فهرست مطالب

روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی - پیاپی 15 (بهار 1387)

فصلنامه روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
پیاپی 15 (بهار 1387)

  • 90 صفحه، بهای روی جلد: 7,500ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/04/20
  • تعداد عناوین: 13
|
  • مقاله
  • پریرخ دادستان، علی عسگری، مرضیه حاجی زادگان صفحات 217-233
    به منظور گسترش یک ابزار اندازه گیری راهبردهای مقابله ای دانشجویان با دو فرم موازی، تعداد 230 گویه طی سه مرحله پژ‍وهشی، تجربی و نهایی، تهیه و در گروه نمونه ای به تعداد 1145 دانشجو (496 دختر و 649 پسر) که با روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند، اجرا شد. پس از چندین بار تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متمایل (در دو مرحله پژوهش) تعداد 100 گویه (با قدرت تشخیص بالاتر از 4/0 و بار عاملی ناب و بالاتر از 35/0) انتخاب شد که هشت راهبرد مقابله ای 1) حمایت اجتماعی، 2) حمایت معنوی (مذهب گرایی)، 3) بازسازی شناختی، 4) حل مسئله، 5) تفکر آرزومندانه، نگرانی، 6) انحراف توجه (بدنی و هیجانی)، 7) اجتناب شناختی و 8) تسلیم را متمایز می ساخت و بر روی هم 33 درصد واریانس را تبیین می کرد. سپس دو فرم 50 گویه ای براساس شباهت در محتوا و همسانی بار عاملی به گونه ای انتخاب شدند که ضریب همبستگی هشت عامل آنها معنادار و تفاوت میانگینهای آنها غیرمعنادار بود. ضرایب اعتبار (همسانی درونی) و خطای استاندارد اندازه گیری دو فرم به ترتیب برابر با 910/0، 60/3 و 913/0، 61/3 بود. تحلیل عاملی راهبردهای مقابله ای دو فرم روی هم، وجود عوامل هشتگانه را تایید کرد. مشخصه های روان سنجی عاملهای هشتگانه دو فرم محاسبه شد و مبانی نظری عاملها مورد بحث قرار گرفت.
    کلیدواژگان: مقیاس مقابله ای جوانان، دو فرم موازی، تحلیل عاملی
  • مالک میرهاشمی صفحات 235-244
    با اجرای پرسشنامه درگیری شغلی (کانونگو، 1982) در 214 عضو هیئت علمی تمام وقت و نیمه وقت 5 واحد دانشگاه آزاد اسلامی که با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری شد. نتایج نشان دادند که اعضای هیئت علمی مرد به طور معناداری بیشتر از زنان با شغلشان درگیر می شوند (891/2- = t، 01/0 P <). همچنین، معلوم شد که الف) با افزایش سابقه کار (182/0 = r، 01/0 P <)، و ب) بالاتر رفتن مرتبه علمی (785/2 = F، 05/0 P <) میزان درگیری شغلی نیز افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: جمعیت شناسی، حرفه ای، درگیری شغلی، هیات علمی، دانشگاه آزاد اسلامی
  • علی زاده محمدی، علیرضا عابدی، مهدی خانجانی صفحات 245-252
    در این پژوهش 20 نوجوان پسر (14 تا 16 ساله) از یک مرکز شبانهروزی پسران بی سرپرست و بد سرپرست انتخاب و به طور تصادفی و مساوی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 هفته در جلسه های دو ساعته هنر روان درمانگری شرکت کردند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. حرمت خود و خودکارآمدی آزمودنی ها، در آغاز و پایان 12 جلسه با استفاده از مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1979) و فهرست خودکارآمدی شرر و دیگران (1982) اندازه گیری شدند. یافته ها نشان دادند که حرمت خود و خودکارآمدی گروه آزمایشی افزایش یافته بود ((05/0P <). به نظر می رسد تمرینهای شناختی رفتاری هنر روان درمانگری می تواند خودکارآمدی و حرمت خود را در نوجوانان با تقویت اعتماد به توانایی ابراز خود و مثبت اندیشی افزایش دهد.
    کلیدواژگان: حرمت خود، خود کارآمدی، هنر روان درمانگری، روی آورد شناختی، رفتاری، نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست
  • مژگان سپاه منصور، فاطمه شهابی زاده، الهه خوشنویس صفحات 253-265
    در مطالعه حاضر ارتباط بین سه سبک دلبستگی: ادراک دلبستگی کودکی، دلبستگی بزرگسال و دلبستگی به خدا در جامعه اسلامی بررسی شد. 193 دانشآموز دبیرستانی به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند و مقیاسهای سبک دلبستگی به خدا (روات و کرک پاتریک، 2002)، سبک های دلبستگی بزرگسال (هازان و شیور، 1987) و ادراک دلبستگی کودکی به هر والد (هازان و شیور، 1986) را تکمیل کردند. نتایج وجود همبستگی مثبت بین دلبستگی ناایمن به والدین با دلبستگی ایمن به خدا را نشان دادند. کیفیت ارتباط با خدا و دلبستگی به والدین به بحث گذاشته شد.
    کلیدواژگان: ادراک دلبستگی کودکی، دلبستگی به بزرگسال، دلبستگی به خدا
  • مریم بیات صفحات 267-276
    در این پ‍ژوهش به بررسی اثربخشی بازی درمانگری بی رهنمود بر کاهش رفتارهای درونی سازی شده در کودکان پیش دبستانی که بر اساس فهرست رفتاری کودک (CBCL، آشنباخ و رسکورلا، 2001) در حیطه مشکلات درونی سازی شده (اضطراب، افسردگی و کناره گیری) نیازمند توجه بالینی بودند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. این کودکان در قالب گروه های دو نفره در طی هفت هفته در 16 جلسه بازی درمانگری شرکت کردند. مادران این کودکان پس از پایان جلسه های چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم فرمهای CBCL را در مورد فرزندان خود تکمیل کردند. نتیجه آزمون اندازه گیری های مکرر نشان داد، نمره های مقیاس درونی سازی شده به طور معناداری کاهش یافت. اهمیت عملی یافته های پژوهش در ارتباط با یافته های پیشین در قلمرو پیشگیری و درمانگری اختلالهای درونی سازی شده زودرس مورد بحث قرار گرفت.
    کلیدواژگان: بازی درمانگری بی رهنمود، مشکلات درونی سازی شده، کودکان پیش دبستانی
  • سیده زینب فرزادفرد، حیدرعلی هومن صفحات 277-292
    اثربخشی آموزش مهارتهای والدگری بر پیشگیری تنیدگی در یک نمونه غیربالینی از مادران و کاهش مشکلات رفتاری کودکان آنها در این پژوهش بررسی شد. شاخص تنیدگی والدین (PSI، آبیدین، 1990) در یک نمونه 198 نفری از مادران اجرا شد. 51 نفر از مادرانی که نمره های بالایی در PSI داشتند به تصادف در دو گروه آزمایشی (26 نفر) و کنترل (25 نفر) قرار گرفتند و به فهرست مشکلات رفتاری کودکان (CBCL، آشنباخ، 2001) پاسخ دادند. داده های کمی با استفاده از پیش آزمون پس آزمون (آزمون t)، ضریب همبستگی و تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که پس از مداخله: الف) مادران گروه آزمایشی در مقایسه با مادران گروه کنترل سطح تنیدگی کمتری داشتند، ب) کودکان مادران گروه آزمایشی از کودکان مادران گروه کنترل مشکلات رفتاری نشان دادند.
    کلیدواژگان: مهارتهای فرزندپروری، تنیدگی مادران، مشکلات رفتاری کودکان
  • سعید اکبری زردخانه، رضا رستمی، مصطفی زارعان صفحات 293-303
    مقیاس هوش هیجانی (بشارت، 2007)، پرسشنامه سبک دفاعی (اندروز، سینگ، و باند، 1993) و مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS؛ وید و دیگران، 1992)، در 296 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با انتخاب تصادفی اجرا شد. نتایج نشان دادند که بین نمره های کل هوش هیجانی، زیرمقیاس ادراک هیجانی و پذیرش اعتیاد رابطه منفی معنادار وجود دارد. با کنترل اثر هوش هیجانی و مولفه های آن، بین مکانیزمهای دفاعی رشد یافته و رشد نایافته و پذیرش اعتیاد به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار مشاهده شد. اما با کنترل اثر مکانیزمهای دفاعی، هوش هیجانی، مولفه ادراک هیجانی و پذیرش اعتیاد رابطه منفی داشتند. بنابراین، سازه هوش هیجانی می تواند نقش متغیر میانجی نیرومند بین وی‍ژگی های هیجانی با پذیرش اعتیاد داشته باشد.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، مکانیزمهای دفاعی، پذیرش اعتیاد
  • مروری بر پژوهشها
  • سوسن رحیم زاده صفحات 304-306
    در ادبیات علمی معاصر، اصطلاح دلبستگی دارای چهار معنای متمایز است: نوعی از رفتار که هدف آن حفظ مجاورت با یک شخص دیگر است؛ پیوندهای دلبستگی که با پیوند والدین و فرزندان مرتبط اند؛ نظام دلبستگی که هدف آن حفظ مجاورت با چهره دلبستگی و دستیابی به احساس ایمنی درونی است و بالاخره، ارتباط هایی که در برگیرنده ابراز توجه، در دسترس بودن هیجانی و جستجوی آرامش در رابطه والدین کودک اند. دلبستگی یک نظام کنترل رفتاری با مبنای زیست شناختی است که به کاربرد چهره های دلبستگی توسط کودک به منزله یک پایگاه ایمن، منجر می شود؛ پایگاهی که براساس آن کودک به اکتشاف محیط دست می یابد. بالبی، زنجیره متوالی رفتارهای هیجانی کودک در قبال جدایی از مادر یعنی اعتراض، واکنش افسرده وار و سپس بی تفاوتی و بالاخره ترس از جدایی مجدد پس از بازیافتن وی را توصیف کرد و چون به کشف واکنشهای مشابهی در بیماران بزرگسال خود نیز دست یافت چنین نتیجه گرفت که تار و پود زندگی فردی همواره یکسان باقی می ماند.
    در مقاله ای که بخش نخست آن در این شماره در اختیار خوانندگان قرار می گیرد، به ارزیابی شواهد حاکی از پیوند بین دلبستگی نا ایمن و بیماری پرداخته شده است.
    نظریه دلبستگی بر پایدار ماندن پاسخهایی که در خلال نوزادی در تعامل بین نوزاد و نخستین مراقب وی شکل می گیرند، تاکید دارد. اما به رغم زیربنای زیستی روانی اجتماعی این نظریه، به کاربرد آن در قلمرو پزشکی روان تنی فقط در سالهای اخیر توجه شده است.
    هنگامی که بالبی به توصیف نظریه دلبستگی پرداخت، یک مبنای زیست شناختی نیز برای درک ارتباطهای نزدیک و حمایت کننده ارائه داد. بدیع ترین اصل نظریه دلبستگی، بازشناسی این نکته بود که تمایل کودک به مجاورت با مادر، بیش از آنکه با هدف ارضای کشاننده هایی مانند گرسنگی بروز کند، یک کشاننده زیست شناختی است که در خلال تکامل نوعی، گزینش شده است. بنابراین، اگر حفظ مجاورت یک نیاز اساسی است، رفتار دلبستگی را می توان به منزله مجموعه راهبردهایی دانست که برای دستیابی به مجاورت بهینه به راه می افتد. یک نوزاد بی دفاع، مجاورت خود با مادرش را از راه یک نظام پیچیده ارتباطی و رفتاری- که بخت بقای وی را افزایش می دهد- حفظ می کند. رفتار دلبستگی مانند خنده، قان و قون، گریه و مجاورت طلبی، یک پاسخ سازشی بهنجار پستانداران در برابر احساس تهدید است. در همه انواع حیوانی، یک پاسخ سازش یافته رفتار دلبستگی در زمان بالنسبه ثابتی بروز می کند که این زمان در نوزادان انسانی، در حدود نیمه دوم سال اول زندگی است.
    پیش از آنکه رفتار سازمان یافته دلبستگی بروز کند، کودک نیازهای فطری خود را با علامتهایی بیان می کند. در این دوره پیش دلبستگی، پیشاپیش گری و حساسیت والدین نسبت به این علامتها، تعیین کننده مجاورت مناسب است. سپس در گذار به رفتار دلبستگی سازمان یافته، میزان نزدیکی یا جدایی توسط والدین تعیین می شود و این شرطی شدگی ابزاری، فرایند حافظه را در کودک تنظیم می کند. «حافظه فرایندی» یک یادگیری به رمز درآمده است که در خلال تحول و پیش از دستیابی به یاد آوری هشیار بروز می کند و از آنجا که نظامهای عصب شناختی برای نظم دهی به «حافظه خبری» فقط در حد 2 تا 3 سالگی متحول می شوند، الگوهای رفتاری آموخته شده در این مرحله بحرانی، در دسترس حافظه هشیار نیستند.
    در نظریه بالبی، بر تداوم سبک دلبستگی در خلال زمان تاکید می شود، الگوهای عملی درونی از خود و از دیگری، از سطح انتظارهای بسیار مثبت تا سطح انتظارهای بسیار منفی، تغییر می کنند و از آنجا که این انتظارها بالنسبه مستقل از یکدیگرند، وضعیت دلبستگی افراد را می توان براساس موضع آنها در هر یک از این ابعاد توصیف کرد به یک الگوی دلبستگی چهار مقوله ای دست یافت.
    در الگوی چهار مقوله ای، شخص ایمن کسی است که دارای انتظارهای مثبت از خود و از دیگری است. افراد ایمن را به منزله افرادی سازش یافته، توانا، قابل اعتماد و اهل تفاهم توصیف کرده اند. در این توصیف که با الگوی روانی زیست شناختی بالبی مطابقت دارد، بر جنبه هایی تاکید شده است که با ایمنی، تهدید و تنیدگی مرتبط اند و به احساسهای مرتبط با دوست داشتنی بودن و آرامش اشاره نشده است.
    دلبستگی ناایمن را می توان در سه مقوله دل مشغول، طرد کننده و ترسان طبقه بندی کرد. فردی که انتظار مقابله نامناسب با تنیدگی را دارد اما انتظار های وی از دیگران مثبت تر هستند دل مشغول است. دلبستگی دل مشغولانه، همبسته دلبستگی خشم دوسو گرایی کودک است و با جستجوی مراقبت مفرط، اعتراض در برابر جدایی و ترس از فقدان مشخص می شود. اگرچه افراد دل مشغول در جستجوی مراقبت هستند اما آرامشی را که از تماس به دست می آورند نسبی و موقت است. چنین افرادی به منزله افرادی توصیف شده اند که مضطرب، وابسته، هیجانی، برانگیخته و در جستجوی تایید دیگرانند.
    آنهایی که به اثربخشی حمایتهای اجتماعی اعتماد ندارند اما واجد یک نگاه مثبت نسبت به استقلال خود هستند در طبقه طردکننده قرار دارند، خود اثربخشی و بازخورد بی نیازی را ارزنده سازی می کنند اما بی اعتمادی و اجتناب از صمیمیت، نشان دهنده ناایمنی زیربنایی آنهاست و براساس سردی نسبت به دیگران و رقابت جویی مشخص می شوند.
    بالاخره، فرد «ترسان» کسی است که انتظارهایش از خود و دیگران منفی است، محتاط، شکاک، کمرو و بدبین است. دو مقوله اخیر با دلبستگی اجتنابی همبسته اند و بسیاری از پژوهشگران، بین آنها تمایز قائل نمی شوند و آن دو را همراه با یکدیگر در مقوله اجتنابی قرار می دهند.
    اهمیت نقش الگوی عملی درونی در درک دلبستگی و سلامت، مستلزم حل معمایی است که در نظر گرفتن دلبستگی ناایمن به منزله یک حالت هیجانی یا یک رگه شخصیت مطرح می کند. در صورتی که بررسی الگوی عملی درونی بتواند به درک مسئله دلبستگی و سلامت کمک کند، معمای نگاه به دلبستگی نا ایمن به منزله یک حالت هیجانی یا یک رگه شخصیت نیز حل می شود.
    یک ریخت دلبستگی، پیامد یک الگوی عملی درونی است که هدایت عواطف و رفتار را به هنگام ادراک یک تهدید، بر عهده می گیرد. به نظر می رسد که زیر بنای عصب شناختی این الگوی درونی بر اثر شرطی شدگی آشکار نخستین دلبستگی گسترش می یابد. بدین ترتیب، ریخت دلبستگی به منزله عامل زمینه ساز ادراک دیگران، ادراک خویشتن و انتخاب راهبرد هایی است که بر اساس حضور یک تهدید ادراک شده و به راه می افتد. بروز رفتار دلبستگی به گونه ای گسترده، وابسته به «حالت» است در حالی که الگوی عملی درونی که پایداری الگوی رفتاری حاصل از آن را تضمین می کند، یک «رگه» به حساب می آید.
    شواهد قانع کننده ای درباره پیامدهای مهم حمایت اجتماعی، افسردگی و تنیدگی در ایجاد برخی از بیماری ها در دست اند. اگر چه ارتباط بین این عوامل روانی اجتماعی و فرایندهای بیماری پیچیده است و نتایج پژوهشهای مختلف نیز با یکدیگر همخوانی ندارند مع هذا، پژوهشهای متعددی توانسته اند تاثیر میزان ضربه های روان شناختی گذشته را در ایجاد انواع شرایط جسمانی مانند اختلالهای معدی روده ای، نشانگان درد و... به اثبات رسانند.
    یکی از پرسشهای اصلی پژوهشهایی که خطر بیماری را به رویدادهای بالنسبه متداول مانند ضربه، فقدان، انزوا یا تجربه های روزمره تنیدگی نسبت می دهند این است که چگونه الگوی مورد نظر می تواند تفاوتهای فردی در زمینه آسیب پذیری روانی اجتماعی را تبیین کند؟ در این مقاله، که یافته های آن در شماره بعد به نظر خوانندگان خواهد رسید، به بررسی امکان گسترش نظریه دلبستگی به یک الگوی زیستی روانی اجتماعی تحول و سلامت که بتواند نا پایداری ادبیات تنیدگی و حمایت اجتماعی را براساس تفاوتهای قابل سنجش فردی پیش بینی کند، پرداخته اند تا مشخص کنند که چگونه تکرار تعاملهای بنیادی بین نوزاد و مراقبت وی می تواند به الگوهای پایدار تنیدگی پاسخ، میزان پذیرش حمایت اجتماعی و آسیب پذیری در برابر بیماری منجر شود.
  • چکیده پژوهشهای روانشناختی
  • زهره صیادپور صفحه 307
    گسترش روز افزون روان شناسی به کار بسته در زمینه های مختلف، دریچه های پژوهشی جدیدی را گشوده است. بررسی پژوهشهایی که به کاربرد روان شناسی در زمینه مسائل اجتماعی پوشش می دهند، در بر گیرنده طیف وسیعی از نگرانی ها و دغدغه هاست. بررسی ارتباط بین مفاهیمی مانند کمال گرایی، افسردگی و اضطراب؛ سبک های زندگی و حرمت خود؛ بازخوردهای گوناگون افراد نسبت به تلفنهای همراه؛ نقش تقویت در مصرف سیگار و ده ها پژوهش دیگر، حاکی از گوناگونی زمینه های پژوهشی است که مفاهیم روان شناختی را از زاویه اجتماعی وارسی می کند. ارائه این قلمرو با هدف برانگیختن انگیزه دانشجویان و روان شناسان ایرانی و آشنایی آنان با ابعاد متنوع پژوهشی صورت گرفته است.
    نگاهی مقدماتی به «تنهایی» به عنوان واسطه پیوند بین کمال گرایی، افسردگی و نشانه های اضطراب در دانشجویان: آیا تنها بودن تلاشهای کمال گراها را ناگوارتر می کند؟
    Chang، E. C.، Sanna، L. J.، Chang، R.، & Bodem، M. R. (2008). A preliminary look at loneliness as a moderator of the link between perfectionism and depressive and anxious symptoms in college students: Does being lonely make perfectionistic strivings more distressing? Behaviour Research and Therapy، 46، 877– 886.
    با یک الگوی تلفیقی مشتمل بر کمال گرایی و تنهایی به عنوان پیش بینی کننده افسردگی و نشانه های اضطراب 383 دانشجو آزمایش شدند. افزون بر تاثیر افزایشی مورد انتظار دو پیش بینی کننده در پیش بینی نشانه ها، این فرضیه عنوان شد که تنهایی به عنوان واسطه بین کمال گرایی و نشانه هاست. نتایج نشان دادند که کمال گرایی جهت یافته به سوی دیگران پیش بینی کننده نشانه های اضطراب و کمال گرایی توصیف شده از سوی اجتماع، در عین حال پیش بینی کننده نشانه های افسردگی و اضطراب است. همچنین مشخص شد که تنهایی روایی این پیش بینی کننده ها را افزایش می دهد. به هر حال، تعامل کمال گرایی تنهایی موجب افزایش بیشتر قدرت پیش بینی افسردگی و نشانه های اضطراب شد. این یافته ها الگوی کمال گرایی وابسته به موقعیت را تایید کردند. برخی از الزامهای یافته های حاضر مورد بحث قرار گرفتند.
    درک تجربه هیجانها به هنگام استفاده از تلفن همراه در مکانهای عمومی: کاربرد اجتماعی تلفنهای همراهTurner، M.، Love، S.، & Howell، M. (2008). Understanding emotions experienced when using a mobile phone in public: The social usability of mobile (cellular) telephones. Telematics and Informatics، 25، 201–215.
    گسترش روزافزون و مداوم تلفن همراه در جامعه موجب می شود تا مراعات آداب و رسوم قابل قبول عموم در استفاده از این تلفنها به طور مداوم مورد بازبینی قرار گیرد. به منظور درک انگیزه ها و نیازهای متفاوت استفاده کنندگان از تلفن همراه و کمک به گسترش تدابیر مؤثر، در وهله نخست توجه به رفتارهای مرتبط با تلفن افرادی که با تلفن همراه مشکلی ندارند و سپس به آنهایی که با این تلفنها احساس ناراحتی می کنند، ضروری است. یک زمینه یابی از 184 بزرگسال جوان با هدف بررسی ارتباط بین راحتی افراد در تلفن زدن و پاسخ دادن به تلفن در موقعیتهای اجتماعی متفاوت، واکنشهای عاطفی نسبت به استفاده دیگران از تلفن همراه در انظار عمومی و اینکه چطور چنین عواملی با اسنادهای شخصی و اعتقادهای خاص در مورد رفتار تلفن زدن مرتبط اند، صورت گرفت. میزان احساس راحتی به استفاده کنندگان از تلفن همراه در هنگام تلفن زدن و پاسخ دادن به آن در موقعیتهای مختلف اجتماعی، متفاوت بود. کسانی که در تلفن زدن بیشتر احساس راحتی می کردند، از تلفن زدن دیگران نیز کمتر احساس مزاحمت می کردند. سه عامل مهم که سنجشهای استفاده کنندگان از تلفن همراه را پیش بینی می کردند، مشخص شدند: مراعات محدودیتهای عمومی، تمایل به در دسترس بودن و «سودمندی اجتماعی» یا اضطراب مراعات استفاده از تلفن در حضور دیگران. این زمینه یابی نشان داد که ویژگی های شخصی و فردی مانند سن و جنس نیز در برخی از جنبه های رفتارهای مرتبط با تلفن مشارکت دارند.
    برانگیختگی و نقش پیامد احتمالهای مرتبط با سیگار کشیدن در میان دانشجویان سیگاریVanderVeen، J. W.، Cohen، L. M.، Trotter، D. R. M.، & Collins، F. L. Jr. (2008). Impulsivity and the role of smoking-related outcome expectancies among dependent college-aged cigarette smokers. Addictive Behaviors، 33، 1006–1011.
    در این پژوهش، ارتباط بین رگه برانگیختگی و انتظار در دانشجویان دوره لیسانس، طی 48 ساعت خودداری از مصرف سیگار، آزمایش شد. شرکت کنندگان 49 دانشجوی سیگاری بودند که پرسشنامه های طراحی شده به منظور ارزشیابی برانگیختگی، وابستگی به نیکوتین و احتمال مصرف سیگار را تکمیل کردند. کاربرد مجموعه ای از الگوهای چند سطحی براساس تحلیل زمانی برانگیختگی، وجود تفاوتهای معنادار [05/0Pb 19/3 = (2.94) F] در تقویت مثبت انتظارها را نشان داد بدون آنکه در تقویت منفی [61/0 = P و 49/0 = (2.94) F] تفاوتها معنادار باشند. تحلیلهای کجی ساده مشخص کردند که تشدید رگه برانگیختگی پیش بینی کننده تقویت مثبت انتظارها پس از 48 ساعت خودداری از مصرف سیگار بود. مع هذا، سطح برانگیختگی، با تغییرات تقویت منفی انتظارها مرتبط نبود. نتایج نشان دادند که در خلال دوره خودداری از مصرف، دانشجویانی که رگه برانگیختگی در آنها بالاتر بود، به علت باورهای قویتر درباره آثار مثبت کشیدن یک سیگار، در معرض خطر بیشتری برای از سرگیری سیگار قرار داشتند. این یافته ها اهمیت درک تعامل عوامل شخصیتی و شناختی را در کمک به جوانانی که امید ترک این رفتار مخاطره انگیز را دارند، برجسته می سازند.
  • بررسی کتاب
  • محمدتقی الخموش صفحه 309
    روش پژوهش علمی نوشته شده توسط Administrator 24 مهر 1387،ساعت 15:51:11 Scientific Research Methodمحمدتقی دلخموشدانشگاه آزاد اسلامیواحد تهران «کتاب حاضر به عنوان منبعی برای آشنایی با زمان و تفکر علمی، محدود به چیزی است که به عنوان روش علمی پذیرفته شده و بر این باور نوشته شده است که اصولا درک فعالیت پژوهش علمی که همان مطالعه عینی و کنترل شده روابط بین پدیده هاست بی معنا خواهد بود. مقصود اصلی کتاب، تشویق و ترغیب دانشجویان به تفکر منطقی، اصولی، ساختاری، و نشان دادن کیفیت هیجان برانگیز پژوهش علمی به طور کلی و بنابراین تاکید آن متوجه درک اصول مسائل پژوهش علمی است.»این پیشگفتار برگرفته از کتاب «شناخت روش علمی در علوم رفتاری» از حیدرعلی هومن، استاد برجسته قلمرو روش تحقیق است که به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، در 524 صفحه در سال 1386 انتشار یافته است. کتاب حاضر ویرایش جدیدی از کتابی است که پیش از این با عنوان مشابه منتشر شده بود. در بازنگری جدید افزون بر بارورتر کردن فصلها، هفت فصل به کتاب اضافه شده است که سه فصل تقطیع فصلهای قبلی اند و چهار فصل از فصلهای جدید کتاب هستند (فصلهای سوم، چهارم، دهم و چهاردهم ویرایش جدید). ذکر این نکته قابل تامل ضروری است که کتاب در ویرایش قبلی، در سال 1374 به عنوان کتاب سال انتخاب شده بود.
    مروری بر اثرکتاب شامل پیشگفتار مؤلف، بیست فصل، کتابنامه و واژه نامه انگلیسی به فارسی است. در پیشگفتار، مؤلف پس از بیان هدف اصلی اثر، و بر شمردن ویژگی های خاص ویرایش جدید، بر اهمیت مفاهیم آماری در یادگیری مطالب تاکید کرده است.
    در فصلهای اول و دوم، پس از اشاره به راه های کسب دانش و جایگاه علم در بین روش های دستیابی به دانش، هدفهای علم، یعنی؛ توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل مورد بحث قرار گرفته است.
    در فصلهای سوم و چهارم، مفاهیم بنیادی مانند انگاره، الگو و مدل متمایز شده اند و ارتباط این مفاهیم با تئوری تحلیل شده است.
    فصلهای پنجم و ششم، به ماهیت پژوهش علمی و مراحل روش علمی اختصاص یافته اند. ویژگی های فرایند پژوهش، نقش روش شناسی در پژوهشهای علمی و ملاحظه های اخلاقی در پژوهش از مباحث فصل پنجم و تنظیم مسئله، تدوین فرضیه، تدوین طرح پژوهش و تدوین تئوری از جمله مراحل مختلف روش علمی است که در فصل ششم به بحث کشیده شده است.
    توضیحات مبسوط در باب چگونگی انتخاب و ویژگی های مسئله پژوهش در فصل هفتم و چگونگی تشکیل و ویژگی های فرضیه ها در فصل هشتم ارائه شده اند.
    در فصل نهم پس از ارائه پایه های مفهومی پژوهش، یعنی؛ سازه ها و متغیرها، به تعاریف نهادی و علمی در پژوهش علمی پرداخته شده است.
    ادبیات و پیشینه پژوهش، اهمیت، شیوه تدوین و به کارگیری آن در ارتباط با بیان مسئله و تدوین فرضیه ها، موضوع فصل دهم است.
    فصل یازدهم به طبقه بندی، نام گذاری و تشخیص متغیرها و فصل دوازدهم به بحث واریانس و نقش آن در پژوهش علمی اختصاص یافته اند.
    نمونه برداری، موضوع فصلهای سیزدهم و چهاردهم است. در فصل سیزدهم، اهمیت اصطلاحها و مفاهیم نمونه برداری، همچنین روش های مختلف نمونه برداری، ارائه شده و به نمونه برداری در پژوهشهای کیفی و انواع این طیف از نمونه برداری پرداخته شده است. فصل چهاردهم به برآورد حجم نمونه اختصاص یافته است. از جمله مباحثی که در این فصل آمده است می توان به عوامل مؤثر در حجم نمونه، روش های برآورد حجم نمونه و حجم گروه نمونه در پژوهشهای کیفی اشاره کرد.
    تحلیل و تفسیر داده های پژوهش بحث فصل پانزدهم است. کاربرد فنون آماری، توصیف و استنباط، سطوح مختلف اندازه گیری، اصول تحلیل و تفسیر داده ها، راهبرد آزمون تئوری ها، قواعد دسته بندی داده ها، انواع تحلیلهای آماری، تعبیر و تفسیر داده های پژوهش،... و تعبیر و تفسیر داده ها، در این فصل به بحث کشیده شده است. فصل پانزدهم به همراه فصل نوزدهم مفصل ترین فصلهای کتاب هستند.
    روایی طرحهای پژوهشی موضوع فصل شانزدهم است که از خلال طرح مسائلی مانند، اعتبار و روایی اندازه ها، روایی درونی و بیرونی پژوهش، شناسایی متغیرهای نامربوط و عوامل تهدید کننده روایی درونی و بیرونی طرح پژوهش دنبال شده است.
    فصل هفدهم به فنون دستکاری و کنترل متغیرها اختصاص یافته است. مباحث از انواع مطالعات پژوهشی آغاز و با معادل کردن گروه های کنترل و آزمایشی به انجام می رسند.
    عنوان فصل هجدهم، «طرح پژوهش: معنا، هدف و اصول آن» است که در آن به هدفهای طرح پژوهشی، طرح پژوهش به عنوان کنترل واریانس، پایه های استنباطهای علی و مؤلفه های طرح پژوهشی پرداخته شده است.
    در دو فصل پایانی (نوزدهم و بیستم) طرحهای پژوهشی بررسی شده اند. فصل نوزدهم به طرحهای آزمایشی (پیش آزمایشی و آزمایشی) و فصل بیستم به طرحهای همبستگی و شبه آزمایشی اختصاص یافته اند.
    برجستگی اثربه رغم تمرکز کتاب بر مطالب مفهومی و موارد فنی، جذابیت کتاب برای علاقه مندان به پژوهش علمی حفظ شده است. افزوده شدن فصلهای جدید در ویرایش جدید جامعیت کتاب را به همراه داشته است. سازماندهی فصول کتاب منطقی و به گستره موضوعها انسجام بخشیده است.
    کاستی های اثرفقدان واژه نامه فارسی انگلیسی، نمایه اسامی افراد و نمایه موضوعی از کاستی های اثر است. برخی از معادلهای فارسی برای اصطلاحهای تخصصی پیشنهاد می شود: تک بررسی به جای مطالعه موردی برای case study، بازخورد به جای طرز فکر برای attitude، حس مشترک به جای شعور عادی، common sense، مفهوم سازی به جای مفهومی ساختن conceptualization، عینی به جای ملموس concrete، شناخت شناسی به جای دانش شناسی برای epistemology، نمویافتگی به جای رشد برای maturation، پدیدارشناسی به جای پدیده شناسی برای phenomenology، جهت نایافته به جای بدون جهت برای non-directional، فاعلیت به جای ذهنیت برای subjectivity، واکنش پذیری به جای واکنشی بودن reactivity، واقع نگری به جای واقع گرایی realism، مثلث سازی به جای اجماع سه سویه triangulation.
    سخن آخرمحتوای کتاب «شناخت روش علمی در علوم رفتاری» شامل همه مطالب درسی معادل 3 واحد درس روش تحقیق دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد است. همچنین مطالب به گونه ای تهیه شده است که بتواند در پژوهشها به ویژه در امر تهیه پایان نامه تحصیلی دانشجویان فوق لیسانس و بالاتر نیز مفید افتد.
  • معرفی پایگاه های اطلاعاتی
  • اخبار
|
  • Parirokh Dadsetan , Ali Asgari , Marzieh Hajizadegan Pages 217-233
    In order to develop an instrument for measuring coping strategies, a questionnaire was administered to 496 females, 649 males Iranian students selected by multi-stage sampling method. After conducting several explanatory factor analysis using oblique rotation (in two stages), 100 items were selected that had high item total correlation (> 0.4) and factor loadings (> 0.35). These items distingui- shed 8 coping strategies: 1) Social support, 2) spiritual support (religious), 3) cognitive restructuring, 4) problem solving, 5) wishful thinkibg and worry, 6) distracting (Phy- sically and emotionally), 7) cognitive avoidance), 8) sub- mission, and accounted for 33% of the variance. Two forms of the questionnaire, each consisting of 50 items, were developed based on similarity in content and equal factor loading such that the correlation coefficients bet- ween the factors of the two forms were significant and the difference in their means was insignificant. Cronbach's al- pha for the two forms were 0.910 and 0.913 and SE were 3.60 and 3.61 respectively. Factor analysis of the forms confirmed 8 factors. Psychometric indices were calculated for the factors and their theoretical bases are discussed.
  • Malek Mirhashemi Pages 235-244
    A Sample of 214 full time and part-time faculty mem- bers of five Islamic Azad Universities, selected by multi-stage sampling method, answered the Job Involve- ment Questionnaire (Kanungo, 1982). The results revealed that male faculty members were significantly more invol- ved with their jobs than the female faculty were (t = -2.891, P < 0.01). The job involvement was higher among the fa- culty with a) more work experience (r = 0.182, P < 0.01), and b) higher academic rank (F = 2.785, P < 0.05).
  • Ali Zadeh Mohammadi , Ali Reza Abedi, Mehdi Khanjani Pages 245-252
    In this study, 20 male juveniles (aged 14-16) resi- ding in a boys’ home were randomly and equally as- signed either to a control or an experimental group. For 12 weeks, the experimental group received a two-hour ses- sion of art psychotherapy. The control group received none. Self-esteem and self-efficacy were measured at the beginning and at the end of 12 weeks, using the Rosen- berg’s (1979) Self-Esteem Scale and Sherer et al’s (1982) Self efficacy Inventory. Results showed that the self-esteem and self-efficacy of the experimental group incre- ased (P ≤ 0.05). It seems that cognitive-behavioral exer- cises of art psychotherapy can enhance self-efficacy and self-esteem in juveniles by bolstering confidence in self as- sertion and positive thinking.
  • Mojgan Sepah Mansour , Fatemeh Shahabizadeh, Elaheh Khoshnevis Pages 253-265
    This study investigated the relationship between three attachment styles: perceived childhood attachment, adult attachment, and attachment to God in the Islamic society of Iran. 193 high school students were selected by cluster sampling method and completed the measures of Attachment to God (Rowatt & Kirkpatrick, 2002), Adult Attachment Styles (Hazan & Shaver, 1987), and Perceived Childhood Attachment to Each Parent (Hazan & Shaver, 1986). Results indicated that insecure attachment to pare- nts, insecure adult attachment, and insecure attachment to God were positively correlated with each other. Secure at- tachment to parents was positively related to secure at- tachment to God. The quality of relationship with God and attachment to parents in adulthood are discussed.
  • Maryam Bayat Pages 267-276
    this study examined the efficacy of nondirective play- therapy in reducing internalized problems (such as anxiety, depression and withdrawal) among preschoolers. 10 children scoring abnormally high on the Child Behavior Checklist completed by their mothers (CBCL; Achenbach & Rescorla, 2001) were selected. This group received 16 sessions of nondirective play-therapy during seven weeks. After the fourth, eighth, twelfth, and sixteenth sessions, all children's mothers again completed the CBCL. The data were analyzed using repeated measures analysis. The results revealed a significant reduction in the scores of internalized problems scale. Implications for prevention and treatment of early onset of internalized problems were discussed.
  • Seyyedeh Zeinab Farzadfard, Heidar A. Hooman Pages 277-292
    the present research examined the efficacy of paren- ting skills training in preventing stress in a non-cli- nical sample of mothers, and in reducing behavioral prob- lems among children of those mothers. The Parenting Stress Index (PSI; Abidin, 1990) was administered to a sample of 198 mothers. 51 of those mothers who scored highest in PSI were chosen and randomly assigned to two experi- mental (N = 26) and control (N = 25) groups, and com- pleted the Child Behavioral Checklist (Achenbach, 2001). Quanti- tative data were analyzed using pretest-posttest (t- test), correlation coefficient, and multiple covariance ana- lyses. Results indicated that after intervention: a) mothers in the experimental group showed lower level of stress, as compared to mothers in control group, b) children of mo- thers in experimental group showed less behavioral pro- blems than children of mothers in the control group.
  • Saeed Akbari Zardkhaneh, Reza Rostami , Mostafa Zarean Pages 293-303
    the Emotional Intelligence Scale (Beshart, 2007), Defense Style Questionnaire (Andrews, Singh, & Bond, 1993), and Addiction Acknowledgment Scale (Weed et al, 1992) were administered to a random selection of 296 Tehran university students. Findings demonstrated a negative relationship between total emotional intelligence scores, emotional perception subscale, and addiction acknow- ledgement. Controlling for emotional intelligence and its component effects, a significant relationship between ma- ture and immature defense mechanisms and addiction ac- knowledgment was negative and positive respectively. Con- trolling for defense mechanisms, there were negative rela- tionships between emotional intelligence, its emotional per- ception component, and addiction acknowledgment. It can be concluded that, emotional intelligence construct can be a strong mediator of the relationship between emotional charac- teristies and addition acknowledgment.