیدی شود که باید اقداماتی را برای مقابله با گسترش آتش سوزی انجام داد. به دلیل طبیعت سخت و پیچیده آتش سوزی، پژوهش هایی که آتش سوزی های واقعی را در مقیاس محیطی بررسی می‏ کنند، تقریبا غیر عملی است. به عنوان یک حالت جایگزین، پژوهشگران می توانند از مدل های شبیه سازی کامپیوتری براساس مطالعات میدانی، برای درک بهتر رفتار و آثار گسترش آتش سوزی در محیط مورد مطالعه استفاده کنند. در پژوهش حاضر به شبیه سازی عددی گسترش آتش سوزی با تاثیر پارامتر های آب و هوایی نظیر رطوبت موجود در هوا در شبیه ساز فارسایت براساس مدل روترمل پرداخته شده است. نتایج شبیه سازی نشان داد که بیشترین ضریب سورنسن و ضریب کاپا برای تغییرات رطوبت موجود در هوا برابر با 0/80 و 0/77 می باشد. مقادیر متوسط نرخ گسترش آتش، طول شعله و شدت خط آتش برای سناریو شبیه سازی با بالاترین ضریب سورنسن و ضریب کاپا به ترتیب برابر m/min 0/58، m 0/54 و kW/m 74/54 خواهد بود. در یک ارزیابی کلی با توجه به داده های شبیه سازی شده می توان نتیجه گرفت که افزایش رطوبت هوا یکی از راهکار های طبیعی کاهش احتمال گسترش آتش سوزی به شمار می رود. همچنین، روش مطالعات عددی و شبیه سازی رفتار و گسترش آتش سوزی، به دلیل هزینه های پایین و محدودیت های کمتر جایگزین مناسبی برای مطالعات تجربی در این زمینه می باشد.

    کلید واژگان: آتش سوزی, پویایی, رطوبت, شبیه سازی, محیط زیست}
    Mohammad Norouzi, Esmaeil Mohammadian Bishe, Hossein Afshin *, Bijan Farhanieh, Roghayeh Jahdi

    Forest fires are a natural part of the ecosystem, but their uncontrolled spread can result in severe economic and environmental damage. Therefore, it is vital to take measures to prevent and manage their spread. However, given the intricate and complex nature of fires, studying real fires in their environmental context can be challenging, if not impractical. As an alternative, researchers can use computer simulation models based on field studies to better understand fire behavior and its effects on the environment. The FARSITE simulator, based on the Rothermel model, was used to conduct numerical simulations of fire spread with respect to fuel, topography, and weather conditions such as humidity. Simulation results showed that the Sorensen and kappa coefficients were at their highest at 0.80 and 0.77, respectively, in air humidity scenarios; with average values of fire spread rate, flame length, and fireline intensity being 0.58 m/min, 0.54 m, and 74.54 kW/m, respectively. Based on these results, it can be concluded that increasing air humidity is a natural way to prevent fire spread. Furthermore, numerical studies and simulations of fire behavior and spread are appropriate alternatives to experimental studies in this field due to their lower costs and fewer limitations.

    Keywords: forest fires, fire dynamics, Humidity, Numerical simulation, FARSITE}
  • دانیال صالحی جوزانی، حسین کریمی آشتیانی*، محمد نوروزی، علی حیدرنیا، سعید تقی زاده، فیروزه ناظری
    سامانه های بازرسی بار با هدف کشف کالاهای غیرقانونی مانند سلاح، مواد منفجره، مواد مخدر ، کالاهای قاچاق و حتی قاچاق انسان از طریق تصویربرداری از جسم مورد بازرسی مانند کانتینرهای باری، وسایل نقلیه، قطارها ، کامیون ها یا قایق ها عمل می کنند. این سامانه  ها از دهه گذشته رایج  بوده و استفاده از آنها به سرعت گسترش یافته است. در این مقاله به بررسی استاندارد های پرتویی لازم و نحوه ارزیابی تطابق سامانه های بازرسی تولید داخل با استاندارد وضع شده توسط مراجع ذیصلاح پرداخته می شود. میزان پرتوگیری افراد در اثر استفاده از سه سامانه بازرسی ساخت داخل در مقایسه با حدود دز برای این سامانه ها، مقایسه شده است. نتایج، برآورده سازی الزامات ایمنی بین المللی توسط سامانه های بازرسی ساخت داخل را نشان می دهد. همچنین میزان دز دریافتی توسط راننده در هربار پرتوگیری نسبت به سایر منابع مانند پرتوگیری طبیعی ناچیز است. بنابراین تعداد دفعات مجاز استفاده رانندگان از سامانه های بازرسی بار ساخت داخل، با توجه به حد پرتوگیری سالیانه مردم تعیین می شود.
    کلید واژگان: سامانه های بازرسی کامیونی, اشعه ایکس, پرتوگیری, دز, حفاظت پرتویی}
    D Jozani, H Karimi Ashtiani *, M Norouzi, A Heidarnia, S Taghizadeh, F Nazeri
    Cargo inspection systems aim to detect illegal goods such as weapons, explosives and narcotics, by imaging the object being inspected such as cargo containers, vehicles, trains, trucks or boats. These systems have been common for the last decade and their use has expanded rapidly. This work examines the necessary radiation standards and how to assess the compliance of inspection systems made in Iran with the standard set by the competent authorities. So, the dose ranges of three Cargo inspection systems made in Iran and one foreign system is compared with the authorized dose range, which results show the fulfillment of international requirements by Iran made inspection systems. It was found that the dose rate of the driver in each inspection operation is less than other sources such as natural exposure. Therefore, the authorized times for drivers to use these systems is determined by annual exposure limit of people.
    Keywords: Cargo inspection systems, X-rays, radiation, doses, Radiation protection}
  • شهرزاد سراج، محمد نوروزی

