به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « راه رفتن » در نشریات گروه « پزشکی »

  • فاطمه اولیایی، امیرعلی جعفرنژادگرو*، علی فتاحی، داوود خضری
    پیش زمینه و هدف

    تاثیر کوله پشتی با وزن های مختلف بر پا که حلقه ارتباطی بدن انسان با سطح زمین است، کمتر موردتوجه محققین بوده است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر وزن کوله پشتی بر شاخص تقارن بین پای برتر و غیر برتر در دختران دانش آموز حین راه رفتن بود.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی بود. در این مطالعه 20 دانش آموز دختر در دامنه سنی 14 تا 17 کوله پشتی هایی معادل 10، 15 و 20 درصد وزن بدن را طی راه رفتن حمل می کردند. نیروی عکس العمل زمین در نواحی ده گانه پا با استفاده از سیستم اندازه گیری فشار کف پایی در هردو پای برتر و غیر برتر توسط دستگاه سنجش فشار کف پایی جمع آوری شد. نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مورد تائید قرار گرفت. سپس از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.. تمامی آنالیزهای آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22، در سطح معنی داری 05/0≥P انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد شاخص تقارن بین پای برتر و غیر برتر در نواحی خارج پاشنه (045/0=P)، کف پایی دو و پنجم (023/0=P) و انگشتان دوم تا پنجم (000/0=P) به طور معناداری در حین حمل کوله پشتی معادل 20 درصد وزن بدن از کوله پشتی معادل 10 درصد وزن بدن بالاتر بود.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد، افزایش وزن کوله پشتی می تواند منجر به افزایش عدم تقارن بین اندام برتر و غیر برتر شود که نشان دهنده تفاوت و ناهمسانی در عملکرد اندام برتر و غیر برتر دانش آموزان است.

    کلید واژگان: کوله پشتی, پای برتر, فشار کف پایی, دانش آموز, شاخص تقارن, راه رفتن}
    Fatemeh Oliaei, Amirali Jafarnezhadgero*, Ali Fatahi, Davood Khezri
    Background & Aims

    The impact of the weight of backpacks with different weights on the foot, which is the link between the human body and the ground, has received less attention from researchers. Therefore, the aim of this study was to compare ground reaction force distribution between dominant and non-dominant legs among female students while carrying different loads.

    Materials & Methods

    The present study was semi-experimental and laboratory. Twenty female students at age of 14-17 participated as subject in this semi-experimental study. Participants carried backpacks with 10%, 15%, and 20% of body weight during walking. Ground reaction force data of subjects in both dominant and non-dominant legs was collected by a foot pressure system. Repeated measure ANOVA was run to analyze the obtained data. All the analyzes were performed at a significance level of 0.05 using SPSS 22 software.

    Results

    The results showed that the symmetry index between dominant and non-dominant legs in lateral heel (P=0.045), second and fifth metatarsals (P=0.023), toes 2-5 (P=0.000) were significantly greater in carrying backpack 20% of body weight as compared to 10% of body weight.

    Conclusion

    According to the results, it seems that increasing weight of backpack can rise the symmetry index between dominant and non-dominant legs that indicate difference and dissimilarity in performance of dominant and non-dominant legs in students.

    Keywords: Backpack, Dominant Leg, Plantar Pressure, Student, Symmetry Index, Walking}
  • میترا خادم الشریعه*، اعظم ملانوروزی، مرضیه السادات آذرنیوه، ایوب سعیدی
    اهداف 

    هدف از این پژوهش، اثر یک دوره تمرین راه رفتن به جلو و راه رفتن به عقب بر برخی از عوامل التهابی و آمادگی جسمانی زنان سالمند بود.

    مواد و روش ها 

    به این منظور 24 زن سالمند (60-75 سال) به سه گروه تمرین راه رفتن به جلو، راه رفتن به عقب و گروه کنترل تقسیم شدند. دو گروه راه رفتن به جلو و راه رفتن به عقب 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته با شدت 14-15 براساس مقیاس درک فشار بورگ، به تمرین پرداختند. قبل و بعد از انجام تمرینات از آزمودنی ها اندازه گیری های پیکرسنجی شامل سن، قد، وزن و نمایه توده بدن و همچنین، پیش آزمون های قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و نمونه گیری خونی (جهت تجزیه وتحلیل بیوشیمایی) انجام شد. برای مقایسه میانگین داده ها از آزمون آنووا با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. محاسبه ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS  نسخه 23 انجام و سطح معنی داری آزمون ها 05/P≤0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها 

    نتایج حاکی از آن بود که تمرینات راه رفتن به عقب نسبت به گروه کنترل و راه رفتن به جلو باعث افزایش معنی دار قدرت و استقامت عضلانی شد، اما تغییر معنی داری در سطوح TNF-α ،TGF- β و VDBP ایجاد نکرد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد انجام تمرین راه رفتن به عقب، نسبت به راه رفتن به جلو بیشتر می تواند بر شاخص های عملکردی در سالمندان تاثیرگذار باشد و نقش موثرتری را در ایجاد یک زندگی سالم تر برای آن ها ایفا کند.

    کلید واژگان: راه رفتن, سالمند, TNF-Α, TGF- Β}
    Mitra Khademosharie*, Azam Mollanovruzi, Marziye Azarniveh, Ayoub Saidi
    Objectives 

    This study aims to assess the effect of a forward and backward walking training program on some inflammatory markers and physical function of older women.

    Methods & Materials 

    Twenty-four older women (aged 60-75 years) were divided into three groups of walking forward, walking backward, and control. Two groups of walking forward and walking backward, performed training three times a week for eight weeks with an exertion rate of 14-15 according to Borg’s scale. Before and after the training, anthropometric factors (age, body height, body weight, and body mass index) and the muscle strength and muscle endurance were measured and blood sampling (for biochemical analysis) was conducted. Repeated measures ANOVA was used to compare the means in SPSS software, version 23, and the significance level was set at 0.05.

    Results 

    The results showed that backward walking training significantly increased muscle strength and muscle endurance compared to the control and forward walking groups, but the program did not cause a significant change in the levels of tumor necrosis factor-alpha, transforming growth factor-beta, or vitamin D binding protein.

    Conclusion

    It seems that backward walking training can have a greater effect on physical function in older women compared to forward walking, and lead to a healthier life for them.

    Keywords: Walking, Elderly, Physical Function, Inflammatory Markers}
  • علی سلیمی، حیدر صادقی*، رغد معمار، ابراهیم صادقی دمنه
    مقدمه و اهداف

     باتوجه به اثر بخشی تمرین بر روی افراد دارای کمردرد مزمن، هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرینات موسسه بازآموزی پاسچر بر روی کینماتیک اندام تحتانی حین راه رفتن در افراد میانسال دارای کمردرد دیسکوژنیک بود.

    مواد و روش ها

     در این پژوهش نیمه آزمایشی مشاهده ای آینده نگر 42 نفر در سه گروه افراد بدون کمردرد (گروه سالم 14 نفر)، افراد کمردردی (گروه کنترل 14 نفر و گروه آزمایش 14 نفر) مشارکت کردند. داده‎های کینماتیکی توسط 7 دوربین کوالیسیس با فرکانس 100 هرتز در پیش آزمون و پس آزمون ثبت شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر در نرم افزار SPSS ویرایش 23 در سطح معنی داری 0/05 استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که افراد کمردردی در هر دو گروه آزمایش و کنترل نسبت به افراد سالم در دو اندام راست و چپ با سرعت آهسته تر، نرخ گام برداری کمتر و طول گام کوتاه تر راه می روند که بعد از اعمال برنامه تمرینی موسسه بازآموزی پاسچر، گروه آزمایش افزایش معناداری در هر 3 متغیر نشان داد. تفاوت ها در دامنه حرکتی لگن در صفحه سهمی و عرضی، مفصل ران راست در صفحه افقی، مچ پای راست در صفحه عرضی، مفصل ران چپ در صفحه سهمی و افقی همچنین مچ پای چپ در صفحه سهمی بین گروه سالم و دو گروه کنترل و آزمایش معنی دار بود. پس از اعمال تمرینات این تفاوت ها بین گروه سالم و آزمایش به حداقل رسید و در دامنه حرکتی لگن در صفحه سهمی، مچ پای راست در صفحه سهمی، مفصل ران چپ در صفحه عرضی و زانوی چپ در صفحه سهمی معنی دار نبودند.

    نتیجه گیری

     یافته های پژوهش حاضر موید اثرگذاری در بهره گیری از انجام تمرینات موسسه بازآموزی پاسچر در بهبود شاخص های بیومکانیکی مانند دامنه حرکتی مفاصل و افزایش سرعت و طول گام راه رفتن، درمان و مدیریت عملکرد افراد مبتلا به کمردرد دیسکوژنیک بود.

    کلید واژگان: کمردرد مزمن, موسسه بازآموزی پاسچر, کینماتیک, راه رفتن}
    Ali Salimi, Heydar Sadeghi *, Raghad Memar, Ebrahim Sadeghi-Demneh
    Background and Aims

     Concerning the effectiveness of training on people with chronic low back pain, the present study aimed to evaluate the effect of postural restoration institute (PRI) training on lower limb kinematics during walking in middle-aged subjects with discogenic low back pain.

    Methods

     In this prospective observational quasi-experimental study, 42 people participated in three groups: people without low back pain (healthy group, n=14) and people with low back pain in two groups (intervention group, n=14; and control group, n=14). Kinematic data were recorded by 7 Qualisys cameras with a frequency of 100 Hz in the pretest and post-test. Analysis of variance with repeated measures was used in SPSS software version 23 at a significance level 0.05.

    Results

     The results showed that people with low back pain in the intervention and control groups walk with a slower velocity, lower cadence, and shorter step length than healthy individuals for both right and left limbs. However, after the PRI training, the intervention group showed a significant increase in those three variables. Furthermore, there were significant differences between the healthy group and the two groups of intervention and control in the range of motion (ROM) for the pelvis in the sagittal and frontal planes, the right hip joint in the horizontal plane, the right ankle in the frontal plane, the left hip joint in the sagittal and horizontal planes as well as the left ankle in the sagittal plane. After applying PRI, the differences between the healthy and the intervention groups regarding the pelvis ROM on the sagittal plane, the right ankle ROM on the sagittal plane, the left hip joint ROM on the frontal plane, and the left knee ROM on the sagittal plane were minimized and became insignificant.

    Conclusion

     The present study’s findings confirmed the effectiveness of using PRI training in improving biomechanical indicators, such as the range of joint movements and increasing the velocity and step length of walking, to treat and manage the performance of people with discogenic chronic low back pain.

    Keywords: Chronic Low Back Pain, Postural Restoration Institute (PRI), Kinematics, Walking}
  • محسن برغمدی*، هادی الله وردی دوست، هادی پناهی
    مقدمه و اهداف

     هدف از پژوهش مقایسه طیف فرکانس نیروهای عکس العمل زمین در افراد نابینا و سالم با چشمان باز و بسته طی راه رفتن بود.

    مواد و روش ها

     پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی بود. نمونه آماری شامل 15 مرد نابینا با میانگین سنی 6/33±25/22 سال و 15 مرد سالم با میانگین سن 5/31±27/22 سال انتخاب و به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای فشار کف پایی طی مرحله راه رفتن از دستگاه فوت اسکن RS Scan ساخت کشور بلژیک استفاده شد. داده های متغیرهای فشار کف پایی با فرکانس نمونه برداری 300 هرتز ثبت شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین های درون گروهی و از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین های بین گروهی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 استفاده شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که میزان فرکانس با توان 99/5 درصد در راستای عمودی، استخوان کف پایی اول و بخش خارجی و داخلی پاشنه در گروه نابینا در مقایسه با گروه سالم با چشمان باز بیشتر بود (0/05>P). همچنین میزان فرکانس با توان 5/99 درصد در گروه سالم  طی راه رفتن با چشمان بسته در مقایسه با چشمان باز بیشتر بود (0/05>P). میزان فرکانس با توان 99/5 درصد (0/004=P) و تعداد هارمونی های ضروری (0/003=P) در راستای عمودی در گروه نابینا در مقایسه با گروه سالم با چشمان بسته به ترتیب 13/51 و 9/84 درصد، کمتر بود. تعداد هارمونی های ضروری (0/002=P) در راستای عمودی در گروه سالم  طی راه رفتن با چشمان بسته در مقایسه با چشمان باز 20/61 درصد، بیشتر بود. میزان فرکانس با توان 99/5 درصد در بخش داخلی پاشنه در گروه نابینا در مقایسه با گروه سالم با چشمان بسته (0/023=P) کمتر بود.

    نتیجه گیری

     باتوجه به افزایش  فرکانس با توان 99/5 درصد و تعداد هارمونی های ضروری در نواحی مختلف کف پا در افراد نابینا و سالم با چشمان بسته به فیزیوتراپیست ها، متخصصان آنالیز حرکت و توانبخشی پیشنهاد می شود تا یک پروتکل توانبخشی ویژه برای افراد نابینا و کسانی که براثر سانحه بینایی خود را از دست می دهند، ایجاد کنند.

    کلید واژگان: طیف فرکانس, نیروهای عکس العمل زمین, نابینا, راه رفتن}
    Mohsen Barghamadi *, Hadi Allahverdidost, Hadi Panahi
    Background and Aims

     This study aimed to compare the frequency spectrum of ground reaction forces in blind and healthy participants with open and closed eyes during walking.

    Methods

     This study was quasi-experimental. The statistic samples comprised 15 blind men with a mean age of 25.22±6.33 years and 15 healthy men with a mean age of 27.22±5.31 years. They were selected by available sampling. A foot scan (RS Scan International, Belgium) device was used to measure the foot pressure values while walking. Variables of foot pressure were recorded at a sampling frequency of 300 Hz. For data analysis, we used the paired t test to compare the within-group means and the independent t test to compare the between-group means in SPSS software, version 24. 

    Results

     The results showed that the frequency content with 99.5% power was greater in the blind group than in the healthy group with open eyes in the vertical direction, first metatarsal, and lateral and medial heel parts (P<0.05). Also, the frequency content with 99.5% power was greater in the healthy group with closed eyes than those healthy ones with open eyes (P<0.05). The frequency content with 99.5% power (P=0.004) and numbers of essential harmonics (P=0.003) in the vertical direction in the blind group were respectively 9.84% and 13.51% less than the healthy group with closed eyes. The number of essential harmonics (P=0.002) in the vertical direction in the healthy group with closed eyes was 20.61% greater than those healthy ones with open eyes. The frequency content with 99.5% power in the vertical direction in the blind group was less than that of the healthy group with closed eyes (P=0.023).

    Conclusion

     Considering the increase in frequency with 99.5% power and the number of essential harmonics in different areas of the soles of the foot in the blind group and healthy group with closed eye, it is recommended that physiotherapists, motion analysts, and rehabilitation specialists design a special rehabilitation protocol for blind people and those who lost their vision due to an accident.

    Keywords: Frequency Spectrum, Ground Reaction Forces, Blind, Walking}
  • هانیه زهتاب اصغری، امیرعلی جعفرنژاد گرو*، محمدعلی آذربایجانی
    مقدمه و اهداف

     حرکت بر روی سطوح شی بدار، یک تکلیف چالش برانگیز در زندگی روزمره و به ویژه هنگام پیاد ه روی است که چالش هایی را برای سیستم حرکتی انسان ایجاد می کند، به خصوص برای کسانی که آسیب های عصبی-عضلانی اسکلتی یا بیماری دارند. ازاین رو، هدف این تحقیق مقایسه پارامترهای منتخب توزیع فشار کف پایی در دانش آموزان سالم و مبتلابه ناهنجاری ژنووالگوم حین راه رفتن بر روی شیب بود.

    مواد و روش ها

     پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، مدل تحقیق علی مقایسه ای و کاربردی بود. آزمودنی ها شامل 15 دختر مبتلابه ناهنجاری زانو ژنووالگوم (با فاصه قوزک های داخلی پا 0/44±3/90 سانتی متر) و 15 دختر زانوی سالم (با فاصه قوزک داخلی پا 0/29± 0/73 سانتی متر)  بود. میزان فشار کف پایی در 10 ناحیه آناتومیکی کف پا بر روی سطوح شیب دار 0، 8 ± ، 10 ±، 20 ± در فاز استانس راه رفتن مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس دوسویه با اندازه گیری های مکرر جهت تحلیل آماری استفاده شد. سطح معناداری برابر با 05/0 بود. 

    یافته ها

     حداکثر فشار تنها در نواحی انگشت شست و استخوان های کف پایی 2 تا 4 و قسمت خارجی پاشنه در شیب 8+ ، 15- و 20- بین دو گروه ژنووالگوم و سالم دارای تفاوت معناداری بود که این فشار در گروه ژنووالگوم نسبت به گروه سالم بیشتر بود. تغییرات مرکز فشار پا در شیب مثبت و منفی 8 و 15 در گروه ژنووالگوم نسبت به سالم در جهت جانب داخلی- خارجی به طور معناداری بیشتر به سمت مقادیر منفی رفته است.

    نتیجه گیری

     نتایج نشان داد که تغییرات مرکز فشار با افزایش شیب بر میزان سوپینیشن پا می افزاید و با افزایش شیب منفی از میزان پرونیشن مچ پا می کاهد؛ بنابراین می توان شیب های 20-، 15- و 8- را در جهت بهبود الگوی توزیع فشار کف پا دختران نوجوان دارای زانو ژنووالگوم پیشنهاد کرد. باوجوداین، مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز می باشد.

    کلید واژگان: ژنووالگوم, راه رفتن, شیب, متغیرهای فشار کف پایی, نوجوانان}
    Haniyeh Zehtab Asghari, Amirali Jafarnezhadgero *, Mohammad Ali Azarbaijany
    Background and Aims

     Moving on steep surfaces is a demanding task in daily life, especially during walking. It poses challenges for the human locomotor system, especially for those with neuromuscular injuries or disease. Therefore, this study aimed to compare plantar pressure variables in healthy versus genu valgum students during walking on a sloped surface.

    Methods

     This applied study was quasi-experimental and causal-comparative. The samples comprised 15 girls with genu valgum knees (between medial malleolus distance of 3.90±0.44 cm) and 15 with healthy knees (between medial malleolus distance of 0.73±0.29 cm). Plantar pressure variables were evaluated in 10 areas of the foot on the sloping surfaces at 0%, ±8%, ±10%, and ±20% in the stance phase of walking. A 2-way analysis of variance with repeated measures was used for statistical analysis. The significant level was set at 0.05. 

    Results

     Maximum pressure was only significant in the areas of the tarsal 1, metatarsal 2-4, and lateral rearfoot on the slopes of +8, -15, and -20 between the genu valgum and the healthy groups. The pressure was higher in the genu valgum group. Changes in the center of foot pressure on the positive and negative slopes of 8 and 15 in the genu valgum group compared to the healthy in the mediolateral direction significantly trended toward negative values.

    Conclusion

     The study results showed that changes in the center of pressure increase the amount of foot supination by increasing the slope and decrease the amount of ankle pronation by increasing the negative slope. Therefore, slopes of -20, -15, and -8 can be suggested to improve the distribution pattern of plantar pressure in adolescent girls with genu valgum knee. However, further study in this area is warranted.

    Keywords: Genu Valgum, Gait, Slope, Plantar Pressure Variables, Adolescents}
  • محسن برغمدی*، ابراهیم پیری
    مقدمه

    مفصل مچ پا به دلیل تحمل وزن یکی از آسیب پذیرترین مفاصل بدن می باشد. پای پرونیت یکی از شایع ترین عارضه های اندام تحتانی است. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین در آب و تمرین با تراباند بر طیف فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی در افراد دارای پای پرونیت طی راه رفتن بود.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر از نوع مطالعه کارآزمایی بالینی بود که به صورت نیمه تجربی و آزمایشگاهی اجرا شد. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 45 دانشجوی دانشگاه محقق اردبیلی که دارای پای پرونیت بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی به سه گروه تراباند، تمرین در آب و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرینی مورد استفاده برای گروه تمرین در آب بر اساس دستورالعمل تجویز ورزشی کالج آمریکایی طب ورزش (ACSM)، و برای گروه تمرین با تراباند به وسیله تراباند با رنگ نارنجی در 3 ست با تعداد تکرار 14 حرکت انجام گرفت. در این مطالعه برای اندازه گیری طیف فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی از دستگاه الکترومایوگرافی سطحی بدون سیم استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05 P≤استفاده شد.

    نتایج

    یافته ها نشان داد که اثر تعاملی زمان و گروه بر طیف فرکانس میانه الکترومایوگرافی عضله پهن داخلی در گروه تمرین با تراباند طی راه رفتن، کاهش معنی داری داشت (0/02=P). سایر متغیرها از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون به لحاظ آماری تفاوت معنی داری را نشان نداد (0/05<P).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد یک جلسه تمرین در آب و تمرین با تراباند به لحاظ آماری تاثیر چندانی بر طیف فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی ندارد.

    کلید واژگان: تمرین در آب, تراباند, طیف فرکانس, فعالیت الکتریکی عضلات, پای پرونیت, راه رفتن}
    Mohsen Barghamadi*, Ebrahim Piri
    Introduction

    The ankle joint is one of the most vulnerable joints in the body due to weight bearing. Pronated foot is one of the most common complications of the lower limbs. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of training in water and training with thera-band on the frequency spectrum of electrical activity of lower limb muscles in people with pronated foot during walking.

    Methods

    The present research was a clinical trial study that was conducted in a semi-experimental and laboratory. The statistical sample of the present study included 45 students of University of Mohaghegh Ardabili who had pronated foot, were selected purposefully and were randomly and equally placed in three groups: TheraBand, exercise in water, and control. The training protocol used for the water training group was based on the sports prescription guidelines of the American College of Sports Medicine (ACSM), and for the training group with the thera-band, it was performed using an orange thera-band in three sets with repetitions of 14 movements. To measure the frequency spectrum of the electrical activity of the lower limb muscles, it was recorded using a wireless surface electromyography device. Likewise, analysis of variance with repeated measurements and Bonferroni post hoc test were used to analyze the data at a significance level of P≤0.05.

    Results

    The results showed that the interactive effect of time and group on the middle frequency spectrum of electromyography of the vastus medialis muscle in the exercises of the thera-band group during walking had a significant decrease (P=0.02). Other variables from the pre-test stage to the post-test did not show statistically significant differences (P<0.05).

    Conclusion

    It seems that doing exercises in water and thera-band doesn't statistically have much effect on the frequency spectrum of the electrical activity of the lower limb muscles.

    Keywords: Training in Water, Thera-Band, Frequency Spectrum, Electrical Activity Muscle, Pronated Foot, Gait}
  • صدیقه سادات میرباقری، غلامرضا امینیان، محمود بهرامی زاده*، حمید دالوند، فرزام فرهمند، محسن واحدی
    هدف

    فلج مغزی شایع ترین ناتوانی حرکتی در دوران کودکی است که شامل مجموعه ای از اختلالات در تکامل حرکت و پاسچر بوده و باعث محدودیت در فعالیت می شود. در کودکان فلج مغزی به علت وجود اسپاستیسیته و کانتراکچر در عضلات اندام تحتانی الگوهای غیرطبیعی راه رفتن مشاهده می شود که الگوی راه رفتن با فلکشن بیش از حد زانو، 66 درصد الگوی راه رفتن افراد فلج مغزی اسپاستیک 5 تا 21 سال است. بنابراین کاهش فلکشن تا حد ممکن در مفاصل اندام تحتانی در حین راه رفتن ممکن است سازگاری های ثانویه را کاهش داده و عملکرد راه رفتن و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف از این مطالعه، طراحی و ارزیابی ارتوز حرکتی داینامیک جدید و تاثیر آن بر پارامترهای عملکردی راه رفتن و عملکردی کاری در یک نمونه کودک فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی بود.

    روش بررسی 

    این مطالعه یک مطالعه بنیادی کاربردی از نوع طراحی و ساخت و از نوع مطالعات تک نمونه ای با طرح ترکیبی است که در دو مرحله و به صورت A-B-BC-A اجرا شد. در این مطالعه، پس از طراحی و ساخت طرح اولیه، جهت رفع نواقص موجود در نمونه اولیه، طرح دوم جایگزین و نهایی شد. نمونه موردمطالعه پسر 8ساله مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی و سطح یک یا دو از سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، با الگوی راه رفتن کروچ بود. متغیرهای عملکردی سرعت، تعادل در حین راه رفتن، اسپاستیسیته و عملکرد کاری در فازهای مطالعه موردبررسی قرار گرفتند. 

    یافته ها 

    مزایا و معایب طرح نهایی مشخص شد. تغییراتی در جهت ساخت در زمان کمتر، قابلیت تنظیم اندازه های ارتوز از نظر محیطی، راحتی پوشیدن و درآوردن و مسائل مربوط به دستشویی صورت گرفت. در مقایسه فاز پایه با فاز مداخله اول و دوم در زمینه تعادل، اثربخشی مداخله وجود داشت (70 درصد PND>). با توجه به مقادیر PND، سرعت عملکردی در فاز مداخله دوم، نتایج اثربخشی را نشان داد (PND=75 درصد). در تحلیل چشمی نمودار اسپاستیسیته عضله همسترینگ، در فازهای مداخله، کاهش یک یا دو واحد نشان داده شد. نمره عملکرد کاری و رضایت از عملکرد کاری کودک بعد از فازهای مداخله افزایش معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به مکانیسم ارتوزهای داینامیک حرکتی، تا زمانی که در طول روز پوشیده می شوند از طریق اعمال فشار بر عضلات دارای هایپرتونسیته، در تعدیل تونسیته عضلات اسپاستیک موثر هستند. به نظر می رسد این تعدیل تونوسیته عضلات به بهبود تعادل و سرعت حرکت کودک کمک کرده و به ارتقای عملکرد کاری و رضایت از عملکرد کاری کودک کمک می کند.

    کلید واژگان: فلج مغزی, ارتوز, ارتوز داینامیک, لباس های فشاری, راه رفتن}
    Sedigheh Sadat Mirbagheri, Gholamreza Aminian, Mahmood Bahramizadeh*, Hamid Dalvand, Farzam Farahmand, Mohsen Vahedi
    Objective

    Cerebral palsy (CP) is the most prevalent motor disability during childhood, characterized by a range of movement and posture disorders that result in activity limitations. In children with CP, abnormal walking patterns are observed due to spasticity and contractures in the lower limb muscles. Also, an excessive flexion gait pattern of the knee presents in 66% of spastic diplegic CP children aged from 5 to 21 years. Accordingly, reducing excessive knee flexion during walking may decrease secondary compensations and enhance walking performance and quality of life. This study aims to design and evaluate a novel dynamic orthosis along with its impact on functional parameters of walking and occupation performance in a child with spastic diplegia CP. 

    Materials & Methods

    This research was a fundamental and applied study of the design and fabrication. The study plan is a single subject, interaction design, conducted in two stages and implemented as A-B-BC-A. After the initial orthosis design, a second and final iteration was developed to address the limitations observed in the preliminary design. The study participant included an 8-year-old boy with spastic diplegic CP, classified as level II (according to the gross motor function classification system expanded and revised), exhibiting a crouch gait pattern. Functional variables, such as speed, balance in walking, spasticity, and occupation performance, were assessed in the study phases.

    Results

    The advantages and disadvantages of the final design were identified. Changes were made regarding manufacturing in less time, the ability to adjust the circumferential measures, ease of wearing and removing, and issues related to toileting. In comparing the baseline with intervention phases one and two regarding balance, the intervention demonstrated effectiveness (percentage of non-overlapping data [PND]=70%). According to PND values, functional speed in the second intervention phase showed significant results (PND=75%). The hamstring muscle spasticity graph analysis during intervention phases exhibited a reduction of 1 or 2 units. The occupational performance score and satisfaction with the child’s performance increased significantly after the intervention phases.

    Conclusion

    According to the mechanism of dynamic movement orthoses, as long as they are worn during the day, they are effective in modulating the tonicity of spastic muscles by exerting pressure on hypertonic muscles. This modulation improves balance, movement speed, and overall task performance. Consequently, these findings suggest that dynamic orthotic interventions may enhance functional outcomes and occupational performance, and satisfaction in children with spastic diplegic CP.

    Keywords: Cerebral palsy, Orthosis, Dynamic orthosis, Pressure suit, Walking}
  • فاطمه اولیایی، امیرعلی جعفرنژاد گرو*، علی فتاحی، داوود خضری
    مقدمه

    دانش آموزان برای حمل وسایل ضروری مدرسه ناچار به استفاده از کوله پشتی با مشخصات و اوزان مختلف هستند. اطلاعات در دسترس در خصوص اثرات این کوله پشتی ها بر بیومکانیک راه رفتن بسیار محدود می باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر استفاده از کوله پشتی با وزن های مختلف بر متغیرهای کینتیکی و تعادلی کف پای دانش آموزان دختر حین راه رفتن بود.

    روش کار

    در این مطالعه نیمه تجربی 20 دانش آموز دختر در دامنه سنی 14 تا 17 به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان آزمودنی مشارکت داشتند. آزمودنی ها کوله پشتی هایی معادل 10، 15 و 20 درصد وزن بدن را طی راه رفتن حمل می کردند. اطلاعات فشار کف پایی افراد با استفاده از سیستم اندازه گیری فشار کف پایی جمع آوری شد. با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر فرضیه های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد مقدار نیرو در ناحیه داخل پاشنه و کف پایی پنجم به طور معناداری در کوله پشتی های 10 درصد وزن بدن کمتر از حالت های 15 (0/038=p) و 20 (0/038=p) درصد وزن بدن بود. همچنین میزان چرخش پشت پا در حالت حمله کوله پشتی 20 درصد وزن بدن به طور معناداری از حالت 10 درصد بیشتر بود (0/031 =p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد افزایش وزن کوله پشتی می تواند الگوی توزیع نیرو در پا حین راه رفتن را تغییر دهد و با تغییر در بیومکانیک پا موجب اتخاذ پاسچرهای نامناسب و افزایش ریسک آسیب های اسکلتی- عضلانی در دانش آموزان شود.

    کلید واژگان: کوله پشتی, تعادل, نیروی عکس العمل زمین, فشار کف پایی, دانش آموز, راه رفتن}
    Fatemeh Oliaei, Amirali Jafarnezhadgero*, Ali Fatahi, Dovood Khezri
    Introduction

    Schoolchildren have to use backpacks every day on routes with different characteristics and weights to carry their staff. However, the knowledge available on its effects on walking biomechanics is very limited. The purpose of this study was to investigate the effect of using backpacks with different weights on plantar kinetics and balance variables among female students during the stance phase of walking.

    Methods

    Twenty female students in the age range of 14-17 with available sampling participated as subjects in this semi-experimental study. Participants carried backpacks with 10%, 15%, and 20% of body weight during walking. Plantar pressure data of subjects was collected by a foot pressure system. Repeated measure ANOVA was run to analyze the obtained data.

    Results

    The results showed that the force in the heel medial and fifth metatarsal were significantly lower in 10% of body weight as compared to 15% (p=0.045) and 20% (p=0.038) body weight. Also, heel rotation in carrying a backpack with 20% of body weight was significantly greater than 10% of body weight (p=0.031).

    Conclusion

    According to the results, it seems, that increasing the weight of a backpack can alter the pattern of force distribution in the foot during walking. Changing foot biomechanics leads to poor posture adjustment and raises the risk of muscle-skeletal injuries among school students.

    Keywords: backpack, balance, ground reaction force, plantar pressure, student, walking}
  • نساء فرزانه هرآباد، مهرداد عنبریان*، سولماز رهبر
    هدف

    ساختارهای آناتومیکی متفاوت کف پا با عملکرد حرکتی پا در ارتباط است. هدف این مطالعه بررسی اثر ساختار کف پا بر ویژگی های فشار کف پایی در کودکان دختر دارای اضافه وزن 10 تا 13 ساله حین راه رفتن بود.

    روش بررسی

    تعداد 36 دختر دارای اضافه وزن در سه گروه مساوی با ساختار کف پای صاف، گود و طبیعی در این تحقیق شرکت کردند. ویژگی های فشار کف پایی آزمودنی ها حین راه رفتن در مسیر 14 متری و با سرعت خود انتخابی با سیستم اندازه گیری فوت اسکن ثبت و با هم مقایسه شد. حداکثر فشار کف پایی، زمان رسیدن به حداکثر فشار کف پایی، ضربه (Impulse) وارد بر نواحی مختلف پا و درصد سطح تماس نواحی کف پا در مرحله ایستایی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری MANOVA  همراه با آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین حداکثر فشار کف پای چپ گروه کف پای گود در ناحیه انگشت شست (12/47) بیشتر از گروه کف پای طبیعی (7/93) و گروه کف پای صاف (7/49) بود (0/035=p). میانگین ضربه وارده بر کف پای گروه پای طبیعی (0/86) در نواحی انگشتان دوم تا پنجم پای راست از گروه کف پای صاف (0/49) بیشتر بود(0/008=p). میانگین ضربه در ناحیه شست پای چپ در گروه کف پای گود (2/61) از گروه کف پای طبیعی (0/89) و گروه کف پای صاف (0/88) بیشتر بود(0/045=p). 

    نتیجه گیری

    علیرغم وجود تفاوت های محدود؛ به طور کلی نتایج این پژوهش تفاوت قابل توجهی در ویژگی های فشار کف پایی در ساختارهای آناتومیکی متفاوت کف پای کودکان دختر دارای اضافه وزن را حین راه رفتن نشان نداد.

    کلید واژگان: اضافه وزن, انواع ساختار پا, فشار کف پایی, راه رفتن}
    N. Farzaneh Herabad, M. Anbarian *, S. Rahbar
    Purpose

    Differences in foot structure are thought to be associated with differences in foot function during movement. The aim of this study was to investigate the effect of foot structure on plantar pressure characteristics in overweight girl children aged 10-13 years during walking.

    Methods

    Thirty-six overweight girls with pes planus, pes cavus and normal feet structures participated in this study. The plantar pressure characteristics of the subjects were measured using the foot-scan system while walking on a 14-meter gait-way at a self-selected speed. Peak plantar pressure, time to reach the peak pressure, percentage of the plantar contact area and impulse were measured. MANOVA and Bonferroni post hoc test were used for statistical analyses at a significance level of 0.05.

    Results

    The mean peak pressure of the left foot of the pes cavus group under the hallux (12.47) was greater than that of the normal (7.93) and pes planus (7.49) groups (p=0.035). The mean impulse underneath the 2-5 toes zone of the right foot of normal (0.86) group was greater than pes planus (0.49) group (p=0.008). The mean impulse also was greater under the hallux zone of the left foot among pes cavus group (2.61) than those in normal (0.89) and pes planus (0.88) groups (0.045).

    Conclusion

    Despite the existence of minor differences; in general, the results of this study did not show a significant alteration in plantar pressure characteristics among overweight children with different foot structures during walking.

    Keywords: Overweight, Foot types, plantar pressure, walking}
  • محسن محمدی مومن*، محمد حسین علیزاده، سید علی اکبر هاشمی جواهری، سید عباس فرجاد پزشک
    هدف
    کمردرد یکی از شایع ترین اختلالاتی است که توانایی عملکردی افراد را در فعالیت های روزمره زندگی و محل کار و همچنین سلامت عمومی و کیفیت زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر هشت هفته تمرین راه رفتن در آب روی کینماتیک و هماهنگی لگن تنه حین راه رفتن در افراد مبتلا به کمردرد مزمن است.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی با طرح تحقیق  پیش آزمون- پس آزمون، 50 آزمودنی مرد دارای کمردرد مزمن با توجه به وزن و شاخص سنجش درد (VAS Visual Analog Scale;) در دو گروه کنترل (25 نفر) و تجربی (25 نفر) تقسیم بندی شدند به طوری که تفاوت معناداری بین وزن و درد دوگروه وجود نداشته باشد. آزمودنی های گروه کنترل دارای میانگین ± انحراف معیار قد 6/8±170/62، وزن 6/36± 81 و سن5/92± 44/75 و آزمودنی های گروه تمرین دارای میانگین ± انحراف معیار قد 7/62±167/16، وزن 8/01± 78/33 و سن 5/32± 43/66 بودند. برای اندازه گیری متغیرهای کینماتیکی لگن و تنه حین راه رفتن از سیستم موشن کپچر سه بعدی نوراکسون  (Inertial measurement unit Noraxon)  استفاده شد. اطلاعات زاویه ای مفصل لگن و تنه استخراج و پس از پردازش متغیرهای دامنه حرکتی، هماهنگی با شاخص فاز نسبی پیوسته و تغییرپذیری هماهنگی مورد محاسبه قرار گرفتند. سپس آزمودنی ها هشت هفته تمرین راه رفتن در آب را سه روز در هفته (جلسه ای 30دقیقه) اجرا کردند. برای آنالیز آماری از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد (0/05≥p).
    یافته ها
    تمرین در آب به صورت درون و بین گروهی موجب کاهش دامنه حرکتی تنه شد (0/001=p). تمرین در آب شاخص فاز نسبی پیوسته (هماهنگی) بین تنه و لگن را افزایش داد که نشان از هماهنگی بیشتر بین تنه و لگن حین راه رفتن است (0/001=p). میزان تغییرپذیری هماهنگی به دنبال تمرین در آب به صورت درون و بین گروهی به طور معنی داری کاهش یافت (0/001=p).
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه به نظر می رسد انجام هشت هفته تمرین راه رفتن در آب با سرعت های مختلف به دلیل ویژگی های تمرین در آب نظیر شناوری و مقاومت جریان می تواند هماهنگی لگن و تنه در راه رفتن را افزایش دهد که این بهبود هماهنگی به کاهش دامنه حرکتی تنه مربوط می شود. از سویی نتایج این مطالعه به ثبات در هماهنگی بیشتر راه رفتن بیماران مبتلا به کمردرد پس از اجرای تمرین اشاره داشتند که نشان دهنده نزدیک شدن الگوی راه رفتن در تکرارهای زیاد به راه رفتن عادی است.
    کلید واژگان: تمرین راه رفتن در آب, راه رفتن, هماهنگی تنه-لگن, تغییرپذیری در هماهنگی}
    M Mohammadi Momen *, M.H Alizadeh, S.A.A Hashemijavaheri, A Farjad Pezeshk
    Purpose
    Low Back pain is one of the most common disorders that affect people's functional ability in daily life and workplace activities, as well as their general health and quality of life This study aims to investigate the effect of eight weeks of water walking training on kinematics and trunk-pelvic coordination during walking in people with chronic back pain.
    Methods
    In this semi-experimental with pre-post test research design, 50 subjects with chronic back pain were divided into two control (25 subjects) and experimental groups (25 subjects) based on their weight and VAS pain index, so there are no any significant differences between weight and pain. The Mean±SD of height, weight and age in the control group were 170.62±6.8, 81±6.63 and 44.74±5.92, and in the experimental group were 167.16±7.62, 78.32±8.01 and 43.66±5.32 respectively. Noraxon IMU system was used to measure the pelvis and trunk kinematic variables during walking. After that, the angular information of the pelvis and trunk was extracted and after processing the range of motion variables, coordination with continuous relative phase index and variability of coordination were calculated. After the pre-test, the subjects were exposed to eight weeks of water walking training with a frequency of three days a week, and after the training, the pelvic trunk kinematic test was taken. The control group continued their daily activities after the pre-test. For statistical analysis, the repeated measure ANOVA was used for comparison (P≤0.05).
    Results
    The results of this study showed that training in water within and between groups reduces the range of motion of the trunk (P=0.001). On the other hand, the results of this study showed that training in water increases the coordination between the trunk and pelvis, which indicates greater coordination between the trunk and pelvis during walking (P=0.001). Also, the results showed that the variability of coordination after training in water decreases significantly within and between groups (P=0.001).
    Conclusion
    The results of this study showed that performing six weeks of water walking training at different speeds due to the features of water training such as buoyancy and flow resistance reduces the range of motion of the trunk, and this decrease in range of motion balances the movement of the trunk concerning the pelvis, and the coordination between these two segments is increased. On the other hand, the results of this study pointed to the greater stability of walking of patients with back pain after performing the exercise, which indicates that the walking pattern in high repetitions is closer to normal walking.
    Keywords: Aquatic training, Gait, Thorax-Pelvic Coordination, Kinematic}
  • امیرعلی جعفرنژادگرو*، آرزو مداحی، احسان فخری میرزانق
    پیش زمینه و هدف

    سطوح مختلف اثرات متفاوتی را بر روی مکانیک بدن طی راه رفتن دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقادیر هم انقباضی مفصل مچ پا در افراد با پای سالم و سوپینیت طی راه رفتن بر روی زمین و چمن مصنوعی بود.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی بود. جامعه آماری شامل 10 فرد با پای سوپنیت (با میانگین سنی برابر 2/2 ± 1/22 سال) در گروه تجربی و 10 فرد با پای سالم (با میانگین سنی برابر 3/3 ± 2/24) بود. فعالیت الکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوسویه با اندازه های تکراری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معتاداری 05/0 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که اثر عامل سطح (035/0=P) و گروه (000/0=P) بر مقادیر هم انقباضی عمومی مفصل مچ پا طی فاز پاسخ بارگیری معنادار می باشد. مقادیر هم انقباضی عمومی مچ پا طی فاز پاسخ بارگیری هنگام راه رفتن بر روی چمن مصنوعی در مقایسه با راه رفتن بر روی سطح زمین بزرگ تر بود. اختلافات بین سایر مولفه های هم انقباضی جهت دار و عمومی در فازهای دیگر طی راه رفتن بر روی چمن و سطح زمین معنی دار نبود (05/0<P).

    بحث و نتیجه گیری

    مقادیر هم انقباضی عمومی عضلات طی راه رفتن بر روی چمن مصنوعی بزرگ تر از راه رفتن بر روی سطح زمین بود. افزایش هم انقباضی عمومی ممکن است با ناپایداری سطح راه رفتن مرتبط باشد. باوجود این، اثبات هرچه بهتر این موضوع نیاز به انجام پژوهش های بیشتر در آینده با جامعه های آماری بزرگ تر دارد.

    کلید واژگان: هم انقباضی, الکترومایوگرافی, راه رفتن, پای سوپینیت}
    Amirali Jafarnezhadgero*, Arezo Madahi, Ehsan Fakhri Mirzanag
    Background & Aim

    Different surfaces have different effects on body mechanics during walking. The aim of this study was to evaluate ankle joint co-contraction in individuals with healthy and supinated feet during walking on artificial turf and stable ground.

    Material & Methods

    This study was a semi-experimental and laboratory one. The statistical population included 10 individuals with supinated feet (mean age of 22.1± 2.2 years) and 10 individuals with healthy feet (mean age of 24.2± 3.3 years). The electrical activity of selected lower limb muscles was recorded using electromyography system during walking. Two ways ANOVA with repeated measure test was used for statistical analysis using SPSS 20 software at significant level of 0.05.

    Results

    Results showed that the main effect of surface (P=0.035) and group (P=0.000) on general ankle co-contraction was significant during loading phase. General ankle co-contraction during loading phase while walking on artificial turf was greater than walking on the ground. Differences between other directional and general co-contraction components in other phases during walking on artificial turf and stable ground were not significant (P<0.05).

    Conclusion

    General co-contraction values of muscles during walking on artificial turf were greater than walking on the stable ground. Increased general co-contraction may be associated with instability of the surface. Nevertheless, to prove this as well as possible, it is necessary to conduct more research in the future with larger statistical populations.

    Keywords: Co-contraction, Electromyography, Gait, Supinated Feet}
  • امیرعلی جعفرنژاد گرو*، محمد اقبالی میدانی، رحیم خدابخش دیزج، ابراهیم نوریان
    مقدمه و اهداف

    زانوی پرانتزی یکی از متداول ترین عارضه های اندام تحتانی می باشد که فعالیت افراد را در طی فعالیت های روزمره و ورزشی تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته استفاده از بریس های حمایت کننده مفصل زانو بر فرکانس فعالیت عضلات در افراد دارای زانو پرانتزی طی راه رفتن می باشد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. 32 دانشجوی پسر دارای زانوی پرانتزی (20-30 سال) به صورت تصادفی در 2 گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته از بریس استفاده کردند. فعالیت الکتریکی عضلات منتخب به وسیله دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. جهت تحلیل های آماری از آزمون تحلیل کواریانس (آنکووا) در سطح معناداری 0/05 استفاده شد. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد طی فاز بارگیری فرکانس فعالیت عضله دو سر رانی در گروه کنترل بیشتر از گروه آزمایش می باشد (0/041=P). مقادیر فرکانس فعالیت عضلات در دو فاز میانه استقرار و هل دادن بین دو گروه اختلاف معناداری را نشان نداد (0/05<P).

    نتیجه گیری

    باتوجه به کاهش فرکانس فعالیت عضله دوسررانی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می توان بیان کرد که 8 هفته استفاده از بریس می تواند در کاهش جذب شوک های وارده بر اندام تحتانی موثر باشد.

    کلید واژگان: بریس زانو, راه رفتن, بریس, فرکانس, فعالیت عضلات}
    Amirali Jafarnezhadgero *, Mohammad Eghbali Meydani, Rahim Khodabakhsh Dizag, Ebrahim Noorian
    Background and Aims

    Genu varus is one of the most common lower limb deformities that can affect a person’s daily activities and sports performance. This study aims to investigate the effect of the 8-week use of knee braces on the electrical activity frequency of muscles in men with genu varus during walking.

    Methods

    This is a quasi-experimental study on 30 male college students with genu varus (aged 20-30 years) who were randomly divided into control and intervention groups. Corrective exercises were performed for 8 weeks using knee braces in the intervention group. The electrical activity of selected muscles was recorded by an electromyography system. For statistical analysis, ANCOVA was used. The significance level was set at 0.05.

    Results

    During the loading phase, the results showed a lower frequency of biceps femoris muscle in the intervention group compared to the control group (P=0.041). The frequency of muscles did not show any significant difference between groups in the mid-stance and push-off phases (P>0.05).

    Conclusion

    Given the decrease in the frequency of biceps femoris muscle activity in men who used knee braces, it can be concluded that the 8-week use of these brace can be effective in reducing shock absorption in the lower extremity.

    Keywords: knee brace, gait, Frequency, Muscle activity}
  • فرشته حبیبی تیرتاشی، منصور اسلامی*، محمد تقی پور
    مقدمه و اهداف

    کفی های طبی ازجمله درمان های غیرجراحی هستند که برای بهبود الگوی راه رفتن افراد با اختلاف طول اندام پا توصیه می شوند. باوجوداین اثرگذاری طولانی مدت کفی ها بر دینامیک اندام تحتانی در این افراد هنوز مبهم است. هدف این مطالعه بررسی و مقایسه اثر طولانی مدت دو کفی داخلی و خارجی کفش بر متغیرهای منتخب دینامیکی اندام تحتانی در مردان با اختلاف طول اندام پا طی فاز استقرار راه رفتن بود.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طرح پیش آزمون پس آزمون بود که در آن 18 مرد با اختلاف طول اندام پای خفیف انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی کفی داخلی و کفی خارجی تقسیم شدند. زاویه تیلت جانبی و قدامی لگن و گشتاور مفاصل اندام تحتانی در پیش آزمون توسط 6 دوربین و 1 تخته نیروسنج در طی فاز استقرار راه رفتن جمع آوری شد. هر دو گروه به مدت 12 هفته و روزانه حداقل به مدت 4 ساعت از کفی موردنظر استفاده کردند و سپس در پس آزمون شرکت کردند. برای آزمون فرضیات از تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد (05/P≤0). 

    یافته ها

    نتایج آماری نشان داد پس از 12 هفته استفاده از هر دو کفی داخلی و خارجی کفش، میزان اوج زاویه تیلت جانبی لگن (کفی داخلی: اندام کوتاه 0/041=P، اندام بلند 0/008=P و کفی خارجی: اندام کوتاه 0/026=P، اندام بلند 0/007=P) و اوج گشتاور ابداکتوری مفصل زانو (کفی داخلی: 0/022=P، کفی خارجی: 0/007=P) و ران (کفی داخلی: 0/006=P، کفی خارجی: 0/005=P) به طور معناداری کاهش یافت. همچنین در گروه کفی خارجی میزان اوج تیلت قدامی لگن نیز در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون تغییر معنا دار نشان داد (اندام کوتاه 0/014=P، اندام بلند 0/033=P). بااین حال تفاوت معناداری بین دو گروه در متغیرهای دینامیکی اندام تحتانی مشاهده نشد (05/P>0).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد استفاده طولانی مدت از هر دو کفی داخلی و خارجی کفش با تغییر در دینامیک اندام تحتانی، سبب ایجاد سازگاری مثبت در افراد با اختلاف طول اندام پای خفیف شد. بااین حال تفاوتی در میزان اثرگذاری طولانی مدت بین کفی داخلی و خارجی کفش وجود نداشت.

    کلید واژگان: کفی, اختلاف طول اندام پا, اثر طولانی مدت, دینامیک اندام تحتانی, راه رفتن}
    Fereshteh Habibi Tirtashi, Mansour Eslami *, Mohammad Taghipour
    Background and Aims

    The use of medical insoles is one of the non-surgical treatment methods for improving the gait pattern of individuals with leg length discrepancy (LLD). However, the long-term effect of insoles on lower limb joint dynamics in these individuals is still unclear. This study aims to investigate and compare the long-term effect of inner and outer insoles on selected dynamics variables of the lower limb joints in men with LLD during the stance phase of gait.

    Methods

    This is a randomized clinical trial with a pre-test/post-test design on 18 men with mild LLD, randomly divided into two parallel groups of inner insole and outer insole. Selected dynamics parameters were measured by six cameras and a force plate during the stance phase of gait. Both groups used the insole for 12 weeks for at least four hours per day. Repeated-measures ANCOVA was used to test the hypothesis. P≤0.05 was statistically significant.

    Results

    After 12 weeks of using insoles, the peak lateral pelvic tilt decreased significantly in the inner insole group (P=0.041 for short leg, and P=0.008 for long leg) and outer insole group (P=0.026 for short leg, P=0.007 for long leg). The peak knee abduction moment (P=0.022 for inner insole, P=0.007 for outer insole) and peak hip abduction moment (P=0.006 for inner insole, P=0.005 for outer insole) also decreased significantly. In the outer insole group, the peak anterior pelvic tilt showed a significant change in the post-test stage compared to the pre-test stage (P=0.014 for short leg, and P=0.033 for long leg). There was no significant difference between the two groups in the selected dynamics variables (P>0.05).

    Conclusion

    The long-term use of inner and outer medical insoles, by causing a change in the lower limb joint dynamics, can lead to a positive adaptation in men with mild LLD. There is no significant difference in the long-term effect of inner and outer insoles.

    Keywords: Insole, leg length discrepancy, long-term effect, Lower limb dynamics, Walking}
  • تینا بناخیری، صدیقه سادات نعیمی*، زهرا ابراهیم آبادی، عالیه دریابر، محمد یوسفی
    مقدمه و اهداف

    مطالعات متعددی به بررسی بیومکانیک راه رفتن در افراد دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا پرداخته اند، اما نقش بالقوه فرآیند پردازش اطلاعات (توجه) در کنترل راه رفتن این بیماران هنوز ناشناخته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر بار شناختی بر دامنه حرکتی مفاصل اندام تحتانی حین راه رفتن در افراد با و بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا بود.

    مواد و روش ها

    مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار غیرتصادفی است. 18 فرد مذکر دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا و 19 فرد سالم مراحل آزمون را در 3 مرحله و هر مرحله با 3 تکرار با ترتیب تصادفی شامل 1. اجرای تکلیف شناختی در حالت نشسته، 2. اجرای تکلیف راه رفتن بر روی تردمیل (تکلیف یگانه) و 3. اجرای هم زمان تکلیف راه رفتن و تکلیف شناختی (تکلیف دوگانه) تکمیل کردند. اطلاعات سه بعدی دامنه حرکتی مفاصل هیپ، زانو، مچ پا در 3 صفحه ساجیتال، فرونتال و عرضی به عنوان مولفه های کینماتیک راه رفتن، درصد خطا و میانگین زمان واکنش کلامی به عنوان معیارهای عملکرد تکلیف شناختی و همچنین میزان ضریب همبستگی درون گروهی برای تعیین تکرارپذیری درون جلسه ای مولفه های کینماتیک راه رفتن و عملکرد تکلیف شناختی بررسی شد.

    یافته ها

    پایایی متغیرهای کینماتیکی شامل دامنه زاویه مفاصل هیپ، زانو و مچ پا، با و بدون اعمال تکلیف شناختی در 3 صفحه بیشتر از 70 درصد بود. در طی تکلیف یگانه، افراد دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا کاهش معنادار دامنه حرکتی زانو در صفحه عرضی و دامنه حرکتی هیپ در صفحه ساجیتال نسبت به گروه سالم داشتند. در هنگام تکلیف دوگانه، افراد دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا افزایش معنادار دامنه حرکتی هیپ در صفحه ساجیتال نسبت به گروه سالم داشتند. در مقایسه با افراد سالم، افراد دارای بی ثباتی عملکردی مچ پا در شرایط انجام هم زمان تکلیف راه رفتن و شناختی نسبت به حالت نشسته، دارای زمان واکنش طولانی تری در آزمون شنیداری استروپ بودند.

    نتیجه گیری

    بی ثباتی عملکردی مچ پا می تواند عامل مهمی در تداخل شناخت-حرکت باشد. بنابراین، تحمیل تکلیف شناختی ممکن است بتواند به عنوان یک استراتژی موثر در برنامه توان بخشی این بیماران منظور شود.

    کلید واژگان: بی ثباتی عملکردی مچ پا, بار شناختی, تکلیف دوگانه, دامنه حرکتی, راه رفتن}
    Tina Banakheiri, Sedigheh Sadat Naimi *, Zahra Ebrahimabadi, Aliyeh Daryabor, Mohammad Yousefi
    Background and Aims

    Several studies have investigated gait biomechanics in people with functional ankle instability (FAI). However, the potential role of information processing (attention) in the gait control of these patients is still unknown. Therefore, this study aimed to investigate the effect of cognitive load on the range of motion (ROM) of lower limb joints during walking in men with and without FAI.

    Methods

    The study was a non-randomized controlled clinical trial. Eighteen male subjects with FAI and 19 healthy subjects participated in this study and completed three randomized conditions (three trials per condition): normal walking on a treadmill (single task), normal walking while performing a cognitive task (dual task), and (3) performing cognitive task while sitting. Three-dimensional information of hip, knee, and ankle joint ROM in the sagittal, frontal, and transverse planes were measured as gait kinematic components, and the error ratio and average reaction time were measured as cognitive task indicators. The intraclass correlation coefficient (ICC) was used to determine the intrasession reliability of kinematic and cognitive measures.

    Results

    The ICC of kinematic variables, including the hip, knee, and ankle joint ROM, with and without applying cognitive tasks in three planes was more than 0.70. During the single task, the group with FAI showed a significantly decreased knee ROM in the transverse plane and a decreased hip ROM in the sagittal plane compared to the healthy group. During the dual task, the group with FAI showed a significantly increased hip ROM in the sagittal plane compared to the healthy group. The results of the cognitive task showed that the group with FAI had a longer reaction time in the auditory Stroop test during dual-task walking than in the sitting position.

    Conclusion

    FAI can be an important factor in motor-cognitive interactions. Using a cognitive task may be an effective strategy in the rehabilitation program of men with FAI.

    Keywords: Functional ankle instability, Cognitive load, dual task, Range of motion, Walking}
  • امیرعلی جعفرنژادگرو*، زینب نوروزی، ابراهیم پیری
    پیش زمینه و هدف

    خستگی یکی از عوامل موثر در تغییر فعالیت الکتریکی عضلات به شمار می آید، به نحوی که این شاخص در ارتباط مستقیمی با افزایش پتانسیل آسیب های عضلانی و افت عملکرد در مراحل مختلف ورزشی قرار دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه مقادیر فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی قبل و بعد از خستگی در افراد با سابقه کووید 19 در مقایسه با افراد سالم طی راه رفتن بود.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان با سابقه ابتلا به کووید-19 و زنان سالم استان اردبیل بود. نمونه آماری به تعداد 28 نفر با دامنه سنی 30-18 سال به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه های آماری شامل دو گروه 14 نفر افراد سالم و 14 نفر افراد باسابقه ی کووید-19 بودند. روش پرسش از افراد برای سابقه ابتلا به بیماری کووید-19 به گونه ای که حداقل دو ماه از زمان ابتلا به این ویروس گذشته بود، درحالی که تست PCR آن ها قبلا مثبت شده بود در تقسیم بندی گروه های کووید-19 و افرادی که هیچ گونه علایمی نداشتند به عنوان گروه سالم انتخاب شدند. داده های الکترومایوگرافی با استفاده از برنامه بایومتریک دیتالیت قبل و بعد از پروتکل خستگی تحلیل شد. از آزمون آنالیز واریانس دوسویه با اندازه های تکراری جهت تحلیل آماری و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 P<استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد اثر تعاملی گروه و خستگی بر فرکانس فعالیت عضلات پهن خارجی (033/0=P)، پهن داخلی (029/0=P) و سرینی میانی (035/0= P) معنادار بود، به طوری که کاهش فرکانس فعالیت این عضلات بعد از خستگی نسبت به قبل از آن در گروه سالم بیشتر از گروه کووید بود.

    بحث و نتیجه گیری

    به نظر می رسد که کاهش فرکانس فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی در فازهای مختلف راه رفتن پس از خستگی در افراد مبتلا به کووید-19 متفاوت از افراد سالم است که می تواند زمینه ی جدی برای بروز آسیب و کاهش ثبات مفاصل حین راه رفتن باشد. بااین حال اثبات هر چه بهتر این موضوع نیاز به پژوهش های بیشتر در آینده دارد.

    کلید واژگان: کووید-19, الکترومایوگرافی, خستگی, عضلات اندام تحتانی, راه رفتن}
    Amirali Jafarnezhadgero*, Zeinab Noroozi, Ebrahim Piri
    Background & Aims

    Fatigue is one of the effective factors in changing the electrical activity of muscles, so that this index is directly related to the increase in the potential of muscle injuries and performance loss in various sports stages. Therefore, the aim of the present study was to compare the electrical activity values of the lower limb muscles before and after fatigue in the people with a history of Covid-19 compared to healthy people during walking.

    Materials & Methods

    The present research was of semi-experimental and laboratory one. The statistical population of the present study included women with a history of Covid-19 and healthy women in Ardabil province. A statistical sample of 28 people with an age range of 18-30 years was selected by purposive sampling. The statistical samples included two groups of 14 healthy people and 14 people with covid-19. The method of asking people for their history of contracting the Covid-19 disease was in such a way that at least two months had passed from their infection and their PCR test results were already positive. healthy people didn't have any symptoms and had negative PCR results. Electromyography data were analyzed using Datalite Biometric program before and after the fatigue protocol. Two-way analysis of variance (ANOVA) with repeated measures was used for statistical analysis, and bonferroni post hoc test was used at the significance level of P<0.05.

    Results

    The results showed significant group-by-fatigue interaction effect for frequency of the vastus latlarais (P=0.031), vastus medialis (P=0.029), and gluteus medius (P=0.035) muscles during loading response phase. The reduction of frequency content at post-test compared with pre-test in healthy group was greater than that Covid-19 group.

    Conclusion

    It seems that the difference in the frequency of electrical activity of the muscles of the lower limbs in different phases of walking after fatigue in people with Covid-19 compared to healthy ones can be a serious reason for the occurrence of injury and decrease in the stability of the joints during walking. However, more confirmatory researches in the future are needed to prove this relationship.

    Keywords: Covid-19, Electromyography, Fatigue, Lower Limb Muscles, Walking}
  • امیرعلی جعفرنژادگرو*، مهر انگیز صالحی، راضیه علیزاده، احسان فخری میرزانق
    زمینه و هدف

    اضافه وزن و چاقی از مهم ترین نگرانی ها و تهدید های سلامت عمومی و به عنوان یک بیماری مزمن در جهان به صورت چشمگیری روندی افزایشی دارد. لذا، هدف این پژوهش مقایسه فرکانس عضلات اندام تحتانی طی راه رفتن در افراد دارای اضافه وزن با پای پرونیت با افراد داری پای پرونیت بدون اضافه وزن و افراد نرمال بود.

    روش کار

    جامعه آماری پژوهش حاضر زنان اضافه وزن با و بدون پای پرونیت شهر اردبیل بود. نمونه آماری پژوهش حاضر به صورت دردسترس شامل 15 زن سالم در گروه سالم (شاخص توده بدنی: 6/1±2/20)، 15 نفر زن دارای پای پرونیت در گروه پای پرونیت (شاخص توده بدنی: 6/1±1/20) و 15 زن دارای اضافه وزن با پای پرونیت (شاخص توده بدنی: 1/1±2/28) در گروه اضافه وزن همراه با پرونیت انتخاب شدند. تحلیل داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک سویه با سطح معناداری برابر 05/0 انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد فرکانس فعالیت عضله پهن خارجی طی فاز پاسخ بارگیری در گروه با پای پرونیت نسبت به گروه سالم بزرگ تر بود (02/0=p). همچنین میانه فرکانس فعالیت عضله پهن خارجی طی فاز پاسخ بارگیری در گروه اضافه وزن با پای پرونیت نسبت به گروه پرونیت کمتر بود (01/0>p). میانه فرکانس فعالیت عضله راست رانی طی فاز پاسخ بارگیری در گروه پای پرونیت نسبت به گروه سالم بزرگ تر بود (04/0=p).

    نتیجه گیری

    فرکانس عضلات چهارسررای طی فاز پاسخ بارگذاری در افراد دارای اضافه وزن با پای پرونیت مشابه افراد سالم بود. بنابراین، می توان بیان نمود که مکانیزم جبرانی در فرکانس عضلات چهارسررانی در افراد دارای اضافه وزن با پای پرونیت جهت کاهش نیروی تماسی رخ نمی دهد.

    کلید واژگان: اضافه وزن, پای پرونیت, راه رفتن}
    Amirali Jafarnezhadgero*, Mehrangiz Salehi, Raziyh Alizade, Ehsan Fakhri Mirzanag
    Background & Aims

    Overweight and obesity are defined as abnormal or excessive fat accumulation that may impair health. Body mass index (BMI) is a simple index of weight-for-height that is commonly used to classify overweight and obesity in adults. It is defined as a person's weight in kilograms divided by the square of his height in meters (kg/m2). In 2019, an estimated 38.2 million children under the age of 5 years were overweight or obese. Once considered a high-income country problem, overweight and obesity are now on the rise in low- and middle-income countries, particularly in urban settings. In Africa, the number of overweight children under 5 has increased by nearly 24 % percent since 2000. Almost half of the children under 5 who were overweight or obese in 2019 lived in Asia. Over 340 million children and adolescents aged 5-19 were overweight or obese in 2016. The prevalence of overweight and obesity among children and adolescents aged 5-19 years has risen dramatically from just 4 % in 1975 to just over 18 % in 2016. The rise has occurred similarly among both boys and girls: in 2016 18 % of girls and 19 % of boys were overweight. While just under 1 % of children and adolescents aged 5-19 were obese in 1975, more 124 million children and adolescents (6 % of girls and 8 % of boys) were obese in 2016. Overweight and obesity are linked to more deaths worldwide than underweight. Globally there are more people who are obese than underweight Raised BMI is a major risk factor for cardiovascular diseases Childhood obesity is associated with a higher chance of obesity, premature death and disability in adulthood. But in addition to increased future risks, obese children experience breathing difficulties, increased risk of fractures, hypertension, and early markers of cardiovascular disease, insulin resistance and psychological effects. Overweight and obesity are among the most important concerns and threats to public health and probably the most common malnutrition problem in the world and is known as a chronic disease in developed and developing countries and has a dramatic increase (1). Obesity is a risk factor for disorders such as hyperlipidemia, hypertension, type 2 diabetes, renal complications, respiratory disease, coronary heart disease, stroke, etc. (2). Deviation from normal physical posture can be effective in losing beauty and also reducing a person's mechanical performance and predispose a person to muscle and nerve injuries. In the pronation of the foot, the internal arch of the foot is reduced, and then the navicular bone falls and protrudes on the inner surface of the foot, which can also cause other anatomical abnormalities (10). The aim of this study was to compare frequency content of selected lower limb muscles during walking in overweight people with pronated foot, pronated feet individuals without overweight and healthy control ones.

    Methods

    The research is a semi-experimental type. The study design of the present study is cross sectional. The statistical sample of the present study include 15 healthy adult females, 15 pronated feet adult females without overweight, and 15 overweight adult females with pronated feet. To record the ground reaction forces data, a Bertec force plate device with a sampling rate of 1000 Hz was used. The electromyography data was recorded using a wireless biometric electromyography device with 8 channels. The 20 Hz cut of frequency was used to smooth ground reaction force data. Ground reaction force data were used to determine the beginning and end of the gait stance phase. Selected lower limb muscles include tibialis anterior, gastrocnemius, vastus lateralis, vastus medialis, rectus femoris, biceps femoris, semitendinosus, and gluteus medius. The electrodes were attached on selected lower limb muscle in accordance with SENIAM protocol. Before, electrode placement, the shaving process was done. The walking trials were done at constant speed. The walking stance phase was divided into loading phase, mid-stance phase, and push off phase. Median frequency of EMG data was selected as a dependent variables. Normal distribution of data was confirmed using a Shapiro-Wilk test. One way ANOVA test was used for statistical analysis. All analysis were done at SPSS software. Significant level was set at p<0.05.

    Results

    Results revealed that the frequency content of vastus lateralis muscle during loading phase in the pronated feet group was greater than healthy group (p = 0.02). Also, results revealed that the frequency content of vastus lateralis muscle during loading phase in the pronated feet group with overweight was greater than pronated feet group (p < 0.01). The frequency content of rectus femoris muscle during loading phase in the pronated feet group was greater than healthy group (p = 0.04). Results revealed that frequency content of vastus lateralis, vastus medialis, biceps femoris, and gluteus medius during mid stance phase in pronated feet group was lower than healthy control ones (p < 0.02). Also, the frequency content of tibialis anterior muscle during mid stance phase in overweight group with pronated feet was lower than healthy control ones (p < 0.01). The frequency content of rectus femoris muscle and semitendinosus muscle during push off phase in pronated feet group was greater than that healthy control ones (p < 0.01). The frequency content of rectus femoris and semitendinosus muscles during push off phase in overweight group with pronated feet group were lower than that pronated feet group (p < 0.03).

    Conclusion

    The frequency content of quadriceps muscles during loading phase in the pronated foot group with overweight was similar to healthy group. Therefore, the compensatory mechanism in the frequency content of quadriceps muscles in the pronated foot group with overweight does not occur to reduce impact force. Moreover, the frequency content of rectus femoris muscle during loading phase in the pronated foot group was greater than healthy group. Results revealed that frequency content of vastus lateralis, vastus medialis, biceps femoris, and gluteus medius during mid stance phase in pronated feet group was lower than healthy control ones. Also, the frequency content of rectus femoris muscle and semitendinosus muscle during push off phase in pronated feet group was greater than that healthy control ones. The frequency content of rectus femoris and semitendinosus muscles during push off phase in overweigh with pronated feet group were lower than that pronated feet group.

    Keywords: Overweight, Pronated foot, Walking}
  • امیرعلی جعفرنژاد گرو*، الهه ممشلی، ابراهیم نوریان
    مقدمه و اهداف

      افزایش نرخ بارگذاری با آسیب های اندام تحتانی همچون شکستگی ناشی از فشار در استخوان تیبیا همراه است. فعالیت الکتریکی عضلات چهارسرران با فعالیت برونگرای خود در جذب شوک های ناشی از نیروی عکس العمل زمین اثرگذار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات هوازی بر رابطه بین نرخ بارگذاری و فعالیت الکتریکی عضلات چهارسرران در افراد مبتلا به نوروپاتی دیابتی می باشد. 

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه کار آزمایی بالینی از نوع دو سویه کور که به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 20 بیمار مبتلا به نوروپاتی دیابتی (با میانگین سنی: 7/3±54/9، شاخص توده بدن: 5/4±28/4) در گروه آزمایش و 20 بیمار مبتلا به نوروپاتی دیابتی (با میانگین سنی: 7/3±54/1، شاخص توده بدن: 5/1±28/5) در گروه کنترل بود که به طور دردسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش تمرینات هوازی را به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام دادند. مقادیر نیروهای عکس العمل زمین توسط دستگاه صفحه نیرو اندازه گیری شد. فعالیت الکتریکی عضلات منتخب اندام تحتانی با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. 

    یافته ها

    نتایج، یک افزایش در رابطه منفی بین نرخ بارگذاری و فعالیت الکتریکی عضله پهن داخلی را بعد از پروتکل تمرینی نشان داد (0/028>P). فعالیت الکتریکی عضلات پهن داخلی و راست رانی هیچ گونه ارتباط معناداری را بعد از دوره تمرینی نشان نداد (0/05<P). 

    نتیجه گیری

     تمرینات هوازی رابطه بین فعالیت الکتریکی عضله پهن داخلی و نرخ بارگذاری عمودی را بهبود می بخشد.

    کلید واژگان: الکترومایوگرافی, دیابت نروپتی, نیروی عکس العمل زمین, راه رفتن}
    Amirali Jafarnezhadgero *, Elahe Mamashli, Ebrahim Noorian
    Background and Aims

    The increase in loading rate is associated with lower limb injuries such as tibial stress fracture. Quadriceps muscle activities absorb ground reaction force (GRF) shocks by eccentric activation. This study aims to evaluate the effect of aerobic training on the relationship between loading rate and quadriceps muscle activities in men with diabetic neuropathy (DN). 

    Methods

    In this double-blinded, randomized, controlled clinical trial, participants were 40 men with DN who were selected by a convenience sampling method and randomly divided into two groups of training (n=20, age: 54.9±7.3, body mass index: 28.4±5.4) and control (n=20; age: 54.1±7.3, body mass index: 28.5±5.1). The GRF data was recorded using a force plate system during walking. The electrical activity of selected lower limb muscles was recorded using electromyography method. The training group performed aerobic training for 12 weeks (three sessions per week). 

    Results

    The results showed an increase in the negative relationship between vertical loading rate and vastus lateralis activities after training (P=0.028). The activities of vastus medialis and rectus femoris muscles showed no significant relationship with loading rate after training (P>0.05). 

    Conclusion

    Aerobic training can improve the relationship between vastus lateralis muscle activity and vertical loading rate in men with DN.

    Keywords: Electromyography, diabetic neuropathy, ground reaction force, gait}
  • ابراهیم پیری، محسن برغمدی*، رضا فرضی زاده
    مقدمه

    پای پرونیت یکی از شایع ترین عارضه های اندام تحتانی است؛ لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی پروتکل تمرینی در آب و تراباند بر دامنه فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی در افراد دارای پای پرونیت طی راه رفتن بود.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر از نوع مطالعه کارآزمایی بالینی بود که به صورت نیمه تجربی و آزمایشگاهی اجرا شد. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 45 دانشجوی دانشگاه محقق اردبیلی که دارای پای پرونیت بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در سه گروه جای گرفتند. دامنه سنی آزمودنی ها 25-18 سال بود. فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی به وسیله دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد. داده های الکترومایوگرافی با استفاده از برنامه بایومتریک دیتالیت تحلیل شد. همچنین برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی به کمک نرم افزار SPSS version 16 در سطح معنی داری 0/05 P≤استفاده شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد که اثر تعاملی زمان*گروه فعالیت عضلات دوقلو داخلی (0/001=P) و نیمه وتری (0/046=P) در سه گروه تمرین در آب، تراباند و کنترل طی فاز برخورد پاشنه اختلاف معنی داری داشت؛ نتایج تست تعقیبی نشان داد که فعالیت عضله دوقلو داخلی در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در گروه تمرین در آب (0/001>P؛ 6/08=d) و تراباند (0/001>P؛ 3/66=d) به ترتیب 24/03 و 16/46 درصد افزایش معنی داری داشت همچنین فعالیت عضله نیمه وتری در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون در گروه تمرین در آب (0/041=P؛ 4/98=d) و تراباند (0/048=P ؛ 4/76=d) به ترتیب 21/06 و 19/01 درصد افزایش معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    باتوجه به میزان اندازه اثر به نظر می رسد که تمرین در آب در مقایسه با تراباند اثرگذاری بهتری بر فعالیت دوقلو داخلی و نیمه وتری داشته است.

    کلید واژگان: آب درمانی, تراباند, فعالیت الکتریکی عضلات, پای پرونیت, راه رفتن}
    Ebrahim Piri, Mohsen Barghamadi*, Reza Farzizadeh
    Introduction

    The ankle joint is one of the most vulnerable joints in the body due to weight bearing. Pronated foot is one of the most common complications of the lower limbs. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of exercise protocol in water and theraband on the electrical activity of lower limb muscles in people with pronate foot during walking.

    Methods

    The present research was a clinical trial study that was conducted in a semi-experimental and laboratory. The participants of the present study included 45 students of University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran,  who had pronated foot. They were selected purposefully and divided into three equal groups. The age range of the subjects was 18-25 years. To measure the electrical activity muscles of lower limbs, it was recorded using an electromyography device. Electromyography data were analyzed using biometric datalite program. In addition, analysis of variance with repeated measurements and bonferroni post hoc test was used, and the significance level was P≤0.05.

    Results

    The results showed that there was a significant difference between time*group activity of the gastrocnemius (P=0.001) and semitendinosus (P=0.046) in the three groups of training in water, theraband and control during the heel contact phase. Therefore, using the appropriate post hoc test (LSD), it was shown that the activity of the gastrocnemius muscle in the post-test compared to the pre-test in the group of training in water (P<0.001; d=6.08) and theraband (P<0.001; d=3.66) had a significant increase of 24.03 and 16.46%, respectively. The activity of the semitendinosus muscle in the post-test compared to the pre-test in the water training group (P=0.041; d=4.98) and theraband (P=0.048; d=4.76) had a significant increase of 21.06 and 19.01%, respectively.

    Conclusion

    According to the present study, it seems that doing exercises in water and thera-band can play an effective role in improving the range of electrical activity of the muscles on lower limbs of people with pronated foot during walking. In addition, according to the effect size, it was found that training in water had a better effect on the activity of the gastrocnemius and semi tendinosus compared to thera-band.

    Keywords: Hydrotherapy, Thera-Band, Electrical Activity Muscle, Pronated Foot, Gait}
  • امیرعلی جعفرنژادگرو*، رها نوروزی، ابراهیم پیری
    زمینه و هدف

    خستگی ناشی از دویدن در افراد با سابقه ابتلاء به کووید-19 به دلیل تغییرات الکترومایوگرافی می تواند منجر به تغییر نیروهای عکس العمل زمین گردد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه مقادیر اوج نیروهای عکس العمل زمین قبل و بعد از خستگی در زنان با سابقه کووید-19 در مقایسه با زنان سالم طی راه رفتن بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 14 زن با سابقه ابتلاء به کووید-19 و 14 زن سالم استان اردبیل در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد با سابقه ابتلاء به بیماری کووید-19 دارای نتایج مثبت آزمایش کووید-19 (Polymerase chain reaction; PCR) در زمان ابتلاء بودند. از صفحه نیروی برتک با نرخ نمونه برداری 1000 هرتز برای ثبت نیروی عکس العمل زمین طی راه رفتن استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t دو نمونه مستقل تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که به لحاظ آماری تفاوت معنی داری در مقادیر تغییرات میانگین پیش آزمون-پس آزمون بین زنان گروه سالم و کووید-19 وجود نداشت (05/0<P). با وجود این، مقادیر اختلاف میانگین پیش آزمون-پس آزمون متغیر اوج نیروی خارجی عکس العمل زمین دارای اختلافی نزدیک به سطح معنی داری (055/0=P)، با میزان اندازه اثر بالا (83/0=d) بود.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که عدم توانایی اعمال مکانیسم جبرانی در حین ظهور خستگی در افراد مبتلا به کووید-19 می تواند زمینه ای اصلی برای بروز آسیب و کاهش ثبات مفاصل حین راه رفتن باشد.

    کلید واژگان: خستگی, نیروی عکس العمل زمین, کووید-19, راه رفتن}
    Amirali Jafarnezhadgero*, Raha Noroozi, Ebrahim Piri
    Background and Objectives

    Running related fatigue in people with a history of COVID-19 can lead to an alteration of ground reaction forces due to electromyography changes. The aim of this study was to compare the peak values of ground reaction forces before and after fatigue in women with a history of COVID-19 and healthy women during walking.

    Materials and Methods

    In the present quasi-experimental study, the statistical sample included 14 women with a history of COVID-19 and 14 healthy women in Ardabil province in 2021, who were selected by convenience sampling. People with the history of COVID-19 had a positive Polymerase Chain Reaction (PCR) test during the disease engagement. Bertec force plate with a sampling rate of 1000 Hz was used to record the ground reaction force data during walking. Data were analyzed using independent two-sample t-test.

    Results

    The results did not show any statistically significant difference in mean changes of pre- and post-test across healthy and COVID-19 women (p>0.05). However, the values of pre- and post-test mean differences of lateral ground reaction forces approach a significant level (p=0.055) with a high effect size value (d=0.83).

    Conclusion

    It appears that the inability to apply a compensatory mechanism during the appearance of fatigue in people with COVID-19 can be a serious reason for the occurrence of injury and reduce joint stability during walking.

    Keywords: Fatigue, Ground reaction force, COVID-19, Walking}
  • ماهرخ دهقانی*، عارفه مختاری ملک آبادی، امیرعلی جعفرنژادگرو
    مقدمه

    کاهش عملکرد گیرنده های حسی-عمقی و فشار در کف پا و کلیه مفاصل اندام تحتانی منجر به برهم خوردن تعادل می گردد. استفاده از مداخلاتی مثل بریس و ارتز می تواند به حفظ پاسچر کمک کرده و منجر به بهبود عملکرد گیرنده های حسی-عمقی شود. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر استفاده همزمان از بریس زانو و ارتز پا بر کنترل پاسچر عضلات منتخب اندام تحتانی در دو گروه سالمندان زن و مرد طی راه رفتن می باشد.

    روش کار

    پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری سالمندان شهرستان اردبیل و نمونه آماری 30 سالمند (شامل 15زن و 15 مرد) بودند. مداخلات مورد استفاده این پژوهش نوعی بریس حمایت کننده زانو و ارتز پا بود که به طور همزمان مورد استفاده قرار گرفتند. برای ثبت مرکز فشار از صفحه نیروی برتک استفاده شد. جهت تحلیل آماری از آزمون آنالیز واریانس دوسویه با اندازه های تکراری در سطح معنی داری 0/05 استفاده شد.

    یافته ها

    مقدار حداکثر جابجایی مرکز فشار در راستای داخلی-خارجی طی راه رفتن با بریس و ارتز نسبت به راه رفتن بدون مداخله 20/68 درصد افزایش داشت (0/011= P). اثر عامل گروه در مقدار بیشترین جابجایی مرکز فشار در راستای قدامی-خلفی معنادار بود (0/003= P). مقایسه جفتی نشان داد مقادیر بیشترین جابجایی مرکز فشار در گروه مردان نسبت به گروه زنان از نظر آماری بیشتر است.

    نتیجه گیری

    نظر به اینکه سالمندان دچار اختلال تعادل می شوند، بریس و ارتز می تواند با ایجاد یک پتانسیل مثبت برای این افراد از کاهش کنترل پاسچر، برهم خوردن تعادل و به دنبال آن افتادن پیشگیری نماید.

    کلید واژگان: بریس زانو, ارتز پا, کنترل پاسچر, سالمند, راه رفتن}
    Mahrokh Dehghani*, Arefeh Mokhtari Malekabadi, Amirali Jafarnezhadgero
    Introduction

    The performance reduction of proprioceptive and plantar pressure and lower limb muscles lead to balance loss. Using interventions such as braces and orthoses can assist postural control and improve sensation in these receptors. Therefore, the purpose of this study was to investigate the simultaneous use of knee braces and foot orthoses on postural control in male and female older adults during walking.

    Methods

    The present study was of a semi-experimental. The statistical population includes the older adults of Ardabil city and the statistical sample consist of 30 older adults (including 15 women and 15 Men). The interventions used in this study include a support knee brace with restriction of knee movements, a type of foot orthosis along with simultaneous use of both of them. Center of pressure was recorded using a Bertec force plate. The statistical analysis was done using two-way analysis of variance with repeated measures at the significance level of 0.05.

    Results

    The value of the maximum displacement of the center of pressure in the medio-lateral direction during walking with a brace and orthosis increased significantly by 20.68% compared to walking without a brace (P=0.011). The main effect of group for maximum displacement of the center of pressure was significant (P=0.003). Paired wise comparison demonstrated statistically greater maximum displacement of the center of pressure in the male group than that female group.

    Conclusion

    Considering the disruption of balance in the older adults, braces and orthoses can prevent these people from reducing posture control, balance disturbance, and falling after that by creating a positive potential for these people.

    Keywords: Knee Brace, Foot Orthoses, Postural Control, Elderly, Walking}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال