مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه و درمان شناختی-رفتاری برباورهای افراد مبتلا به اختلال وسواس-جبری
اختلال وسواس-جبری [1] یک بیماری عصب روان شناختی مزمن و مقاوم به درمان است که اغلب در دوران کودکی ایجاد شده و در بلند مدت منجر به مشکلات قابل ملاحظه در زندگی فرد می شود هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه و درمان شناختی-رفتاری بر باورهای وسواسی و افسردگی در افراد مبتلا به اختلال وسواس-جبری شهر تهران بود.
از جامعه آماری مذکور بر اساس نمونه گیری غیر تصادفی ودر دسترس 30 نفر انتخاب وبه صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. هر گروه 10 نفر بودند. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه باورهای وسواسی (2011) و افسردگی بک (1972) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری (آنکوا) و تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) استفاده شد.
یافته ها نشان داد که هر دو درمان تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه و درمان شناختی-رفتاری، به صورت جداگانه باعث کاهش باورهای وسواسی و افسردگی در افراد مبتلا به اختلال وسواس-جبری شده اند.
از بین دو درمان تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه و درمان شناختی-رفتاری، درمان شناختی-رفتاری در کاهش باورهای وسواسی موثرتر از تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه بوده است. ولی در کاهش افسردگی درمان تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه موثرتر بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.