به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

مقالات رزومه دکتر قدرت الله بهبودی نژاد

  • قدرت الله بهبودی نژاد*
    روابط چین و ایران ریشه در همکاری محدود عملگرایانه دارد اما در سالهای اخیر به مشارکتی تبدیل شده است که بیشتر با نظم بین المللی تحت رهبری ایالات متحده مخالف است. پکن مخالفت تهران با ایالات متحده را سبب افزایش نفوذ جهانی خود می داند. اقدامات ایران در خاورمیانه و نیز تلاش های ایالات متحده برای تغییر تمرکز خود بر ایندو-پاسیفیک موضوع را پیچیده تر می کند. ایران چین را به عنوان عامل حیاتی اقتصادی و حامی دیپلماتیک خود در برابر فشارهای ایالات متحده می داند. از نظر اقتصادی ، چین بزرگترین شریک تجاری ایران، وارد کننده برجسته انرژی و سرمایه گذار برتر میباشد. توافقنامه همکاری 25 ساله که در مارس 2021 امضا شد، آخرین نشان از تمایل دو طرف برای هماهنگی بیشتر است.سوال این است که چه فرصت هایی برای ایران در فضای رقابتی جین و امریکا در آینده ممکن است بوجود بیاید ؟این پژوهش،اهداف دیپلماتیک و سیاسی -اقتصادی پکن درقبال تهران و فضاهای بوجود آمده ناشی از رقابت بین دو ابرقدرت برای ایران و نیز محدودیت های ژیوپلیتیکی قابل توجه در این رابطه را مورد بررسی قرار می دهد.
    کلید واژگان: : ایران, چین, امریکا, ژئو اکونومیک}
    Ghodratollah Behboudi Nejad *
    The China-Iran relationship is rooted in limited pragmatic cooperation but has evolved in recent years into a partnership more pointedly opposed to the U.S.-led international order. Iranian destabilizing actions in the Middle East also complicate the United States’ efforts to shift its focus to the Indo-Pacific. For its part, Iran views China as a critical economic lifeline and diplomatic supporter against pressure from the United States. A 25-year cooperation agreement signed in March 2021is the latest indication of the two sides’ willingness to coordinate more closely. Economically, China is Iran’s top trading partner, a leading energy importer, and a top investor. The question is What opportunities may arise for Iran in the competitive environment of China and the United States in the future? This study examines the diplomatic and political-economic goals of Beijing towards Tehran and the spaces created by the rivalry between the two superpowers for Iran, as well as significant geopolitical constraints in this regard.
    Keywords: Iran, China, U.S, Jeoeconomic}
  • قدرت الله بهبودی نژاد*
    در این نوشتار تلاش شده است تا با استفاده از روشی تحلیلی-تبیینی به این پرسش پاسخ داده شود که جایگاه خلیج فارس در بازی بزرگ بین دو استراتژی ایندو-پاسیفیک آمریکا و ابتکار کمربند و جاده چین چیست؟ فرضیه تحقیق این است که تلاش های آمریکا و چین برای ترسیم نظم منطقه ای جدید که در قالب دو استراتژی ایندو- پاسیفیک و کمربند- راه متجلی شده است، زیرمنطقه خلیج فارس را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در نتیجه، کشورهای حوزه خلیج فارس که از چتر امنیتی آمریکا برای توسعه روابط تجاری با قدرت های فرامنطقه ای از جمله چین و هند استفاده کرده اند، در صورت تشدید رقابت بین این دو استراتژی و ایجاد کمشکش، چیزهای زیادی برای به دست آوردن یا باختن دارند. یافته های تحقیق هم چنین نشان می دهد که این معضل کشورهای حاشیه خلیج فارس را به بازی با حاصل جمع صفر تشویق می کند و باعث تشدید توازن قوا می شود که پیامدهای منفی بر امنیت منطقه ای دارد.
    کلید واژگان: کواد, خلیج فارس, ابتکار عمل کمربند- راه, استراتژی ایندو-پاسیفیک, ایران}
  • همکاری استراتژیک چین و ایران در خاورمیانه : گذار از نظم امریکایی به چینی
    قدرت الله بهبودی نژاد*، خاطره حمیدی