    بر اساس تیوری نمایندگی همواره این احتمال وجود دارد که مدیران شرکت لزوما به نفع سهامداران تصمیم نگیرند و به امید بدست آوردن خبرهای خوب در آینده، زمینه‌های ایجاد محیط گزارشگری غیر شفاف و به‌تبع آن احتمال سقوط قیمت سهام را فراهم آوردند. در مقابل مفاهیم حاکمیت شرکتی با تاکید بر سهامداران نهادی از آن‌ها به‌عنوان سازوکار کنترلی جهت مقابل با رویکرد فرصت‌طلبانه و انعقاد قراردادهای کارا، بر نقش سرمایه‌گذاران نهادی در مکانیسم راهبری شرکت و توانایی بالقوه‌ای آن‌ها در تاثیرگذاری بر رویه‌ها و سیاست‌های اتخاذشده از سوی مدیران تاکید می‌کنند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر خطر کاهش ناگهانی ارزش سهام با در نظر گرفتن نقش میانجی ساختار قدرت در شرکت در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1392 تا 1399 با استفاده از اطلاعات 79 شرکت منتخب به روش حذف سیستماتیک پرداخته است. برای آزمون فرضیه‌ها‌، دو معیار چولگی منفی بازده سهام و معیار نوسان‎ ‎بازده‎ ‎هفتگی ‎‎خاص به عنوان متغیر خطر سقوط قیمت سهام اندازه‌گیری شد. لذا برای هر فرضیه دو الگو به تفکیک این معیارها تدوین و به روش GMM برآورد شد. نتایج برآورد الگوها نشان داد که بازدهی سهام شرکت بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر ندارد. کیفیت حسابرسی بر خطر سقوط قیمت سهام ‌تاثیر مثبت دارد. ‌سودآوری بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر معکوس دارد. ‌ساختار قدرت بر رابطه بین بازدهی سهام شرکت با خطر سقوط قیمت سهام از نقش میانجی برخوردار نیست. ساختار قدرت بر رابطه بین کیفیت حسابرسی با خطر سقوط قیمت سهام از نقش میانجی برخوردار است. ساختار قدرت بر رابطه بین سودآوری با خطر سقوط قیمت سهام از نقش میانجی برخوردار نیست.

