فهرست مطالب وحید خوری
-
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال هفدهم شماره 6 (پیاپی 72، بهمن و اسفند 1400)، صص 137 -152
هدف این مطالعه استفاده از واکنش میلارد به عنوان ابزاری برای گلیکوزیلاسیون پروتیین های هیدرولیزشده حاصل از نخود کاجان (Cajanus cajan) و ارزیابی این اصلاح شیمیایی بر ویژگی های آنتی اکسیدانی و امولسیفایری بود. ویژگی های شیمیایی، ترکیب آمینواسیدی و توزیع وزن مولکولی پروتیین های هیدرولیزشده موردبررسی قرار گرفت. از گلوکز، گالاکتوز و مالتودکسترین در نسبت های 1 به 2، 1 به 1 و 2 به 1 (پروتیین هیدرولیزشده به قند، وزن خشک) برای گلیکوزیلاسیون استفاده شد. فعالیت آنتی اکسیدانی از طریق دو آزمون فعالیت مهار رادیکال آزاد 1و 1- دی فنیل-2- پیکریل هیدرازیل (DPPH) و مهار نیتریک اکسید بررسی شد. امولسیون ها (روغن/آب) توسط روش سونیفیکاسیون تهیه شدند. توزیع اندازه ذرات و پتانسیل زتا امولسیون ها طی 4 روز نگهداری اندازه گیری شد. گلیکوزیلاسیون با گلوکز در نسبت 2 به 1 مهار DPPH را از 96/37% به 53/85% و مهار نیتریک اکسید را از 50/14% تا 83/54% افزایش داد. همچنین گلیکوزیلاسیون توسط هرکدام از قندها پایداری امولسیون ها را افزایش داد و تفاوت معناداری بین نوع قند مورداستفاده مشاهده نشد.
کلید واژگان: گلیکوزیلاسیون, واکنش میلارد, پروتئین هیدرولیزشده, آنتی اکسیدان, امولسیون}The aim of the present study was to use the Maillard reaction as a means to glycosylate protein hydrolysates obtained from Cajanus cajan and to evaluate the effects of this chemical modification on antioxidant and emulsifying properties. Chemical properties, amino acid composition, and molecular weight distribution of the hydrolysates were evaluated. Glucose, galactose, and maltodextrin in the ratios of 1:2, 1:1, and 2:1 (hydrolysate: sugar, dry weight basis) were used for glycosylation. Antioxidant activity was evaluated by 1, 1- diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) radical scavenging activity and nitric oxide scavenging. The sonication technique was used to prepare the (oil/water) emulsions. The droplet size distribution and zeta potential of the emulsions were measured during 4 days of storage. Results showed that glycosylation by glucose in the ratio of 2:1 increased DPPH scavenging activity from 37.96% to 85.53% and nitric oxide inhibition activity from 14.50% to 54.83%. Although glycosylation improved emulsifying stability of glycosylated hydrolysates compared to non-glycosylated hydrolysates, no significant difference was observed between the three examined sugars.
Keywords: Glycosylation, Maillard reaction, Protein hydrolysate, Antioxidant, Emulsion} -
نشریه پژوهش های علوم و صنایع غذایی ایران، سال پانزدهم شماره 5 (پیاپی 59، آذر و دی 1398)، صص 583 -596
در این پژوهش، از روش سطح پاسخ برای بهینه سازی و مدلسازی شرایط هیدرولیز پروتئین های نخود کاجان (Cajanus cajan) (لپه) توسط پپسین و تولید پروتئین های هیدرولیز شده با ویژگی های آنتی اکسیدانی و تغذیه ای استفاده شد. هیدرولیز در نسبت آنزیم به سوبسترا 1، 2 و 3 درصد(وزنی- وزنی)، دماهای 30، 35 و 40 درجه سانتی گراد و زمان های 2، 5/3 و 5 ساعت انجام، و توانایی مهار رادیکال آزاد 2و2 دی فنیل 1 پیکیریل هیدرازیل، قدرت احیاء کنندگی، مهار رادیکال هیدروکسیل و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل به عنوان متغیرهای وابسته بررسی شد. شرایط بهینه هیدرولیز برای دستیابی به بیشترین میزان فعالیت آنتی اکسیدانی، نسبت آنزیم به سوبسترا 15/2 درصد، دمای 9/39 درجه سانتی گراد و زمان 52/4 ساعت بود. پروتئین هیدرولیز شده دارای مقادیر زیادی از آمینواسیدهای آنتی اکسیدان گلوتامیک اسید و فنیل آلانین بود و از نظر وجود آمینواسیدهای ضروری دارای کیفیت تغذیه ای مناسبی بود. نتایج بررسی توزیع وزن مولکولی (به روش FPLC) نشان داد که وزن مولکولی بیشتر پپتیدهای تولید شده کمتر از 10 کیلودالتون است که بیشترین تاثیر را در فعالیت آنتی اکسیدانی دارند. نتایج نشان داد که از پروتئین های هیدرولیز شده نخود کاجان توسط پپسین می توان به عنوان آنتی اکسیدان طبیعی و همچنین به عنوان منبع آمینواسیدهای ضروری استفاده کرد.
کلید واژگان: پروتئین هیدرولیز شده, پپسین, آنتی اکسیدان, نخود, پپتیدهای زیست فعال}IntroductionProteins are being hydrolyzed to generate various properties such as antioxidant activity and nutritional values. Enzymatic hydrolysis is carried out in milder condition and is more controllable. The produced protein hydrolysates’ properties are dependent to the hydrolysis condition. So by optimizing the hydrolysis conditions, proteins with higher antioxidant abilities are achieved. Response surface method is a statistical way to optimize and model the process more efficiently. The aim of present study was to optimize and model the hydrolysis condition to produce and antioxidant protein hydrolysate with high nutritional value from Cajanus cajan by pepsin.
Materials and methodsFirst, Cajanus cajan’s proteins solubility was measured. After reaching the pHs with the most and least solubility, protein extraction was carries out by using NaOH and HCl. Enzyme concentration (1, 2, 3%), temperature (30, 35, 40 °C) and time (2, 3.5, 5 h) as independent variables were given to the Design Expert software and protein hydrolysis was done in a shaker incubator according to the 20 treatments suggested by the software. 1, 1- diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) radical scavenging activity, hydroxyl radical scavenging activity, Reducing power and total antioxidant activity were measured as dependent variables. Antioxidant assays were modeled by the software and the optimum condition was evaluated. The obtained optimum condition was validated by repeating the antioxidant assays for the protein hydrolysate produced in the optimum condition. The amino acid profile of the protein hydrolysate was measured using HPLC-MS and chemical score was measures. Then, the molecular weight distribution of the protein concentrate and protein hydrolysate was evaluated by FPLC. Chemical composition of the samples was also measured.
Results & discussionThe optimum condition for achieving antioxidant protein hydrolysate was enzyme concentration 2.15%, temperature 39.99 °C and time 4.52 h. Model validation results for this point were including DPPH scavenging activity 58.49%, reducing power 0.31 nm, hydroxyl radical scavenging activity 38.2% and total antioxidant capacity 0.63 nm. The protein concentrate consisted of 215.84 mg/g hydrophobic and 57.04 mg/g of them were aromatic amino acids. These amino acids are responsible for antioxidant activity of the protein hydrolysates. Chemical scores for essential amino acids were good. Most of the peptides in the protein hydrolysate had molecular weights below 10 kD that is considered to have antioxidant activities. Hydrolysis also increased the protein and ash content while fat and water content decreased compared to the Cajanus cajan’s flour and protein concentrate. Results showed that Cajanus cajan’s protein hydrolysate can be a good source of antioxidants and play a positive role in human nutrition.