    تمرکز این نوشته ، بررقابت چین و آمریکا در خاورمیانه است و به بررسی چگونگی عملکرد چین در زمینه تحریم های ایالات متحده علیه ایران علی رغم تهدید آمریکا به مجازات کشورهایی که این تحریم ها را نقض می کنند ، می پردازد. ایران با تحریم هایی مواجه است که هدف آنها فروپاشی اقتصادی و فشار بر این کشور برای تسلیم شدن به خواسته های آمریکا است. تنش ها بین ایالات متحده و ایران از زمان خروج این کشور از برنامه جامع اقدام مشترک در سال 2018 به طور پیوسته در حال افزایش است. با این حال، تحریم ها علاوه بر چالش های داخلی برای ایران مانعی نیز برای روابط خارجی نیز محسوب می شوند. به دلیل سیاست فشار حداکثری آمریکا با هدف انزوای اقتصادی ایران، تجارت با مشکل مواجه می شود. ایران باید مهمترین شرکای تجاری خود را حفظ کند تا درجه ای از ثبات اقتصادی را تضمین کند. در حالی که چین بزرگترین شریک تجاری ایران است، باید با این شرایط کنار بیاید. در بخش های مختلف، تحریم ها موانعی بر سر راه روابط چین و ایران مانند سرمایه گذاری، تجارت نفت خام یا اجرای پروژه ها در ایران هستند. اینها چالش هایی هستند که هر دو کشور برای حفظ مبادلات باید بر آنها غلبه کنند. با توجه به اینکه تحریم ها به عنوان عامل اصلی مانع از تداوم روابط این دو کشور هستند این تحقیق می پرسد: چرا چین با وجود تحریم های آمریکا مایل به حفظ روابط نزدیک با ایران است؟

    کلید واژگان: چین, آمریکا, ایران, ژئو پلتیک, تغییر شکل نظم جهانی}
    Strategic Cooperation between China and Iran in the Middle East: Transition from American to Chinese order
    Ghodratollah Behboudi Nejad *, Khatereh Hamidi

    The paper focuses on the rivalry between China and the United States in the Middle East and examines how China has acted in the face of US sanctions against Iran, despite the threat of sanctions for countries that violate them. Iran is facing sanctions whose purpose is economic collapse and pressure on this country to submit to the demands of the United States. Tensions between the United States and Iran have been steadily rising since the country withdrew from the Joint Comprehensive Plan of Action in 2018. However, in addition to internal challenges for Iran, sanctions are also an obstacle for foreign relations. Due to the maximum pressure policy of the United States with the aim of economic isolation of Iran, trade is facing difficulties. Iran must maintain its most important trading partners to ensure a degree of economic stability. While China is Iran's biggest trading partner, it has to deal with these conditions. In various sectors, sanctions are obstacles in the way of China-Iran relations, such as investment, crude oil trade or the implementation of projects in Iran. These are the challenges that both countries must overcome to maintain exchanges. Considering that sanctions are the main factor preventing the continuation of relations between these two countries, this research asks: Why does China want to maintain close relations with Iran despite US sanctions? And what effects does China's rise to power have on the relations of this emerging power with America in the Middle East region?

    Keywords: China, U.S, Iran, Geopolitic, Reshaping Of World Order}
  • Ghodatollah Bhboudi Njad

    The recent geopolitical transformations that have seen a strengthening of India-U.S. bilateral relations along with strained U.S.-Iran and U.S.-China ties have pushed India into a difficult strategic position with Iran.  Along with the heightened India-China tensions, the proposed China-Iran deal gives China more leverage with Iran, impacting India’s long-term strategic economic relations with the latter. The recent agreements and partnership between Iran and China reflected in the Belt and Road Initiative (BRI) and the draft 25- year Comprehensive Strategic Partnership (CSP) will pave the way for long-term strategic cooperation between the two countries. The agreement per se and the growing closer ties between Beijing and Tehran can have challenges for India's relations with Iran and interests in the Persian Gulf region. Nonetheless, it is unlikely to affect India-Iran bilateral ties that remain robust seriously and has withstood challenges earlier, and the comprehensive strategic partnership shall not be an exception. India’s stake in the situation hinges on its interest in Iranian natural gas reserves and its desire for continued participation in the Chabahar port project with Iran. With the deal now inked and considering India’s changing geopolitical and security environment vis-a-vis China, what are the key implications of the China-Iran pact for India? How can New Delhi respond to Beijing’s major drive to support Tehran?

    Keywords: Comprehensive Strategic Partnership, ChinaIran Relations, India, Belt, Road Initiative}
  • قدرت الله بهبودی نژاد

    امنیت انرژی یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی کشورهای بزرگ است. در این میان، منابع انرژی آسیای میانه و دریای خزر که حوزه های ژیوپلیتیک مهمی محسوب می شوند، جذابیت زیادی برای کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای دارند و به دلیل فرصت های عظیمی که برای انرژی در خارج از اوپک ارایه می دهند به عنوان صفحه بزرگ شطرنج ظاهر شده اند. در تلاش برای امنیت انرژی و تنوع منابع تامین توسط مصرف کنندگان انرژی، این منطقه شاهد رقابتی بزرگ برای دستیابی به منابع انرژی آن توسط کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، چین، اتحادیه اروپا، روسیه، ایران و هند است. این بازی بزرگ نوین، در مورد سیاست های نفتی و دیپلماسی خط لوله در حال انجام است. پژوهش پیش رو در پاسخ به این پرسش ها که طرح های قدرت های بزرگ در آسیای مرکزی و خزر چه تهدیدها و فرصت هایی برای ایران دارد و راهکارهای سیاستی ایران برای مقابله با آن ها چیست؟ نویسنده سعی دارد در این پژوهش موقعیت ایران در آسیای مرکزی و ابتکارات سیاسی آن را در جست و جو برای منافع خود در بخش های اقتصاد و انرژی در حوزه سنتی روسیه و صفحه بزرگ رقابت شطرنج چین و ایالات متحده بررسی کند. گزینه های سیاستی ایران در این رقابت، تلاش در راستای خروج از تحریم ها، اتخاذ دیپلماسی اقتصادی، تقویت زیرساخت های داخلی به منظور فعالیت های اقتصادی در منطقه و مشارکت در طرح های اقتصادی قدرت های بزرگ در منطقه، سرمایه گذاری و مشارکت اقتصادی با کشورهای منطقه به صورت دو یا چندجانبه است.

    کلید واژگان: ژئوپلیتیک انرژی, دیپلماسی خط لوله, ایران, آسیای مرکزی, راهکارهای سیاستی}
    Ghodratollah Behboudi Nejad

    Energy security is a cornerstone of foreign policy of the great powers. Energy resources of the Caspian Sea and Central Asia as two critical geopolitical areas are of great importance for regional and trans-regional states. Due to the huge opportunities these two regions present out of the OPEC context, they have appeared as a large chess board. Aimed at energy security and providing diversity of resources, the Caspian region is a great competition scene for players like the US, China, the EU, Russia, Iran, and India. There exists a great game of oil policies and pipeline diplomacies in this region. The present article aims to provide answer for the question what are the challenges and opportunities of the great powers plans in the Central Asia and Caspian for Iran and what are the policy options of Iran to tackle the Challenges? Iran’s policy options in this rivalry is to make efforts to get rid of the sanctions, adopt an economic diplomacy, strengthen domestic infrastructures in order to implement economic activities in the region, contribute to economic plans of great powers in the region and economic investment and partnership with the regional countries in bilateral and multilateral frameworks.

    Keywords: Geopolitics of Energy, Pipeline Diplomacy, Iran, Central Asia, Policy Plans}
  • قدرت الله بهبودی نژاد*

    ازسپتامبر 2015 که مسکو وارد تحولات میدانی سوریه شد، منافع بازیگران مختلف در این منازعه زیاد بوده و از اهمیت حیاتی برای هر کدام از آنها برخوردار می باشد . روسیه نیز مانند سایر متحدین و مخالفین رژیم اسد در جنگ سوریه با دلایل سیاسی و ژیواکونومیک خاص خود حضوریافت. منطقه خاورمیانه در اثر منازعات بین کشورهای مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای متزلزل شده وبحران سوریه بر پیکربندی ژیوپلیتیک منطقه تاثیرزیادی گذاشته است . این پژوهش برآن هست که دلایل مداخله روسیه در درگیری های سوریه را مورد بررسی قراردهد. پرسش این هست که چرا روسیه در جنگ داخلی سوریه مداخله نمود؟ فرضیه پژوهش مبتنی بر این گزاره است که روسیه برای استفاده از موقعیت استراتژیک سوریه، مسایل مربوط به انرژی و منافع اقتصادی (ژیو-اکونومیک) خود در این کشور مداخله نموده است .حضور روسیه در سوریه فرصتی ایده آل برای نزدیک شدن به کشورهای قدرتمند منطقه برای بهره مندی ازبازار پرسودفروش اسلحه ونیز مشارکت در برنامه های مسیر انتقال خطوط لوله نفت و گاز می باشد که سبب شده با وجود خطرات و هزینه هابرای حفظ رژیم اسد، مسکو قدرت سیاسی و اقتصادی خود را برای پیشبرد منافع درمنطقه خاورمیانه به کار گیرد. این پژوهش عمدتا مبتنی بر روش تحقیق کیفی با استفاده از ابزار گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها انجام شده است.

