به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مسعود حیدری زاده

  • مسعود حیدری زاده*، فاطمه علیجانی، مراحم آشنگرف، سجاد آتشی
    مقدمه

    شناسایی و معرفی ترکیبات جدید طبیعی ضد میکروبی در برابر عوامل بیماریزای انسانی و گیاهی مورد توجه پژوهشگران می باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه ترکیبات شیمیایی، اثرات ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی چای سیاه و چای سبز انجام گرفت.

    روش ها

    عصاره آبی و متانولی برگ چای سیاه و چای سبز تهیه و ترکیبات عصاره های متانولی با GC- Mass شناسایی، اثرات ضد باکتری با روش انتشار دیسک و حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و ویژگی آنتی اکسیدانی به روش DPPH اندازه گیری گردید.

    نتایج و بحث: 

    کافئین ترکیب اصلی تشکیل دهنده عصاره چای سبز و چای سیاه است که مقدار آن به ترتیب در این دو عصاره 97/82، و 25/86 درصد می باشد. حداقل غلظت مهارکنندگی عصاره چای سبز در برابر اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس، سودوموناس سیرینگه بطور معنی دار سه برابر بیشتر از مهارکنندگی عصاره چای سیاه می باشد. مهار-کنندگی عصاره چای سبز در برابر زانتوموناس کمپستریس مهار کنندگی عصاره چای سیاه در برابر سودوموناس سیرینگه بطور معنی دار بیشتر از سه باکتری دیگر است. بسیاری از اثرات درمانی و پیشگیری مرتبط با مصرف چای سبز و چای سیاه را می توان مرتبط با ظرفیت نسبتا بالای مهار رادیکالهای آزاد در نظر گرفت. ظرفیت مهار رادیکالهای آزاد و آنتی اکسیدانی چای سبز بطور معنی دار یک و نیم برابر چای سیاه می باشد. توانایی مهار کنندگی هر دو عصاره در برابر پاتوژن های گیاهی بطور نسبی و معنی-دار بیشتر از پاتوژن های انسانی است. از فراورده های مختلف و شاید پسماند چای سیاه و چای سبز برای کنترل میکروارگانیزم های آسیب رسان می توان استفاده کرد.

    کلید واژگان: پاداکسایندگی, ضد باکتریایی, حداقل غلظت مهارکنندگی}
    Masoud Haidarizadeh *, Fatemeh Alijani, Morahem Ashengroph, Sajjadd Atashi
    Introduction

    Identifying and introducing new natural antimicrobial compounds against pathogenic agents is of concern to researchers. The present study was conducted with the aim of comparing the chemical compounds, antimicrobial and antioxidant effects of black and green tea.

    Methods

    Aqueous and methanolic extracts of black and green tea leaves were prepared and the compounds of the methanolic extracts were identified by GC-Mass, antibacterial effects were measured by the disk diffusion method, the minimum inhibitory concentration (MIC) the antioxidant property by the DPPH method.

    Results and discussion

    Caffeine is the main component of green and black tea extracts, and its amount is 82.97% and 86.25% in these extracts, respectively. The minimum inhibitory concentration of green tea extract against Escherichia coli, Staphylococcus aureus, and Pseudomonas syringae is significantly three times higher than that of black tea extract. The inhibitory capacity of green tea extract against Xanthomonas campestris and the inhibitory capacity of black tea extract against Pseudomonas syringae is significantly higher than the other bacteria. Many of the effects related to green and black tea can be considered related to the relatively high capacity of inhibiting free radicals. The results of this research showed that the free radical and antioxidant capacity of green tea is significantly one and a half times higher than black tea. The inhibitory ability of the extract against plant pathogens is relatively and significantly higher than human pathogens. Different products and perhaps the waste of black tea and green tea can be used to control harmful microorganisms.

    Keywords: antioxidant, antibacterial, Minimum Inhibitory Concentration}
  • مسعود حیدری زاده*، مهدیه همتی، مراحم آشنگرف
    مقدمه

    رزماری (Rosmarinus officinalis L.) گیاهی دارویی با ارزش است. این پژوهش با هدف مقایسه ترکیبات شیمیایی و اثرات ضد میکروبی عصاره متانولی و اسانس برگ گیاه رزماری در برابر پاتوژن های گیاهی و انسانی انجام گرفت.

    روش ها

    ترکیبات عصاره متانولی و اسانس برگ رزماری با GC- Mass شناسایی و اثرات ضد باکتری اسانس و عصاره با روش انتشار دیسک و همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) اسانس و عصاره ی رزماری اندازه گیری شد. برای ارزیابی آماری داده ها از آنالیز واریانس و آزمون دانکن استفاده شد.

    نتایج و بحث:

     نتایج نشان داد آلفا-پینن، وربنون، بورنیل استات، کامفور، کامفن، کاریوفیلن، ال- بورنیول، لیمونن، بتا میرسین، بتا پینن ترکیبات اصلی عصاره و آلفا-پینن، کامفور، بورنیل استات، اوکالیپتول، کامفن، کاریوفیلن، لیمونن، بتا-پینن، ترکیبات اصلی اسانس برگ رزماری هستند. عصاره رزماری بیشترین و کمترین اثر مهارکنندگی را به ترتیب در برابر اشرشیا کلی و زانتوموناس کامپستریس نشان داد. در مورد استافیلوکوکوس اوریوس، سودوموناس سیرینگه و زانتوموناس کامپستریس نتایج نشان دهنده توانایی مهار کنندگی تقریبا یکسان اسانس در برابر این سه سویه بوده و توانایی مهار کنندگی عصاره در برابر پاتوژن های انسانی بطور معنی دار بیشتر از پاتوژن های گیاهی است. می توان از عصاره و اسانس گیاه رزماری به عنوان راهکاری برای کنترل عوامل بیماری زای گیاهی و انسانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: پینن, کافور, ., ضد باکتریایی, مهارکنندگی}
    Masoud Haidarizadeh *, Mahdieh Hemati, Morahem Ashengroph
    Introduction

    Rosemary (Rosmarinus officinalis L.) is a valuable medicinal plant. This study aimed to compare the chemical composition and antimicrobial effects of rosemary metabolic extract and essential oil against plant and human pathogens.

    Methods

    The compounds of methanolic extract and rosemary leaf essential oil were identified by GC-Mass and the antibacterial effects of essential oil and extract were measured by disk diffusion method and the minimum inhibitory concentration (MIC) of rosemary essential oil and extract was measured. Analysis of variance and Duncan's test were used for statistical evaluation of data.

    Results and discussion

    Alpha-Pinene, Verbonone, Bornyl acetate, Camphor, Limonene, Caryophyllene, beta-pinene, beta-Myrcene, L-borneol, Camphene are the main constituents of extract and alpha-pinene, camphor, bornyl acetate and eucalyptol, Camphene, Caryophyllene, Limonene, beta-pinene were the main essential oil of rosemary leaf. Rosemary extract showed the highest and lowest inhibitory effect against Escherichia coli and Xanthomonas compestris. In the case of Staphylococcus aureus, Pseudomonas syringe, and Xanthomonas compestris, the results show that the essential oil has the same inhibitory ability against these three strains, and the ability of the extract to inhibit human pathogens is significantly higher than that of plant pathogens. Rosemary extract and essential oil can be used as a solution to eliminating plant and human diseases.

    Keywords: Antibacterial, Camphor, inhibiton, ., Pinene}
  • مسعود حیدری زاده*، عادل محمدی، شهناز زارعی
    کافیین(تری متیل گزانتین) آلکالوییدی مشتق از ترکیبات پورینی است. سنتز کافیین در گیاهان یک مکانیزم دفاعی در برابر آفتها و عوامل آسیب رسان است. در این پژوهش اثر کافیین بر نشت یونی و فعالیت آمیلازی بررسی و اثرات ضدباکتریایی، آنتی اکسیدانی و دگرآسیبی کافیین در گندم، جو و کنجد مقایسه گردید. طراحی آزمایش با روش فاکنوریل و در نظرگرفتن دو عامل گونه و غلظتهای کافیین انجام و معنی دار بودن تفاوت میانگینها با آزمون دانکن ارزیابی گردید. نتایج نشان داد کافیین 2/0 میلی مولار همه شاخصهای رشدهر سه گونه را کاملا متوقف می نماید. در غلظتهای پایین کافیین، حساسیت و مقاومت این سه گونه تفاوت معنی دار نشان میدهد. کاهش شاخصهای جوانه زنی نشان داد جو بیشتر از گندم به کافیین حساس میباشد. کافیین اثر ضد باکتریایی معنی داری نشان نداد. ویژگی آنتی اکسیدانی کافیین قابل توجه بود. کافیینmM20 هدایت الکتریکی محلول پیرامونی بذر و ریشه چه گندم و جو را افزایش داد. افزایش هدایت الکتریکی محیط پیرامونی بافت زنده میتواند نتیجه آسیب به تمامیت غشاها و نشت الکترولیتها باشد. کافیین فعالیت آمیلازی را به طور معنی دار مهار نمود. کافیین مهارکننده فعالیت آمیلازی بوده، اثرات دگرآسیبی نسبتا قوی، اثر ضدباکتریایی نسبتا ضعیف و ویژگی آنتی اکسیدانی قابل توجه دارد. مطالعات دگرآسیبی و ضدمیکروبی کافیین در زمینه کنترل علفهای هرز و آفات میتواند نتایج کاربردی داشته باشد. ویژگی آنتی اکسیدانی و ضدمیکروبی کافیین در درمان میتواند مورد استفاده قرار گیرد. با بررسی اثر کافیین بر نشت الکترولیتها و فعالیت آمیلازی، شناخت و درک مکانیسمهای سلولی اثرات کافیین بهبود خواهد یافت.
    کلید واژگان: جوانه زنی, دگرآسیبی, فعالیت آمیلازی, کافئین, هدایت الکتریکی}
    Masoud Haidarizadeh *, Adel Mohammadi, Shahnaz Zareie
    Caffeine is an alkaloid from the family of methyl xanthines. Caffeine synthesis is a protective mechanism of plants against harmful agents. In this study, antibacterial, antioxidant, and caffeine effects on ion leakage, amylase activity and allelopathic effects of caffeine in wheat, barley and sesame were evaluated. The experiment was designed using Factorial method in terms of two factors (wheat, barley, sesame) and caffeine concentrations (0. 025, 0.5, 0.1 and 0.2 mM). The significance of the differences was evaluated by Duncan test. In concentrations of less than 0.2 mM, the sensitivity of these three species to caffeine was significantly different. In Barley Compared to wheat, germination indices (Total germination, Speed of germination and Coefficient of the rate of germination) were more sensitive to caffeine. In this study, caffeine did not showed a significant antibacterial effect. The antioxidant properties of caffeine were also significant. Caffeine (20 mM) increased the electrical conductivity of the peripheral solution of the seeds and root of wheat and barley. The results showed that caffeine inhibits amylase activity, has relatively strong allelopathic effects, a relatively weak antibacterial effect and a significant antioxidant effect. Allopathic and anti-microbial studies of caffeine can be used control weeds and pests and the antioxidant and antimicrobial properties of caffeine can be used in the pharmaceutical industry. Caffeine Effects study on electrolyte leakage, electrical conductivity and amylase activity will improve understanding the cellular mechanisms of these effects.
    Keywords: Amylase activity, Allelopathy, Electrical conductivity, germination index, Caffeine}
  • مسعود حیدری زاده*، شهناز زارعی، مراحم آشنگرف، حسین معروفی
    امروزه توجه به ترکیبات طبیعی دارای خاصیت آنتی بیوتیکی و دگرآسیبی بیشتر شده است زیرا عموما اثرات جانبی کمتری دارند. مطالعاتی روی ترکیبات و اثرات زیستی گونه هایی از جنس فرولا صورت گرفته است از گونه فرولا اوپودا در ایران، گزارشی مشاهده نگردید. در این مطالعه ترکیبات شیمیایی برگ Ferula oopoda شناسایی و اندازه گیری شد. اثرات دگرآسیبی این گیاه بر شاخصهای جوانه زنی کل ،سرعت جوانه زنی ، ضریب نسبی جوانه زنی دانه رستهای گندم و چاودار بررسی گردید. ویژگی آنتی اکسیدانی و اثرات ضد میکروبی عصاره برگ و ریشه گونه فرولا اوپودا نیز اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد عصاره آبی برگ فرولا اوپودا جوانه زنی کل، سرعت جوانه زنی، ضریب نسبی جوانه زنی گندم و چاودار را به طور معنی دار کاهش می دهد. مهارکنندگی رادیکالهای آزاد و پتانسیل آنتی اکسیدانی عصاره برگ و ریشه فرولا اوپودا قابل مقایسه با ویتامین C است. درصد قطر نسبی ناحیه مهار رشد باکتری استافیلوکوکوس اوریوس و اشیرشیا کلی در اثر غلظت های مختلف عصاره برگ و ریشه فرولا اوپودا به طور معنی دار تایید کننده اثرات ضد باکتریایی آن است. آنالیز ترکیبات شیمیایی عصاره برگ فرولا اوپودا وجود ترکیبات فراری چون آلفا پینن، بتامیرسین و کاریوفیلین را نشان داد. بسیاری از اثرات بیولوژیک را میتوان به این ترکیبات ارتباط داد. بنابراین گیاه فرولا اوپودا می تواند منبع خوبی برای تهیه مواد انتی بیوتیک و علف کشهای طبیعی باشد. ترکیبات متعدد و متنوع موجود در اندامهای گیاه ظرفیت استفاده از آن برای تهیه داروهای جدید با منشا گیاهی را نشان می دهد.
    کلید واژگان: دگرآسیبی, ضد باکتریایی, آنتی اکسیدانی, شاخصهای جوانه زنی}
    Masoud Haidarizadeh *, Shahnaz Zareie, Morahem Ashengroph, Hosein Maroofi
    Consideration to Natural compounds that have antibiotic and allelopatic effects increased because generally have fewer side effects. Studies on secondary metabolites and biological effects of compounds of other species of the Ferula have been carried out but there was no report about the Ferula oopoda in Iran. In this study, the chemical compounds found in the leaves of Ferula oopoda were identified and measured. Allelopathic effects on total germination, Speed of germination, Coefficient of the rate of germination indices, of wheat and rye seeds were investigated. Antioxidant properties and antimicrobial effects of leaf and root extract of Ferula oopoda were also measured. the aqueous leaf extract of Ferula Opuda significantly reduces total germination, Speed of germination, Coefficient of the rate of germination in wheat and rye seeds. the radical inhibitory potency and the antioxidant potential of the extract of Leaf and Root of Ferula oopoda are comparable to vitamin C. the Relative inhibitory zone diameter of Staphylococcus aureus and Escherichia coli due to different concentrations of Leaf and Root of Ferula oopoda extract significantly confirms its antimicrobial effects. chemical composition of the Ferula oopoda leaf extract showed the presence of compounds such as alpha pinin betamircin and caryophylline. Many of the biological effects can be attributed to these compounds. Thus, Ferula oopoda can be a good source for production of natural antibiotics and herbicides the numerous and varied compounds in the organs of this plant also show the capacity to use it for the preparation of new herbal remedies.
    Keywords: allelopati, antimicrobial effects, antioxidant potential, germination indices}
  • مسعود حیدری زاده*، فریبا حسنوند
    پروتئینهای ذخیرهای در دانه گیاهان در زمینه های متنوعی مانند تغذیه ، شیمی پروتئین، داروسازی، بیوشیمی گیاهی و پزشکی مورد مطالعه قرار می‌گیرند. توانایی این ترکیبات برای ایجاد مشکلات تغذیه ای، اثرات سمی و دارویی هنگامی‌که مصرف می شوند باعث گردیده که در زمینه پراکندگی آنها در گیاهان مطالعات متعددی انجام شود. در این پژوهش پروتئینهای بذر گندم واریته زرین استخراج و خالص سازی پروتئین روش رسوب جزءبه‌جزء با آمونیوم سولفات، دیالیز و کروماتوگرافی تعویض یونی انجام گردید. بعد از خالصسازی با روش کروماتوگرافی سریع پروتئین با فاز مایع، ویژگیهای الکتروفوزی این پروتئین با روش الکتروفورز ژل سدیم دو دسیل سولفات پلی آکریل آمید بررسی شد. مهارکنندگی پروتئین مورد نظر در برابر فعالیت آلفاآمیلاز استاندارد (با منشا باکتریایی) و بزاق انسانی با استفاده از روش برنفلد مورد سنجش قرار گرفت. دیاگرام خالص سازی و جمع آوری پروتئین مورد نظر را نشان داد. الگوی الکتروفورزی این پروتئین با حرکت نسبی 59/0 و 60/0 تاییدی بر فرایند خالص‌سازی پروتئین میباشد. فعالیت آلفاآمیلاز استاندارد (با منشا باکتریایی) به میزان %97/89 و همچنین فعالیت هیدرولیتیک بزاق انسانی توسط این پروتئین به میزان%07/97 کاهش نشان داد. جداسازی، خالص سازی و مهارکنندگی آلفا آمیلازی پروتئین استخراج‌شده از بذر گندم زرین در این پژوهش تایید گردید. مهار آلفاآمیلاز باکتریایی توسط این پروتئین با استفاده از روش های نوین و ابزارهای بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک درکنترل طبیعی بیماریها و آفات گیاهی میتواند مورد توجه محققین کشاورزی قرارگیرد. این مهارکننده آلفاآمیلاز همچنین میتواند در درمان دیابت و نارساییهای گوارشی و اصلاح رژیمهای غذایی به منظورکاهش وزن کاربرد داشته باشد.
    کلید واژگان: گندم, مهارکننده های آنزیمی, آلفاآمیلاز}
    Masoud Haidarizadeh *, Fariba Hasanvand
    Storage proteins which found in seeds of many plants are studied in various fields such as human and animal nutrition, chemistry of protein, pharmacology, plant biochemistry and medicinal plants. The ability of these compounds to cause nutritional problems and toxic effects when used as foods has led to several studies on their dispersion in plants. In this research, seed proteins of wheat (Zarrin variety) have been extracted. The protein of interest was purified by ammonium sulfate precipitation method; dialysis and ion exchange chromatography. After purification by Fast protein liquid chromatography (FPLC), electrophoretic properties of this protein were investigated by Sodium dodecyl-polyacrylamide gel electrophoresis )SDS-PAGE( method. Inhibitory activity of this Protein against Bacterial alpha-amylase and human saliva were measured using the Bernfeld method. FPLC diagram illustrates the purification and collection of the desired protein. The electrophoretic pattern of this protein with relative mobility of 0.60 and 0.59 confirmed the purification process. Hydrolytic activity of bacterial and human saliva Alpha- amylase decreased by this protein 89.97% and 97.07% respectively. In general the isolation, purification and alpha-amylase inhibition property of this protein which extracted from wheat seed were confirmed in this study. Inhibition of bacterial alpha-amylase by this protein can be considered by agricultural researchers in biological control of parasites and pests. This alpha-amylase inhibitor can also be used to treat diabetes, digestive deficiencies and modify dietary regimens to reduce weight.
    Keywords: wheat, enzyme inhibitors, alpha-amylase}
  • مسعود حیدری زاده *، محمد قانعی الوار، واحد لطفی
    گونه های مختلفی از جنس سرو به عنوان گیاهان دارویی شناخته شده اند. مطالعه گیاهان به منظور شناسایی ترکیبات طبیعی دارای ارزش دارویی مورد توجه محققین میباشد. هدف از این پژوهش شناسایی ترکیبات شیمیایی فرار در عصاره برگ سرو، بررسی اثر ضد باکتری آن بر باکتری های اشریشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس و بررسی دگرآسیبی آن بر دانه رستهای گندم، جو و کنجد است. نتایج وجود 1 6 ترکیب فرار مختلف را در این عصاره نشان داد. دی اپی آلفا سدرین در مجموع با فراوانی 85/45 درصد و بعد از آن آلفا پینن با فراوانی 5 2 /1 2 درصد بیشترین ترکیبات فرار عصاره می باشند. نتایج آللوپاتی نشان داد در غلظت های (5 0 و 2 5 گرم بر لیتر) عصاره برگ سرو بذرهای هر سه گونه موفق به جوانه زنی شدند. در گونه های گندم و جو، با افزایش غلظت عصاره، میانگین طول و وزن ساقه چه و ریشه چه کاهش یافت. در مورد گونه کنجد با افزایش غلظت عصاره، تغییرات معناداری در طول و وزن ساقه چه و ریشه چه مشاهده نشد. نتایج نشان داد عصاره برگ سرو اثر ضد باکتریایی دارد. اثر مهاری آن بر باکتری استافیلوکوکوس اورئوس بیشتر بود. به طوری که درصد مهار برای استافیلوکوکوس اورئوس 9 6 درصد و برای اشریشیا کلی 2 7 درصد به دست آمد. از پتانسیل آللوپاتیک ترکیبات مختلف عصاره برگ سرو جهت تولید علف کشهای سازگار با محیط زیست استفاده کرد. خاصیت ضد باکتری عصاره برگ سرو قابل توجه است میتوان اثر مهاری آن را علیه دیگر باکتری های پاتوژن انسانی بررسی و از آن به عنوان منبع تهیه آنتی بیوتیک های طبیعی استفاده کرد.
    کلید واژگان: آللوپاتی, ترکیبات طبیعی, سرو نقره ای, ضد باکتری}
    Masoud Haidarizadeh *
    The study of various plants in order to identify natural compounds with medicinal value is of interest to researchers. The aim of this study is to identify the chemical volatile compounds of cedar leaf extract, and to measurement the antibacterial effect of Cedar leaf extracts on Escherichia coli and Staphylococcus aurous and its allopathic effect on seedlings of wheat, barley and sesame.The results showed the existence of 16 different volatile compounds in the extract. Di epi alpha cedrene overall (45.85%) and alpha pinene (12. 52%) were the most volatile compounds in the extract. In Concentrations of 50 and 25 (g/ L) leaf extract of cedar, seeds of three species were able to germinate. In wheat and barley, with increasing concentration, length and weight of shoot and root was significantly reduced. In Sesame with increasing in the concentration of the extract a significant change in the length and weight of shoot and root weren’t observed. The results showed that cedar leaf extract has antibacterial properties. It has more inhibitory effect on Staphylococcus aureus. Percentage inhibition for Staphylococcus aureus and Escherichia coli were 27% and 96%, respectively. Allelopathic potential of different volatile compounds of Cedar leaf extracts can be used to produce of natural and environmentally friendly herbicides. Cedar leaf extract has significant antibacterial properties. Its inhibitory effect could be evaluated against human pathogenic bacteria and could be used as a source of natural antibiotics.
    Keywords: allelopathy, antibacterial properties, Cupressus arizonica, natural compounds}
  • مینا حسنی، کیومرث سلیمی نژاد، مسعود حیدری زاده، کوروش کمالی، تکتم معماریانی، حمیدرضا خرم خورشید*
    مقدمه

    اندومتریوز تحت تاثیر دو عامل ژنتیک و محیط قرار دارد. ارتباط پلی مورفیسم های ژن های گلوتاتیون S-ترانسفراز (GSTs) با بیماری اندومتریوز مورد مطالعه پژوهشگران قرار گرفته است؛ با این وجود نتایج آن ها با هم همخوانی ندارد.

    هدف

    در این بررسی ما ارتباط بین ژنوتیپ های نول در ژن های GSTM1 و GSTT1 و همچنین GSTP1 313 A/G را با بیماری اندومتریوز در جمعیت ایرانی مورد مطالعه قرار دادیم.

    مواد و روش ها

    در این بررسی مورد-شاهد در مجموع 151 زن مبتلا به اندومتریوز و 156 زن سالم به عنوان گروه کنترل وارد شدند. بررسی ژنوتیپ ها با استفاده از multiplex PCR و PCR-RFLP انجام شد.

    نتایج

    فراوانی ژنوتیپ نول GSTM1 به طور معنی داری (0/027=p) در گروه مورد (7/3%) نسبت به گروه کنترل (1/3%) بالاتر بود. اختلاف معنی داری بین فراوانی ژنوتیپ های GSTT1 در بین گروهای مورد و شاهد مشاهده نشد. ژنوتیپ GSTP1 313 AG به طور معنی داری (0/048=p) در گروه مورد (1/33%) نسبت به شاهد (44/4%) پایین تر بود.

    نتیجه گیری

    نتایج ما نشان داد که پلی مورفیسم های GSTM1 و GSTP1 با احتمال ابتلا به اندومتریوز در زنان ایرانی مرتبط می باشد.

    کلید واژگان: اندومتریوز, مطالعه Association, GSTM1, GSTT1, GSTP1, پلی مورفیسم}
    Mina Hassani, Kioomars Saliminejad, Masood Heidarizadeh, Koorosh Kamali, Ph.D., Toktam Memariani, Hamid Reza Khorram Khorshid, Ph.D
    Background

    Endometriosis influenced by both genetic and environmental factors. Associations of glutathione S-transferases (GSTs) genes polymorphisms in endometriosis have been investigated by various researchers; however, the results are not consistent.

    Objective

    We examined the associations of GSTM1 and GSTT1 null genotypes and GSTP1 313 A/G polymorphisms with endometriosis in an Iranian population.

    Materials And Methods

    In this case-control study, 151 women with diagnosis of endometriosis and 156 normal healthy women as control group were included. The genotyping was determined using multiplex PCR and PCR- RFLP methods.

    Results

    The GSTM1 null genotype was significantly higher (p=0.027) in the cases (7.3%) than the control group (1.3%). There was no significant difference between the frequency of GSTT1 genotypes between the cases and controls. The GSTP1 313 AG genotype was significantly lower (p=0.048) in the case (33.1%) than the control group (44.4%).

    Conclusion

    Our results showed that GSTM1 and GSTP1 polymorphisms may be associated with susceptibility of endometriosis in Iranian women.

    Keywords: Endometriosis, Association study, GSTM1, GSTT1, GSTP1, Polymorphism}
  • مسعود حیدری زاده *، فریبا حسن وند
    مهارکننده های آنزیمی ترکیباتی پروتئینی هستند که گیاهان در برابر آفت ها و عوامل بیماری زا تولید می کنند. این پروتئین ها غالبا در بذر ها یافت شده و با بازدارندگی تغذیه ایی برای گیاه نقش دفاعی دارند. در این پژوهش پروتئین های بذر لوبیای قرمز واریته ی صیاد Phaseolusvulgaris، L. به منظور ارزیابی بازدارندگی آنها بر فعالیت آلفا آمیلاز قارچ Aspergillus oryzae، S. جداسازی، خالص سازی و ویژگی آنها مطالعه گردید.پروتئین های استخراج شده با درصدهای اشباع %(30-0)، %(60-30) و %(100-60) از نمک آمونیوم سولفات رسوب داده شدند. به منظور برداشته شدن آمونیوم سولفات دیالیز انجام شد.مهارکنندگی هر یک از نمونه های پروتئینی حاصلهبر فعالیت آلفاآمیلاز oryzaeAspergillus بر اساس روش استاندارد شده و با استفاده از معرف لوگل انجام شد. نتایج نشان داد تنها پروتئین های رسوب یافته در غلظت %(60-30) اشباع از آمونیوم سولفات دارای فعالیت مهارکنندگی در برابر آلفاآمیلاز مورد مطالعه هستند. مهارکنندگی این فرکشن 32/89 درصد محاسبه گردید. به منظور تعیین ویژگی های این مهارکننده ها آنالیز HPLC و SDS-PAGE انجام گردید. با سنجش اثر این مهارکننده ها بر روی آلفاآمیلاز بزاقی و پانکراسی شاید بتوان از این مهارکننده ها همچون مهارکننده های آلفاگلوکوزیدازی آکاربوز و میگلیتول برای درمان دیابت نوع دو غیر وابسته به انسولین استفاده کرد. در کشاورزی نیز می توان با ایجاد گیاهان تراریخته که مهارکننده های آمیلازی را بیان می کنند، گیاهان مقاوم به آفت تولید کرد.
    کلید واژگان: آلفا آمیزز قارچ آستییرییلوس اریتزا, پتروتئین هتای, برر, خال سازی نسبی, لوبیای قرمز, مهارکننده های آلفاآمیززی}
    Masuod Haidarizadeh*, Fariba Hasanvand
    Cereal and legume kernels contain many α-amylase inhibitors which have the potential to inhibit the α-amylase activity from various sources. The subject of this study was the partial purification of α-amylase inhibitors of red bean seeds. To this end, extractions were carried out in three parts with different saturation percentages of ammonium sulfate. Iin order to remove ammonium sulfate and monitor the inhibitory activity of the extracts on Aspergillus oryzae α-amylase, dialysis was carried out. By assaying the rate of inhibitory activity of each sample on the basis of their absorbance in 540 nm and comparison to absorbance of negative control, it was observed that only (30-60)% fraction of each extract had inhibitory activity on the α-amylase. Inhibitory effect of these fractions for red bean extract were calculated to be 89.32 %. For further characterization of these inhibitors, HPLC and SDS-PAGE analyses were carried out. By assaying the activity of these inhibitors on other α-amylases such as salivary and pancreatic α- amylases, it may be feasible to use these- amylase inhibitors similar to other inhibitors such as Acarbose and Miglitol, for the treatment of type II diabetes. The results may also be applicable in agriculture in the design of transgenic plants that express α-amylase inhibitors against α-amylases of pests.
    Keywords: α amylase inhibitors_Partial purification_Seed proteins_Red bean_kernel_Aspergillus oryzae α amylase inhibitor}
  • مراحم آشنگرف، مسعود حیدری زاده، مریم برچلویی
    مقدمه و هدف
    در سال های اخیر کاربرد میکروارگانیسم ها به عنوان کاتالیست های زیستی امکان تولید فرآورده های طبیعی با ارزش، با کاربرد درمانی را تسهیل نموده است. فرآیند بیوترانسفورماسیون میکروبی کافئین علاوه بر حذف زیستی کافئین سمی از محیط های آلوده، امکان تولید ترکیبات دی متیل گزانتینی ارزشمند مورد استفاده در صنایع پزشکی و دارویی را فراهم کرده است. در این مطالعه سعی بر شناسایی مخمرهای بومی است که بتوانند به عنوان کاتالیست واکنش تبدیل زیستی کافئین را به تئوفیلین و پاراگزانتین انجام دهند.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی 14 سویه مخمری تجزیه کننده ی کافئین که براساس تفاوت های مورفولوژیک از هم تفکیک شده بودند، به عنوان بیوکاتالیست برای تبدیل زیستی سوبسترای ارزان قیمت کافئین به دی متیل گزانتین های با ارزش افزوده بالا مانند تئوفیلین و پاراگزانتین برگزیده شدند. سویه منتخب مورد شناسایی فنوتیپی و ژنتیکی قرار داده شد. غربال گری با استفاده از آنالیزهای کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) و کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) انجام شد.
    نتایج
    بررسی همزمان آنالیزهای UV و HPLC تحت شرایط سلولهای در حال استراحت سویه مخمری Rhodotorula sp. CW03 (با شماره دسترسی KF414531 در بانک ژن) منجر به شناسایی دو متابولیت اصلی (تئوفیلین و پاراگزانتین) حاصل از بیوترانسفورماسیون کافئین شد. در این واکنش بیوترانسفورماسیون، بیشترین مقادیر تئوفیلین (380 میلی گرم در لیتر) با راندمان مولی 4/16درصد و پاراگزانتین (880 میلی گرم در لیتر) با راندمان مولی 9/37 درصد پس از به ترتیب 72 و 120 ساعت واکنش بیوترانسفورماسیون حاصل شد.
    نتیجه نهایی: این مطالعه جداسازی و شناسایی مخمرهای تجزیه کننده کافئین را به عنوان کاتالیست های ایمن و ارزان قیمت در تولید دی متیل گزانتین های طبیعی با ارزش را از سوبسترای ارزان قیمت کافئین پیشنهاد می نماید.
    کلید واژگان: بیوترانسفورماسیون, تئوفیلین, دی متیل گزانتین, ردوترولا, کافئین}
    M. Ashengroph, M. Haidarizadeh, M. Borchaluei
    Introduction &
    Objective
    In recent years, microorganisms have been applied as biocatalysts for making pharmaceutically natural products. Microbial biotransformation of caffeine suggests a dual approach for biodegradation of toxic caffeine from polluted environments and a method for the production of medically and pharmaceutically valuable dimethylxanthines. The present work describes the identification of native yeasts capable of biotransformation of caffeine into theophylline and paraxanthine.
    Materials and Methods
    In this experimental study fourteen yeast strains which were able to de-grade caffeine isolated based on their morphology were selected as biocatalysts for biotrans-formation of caffeine as a low-cost substrate to high value added dimethylxanthines such as theophylline and theobromine. The selected strains were characterized based on phenotypic and genetic tests. Screening was performed by Thin Layer Chromatography (TLC) and High Performance Liquid Chromatography (HPLC) analyses.
    Results
    The results obtained using TLC and HPLC analyses suggest formation of two main metabolites of theophylline and paraxanthine from biotransformation of caffeine under resting cells of Rhodotorula sp. CW03 (GenBank accession number KF414531). The results showed that under resting cell conditions a maximum concentration of theophylline 380 mg/l (molar yield of 16.4%) and paraxanthine 880 mg/l (molar yield of 37.9%) were obtained after 72 h and 120 h of conversion time, respectively.
    Conclusion
    In the current investigation, done for the first time in Iran, we describe the isola-tion and identification of yeast strains with caffeine degradation ability which can be proposed as safe and cost-effective biocatalysts in production of value added dimethylxanthines from caffeine as a low-cost substrate.
    Keywords: Biotransformation, Caffeine, Dimethylxanthine, Rhodotorula, Theophylline}
  • مراحم آشنگرف *، مسعود حیدری زاده، مریم برچلویی
    مقدمه
    در سال های اخیر استفاده از ریزسازواره ها به عنوان زیست واکنشگرهای مبتنی بر شیمی سبز برای حذف کافئین سمی از پساب های صنعتی و محصولات غذایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش بهینه سازی فرآیند حذف زیستی کافئین توسط سلول های رویشی سویه بومی مخمری ساکارومایسس سرویزیه با استفاده از رویکرد تحلیلی تاگوچی بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    متغیرهایی که در فرآیند تجزیه کافئین به عنوان تاثیرگذار در نظر گرفته شده اند عبارتند از: غلظت کافئین، زمان واکنش، غلظت یون روی، غلظت گلوکز به عنوان منبع کربن کمکی و غلظت پپتون به عنوان منبع ازت کمکی. برای موارد متغیر یاد شده آرایه متعامد L16 (13×44) طراحی شد. درصد حذف کافئین با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) تخمین زده شد.
    نتایج
    دستیابی به ترکیب بهینه عوامل یاد شده با استفاده از عملکرد تاگوچی نشان داد که در شرایط بهینه (میزان کافئین در غلظت 5 گرم در لیتر، پپتون در غلظت 3 گرم در لیتر، یون روی در غلظت 5 میلی مولار و زمان گرماگذاری برای مدت 48 ساعت)، میزان حذف زیستی کافئین توسط سویه بومی یاد شده، با درجه اطمینان 95 درصد، 8/82 درصد بوده است. در حالی که قبل از آزمایش های بهینه سازی، سویه مخمری TFS9 تنها قادر به حذف 5/25 درصد از کافئین با غلظت اولیه 5 گرم در لیتر بعد از 48 ساعت گرماگذاری بوده است که با توجه به افزایش 2/3 برابری کارآیی بالای روش طراحی تاگوچی را به خوبی اثبات می کند.
    بحث و نتیجه گیری
    مطالعه پیش رو نخستین گزارش از کاربرد موفقیت آمیز روش بهینه سازی تاگوچی برای حذف زیستی کافئین است. براساس تحلیل آماری نتایج، این پژوهش پیشنهاد رویکرد تاگوچی در بهبود تجزیه زیستی کافئین توسط سویه بومی ساکارومایسس سرویزیه را پیشنهاد می کند.
    کلید واژگان: بهینه سازی, حذف زیستی, کافئین, رویکرد تاگوچی, ساکارومایسس سرویزیه}
    Morahem Ashengroph *, Masoud Haidarizadeh, Maryam Borchaluei
    Introduction
    In the recent years, application of microorganisms as green biocatalysts for removing caffeine pollution from industrial wastes and food caffeinated have been extensively considered. This investigation reports on optimization of bio-decaffeination process under growing cells of Saccharomyces cerevisiae by using the Taguchi statistical approach.
    Materials And Methods
    Five variables, i.e. caffeine, Zn+2, glucose, peptone concentrations and time incubation, which have significant effects on bio-decaffeination process, were selected and L16 (44× 13) orthogonal array was determined for experimental trials. Caffeine degradation was estimated by HPLC (High Performance Liquid Chromatography) analysis.
    Results
    Use of Taguchi approach for optimization of design parameters resulted in about 82.8 % reduction of caffeine in 48 h incubation when 3g/l peptone, 5mM Zn+2 ion and 5 g/l of caffeine are present in the designed media. Under the optimized conditions, the yield of degradation of caffeine (5 g/l) by the growing cells of yeast strain TFS9 has been increased from 25.5 to 82.8 % which is 3.2 fold higher than the normal yield. The improvement of caffeine removal after best conditions were made shows the efficiency of Taguchi experimental design in such studies. Discussion and
    Conclusion
    The current investigation is the first report for successful application of the Taguchi experimental approach to the bio-decaffeination process. According to the analysis of experimental results, the present study proposes the potentiality of the Taguchi approach to enhance the bio-decaffeination performance with the native strain of Saccharomyces cerevisiae.
    Keywords: Bio, removal, Caffeine, Optimization, Saccharomyces cerevisiae, Taguchi approach}
  • بررسی اثر تنش دمایی (سرما و گرما) بر جوانه زنی بذر، الگوی الکتروفورزی پروتئینها، محتوای پروتئین کل و قندهای محلول برگ در دو رقم گندم ایرانی
    رضا حیدری، مسعود حیدری زاده
  • رضا حیدری، مسعود حیدری زاده
    در این تحقیق اثر شوری، خشکی، سرما، گرما و pH بر جوانه زنی چهار رقم زراعی گندم (سرداری، سبلان، الموت و زرین) در پتری دیش با استفاده از طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی گردید. نتایج نشان داد که در دمای 5 درجه سانتی گراد الموت با %100 جوانه زنی مقاومترین و زرین با %58 جوانه زنی حساسترین ارقام به سرما می باشند. الموت در 40 درجه سانتی گراد با %16 جوانه زنی مقاومترین و زرین با صفر درصد جوانه زنی حساسترین ارقام به گرما بودند. در پتانسیل اسمزی -1.22 مگاپاسکال رقم سرداری با %75 جوانه زنی مقاومترین و زرین با %10 حساسترین رقم به خشکی هستند. در غلظت 10 گرم در لیتر یا 0.171 مولار نمک طعام رقم سبلان با %60 جوانه زنی مقاومترین و سرداری با %40 جوانه زنی حساسترین رقم به شوری شناخته شدند. جوانه زنی ارقام در سطوح متفاوت pH نشان داد که pH بهینه جوانه زنی در محدوده 5-9 بوده است، رقم سرداری برای کشت در زمینهای اسیدی مناسب تر و رقم زرین حساسترین رقم به محیط های اسیدی می باشد و برای کاشت در محیط های بازی مناسب است، در حالیکه رقم الموت به محیط های بازی حساسیت نشان می دهد. مطالعه برخی از ترکیبات شیمیایی بذر ارقام، نشان می دهد که بین درصد پروتئین بذر ارقام و مقاومت آنها به خشکی، شوری، سرما و گرما رابطه معنی داری وجود دارد، بطوریکه ارقام مقاوم در مقایسه با ارقام حساس، حاوی درصد پروتئین بذری بیشتر و درصد نشاسته کمتر می باشند.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال