فهرست مطالب

راهبردهای مدیریت در نظام سلامت - سال هشتم شماره 1 (پیاپی 27، بهار 1402)

نشریه راهبردهای مدیریت در نظام سلامت
سال هشتم شماره 1 (پیاپی 27، بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/03/31
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهدی خیاطان*، سید مسعود موسوی، سعید حسینی صفحات 1-4

    امروزه دانش و نوآوری به عنوان عوامل مهم ایجاد ثروت پذیرفته شده و در سطح دولت و موسسات و همچنین در سطح خرد و کلان، فرصت ها و چالش های جدیدی را فراهم کرده است. در سطح کلان، کشورهای درحال توسعه و سازمان های اقتصادی بین المللی به طراحی راهبردها و چهارچوب هایی برای رسیدن به اقتصاد دانش محور که در آن ها ثروت و درآمد بر مبنای توانایی های دانش و نوآوری است اقدام می کنند (1).
    بدون شک دانشگاه ها در چند سال اخیر علاوه بر ماموریت های ذاتی خود به عنوان پایگاه اصلی تولید و انتشار علم و دانش، نقش محوری در تحقق اهداف اقتصاد دانش بنیان و گسترش نوآوری بر عهده دارند. درواقع میان دانشگاه ها و جامعه رابطه ای دوجانبه مبتنی بر دانش ایجادشده و ایفای نقش فعال در توسعه اقتصادی به ماموریت دانشگاه افزوده گردیده است (2). در جوامع دانش بنیان از دانشگاه ها به عنوان نهادی که منبع تولید و توسعه انتقال دانش و فناوری و منشا اختراعات خلاقانه می باشد و ازلحاظ اقتصادی باصرفه است، یاد می شود و به واسطه فعالیت های کارآفرینانه ازجمله سرمایه گذاری های مشترک پژوهشی، توسعه فناوری، نوآوری صنعتی و تشکیل شرکت های دانش بنیان زایشی که به عنوان بنگاه های مهم اقتصادی جهت انتقال فناوری جدید به صنعت محسوب می شوند، نقشی اساسی در ثروت آفرینی اقتصادی و اجتماعی ایفا می کنند (3,4).
    یکی از اقدامات صورت گرفته برای حمایت از فعالیت های کارآفرینانه، مطالعه دانشگاه ها و محیط های پیرامونی آن در قالب زیست بوم های نوآوری و فناوری می باشد که برای نیل به توسعه اقتصادی و فناورانه ضروری است. زیست بوم نوآوری و فناوری، سیستمی پویا و از بازیگران دانشگاهی، صنعتی، نهادها، سازمان های علمی، اقتصادی و دولت تشکیل شده است (5).
    به گفته محققان، در عرصه سلامت نیز نوآوری های متعددی رخ داده است که به افزایش توانایی آن ها در پاسخ دادن به انتظارات بیماران ازنظر امید به زندگی، کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت زندگی، بهبود تشخیص و روش های درمان منجر شده است. در بخش هایی مانند دارو، زیست فناوری و تجهیزات پزشکی این تاثیر بسیار بیشتر از سایر حوزه ها می باشد؛ بنابراین برای اینکه صنعت و جامعه بتوانند از پتانسیل اجتماعی-اقتصادی دانشگاه ها بهره مند شود، نتایج تحقیقات باید منتشر، کاربردی و ازنظر اقتصادی در قالب محصولات و خدمات نوآورانه مورد بهره برداری قرار گیرد (6).
    دانشگاه های علوم پزشکی نیز با توجه به شرایط محیطی پیچیده و فناوری های نوظهور و پویایی زیست بوم نوآوری و فناوری دیگر نمی توانند با رویکردها و شیوه های سنتی، مسایل و مشکلات گوناگون خود را مرتفع نمایند و اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به عنوان نقشی که در زیست بوم نوآوری و فناوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندی های جامعه دارند، پاسخ دهند؛ ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و برنامه ریزی و اقدام موثر جهت تغییرات بنیادی در استراتژی، ساختار، روش ها و فناوری ها به منظور تضمین بقای بلندمدت خود هستند (7).
     بااین وجود از سه دهه گذشته فعالیت هایی درزمینه ی تولید زیست داروها در ایران آغازشده و ایران امروز در تولید محصولات زیست فناوری رتبه دوم را در آسیا به دست آورده است. ایران در پژوهش های سلول های بنیادی رتبه 14 جهان و اول منطقه را به خود اختصاص داده و تولید کنندگان و موسسات تحقیقات دارویی کشور به دانش فنی و توانمندی های پیشرفته ای در این حوزه دست یافته اند. در حال حاضر 20 داروی زیست فناوری در ایران تولید می شود که در درمان بیماری های خاص مانند انواع سرطان، ام اس (Multiple Sclerosis: MS) و هموفیلی کاربرد دارند (8). در فعالیت های مرتبط با حوزه سلامت بیش از 1425 شرکت دانش بنیان ثبت شده و بالغ بر 800 هسته فناور نیز در مراکز رشد دانشگاه های علوم پزشکی مستقر هستند (9).
    علی رغم اقدامات صورت گرفته، دانشگاه های علوم پزشکی همچنان در ابتدای مسیر فناوری و نوآوری و حرکت به سمت دانشگاه های کارآفرین و تحول گرا قرار دارند. به همین منظور ضروری است دانشگاه های علوم پزشکی به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای زیست بوم نوآوری و فناوری، با تمرکز و جدیتی مضاعف به ایجاد و تقویت زیرساخت های قانونی، مالی، ساختاری و مدیریتی خود در راستای آموزش و ترویج فرهنگ کارآفرینی و افزایش خلاقیت و نوآوری سرمایه انسانی تحت پوشش اقدام کنند تا بستر مناسب جهت تولید و تجاری سازی دانش و فناوری برحسب مسایل و نیازهای سلامت جامعه و صنعت، بیش ازپیش فراهم گردد. بدیهی است دانشگاه ها برای طی کردن این مسیر با مشکلات زیادی مواجه هستند؛ دولت وظیفه دارد با تدوین لوایح دستورالعمل ها و آیین نامه ها، بسترسازی مناسبی را برای مرتفع نمودن مشکلات فراهم نماید. البته در این مسیر استفاده از تجارب کشورهای موفق و پیشرو می تواند گره گشای بسیاری از چالش های پیش رو باشد.
    در پایان انتظار می رود دانشگاه های علوم پزشکی با حمایت و مدیریت کارآمد تحقیقات، دارایی های فکری و فعالیت های فناورانه اعضای هییت علمی، دانشجویان و محققین درزمینه ی پژوهش های اثربخش، ثبت اختراع، اعطای حق لیسانس، تشکیل هسته های فناور، شرکت های زایشی و دانش بنیان، فرصت های بهره برداری از فناوری برای کارآفرینان عرصه سلامت تسهیل شود و به گسترش نوآوری های بومی و درون زا جهت صرفه جویی های اقتصادی و نیل به اهداف عالی نظام سلامت که همان کاهش هزینه های سلامت و بهبود کیفیت زندگی در سطح جامعه می باشد، نایل گردند.

    کلیدواژگان: زیست بوم نوآوری، اقتصاد دانش بنیان، کارآفرینی
  • اولیاء زارع، علیرضا عقیقی*، علیرضا اسلامبولچی صفحات 5-18
    زمینه و هدف

    ارزشیابی بیمارستان ها با الگوی اعتباربخشی و اخذ نظرات و پیشنهادات مدیران مراکز جهت ارتقاء روزافزون الگوهای موجود ضروری می باشد. مطالعه حاضر باهدف آسیب شناسی نسل چهارم اعتبار بخشی از دیدگاه مدیران بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی همدان اجرا گردید.

    روش پژوهش: 

    این مطالعه از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا در سال 1401 انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 26 نفر از مدیران ارشد و میانی 8 بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. نمونه گیری به شکل هدفمند انجام گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا و به وسیله نرم افزار 12 MaxQDA انجام پذیرت.

    یافته ها

    با توجه به نتایج، چالش های مرتبط با ارزیابان، بیمارستان ها، زمان ارزیابی، ماهیت سنجه ها، کارشناسان ستادی دانشگاه و نهایتا مرتبط با اعلام نتایج به عنوان مضامین اصلی از آسیب شناسی نسل چهارم اعتباربخشی از دیدگاه مدیران ارشد و میانی ارایه شد. از بین عوامل فوق الذکر چالش های مرتبط با بیمارستان ها، ارزیابان و مرتبط با کارشناسان ستادی دانشگاه بالاترین فراوانی را نسبت به چالش های مرتبط بازمان ارزیابی، ماهیت سنجه ها و اعلام نتایج به خود اختصاص می دادند.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این پژوهش پس از آسیب شناسی روش اعتبار بخشی نسل چهارم مشخص گردید هر یک از حیطه های اعتباربخشی مرتبط با ارزیابان، بیمارستان ها، زمان ارزیابی، ماهیت سنجه ها، کارشناسان ستادی دانشگاه و نهایتا اعلام نتایج به اندازه کافی موردتوجه قرار نگرفته است. لذا پیشنهاد می گردد این موارد در بازنگری های آینده استانداردها و سنجه های اعتباربخشی از سوی مسیولین مربوطه لحاظ گردد.

    کلیدواژگان: آآسیب شناسی، اعتباربخشی، مدیران، بیمارستان ها
  • مهدی هادی، علی جهان*، لیلا نجفی، محمدعلی شریعت صفحات 19-33
    زمینه و هدف

    به علت سطح پیچیدگی سازمان های مراقبت سلامت، عوامل متعدد در زمینه ارتقاء خدمات سلامت نقش دارند، بنابراین نیازمند توسعه رویکردی سیستماتیک برای ارزیابی کارآیی و سیستم مدیریت آن ها می باشد. کارت امتیازی متوازن به عنوان یک نظام ارزیابی با بررسی رابطه علت و معلولی اهداف و ترسیم نقشه استراتژی می تواند در این زمینه نقش داشته باشد، لذا هدف از این تحقیق، تدوین نقشه استراتژی مراکز خدمات جامع سلامت با رویکرد کارت امتیازی متوازن بود.

    روش پژوهش: 

    پژوهش کیفی و کاربردی حاضر به روش آمیخته در سال 1399 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان حوزه بهداشت از دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور بودند که 15 نفر از آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. ابتدا از طریق بررسی متون و مقالات مرتبط با ادبیات موضوع با جستجو کلی در پایگاه های الکترونیکی خارجی و داخلی، فهرستی از دیدگاه های کارت امتیازی متوازن و اهداف مرتبط با مراکز خدمات جامع سلامت شناسایی، سپس به وسیله پرسشنامه محقق ساخته، با نظرخواهی از خبرگان به روش دلفی فازی در 2 مرحله، دیدگاه ها و اهداف مرتبط با مراکز خدمات جامع سلامت مشخص گردید و با استفاده از روابط تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای بهبودیافته بر مبنای دیمتل، طی 4 گام به وسیله نرم افزار Excel 2016 و 2014 Matlab روابط بین آن ها بررسی و درنهایت اثر گذاری اهداف و دیدگاه ها بر یکدیگر تعیین و نقشه استراتژی ترسیم شد.

    یافته ها

    در این پژوهش مسیولیت اجتماعی به عنوان دیدگاه جدید و دیدگاه های بیماران و جامعه، وضعیت مالی و بهبود عملکرد، رشد و توسعه و فرآیند های درون سازمانی جایگزین دیدگاه های اصلی کارت امتیازی متوازن گردیدند و با بررسی ارتباط بین آن ها، دیدگاه های رشد و توسعه، فرآیند های درون سازمانی و مسیولیت اجتماعی تاثیرگذار و سایر دیدگاه ها تاثیرپذیر شناخته شدند.

    نتیجه گیری

    با توجه به پیچیده بودن فعالیت های مراکز خدمات جامع سلامت، جایگزینی دیدگاه های متناسب با مراکز خدمات جامع سلامت با دیدگاه های اصلی ارایه شده توسط کاپلان و نورتون (2004) می تواند بهترین نتایج را برای رسیدن به اهداف و استراتژی به دست آورند. همچنین بر اساس ارتباط علت معلولی دیدگاه ها، تقویت دیدگاه ها و اهداف تاثیرپذیر موجب خلق ارزش برای اهداف تاثیرگذار می شود. سرمایه گذاری بر روی دیدگاه ها و اهداف تاثیرگذار باعث توانمند سازی و ارتقاء و رشد و توسعه موازنه بین درآمدها و هزینه ها و استفاده بهینه از منابع باعث بهبود دیدگاه جامعه و بیماران و کیفیت خدمات که هدف اصلی مراکز خدمات جامع سلامت هست، خواهد شد.

    کلیدواژگان: کارت امتیازی متوازن، نقشه استراتژی، مراقبت های بهداشتی اولیه
  • منال اعتمادی، محمود کریمی، پریسا حسینی کوکمری*، زاهده خوش نظر صفحات 34-48
    زمینه و هدف

    از آن جا که مراقبت اولیه یک حلقه اتصال مهم در ارتقاء و حفظ سلامت سالمندان است، ارزیابی دوستدار سالمند بودن ارایه خدمات، اهمیت بالایی در تضمین سلامت سالمندان دارد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی وضعیت مراکز مراقبت اولیه سلامت از منظر تطابق با استانداردهای سالمنددوستی سازمان جهانی بهداشت در شهرستان ساوه بود.

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر به صورت مقطعی در اردیبهشت و خردادماه سال 1401 در شهرستان ساوه، استان مرکزی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 33 مرکز مراقبت اولیه سلامت تحت پوشش دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ساوه بودند که به روش سرشماری بر اساس چک لیست مراکز دوستدار سالمند سازمان جهانی بهداشت (2008) به روش مشاهده مورد بررسی قرار گرفتند. چک لیست حاضر پس از ترجمه، روایی صوری، محتوایی و پایایی آن توسط 13 نفر از متخصصین حوزه های سیاست گذاری سلامت، آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، سلامت سالمندی، مهندسی بهداشت حرفه ای و مراقب سلامت بررسی و مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS 16 انجام شد.

    یافته ها

    در بخش بررسی ویژگی های روان سنجی چک لیست، بر اساس نظر متخصصان، نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا  محاسبه و به جزء 8 آیتم، تمامی آیتم ها نمره بالاتر از 0/54 و 0/79 به دست آوردند. به منظور بررسی پایایی، ابزار پژوهش در اختیار 2 مشاهده گر قرار داده شد و با محاسبه ضریب کاپا، توافق بین 2 مشاهده کننده بالای 0/6 به دست آمد که نشان دهنده اعتبار چک لیست می باشد. این مطالعه نشان داد که مراکز جامع سلامت و واحدهای تابعه آن ها ازنظر دسترسی به حمل و نقل عمومی 57/6 درصد، وجود پله در قسمت پیش ورودی 72/7 درصد، خالی بودن ورودی از موانع 100 درصد، وجود پارکینگ 42/4 درصد، داشتن تلفن همگانی 18/2 درصد، وجود پیشخوان پذیرش نزدیک ورودی 42/4 درصد، سرویس بهداشتی نزدیک سالن انتظار 78/8 درصد، داشتن محل غذاخوری 42/4 درصد، راه پله 9/1 درصد، راهرو 87/9 درصد، رعایت علایم راهنمایی66/7 درصد، قرارگیری علایم در کانون دید 72/7 درصد و شناسایی پرسنل 42/4 درصد امتیاز را دارا بودند. همچنین براساس تحلیل واریانس انجام شده بین نوع مراکز (شهری و روستایی بودن) و دوستدار سالمند بودن آن ها تفاوت آماری معنی داری به دست آمد (0/05p <).

    نتیجه گیری

    مراکز مراقبت اولیه سلامت شهرستان ساوه درمجموع انطباق قابل قبولی با استانداردهای مراکز دوستدار سالمند نداشتند. عمده مسایل در حیطه تعدد پله ها و نبود جایگزین برای افراد دچار مشکلات حرکتی (رمپ و آسانسور)، نبود امکاناتی همچون تلفن همگانی و ناکافی بودن علایم راهنما همراه با شناسه پرسنلی برای شناخت کارکنان بود، بنابراین دولت باید بهبود مراکز مراقبت اولیه سلامت برای سالمندان و تسهیل دسترسی جغرافیایی به این مراکز را با توجه به نقش مهم این مراکز در سلامت سالمندان، در دستور کار خود قرار دهد.

    کلیدواژگان: مراکز مراقبت اولیه سلامت، استانداردهای سالمند دوستی، ساوه
  • فاطمه السادات حسینی بغدادآباد، راضیه منتظرالفرج*، محمد زارع زاده، نعیمه کیقبادی صفحات 49-59
    زمینه و هدف

    علی رغم پیشرفت های فنی در تشخیص و درمان پزشکی، قصور کادر درمانی افزایش یافته است که می تواند منجر به کاهش اعتماد مردم شود. قصور پزشکی به معنای کوتاهی غیرعمدی در انجام وظیفه است که شامل اشتباه در تشخیص، اشتباه در طرح درمان و یا اشتباه در مدیریت بیماری می باشد. این تحقیق جهت بررسی علل قصور کادر درمانی در پرونده های ارجاع شده به پزشکی قانونی استان یزد صورت گرفت.

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر از نوع مقطعی و کاربردی بود که در سال 1398 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پرونده های شکایت از قصور کادر درمانی ارجاع شده به کمیسیون پزشکی قانونی استان یزد در سال 1397 بود. داده ها به وسیله یک چک لیست جمع آوری گردید. پس از ورود اطلاعات در نرم افزار SPSS 16 با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی_درصد) و آزمون کای اسکویر، نتایج در سطح اطمینان 95 درصد تحلیل گردید.

    یافته ها

    از 96 پرونده بررسی شده در سال 1397، تعداد 53 نفر از شاکیان، مرد و 43 نفر آن ها زن بودند، بیشتر آن ها در رده سنی 40-20 سال قرار داشتند و بیشترین شکایت ها مربوط به بیمارستان های دولتی بود. در مورد علت قصور، بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به بی مبالاتی، عدم رعایت نظامات دولتی، ترکیبی از چند عامل، بی احتیاطی و عدم تبحر بود. همچنین پزشکان متخصص زنان و زایمان (18/8 درصد)، جراحی (13/5 درصد) و بیهوشی (10/4 درصد) بیشترین موارد قصور را داشتند. در پرونده های بررسی شده، 58/3 درصد قصور کادر درمان به اثبات رسیده و مابقی شکایات مورد تایید واقع نشده بود.

    نتیجه گیری

    ریشه یابی زمینه های قصور پزشکی، تغییر رویکرد فردی به رویکرد سیستمی در برخورد با عوامل خطا، افزایش آگاهی کادر درمان از قوانین و عواقب قصور و اطلاع رسانی دستورالعمل ها به متولیان سلامت توسط کمیته های ایمنی، می تواند باعث کاهش قصور کادر درمان و به تبع آن کاهش شکایات از آن ها شود.

    کلیدواژگان: پرونده، شکایت، قصور پزشکی، پزشکی قانونی، یزد
  • ایوب پژوهان*، یحیی صفری، نادر نادری صفحات 60-76
    زمینه و هدف

    جو سازمانی مجموعه ویژگی هایی است که یک سازمان را توصیف می کند، آن را از دیگر سازمان ها متمایز می سازد و رفتار افراد در سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد. سلامت سازمانی نیز به توانایی سازمان در حفظ بقا و سازش با محیط و بهبود وضعیت سازمان اشاره دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف تعیین میزان پیش بینی پذیری سلامت سازمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه توسط ابعاد جو سازمانی انجام شد.

    روش پژوهش: 

    مطالعه مقطعی حاضر درسال 1399 انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان معاونت های هشتگانه و حوزه ریاست دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به تعداد 1337 نفر بود که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران، 299 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از 2 پرسشنامه استاندارد جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) و سلامت سازمانی هوی و فدمن (1987) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart PLS 3 استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین نمره ی متغیر جو سازمانی (13/006 ± 101/9) دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سطح متوسط به بالا و میانگین نمره ی متغیر سلامت سازمانی (18/51 ± 131/4) دانشگاه در سطح معمولی قرار داشت. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که کلیه مولفه های جو سازمانی به جز روحیه گروهی، ارتباط مثبت و معنی داری با سلامت سازمانی داشتند (0/56 r = و 0/01p <). افزون بر این، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیر جو سازمانی 0/56 از واریانس ایجادشده در متغیر سلامت سازمانی را پیش بینی و تبیین می کند (0/05 > p).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که بین جو سازمانی و سلامت سازمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد؛ بنابراین بهبود و ارتقاء ابعاد جو سازمانی مثبت منجر به بهبود وضعیت سلامت سازمانی خواهد شد.

    کلیدواژگان: سلامت سازمانی، جو سازمانی، سازمان خدمات سلامت، دانشگاه علوم پزشکی
  • فرشید اصلانی*، محمد مهتری، ناهید رفیعیان صفحات 77-90
    زمینه و هدف

    توانمندسازی به مدیران عرصه سلامت این امکان را می دهد که انتخاب آگاهانه ای جهت بهبود کیفیت مراقبت داشته باشند. از سوی دیگر یکی از عواملی که ممکن است با تاثیرگذاری بر جنبه های روانشناختی کارکنان، باعث کاهش مشارکت شغلی کارکنان گردد، سندروم خود ویرانگری می باشد. هدف اصلی این پژوهش تعیین تاثیر سندروم خودویرانگری بر مشارکت شغلی با نقش میانجی گری توانمندسازی ساختاری کارکنان بود.

    روش پژوهش: 

    پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر به صورت مقطعی در سال 1400 انجام گردید. جامعه آماری آن را کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به تعداد 1300 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه 297 نفر با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید و به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز به وسیله 3 پرسشنامه استاندارد: خود ویرانگری کلانس و ایمز (1987)، مشارکت شغلی شافلی و همکاران (2006) و پرسشنامه توانمندسازی ساختاری ملکی و همکاران (1391) جمع آوری شد. روایی صوری با نظر اساتید و کارشناسان، روایی همگرا با میانگین واریانس استخراج شده بیش از 0/5 و روایی واگرا با استفاده از روش فورنل و لارکر مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایایی ابزار با آلفای کرونباخ بیش از 0/7تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با آزمون های آماری توصیفی و استنباطی، با استفاده از روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی و به کمک نرم افزار های آماری SPSS 22 و PLS 3 انجام شد.

    یافته ها

    براساس تحلیل متغیرهای پژوهش، سندروم خودویرانگری بر مشارکت شغلی و توانمندسازی ساختاری کارکنان به ترتیب با ضریب مسیر 0/349 - و 0/856- اثر منفی و معنی داری (0/001p <) داشت. بین توانمندسازی ساختاری بر مشارکت شغلی کارکنان با ضریب مسیر 0/452 همبستگی مثبت و معنی داری (0/001p <) وجود داشت. در نهایت، سندروم خودویرانگری با نقش میانجی گری توانمندسازی ساختاری بر مشارکت شغلی کارکنان با ضریب مسیر 0/386- اثر منفی و معنی داری (0/001p <) داشت.

    نتیجه گیری

    توانمندسازی ساختاری با اثربخشی و درگیری کاری بالاتر در میان کارکنان مرتبط است. بر این اساس، توانمندسازی ساختاری ممکن است با تحریک انگیزه درونی و بیرونی کارکنان، مشارکت کاری را افزایش دهد؛ اما وجود کارکنانی با سندروم خودویرانگری منجر به تاثیر معکوس می شود.

    کلیدواژگان: مشارکت شغلی، توانمندسازی، سندروم خودویرانگری، کارکنان
  • انسیه اشرفی، علی محمد مصدق راد، محمد عرب* صفحات 91-105
    هدف

    فساد به معنی سوء استفاده از جایگاه و قدرت تفویض شده در راستای منافع شخصی می باشد که عملکرد سازمان و کیفیت خدمات ارایه شده به بیماران و جامعه را تضعیف می نماید. این مطالعه با هدف استخراج و دسته بندی راهکارهای درون و برون سازمانی مقابله با فساد در سازمان های بهداشتی و درمانی انجام شد.

    روش های انتخابی برای مطالعه منابع اطلاعات: 

    مرور حیطه ای حاضر بر روی مستندات منتشر شده (57 مورد) تا مورخ 5 سپتامبر 2020 انجام شد. جستجو در پایگاه های داده انگلیسی شامل PubMed، Web Of Sciences و Scopus و فارسی شامل SID و Magiran انجام شد. همچنین جستجوی دستی در زمینه راهکارهای مقابله با فساد در سازمان های بین المللی مربوطه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل موضوعی و با استفاده از نرم افزار MaxQDA 10 انجام شد.

    یافته ها

    تعداد 57 مطالعه و گزارش جهت استخراج راهکارهای مقابله با فساد انتخاب شدند. 3 حوزه اصلی راهکارهای مقابله با فساد به صورت قوای مجریه، مقننه و قضاییه تعیین شد. تعداد 16 راهکار در حوزه قوای مجریه (7 مورد)، مقننه (5 مورد) و قضاییه (4 مورد) استخراج شد. راهکارهای حوزه وزارت بهداشت به تفکیک اجزای ششگانه نظام های سلامت شامل رهبری/حکمرانی، ارایه خدمت، تامین مالی، نیروی انسانی سلامت، محصولات پزشکی، واکسن و تکنولوژی و سیستم اطلاعات سلامت طبقه بندی گردید.

    نتیجه گیری

    مقابله با فساد در سازمان های بهداشتی و درمانی مستلزم به کارگیری مجموعه ای از راهکارهای درون بخشی و فرابخشی می باشد و در این راستا نیاز است سیاستگذاران مبتنی بر شواهد ارایه شده نسبت به طراحی و اجرای راهکارهای عملیاتی در حوزه های با احتمال بروز فساد اقدام نمایند.

    کلیدواژگان: راهکار، مقابله با فساد، اجزای تشکیل دهنده نظام سلامت، سازمان بهداشتی و درمانی
|
  • Mahdi Khayatan*, Seyed Masood Mousavi, Saeed Hosseini Pages 1-4

    One of the main aspects of supporting entrepreneurial activities is studying universities and their surrounding environments in innovation ecosystems, which is necessary to achieve economic development and technological innovations. The innovation ecosystem is a dynamic system and consists of academic, industrial, institutional, scientific, economic and governmental organizations. According to the researchers, there have been many innovations in the health section to enhance their ability to respond to the expectations of patients in terms of life expectancy, reducing costs, increasing the quality of life, improving diagnosis and treatment methods. In the field of health, more than 1425 knowledge-based companies are registered, and more than 800 technological teams are also located in the incubators of Iran's medical sciences universities. Nevertheless, universities of medical sciences are still at the beginning of the path of technology and innovation and moving towards entrepreneurial universities. It is essential that these universities, as one of the main components of the innovation ecosystem, focus remarkably on creating and strengthening their legal, financial, structural and managerial infrastructures in order to promote entrepreneurial culture and skills among their human resources. This is to commercialize knowledge and technology properly to meet the society's health needs. It is obvious that universities are facing many issues in this area, and using best practices, both domestic and foreign, can solve many challenges ahead.

    Keywords: Ecosystem innovation, Knowledge based-economy, Entrepreneurship
  • Owlia Zare, Alireza Aghighi*, Alireza Eslambolchi Pages 5-18
    Background

    It is necessary to evaluate the hospitals with the accreditation model and obtain the opinions and suggestions of the managers of the centers in order to improve the existing models more and more. The present study has been carried out with the aim of the fourth generation pathology of accreditation from the point of view of managers of selected hospitals of Hamedan University of Medical Sciences.

    Methods

    This research is a qualitative study with a content analysis approach, which was done in 2022. In order to collect data, in-depth and semi-structured interviews were used. The research community included 26 senior and middle managers of selected 8 hospitals of Hamadan University of Medical Sciences. Sampling was done purposefully.The data was analyzed by content analysis using MaxQDA 12 software.

    Results

    According to the results, the challenges related to evaluators, hospitals, evaluation time, the nature of metrics, university staff experts and finally related to the announcement of the results were presented as the main themes of the pathology of the fourth generation of accreditation from the point of view of senior and middle managers. Among the aforementioned factors, the challenges related to hospitals, evaluators and university staff experts had the highest frequency compared to the challenges related to the evaluation time, the nature of the metrics, and the announcement of the results.

    Conclusion

    According to the findings of this research, after the pathology of the fourth generation accreditation method, it was determined that each of the accreditation areas related to evaluators, hospitals, evaluation time, the nature of metrics, university staff experts and finally the announcement of the results have not been sufficiently considered. Therefore, it is suggested that these cases be included in the future revisions of accreditation standards and criteria by the relevant officials.

    Keywords: Pathology, Accreditation, Managers, Hospitals
  • Mahdi Hadi, Ali Jahan*, Lila Najafi, Mohamad Ali Shariat Pages 19-33
    Background

    Due to the level of complexity of healthcare organizations, many factors play a role in improving health services. Therefore, it is necessary to develop a systematic approach to evaluate their efficiency and management system.  Balanced scorecard can play a role in this field as an evaluation system by examining the cause-and-effect relationship of goals and drawing a strategy map.  Therefore, the purpose of this research was to develop a strategy map for healthcare centers with a balanced scorecard approach.

    Methods

    This was a qualitative and applied research conducted using mixed methods in 2019. The statistical population of the research included all health experts from medical sciences universities across the country, 15 of whom were selected based on a targeted snowball sampling. First, through the review of texts and articles related to the literature on the subject with a general search in foreign and domestic electronic databases, a list of balanced scorecard views and the goals related to health and treatment centers of comprehensive health service centers was identified. After that, through a researcher-made questionnaire, by asking experts their opinions using fuzzy Delphi method in 2 steps, the views and goals related to comprehensive health service centers were identified. Then, through the relationships of improved network analysis process technique based on DEMETEL, in 4 steps by Excel 2016 and Matlab 2014 software, the relationships between them were examined. Finally, the effect of goals and views on each other was determined, and a strategy map was drawn.

    Results

    In this research, social responsibility, as a new perspective and the attitudes of patients and society, financial status and performance improvement, growth and development, and internal processes, replaced the main perspectives of the balanced scorecard, and social responsibility was designated as a new perspective. By examining the relationship between them, the perspectives of growth and development, intra-organizational processes, social responsibility, and other views were found to be effective.

    Conclusion

    Considering the complexity of the activities regarding comprehensive health service centers, replacing the views appropriate to the comprehensive health service centers with the main views provided by Kaplan and Norton (2004) can obtain the best results regarding the goals and strategy. Based on the cause-effect relationship of views, strengthening views and effective goals creates value for effective goals. Investing on influential views and goals will empower and promote the development of balance between income and expense, and the optimal use of resources will improve the views of society and patients and the quality of services, which is the main goal of comprehensive health service centers.

    Keywords: Balanced scorecard, Strategy map, Primary healthcare
  • Manal Etemadi, Mahmood Karimy, Parisa Hosseini Koukamari*, Zahedeh Khoshnazar Pages 34-48
    Background

    Since primary healthcare is a significant link in promoting and maintaining the health of the elderly, evaluating age-friendliness of service provision system is of great importance in ensuring the health of the elderly. The purpose of this study is to evaluate the state of primary healthcare centers’ compliance with the standards of age-friendliness in Saveh city.

    Methods

    This was a cross-sectional and descriptive study conducted on May and June 2022, in Saveh city, Markazi Province in Iran. The statistical population of the research included 33 primary healthcare centers selected by the census method and based on World Health Organization’s checklist regarding age-friendly primary healthcare centers (2008); they were examined by observation. After translating the checklist, its face validity, content validity, and reliability were reviewed and approved by 13 experts in the fields of health policy, health education and promotion, the elderly's health, occupational health engineering, and healthcare. Data analysis was done using descriptive statistical tests, one-way analysis of variance, Kolmogorov-Smirnov test, Tukey's post hoc test, and SPSS 16 software.

    Results

    Regarding the psychometric analysis of checklist, based on the experts' opinions, the content validity ratio and content validity index were calculated and except for 8 items, all items scored higher than 0.54 and 0.79. In order to check the reliability, the research tool was provided to 2 observers. By calculating the Kappa coefficient, the agreement between the 2 observers was above 0.6, which indicates the validity of the checklist. This study showed that comprehensive health centers and their affiliated units had a 57.6 % access to public transportation and 72.7 % access to stairs at the front entrance. The entry was 100 % free from obstacles, access to parking was 42.4 %, access to public telephones, 18.2 %, to a reception counter near the entrance restrooms, 42.4 %, to waiting room, 78.8 %, to a dining area, 42.4 %, to stairs, 9.1 %, to corridor, 87.9 %, compliance with guiding signs, 66/7 %, visibility of the signs, 72.7 %, and personnel identification was 42.4 %. Also, based on the analysis of variance, a statistically significant difference was obtained between the type of centers (urban and rural) and friendliness towards the elderly (p < 0.05).

    Conclusion

    Primary healthcare centers of Saveh city did not have an acceptable compliance with the standards of age-friendly centers. The main issues are the number of stairs and the lack of alternatives (ramps and elevators) for people with mobility problems, the lack of facilities such as public telephones, and the inadequacy of guiding signs and personnel identification to identify employees. The government should strengthen and improve primary healthcare centers for the elderly and facilitate geographical access to these centers, considering the important role of these centers in the health of the elderly.

    Keywords: Primary healthcare centers, Age-friendliness standards, Saveh
  • Fatemehalsadat Hosseini Baghdadabad, Razieh Montazeralfaraj*, Mohammad Zarezadeh, Naeimeh Keyghobady Pages 49-59
    Background

    Despite technical advances in medical diagnosis and treatment, the malpractice of health providers has increased, which can lead to a decrease in people's trust. Medical malpractice means unintentional failure to perform a task, which includes misdiagnosis, treatment plan error, or disease management error. This study was conducted in 2018 to investigate the causes of health providers’ malpractices in cases referred to Forensic Medicine Organization in Yazd.

    Methods

    This was a cross-sectional and applied study conducted in 2019 in Yazd province. The research population included all the cases of complaints about health providers’ malpractices in cases referred to Forensic Medicine Commission of Yazd Province in 2108. Data were collected by a two-part checklist and were analyzed by SPSS 16 software.

    Results

    Out of 96 cases examined in 2018, 53 of the plaintiffs were men, and 43 of them were women. Most of them were in the age group of 20-40, and the most of complaints were related to government hospitals. Regarding the cause of malpractice, the highest frequency was related to carelessness, non-compliance with government regulations, and a combination of several factors, negligence and lack of proficiency, respectively. Moreover, obstetricians and gynecologists (18.8 %), surgery (13.5 %), and anesthesia (10.4 %) reported the highest number of malpractice cases. Only 58.3 % of the cases were proved.

    Conclusion

    Identifying the root causes of medical malpractice, changing individual approach to systemic approach in dealing with error factors, increasing the awareness of the treatment staff of the rules and consequences of malpractice, and notifying health care providers of guidelines through safety committees can reduce malpractice of treatment staff, and consequently, reduce complaints from them.

    Keywords: Case, Complaint, Medical malpractice, Forensic medicine organization, Yazd
  • Ayoub Pazhouhan*, Yahya Safari, Nader Naderi Pages 60-76
    Background

    Organizational climate is a set of characteristics which describes an organization, distinguishes it from other organizations, and influences the behavior of people in the organization. Organizational health is also the ability of the organization to maintain survival and compromise with the environment and improve the status of the organization. Therefore, the current research was conducted to determine the predictability of organizational health regarding Kermanshah University of Medical Sciences through organizational climate dimensions.

    Methods

    The current cross-sectional study was conducted in 2019. The statistical population of this descriptive correlational research included all the employees (n = 1337) of the eight deputies and the management of Kermanshah University of Medical Sciences, 299 of whom were selected as the research sample by stratified random sampling method using Cochran’s formula. Data were collected by two standard questionnaires, Organizational Climate Questionnaire by Halpin and Croft (1963) and Organizational Health Questionnaire by Hoy and Fedman (1987). Data were analyzed by SPSS 22 and Smart PLS 3 software using Pearson correlation coefficient test and regression analysis.

    Results

    The mean score of organizational climate (101.9 ± 13.006) of Kermanshah University of Medical Sciences was at a moderate to high level, and the mean score of organizational health (131.4 ± 18.51) was at a normal level. The results of the correlation test showed that all the components of organizational climate, except team work spirit, had a positive and significant correlation with organizational health (r = 0.56 and p < 0.01). In addition, the results of the regression analysis showed that organizational climate predicted and explained 0.56 of the variance created in organizational health (p < 0.05).

    Conclusion

    The results indicated a positive and significant relationship between organizational climate and organizational health of Kermanshah University of Medical Sciences. Therefore, improving the positive organizational climate dimensions will promote organizational health.

    Keywords: Organizational health, Organizational climate, Healthcare organization, University of medical sciences
  • Farshid Aslani*, Mohamad Mehtari, Nahid Rafiyan Pages 77-90
    Background

    Empowerment allows health managers to make a conscious choice to improve the quality of care. On the other hand, one of the factors that may affect psychological aspects of employees and decrease job participation of employees is imposter syndrome. The main goal of this research was to determine the effect of imposter syndrome on job involvement with the mediating role of structural empowerment of employees.

    Methods

    This was a descriptive-analytical study conducted cross-sectionally in 2021. The statistical population of the present study included all employees (1300) working in Isfahan University of Medical Sciences. The sample size was estimated to be 297 people through Cochran method and stratified random sampling method. Data collection tools included the standard imposter questionnaires of Klans and Ames (1987), Shafli et al.'s job involvement questionnaire (2006), and Maleki et al.'s structural empowerment questionnaire (2012). Face validity was confirmed by professors and experts, convergent validity with a mean variance of greater than 0.5, and divergent validity was confirmed using Fornell and Larker methods. Also, the reliability of the instrument was confirmed with the Cronbach's alpha of greater than 0.7. Data analysis was done with descriptive and inferential statistical tests using structural equation method and SPSS 22 and PLS 3 statistical software.

    Results

    Based on the analysis of research variables, imposter syndrome had a negative and significant effect (P < 0.001) on job involvement and structural empowerment of employees with path coefficients of - 0.349 and - 0.856, respectively. There was a positive and significant correlation (P < 0.001) between structural empowerment of employees' job involvement and a path coefficient of 0.452. Finally, self-destructive syndrome with the mediating role of structural empowerment had a significant and negative effect (P < 0.001) on job involvement of employees with a path coefficient of - 0.386.

    Conclusion

    Structural empowerment is associated with higher work efficiency and engagement among employees. Accordingly, structural empowerment may increase work engagement by stimulating employees' intrinsic and extrinsic motivation. But the presence of employees with imposter syndrome leads to the opposite effect.

    Keywords: Job involvement, Empowerment, Impostor syndrome, Employees
  • Ensieh Ashrafi, Ali Mohammad Mosadeghrad, Mohammad Arab* Pages 91-105
    Objectives

    Corruption means abusing the position and power delegated for personal gain, which undermines the performance of the organization and the quality of services provided to patients. The aim of this study was to identify and extract internal and external anti-corruption strategies in healthcare organizations.

    Information sources and selected methods for study: 

    This scoping review was performed on the published documents (57 items) until September 5, 2020. Search was conducted in English databases including PubMed, Web of Sciences and Scopus and also in Persian ones including SID and Magiran. There was also a manual search for anti-corruption strategies in relevant international organizations. Qualitative data were analyzed thematically using MaxQDA 10 software.

    Results

    57 studies and reports were selected to find strategies to fight corruption. The three main areas of solutions were identified as executive, legislative and judiciary powers. 16 strategies were extracted in the fields of executive (7 cases), legislative (5 cases) and judiciary (4 cases). Solutions regarding the Ministry of Health were categorized into 6 building blocks of health systems, including leadership / governance, service delivery, financing, health workforce, medical products, vaccines, technology, and the health information system.

    Conclusion

    Fighting corruption in healthcare organizations requires using a set of intra-sectoral and extra-sectoral solutions, and in this regard, policy-makers need to design and implement practical strategies based on the evidence presented in areas prone to corruption.

    Keywords: Strategy, Fighting corruption, Health system building blocks, Healthcare organization