    کلید واژگان: انرژی, ژئو-اکونومیک, روسیه, سوریه, ایران}
    Ghodratollah Behboudi Nejad *

    Since September 2015 and the Russian military intervention in the country, the interests in Syria have been numerous and of great importance for the actors involved in this conflict. Russia, like the Allies and opponents of the Bashar Al-Assad regime, is fighting for geopolitical, geo-economic, or ideological reasons. The Middle East region finds itself shaken by the sharp resurgence of a confrontation between actors allied to the United States, other allies of Russia, and this Syrian crisis thus impacts the geopolitical configuration of the region. This paper presents an analysis of the Russian intervention strategy in Syria. The question is, why did Russia intervene in the Syrian civil war? The hypothesis is that Russia intervened in Syria to strengthen the already existing Russian-Syrian alliance, curb extremist proliferation, and take advantage of Syria's strategic position. The objective is to determine the reasons for the Russian military intervention in Syria related to energy and geo-economic interests. The Russian intervention in Syria was an ideal opportunity to draw closer to several powerful states in the region and a way to benefit from positive spin-offs on its arms market and hydrocarbon road plans. Despite the risks and costs associated with defending the Syrian regime, Moscow has secured its political and economic power in the Middle East. This research is based on a qualitative research method using data collection and analysis tools.

    Keywords: Energy, Geo-economics, Russia, Syria, Iran}
  • قدرت الله بهبودی نژاد*، سید رضا تقوی نژاد
    ظهور اقتصادی نظامی  چین و هند در جهان، اهمیت منطقه ایندو- پاسیفیک را به شدت افزایش داده است و این منطقه را به مرکز ثقل سیاست و اقتصاد جهان تبدیل کرده است. چین به عنوان یک قدرت نوظهور تهدیدی برای هژمونی ایالات متحده و همچنین برای هند، ژاپن و استرالیا میباشد. این پژوهش برای آگاهی از اهمیت رو به رشد ژیواستراتژیک و ژیوپلیتیک منطقه ایندو-پاسیفیک برای ایالات متحده و چگونگی تغییر آن به صورت پویا انجام شده است. همچنین نقش هند، قدرت رو به رشد چین و وضعیت آن در تغییرات ژیوپلیتیک منطقه ایندوپاسیفیک و واکنش ایالات متحده به اهمیت روزافزون چین را بررسی میکند. در این دوران معاصر، جهان به تدریج توجه خود را از یورو آتلانتیک به منطقه ایندو-پاسیفیک جلب می کند و به همین دلیل این منطقه با چالش ها، فرصت ها و تهدیدهای عظیمی از سوی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای روبرو خواهدشد.این پژوهش با تحلیل و تبیین منابع دست اول در پی پاسخ به این پرسش میباشد که چگونه قدرت در حال ظهور چین ژیوپلیتیک منطقه ایندو-پاسیفیک را تغییر می دهد و واکنش کشورهای اتحادمربع به تغییر پویایی منطقه ایندو-پاسیفیک چگونه خواهد بود.
    کلید واژگان: هژمونی چین, ایندو-پاسفیک, کواد, ایالات متحده, کمربند -راه}
    Ghodratollah Behboudi Nejad *, Seyed Reza Taghavi Nejad
    The rise of China and India‟s economic power in the world have drastically increased the significance of Indo -Pacific region. This region has become the center of gravity of the world‟s politics and economy. China as an emerging power is a threat to the U.S. hegemony and for India as well Japan and Australia. The research is conducted to know the growing geostrategic and geopolitical importance of Indo - pacific region for the U.S and how it is changing dynamically. The study also shows the role of India in the Indo-pacific region, China‟s rising power and its status in the changes of the geopolitics of the Indo-Pacific region, and the U.S. response towards the growing significance of China. In this contemporary era, the world is gradually diverting its attention from Euro Atlantic to the Indo-Pacific region due to which the Indo- Pacific region is going to face enormous challenges, opportunities, and threats from regional and extra-regional states. This research seeks to answer the question by analyzing and explaining first-hand sources How China's emerging power will change the geopolitics of the Indo-Pacific region and how the Quad will react to the changing dynamics of the Indo-Pacific region
    Keywords: Chinese hegemony, Indo-pacific, Quad, U.S, BRI}
  • قدرت الله بهبودی نژاد*