Keywords: Protein hydrolysate, Pepsin, Antioxidant, Pea, Bioactive peptides} -
زمینه و هدفدر پیش شرطی شدن ایسکمیک (ischemic preconditioning: IPC) قلب در دوره های کوتاه مدت دچار ایسکمی شده و لذا در صورت مواجهه با ایسکمی طولانی، قسمت اعظم ناحیه دچار ایسکمی از آسیب محافظت می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر محافظتی لووتیروکسین با مکانیسم کاهش استرس اکسیداتیو در مدل پیش شرطی سازی ایسکمیک در قلب موش صحرایی انجام شد.روش بررسیاین مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در در سه گروه 10 تایی انجام شد. در گروه ایسکمی پرفیوژن مجدد (IR) ، قلب حیوان در دستگاه لانگندورف قرار گرفت. در گروه IPC قبل از ایسکمی ماژور در معرض 4 دوره ایسکمی 5 دقیقه ای همراه با پرفیوژن مجدد قرار گرفت. در گروه دریافت کننده داخل صفاقی لووتیروکسین با دوز 25 میکروگرم به ازای هر 100 گرم وزن حیوان، قلب در معرض ایسکمی پرفیوژن مجدد قرار گرفت. حجم ناحیه اینفارکت و میزان مالون دی آلدئید در بافت قلب سنجیده شد.یافته هاحجم ناحیه آسیب دیده گروه IR 26.55 میلی متر مکعب، گروه IPC 11.11 میلی متر مکعب و گروه دریافت کننده لووتیروکسین 12.56 میلی متر مکعب تعیین شد. تزریق لووتیروکسین همانند IPC حجم ناحیه آسیب دیده را به طور معنی داری نسبت به گروه IR پایین آورد (P<0.05). میزان مالون دی آلدئید در گروه IR 1328، در گروه IPC 777 و در گروه دریافت کننده لووتیروکسین 762 تعیین شد و در گروه های IPC و دریافت کننده لووتیروکسین نسبت به گروه IR کاهش نشان داد (P<0.05).نتیجه گیریتزریق لووتیروکسین با ایجاد پیش شرطی سازی ایسکمیک سبب کاهش اثر سوء ایسکمی پرفیوژن مجدد در قلب موش صحرایی می گردد.کلید واژگان: قلب, ایسکمی, لووتیروکسین, پیش شرطی سازی ایسکمیک, استرس اکسیداتیو}Background And ObjectiveA brief and short duration episode of ischemia is recorded in ischemic preconditioning (IPC). This latter condition provides a status in which large region of heart is protected when prolonged ischemia occurred. Levothyroxine play a protective role in IPC induction, and simultaneously with stress oxidative. This study was conducted to determine the protective effect of levothyroxine with oxidative stress reduction mechanism in ischemic preconditioning model in rat heart.MethodsThis experimental study was performed on 30 male Wistar rats in three groups of 10, as follows. In the reperfusion ischaemia group (IR), the heart of the animal was placed in a Langendorff apparatus. In the ischemic preconditioning group (IPC), prior to major ischemia, was exposed to 4 periods of 5-minute ischemia with reperfusion. In the intraperitoneally administered group, levothyroxine at a dose of 25 microgram per 100 g of body weight, the heart was exposed to reperfusion ischemia. The area of infarct and the level of malondialdehyde in the heart tissue were measured.ResultsThe volume of Infarcted region in IR and IPC groups was 26.55 and 11.11 respectively. The same index for the Levothyroxine receiver was 12.56. Based on these findings it was demonstrated that Levothyroxine injection reduced the Infarcted region significantly similar with IPC (PConclusionInjection of levothyroxine with ischemic preconditioning reduced the effect of reperfusion maladaptive ischemia in rat heart.Keywords: Heart, Ischemia, Levothyroxine, Ischemic Preconditioning, Oxidative Stress}
-
مقدمه
فیبریلاسیون بطنی یکی از دلایل مرگ ناگهانی می باشد. جهت بررسی کارآیی و مکانیسم اثر داروهای ضدآریتمی بطنی مدل های مختلف آزمایشگاهی توسعه یافته اند. هدف از تحقیق حاضر طراحی و راه اندازی چند مدل آریتمی بطنی در قلب مجزای موش صحرایی و بررسی کارآیی سوزاندن الکتریکی (ablation) و هوشمند بطن چپ جهت کنترل آریتمی بطنی می باشد.
روش هادر تحقیق حاضر از پنج گروه پنج تایی موش صحرایی استفاده شد. در گروه اول (ایجاد آریتمی با جریان الکتریکی)، قلب مجزا تحت تاثیر افزایش تدریجی تحریک الکتریکی (جریان 5-0میلی آمپر) قرار داده شد. در گروه دوم (فیبریلاسیون بطنی کششی)، آریتمی بطنی توسط افزایش گام به گام فشار پایان دیاستولی (25 تا 100 میلی متر جیوه) ایجاد شد. در گروه سوم (فیبریلاسیون بطنی نرم افزاری)، برنامه فیبریلاسیون بطنی شبیه سازی شده در طی 2 ثانیه در محدوده تحریکی 125-25 میلی ثانیه بوسیله نرم افزار AV node packایجاد شد. در گروه چهارم (فیبریلاسیون بطنی ناشی از هیپوکالمی)، آریتمی بطنی با استفاده از محلول کربس هنسلیت حاوی پتاسیم 2/9- 2/5 میکرو مولار القا شد. گروه پنجم، همان گروه سوم بودند که سوزاندن هوشمند بطن چپ توسط بکاربردن الکترود نقره با ولتاژ110ولت مستقیم انجام شد.
یافته هادر چهار گروه اول ضربانات نابجای بطنی، تاکیکاردی بطنی و فیبریلاسیون بطنی با موفقیت ایجاد شد. حداقل آستانه آریتمی در گروه 2 (0/07 ± 0/1 میلی آمپر) و حداکثر آستانه آریتمی در گروه 3 (0/05 ± 1/2 میلی آمپر) مشاهده شد. از نظر طول مدت، آریتمی ناشی از هیپوکالمی طولانی ترین (45 ± 240 ثانیه) و آریتمی ناشی از جریان الکتریکی کوتاه ترین مدت را دارا بودند (4 ± 10 ثانیه). بیشترین فرکانس غالب مربوط به آریتمی کششی (1/2 ± 14/9 هرتز) و کمترین فرکانس غالب مربوط به آریتمی ناشی از تحریک الکتریکی (0/6 ± 7/1 هرتز) بود. میانگین تعداد سوزاندن هوشمند بطن چپ 3 ± 20 و درصد موفقیت در خاتمه دادن به فیبریلاسیون بطنی، 10% بود.
نتیجه گیریبا هر چهار روش می توان آریتمی از نوع فیبریلاسیون بطنی در قلب جداشده موش صحرایی ایجاد نمود. کارآیی روش مکانیکی و هایپوکالمی بهتر از جریان الکتریکی است. روش سوزاندن بطن چپ با ولتاژ مستقیم و نرم افزار AV node pack مدل مناسبی جهت کنترل و درمان آریتمی های بطنی می باشد.
کلید واژگان: سوزاندن رایانه ای هوشمند, قلب جداشده موش صحرایی, مدل های آزمایشگاهی فیبریلاسیون بطنی}IntroductionVentricular fibrillation is one of the main causes of sudden death. In order to evaluate the efficacy and mechanism of anti-arrhythmic drugs, various experimental models of arrhythmia have been developed. In the present study some in vitro models of ventricular arrhythmia in rat isolated heart are presented. Furthermore, efficacy of a smart ablation protocol to suppress ventricular rate is examined.
MethodsFive groups of 5 Wistar rats were used in this study. In group I, ventricular fibrillation (VF) was induced in the isolated heart by stepwise increased electrical stimulation (0-5 mA). In group II, VF was induced by stepwise increase in end diastolic pressure (25-100 mmHg). Group III (computerized VF model), computerized electrical stimulation was executed during 2 s in the range of 25-125 ms by AV node pack software. Group IV (hypokalemia-induced VF), VF was induced by diminution of potassium to 2.5-2.9mM in Krebs Henseleit solution. Group V, it was same as group III but smart ablation of the left ventricle was carried out by 110 volt DC power to terminate the VF.