    کلید واژگان: بازده سهام, سقوط قیمت سهام, سهامدار عمده, ساختار قدرت, بورس اوراق بهادار}
  • محمدعلی راضی*، محسن امینی خوزانی، محمد نوروزی
    هدف این تحقیق بررسی نقش رفتار بشردوستانه و مدیریت سرمایه در گردش بر روابط بین فاکتورهای راهبری شرکتی و رشد فروش بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سالهای بین 1393 تا 1399 بوده است. در این تحقیق، فاکتورهای راهبری شرکتی متغیرهای مستقل و رشد فروش متغیر وابسته در نظر گرفته شد.تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقه بندی انواع تحقیقات بر اساس ماهیت و روش را مدنظر قرار گیرد، روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی قرار داشته واز نظر روش نیز در دسته تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، ازروش کتابخانه ای استفاده شد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 135 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد رفتار بشردوستانه و مدیریت سرمایه در گردش بر روابط بین فاکتورهای راهبری شرکتی شامل ساختار مالکیت؛ اندازه هییت مدیره و استقلال هییت مدیره با رشد فروش تاثیر گذار است؛ نتایج به دست آمده در این پژوهش با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری تحقیق و ادبیات مالی مطابقت دارد.
    کلید واژگان: رفتار بشر دوستانه, ساختار مالکیت, مدیریت سرمایه در گردش شرکت های دانش بنیان}
    Mohammadali Razi *, Mohsen Amini Khozani, Mohammad Norouzi
    The purpose of this research was to investigate the role of philanthropic behavior and working capital management on the relationship between corporate governance factors and sales growth. The spatial domain of this research was the companies accepted in Tehran Stock Exchange and the temporal domain was the years between 2013 and 2019. In this research, corporate governance factors were considered as independent variables and sales growth as a dependent variable. The current research is in the category of applied research, if the classification of research types based on nature and method is considered, the present research method is It is in the category of descriptive research, and in terms of method, it is also considered in the category of correlational research. In this research, the library method was used to collect data and information. In the data section, the research was done by collecting the data of the sample companies by referring to the financial statements, explanatory notes and the stock exchange monthly. Based on the method of systematic elimination, 135 companies were selected as a statistical sample. The results obtained in this research are consistent with the documents mentioned in the theoretical framework of research and financial literature.
    Keywords: philanthropic behavior, Ownership Structure, Working Capital Management}
  • عظیمه هاشمی مهر*، محمد نوروزی، سلمان فیضی، وحید کشی زاده

    با شیوع کرونا و ممانعت از جابه جایی، بخش عمده ای از سفرهای گردشگری متوقف شد و تاثیر بیماری کرونا، صنعت گردشگری را به سمت توقف کامل سوق داد. شیوع ویروس کرونا بیش از همه صنعت گردشگری و کسب وکارهای مرتبط با آن را تحت تاثیر قرار داده است. با وجود این، تاب آوری کسب وکارهای مرتبط با این صنعت می تواند به احیای هرچه زودتر این صنعت منجر شود. بر این اساس، بررسی تاب آوری کسب وکارهای صنعت گردشگری و عوامل موثر بر آن مانند نوآوری فناورانه درمقابل بحران کرونا موضوعی ضروری و مهم به نظر می رسد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاب آوری کسب وکارهای گردشگری شهری در زمان بحران کرونا انجام شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه افراد فعال در شرکت های نوآفرین (استارت آپ ها) حوزه گردشگری استان اردبیل در سال 1400، به تعداد 55 نفر است. به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده، براساس فرمول نمونه گیری مورگان حجم نمونه تحقیق 48 نفر تعیین شد که بعد از توزیع پرسشنامه 41 مورد قابلیت استفاده را داشتند. ابزار اندازه گیری پژوهش سه نوع پرسشنامه استاندارد است: تاب آوری شرکت های نوآفرین، هوشمندی فناورانه و نوآوری فناورانه، که روایی و پایایی آن ها بررسی شده است. پایایی پرسشنامه تاب آوری شرکت های نوآفرین برابر با 874/0، پایایی پرسشنامه هوشمندی فناورانه 931/0 و پایایی پرسشنامه نوآوری فناورانه 864/0 است. برپایه یافته های تحقیق، هوشمندی فناورانه تاثیر مثبت و معناداری بر نوآوری فناورانه و تاب آوری شرکت های نوآفرین گردشگری دارد. همچنین تجزیه و تحلیل های آماری حاکی از آن است که نوآوری فناورانه تاثیر معناداری بر تاب آوری شرکت های نوآفرین گردشگری دارد.

    کلید واژگان: تاب آوری, هوشمندی فناورانه, نوآوری فناورانه, گردشگری شهری, بحران کرونا}
    Azimeh Hashemimehr *, Mohammad Norouzi, Salman Feizi, Vahid Keshizadeh

    With Covid19 and the ban on movement, most of the tourist trips were stopped and the led the tourism industry to a decrease. the Corona virus has affected the tourism industry and related businesses. However, the resilience of businesses related to this industry can lead to the revival of this industry as soon as possible. Accordingly, examining the resilience of businesses in the tourism industry and the factors affecting it, such as technological innovation, seems to be a necessary and important issue. Therefore, the present study was conducted to investigate the resilience of urban tourism during the Corona crisis. The research method is descriptive. The statistical population of this study was all active people in startups in the field of tourism in Ardabil province in 1400. According to Morgan sampling formula, 48 people were determined by simple random sampling method, of which 41 could be used after distributing the questionnaire. The research measurement tool is three standard questionnaires of startup resilience,technological intelligence and technological innovation, the validity and reliability of which were examined. Accordingly, the reliability of the Startups Resilience Questionnaire was equal to 0.874, the reliability of the Technological Intelligence Questionnaire was 0.931 and the reliability of the Technological Innovation Questionnaire was 0.864. Findings showed that technological intelligence has a positive and significant effect on technological innovation and resilience of tourism startups. Statistical analysis also showed that technological innovation has had a significant effect on the resilience of tourism startups.

    Keywords: Resilience, Technological Intelligence, Technological Innovation, urban tourism, Corona Crisis}
  • محمد نوروزی، داریوش فروغی*، فرزاد کریمی
    تحلیل روند و پیش بینی فرآیند بازارهای مالی و سرمایه از جمله موضوعات مهم در حوزه مالی است که می تواند بر تصمیم های سرمایه گذاران اثرگذار باشد. این پژوهش مبتنی بر توسعه مدل پیش بینی قیمت سهام، به سنجش تاثیر سوگیری رفتار سرمایه گذاران و اتکاء بر آن در فرآیند تصمیم گیری های مالی، با استفاده از داده ها و اطلاعات مالی 122 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابوس ایران طی سال های 1390 الی 1398 پرداخته است. نتایج نشان دهنده اثرگذاری نظریه اتکاء و تعدیل بر پایه تفکیک اجزای بازده سهام و اندازه گیری ضریب بی خردی و واکنش های احساسی تصمیم سرمایه گذاران در قیمت سهام و پیش بینی شاخص های مالی مورد نظر است. بنابراین انتظار می رود، با توجه به آن که مبتنی بر نظریه مزبور، تورش ها و سوگیری های رفتاری در بازارهای مالی، همزمان آثار قابل ملاحظه ای بر سرمایه گذاران و تصمیم های آنان ایجاد می کند، توضیح مناسبی را برای روند تغییرات بازارهای مالی ارایه دهد که می تواند ایجاد کننده فرصت کسب سود و مدیریت سرمایه گذاری باشد به نحوی که بتوان در مدل سازی، تجزیه و تحلیل و استراتژی های سرمایه گذاری از آن استفاده کرد.
    کلید واژگان: اتکاء و تعدیل, مالی رفتاری, مدل قیمت گذاری سهام, واکنش احساسی سرمایه گذاران}
    Mohammad Noroozi, Daruosh Foroughi *, Farzad Karimi
    The Financial market analysis is an important issue that influences investors' decisions. This paper developed the stock pricing model by comparing the predicted stock price based on the anchoring and adjustment theory and the real stock price through collecting and analyzing the initial information and data of 122 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2011 to 2019. The results of this study show the effectiveness of the anchoring and adjustment theory based on the separation of stock return components and measuring the irrationality coefficient and emotional reactions of investors' decisions in stock prices. Accordingly, the limitations of investors 'ability to process information seem to affect the level of use of reasoning and rationality in decision-making and the effect of bounded rationality through the irrationality and limited attention on stock pricing. Therefore, it is expected that knowledge about the process of bounded rationality based on the rational bounded of investors and the behavioral biases resulting from the irrational part of their thinking, will provide a good explanation for the process of changes in financial markets. This can provide both profit opportunities and costs in investment management so that it can be used in modeling, analysis and investmentstrategies.
    Keywords: Anchoring, Adjustment, Behavioral Finance, Stock Pricing Model, Investors Sentiment}
  • محمد نوروزی*، مهدیه اسفندیارپور، رحیم شهسوارپور
    در اقتصاد هر کشور، نقش بانک ها متناسب با ساختار اقتصادی آن نظام تعیین می شود و چون اقتصاد ایران پول محور و به اصطلاحی بانک مدار است، اهمیت بانک ها در اقتصاد ایران بسیار متفاوت است. بانک ها باید برای پاسخ گویی به ماموریت شرکتی، از یک سو و مسیولیت اجتماعی و از سوی دیگر با تغییر ترکیب دارایی های خود، این نقش را موثرتر کنند. امروزه یکی از مشکلات اساسی بانک ها، میزان مطالبات غیرجاری آنهاست. نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی در نظام بانکی، معیاری است که از آن برای سنجش سلامت بانک استفاده می‎شود. مطالبات غیرجاری بانک ها، می‎تواند منشا بسیاری از بحران های مالی و پولی در دنیا باشد و برای بانک ها، بخش های مختلف اقتصادی و در ابعاد وسیع تر، برای مردم هر کشوری آثار سوء بسیاری ایجاد کند. بی تردید در سال های اخیر، مسیله مطالبات غیرجاری، موضوعی است که برای نظام بانکی، به مسیله‎ ای حاد تبدیل شده و بروز این بحران در نظام مالی، می‎تواند برای خروج پس‎انداز سپرده‎گذاران از بانک ها و در نتیجه، ورشکستگی آنها موثر واقع شود. از این رو، دست‎اندرکاران نظام بانکی، به ‎دنبال حل این معضل هستند. در این راستا، نخستین گام برای رفع چنین مشکلی، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر افزایش مطالبات غیرجاری و رتبه‎بندی این عوامل است. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر افزایش مطالبات غیرجاری بانک‎های دولتی، بانک‎ های مشمول اصل 44 و بانک‎های خصوصی در ایران به طور تجربی است.
    کلید واژگان: مطالبات غیرجاری, رتبه‎بندی گرت, بانک های دولتی, بانک های مشمول اصل 44, بانک های خصوصی}
    Mohammad Norozi *, Mahdiyeh Esfandiarpoor, Rahim Shasavar Poor
    The role of banks in the economy of any country is determined by the economic structure of that system. Since the type of economy in Iran is a money-oriented and so-called bank-oriented market, the importance of banks in the economy of Iran is very different. To achieve the corporate mission on the one hand and social responsibility, on the other hand, banks must fulfill this role by changing the composition of their assets. Today, one of the main problems of banks is the amount of their non-current receivables. The ratio of non-current receivables to lending facilities in the banking system is a criterion that is used to measure the health of the bank. Non-current receivables of banks can be the source of many financial and monetary crises in the world and can have many adverse effects on banks, various economic sectors, and on a larger scale, on the people of any country. Undoubtedly, in recent years, the issue of non-current receivables has become an acute issue for the banking system, and the emergence of this crisis in the financial system can lead to the outflow of depositors' savings from banks and, consequently, their bankruptcy. Therefore, those involved in the banking system are seeking to solve this problem. In this regard, the first step to solving such a problem is to identify the factors affecting the increase of non-current receivables and rank these factors. Therefore, the purpose of this study is to identify and rank the factors affecting the increase in non-current receivables of public, private and Banks subject to principle 44 in Iran empirically.
    Keywords: Non-current receivables, Garrett rating, Public Banks, Private Banks, Banks subject to principle 44}
  • محمد نوروزی*، عباس قدرتی زوارم، مرضیه روزخوش، سهیلا تیمورپور
    در شرایط واقعی بودن صورت های مالی ارایه شده، سود مبتنی بر سیستم حسابداری تعهدی می بایست بتواند اطلاعات باارزشی را در خصوص وضعیت کنونی و چشم انداز آتی شرکت به بازار منعکس کند. در این حالت سود ممکن است منعکس کننده منافع شخصی مدیران بوده و سبب خطای پیش بینی تحلیلگران شده و موجب بروز ارزش گذاری نادرست سود از سوی بازار شود. حال این تحقیق بر آن بود تا به بررسی این موضوع بپردازد که آیا مدیریت سود بیش ازحد آستانه سبب گمراهی بازار خواهد شد یا خیر؟ با اعمال محدودیت های مطرح شده، 167 شرکت پذیرفته شده در دوره زمانی 10 ساله بین سال های 1390 الی 1399 در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شده است. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می‎دهد که در سطح اطمینان 99% رابطه مستقیم معنی داری بین خطای پیش بینی سود و مدیریت سود وجود دارد. تایید این فرضیه به معنای آن است که با دستکاری سود از طریق اقلام تعهدی، اختلاف معنی داری بین سود هر سهم واقعی با سود هر سهم پیش بینی شده به وجود می آید. نتایج آزمون فرضیه دوم بیانگر رابطه معنادار مثبت میان خطای پیش بینی سود و بازده غیرعادی سهام جدیدالورود به بورس است که درنهایت بیانگر محتوای اطلاعاتی متغیر سود دارد. به عبارت دیگر اعلام سود پیش بینی شده باعث انحراف در میانگین نرخ بازده غیرعادی سهام می شود. به طورکلی نتیجه این تحقیق نشان می دهد درصورتی که مدیران در محاسبات خود برای پیش بینی سود سال آتی دچار اشتباه شوند و یا پیش بینی های خود را تغییر دهند متناسب با افزایش درصد خطاهای پیش بینی سود و نیز افزایش دفعات تجدیدنظر در پیش بینی توسط مدیران، سرمایه گذاران نرخ بازده بیشتری را برای سرمایه خود مطالبه می کنند. شرکت هایی که به سود پیش بینی شده موردنظر خود نمی رسند یا به طور مدام پیش بینی های خود را تغییر می دهند از ثبات خاصی برخوردار نیستند، بنابراین ممکن است انتظارات سرمایه گذاران را برآورده نکنند.
    کلید واژگان: مدیریت سود, بازده غیرعادی سهام, خطای پیش بینی سود, سود واقعی, سود پیش بینی شده}
    Mohammad Norouzi *, Abbas Ghodrati Zoeram, Marzieh Roozkhosh, Soheyla Teymoorpour
    Given the authenticity of the financial statements presented, accruals based on accrual accounting should be able to reflect valuable information about the company's current position and future market prospects. In this case, profits may reflect the personal interests of managers and cause analysts to err in their forecasts and lead to incorrect valuation of profits by the market. Now this research was to examine whether the management of excessive threshold profits will mislead the market or not? By applying the proposed restrictions, 167 companies listed in the 10-year period between 2011 and 2022 in the Tehran Stock Exchange have been selected as a sample of this study. The result of testing the first hypothesis shows that at the 99% confidence level there is a significant direct relationship between earnings forecast error and earnings management. Confirmation of this hypothesis means that by manipulating earnings through accruals, there is a significant difference between earnings per real share and earnings per forecast. The results of testing the second hypothesis indicate a significant positive relationship between earnings forecast error and abnormal returns of new shares listed on the stock exchange, which ultimately indicates the content of variable earnings information. In other words, the announcement of a projected profit causes a deviation in the average abnormal rate of return on stocks. In general, the results of this study show that if managers make mistakes in their calculations for forecasting next year's profit or change their forecasts, investors will have a higher rate of return on capital in proportion to the increase in the percentage of profit forecast errors and the number of times the managers revise their forecast. They demand it themselves. Companies that do not achieve the expected profit or constantly change their forecasts do not have much stability, so they may not meet the expectations of investors.
    Keywords: Earnings Management, Abnormal stock returns, Earnings Forecast Error, actual earnings, expected earnings}
  • محمد نوروزی*، عباس قدرتی زوارم، عظیمه نجاری، سهیلا تیمورپور
    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر جریان نقدی عملیاتی بر بازده سهام و پایداری سود با استفاده از یک نمونه متشکل از 167 شرکت طی سال های 1394 تا 1399 است. این پژوهش از نوع تحقیقات شبه تجربی و در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری است و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع استقرایی و پس رویدادی و روش آماری آن الگوی رگرسیون خطی چندگانه است؛ و نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت اقلام تعهدی بر رابطه بین سود و جریان نقدی عملیاتی با بازده غیرعادی سهام تاثیر معنی داری دارد.
    کلید واژگان: جریان نقدی عملیاتی, بازده سهام, پایداری سود}
    Mohammad Norouzi *, Abbas Ghodrati Zoeram, Azimeh Najari, Soheyla Teymoorpour
    The purpose of this study is to investigate the impact of operating cash flow on stock returns and earnings stability using a sample of 167 companies from2015 to 2021. This research is a quasi-experimental research in the field of positive accounting research and in terms of purpose, it is an applied research. The method of the present study is inductive and post-event and its statistical method is multiple linear regression model; The results show that the quality of accruals has a significant effect on the relationship between operating profit and cash flow with abnormal stock returns.
    Keywords: Operating Cash Flow, Stock Returns, earnings stability}
  • عباس قدرتی زوارم*، محمد نوروزی، علیرضا مالدار، زهرا ماهری سردشت
    در این تحقیق سعی داریم تاثیر بیش اعتمادی مدیران بر روش های تامین مالی شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران بپردازیم. جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1390 الی 1399 می باشد . برای این منظور ابتدا شرکت هایی که یکی از اهداف افزایش سرمایه شان مشخص نموده و سپس یکسری فاکتورهایی که در هر شرکت بررسی نماییم. این فاکتورها می تواند موارد زیر باشد: اهرم مالی ، افزایش سرمایه ، بیش اطمینانی ، مالکیت نهادی . ابتدا مراجعه به سایت سازمان بورس اوراق بهادار و در آنجا با بررسی شرکت هایی که یکی از اهداف افزایش سرمایه شان، اصلاح ساختار مالی بوده، شرکت هایی را واجد شرایط بودند انتخاب گردید. و بعد در میان شرکت های انتخاب شده، شرکت هایی که دارای شرایط تعدیلی جامعه آماری بود بررسی شد، درنهایت 167 شرکت برگزیده گردید. بعد از انتخاب شرکت ها، برای محاسبه متغیرها، اطلاعات را از سه صورت مالی اصلی: ترازنامه، صورت سود وزیان و صورت جریان وجوه نقد شرکت استخراج گردید. با توجه به آزمون فرضیه ها مشخص گردید اهرم مالی و افزایش سرمایه بعد از اصلاح ساختار سرمایه (بافت مالی) تفاوت معناداری دارد و در بقیه متغیر ها چنین رابطه معناداری مشاهده نگردید.
    کلید واژگان: بیش اعتمادی مدیران, مالکیت نهادی, اهرم مالی, تامین مالی}
    Abbas Ghodrati Zoeram *, Mohammad Norouzi, Alireza Maldar, Zahra Maheri Sardasht
    In this study, we try to address the effect of managers' mistrust on the financing methods of companies listed on the Tehran Stock Exchange. The statistical population of all companies listed on the Tehran Stock Exchange is between 2011 and 2021. For this purpose, first we identify the companies that have one of the goals of increasing their capital and then a series of factors that we examine in each company. These factors can be: leverage, capital increase, overconfidence, institutional ownership. First, referring to the site of the Stock Exchange Organization, and there, by examining the companies whose purpose of increasing their capital was to reform the financial structure, selected companies were selected. Then, among the selected companies, the companies that had the conditions of adjustment of the statistical community were examined, and finally 167 companies were selected. After selecting the companies, to calculate the variables, information was extracted from three main financial statements: balance sheet, profit and loss statement and cash flow statement of the company. According to the hypothesis test, it was found that financial leverage and capital increase after reforming the capital structure (financial context) is significantly different and such a significant relationship was not observed in other variables.
    Keywords: managerial overconfidence, institutional ownership, Financial Leverage, Financing}
  • هاجر حق شناس، حکیمه اکبری، محمد نوروزی، اکبر مهرعلی زاده، غلامعلی حقیقت*
    مقدمه و هدف

    لیشمانیوز جلدی یکی از بیماری های انگلی مشترک بین انسان و حیوان است که عامل آن تک یاخته ای از جنس لیشمانیا است. این بیماری در بسیاری از نقاط دنیا به ویژه ایران شیوع دارد. هدف این مطالعه بررسی روند لیشمانیای جلدی در شهرستان گراش طی سال های 1386 تا 1398 است.

    روش کار

    این پژوهش یک مطالعه ثانویه است که اطلاعات ثبت شده بیماران شامل سن، جنس، محل ضایعه، تعداد ضایعات، مخزن و نوع بیماری، نوع ساختمان و محل سکونت جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها:

     از تعداد 562 نفر بیمار بررسی شده، 276 نفر مرد و 286 نفر زن بودند. لیشمانیای جلدی در 48/6درصد از کل مبتلایان از طریق بالینی و در 51/4 درصد به روش آزمایشگاهی تشخیص داده شده بود. بیشترین و کمترین میزان ابتلا به ترتیب در گروه سنی زیر 10 سال و بالای 61 سال بود. بیشترین فراوانی تعداد ضایعات در مبتلایان لیشمانیوز نوع شهری و بیشترین نواحی درگیر شامل دست و صورت (30/56 درصد) بود. 66 درصد از بیماران به نوع شهری و 34 درصد به نوع روستایی مبتلا شده بودند. 61/21 درصد از بیماران در منازل نوساز و بقیه در ساختمان های قدیمی، 33 درصد ساکن شهر و 67 درصد در روستاهای شهرستان ساکن بودند.

    نتیجه گیری:

     با توجه به شیوع زیاد لیشمانیای جلدی در شهرستان گراش و افزایش آن در سال 1396، به برنامه ریزی منسجم و اقدامات بهداشتی موثر توسط مسیولان واحدهای مختلف و مشارکت عمومی برای جلوگیری از انتشار بیماری نیاز است.