    ادغام منطقه‏ای یا نزدیک شدن و همکاری یکی از موضوعات اصلی گفتمان بین‌المللی است. در همین حال، پیشرفت تحقیقات علمی در آسیای میانه از جهت پرداختن به موضوعات ادغام کافی نیست و این موضوع بیشتر در سطح محاوره‏ای ارایه می‏شود. در این مقاله، سعی در درک علمی فرایندهای ادغام در آسیای میانه و به‌طور گسترده‏تر در اوراسیا می‏باشد. پرسش این است که «آیا پدیده‏های ادغام که هنوز در حال تغییر هستند، می‏توانند به‌عنوان یکپارچگی واقعی تعریف شوند؟ و یا به ‌عبارتی دیگر، آیا می‏توان از آسیای میانه به‌عنوان منطقه ژیوپلیتیکی واقعی یاد کرد یا خیر؟» فرضیه این است که ایده‏های ادغام در میان کشورهای آسیای میانه به دلیل سردرگمی حاکمیت‏‏‏ها و مشکلات داخلی موفقیت‌آمیز نبوده و ایده‏های ادغامی هم که بازیگران فرامنطقه‏ای ارایه داده‌اند چشم‌انداز مبهمی پیش‌روی خود دارند. در کنار این، تعیین موازنه و تعیین پیوندهای همبستگی بین مکانیسم‏‏‏ها وسازمان‏های منطقه‏ای فعال از نوع ادغام، مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا با پروژه‏های ایده اوراسیای پیشنهادشده کشورهای منطقه پس از شوروی مناسب است. این پژوهش، ایده سیاسی (پروژه‌ها) در مورد ادغام منطقه‏ای و چشم‌اندازهای آن را بررسی می‌کند.
     

    کلید واژگان: آسیای میانه, ایده اوراسیا, ادغام, همکاری, اتحادیه اوراسیا}
    Ghodratollah Behboudi nejad*

    Regional integration or convergence and cooperation, is one of the main topic of international discourse. Meanwhile, the progress of scientific research in Central Asia in this respect is not sufficient. In this article, an attempt into scientific understanding of the processes taking place in Central Asia and, more broadly, Eurasia; an attempt to comprehend how do they correlate with the real course of regional integration are represented. The analysis of the gradual development of the post-Soviet area leads to the results that have ambiguous definitions. The questions are whether the integration phenomena that are still transforming and ot finalized yet can be defined as real integration? or whether or not Central Asia can be referred to as a true geopolitical region? The hypothesis is that the ideas of integration among Central Asian countries have not been successful due to the confusion of States and internal problems, and the integration ideas presented by trans-regional actors do not have a clear vision. Along with this, it is appropriate to to draw parallels and determine correlation bonds between the mechanisms and the institutes of the functioning regional association. of the integration type (the EAEU) with the Eurasian idea projects proposed by the the post-Soviet area countries. In this article, try to analyse in a bundle the selected issues of the political idea (projects) regarding regional integration and its prospects.

    Keywords: Central Asia, Eurasian idea, integration, cooperation, EurasianUnion}
  • Ghodratollah Behboudi Nejad
    In only a decade, Kazakhstan has become China's second-biggest partner behind Russia in the post- Soviet space. Economic relations between Astana and Beijing are characterized by a considerable imbalance of power that is of concern in some political and expert circles in Kazakhstan. At the same time, the tremendous opportunity for development offered by China's proximity brings hope that the country might be extricated from the crisis that followed the dissolution of the Soviet Union. This paper claims that China's energy policy in Kazakhstan is a part of its broader geopolitical approach towards the region that includes economic and infrastructure links; fight against the so-called "three evils" (terrorism, separatism, and extremism); evicting U.S. bases, limiting Russia's influence and using a multilateral organization like the SCO. This paper analyses Kazakh-China relations' various energy dimensions, which have strong relevance in the Kazakhstan energy sector because energy security stimulates a nation's economic development. It emphasizes the overall Kazakh-China relations and discusses the relevance of Kazakhstan energy from China's perspective.
    Keywords: Geopolitics, China, Kazakhstan, cooperation, Energy Security}
  • قدرت الله بهبودی نژاد*
    در دوره پس ازفروپاشی شوروی، آسیای میانه انسجام موجود در دوره شوروی را از دست داده است. کشورهای منطقه از آن زمان به دنبال پیوندهای بیرونی برای دستیابی به منافع اقتصادی و امنیتی خود بوده اند. در این روند، رابطه بین کشورهای آسیای میانه ضعیف شد و در برخی موارد خصمانه شد. فرایند ملت سازی که رهبران ملی انجام دادند، اقلیت های قومی وکشورهای همسایه را از خود دور کرد. در نتیجه، سازوکارها یا سازمان های منطقه ای که درمنطقه ایجاد شده اند توسط قدرت هایی مانند روسیه، چین و ایالات متحده هدایت یا آغاز می شوند. منافع رقابتی این قدرت ها در ارتقای همکاری بین کشورهای آسیای مرکزی کمکی نکرده است، هرچند برخی از این سازمان ها برای کشورهای عضو مفید هستند. با این حال از سال 2016 که رهبر جدیدی به ریاست جمهوری ازبکستان رسید، روند جدیدی قابل مشاهده است. بهبود روابط دوجانبه و اجلاس سران منطقه، امید به منطقه گرایی جدید در آسیای میانه (که مبتنی بر پویایی همکاری داخلی در منطقه است) را تقویت می کند. این ممکن است جایگزین سازوکارها یا سازمان های موجود نشود. با این حال، این فرایند خود برای همکاری بین منطقه ای مناسب است و می تواند برای رهایی منطقه از رقابت ژیوپلیتیکی قدرت های خارجی مفید باشد. پرسش پژوهش این است که «چرا تاکنون روند منطقه سازی درآسیای مرکزی با موفقیت همراه نبوده است؟» در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می شود که به نظر می رسد عوامل و موانع سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی درون منطقه ای و نیز دخالت بازیگران فرامنطقه ای باعث عدم موفقیت منطقه گرایی در آسیای مرکزی شده است.
    کلید واژگان: منطقه گرایی, همکاری منطقه ای, مجموعه امنیتی, ژئوپلیتیک, همکاری افقی, ادغام عمودی}
    Ghodratollah Behboudi Nejad *
    Central Asia in the post-Soviet period turned into a region with sufficiently weak social and economic linkages. It looked like a geographical area, which was significant for external powers from security or geopolitical perspective. The internal cohesion of the region was rapidly disappearing. Various attempts have not only failed at regional integration by the Central Asian states, but many of those initiated by external powers Like Russia, China and the United States, also yielded limited results. However, a new trend is visible since 2016 when a new leader became president in Uzbekistan. Improved bilateral relations and summits of leaders of the region create hope for a new regionalism in Central Asia that is based on the internal cooperative dynamics within the region. This may not replace the already existing mechanisms or organizations. However, the process itself is conducive for intra-regional cooperation and would be helpful in keeping the region free from the geopolitical competition of external powers. The question is why the regionalization process in Central Asia has not been successful so far? the hypothesis is that inter-regional political, security, economic and cultural Factors and barriers ant also Trans-regional actors Interference, led to the failure of regionalism in Central Asian.
    Keywords: regionalism, Regional cooperation, security complex, Geopolitics, horizontal cooperation, vertical integration}
  • Ghodratollah Behboudi Nejad *

    Chinas` ambitious Belt and Road Initiative (BRI) has attracted the eye of the many economists worldwide. Many of these economists believe that the Belt and Road Initiative is part of China’s vision of a world where America will no longer be the dominant superpower. It is possible that this may be true. China has committed an outsized chunk of its resources towards this project. More than $1 trillion worth of investments are poured into projects which are directly or indirectly associated with the Belt and Road Initiative. the question is of what else the U.S should do if it’s serious about countering Chinese influence.? Will the developing world fall under China’s sway? whether the U.S should worry about the economic and political influence these projects may bring for China? This paper to both identify areas of common interest and possible cooperation, also as shed light on areas of disagreement that need further work.

    Keywords: America, China, Belt, Road initiative, Negative, Positive}
  • قدرت الله بهبودی نژاد*، سعید بهبودی نژاد

    خاورمیانه با یک دوران آشفته و بی ثبات روبرو است. یک مانع جدی برای صلح و توسعه پایدار در منطقه ، رقابت شدید بین ایران وکشورهای مخالف آن ، شامل امارات متحده عربی و اسراییل به رهبری عربستان سعودی می باشد ، که به شدت توسط ایالات متحده حمایت می شوند و موضع تهاجمی دولت دونالد ترامپ در مورد ایران باعث افزایش تنش های منطقه ای شده است . پرسش این است که «پیامدهای رقابت ژیوپلتیک ایران و عربستان برکشورهای اروپایی چیست و اینکه اتحادیه اروپا چگونه می تواند در فرایند ثبات وامنیت خاورمیانه نقش آفرینی کند؟». فرضیه آن است که بازیگران اروپایی باید با دقت تنش های ژیوپلیتیکی منطقه را مورد بررسی قرار دهند و از اهرم محدودی که دارند برعلیه روند فعلی که ممکن است منجر به بی ثباتی بیشتر و درگیری گسترده تر بین منطقه ای و شاید جهانی شود استفاده کنند. یافته های این پژوهش نشان داده است اگر اروپا در قبال مسایل خاورمیانه و بخصوص برجام نخواهد با قاطعیت عمل کند و در برابریکجانبه گری آمریکا مقاومت نشان ندهد ، با معظلات خاورمیانه از جمله بحران پناهندگان و مشکلات امنیتی روبرو خواهد بود . این پژوهش به روش تبیینی- تحلیلی و مبتنی برآینده پژوهی می باشد.

    کلید واژگان: اروپا, خاورمیانه, ایران, عربستان, شاتربلت}
    Ghodratollah Behboudi Nejad *, Saeid Behboudi Nejad

    Abstract: The Middle East faces a fragile and turbulent decade ahead. A forceful obstacle to sustainable peace and development in the region has been the heated rivalry unfolding between Iran and those countries opposed to it led by Saudi Arabia, the United Arab Emirates and Israel, and strongly supported by the US. The Donald Trump administration’s aggressive stance on Iran is likely to fuel the regional tensions. The question is, "What are the consequences of the geopolitical rivalry between Iran and Saudi Arabia in the European countries and how can the European Union play a role in the process of stability and security in the Middle East?" Its a hypothesis, European actors need to delicately navigate the region’s geopolitical tensions and use the limited leverage they have to push against the current trend towards greater instability and perhaps a wider interregional and global conflict. The findings of this research have shown that if Europe does not act decisively on the issues of the Middle East and Iran's nuclear agreement and does not resist American unilateralism, Europe will face problems in the Middle East, including the refugee crisis and security problems. This research is a descriptive-analytical and Futurology research method.

    Keywords: Europe, Middle East, Iran, Saudi, shatterlelt}
  • Ghodratollah Behboudi Nejad, Sanjay Kumar Pandey
    Most of the discourses on India–Iran relations are either focused on cultural and civilization links with Iran, or its relevance as an energy-rich nation. Its transit potential in providing India with access to Central Asia has not received adequate attention. While there is a general acceptance that Iran provides India with access to Central Asia, what is little known and thus not analysed is the question: to what extent has India been able to realise Iran's transit potential and what are the major bilateral, regional and international challenges faced by both of these countries for realising that potential? The hypothesis is; Due to its growing economy and the increasing need for energy and access to energy sources and markets in central Asia and Afghanistan, India competes with China and Pakistan on the International North-South transport corridor, which is way more reliable and less costly.Now given its potential and special position, Iran is India’s gateway to reach its goals in Eurasia and Afghanistan. The article argues that despite Iran's geostrategic location as well as regional complexities, the Iran–US standoff, security challenges and lack of adequate economic resources, constrain India's efforts to maximise the potential offered by the INSTC land, sea and rail routes connecting India to the Eurasian region through Iran. A new thrust by all regional partners supported by international agencies to revive old links and build new INSTC corridors therefore becomes necessary.
    Keywords: Iran , India , Central Eurasia , INSTC , Pakistan}
  • حیبب الله ابوالحسن شیرازی*، قدرت الله بهبودی نژاد
    با روی کارآمدن دوباره پوتین در روسیه فرصت دیگری فراهم شد تا این کشور هم زمان هم از غرب دوری کند و هم از منافع همگرایی با آن در عرصه سیاست خارجی و معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای بهره لازم را ببرد. رویکرد واگرایی و استقلال روسیه در نقاط مورد اختلاف با غرب، سطح نفوذ این کشور را در عرصه بین المللی افزایش می دهد. پرسش اصلی نوشتار این است که آیا سیاست خارجی روسیه در دوره جدید ریاست جمهوری پوتین، تداوم سیاست های گذشته او است؟ و یا اینکه او سیاست تداوم و تغییر را به کار گرفته است؟ با روشی توصیفی تحلیلی می توان گفت که سیاست خارجی روسیه در رویکردها، دچار چرخشی متفاوت از گذشته شده است و سیاست خارجی این کشور که پیش از این با مبنایی اوراسیاگرا، اما با تعادلی غرب محور شناخته می شد به یک باره با مبنایی «آتلانتیک گرا» (غرب گرا) و تعادلی شرق محور اجرایی شد که مبانی نظری این نوشتار بر آن استوار شده است. فرضیه نوشتار این است که با توجه به فضای بین المللی جدید، به کارگرفتن رویکرد عمل گرایانه از سوی پوتین در سیاست خارجی نوین روسیه را باید تلفیقی از اصول گذشته و رویکردهای جدید دانست.
    کلید واژگان: پوتین, روسیه, رویکرد آتلانتیک گرا, رویکرد اوراسیاگرا, سیاست خارجی}
    Habibollah Abolhassan Shirazi*, Ghodratollah Behbudinejad
    With the re access of Putin to power in Russia which provided a second chance for this country to avoid both from the West and the benefits of convergence with its foreign policy and regional and trans-regional equations can take advantages from other side. Approach points of divergence and independence of Russia's dispute with the West, will increase level of Russian influence in the international arena.
    The main question of this paper is whether Russian foreign policy in Putin new term in office, could be continuation of past policies or that it has adopted a policy of continuity and change? With descriptive and analytical methodology can be stated that Russia's foreign policy in its approaches has changed from the past with different torsion and the country's foreign policy more oriented with Eurasia foundation but the balance was known West axis at once the foundation 'Atlantic-oriented' (West wing) and exchange-based East was Executive that it is based on theoretical foundations. Thus the hypothesis that the changes occurred due to the new international environment, adopt a pragmatic approach by Putin in Russia's new foreign policy principles fusion of past and new approaches must be considered.
    Keywords: Putin, Russia, Atlantic, oriented approach, Eurasia, oriented approach, Foreign policy}
  • سانحی کومار پاندی، قدرت الله بهبودی نژاد
    توافق هسته ای بین ایران و شش قدرت برتر جهانی این قابلیت را دارد که تاثیرهای عمیقی بر چشم انداز تحولات در خاورمیانه بگذارد. ایران با دولت های عربی خلیج فارس به ویژه عربستان در رقابت تنگاتنگی در سراسر منطقه خاورمیانه است. هرچند کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه با احتیاط از این توافق استقبال کردند، اما با این حال همچنان نگران نفوذ بیشتر ایران در عرصه منطقه ای هستند. در جهان غرب این امید وجود دارد که این توافق بتواند به روابط دیپلماتیک سیاسی و اقتصادی منجر شود؛ اما درعین حال پتانسیل بالقوه ای برای تشدید رقابت در میان بازیگران مختلف در خاورمیانه وجود دارد. اکنون پرسش این است که در پی این توافق، منطقه خاورمیانه و تحولات آن به چه سمتی خواهد رفت؟ و برجام تا چه اندازه در آینده مناسبات ایران با منطقه نقش خواهد داشت و نسبت آن با دیگر عوامل چگونه است؟ هدف این پژوهش بررسی تاثیر توافق هسته ای با تمرکز بر سیاست خارجی ایران در قبال رویدادهای خاورمیانه است. فرضیه مقاله این است که توافق هسته ای می تواند باعث تغییرو تحول در سیاست داخلی و خارجی ایران برای همکاری و مصالحه بیشتر در منطقه خاورمیانه شود.
    کلید واژگان: عربستان, توافق هسته ای, تحولات بین المللی, رقابت منطقه ای, سیاست خارجی, مخالفان برجام}
فهرست مطالب این نویسنده: 15 عنوان
  • دکتر قدرت الله بهبودی نژاد
    بهبودی نژاد، قدرت الله
    پژوهشگر پژوهشگر پسا دکتری مطالعات اروپا، روسیه و اروسیا،، Center for European, Russian and Eurasian Studies, Ottawa University, Canada
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال