فهرست مطالب

پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز - سال سی و یکم شماره 4 (پیاپی 84، زمستان 1388)

مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
سال سی و یکم شماره 4 (پیاپی 84، زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 18
|
  • مهر انگیز ابراهیمی ممقانی، مرجان مهدوی روشن، علی اصغر ابراهیمی صفحه 7
    زمینه و هدف

    بالا رفتن سن و سالمندی عامل مهمی در کاهش توده استخوانی و به دنبال آن پوکی استخوان می باشد. کاهش توده استخوانی ممکن است به دلیل کاهش تشکیل استخوان و افزایش تجزیه استخوانی باشد. عنصر روی به عنوان یک ریز مغذی ضروری اثرات تحریکی و مثبت بر فعالیت استئوبلاستها، تشکیل استخوان، مهار فعالیت استئوکلاستها و بازجذب استخوان در شرایط آزمایشگاهی دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مکمل روی بر چگالی توده استخوان طراحی گردید.

    روش بررسی

    این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 32 زن یائسه مبتلا به پوکی استخوان مراجعه کننده به کلینیک شیخ الرئیس شهر تبریز انجام شد. افراد به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند.گروه مداخله (14=N): در یافت روزانه یک عدد کپسول 220 میلی گرمی سولفات روی حاوی50 میلی گرم روی، گروه دارونما (19=N) دریافت روزانه دارو نما به مدت 90 روز دریافت کردند. اطلاعات فردی و پزشکی افراد با استفاده از پرسشنامه و دریافت غذایی با استفاده از 3 روز یادآمد 24 ساعته در شروع و پایان مطالعه تعیین شد. چگالی توده استخوانی با روش X-ray absorptiometry در ابتدا و انتهای مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین سنی جامعه مورد مطالعه 96/57 سال و میانگین سن یائسگی زنان مبتلا به پوکی استخوان 61/48 سال برآورد شد. تفاوت معنی داری از نظر سن، شاخصهای تن سنجی سطح، تحصیلات و دریافت مواد مغذی مخصوصا روی، بین گروه ها وجود نداشت. تغییر در میانگین دریافت موادمغذی در طول مطالعه نیز معنی دار نبود. میانگین دریافت روی از رژیم غذایی در این گروه از افراد به طور معنی داری پایین تر از مقادیر توصیه شده غذایی بود. بررسی و مقایسه چگالی توده استخوانی در دو گروه نشان داد که در گروه مداخله پس از 90 روز مکمل یاری چگالی توده استخوانی 15/5% و درگروه دارونما 8/2% بهبود یافته بود گرچه این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (08/0P=).

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده احتمال وجود اثرات مثبت مکمل یاری با روی بر چگالی توده استخوانی در زنان یائسه می باشد و انجام مطالعات بیشتر در حجم نمونه بیشتر پیشنهاد می گردد.

    کلیدواژگان: مکمل روی، چگالی توده استخوانی، پوکی استخوان، یائسگی، دریافت غذایی روی
  • علیرضا استادرحیمی، عبدالرسول صفاییان، ژابیز مدرسی، پروین پورعبدالهی، رضا مهدوی صفحه 12
    زمینه واهداف
    آگاهی از اصول تغذیه سالم و بکارگیری آن از سوی زنان که اغلب نقش مدیریت تغذیه ای خانواده ها را نیز بر عهده دارند بر روی سلامت سایر افراد خانواده تاثیر مستقیمی دارد. این مطالعه با هدف تعیین آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای زنان شاغل دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مداخله جهت اصلاح این متغیرها انجام گرفت.
    روش بررسی
    این پژوهش مداخله ای بر روی 447 نفر از زنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. ابتدا آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای نمونه ها با استفاده از پرسشنامه تعیین گردید. سپس مداخله آموزشی جهت دادن آگاهی درباره روش های تغذیه صحیح به صورت یک جلسه سخنرانی (حدودا دو ساعت) و ارائه یک کتابچه آموزشی انجام گرفت. 2 ماه بعد از آن ارزشیابی تاثیر مداخله بوسیله پرسشنامه انجام گرفت. برای آنالیز داده ها از روش های آماری آزمون مک نمار، آزمون ککران برای متغیر های کیفی و tی زوج برای متغیرهای کمی استفاده گردید.
    یافته ها
    قبل از انجام مداخله آموزشی، سطح آگاهی تغذیه ای خوب، متوسط و ضعیف به ترتیب 7/82 %، 5/16% و 8/0% بود و پس از انجام مداخله آموزشی، این درصدها به ترتیب به 89%، 5/ 10% و 5/0% تغییر یافت. اختلاف موجود معنی دار نبود. قبل از انجام مداخله آموزشی، سطح نگرش تغذیه ای خوب، متوسط و ضعیف به ترتیب 29%، 19/62 % و95/8% و پس از مداخله به ترتیب به 6/33%، 3/59% و 1/7% تغییر یافت. این تغییر قابل توجه نبود. قبل از انجام مداخله آموزشی، سطح عملکرد تغذیه ای خوب، متوسط و ضعیف به ترتیب 2/17%، 06/25% و 72/57% بود و پس از آن به ترتیب به 21/15%، 33/33% و 46/51% تغییر یافت. که تغییر معنی دار در عملکرد تغذیه ای مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله نشان داد که با وجود بالا بودن سطح آگاهی تغذیه ای این افراد، عملکرد آنها در حد ضعیفی بوده، و ارائه آموزش به صورت سخنرانی و ارائه کتابچه برای تغییر عملکرد افراد کفایت نمی کند. بنابراین، استفاده از آموزش های طولانی تر و شیوه های دیگر آموزش براساس تحصیلات و شغل پرسنل مورد آموزش ممکن است نتیجه مطلوبتری داشته باشد.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، عملکرد، آموزش تغذیه
  • حسین اسکندری، رسول رضایی ملاجق*، حسین واحدی کوجنق، علی اقبالی صفحه 18
    زمینه و اهداف

    استعاره ی زندگی، نگرش استعاری فرد به زندگی است. هدف این پژوهش شناختن استعاره های زندگی و نیز کیفیت استعاره ها از لحاظ منفی و مثبت بودن آنها درخانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی است. پژوهش حاضر انجام شد تا مشخص شود آیا خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی استعاره های زندگی منفی تری نسبت به خانواده های افراد سالم دارند یا خیر.

    روش و بررسی

    روش این پژوهش از نوع توصیفی-مقایسه ای است که طی آن تعداد 20 نفر از خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان روانی با تعداد 20 نفر از خانواده های افرادی که از نظر روانی سالم تشخیص داده شدند و از نظر ویژگی های جمعیت شناختی مشابه گروه بیمار می باشند، با استفاده از آزمون فن افتراق معنایی آزگود مورد مقایسه قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج تحقیق نشان داد که استعاره های به کار رفته توسط خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به خانواده های افراد سالم (P<0/001) تفاوت معنی داری دارند. خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی استعاره های زندگی منفی تری نسبت به خانواده افراد سالم دارند.

    نتیجه گیری

    وجود استعاره ها به شکل منفی در خانواده این بیماران که به نوعی با بیماری ارتباط دارند، بیانگر وجود نشانه های خاص و شرایط خاصی است که احتمال ابتلا به بیماری را در این خانواده ها افزایش می دهد

    کلیدواژگان: استعاره زندگی، اسکیزوفرنی، خانواده
  • محمود نظرپور، شهیندخت پوزش، محمد باقر رئوفی، کامران صداقت، مهدی نظری، الهه امینی، ارسلان پورسیف صفحه 21
    زمینه و اهداف
    سوء مصرف مواد و تبعات ناشی از آن یکی از مهمترین نگرانی های اجتماعی محسوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر شرکت در کارگاه های مهارتهای زندگی در نگرش و افزایش دانش لازم نسبت به جلوگیری از سوء مصرف مواد می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه 293 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز شرکت داشتند از همه شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه هائی را در قالب دانش، نگرش و مهارتهای لازم برای جلوگیری از سوء مصرف مواد جواب بدهند. سپس در جلسات سه گانه کارگاهی (دانش، نگرش و کارگاه پیشگیری از سوء مصرف مواد) شرکت کردند. بعد از پایان کارگاه ها همه شرکت کنندگان مجددا پرسشنامه ها را جواب دادند و نتایج بوسیله روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که نسبت دانش، نگرش و مهارتهای جراتمندی بعد از شرکت کردن در کارگاه های آموزشی تغییر یا افزایش پیدا کرد. ارتباط آماری معنی داری در تغییر نگرش نسبت به سوء مصرف مواد بعد از شرکت در کارگاه ها بوجود آمده (01/0 P<). هم چنین در این راستا 74/37 درصد افزایش در دانش شرکت کنندگان مشاهده شد(01/0 P<) در همین رابطه ارتباط معنی داری در افزایش مهارتهای اجتماعی شرکت کنندگان بعد از کارگاه وجود داشت(01/0 P<) بعلاوه درصد رشد مهارتهای اجتماعی بین دانشکده ها معنی دار بود (01/0 P<) این تغییرات در بین جنسیت معنی دار بوده (02/0 P<) و در بین پسران بالاتر است.
    نتیجه گیری
    بعلت افزایش توانائی های شناختی، شرکت همه دانشجویان دانشگاه در کارگاه های آموزشی مهارتهای زندگی ضروری بنظر می رسد.
    کلیدواژگان: سوء مصرف مواد، مهارتهای زندگی، نگرش
  • سید داود حسینی نسب، سیمین تقوی صفحه 24
    زمینه و اهداف
    درد زایمان از جمله مسایلی است که بیش از 90 درصد زنان حداقل یکبار در طول زندگی، آن را تجربه می کنند و متاسفانه هنوز تعداد زیادی از آنها درد زایمان را با اصطلاحاتی از قبیل بسیار طاقت فرسا، غیرقابل تحمل و غیره توصیف می کنند. این نوع نگرش به زایمان موجب می شود که آنها در صدد انتخاب آسانترین شیوه باشند بدون آنکه عوارض و عواقب آن روش را در نظر بگیرند، در نتیجه میزان زایمان سزارین و مرگ و میر و معلولیتهای ناشی از آن در مادر و جنین نیز افزایش می یابد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر آموزشهای دوران بارداری بر میزان اضطراب و درد زایمان است.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد که در آن 70 نفر از مادران بعنوان گروه آزمایش و بطور تصادفی در هفته های 16- 20 بارداری انتخاب شده و در 12-10 جلسه، آموزشهای نظری و عملی زایمان ایمن (نهضت مادری ایمن) را دریافت کردند. 70 نفر دیگر نیز پس از همتاسازی با گروه آزمایش بعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. هر دو گروه به هنگام زایمان (در تمام مراحل) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهند که آموزشهای دوران بارداری تاثیر معنی داری بر میزان اضطراب، میزان درد و مدت دردهای زایمانی دارند، بطوریکه مادران آموزش دیده در مقایسه با گروه کنترل درد و اضطراب کمتری را تجربه می کنند (05/0 P=).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که آموزش مطالب تئوری و تکنیکهای عملی به مادران موجب افزایش اعتماد به نفس و کاهش ترس و اضطراب آنان شده و محیط آرام و حمایت کننده ای را در کل دوران بارداری و زایمان ایجاد می نماید. از آنجا که مطابق تحقیقات انجام یافته اضطراب مهمترین عامل در میزان درد و سازگاری مادران با درد است، بنابراین کاهش اضطراب، موجب افزایش همکاری و سازگاری آنها شده و موجب درد کمتر و دوره زایمان کوتاهتر در افراد آموزش دیده می شود.
    کلیدواژگان: آموزشهای دوران بارداری، میزان اضطراب، میزان درد زایمان، مدت درد زایمان
  • ماندانا رفیعی، نیره نجاتی، نسرین غلامی، حمیده مجیدی صفحه 31
    زمینه واهداف
    هلیکوباکترپیلوری عمدتا در دوران کودکی کسب می شود این باکتری در نیمی از مردم جهان کلونیزه شده است و افزایش عمق دانش بشری در مورد راه های انتقال این ارگانیسم می تواند اطلاعات مهمی را در استراتژی های مداخله ای آینده در اختیار قرار دهد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین عفونت هلیکوباکترپیلوری در کودکان و والدین آنها می باشد.
    روش بررسی
    116 کودک (میانگین سنی 21/3± 38/8) سال و والدین آنها تحت ارزیابی قرار گرفتند. کودکانی که با شکایات مختلفی چون درد مزمن شکمی، تهوع و استفراغ های مکرر، سوءهاضمه و اسهال مزمن و... به بخش آندوسکوپی بیمارستان کودکان تبریز مراجعه نموده بودند با آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی و بیوپسی بافت و والدینشان به روش سرولوژی (بررسی آنتی بادی اختصاصی علیه HP) ارزیابی شدند بعلاوه والدین پرسش نامه استانداردی را نیز با راهنمایی سوال کننده تکمیل نمودند.
    یافته ها
    در طی این مطالعه 116 کودک و والدین آنها مورد بررسی قرار گرفتند. شیوع عفونت هلیکوباکترپیلوری در کودکان مورد مطالعه 3/60 درصد بود. همچنین 8/57 درصد از مادران و 9/37 درصد از پدران از نظر سرولوژی هلیکوباکترپیلوری مثبت بودند. در این مطالعه ارتباط آماری قوی بین سرولوژی مادر و ابتلای کودک به عفونت هلیکوباکترپیلوری بدست آمد (03/0=P). میانگین سنی کودکان مبتلا به هلیکوباکترپیلوری از نظر آماری به طور معنی داری بیشتر از موارد غیرمبتلا بود (006/0=P). بین محل استراحت کودک (42/0=P) و امکانات محل زندگی کودک (0/0=P) آب لوله کشی، نحوه دفع زباله و استفاده از یخچال و...) و ارتباط آن با وجود هلیکوباکترپیلوری در کودک رابطه معنی داری بدست نیامد.
    نتیجه گیری
    این بررسی نشان داد که ابتلای والدین مخصوصا مادر به هلیکوباکترپیلوری نقش کلیدی در انتقال عفونت به کودک دارد. افزایش سن به علت افزایش تماس های محیطی احتمال ابتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری را افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، انتقال، والدین، کودک احمد جعفری جاوید
  • رخشنده علیپناهی، میر رحیم سیاح ملی، قدرت محمدی، سیما سیاح ملی صفحه 36
    زمینه واهداف
    جراحی فانکشنال اندوسکوپیک سینوس ها یکی از اعمال جراحی برای درمان بیماری های سینوسهای پارانازال مثل سینوزیت و پولیپوز مجاری بینی است که توسط اوتولارنگولوژیست ها انجام می شود. بسیاری از مولفین عوارض جراحی اندوسکوپیک سینوسهارا بدو دسته مینور و ماژور تقسیم بندی می کنند. عوارض مینور شامل خونریزی، عفونت، چسبندگی، انسداداوستئال، کرختی لب و دندان، یا عود بیماری می باشد. عوارض ماژور شامل کم شدن بویائی یا آنوسمی، اکسپوژر چربی اوربیت، آسیب عضلات خارج چشمی، از دست رفتن بینایی، آسیب عروق، اکسپوژر دورا، نشت مایع مغزی نخاعی، آسیب داخل جمجمه، یا مرگ باشد. هدف از این مطالعه بررسی نتایج و عوارض جراحی فانکشنال اندوسکوپیک سینوس ها در بیماران مبتلا به بیماری مزمن سینوسها است.
    روش بررسی
    در یک مطالعه توصیفی مقطعی، آینده نگر بدون گروه کنترل، 62 بیمار که نیاز به جراحی اندوسکوپیک برای درمان بیماری مزمن مقاوم به درمان دارویی سینوسها داشتند وارد مطالعه شدند. در تمام بیماران معاینه چشم و گوش و حلق و بینی و عمل جراحی فانکشنال اندوسکوپیک سینوس انجام شد.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 97/13±35/38 سال (دامنه 15 تا 75 سال) بود. از 62 مورد بیمار عمل شده 7 نفر (2/11درصد) عارضه چشمی بعد از عمل (یک نفر سلولیت (6/1 درصد)، شش نفر (6/9 درصد) تورم پلکها و پرخونی چشمی) دیده شد. از عوارض دیگر سه بیمار خونریزی بینی و یک بیمار نشت مایع مغزی نخاعی بعد از عمل بود. بعد از جراحی در 52 بیمار (77/83 درصد) اصلاح و بهبودی در علایم قبل از عمل مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    عوارض چشمی و گوش و حلق و بینی ناشی از جراحی فانکشنال اندوسکوپیک سینوس ها معمولا مینور بوده و به درمان کنسرواتیو و درمان دارویی جواب می دهند.
    کلیدواژگان: جراحی فانکشنال اندوسکوپیک سینوس ها، سینوزیت مزمن، پولیپ بینی
  • به یانه سیدامینی، ایوب مالک، آذر مرادی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی صفحه 40
    زمینه و اهداف
    شیوع چاقی و اضافه وزن در کشورهای در حال توسعه بطور چشمگیری در حال افزایش است. چاقی جزو اختلالات روانی بشمار نمی آید اما خطر بیماری های روانی را بالا می برد شامل مشکلات رفتاری درونی شده که تشکیل شده از انزوا طلبی، اضطراب/افسردگی و شکایات جسمانی. هدف از این مقاله بررسی ارتباط چاقی و اضافه وزن با رفتارهای درونی شده در دختران مدارس ابتدایی می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی مقطعی که در تبریز انجام گرفت، 300 دانش آموز دختر که بصورت طبقه ای تصادفی بر حسب نمایه توده بدنی، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست رفتاری کودک بود. این ابزار 113 سوال دارد که 32 سوال آن برای تعیین مشکلات رفتاری درونی شده کودکان طراحی شده است و رفتارها با مقیاس سه درجه ای رتبه بندی می شوند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه چاق و دارای اضافه وزن در مقیاس انزواطلبی، اضطراب/افسردگی و کل رفتارهای درونی شده، بالاتر از گروه دارای وزن طبیعی بود. گروه چاق و اضافه وزن در مقیاس رفتارهای درونی شده، میانگین نمره بالاتری نسبت به گروه با وزن طبیعی داشتند (05/0P<). بر اساس این نتایج، چاقی و اضافه وزن با مشکلات رفتاری درونی شده در دختران ارتباط مثبت و معنی دار داشت (001/0P<، 219/0r=).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشاندهنده همبستگی مثبت بین چاقی، اضافه وزن و مشکلات رفتاری درونی شده می باشند. افزایش وزن می تواند عامل خطری برای افزایش مشکلات رفتاری درونی شده در دختران باشد؛ بنابراین پیشگیری از چاقی می تواند از روی دادن بعضی از مشکلات رفتاری پیشگیری نماید.
    کلیدواژگان: رفتارهای درونی شده، چاقی، اضافه وزن، چک لیست رفتاری کودکان
  • سید کاظم شکوری، یعقوب سالک زمانی*، افشین فاطمی صفحه 45
    زمینه و اهداف

    استئوآرتریت زانو شایعترین بیماری های روماتیسمی می یاشد. حس پروپریوسپشن نقش اساسی در محافظت از مفصل دارد. بررسی میزان اختلال این حس در استئوآرتریت زانو و ارتباط آن با شدت درد و درگیری رادیولوژیک در مطالعه حاضر انجام گرفت تا تاکید بیشتری بر این حس در درمان و توانبخشی بیماران اعمال گردد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی – مقایسه ای تعداد 25 بیمار با استئوآرتریت زانو با میانگین سنی 6/7±2/59 سال و تعداد 15 نفر افراد سالم با میانگین سنی 6/4±9/54 سال در گروه بیمار و کنترل قرار گرفتند. از دستگاه ایزوکاینتیک برای کمی نمودن حس پروپریوسپشن در سه زاویه 30، 45 و 60 درجه اکستانسیون زانو استفاده گردید. ایندکس های WOMAC) Western Ontario and McMaster Universities Index of Osteoarthritis و (VAS) Visual Analog Scale برای تعیین شدت درد و روش درجه بندی Kellegren- Laverene برای درجه بندی رادیولوژیک بکار رفت. از آزمونهای آماری یو مان ویتنی و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS 16 برای آنالیز استفاده گردید.

    یافته ها

    میانگین خطای زاویه ای برای زانوی راست در گروه بیمار و کنترل به ترتیب 03/4±09/6 درجه و 93/0±28/2 درجه بود. میانگین خطای زاویه ای برای زانوی چپ در گروه بیمار و کنترل به ترتیب 13/5±086/6 و 78/1±19/3 بود (05/0P<). میانگین خطای زاویه ای در گرید 2 رادیولوژیک برابر با 2/4±4/5 درجه و در گرید 3 برابر با 46/3±83/6 بود (386/0=P). ارتباط بین میانگین خطای زاویه ای با ایندکس WOMAC و VAS معنی دار نبود (18/0=P) و (22/0=P).

    نتیجه گیری

    حس پروپریوسپشن در استئوآرتریت زانو مختل می گردد که می تواند باعث فشار بیشتر بر مفصل و تشدید استئوآرتریت گردد ولی میزان آن با شدت درد و شدت درگیری رادیولوژیک رابطه ای ندارد؛ بنابراین لازم است در هر مرحله از شدت بیماری اقدام مناسبی برای تقویت این حس در نظر گرفته شود.

    کلیدواژگان: استئوآرتریت زانو، پروپریوسپشن، ایزوکاینتیک
  • سودابه کیمیایی، امیر احمد عجمی، محمد اسماعیل ابراهیمی چهارم، نرمین محمدی، ندا بیرجندی صفحه 50
    زمینه و هدف
    استفاده از رزین های چسباننده یکی از روش های بهبود تطابق لبه ای و کاهش ریز نشت ترمیم های کامپوزیت است. هدف از این مطالعه مقایسه ریز نشت ترمیم های کلاس پنج کامپوزیتی باند شده با رزین های چسباننده خود اچ کننده دو مرحله ای و تک مرحله ای به صورت آزمایشگاهی بود.
    روش بررسی
    در سطوح باکال 30 دندان پر مولر سالم انسانی کشیده شده، حفرات کلاس پنج تعبیه شد. دندانها به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه 1، از رزین چسباننده خود اچ کننده دو مرحله ای و در گروه 2، از رزین چسباننده خود اچ کننده تک مرحله ای استفاده شد و دندان ها با کامپوزیت ترمیم شدند. پس از ترموسایکلینگ، رنگ آمیزی و برش، ریز نشت نمونه ها، زیر استریومیکروسکوپ مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور مقایسه ریزنشت در لبه های اکلوزالی و جینجیوالی در هر گروه، از آزمون Wilcoxon استفاده گردید و جهت مقایسه ریز نشت در لبه های اکلوزالی و جینجیوالی در دو رزین چسباننده، از آزمون Mann-Whitney U استفاده شد.
    یافته ها
    تفاوت آماری معنی داری، در میزان ریز نشت لبه های اکلوزالی وجینجیوالی در دو گروه وجود داشت (05/0< P). در مقایسه میزان ریز نشت دو رزین چسباننده در لبه های اکلوزالی و جینجیوالی، تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    در هر دو گروه، ریز نشت در لبه های جینحیوالی به طور معنی داری بیشتر از لبه های اکلوزالی بود وتفاوتی در میزان ریز نشت لبه های اکلوزالی و جینجیوالی در دو سیستم چسباننده وجود نداشت.
    کلیدواژگان: ریزنشت، سیستم چسباننده خود اچ کننده دو مرحله ای، سیستم چسباننده خود اچ کننده تک مرحله ای، ترمیم رزین کامپوزیت
  • حسین لطفی نیا، رخساره یکه یزدان دوست، علی اصغر اصغر نژاد، بنفشه غرایی، میرتقی گروسی صفحه 54
    زمینه و اهداف
    افسردگی یک مشکل روانشناختی با رویکردهای درمانی مختلف دارویی و غیر دارویی است. درمان حل مساله نوعی مداخله ی روانشناختی کوتاه مدت است و می تواند به تنهایی و یا همراه با سایر رویکردهای درمانی استفاده گردد. ما اثر بخشی درمان حل مساله در کاهش شدت افسردگی را مطالعه نمودیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی مداخله ای ما 64 نفراز دانشجویان دانشگاه تبریز را که بر اساس تشخیص مقیاس افسردگی بک ((II مبتلا به افسردگی بودند را انتخاب نموده و آنان را به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار دادیم. گروه مداخله شش جلسه درمان حل مساله (بر اساس روش گلدفرید و دیزرال) در عرض سه هفته دریافت نمودند. در پایان بر روی هر دو گروه مقیاس افسردگی بک اجرا شد.
    یافته ها
    در مجموع 64 دانشجو (مذکر / مونث، با میانگین 22 سال و دامنه سنی 18 الی 26 سال) مورد مطالعه قرار گرفت. نمرات مقیاس افسردگی بک در گروه مداخله از 97/19 به 96/ 15 تغییر یافت (01/0P<) ودر گروه کنترل نمرات از 09/ 18 به 28 /18 تغییر یافت و این تغییر در گروه کنترل معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد درمان حل مساله شیوه ای موثر برای کاهش شدت افسردگی می باشد.
    کلیدواژگان: درمان حل مساله، افسردگی، دانشجویان، مقیاس افسردگی بک
  • مصطفی محمدی، ایرج صالحی، فرهاد قدیری صوفی، فریبا میرزایی، ناصر اصلان آبادی، هادی ابراهیمی، منصور وطن خواه، زیبا شعاریان ستاری صفحه 59
    زمینه و اهداف
    استرس اکسیداتیو عبارت از عدم تعادل بین تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن و ظرفیت دفاع آنتی اکسیدانی بدن است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر آملودیپین بر دفاع آنتی اکسیدانی در آترواسکلروز می باشد.
    روش بررسی
    تعداد 36 خرگوش سفید نر از نژاد نیوزیلند را به چهار گروه 9 تایی تقسیم نمودیم: گروه کنترل، گروه دریافت کننده داروی آملودیپین، گروه دریافت کننده رژیم پرکلسترول، گروه دریافت کننده رژیم پر کلسترول به همراه آملودیپین. پس از 8 هفته حیوانات بیهوش شدند و نمونه های خونی و بافتی قلب تهیه شد.
    یافته ها
    مقادیر کلسترول و تری گلیسیرید در گروه کلسترول نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (01/0 P<).] کلسترول 06/0 ± 3/860 در مقایسه با گروه کنترل 6/0± 1/49، و تری گلیسری در گروه کلسترول 5/2 ± 6/446، کنترل 7/1 ± 5/95 [در رژیم غذایی پر کلسترول باعث کاهش اندکی در میزان فعالیت سوپر اکساید دیسموتاز ((SOD، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و گلوتاتیون ردوکتاز (GR) در بافت قلب گردید. مصرف آملودیپین موجب افزایش معنی داری (01/0>p) در غلظت آنزیم های فوق در هر دو گروه کلسترول + آملودیپین و گروه آملودیپین گردید] آنزیم SOD در گروه آمیلودیپین 24/0 ± 11/3، در گروه کلسترول + آمیلودیپین 13/0 ± 94/2 در مقایسه با گروه کنترل 16/0 ± 04/2 گروه کلسترول 19/0 ± 94/1 [.] آنزیم GPX در گروه آمیلودیپین 24 ± 469، در گروه کلسترول + آمیلودیپین 31 ± 458 در مقایسه با گروه کنترل26 ± 356 گروه کلسترول 22 ± 264 [.] آنزیم GR در گروه آمیلودیپین 04/0 ± 32/0، در گروه کلسترول + آمیلودیپین 04/0 ± 34/0 در مقایسه با گروه کنترل 01/0 ± 24/0 گروه کلسترول 03/0 ± 22/0[. مصرف آملودیپین موجب کاهش معنی داری (01/0>p) در میزان MDA گردید] MDA در گروه آمیلودیپین 6/0 ± 63/8، در گروه کلسترول + آمیلودیپین 4/1 ± 18/11 کنترل 8/0 ± 71/8 گروه کلسترول 1/1 ± 38/14 [.
    نتیجه گیری
    مصرف آملودیپین با افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و کاهش سطح MDA در بافت قلب دارای آثار مفید برای جلوگیری از عوارض آترواسکلروز و آسیب های عروقی ایجاد شده در اثر استرس اکسیداتیو بدنبال این بیماری می باشد.
    کلیدواژگان: آترواسکلروز، استرس اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپیدی، آملودیپین
  • فریده مرادی مقدم، سکینه عموییان، محمد خواجه دلویی صفحه 65
    زمینه و اهداف
    تشخیص میزان و درجه فیبروز کبدی در هپاتیت های مزمن ویروسی برای پی بردن به پیش آگهی بیمار و اندیکاسیون درمان لازم است. بیوپسی کبدی با عیوب و عوارضی همراه است که تکرار آن برای ارزیابی مجدد و پیگیری درمان کمتر مورد پذیرش است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین سطح سرمی اسید هیالورونیک (HA) با مرحله و درجه فیبروز کبدی در بیوپسی کبد است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش مقطعی-تحلیلی روی 69 بیمار مبتلا به هپاتیت مزمن B یا C که در سالهای 1386-1385 به واحد ما مراجعه کرده و تحت بیوپسی کبد و نمونه گیری همزمان خون قرار گرفته بودند انجام شد. هیچکدام ازبیماران، داروهای موثر بر غلظت اسید هیالورونیک استفاده نمی کردند و کسانی که آرتروپاتی داشتند از مطالعه خارج شدند.
    یافته ها
    ازمجموع 69 بیمار مورد مطالعه، 48 نفر (6/69 در صد) مرد و 21نفر (4/30درصد) زن بودند. ویروس عامل در 29بیمار (42درصد) هپاتیت C و 40بیمار (48درصد) هپاتیت B بود. شدت فیبروز کبد (stage) با سطح HA همبستگی مستقیم(042/0 P =، 25/0 r=) و با سطح پلاکت همبستگی معکوس(002/0 P =، 37/0- r=) داشت. میزان التهاب کبد (Grade) با سطح HA و ALT همبستگی معنی داری نداشت(به ترتیب 9/0 P=، 01/0- r= و 09/0 P =، 21/0 r=)، اما با میزان پلاکت همبستگی معکوس نشان داد (003/0 P =، 36/0- r=).
    نتیجه گیری
    تطابق نتایج حاصل از مطالعه ما با مطالعات مشابه جهانی، نشان می دهد که سطح سرمی HA، مارکر مفیدی برای تعیین شدت فیبروز در بیماران با هپاتیت B وC است و می تواند تست غیرتهاجمی مناسبی برای جایگزینی بیوپسی کبد در پیگیری فیبروز کبدی باشد.
    کلیدواژگان: فیبروز، اسید هیالورونیک، هپاتیت مزمن ویروسی
  • فرناز مسلمی تبریزی، سوسن رسولی صفحه 69
    زمینه و اهداف
    در سالهای اخیر اعمال جراحی لاپاراسکوپی جزو شایعترین روش های جراحی سرپایی بوده اند. بیهوشی مناسب و ایده آل برای این اعمال، فراهم نمودن القاء بیهوشی آرام و راحت، شرایط مناسب جراحی و ریکاوری سریع با حداقل عوارض بعد از عمل می باشد. علی رغم عدم معرفی تکنیک بیهوشی ایده ال برای لاپاراسکوپی سرپایی، به نظر می رسد که بیهوشی کامل وریدی با پروپوفول نسبت به عوامل استنشاقی، القاء و ریکاوری سریعتر و کمترین عوارض بعد از عمل خصوصا تهوع-استفراغ را داشته باشد. در این مطالعه بیهوشی وریدی با پروپوفول با روش بیهوشی روتین توسط داروهای استنشاقی در لاپاراسکوپی های ژنیکولوژیک تشخیصی مقایسه شده و نیز تاثیر اضافه نمودن N2O به بیهوشی وریدی با پروپوفول نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    تعداد150 خانم با ASA1 کلاس I یا II (کلاس I یا II درجه بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا) داوطلب لاپاراسکوپی تشخیصی لگنی به صورت تصادفی در سه گروه جای گرفتند. گروه 1 بیهوشی روتین (القاء با تیوپنتال و نگهداری با هالوتان+اکسیژن)، گروه 2 بیهوشی کامل وریدی با انفوزیون پروپوفول و گروه 3 بیهوشی وریدی با پروپوفول به همراه 50% N2O دراکسیژن را دریافت کردند. بیماران از نظر میزان و شدت تهوع-استفراغ، میزان سداسیون (خواب آلودگی)، شدت درد و سایر عوارض بعد از عمل و نیز فاصله زمانی ورود به ریکاوری تا ترخیص از ریکاوری مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بروز تهوع-استفراغ و خواب آلودگی بعد از عمل و فاصله زمانی ورود به ریکاوری تا ترخیص از ریکاوری به طور معنی داری در گروه 2 و 3 بهتر از گروه 1 بود (05/0>P). اضافه کردن N2O میزان تهوع-استفراغ را افزایش نمی دهد ولی شدت آن را کمی بیشتر می کند. همچنین سه گروه از نظر شدت درد، نیاز به داروی ضد درد و سایر اثرات جانبی بعد از عمل تفاوت معنی داری نداشتند
    نتیجه گیری
    بیهوشی کامل وریدی با پروپوفول در مقایسه با روش استنشاقی روش مناسبی برای اعمال لاپاراسکوپی ژنیکولوژیک سرپایی بوده و عوارض بعد از عمل که ترخیص بیماران را دچار مشکل می سازد با این روش کمتر است. همچنین اضافه نمودن N2O به پروپوفول تاثیری در بهبودی بی دردی بعد از عمل ندارد؛ با این وجود، عوارض بعد از عمل و زمان ترخیص از ریکاوری را نیز افزایش نمی دهد.
    کلیدواژگان: لاپاراسکوپی سرپایی، پروپوفول، هالوتان، عوارض بعد از عمل
  • علی مشکینی، اشرف فخرجو، آرش فتحی صفحه 76
    زمینه و اهداف
    تومورهای سیستم اعصاب مرکزی مجموعه نئوپلاسم هایی را شامل می شوند که مغز، نخاع یا مننژها را درگیر می کنند که ممکن است منشأ آن ها به صورت اولیه از خود سیستم اعصاب مرکزی یا به صورت متاستاز از محل دیگری باشند. شیوع تومورهای سیستم اعصاب مرکزی در جوامع مختلف برحسب سن، جنس، محل آناتومیکی و پاتولوژی متفاوت است. هدف ما از این مطالعه تعیین درصد فراوانی تومورهای سیستم اعصاب مرکزی بر حسب متغیر های فوق الذکر در بیماران مراجعه کننده به بخش جراحی مغز مرکز آموزشی - درمانی امام خمینی تبریز در ده سال اخیر است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی گذشته نگر، جامعه مورد بررسی 1781 بیمار دارای تومور مغزی و نخاعی بودند که همگی در طی ده سال (1376-1385) در بخش جراحی مغز و اعصاب مرکز آموزشی - درمانی امام خمینی بستری و تحت عمل جراحی توده سیستم اعصاب مرکزی قرار گرفته بودند. و نمونه پاتولوژی آن ها به بخش پاتولوژی مرکز آموزشی - درمانی امام خمینی ارسال و نتایج گزارش پاتولوژیکی 1220بیمار در آن بخش موجود بود. سپس داده ها جمع آوری و در نرم افزار SPSS 13 وارد شدند و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    6/51 درصد مرد و 4/48 درصد زن بودند. بیشترین سن ظهور توده ها در دهه 4 تا 6 عمر بود. 92/6درصد از ضایعات در مغز و 7/4درصد از آن ها در نخاع قرار داشتند. تعداد کل تومورهای اولیه 1180 نفر بودند که 7/96درصد از کل توده های سیستم اعصاب مرکزی را تشکیل می دادند. شایع ترین تومور اولیه سیستم اعصاب مرکزی در بزرگسالان آستروسیتوم می باشد (29/6درصد). بین شیوع اکثر تومورها در جنس زن و مرد تفاوت وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که شیوع تومورهای اولیه مغزی بیشتر از تومورهای متاستاتیک است. تومورهای آستروستیک شایعترین تومور اولیه مغزی در بزرگسالان است
    کلیدواژگان: تومور مغزی، تومور نورواکتودرمال، تومورهای نورواپیتلیال
  • علیرضا یعقوبی، شهین ایمانی، احمد علی خلیلی، مسعود پزشکیان صفحه 87
    مرتضی قوجا اختلالات فشارخون و عفونت از علل مهم مرگ مادران باردار در سراسر جهان می باشد. در این مطالعه 11 زن باردار که در آنها تشخیص پره اکلامپسی در حین بارداری و بیماری قلبی قبل از بارداری داده شده بود، از نظر تغییرات دوران بارداری، بروز عوارض در حین زایمان و عوارض مربوط به نوزاد مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شایعترین بیماری قلبی، تنگی دریچه آئورت (5/45 درصد)، پرولاپس دریچه میترال (27/27درصد) و سپس تنگی میترال (8/18 درصد) بودند. تنها مورد مرده زایی، یک نوزاد پسر بود که با ناهنجاری فتق دیافراگماتیک به دنیا آمده بود. اضافه شدن فشارخون حاملگی بر بیماری قلبی سبب ایجاد وضعیت خطرناکی برای مادر و جنین می گردد. لذا غربالگری در جمعیت زنان در سنین باروری با ناراحتی قلبی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: پره اکلامپسی، بیماری قلبی، حاملگی
  • مجید ملکی، یلدا اصغری کلیبر، میررضا قائمی صفحه 90
    سندرم ژوبرت اختلال نادری است که خودرا با طیفی از علایم عصبی، تنفسی، کلیوی، چشمی و رادیولوژیکی نشان می دهد. در این گزارش مورد شیرخوار دختر 8 ماهه ای معرفی می شود که در بدو تولد به علت نارسایی تنفسی در بیمارستان بستری بوده و از آن زمان هیپوتون است. در معاینه چشمی دیستروفی رتین جهت وی مطرح گردیده است. در 4 ماهگی دچار عفونت ادراری می گردد و در بررسی ها دارای کلیه دیسپلاستیک یکطرفه است. در سن 8 ماهگی مجددا با علایم تب هیپرپنه و آپنه به بیمارستان مراجعه می کند. در ظاهر شیرخوار دختر شل با رشد فیزیکی نرمال و تاخیر تکامل واضح پیشانی بلند، فاصله زیاد چشم ها، نیستاگموس افقی و عمودی، ناحیه تمپورال فرورفته، پل بینی عمیق و دهان باز و ترشح فراوان بزاق و افت درصد اشباع اکسیژن به دنبال تجویز فنوباربیتال است. آزمایشات خونی و ادراری وی نرمال است اما دارای آژنزی ورمیس و نمای دندان مولار در کلیشه MRI می باشد.
    کلیدواژگان: سندرم ژوبرت، آژنزی ورمیس، بیماری دیسپلاستیک کلیه، هیپوتونی
|
  • Mehrangiz Ebrahimi, Mameghani, Marian Mahdavi Roshan, Aliasgar Ebrahimi Page 7
    Background And Objectives

    Aging is a cause of bone mass reduction and osteoporosis. Bone mass reduction is due to both decreased bone formation and increased bone resorption. Zinc, as an essential trace element, has been shown to have a stimulatory effect on osteoblastic bone formation and an inhibitory effect on osteoclastic bone resorption. The aim of this study was to investigate the effect of Zinc supplementation on bone mineral density (BMD). Methods and Materials: This double-blind RCT was conducted on 32 osteoporotic postmenopausal women referred to rheumatologic clinic. The patients were randomly divided into two groups: (1) Intervention group (n=14): who received 220 mg/day zinc sulfate containing 50 mg elemental zinc daily for 90 days and (2) Placebo group (n=19): who received a placebo for 90 days period. Demographic and clinical information were collected by filling in a questionnaire. Nutritional intake was assessed using a 3 day food recall at the baseline and at the final of trial and X-ray absorptiometry was used for BMD measurement at baseline and end of trial

    Results

    Mean age and mean age of starting menopausal period was (57.96 and 48.61) years, respectively. There was no significant difference in age, level of education, anthropometric measures, and previous history of fracture between the groups at the baseline. BMD was improved up to 5.15% in intervention group compared with 2.8% in placebo group (P=0.08).

    Conclusion

    Zinc could improve BMD in postmenopausal osteoporotic women; however, further investigations are needed.

    Keywords: Zinc supplement, Bone mineral density, Osteoporosis, Menopause, Zinc intake
  • Alireza Ostarahimi, Abdolrasool Safaiyan, Jabiz Modarresi, Parvin Pourabdollahi, Reza Mahdavi Page 12
    Background And Objectives
    Proper nutritional knowledge of women who organizing the nutritional policy of the family have a direct effect on the health of family members. This survey was designed to assess the nutritional knowledge, attitude and practice (KAP) among female employees of Tabriz University of Medical sciences and the efficacy of educational intervention on modifying these variables. Methods and Materials: This interventional study was performed on 447 female employees of Tabriz University of Medical Sciences. At the beginning of study Nutritional knowledge, attitude and practice were assessed by using a questionnaire. Educational intervention consisted of two hours lecture session and on educational booklet about the essentials of healthy eating. After two months, the efficacy of the intervention was assessed by the questionnaire which was used at the baseline. McNamara test and Cochran test were used for comparing the pre and post intervention measurements. Qualitative variables were compared with paired t-test.
    Results
    Before the intervention 82.7%, 16.5% and 0.8% of the subjects had good, moderate and poor nutritional knowledge respectively. After the intervention the rate of good, moderate and poor knowledge changed to 89%, 10.5% and 0.5% respectively. Before the intervention 29%, 62.2% and 8.95% of the subjects had good, moderate and poor nutritional attitude respectively. After the intervention the rate of good, moderate and poor attitude changed to 33.6%, 59.3% and 7.1% respectively. Before the intervention 17.2%, 25.1% and 57.7% of the subjects had good, moderate and poor nutritional practice. After the intervention the above percentages changed to 15.2%, 33.3% and 51.5% respectively. None of the aforementioned changes in knowledge, attitude and practice were significant.
    Conclusion
    Despised the good level of knowledge nutritional the level of practice was poor. One session of lecture and educational booklet were not effective to modifying the nutritional knowledge, attitude and Practice.
    Keywords: knowledge, Attitude, Practice, Nutrition education
  • Hossein Eskandari, Rasool Rezaei, Hossein Vahedi, Ali Eghbali Page 18
    Background And Objectives

    The life metaphors are the persons metaphoric view to life. The object of the study is to recognition the life metaphors, their qualities, positivity or negativity among the family members of schizophrenic patients compared with the families of healthy people. Methods and Materials: In a descriptive study we performed Osgood's Semantic Discrimination Test (SDT) in 20 family members of schizophrenic patients hospitalized in psychiatry unit, compared them with results of the test in 20 relatives of mentally normal persons.

    Results

    The result showed that the life metaphors among the family members of schizophrenic patients were significantly different from healthy families and they were more negative than healthy people.

    Conclusion

    In schizophrenia families negative metaphors which are related to the disorder, are indicative of a conditions which increase the probability of affection.

    Keywords: Life Metaphor, Schizophrenia, Family
  • Mahmood Nazarpoor, Shahin Dokht Pouzesh, Mohammad Bager Raoufi, Kamran Sadagat, Mahdi Nazari, Alahe Amini, Arsalan Pourseif Page 21
    Background And Objectives
    Narcotic drug abuse and its consequences is one of the most important social concerns. In this study we aimed to examine the effect of life skills workshop on changing the knowledge and attitude of students towards Narcotic drugs. Methods and Materials: This study consisted of 293 student of Tabriz University of Medical Sciences. All recruitties were asked to fill in the questionnaires about knowledge, attitude and skills in addiction prevention. Then all recruitties entered a three session workup to increase the assertive skills. After above intervention all students again in the questionnaires. The post and pre intervention results were analyzed by statistical method.
    Results
    The results of this study showed a significant increase in the level of knowledge (P<0.01) attitude (P<0.01) and social skills development after taking part in the life skills workshop (P<0.02).
    Conclusion
    skills workshop, by increasing the cognitive capabilities is essential for university students.
    Keywords: Narcotic drug abuse, Life skills, Attitude
  • Seyed Davood Hosseininasab, Simin Taghavi Page 24
    Background And Objectives
    Anxiety is the most important factor of pain rate and mother's adaptation with pain. So, decreasing mother's stress and anxiety will increase their co- operation and adaptation which results the less pain, anxiety and the shortest labor in instructed mothers. More than 90% of women have experienced the childbirth pain once in their lives; most of them describe it as intolerable and tiresome. This attitude has caused women to select cesarean section without considering its side effects. The goal of this study is to investigate the effect of antenatal education on mother's anxiety and pain. Methods and Materials: In this prospective observational study 70 women have randomly allocated they were in their 16th - 20th weeks of pregnancy. This group was taken practical and theoretical instructions of safe childbirth methods. Then we gathered a matches group of 70 women as control group. Patient of each group was being examined during labor and childbirth and data was compared between two groups.
    Results
    The results showed that labor rate (Z=10.634, U=26), duration (Z=10.409, U=75) and anxiety (Z=10.135, U=71) of experiment group were less than control group, and their difference was significant (P=0/05).
    Conclusion
    It seems that instructing theoretical points and practical skills increase mother's self- confidence and decrease their fear and anxiety during whole period of pregnancy and childbirth.
    Keywords: Education in pregnancy period (Antenatal), Anxiety rate, Labor duration, pain rate
  • Mandana Rafeey, Naiyreh Najati, Nasrin Golami, Hamideh Majidi, Ahmad Jafary Javid Page 31
    Background And Objectives
    Helicobacter pylori is usually acquired in early childhood and it clonizes half of the world's population. More understanding its transmission patterns is important for future preventive strategies. Here we studied the seroprevalence of H. Pylori infection in family units to identify the perceptive risk factors of inter-familial transmission. Methods and Materials: We entered 116 consecutive children (2.5-16 yr) who underwent the upper GI endoscopy and gastric mucosal Biopsy for H. pylori detection. Indications of endoscopy among these patients were chronic abdominal pain, recurrent nausea and vomiting, chronic diareohea; their parents were evaluated serology of H. pylori specific antibody.
    Results
    Gastric mucosal biopsy revealed H. Pylori prevalence of 60.3% among children and serologic study revealed that 57.8% of their mothers and 37.9% of their fathers were infected. We found a strong association between Helicobacter pylori positivity of children and mothers (P value =0.03). The mean age of infected children was 8.952.82 years and the mean age of uninfected ones was 7.313.41. None of the other environmental or life style conditions such as household conditions, number of family members, drinking water source and type of garbage disposal, use of Refrigerant were not statistically significant association with H.Pylori infection.
    Conclusion
    The results suggest that infected parents, especially infected mothers, may have a key role in transmission of H. Pylori to their children.
    Keywords: Helicobacter pylori, Transmission, Parents, Child
  • Rakhshandeh Alipanahi, Mir Rahim Sayyah Melli, Godrat Mohamadi, Sima Sayyah Melli Page 36
    Background And Objectives
    Functional endoscopic sinus surgery (FESS) is one of the most common procedures in the field of Otolaryngology. Most authors divide complications into ‘minor’ and ‘major’ categories. Minor complications may include bleeding, infection, synechia formation, ostial stenosis, and tooth or lip numbness, or recurrence of disease. Major complications may include hyposmia/anosmia, exposure of orbital fat, damage to extraocularmuscles, blindness, vascular damage, exposure of durra, cerebrospinal fluid (CSF) leak, intracranial injury, or death. Purpose of this study was to evaluate the complications of Functional Endoscopic Sinus Surgery in a group of patients with chronic sinus disease. Methods and Materials: In a prospective cross- sectional study, without control group, 62 patients who underwent functional endoscopic sinus surgery for refractory chronic sinus diseases were evaluated for Otolaryngology and Ophthalmic complications.
    Results
    Total numbers of patients were 62 cases of chronic rhino sinusitis with poliposis (46.8 %), without poliposis (32.2 %) and with tumors (21%). Mean age of patients was 38.35 ± 13.97 years (range from 15 to 75). Among this 62 patients, there were7 (11.2 %) patients with ocular complications (one cellulites (1, 6 %) and six patients had lids swelling and conjunctival injection). Three patients had postoperative epistaxis and one patient had Cerebrospinal fluid (CSF) leakage. We noted that 83.77% improvement in the preoperative symptoms after surgery.
    Conclusion
    Ophthalmologic and otolaryngologic complications of Functional endoscopic sinus surgery are usually minor and respond to conservative management.
    Keywords: Functional endoscopic sinus surgery, Sinusitis, Nasal polyp
  • Behyaneh Seyedamini, Ayoob Malek, Azar Moradi, Mehrangiz Ebrahimi-Mameghani Page 40
    Background And Objectives
    The prevalence of overweight and obesity among children are dramatically increasing in developing countries. Obesity is not considered as a psychological disorders but it increases the risk of psychological disorders including, internalizing behavioral problems that consist of withdrawn, anxiety/depression, and somatic complaints. The purpose of this paper is to investigate the correlation between obesity/overweight and internalizing behavioral problems in girls of elementary schools. Methods and Materials: In this descriptive cross-sectional study that was performed in Tabriz we entered 300 elementary schools girls randomly allocated and their body mass index (BMI) was measured. Data collection was performed by Child Behavior Check List (CBCL).That contains 113 items, 32 items of them indicate internalizing behavior problems in children, which are scored on the base of rang 3-point scale ranking.
    Results
    The results showed that overweight and obese groups had a greater score in withdrawn, anxiety/depression and internalizing behavior scales than normal weight groups. Overweight and obese groups had a greater mean score than normal group in internalizing behavior scale (Overweight: 11.78±0.71 (P<0.05) vs 8.19±0.45 in normal, Obese: 10.67±0.68 vs 8.19±0.45 in normal group P<0.05). Based on results, obesity/overweight had significant and positive relationship with internalizing behavior problems in girls (r =0.219, P<0.001).
    Conclusion
    These findings show that obesity/overweight is associated with internalizing behavior problems. Overweighting can be a risk factor for increasing the internalizing behavior problems in girls. Therefore, prevention of obesity can prevents some behavioral problems from happening.
    Keywords: Internalizing behavior, Obesity, Overweight, Child behavior check list
  • Seyyed Kazem Shakouri, Yaghoub Salekzamani, Afshin Fatemi Page 45
    Background And Objectives

    Knee osteoarthritis is one of the most common rheumatologic diseases. Proprioception has a critical role in joint protection. This study was performed to evaluate the level of this sensation and its relation with pain and radiologic findings. Methods and Materials: Proprioception were determined in 25 patients (mean age of 59.2±7.0 years) with knee osteoarthritis and in 10 healthy people (mean age of 54.9±4.6 years), using isokinetic dynamometer at 30, 45 and 60 degrees. Visual Analog Scale (VAS) and Western Ontario and McMaster Universities Index of Osteoarthritis (WOMAC) were used for determination of pain scale and Kellegren-Laverene was used for radiologic scale. Statistical study was performed by Mann-Whitney U Test and Spearman Correlation.

    Results

    The mean level of angular error for right knee in patients and control groups were as the following, Succeedingly; 6.09±4.03 and 2.28±0.93 (P=0.05). For left knee they were 6.086±5.13 and 3.19±1.78respectively (P<0.05). The mean level of angular error in those with Radiologic findings of grade 2 and 3 were 5.4±4.2 and 6.83±3.46 respectively. There was no significant difference between of mean level of angular error and serving of pain by VAS & WOMAC (P=0.22) (P=0.18).

    Conclusion

    Proprioception involvement in knee osteoarthritis could increase the pressure and destructive process of knee joint, but its level of impairment is not correlate with the severity of pain and radiologic findings. It is important to improve Proprioception of the knee joint in each level of osteoarthritis.

    Keywords: Knee osteoarthritis, Proprioception, Isokinetic
  • Soodabeh Kimyai, Amir Ahmad Ajami, Mohammad Esmaeel Ebrahimi Chaharom, Narmin Mohammadi, Neda Birjandi Page 50
    Background And Objectives
    The use of adhesive resins is one of the methods that improves marginal adaptation and reduces microleakage in composite restorations. The aim of this study was to compare the microleakage of class V composite restorations bonded with one – step and two – step self etching adhesive resins in vitro. Methods and Materials: In buccal surfaces of 30 extracted human sound premolars class V cavities were prepared. The teeth were randomly divided into two groups. In group 1 two-step self etching adhesive resin and in group 2 one-step self etching adhesive resin were used and the teeth were restored with composite. Following thermocycling, immersing in dye and sectioning, microleakage of the samples was evaluated under stereomicroscope. Wilcoxon test was used to compare the microleakage of occlusal and gingival margins in each group and in order to compare the microleakage of occlusal and gingival margins between two adhesive resins Mann-Whitney U test was used.
    Results
    There were statistically significant differences in microleakage scores between occlusal and gingival margins in two groups (P < 0.05). No statistically significant difference was observed in comparing microleakage scores of two adhesive resins in occlusal and gingival margins (P > 0.05).
    Conclusion
    In both groups, the microleakage in gingival margins was significantly more than occlusal margins and the microleakage of gingival and occlusal margins was not statistically different in two adhesive systems.
    Keywords: Microleakage, Two, step self etching adhesive system, One, step self etching adhesive system, Resin composite restoration
  • Hossein Lotfinia, Rokhsareh Yazdandost, Ali Asghar Asgarnajad, Banafshe Gharagi, Mirtagi Grocei Page 54
    Background And Objectives
    Depression is a common psychological problems with different arrow of medical and non medical treatment strategically. Problem solving therapy is a short term Psychological intervention treatment and can be used alone or combined with other treatment modality. Here we studied the effectiveness of problem solving therapy in reducing the severity of depression. Methods and Materials: In this prospective study we entered a group of students of Tabriz University whose depression diagnosed with Beck Depression Inventory (BDI) method. We randomly allocated them in to two groups, intervention group and controls. Intervention group received six session of problem – solving therapy (Goldfield and Dzurilla method). Finally we compared the level of depression in both groups by BDI method.
    Results
    Totally 64 student (M/F 30/34, mean age 22, Range 18-26) were studied. BDI index was change from 19.97 to 15.96 in intervention group (P<0.01) but this change was not significantly in control group (pre 18.09 and 18.28 past).
    Conclusion
    This study showed that problem solving therapy is an effective modality to reduction severity of depression.
    Keywords: Depression, Problem solving therapy
  • Mostafa Mohammadi, Iraj Salehi, Farhad Ghadri Sofi, Fariba Mirzaei, Naser Aslanabadi, Hadi Ebrahimi, Monsor Vatankhah, Ziba Shoarian Sattari Page 59
    Background And Objectives
    Oxidative stress is a state of imbalance between the free radical production and antioxidant defense systems. The aim of the present study was to evaluate the effect of amlodipine on antioxidant defense in an animal model of atherosclerosis. Methods and Materials: Thirty six male News land white rabbits were divided into four groups (9 in each group): normal control group (C), normal group receiving amlodipine (Am), high-cholesterol diet groups with and without amlodipine treatment (Cho+Am,Cho). After 8 weeks all animals in each group were scarified after anesthesia and blood and heart tissue samples were colleted.
    Results
    The levels of cholesterol and triglyceride in groups of high-cholesterol diet were increased significantly (P<0.01) comparison with control group [(C: 49.1±0.6; Cho: 860.3±0.06; Cho+Am: 524.5±5.8), (C: 95.5±1.7; Cho: 446.6±2.5; Cho+Am: 138.6±1.8) respectively].High cholesterol diet reduced super oxide dismutase (SOD), glutathione peroxides (GPX) and glutathione reductase (GR) activities no significantly compared with control and amlodipine administration increased them significantly (P< 0/01) [(C:2.04±0.16; Cho: 1.94±0.19; Am: 3.11 ±0.24; Cho+Am: 2.94±0.13), (C:356±26; Cho: 264±22; Am: 469 ±24; Cho+Am: 458±31), (C:0.24±0.01; Cho: 0.22±0.03; Am: 0.32 ±0.04; Cho+Am: 0.34±0.04)]. Malondialdehyde (MDA) level, increased significantly in high cholesterol diet rabbits compared with control. Amlodipine consumption caused significant reduction (P<0/01) in the MDA level [(C: 8.71±0.8; Cho: 14.38±1.1; Am: 8.63 ±0.6; Cho+Am: 11.18±1.4)]
    Conclusion
    Amlodipine treatment by enhancing of antioxidant enzymes and reducing of MDA level in heart tissue has beneficial effects in prevention of the atherosclerotic symptoms and tissue injuries caused by oxidation stress produced in atherosclerosis.
    Keywords: therosclerosis, Oxidation stress, Lipid peroxidation, Amlodipine
  • Faride Moradimoghaddam, Sakineh Amovian, Mohammad Khajedaloei Page 65
    Background And Objectives
    Determining the stage and grade of liver fibrosis (LF) is important to predict prognosis and assessment of the rapeutic response in patients with chronic viral hepatitis. Liver biopsy is invasive and has several potential complications. Regular liver biopsy for patients follow-up is not acceptable. Aim of this study was to evaluate the correlation between serum hyaluronic acid (HA) level with stage and grade of liver Fibrosis in chronic hepatitis B and C induced viral hepatitis. Methods and Materials: This two year prospective study (2006-2007) was done on patients with chronic viral hepatitis B and C who had liver biopsy findings. Patients with concomitant artheropathy and any medicication that affects the serum level of hyaluronic acid were excluded. Blood samples were taken from each individual for measured of hyaluronic acid level.
    Results
    From 69 patients (M/F 48/21, 34±10 years), 29 patients (42%) were infected with HCV and 40 patients (58%) were infected with HBV. Stages of Liver Fibrosis had a direct correlation with Hyaluronic Acid serum level (r=0.25, P=0.042), and had an indirect correlation with platelet count (r=0.37, P=0.0002). Grades of Liver Fibrosis had not meaningful correlation with Hyaluronic Acid and Alanin amino transpherase, levels, (r=-0.01, P=0.9 and r=0.21, P=0.09) respectively. grades of Liver Fibrosis had an indirect correlation with platelet count (r=0.36, P=0.003).
    Conclusion
    Hyaluronic Acid serum level is a useful marker for determining the stage of LF in patients with chronic viral hepatitis it can be a useful anda noninvasive method for follow-up of these patients.
    Keywords: Fibrosis, Hyaluronic acid, Chronic viral hepatitis
  • Farnaz Moslemi, E-Mail: Moslemifa@Gmail.Com Page 69
    Background And Objectives
    Recently laparoscopy has become a common out patient – base surgical procedure. An ideal anesthetic technique should provide a rapid and smooth induction, rapid recovery and minimal postoperative complications. In spite of no single ideal technique has been shown for outpatient laparoscopy, it seems that total intravenous anesthesia with propofol has more rapid induction and recovery profiles and less side effects, in comparison with inhalational agents. In This study we compared the total intravenous anesthesia with inhalational agents during diagnostic gynecological laparoscopy. We also evaluated the effect of N2o addition on intravenous propofol anesthesia. Methods and Materials: In this Prospective study 150 women (age: 25-45) who were in physical class I and II of American Association of Anesthesiologists and were candidate for diagnostic laparoscopy were elected. They randomly subdivided in three groups. Group one received anesthesia with thiopental, halothane and oxygen, group two received Total Intravenous anesthesia with propofol and oxygen. Group three received propofol anesthesia with 50% N2O - oxygen. The incidence and severity of post operative nausea and vomiting, degree of sedation, severity of pain and also stay in recovery unit were evaluated.
    Results
    The incidence of Postoperative nausea and vomiting, sedation and time of discharge from recovery were significantly lower in group 2 and 3 compared with group 1 (P<0.05). Addition of N2O did not increase the incidence of Postoperative nausea and vomiting, but moderately increased the severity. There were not any significant difference between different groups in term of severity of pain and need for analgesia (P>0.05).
    Conclusion
    Total intravenous anesthesia with propofol in comparison with inhalation anesthesia is a better choice for outpatient gynecologic laparoscopy. The results of this study showed that addition of N2O to propofol does not improve postoperative analgesia. Also, it did not increase the postoperative complications and recovery time.
    Keywords: Outpatient laparoscopy, Propofol, Halothane, N2O, Postoperative complications
  • Ali Meshkini, Ashraf Fakhrju, Arash Fathi Page 76
    Background And Objectives
    Central Nervous System (CNS) tumors are those neoplastic diseases, that involving brain, spinal cord and meanings. They could be primary CNS tumors or metastatic tumors. Incidence of CNS tumors varies in different reports depending on the frequency of different age, gender and studied population. In this report we studied the frequency of different central nervous system (CNS) tumors in different age and gender during last 10 years in single center university hospital. Methods and Materials: Retrospectively, we studied the prevalence and type of different CNS tumors operated in the main university hospital of Tabriz University of Medical Sciences, during a ten year period from 1997-2006.
    Results
    From total of 1781 patients with CNS tumors, 51/6% of tumors occurred in men and 48/4% in women. The most common ages period was 4-6 decade of life. 92/6% had tumors in brain, and 7/4% in spinal cord. 1180 cases of brain tumors were primary CNS (97/6%) and remainder were metastatic. The most common primary CNS tumor in adults was astrocytic tumors (29/6%).
    Conclusion
    The result of this study showed that primary brain tumors were more prevalence than methastatic. Astrocytic tumors were the most primary tumor in adult.
    Keywords: Brain tumor, Neuroepithelial, Neuroectodermal
  • Alireza Yaghoubi, Shahin Imani, Ahmad Ali Khalily, Masoude Pezeshkian, Morteza Gojazadeh Page 87
    Infection disease, maternal bleeding and pregnancy induced hypertension are the main causes of maternal death in the world. In this study we evaluated the outcomes of cardiovascular disorder in a group pregnant women who had pre-eclampsia and also had a history of cardiovascular disease before pregnancy. Eleven pregnant women were studied. Among these patient the most common cardiovascular disease was aorta valve stenosis (AS: 45/5%), mitral valve prolaps (MVP: 27/27%), and mitral stenosis (MS: 18/18%). Three women delivered by cesarean section (27/27%). Placental detachment and hemorrhage occurred in two patients (18.2%) and one patient delivered a low birth child. We concluded that gynecological catastrophes occur more frequently in patients with pre-eclampsia and concomitant cardiovascular problems.
    Keywords: Pre, eclampsia, Cardiovascular diseases, Pregnancy
  • Majid Malaki, Yalda Asghari, Mir Reza Ghaemi Page 90
    Joubert syndrome is a rare disorder manifested by neuralgic, ophthalmic, renal, respiratory and radiological signs and Symptoms. Here we report an 8 months infant girl with history of neonatal respiratory distress. Hypotonia and (retinal dystrophy).She hospitalized in 4th mo for urinary fact infection and revealed that she had a unilateral multicystic and dysplastic kidney. It had broad forehead, hyperthelorism, depressed nasal bridge and bitemporal depression bilaterally, physical examination revealed; Rapid nystagmus in vertical and horizontal wards, wide open mouth with hyper salivation. In spite of normal physical growth she had delayed developmental milestones. Cranial MRI revealed vermis agenesis and molar tooth sign.
    Keywords: Joubert syndrome, Vermis agenesis, Renal dysphasic disease, Hypotonia