ResultsPremature ventricular beat, ventricular tachycardia and VF were successfully induced in the first 4 groups. The minimum and maximum threshold of arrhythmia was observed in groups II (0.1 ± 0.07 mA) and III (1.2 ± 0.05 mA), respectively. The longest duration of arrhythmia induced by hypokalemia (240 ± 45 s), while the shortest one provoked by electrical stimulation (10 ± 4 s). The maximum dominant frequency of arrhythmia was observed in group III (14.9 ± 1.2 Hz), while the lowest dominant frequency was related to group I (7.1 ± 1.6). The mean number of ablation was 20 ± 3 and VF terminated in 10% of all arrhythmias.
ConclusionExperimental arrhythmia can be induced in rat isolated heart by the all 4 protocols. However, increasing end diastolic pressure and hypokalemia are the most efficient methods for induction of ventricular arrhythmia. Left ventricular ablation by using DC voltage and AV node pack software is a useful method to terminate ventricular arrhythmias.
Keywords: Experimental Ventricular fibrillation models, Rat isolated heart, Smart ablation} -
زمینه و هدف
هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات دیگوگسین بر خصوصیت الکتروفیزیولوژیک و مکانیکی قلب موش صحرایی نارسا شده بوسیله دوکسوروبیسین می باشد.
روش هاجهت ایجاد نارسایی قلب، دوکسوروبیسین با دوزmg/kg 5 داخل صفاقی یکبار در هفته بمدت 3 هفته به موشهای صحرایی تزریق شد. بعد از 5 هفته بااندازه گیری پارامترهای الکتریکی، مکانیکی و تغییرات بافتی در 12 قلب جدا شده، از ایجاد نارسایی قلب اطمینان حاصل شد. با روش لانگهندروف خصوصیات مکانیکی و الکتریکی قلب در تماس 60 دقیقه ای با غلظت های مختلف دیگوگسین (µM 80- 1/0 (اندازه گیری شد.
یافته هااثرات دیگوگسین بر قلب نارسا دو فازی بود. هم در غلظتهای کمتر از µM 80 (فاز 1) و هم در غلظتهای بیشتر از µM 80 (فاز 2) دیگوگسین فشار دیاستولی بطن چپ و RPP (حاصل ضرب ضربان قلب در فشار دیاستولی بطن چپ) را بطور فاحشی زیاد کرد. با این حال در فاز 2 موجب کاهش معنی دار جریان کرونر، ضربان قلب، فشار پیشرونده بطن چپ و برون ده قلب شد.
نتیجه گیریدر قلب نارسا شده توسط دوکسوروبیسین، اثرات دیگوگسین با توجه به غلظت به شکل دو مرحله ای ظاهر می شود. تغییر پارامترهای الکتروفیزیولوژیک در فاز 2، می تواند بعنوان معیار مناسبی در پیش آگهی از اثرات دیگوگسین مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: اثرات دوفازی, دوکسوروبیسین, دیگوگسین, قلب جدا شده, کاردیومیوپاتی, لانگهندروف}Background and aimIn this study, effects of digoxin on the cardiac electrophysiology and mechanical properties were examined in a rat model of heart failure induced by doxorubicin.
MethodsIn order to induce heart failure, doxorubicin 5 mg/kg was injected to rat, i.p., once per week for 3 weeks. Heart failure was confirmed after 5 weeks, by measuring electrical, mechanical and histological changes in 12 isolated hearts. Isolated Langendorff perfused hearts were then treated with digoxin (0.1-80 µM) during a 60 min period and functional outcomes were assessed.
ResultsEffect of digoxin on the heart was biphasic. In concentrations below 80 µM (the first phase) digoxin significantly increased LVDP (left ventricular diastolic pressure) and RPP (heart rate × LVDP) .LVDP and RPP were also increased at the concentrations higher than 80 µM (the second phase). However, coronary flow, heart rate, left ventricular developed pressure and cardiac output were significantly decreased in the second phase.
ConclusionEffects of digoxin on doxorubicin cardiomyopathy are biphasic. Electrical and functional changes in the second phase can be considered as an indicator of digoxin cardiotoxicity.
Keywords: Biphasic effects, Cardiomyopathy, Digoxin, Doxorubicin, Isolated heart, Langendorff} -
IntroductionIntranodal pathways of atrioventricular (AV) node play a vital role in the delay of conduction time in response to various atrial inputs. The present study was aimed to determine the frequency-dependent electrophysiological properties of concealed slow pathway according to a functional model of isolated rabbit atrioventricular node preparation after fast pathway ablation.MethodsExperiments were carried out in rabbit isolated heart AV-nodal preparations (N=8) by superfused/perfused mode. Extracellular recording was carried out from transitional cells of posterior and anterior extension of AV-node and upper part of atrium and its bundle. Unipolar silver electrode (100 μm) and direct voltage (100-110 V) was applied to create AV-nodal fast pathway ablation.ResultsMinimum conduction time (AHmin) was significantly increased after fast pathway ablation (p<0.05). Fast pathway ablation had no significant impact on fatigue phenomenon but significantly reduced facilitation value (p<0.05). Rate-dependency properties of concealed slow pathway were explained according to functional nodal model.ConclusionThe mathematical functional model accurately simulated frequency-dependent electrophysiological properties of concealed slow pathway after fast pathway ablation, but some modifications are necessary for accurate prediction of nodal behavior in various cycle lengths and in arrhythmia. Concealed slow pathway may be considered as a potential electrophysiological substrate of fatigue and facilitation phenomenonKeywords: Mathematical analysis, concealed slow pathway, fast pathway, ablation atrioventricular node}
-
IntroductionThe aim of the present study was to determine direct effects of NO modulation on protective electrophysiological properties of atrioventricular node (AV node) in the experimental model of AF in rabbit.MethodsIsolated perfused rabbit AV nodal preparations were used in two groups. In the first group (N=7), LNAME (50μM) was applied. In the second group (N=12), different concentrations of L - argenine (250 μM - 5000 μM) were added to the solution. Programmed stimulation protocols were used to quantify AV nodal conduction time, refractoriness and zone of concealment. AF protocol was executed by software with coupling intervals (ranging from 75 – 125 msec).ResultsL-NAME had depressive effects on basic AV nodal properties. L-Arginine (250μM) had direct inhibitory effects on nodal conduction time, Wenckebach and refractoriness. Significant increases in the number of concealed beats were induced by L-Arginine (500 μM). Number of concealed beats were increased from 700.7 ± 33.7 to 763 ±21 msec (P<0.05). Trend of zone of concealment prolongation in a frequency-dependent model was abrogated by Larginine (250, 5000 μM).ConclusionNO at low concentration (in the presence of L-NAME) had facilitatory role on AV nodal properties, but at high concentration (in the presence of L-arginine) enhanced protective role of AV node during AF. Biphasic modulatory role of NO may affect protective behavior of AV node during AF.
-
IntroductionConsidering the long traditional history of anti-inflammatory and anti-spasmodic effects of Matricria spices on the gastrointestinal system, the present study aimed to investigate the role of calcium channels and Histamine receptors in the inhibitory effects of hydroalcoholic dry extract of German chamomile (Matricaria recutita L.) on the isolated rabbit jejunum.MethodsAll experiments were done on the isolated jejunum of New Zealand rabbits (1.8-2.5 kg). Dry extract of aerial parts of M. recutita was obtained by the maceration technique. The study was performed on two groups (n=6 in each group). In the first group, the effects of cumulative concentrations of M. recutita (3×10-3-1×10-2 mg/ml) on normal and K+-induced contractions (50 mM) of isolated jejunum were studied. In the second group, the inhibitory role of M. recutita (3 – 13×10-3 mg/ml) was evaluated in the presence and absence of histamine and cetrizine. In the presence and absence of 10 μM certizine, a histamine H1-antagonist, a concentration-dependent inhibitory effect of M. recutita extract in the range of 3-13×10-3 mg/ml was recorded the rabbit jejunum.ResultsResults showed that EC50 of M. recutita in the absence and presence of K+ was 6.3×10-3 and 6.5×10- 3mg/ml, respectively. IC50 values for two concentrations of M. recutita (8×10-3, 1×10-2) to abrogated contractive phase of Histamine was 9.55 × 10-6 and 1.57 × 10-6 μM. Cetrizine (10 μM) abolished inhibitory effects of M. recutita (IC50=3.6×10-3), (p< 0.001).ConclusionDry extract of matricaria recutita had inhibitory effects on the contractions of isolated rabbit jejunum. Calcium channels and histamine were involved in these antispasmodic effects
-
IntroductionDevelopmental changes in atrioventricular nodal conduction time and refractoriness have been shown in several studies. Prevalence of atrioventricular nodal reentrant tachycardia (AVNRT) is clearly age-dependent. The purpose of this study was to determine developmental changes of basic and frequency-dependent electrophysiological properties of the atrioventricular node (AV-node) in neonatal and adult rabbits.MethodsIn this study, the effects of increasing age on the basic and rate-dependent properties of isolated perfused AV-node were analyzed in neonatal (2-week-old) and adult (12-week-old) New Zealand rabbits. Specific stimulation protocols of recovery, facilitation and fatigue were separately applied in each group (n=7). Unipolar extracellular field potential was recorded by a silver electrode (100 M).ResultsThe results showed that the basic nodal properties (ERP, FRP, WBCL and AHmax) were significantly shorter in neonates compared to the adult group. The magnitude of fatigue was also decreased in the neonatal group compared to control (18.9 ±3.3 vs. 11.1 ± 1.2 msec). Time constant of recovery of the adult group was significantly higher than the neonatal group (P<0.05).ConclusionThe results of this study showed that nodal basic and frequency-dependent properties are age-related and different developmental changes of slow and fast pathways are responsible for this behavior and may reveal the grater susceptibility of AVNRT in young adults compared to infants.Keywords: Age, AV node, frequency, dependent properties, electrophysiology, recovery}
-
IntroductionRecent studies have shown acute cardioprotective effects of cyclosporine. The aim of the present study was to determine the protective role of cyclosporine on the model simulated the rotational nodal arrhythmia (AVNRT) by using extracellular field potential recordings of isolated atrioventricular-node (AV-node) of rabbit.MethodsThis study was performed on isolated double-perfused AV-node of male New Zealand rabbits (1.5-2.5 kg) in one group (n=7). Basic and rate-dependent stimulation protocols (recovery, facilitation, fatigue) and arrhythmia threshold (index of refractoriness) and % Gap incidence were measured for assessment of electrophysiological properties of the AV- node. All stimulation protocols were repeated in control step and in the presence of various cumulative concentrations of cyclosporine (0.5 - 10 μm).ResultsCyclosporine prolonged the effective refractory period from 114.3±7.9 to 142±7.3 msec at the concentration of 10 μm. It also prolonged the functional refractory period from 162±3.3 to 178.6±5 msec and increased the time of Wenckebach at the concentrations of 5 - 10 μM. Various concentrations of cyclosporine increased fatigue and reached a significant level at 10 μm. Gap incidence was 82%, 16.6% and 20% in the control and treatments with 0.5 and 10 μm of cyclosporine, respectively.ConclusionBlock of MPTP by cyclosporine caused inhibition of basic and rate-dependent properties of atrioventricular node. Cyclosporine, by raising the threshold of arrhythmia, could be possibly considered as an anti- AVNRT drug.Keywords: Atrio, ventricular node, Cyclosporine, Supraventricular Arrhythmia}
-
IntroductionDespite extensive studies about effects of Crataegus monogyna on cardiovascular diseases yet, a few study has been undertaken antiarrhythmic property of this plant. Aims of the present study were: 1) To determine the protective role of methanolic extract of C.monogyna on the rate-dependent model and the concealed conduction. 2) To explore the role of Na+-K+ A TPase in the protective role of C.monogyna.MethodsIn all experiments were used of male New Zealand rabbits (1.5-2kg). Stimulation protocols were used to measure basic and rate-dependent (recovery, atrial fibrilation and zone of concealment) AV nodal properties in two groups(N=14). In the first group all the stimulation protocols before and after different concentrations of C.monogyna extract were repeated (n=7) in the second group (n=7) in the presence of all stimulation protocols Ouabaine(0.05 m M) and extract were repeated. All results have been shown as Mean±SE.ResultsBasic and rate-dependent properties of node were inhibited after addition of plant extract of C.monogyna to KerebsHenselite solution. At the maximum concentration of cratagus.m(30 mg/l),WBCL cycle longth is increased significantly from 156.5±3.4 to 173±5.8 ms and nodal functional refractory is prolonged from 164.4±4.1 to 182.7±3.8 ms(P < 0.05).Was recorded Significant decreases of ventricular rhythm in both selective concentrations of plant. The depressent electrophysiologic effect of C.monogyna on the AV node did abolish inhibt by ouabaine.(Selective inhibitore Na+-K+ A TPase Enzyme).ConclusionAll results are indicating the potential anti-arrhythmic and protective effects of C.monogyna. The effect of plant in increasing nodal refractory period and widen concealment zone might be the major mechanism of this plant. The protective role of cratagus.m does not related to the Na+-K+ A TPase activity.
-
مقدمهگیاهان دارویی به علت سهولت دسترسی، کاهش عوارض جانبی و قیمت مناسب به عنوان جاگزین های شایسته داروهای سنتتیک همواره مورد توجه بوده اند. مواد بیولوژیک با منشاء گیاهی یک شاخه اصلی از فارماکوتراپی مدرن بیماری های قلبی و عروقی را شامل می شود.هدفهدف از تحقیق حاضر تعیین نقش ضد آریتمی عصاره هیدرو الکلی زعفران در مدل گره دهلیزی - بطنی ایزوله خرگوش نر می باشد.روش بررسیدر این مطالعه از خرگوش های نر نیوزلندی (5/1- 2 کیلوگرم) استفاده شد. پروتکل های تحریکی (زمان ریکاوری، زمان ونکباخ، فیبریلاسیون دهلیزی و ناحیه پنهان) برای بررسی خواص الکترو فیزیولوژیک گره استفاده شد (25=N). کلیه پروتکل های تحریکی در حضور و عدم حضور عصاره (54 و 108 میلی گرم در لیتر) تکرار شد. تمام نتایج به صورت میانگین ± خطای استاندارد گزارش شده است.نتایجبعد از اضافه نمودن عصاره، روند افزایشی در زمان ونکباخ مشاهده شد به طوری که میزان آن از 7/4 ± 141 در حالت کنترل به 7/6 ± 9/165 میلی ثانیه در غلظت بالای عصاره افزایش معنی داری یافت (05/0 p). اثرات عصاره بر روی خواص گره در طول اجرای پروتکل فیبریلاسیون دهلیزی به صورت افزایش غیرمعنی دار میانگین هیس های متوالی و تعداد حذف گره ای ظاهر شد. این در حالی بود که عصاره زعفران در غلظت بالا سبب افزایش معنی دار ناحیه پنهان از 5/5 ± 10 میلی ثانیه به 4/7 ± 6/23 میلی ثانیه شد (05/0 p).نتیجه گیریعصاره هیدروالکلی زعفران می تواند سبب افزایش معنی دار ناحیه پنهان در یک مدل وابسته به سرعت شود که روند فوق، سبب افزایش نقش محافظتی زعفران در برابر مدل فیبریلاسیون دهلیزی شبیه سازی شده تصادفی نشد.
کلید واژگان: گره دهلیزی, بطنی, فیبریلاسیون دهلیزی, عصاره هیدروالکلی زعفران, آریتمی}BackgroundHerbal remedies are suitable alternatives for synthetic drugs due to their availability, minimal side effects and lower price. Biologically active substances of plant origin represent an essential branch of modern cardiovascular pharmacotherapy.ObjectiveThe aim of the present study is to investigate rate-dependent electrophysiological effects of Crocus sativus on extra-cellular field potential of isolated rabbit heart in-vitro.MethodsMale Newsland rabbits (.5- kg) were used in all of experiments; various experimental stimulating protocols (WBCL, Recovery, rate-dependent protocols) were applied to study electrophysiological properties of Node (N=5). All of the stimulated protocols repeated in the presence and absence different concentration of saffron (54,08 mg). Results were shown as mean ± SE.ResultsSaffron inhibited basic and rate-dependent electrophysiological properties of AV-Node. Significant prolongation of WBCL from 4±4.7 to 65.9±6.7 msec "in control and saffron group" was recorded (p<0.05). Rate-dependent protective role of plant to increases difference between atrial and nodal effective refractory period and was observed (from 0 ± 5.5 to 3.6 ± 7.4 msec in control and saffron) (p<0.05).ConclusionRate-dependent minor inhibitory role of Crocus sativus in AV-Node can modify protective role of AV-Node during arrhythmia. -
IntroductionElectrophysiological studies have demonstrated a relationship between aging and atrioventricular (AV) nodal conduction and refractoriness. The aim of the present study was to determine the effects of nodal aging on dynamic AV nodal field potential recording during atrial fibrillation (AF) in rabbit.MethodsTwo groups of male New Zealand rabbits (neonatal 2-week-olds and adult 12-week-olds, n=14 each group) were used in this study. Field potential recordings were executed by silver electrodes with a diameter of 100 M. Pre-defined stimulation protocols of AF, zone of concealment (ZOC) and concealed conduction for determination of the electrophysiological properties of the AV-node were separately applied in each group.ResultsResults of the study showed that mean ventricular rate (HH) during atrial fibrillation was smaller in the neonatal compared to the adult group (229.1 ± 8.3 versus 198.6 ± 13.1 msec, respectively). Also ventricular distribution conduction pattern showed two peaks in the adult and one peak in the neonatal group. Analyzing the zone of concealment in different rates and after concealed beat indicated that the zone of concealment in neonates were significantly smaller compared with adult rabbits and increasing zone of concealment, which is accompanied with increasing ventricular rate is abrogated in the neonatal group (5 ± 3.3, 12.2 ± 6.3 msec).ConclusionThe results of this study showed that the electrophysiological protective dynamic behavior of the AV node during atrial fibrillation is smaller in neonates compared to adults. Narrower zone of concealment, abrogation rate dependent trend of the zone of concealment and shorter nodal refractoriness can account for the specific nodal electrophysiological properties of neonatal rabbits.
-
IntroductionRecent evidence has indicated that statins can reduce the incidence of both supraventricular and ventricular arrhythmias with various mechanisms. The primary goal of the present study was to determine direct protective role of simvastatin in modifying concealed conduction and the zone of concealment in a simulated model of atrial fibrillation (AF) in an isolated atrioventricular (AV) node in rabbits.MethodsMale Newsland rabbits (1.5-2 kg) were used in all experiments. Stimulating protocols (recovery, AF, zone of concealment) were used to study electrophysiological properties of the node in one group (N=8). All of the stimulated protocols were repeated in the presence and absence of different doses of simvastatin (0.5-10 μm). Results were shown as mean ± S.E.ResultsSignificant inhibition of the basic properties of the AV node was observed after the addition of simvastatin. Significant prolongation of Wenkebakh index (wbcl) from 138.7±5.6 to 182.1±6.9 and functional refractory period (FRP) from 157.7±5.9 to 182.1±6 msec at the concentration of 10 μM was observed. Maximum efficacy of simvastatin in atrial fibrillation (AF) protocol was observed at the concentration of 3.10 μM, that was accompanied with prolonged HH interval and increased number of concealed beats. Zone of concealment significantly increased at the concentrations of 1.3 and 10 μM.ConclusionThis study shows the protective effect of simvastatin in the prolongation of ventricular beats during atrial fibrillation. The effect of simvastatin in increasing AV-nodal refractory period and zone of concealment are probably the anti-arrhythmic mechanisms of this drug.
-
سابقه و هدفمطالعات گذشته بیانگر اثرات مستقیم وغیرمستقیم استاتین ها در تاثیر بر روی آریتمی های فوق بطنی و بطنی بوده است. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر سیمواستاتین در خواص وابسته به سرعت گره و مشخص نمودن اثرات سیمواستاتین در ارتباط با دیگر خواص پایه هدایتی و تحریک ناپذیری گرهی بود.مواد و روش هادر این مطالعه از مدل گره دهلیزی- بطنی جدا شده پرفیوز 8 خرگوش استفاده شد. تحریک ناپذیری گرهی (موثر و کارکردی) و پروتکل های وابسته به سرعت (ریکاوری و خستگی، تسهیل) جهت ارزیابی خواص الکتروفیزیولوژیک گره دهلیزی- بطنی استفاده شدند. پروتکل های تحریکی در طی فاز کنترل و همچنین در حضور غلظت های مختلف سیمواستاتین به کاربرده شدند.یافته هاسیمواستاتین در غلظت های 5/0 تا 10 میکرومولار در لیتر دوره تحریک ناپذیری کارکردی و موثر گره را به صورت معنی داری طولانی کرد و سبب افزایش زمان ونکباخ گردید. آستانه آریتمی توسط سیمواستاتین در غلظت های بالا (3 و 10 میکرو مولار) افزایش پیدا کرد. غلظت های مختلف سیمواستاتین سبب افزایش خستگی شد که تنها در غلظت 30 میکرو مولار معنی دار بود.استنتاجسیمواستاتین ازطریق افزایش آستانه آریتمی و طولانی شدن دوره تحریک ناپذیری کارکردی و موثر پتانسیل اثرات ضد آریتمی های چرخشی گره ای را دارد.
کلید واژگان: گره دهلیزی, بطنی, سیمواستاتین, آریتمی فوق بطنی} -
IntroductionRecent studies showed that nitrergic system have specific modulatory effects on electrophysiological properties of atrioventricular (AV) node. The aim of this study was to determine the effects of nitric oxide (NO) on the electrophysiological properties of isolated rabbit AV node and to investigate the role of adrenergic and cholinergic receptors in the mechanism of its action.MethodsIn our laboratory, an experimental model of isolated double-perfused AV-node of rabbits weighing 1.5-2 kg was used. Specific experimental protocols of recovery, Facilitation, Fatigue and Wenckbach were applied in both control and in the presence of the drug. A total number of 35 rabbits were divided randomly into the following groups (n=7): 1) L-Arg (NO donor) (250, 750 and 1000 μmol), 2) L- NAME, a NO synthesis inhibitor (25, 50 and 100 μmol), 3) L-Arg + L- NAME, 4) Nadolol (1 μmol), 5) Atropine (3 μmol). All data were shown as mean ± SE. The level of statistical significance was set at p<0.05.ResultsOur results revealed the depressant effect of L-Arg on the basic and rate-dependent electrophysiological properties of AV-node. L- NAME did not deteriorate the effects of L-Arg on the basic and rate-dependent properties, nevertheless, at high concentration (100 μmol) it had a direct inhibitory effect on the AV-node. Nadolol and atropine could prevent the effects of NO on the basic nodal characteristics and the fatigue phenomenon, respectively.ConclusionNitergic system can affect basic and rate-dependent electrophysiological properties of the AV-node through adrenergic and cholinergic receptors.
-
IntroductionThe aim of this study is to obtain new insight into possible relation between functional properties of slow concealed pathway and rate-dependent properties of AV-node.MethodsRate-dependent nodal properties of recovery, facilitation, and fatigue were characterized by stimulation protocols in one groups of (N=7) isolated superfused AV-Nodal rabbits. Small miniature lesions were made by delivering constant voltage (110 V-100 s) with unipolar silver electrode.ResultsFast pathway ablation significantly decreased facilitation and had no effect on fatigue and nodal refractoriness. The most important effect of fast pathway ablation was prolongation of minimum conduction time.ConclusionThe FP-ablation revealed the presence of the concealed SP. Rate-dependent property of node is dependent to dynamic interaction between concealed slow with slow pathway. Fast pathway involved in the mechanism of facilitation.
-
ObjectivesDual pathways have a determinant role in the occurrence of atrio nodal tachyarrhythmia (AVNRT). The aim of present study is to determine the role of slow pathway (SP) in the concealment zone and protective role of AV node during atrial fibrillation (AF).Material and MethodsIn 7 isolated nodal rabbit preparation zone of concealment and concealed conduction is quantified by Specific pacing protocols. The differences between effective refractory period of atrial and AV node in the basic cycle length and after introducing concealed beat was considered as Zone of concealment. AَF was simulated by high-rate atrial pacing with random coupling intervals. Small miniature lesions were made in superior compact node by delivering constant voltage100-110 v.ResultsFP ablation resulted in longer minimum nodal conduction time, but without change of nodal effective and functional refractory period. Zone of concealment was determined as 10±4. 8 ms. After fast pathway modification nodal characteristics during AF did not change significantly (average H–H intervals, number of concealed beats and zone of concealment).ConclusionFast pathway has not a determinant role in the mechanism of concealed conduction and zone of concealment. During AF, the wave fronts did not used fast pathway to conduct to ventricles.
-
IntroductionThe ablation technique is one of the important therapeutic interventions for treatment of AV Nodal tachyarrhythmia. Different animal models have been developed to study the effects of ablation on the functional interanodal structure. The aim of the present study was to develop a new model of computer analysis to produce lesions by using direct voltage in isolated perfused rabbit AV-Node.MethodsThe model of Superfused-perfused isolated AV-Node of rabbit was used in our study. Posterior nodal extension (slow pathway) and anterior nodal approaches (fast pathway) were ablated by using direct voltage (100-110 V) in 30 sec. All stimulation protocols and computer analysis were performed by the custom made software that has been developed in the Electrophysiology laboratory of Golestan Cardiovascular Research Center. All protocols were applied to 2 groups (5 rabbits in each group).ResultsHis deflection was detected by software (AV-Node pack) and nodal recovery curved was constructed on line. By using specific electrophysiological criteria, we could precisely predict the place of nodal ablation. Slow pathway ablation caused significant ERP and AHmax prolongation and fast pathway ablation caused significant AHmin prolongation. Histology examination confirmed the ablation results.ConclusionComputer analysis of nodal ablation is a new method to induce specific lesions in AV-nodal pathways. Changing dynamic electrophysiological behavior of AV-node after ablation is an important index for predication of outcome of ablations.
-
نقش رسپتورهای آدرنرژیک در اثرات الکتروفیزیولوژیک عصاره هیدروالکلی بهارنارنج (Citrus bigaradia) در مدل آزمایشگاهی فیبریلاسیون دهلیزی گره دهلیزی بطنی فیبریلاسیون دهلیزی جدا شده خرگوشسابقه و هدفمطالعات اولیه اثرات سودمند قلبی عصاره بهار نارنج را با مکانیسم های متفاوت نشان داده است. نقش محافظتی کارکردی این گیاه در مقابل آریتمی های فوق بطنی هنوز مشخص نشده است. مطالعه حاضرجهت بررسی نقش عصاره هیدروالکلی بهار نارنج در تغییر خواص الکتروفیزیولوژیک گره دهلیزی- بطنی در طول فیبریلاسیون دهلیزی شبیه سازی شده در خرگوش آزمایشگاهی و تعیین نقش رسپتورهای آدرنرژیک در اثر بهار نارنج روی گره دهلیزی- بطنی طراحی شده است.مواد و روش هادر این مطالعه از خرگوش های نر نیوزلندی (kg 2- 5/1) استفاده شد. پروتکل های تحریکی (ریکاوری، ونکباخ، فیبریلاسیون دهلیزی و ناحیه پنهان) برای بررسی خواص الکترو فیزیولوژیک گره دهلیزی- بطنی ایزوله خرگوش، در 2 گروه استفاده شدند (23=N). در گروه اول (10=N) غلظت های مختلف عصاره هیدروالکلی بهارنارنج جهت تعیین خصوصیات هدایت پنهان به تیرود اضافه شدند. در گروه دوم (13=N) اثرات غلظت های عصاره گیاه (54، 108 میلی گرم در لیتر) در حضور آنتاگونیست رسپتور β، (نادولول 2 میکرومولار در لیتر) آنالیز شدند. تمام نتایج به صورت میانگین ± خطای استاندارد گزارش شده است.یافته هاعصاره هیدروالکلی بهار نارنج یک الگوی وابسته به غلظت دوفازی داشت به صورتیکه در غلظت های کم و متوسط (2/3- 8/0 میلی گرم در لیتر) تحریک ناپذیری گره ای و ونکباخ را کوتاه کرد. کاهش غیر معنی دار در میانگین فاصله دو ثبت متوالی از دسته هیس و مقدار ضربانات پنهان در تمامی غلظت های بهارنارنج دیده شد. ناحیه پنهان توسط این گیاه کوتاه گردید. نادولول (2 میکرومولار در لیتر) از تمامی اثرات بهارنارنج روی هدایت پنهان، تحریک ناپذیری و هدایت پنهان جلوگیری کرد.استنتاجتمامی این نتایج نشان دهنده پتانسیل اثرات آریتمی زای بهارنارنج در تشدید تاکی آریتمی های فوق بطنی است. ممکن است مکانیزم عمده این گیاه کاهش تحریک ناپذیری گره ای و ناحیه پنهان باشد. حداقل قسمتی از اثرات بهارنارنج از طریق رسپتور β واسطه می شود.
کلید واژگان: گره دهلیزی, بطنی, فیبریلاسیون دهلیزی, عصاره هیدروالکلی بهارنارنج, آریتمی}The role of adrenoceptors in the electrophysiological effects of hydroalcoholic extract of Citrus bigaradia in experimental model of atrial fibrilation of isolated atrioventricular node of rabbitsBackground andPurposePreliminary studies have been established to examine the cardiotonic effect of Citrus bigaradia extract, by implenenting various mechanisms. The functional protective role of this plant against supraventricular tachyarrhythmia remains to be determined.The present study is designed to assess the role of hydroalcoholic extract of Citrus bigaradia by modifing the electrophysiological properties of atrioventricular node, during simulated experimental atrial fibrillation in rabbits and also, to determine the role of adrenoceptores regarding effects of Citrus bigaradia on the AV node.Materials And MethodsIn this present study, Newsland male rabbits(1.5-2 kg) was used. Programmed stimulation protocols (Recovery, Wenckbach, Atrial fibrilation and Zone of concealment) were applied in two groups (N=23) to assess electrophysiological properties of isolated rabbit AV node. In the first group (N=10), different concentrations of hydroalcoholic extract of Citrus bigaradia were added to thyrods to detect nodal concealed conduction. In the second group (N=13), the effects of extracts (54-108 mg/L) were analysied in the presence of β-adereceptor blocker(Nadolol 2 µm). AF protocol was simulated by high-rate atrial pacing with random coupling intervals (range 75-125 ms). All data have been shown as Mean±SE.ResultsCitrus bigaradia, had biphasic concentration-effect pattern, such as in low and intermediate concentrations (0.8-3.2 mg/L), shortened nodal functional refractory period and Wenckebach. We observed a non-significant decrease in the average H-H intervals and numbers of concealed beats in all concentrations of Citrus bigaradia. Zone of concealment was shortened by this plant. Nadolol (2 µm) prevented the whole effects of Citrus bigaradia on the nodal conduction time, refractoriness and concealed conduction.ConclusionThe above results indicate the potential pro-arrhythmic effects of Citrus bigaradia in worsing supraventricular tachyarrhythmia. The effects of plant to decrease the AV-nodal refractory period and concealment zone may be considered the major mechanism of this plant.At least some parts of effects of Citrus is mediated through β-adrenoceptores.Keywords: AV, node, atria fibrillation, citrus hydroalcholic extract, arrhythmia} -
فرآیند مشاوره یکی از مهم ترین شاخص های مراقبت از بیمار به شمار می آید. تحقیق حاضر با هدف تعیین متوسط زمان مشاوره و عوامل موثر بر آن در پزشکان عمومی شهر گرگان انجام شده است.
در این پژوهش، 620 مورد مشاوره، از 62 پزشک عمومی، مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها پس از ورود به رایانه تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که متوسط زمان مشاوره در گرگان 2.6±6.9 دقیقه بود. زمان مشاوره با افزایش میانگین اقلام داروهای تجویزی و افزایش تعداد دفعات قطع مشاوره، افزایش می یافت (P<0.05).
زمان مشاوره با عواملی از قبیل تعداد دفعات قطع مشاوره توسط بیمار، سطوح تحصیلی وی و حجم تجویز نسخ توسط پزشک ارتباط مستقیم داشت (P<0.05). زمان مشاوره در پزشکان شهر گرگان، نسبت به بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، کمتر است. عوامل متعددی مانند تعداد زیاد بیماران در اتاق انتظار و حجم زیاد تجویز توسط پزشک می تواند این کاهش را توضیح دهد.
کلید واژگان: زمان مشاوره, پزشک عمومی, تجویز غیرمنطقی}Payesh, Volume:8 Issue: 1, 2009, PP 39 -47Objective(s)To determine average consultation time and evaluate its determinants in general practitce in Gorgan, Iran.Methods620 consultations from 62 general practitioners were evaluated. In addition physician consultation time was measured with a stopwatch. After the consultation, a questionnaire was completed for all patients. Data was analyzed by SPSSv11.5 software.ResultsThe average consultation time of general practitioners in Gorgan was 6.9±2.6 minutes. Consultation time was directly correlated with patient’s interruption, educational level of patient and prescribing volume of physician.ConclusionThis study showed that consultation time in Gorgan is lower than many developed and developing countries. High number of patients in waiting rooms and high prescription volume might explain shorter consultation time in Gorgan. -
مقدمهتاکنون داروی ایده آل در درمان طیف وسیع تاکی آریتمی های فوق بطنی تعریف نشده است. گیاهان دارویی، به علت سهولت دسترسی، کاهش عوارض جانبی و قیمت مناسب، به عنوان جایگزین های شایسته داروهای شیمیایی، همواره مورد توجه بوده اند. گیاه گزنه دارای اثرات هیپوتانسیو و اینوتروپ منفی مشخص است.هدفهدف از این بررسی 1) تعیین اثرات عصاره اتانولی گزنه بر روی خواص پایه و کارکردی گره دهلیزی بطنی و 2) مقایسه قدرت اثر گزنه با اوبائین است.روش بررسیدر این بررسی از خرگوش های نر نیوزلندی (3/1 - 1 کیلوگرم) استفاده شد. پروتکل های تحریکی برای بررسی خواص الکتروفیزیولوژیک در گره دهلیزی بطنی ایزوله استفاده شد (24=n). کلیه پروتکل های تحریکی در حضور و عدم حضور غلظت های مختلف گزنه (25/0، 5/0 و 1 گرم در لیتر) و اوبائین (1/0 میکرومولار) تکرار شد. تمام نتایج به صورت میانگین خطای استاندارد نشان داده شده است.نتایجبعد از افزایش غلظت گزنه دپرسیون قابل توجهی در خواص پایه و کارکردی گره مشاهده شد، به طوری که در شاخص های ونکباخ و زمان تحریک ناپذیری موثر و زمان تحریک ناپذیری کارکردی و زمان هدایت گره ای افزایش معنی داری یافت (05/0 p). علاوه بر این میزان خستگی و تسهیل افزایش معنی داری یافتند (05/0 p).نتیجه گیرینتایج مطرح کننده نقش بالقوه ضدآریتمی عصاره هیدروالکلی گزنه به وسیله افزایش زمان خستگی و تحریک ناپذیری است. الگوی شبه اوبائین اثرات گزنه می تواند احتمالا مکانیسم اثرات آن را در ارتباط با مهار پمپ سدیم - پتاسیم وابسته به انرژی مطرح کند. بنابراین ممکن است در درمان آریتمی های فوق بطنی موثر باشد.
کلید واژگان: گره دهلیزی, بطنی, خواص کارکردی, عصاره هیدروالکلی گزنه, آریتمی} -
مقدمهاکسید نیتریک به صورت مستقیم و غیرمستقیم قادر است خواص الکتروفیزیولوژی قلب را متاثر کند. از طرف دیگر آنزیم های سازنده اکسید نیتریک در گره دهلیزی- بطنی نشان داده شدند. بررسی های مختلف نشانگر اثر کاهنده فشار خون و ضد ایسکمی زعفران است.هدفتعیین اثرات عصاره هیدرو الکلی زعفران بر خواص پایه و کارکردی گره دهلیزی- بطنی و نقش نیتریک اکسید در مکانیسم اثرات زعفرانمواد و روش هادر این مطالعه آزمایشگاهی خرگوش های نر نژاد نیوزیلندی با روش پرفوزیون گره دهلیزی- بطنی ایزوله در شرایط آزمایشگاهی مناسب و در 3 گروه جداگانه بررسی شدند. در گروه اول(20 (N= به صورت قبل و بعد، عصاره هیدرو الکلی گیاه زعفران ((Crocus sativusبا غلظت mg/l 2-10×19 برای بررسی خواص الکتروفیزولوژی گره دهلیزی- بطنی خرگوش مورد مطالعه قرار گرفت. در گروه دوم زعفران در حضورl-name با غلظت 75 میکرومول(6N=) و در گروه سوم وراپامیل1/0 میکرومول(6 N=) آزمایش شدند. متغیرهای اصلی در این آزمایش شامل زمان هدایت دهلیزی-گره ای، ونکباخ و زمان تحریک ناپذیری مؤثر وکارکردی بودند. تغییر متغیرهای فوق به صورت فعال و دیجیتال با بورد آنالوگ به دیجیتال و با نرم افزار(AV node pack) اندازه گیری شد.نتایجنتایج نشانگر اثرمهارکننده عصاره هیدرو الکلی زعفران بر پارامترهای الکتروفیزولوژی پایه(زمان هدایت دهلیزی-گره ای، ونکباخ و زمان تحریک ناپذیری کارکردی) و کارکردی(تسهیل و خستگی) گره دهلیزی- بطنی است. به طوریکه زمان هدایت دهلیزی-گره ای از 4±4/32 به 4±7/41 و زمان FRP از 3±6/157 به4±7/163 میلی ثانیه افزایش معنی دار نشان داد. همچنین میزان تسهیل از 9/0± 2/6 به 1/1±8/9 و میزان خستگی از 3/0± 9/5 به 1±1/11 افزایش معنی دار داشت. مهارکننده آنزیمNOS (L-Name) اثر زعفران را بر زمان هدایت گره دهلیزی-گره ای و تحریک ناپذیری کارکردی از بین می برد.نتیجه گیریعصاره هیدرو الکلی زعفران با افزایش زمان هدایت و تحریک نا پذیری کارکردی می تواند به عنوان داروی ضد آریتمی بکار رود. مکانیسم اثر این گیاه حداقل در بخشی از مسیر نیترینرژیک اعمال می شود.
کلید واژگان: آریتمی, اکسید نیتریک, زعفران, گره دهلیزی بطنی} -
سابقه و هدفمطالعات قبلی بیانگر اثرات قلبی و عروقی گیاه گزنه از قبیل کاهش فشار، گشاد کردن شریان ها و اثرات اینوتروپ بر روی قلب است ولی اثرات آن روی دهلیزی- بطنی شناخته نشده است. همچنین خاصیت مهارکنندگی پمپ K ATPase– Na از گزنه گزارش شده است. هدف از این مطالعه1) تعیین اثرات عصاره ریشه گزنه بر روی خواص پایه و کارکردی گره دهلیزی- بطنی می باشد 2)تعیین مکانیسم اثرات گزنه و مقایسه آن با وراپامیل و اوبائین می باشد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع تجربی است. در تمام آزمایش ها خرگوش های نر نژاد نیوزلندی (kg1-3/1) با استفاده از تکنیک پرفیوژن گره دهلیزی بطنی ایزوله در شرایط مناسب آزمایشگاهی و در 3 گروه جداگانه انجام شد. در گروه اول به صورت قبل و بعد عصاره الکلی ریشه گزنه (2/0 و 4/0 گرم در لیتر) بر روی خواص الکتروفیزولوژیک گره دهلیزی بطنی خرگوش مورد مطالعه قرار گرفت (6N=). در گروه دوم ریشه گزنه در حضور اوبائین با غلظت 25/0 میکرومولار (6 N=) و در گروه سوم وراپامیل 1/0 میکرومولار (6 N=) مورد آزمایش قرار گرفت. پروتکل های تحریکی (Wbcl; Recovery، Facilitation، Fatigue) برای بررسی خواص الکترو فیزیولوژیک در گره دهلیزی بطنی ایزوله مورد استفاده قرار گرفت. تمام نتایج به صورت میانگین خطای استاندارد نشان داده شده است.یافته هادر حضورگزنه افزایش معنی داری در ونکباخ (از 3/4± 7/150 تا 2/15 ±180)، زمان هدایت (AVCT) از 5/2±44 تا 7/1±54 و ERP از 13± 125 تا 6/20±149 و در زمان خستگی (ΔAH) 9/0± 6 میلی ثانیه شد. اثرات مقایسه ریشه گزنه در مقایسه با وراپامیل بیانگر اثرات مهارکننده کمتری از ریشه گزنه میباشد بطوریکه زمان تحریک ناپذیری گزنه 40 درصد وراپامیل می باشد. همچنین گزنه توانست رفتار الکتروفیزیولوژیک مشابهی را نسبت به اوبائین نشان دهد.استنتاجاثرات عصاره الکلی ریشه گزنه بر روی خواص الکتروفیزیولوژیک یک گره دهلیزی بطنی بیانگر نقش دورموتروپ منفی این گیاه می باشد که شباهت الکتروفیزیولوژیک آنبا اوبائین می تواند احتمال نقش پمپ سدیم-پتاسیم وابسته به انرژی را در اثرات مهاری گزنه برروی گره دهلیزی- بطنی مطرح کند.
کلید واژگان: گره دهلزی بطنی, عصاره الکلی ریشه گزنه, خواص وابسته به سرعت, آریتمی}Background andPurposePrevious studies have demonstrated the cardiovascular effects of Urtica dioica (Nettle) such as anti-hypertensive, and negative inotropic effects on heart. The effects of plant on atrioventricular node has not been explored yet.Inhibitory Na+-K+-ATPas pump has been shown ny U. dioica. The aims of the present study were: 1) to determine concentration-dependent effects of ethanolic extract of nettle on the nodal basic and functional properties. 2) to campare mechanism of action nettel with ouabaine and verapamil.Materials And MethodsThis was an experimental study. Male New Zealand rabbits (1-1.3 kg) were used in all of the experiments Various experimental stimulating protocols (Wbcl Recovery, Facilitation, Fatigue) were applied to assess electrophysiological properties of Node. We used isolated perfused AV-nodal preparation (n=18). All protocols were repeated in the presence and absence (control) of different concentration (0.2-0.4 g/l) of Nettle, verapamil (0.1μM) and ouabaine (0.25μM). Results were shown as Mean ± SE and a probability of 5% was used to indicate statistical significance.ResultsIn the presence of Nettel, significant increases in WBCL (150.7± 4.3 to 180 ±15.2msec), AVCT (44±2.5 to 54±1.7msec), ERP (125±13 to 149 ±20.6msec) and magnitude of fatigue (ΔAH) 6 ± 0.9 msec were observed. The nettel has less inhibitory activity than verapamil, such as ERP of Nettel was 40% of verapamil. Also, Nettel had similar electrophysiological effects in regard to ouabain.ConclusionIn the present study, negative dormotropic effect of extract, Citrus bigaradia of Nettel, was observed on the isolated AV-nodal preparation. The same electrophsiological trend of ouabain and Nettel, may indicate the role of Na+-K+-ATPas pump in the deppresant effect of Nettel.Keywords: Functional properties, AV, Node, Arrhythmia, Urtica dioica root} -
بررسی اثرات آموزش چهره به چهره در کاهش تداخلات دارویی نسخ بیمه ای پزشکان در پاییز و زمستان 1385-1384سابقه و هدفامروزه با توجه به پلی فارماسی و میانگین بالای تجویز دارو در نسخ، تداخلات دارویی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. تحقیق حاضر جهت بررسی اثرات آموزش چهره به چهره در کاهش تداخلات دارویی نسخ بیمه ای پزشکان در پاییز و زمستان سال 1385-1384نجام شد.روش بررسیدر این پژوهش مداخله ای (نیمه تجربی)، کلیه پزشکانی که در نسخ بیمه ای خود تداخلات دارویی داشتند، بررسی شدند. ابتدا با مراجعه به کمیته کنترل نسخ، نسخه پزشکان از نظر تداخلات دارویی بررسی شد وسپس با مراجعه به مطب پزشکان، آموزش های لازم (آموزش چهره به چهره، بازخورد اطلاعات و چاپ جزوه آموزشی) درباره تداخلات دارویی موجود در نسخ آنها داده شد. پس از اجرای برنامه آموزشی، نسخ پزشکان طی یک دوره 3 ماهه بعد از آموزش، مجددا از نظر وجود تداخلات دارویی بررسی شد. میانگین درصد تداخلات دارویی و آگاهی پزشکان در ارتباط با تداخلات دارویی مورد بررسی قرار گرفت.یافته هافراوانی تداخلات دارویی در بین پزشکان 49/8 درصد بود. فراوانی تداخل دارویی متوسط نسبت به شدید و خفیف بیشتر بود. تداخلات دارویی شدید از 6/1 درصد قبل از آموزش به 24/0 درصد بعد از آموزش کاهش یافت و این کاهش معنی دار در تداخل متوسط و خفیف نیز دیده شد (P<0/001). هم چنین بعد از آموزش، افزایش معنی داری در آگاهی پزشکان در زمینه مکانیسم وقوع، دسته بندی فارماکولوژیک و درمان تداخل مشاهده شد (P<0/001).نتیجه گیرینتایج حاصل از این تحقیق بیانگر اهمیت آموزش فعال در کاهش درصد تداخلات دارویی در نسخ پزشکان و تاثیر آموزش در افزایش آگاهی پزشکان در مورد تداخل دارویی می باشد.
کلید واژگان: آموزش چهره به چهره, تداخل دارویی, نسخه پزشکی}Medical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:17 Issue: 3, 2007, P 171BackgroundDrug interactions are among the most important medication errors and often can potentially cause adverse drug reactions that may affect treatment course. In the present study we evaluated the effects of face to face education on reduction of drug interactions on insured prescription of physicians.Materials And MethodsWe selected the physician’s prescriptions and identified drug interactions of physician’s prescriptions. The prepared questionnaire was introduced to physicians through face to face education, feed back of information and designation of pamphlets. Having educated the physicians, their prescriptions were reevaluated.ResultsThe incidence of drug interaction was %8.49, however, mean number of drug interaction was significantly reduced after education (p<0.001). Meanwhile, a significant increment was observed in physicians’ knowledge towards possible mechanism, pharmacologic classification and drug interactions (p<0.001).ConclusionsOur results revealed the importance of active education in reducing the percentage of drug interactions and the effects of education in increased physician’s knowledge towards drug interactions.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.