    کلید واژگان: روند اپیدمیولوژیک, شهرستان گراش, لیشمانیوز جلدی, ایران}
    Hajar Haghshenas, Hakimeh Akbari, Mohammad Nowrouzi, Akbar Mehralizadeh, GholamAli Haghighat*
    Introduction and purpose

    Cutaneous leishmaniasis (CL) is one of the Zoonotic parasitic diseases caused by protozoa of the genus leishmania. This disease is prevalent in many parts of the world, particularly in Iran. The present study aimed to assess the trend of CL in Gerash, Iran, during 2007-2020.

    Methods

    This study was conducted based on a secondary design. The following data were collected: patient’s age, gender, number and location of sores, disease type and reservoir, place of residence, and type of Construction. The obtained data were analyzed in SPSS software (version 24).

    Results

    Out of 562 patients, 276 cases were male, and 286 subjects were female. Cutaneous Leishmaniasis was diagnosed clinically and based on laboratory tests in 48.6% and 51.4% of the cases, respectively. The highest and lowest prevalence rates were detected in the age groups of below 10, and over 61 years, respectively. The highest frequency of lesions was in patients with urban leishmaniasis and the most affected areas were hand and face (30.56%).  Moreover, 66% and 34% of patients were infected with urban and rural types of disease, respectively. Furthermore, 61.21% of patients were living in newly-built houses, and the rest were residing in old buildings. In addition, 33% and 67% of them resided in rural and urban areas, respectively.

    Conclusion

    Due to the high prevalence of CL in Gerash and its increase in 2017, there is a need for coherent planning and effective health measures by the officials of different organizations and public participation to prevent the spread of this disease

    Keywords: Cutaneous leishmaniasis, Epidemiology trend, Gerash, Iran}
  • عباس قدرتی زوارم*، محمد نوروزی، مرضیه روزخوش، عظیمه نجاری
    پژوهش های اخیر در ارتباط با این است که هزینه ها رفتار نامتقارن دارند؛ یعنی میزان کاهش هزینه ها به هنگام کاهش فروش، کمتر از میزان افزایش هزینه ها به هنگام همان میزان افزایش فروش است. این رفتار نامتقارن هزینه ها به چسبندگی هزینه معروف شده است. ازاین رو؛ پژوهش حاضر به بررسی اثر هموارسازی سود و ساختار مالکیت بر چسبندگی هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش ابتدا اثر سهامداران نهادی به عنوان ساختار مالکیت را بر چسبندگی هزینه و سپس اثر متقابل هموارسازی سود و راهبری شرکتی را با چسبندگی هزینه موردبررسی قرار خواهیم داد. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شکل داده است و شامل 85 شرکت فعال در صنایع مختلف طی سال های 1388 تا 1399 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که ساختار مالکیت باعث کاهش چسبندگی هزینه می گردد؛ گرچه به عنوان یک عاملی قوی برای کاهش هموارسازی سود نیست. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین هموارسازی سود و چسبندگی هزینه رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: هموارسازی سود, هزینه های های عمومی, اداری و فروش, ساختار مالکیت}
    Abbas Ghodrati Zoeram *, Mohammad Norouzi, Marzieh Roozkhosh, Azimeh Najari
    Recent research has shown that costs behave asymmetrically; That is, the rate of decrease in costs when sales decrease is less than the rate of increase in costs when sales increase. This asymmetric cost behavior is known as cost stickiness. therefore; The present study investigates the effect of profit smoothing and ownership structure on cost stickiness in companies listed on the Tehran Stock Exchange. In this study, we will first examine the effect of institutional shareholders as ownership structure on cost stickiness and then the interaction effect of profit smoothing and corporate governance with cost stickiness. The statistical population of this research is formed by companies listed on the Tehran Stock Exchange and includes 85 companies active in various industries during the years 2009 to 2021. Multiple regression method has been used to test the research hypotheses. Findings indicate that ownership structure reduces cost stickiness; However, it is not a strong factor in reducing profit smoothing. The results also indicate that there is a significant positive relationship between profit smoothing and cost stickiness.
    Keywords: profit smoothing, general, administrative, sales costs, Ownership structure}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • محمد نوروزی
    نوروزی، محمد
    دانش آموخته دکتری حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
  • محمد نوروزی
    نوروزی، محمد
  • دکتر محمد نوروزی
    نوروزی، محمد
    استادیار رشته مدیریت، دانشگاه امام صادق
  • دکتر محمد نوروزی
    نوروزی، محمد
    مالی
  • محمد نوروزی
    نوروزی، محمد
    دانش آموخته ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی، دانشگاه تربیت مدرس
  • مهندس محمد نوروزی
    نوروزی، محمد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال