فهرست مطالب

Kerman University of Medical Sciences - Volume:9 Issue: 1, 2002

Journal of Kerman University of Medical Sciences
Volume:9 Issue: 1, 2002

  • 60 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/03/13
  • تعداد عناوین: 10
|
  • پژوهشی
  • حسین دلشاد، ربابه شیخ الاسلام، پروین میر میران، گیتا عبدالحسینی، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی صفحات 1-6

    مشکل کمبود ید و اختلالات ناشی از آن در نقاط مختلف دنیا وجود دارد. کشور ما نیز به عنوان یکی از نواحی اندمیک گواتر شناخته شده است. در ایران برنامه کنترل و پیشگیری از بروز اختلالات ناشی از کمبود ید از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 تحت نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به اجرا در آمده است. یکی از اهداف اصلی این برنامه ملی برای کنترل کمبود ید، فراهم کردن حداقل 150 میکروگرم ید روزانه برای کلیه افراد جامعه از طریق تهیه نمک یددار بوده است. به منظور ارزیابی برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید، این بررسی در سال 1375 بر روی دانش آموزان 8 -10 ساله شهری و روستایی استان کرمان انجام شد. طی این مطالعه توصیفی - مقطعی از طریق نمونه گیری تصادفی 1350 دانش آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند و از نظر شیوع گواتر با استفاده از معاینه بالینی بر طبق روش درجه بندی WHO و اندازه گیری T3 و T4 سرم به روش رادیوایمونواسی، جذب (T3RU) T3 و اندازه گیری ید ادرار به روش هضم مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین T4 و T3 سرم به ترتیب: 9.0 ±1.6 μg/dl و 153 ± 26 ng/dl بود. از نظر این متغیرها بین دو جنس و بین دانش آموزان شهری و روستایی تفاوتی وجود نداشت. 5 نفر T4 بالاتر از 12.5 μg/dl داشتند. میانگین دفع ادراری ید در جمعیت مورد مطالعه 27 μg/dl و در%75 موارد بیشتر از 10 μg/dl بود. ید ادرار کمتر از 5 μg/dl در %11 از دانش آموزان وجود داشت. شیوع کلی گواتر در نمونه مورد مطالعه در دختران و پسران به ترتیب %58 و %59 بود. یافته های این بررسی نشان می دهد که 7 سال پس از شروع ید رسانی و 2 سال پس از آن که بیش از نیمی از جمعیت استان از نمک یددار استفاده کرده اند، ید ادرار در گروه مورد مطالعه استان کرمان به حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت رسیده است. با توجه به این که هنوز %59 از جمعیت مورد مطالعه مبتلا به گواتر هستند، این استان از نظر گواتر در سال 1375 هیپرآندمیک محسوب می شود.

    کلیدواژگان: گواتر، اختلالات ناشی از کمبود ید، غلضت ید ادرار
  • رویا کلیشادی، نگار خدادادی، غلامعلی نادری، صدیقه عسگری صفحات 7-13

    با توجه به شیوع پرفشاری خون اولیه و عوارض جدی و غیر قابل برگشت آن، نیاز به بررسی علل موثر بر بروز آن احساس می گردد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین اختلالات حاصل از هیپرانسولینمی (بالا بودن قند خون ناشتا و مختل بودن تست تحمل گلوکز) با پرفشاری اولیه خون بوده است تا با دستیابی به این ارتباط زمینه ای برای اقدامات وسیع تر پیشگیری و درمان پرفشاری خون فراهم گردد. شرایط ورود به مطالعه، سن بالای 40 سال، نداشتن سابقه ابتلا یا درمان پرفشاری خون و دیابت و عدم مصرف داروی موثر بر فشار خون و قند خون بود. بر اساس میزان فشار خون، پس از رد کردن موارد فشار خون ثانویه نمونه ها به سه گروه دارای فشار خون طبیعی، پرفشاری خون خفیف و پرفشاری خون متوسط تقسیم شدند و حجم نمونه در هر گروه 45 نفر و در مجموع 135 نفر محاسبه گردید. یافته ها با نرم افزار Spssv6/win و به کمک آزمون های آماری Chi square، t test، One way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. ارتباط معناداری بین پرفشاری خون و قند خون ناشتا وجود نداشت (P>0.05). اما بین پرفشاری خون و تست تحمل گلوکز خوراکی (GTT)، 0.5، 1 و 2 ساعته ارتباط معنی داری بدست آمد (P<0.05). درصد فراوانی قند خون ناشتای بالای 126mg/dl در گروه های مورد بررسی تفاوت معناداری نداشت (P>0.05). اما درصد فراوانی GTT مختل در مبتلایان به پرفشاری خون متوسط 2.65 برابر افراد با پرفشاری خون خفیف و 14.6 برابر افراد طبیعی بود. این متغیر در پرفشاری خون خفیف 5.5 برابر افراد عادی بود (P<0.05). در مورد فراوانی دیابت نیز اختلاف معنی داری بین گروه دارای پرفشاری خون متوسط با مبتلایان به پرفشاری خون خفیف و افراد طبیعی وجود داشت (P<0.05). موارد گفته شده با سن و جنس رابطه معنی داری نداشت اما شاخص توده بدنی در گروه دارای پرفشاری خون بیشتر از سایر افراد بود. (P<0.05). بنابراین این رابطه معنی داری بین پرفشاری خون اولیه و GTT نیم، یک و دو ساعته دیده می شود. هم چنین GTT مختل و دیابت در مبتلایان به پرفشاری خون اولیه بیش از گروه طبیعی بود. بنابراین با تعمیم این مطالعه شاید بتوان با بررسی شواهد غیر مستقیم هیپرانسولینمی احتمال بروز پرفشاری خون را مطرح کرد و با کنترل هیپرانسولینمی تا حد زیادی از بروز پرفشاری خون اولیه پیشگیری کرد.

    کلیدواژگان: پرفشاری خون، هیپرانسولینمی، قند خون ناشتا، تست تحمل گلوکز، شاخص توده بدنی
  • فاطمه نبوی زاده، صالح زاهدی اصل، محمدکاظم غریب ناصری صفحات 14-20

    هورمون های تیروییدی بر ترشح اسید و پپسین معده اثر می گذارند. با توجه به اینکه مکانیسم اثر این هورمون ها بر ترشحات معده کاملا مشخص نشده است، در این مطالعه اثر تحریک عصب واگ در ترشح اسید و پپسین موش های صحرایی هیپوتیروئید و هیپرتیرویید با گروه شاهد مقایسه شده است. هر گروه شامل هشت حیوان با میانگین وزنی 246±5 گرم از هر دو جنس بود. برای ایجاد هیپوتیروییدی و هیپرتیروییدی به ترتیب متی مازول 500) میلی گرم در هر لیتر آب آشامیدنی(به مدت 20 روز و تیروکسین 500) میکروگرم در هر لیتر آب(به مدت 35 روز در اختیار حیوانات قرار گرفت. حیوانات پس از بی هوشی با تزریق داخل صفاقی تیوپنتال سدیم 50) میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن(، تراکئوستومی، لاپاراتومی و واگوتومی شده و برای جمع آوری ترشحات، کانولی از طریق دئودنوم به معده وارد گردید. با تحریک انتهای محیطی عصب واگ، مقدار ترشح اسید و پپسین اندازه گرفته شد. ترشح اسید در اثر تحریک واگ در گروه شاهد، هیپوتیرویید و هیپرتیرویید به ترتیب 45.1±0.9، 19.6±1.4 و 56.7±0.8 میکرومول در پانزده دقیقه بود که نشان دهنده به ترتیب کاهش و افزایش معنی دار نسبت به گروه شاهد می باشد (P<0.0001). مقدار ترشح پپسین در اثر تحریک واگ نیز در گروه هیپوتیرویید و هیپرتیرویید به ترتیب 1.3 ±0.09 و 12.4±0.3 میکروگرم در پانزده دقیقه بود که به ترتیب کاهش و افزایش معنی دار را در مقایسه با گروه شاهد 5.9±0.4) میکروگرم(نشان می دهد (P<0.0001). نتایج به دست آمده نشان داد که هورمون تیروییدی می توانند پاسخ ترشحی معده به تحریک واگ را تغییر دهند.

    کلیدواژگان: هورمون های تیروئیدی، اسید معده، پپسین معده، تحریک واگ، موش صحرایی
  • جلال واحدیان ادکانی، حمیدرضا بهجتی صفحات 21-26

    چسبندگی داخل صفاقی علت عمده انسداد روده و ناباروری است. از میان علل مختلف ایجاد چسبندگی داخل صفاقی، عمل جراحی قبلی شایع ترین علت آن می باشد. مرفین و تریاک صرف نظر از ایجاد اعتیاد که یک مشکل عمده اجتماعی، فردی و فرهنگی محسوب می شود، اثرات متعددی بر روی فیزیولوژی بدن و سیستم ایمنی دارند. این مطالعه به منظور بررسی اثر اعتیاد به این مواد بر ایجاد چسبندگی داخل شکمی بعد از لاپاراتومی طراحی شد. 63موش صحرایی به طور تصادفی به سه گروه تقسیم و تحت شرایط آزمایشگاهی یکسان نگهداری شدند. موش های گروه کنترل غیر معتاد بودند. موش های گروه تریاک از طریق اضافه کردن قرص تریاک آرد شده به آب آشامیدنی و موش های گروه مرفین از طریق اضافه کردن پودر مرفین به آب آشامیدنی به مدت 28 روز به ترتیب به تریاک و مرفین معتاد شدند. پس از تایید اعتیاد موش های گروه دوم و سوم از طریق تزریق نالوکسان زیر جلدی، تمام موش ها لاپاراتو می شدند و سروزسکوم آنها به وسعت 5×5 میلی متر خراش داده شد. یک ماه بعد، لاپاراتومی دوم انجام و چسبندگی های داخل صفاقی بررسی و اطلاعات به دست آمده با استفاده از تست Chi-square تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان دهنده کمتر بودن میزان چسبندگی داخل صفاقی در موش های معتاد به تریاک و مرفین در مقایسه با موش های غیر معتاد بود (P<0.05). نتیجه گیری می شود که اعتیاد به مرفین و تریاک باعث کاهش شدت چسبندگی داخل شکمی بعد از لاپاراتومی در موش صحرایی می شود.

    کلیدواژگان: چسبندگی داخل شکمی، تریاک، مرفین، اعتیاد، لاپاراتومی
  • محمد معصومی، حمیدرضا نصری، فروغ فرج پور صفحات 27-31
    فیبرینوژن یکی از پروتئین های پلاسما است که توسط کبد ساخته می شود. افزایش فیبرینوژن پلاسما به عنوان یک عامل خطر مستقل در بیماری عروق کرونر محسوب می شود و باعث افزایش خطر تشکیل لخته می گردد. این مطالعه جهت بررسی میزان فیبرینوژن پلاسما در مردان معتاد به تریاک فرم استنشاقی و مقایسه آن با گروه غیر معتاد صورت گرفت. تعداد افراد هر گروه 60 مرد بود که هیچ کدام اعتیاد به سیگار نداشتند و مبتلا به دیابت، هیپرلیپیدمی و پرفشاری خون نبودند. میزان فیبرینوژن پلاسما در گروه معتاد به تریاک (319±58 mg%) نسبت به گروه شاهد (295.7±48 mg%) افزایش معنی دار داشت (P=0.018). سایر متغیرها از جمله شمارش گلبولی، هموگلوبین، هماتوکریت، قند خون ناشتا، کلسترول تام، تری گلیسرید و کراتینین پلاسما در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت اما میزان اوره گروه شاهد نسبت به گروه معتاد افزایش داشت (P=0.008). نتایج نشان داد که میزان فیبرینوژن پلاسما در مردان معتاد به کشیدن تریاک نسبت به مردان غیر معتاد به میزان معنی داری بیشتر است.
    کلیدواژگان: فیبرینوژن، اعتیاد، تریاک، اترواسکلروز، بیماری عروق کرونر
  • محمدحسن مصحفی، فرومدی، مجید رجایی صفحات 32-37
    کینولون ها داروهای ضد میکروبی وسیع الطیفی هستند که کاربرد زیادی داشته و مصرف آنها به طور چشمگیری در حال گسترش می باشد. مکانیسم اثر این داروها از طریق مهار آنزیم DNA- ژیراز می باشد. مهار این آنزیم و طیف اثر کینولون ها تا حدود زیادی وابسته به استخلاف کربن شماره 7 کینولون ها می باشد. موقعیت کربن شماره 7، یکی از موقعیت هایی است که می توان استخلاف های حجیم را در آن قرار داد. از سوی دیگر، مشتقات بنزیل تیو و بنزیل سولفونیل 1 و 3 و 4- تیادی آزول دارای اثر ضد میکروبی می باشند. بر این اساس، اثرات ضد میکروبی تعدادی از مشتقات جدید کینولون ها که دارای استخلاف حجیم بنزیل تیو و بنزیل سولفونیل 1 و 3 و 4- تیادی آزول در موقعیت 7 کینولون ها بودند، بر علیه باکتری های گرم مثبت و گرم منفی استاندارد به روش رقیق سازی در محیط جامد مورد ارزیابی قرار گرفتند. از سیپروفلوکساسین به عنوان شاهد مثبت استفاده گردید و نتایج به صورت حداقل غلظت مهار کننده رشد (MIC) بر حسب میکروگرم بر میلی لیتر گزارش گردید. نتایج نشان می دهد که به طور کلی ترکیبات مورد آزمایش دارای اثرات ضد میکروبی بسیار قوی تری از سیپروفلوکساسین بر باکتری های گرم مثبت مورد آزمایش (استافیلوکوکوس آرئوس، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و باسیلوس سابتیلیس) بوده ولی اثر آنها بر باکتری های گرم منفی آزمایش شده (اشرشیا کولی، انتروباکترآئروژنز و کلبسیلا پنومونیه) به مراتب کمتر از کینولون شاهد می باشد، به طوری که در برخی موارد اثرات انتخابی بر باکتری های گرم مثبت بوجود آمده است. ضمنا به نظر می رسد که مشتقات بنزیل تیو 1 و 3 و 4- تیادی آزول متصل شده به پیپرازین در موقعیت 7 کینولون ها دارای اثرات ضد میکروبی قوی تری نسبت به مشتقات بنزیل سولفنیل 1 و 3 و 4- تیادی آزول بوده و تغییر استخلاف حلقه فنیل نیز تاثیر زیادی در اثرات ضد میکروبی این مشتقات ندارد.
    کلیدواژگان: کینولون ها، اثرات ضد میکروبی، 1 و 3 و 4، تیادی آزول
  • بهناز صدیقی، غزال منصوری صفحات 38-44
    بیماری پارکینسون از جمله بیماری های دژنراتیو سیستم عصبی است که شیوع آن در افراد بالای 65 سال یک درصد می باشد. از نظر آسیب شناسی دلیل این اختلال از بین رفتن سلول های حاوی نوروملانین در ساقه مغز خصوصا بخش متراکم جسم سیاه می باشد، ولی علت این تخریب سلولی هنوز ناشناخته است. افزایش غلظت آهن جسم سیاه مبتلایان به بیماری در مقایسه با افراد طبیعی ثابت شده است. تجمع آهن در این ناحیه از مغز بیماران می تواند ناشی از تغییرات متابولیسم سیستمیک آهن باشد. در این مطالعه سطح سرمی آهن و TIBC در 34 بیمار پارکینسونی و 102 نفر فرد سالم به عنوان گروه شاهد اندازه گیری و تحلیل شده است. مطالعه به صورت مقطعی انجام گرفته و در ابتدا آزمایشات MCH، MCV، Hct، Hb در هر دو گروه انجام شد. افرادی که سطح هر چهار متغیر فوق در آنها در محدوده طبیعی بود، وارد مطالعه شده و نتایج زیر بعد از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون t دو نمونه ای مستقل (two-sample t-test) حاصل شد. سطح سرمی آهن و TIBC در بیماران پارکینسونی در مقایسه با گروه شاهد از نظر آماری کاهش معنی داری را نشان داد (P<0.0001). سطح Hb و Hct در بیماران پارکینسونی نسبت به گروه شاهد کمتر بود. در مقابل سطح MCH، MCV در این بیماران در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود ولی تنها در مورد متغیر MCV این افزایش معنی دار بود (P<0.0001). اختلافی بین بیمارانی که داروی L. Dopa استفاده می کردند با بیمارانی که از آن استفاده نکردند در مورد سطح سرمی آهن و TIBC مشاهده نشد. سن، جنس و مدت ابتلا به این اختلال و درجه بیماری بیماران مبتلا به پارکینسون با سطح سرمی آهن و TIBC رابطه نداشت. با توجه به وجود رسوب آهن در ماده سیاه در بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون اولیه این مطالعه می تواند تاییدی بر نقش اولیه آهن در پاتوژنز بیماری، یا احتمال وجود نقص در متابولیسم سیستمیک آهن در این بیماری باشد.
    کلیدواژگان: بیماری پارکینسون، آهن سرم، TIBC سرم، کرمان
  • مقالات موردی
  • جواد فاریابی صفحات 45-50
    نکروز وسیع فاسیای گردن و صورت به دنبال ابتلا بیماران به دیابت یافته نسبتا نادری است ولی در صورت ابتلا بیمار و عدم درمان به موقع، به علت گسترش عفونت از طریق فاسیاهای ناحیه می تواند تهدید کننده حیات باشد. در این گزارش خانم 58 ساله ای معرفی می شود که متعاقب عفونت ناشی از دندان های قدامی فک پایین دچار آبسه ناحیه چانه شده و در زمان مراجعه دارای زخم نکروتیک بسیار وسیع در ناحیه چانه و گردن بود. بیمار پس از انجام آزمایشات خونی و بیوپسی از ناحیه با تشخیص فاسئیت نکروزان گردن (Cervical Necrotizing Fasciitis=CNF) ناشی از عفونت دندانی و دیابت، تحت درمان های طبی و جراحی قرار گرفت و با بهبودی کامل مرخص گردید. این بیمار تاریخچه مبهمی از ابتلا به دیابت را عنوان می کرد ولی در زمان مراجعه تحت درمان نبود.
    کلیدواژگان: فاسیئت نکروزان گردن، عفونت دندانی، دیابت قندی
  • محمدعلی دامغانی، محمدرضا احمدی موسوی، فاطمه نبی پور صفحات 51-55
    به دنبال کشف اولین مورد کارسینومای سلول کوچک (Small cell carcinoma) حنجره در سال 1972 در کانادا، تا سال 2001، فقط 82 مورد از آن گزارش گردیده است. منشا این تومور از سلول های نورواندوکرین حنجره می باشد. علایم بالینی مهم آن مشابه سایر سرطان های حنجره، گرفتگی صدا و مشکل تنفسی بوده و ریسک فاکتور مهم آن سیگار کشیدن می باشد. این تومور بیشتر در سنین بالای 50 سال و در ناحیه ساب گلوت (Subglottis) دیده می شود. تشخیص اولیه تومور با میکروسکوپ نوری و مطالعه شیمیایی - بافتی (Histochemical) امکان پذیر است. بر خلاف کارسینوم سلول سنگ فرشی حنجره، در این کارسینوم شیمی درمانی و رادیوتراپی موثرتر از جراحی می باشند. در مقاله حاضر، یک تومور کارسینومای سلول کوچک حنجره در یک مرد 27 ساله غیر سیگاری و معتاد به تریاک معرفی می شود.
    کلیدواژگان: کارسینوم سلول کوچک، سرطان حنجره
  • علی اصغر کتابچی، محمد احسان، نعمت الله شهدادی صفحات 56-59
    این گزارش، مورد نادری از شوانومای خوش خیم دو طرفه کلیه در یک مرد 36 ساله مبتلا به دیابت نوع دوم است. بررسی های رادیوگرافیک پیش از عمل، دو تومور در خلف صفاق و متصل به قطب های تحتانی کلیه ها را نشان می داد و شواهدی از انتشار دور دست آنها وجود نداشت. تشخیص نهایی بعد از خارج نمودن توده ها و با بررسی آسیب شناسی به دست آمد.
    کلیدواژگان: شوانوما، کلیه، خلف صفاق
|
  • Delshad H., Shaikholeslam R., Mirmiran P., Abdolhosseini G., Hedayati M., Azizi F Pages 1-6

    Iodine deficiency disorders (IDD) is a worldwide health problem. Many parts of the Islamic republic of Iran had been known as areas of endemic goiter. IDD was accepted as a priority health problem in the country, and a National IDD council was formed in 1989. Under the supervision of the ministry of health and medical education. One of the main strategies of national council for IDD control was to provide at least 150 µg of iodine per day to the entire population through making available iodized salt. This study was performed to evaluate the success rate national IDD council program in 1996, in rural and urban areas of Kerman province. 1350 schoolchildren, aged 8 to 10 year, including 50% girls and 50% boy, were selected through random sampling. Grading of goiter was performed according to WHO’s classification. Serum T3 and T4 were measured by RIA and urinary iodine by digestion method. The mean of serum T3 and T4 were: 9.0±1.6 µg/dl, 153±26 ng/dl respectively. There were no differences between males and females and schoolchildren of rural or urban areas. Five person had serum T4 more than 12.5 µg/dl. The mean urinary iodine was 27 µg/dl in entire population, 75% had urinary iodine more than 10? g/dl only 11% had urinary iodine less than 5? g/dl. Total prevalence of goiter was 58% in girls and 59% in boys. Based on the available data, seven years after generalized use of iodized salt and 2 years after that more than 50% of population used iodized salt, urinary iodine of the age group studied is in acceptable range of WHO. However this province was regarded a hyperendemic area in 1996.

  • Kelishadi R., Khodadadi N., Naderi Gh, Asgary S Pages 7-13

    In regard to the high prevalence and multiple sequelae of hypertension, it is necessary to investigate its etiologic causes. This study was carried out in order to evaluate the relationship between impaired GTT and essential hypertension to plan further studies for prevention and treatment of essential hypertension. Samples have been randomly selected from people older than 40 years without history of diabetes mellitus or hypertension without using drugs affecting these two diseases. In this study, after excluding the samples with secondary hypertension, 135 samples have been evaluated and divided into three groups depending on the value of the blood pressure. Data have been analyzed by SPSSv6/win software using one way ANOVA, chi-square and the student t-test. Significant relationship was not found between hypertension and fasting blood sugar (P>0.05) however there was a significant relationship between hypertension and OGTT1/2, OGTT1 and OGTT2 (P<0.05). The prevalence of FBS>126 mg/dl was not significantly different between three groups (P>0.05). The prevalence of impaired GTT in those with moderate hypertension was 14.6 fold greater than normal population an this was 2.65 fold greater than those with mild hypertension (P<0.05). In mild hypertensives the value 2.65 fold greater than normotensives (P<0.05). No relationship was found with age and sex. Body mass index in hypertensives was significantly higher than normotensives (P<0.05). A significant relationship was shown between essential hypertension and impaired GTT. Also in hypertensives the prevalence of impaired GTT and diabetes mellitus was higher than normotensives. Therefore a direct relationship was shown between the stage of hypertension and the degree and the prevalence of impaired GTT.

  • Nabavizadeh Rafsanjani F., Zahedi Asl S., Gharib Naseri Mk Pages 14-20

    Thyroid hormones affect gastric acid and pepsin secretion. However exact mechanism(s) are not clear. This study was performed to compare the effect of vagal stimulation on acid and pepsin secretion in hypothyroid, hyperthyroid and control rats. Each group consisted of 8 male and female rats (N-mari) weighing 246±9 gr. Hypo and hyperthyroid states were induced by administration of methimazol (50 mg/l in drinking water) and thyroxine (500 µg/l in water) for 20 and 35 days respectively. Animales housed in standard conditions (12hr: 12hr light/dark) and were deprived of food for 24 hours before study. Under general anesthesia, animals underwent tracheostomy, laparatomy and vagotomy. A cannula was inserted into stomach via duodenum for collection of gastric juice. After 30 minutes of recovery, peripheral end of vagus nerve was stimulated for 15 minutes, and acid and pepsin outputs were measured in collected gastric samples. Acid output during 15 minutes vagus nerve stimulation were 19.6±1.4, 56.7±0.8 and 45.1±0.9 µmol, in hypothyroid, hyperthyroid and control groups respectively. Similarly, pepsin secretion during this period was 1.3±0.09 and 12.4±0.3 µg, in hypo and hyperthyroid groups respectively, which shows significant differences with the control group (5.9±0.4 µg). From the results of this study it appears that, thyroid hormones can alter gastric acid and pepsin secretion in response to vagal stimulation

  • Vahedian Ardakani J., Behjati Hr Pages 21-26

    Intraperitoneal adhesion formation is a major cause of intestinal obstruction and infertility. Previous abdominal or pelvic surgery are the most common causes of intraperitoneal adhesion formation. Addiction to opium and morphine is not only an important social and individual problem in the world but also affects human physiology and immune system. This randomized double-blind study was designed to investigate the effect of addiction to morphine and opium on postoperative intraperitoneal adhesion formation in rats. 63 female rats were divided into three groups and maintained under routine laboratory conditions. There was no addiction in control group. Morphine addiction was induced by adding morphine sulfate powder in drinking water (0.4 mg/kg for a duration of 28 days) and in opium group by adding opium tablets in drinking water as powder. After confirmation of addiction by subcutaneous injection of naloxan all rats underwent laparotomy and the serosa of the cecum was scratched over a 5mm×5mm area. The second laparotomy was performed on 30th postoperative day. The extent of intraperitoneal adhesions were quantified based on a scoring system modified by Swolin and the informations were analysed by chi-square test. The results showed a significant reduction of intraperitoneal adhesion in addicted group compared with nonaddicated group (P<0.05). It is concluded that addiction to morphine and opium decreases postoperative intraperitoneal adhesion formation in rats.

  • Masoomi M., Nasri Hr, Farajpour F Pages 27-31
    Fibrinogen is one of the plasma proteins synthetized by the liver. Elevated plasma fibrinogen is an independent coronary artery disease (CAD) risk factor and increases the risk of thrombus formation. This study was performed to compare the plasma fibrinogen level in opium addict men with non-opium users. Each group consisted of 60 males, who didn’t smoke cigarettes and were not suffered from diabetes mellitus, hyperlipidemia and hypertension. Mean age was 46.6±3 and 45.7±3.6 years in opium addict and control group rerespectively. The mean level of plasma fibrinogen for the opium addict group was significantly higher than that of control group (319.1±58.3 mg/dl vs 295.7±48.3 mg/dl, P=0.018). There was no significant difference between two groups regarding other parameters (CBC, Hb, Hct, TC, TG, Cr), but plasma urea in control group was significantly higher than addict group (P=0.008). Our study revealed that plasma fibrinogen level in opium addicted men was significantly higher than non-opium users.
  • Moshafi Mh, Foroumadi Ar, Rejaei M Pages 32-37
    Quinolones are broad-spectrum antibacterial agents. They have many clinical uses which are increasing. Quinolones exert antibacterial activity primarily by inhibiting bacterial DNA gyrase. The inhibition of DNA gyrase by the quinolones are greatly influenced by the nature of the C-7 substituent on the quinolones molecule. Substitution of bulky functional groups is also possible in C-7 position. Furthermore, benzylthio and benzylsulfonyl-1, 3, 4-thiadiazole derivatives have antibacterial activity. Accordingly, a series of N-piperazinyl at C-7 position of standard quinolones structure were evaluated for their antibacterial activity against gram positive and gram negative bacteria using serial dilution test in solid media. The minimum inhibitory concentration (MIC) for each derivative was recorded as microgram per milliliter and comparied with ciprofloxacin as standard drug. The results showed that antibacterial activity of these compounds were higher than ciprofloxacin against tested gram positive bacteria (S.aureus, S.epidermidis, B.subtillis), though the potency against tested gram-negative bacteria (E.coli, E.aeruginosa, K.pneumoniae) was significantly less than that of quinolones as control drugs. In some cases there are selective activities against gram-positive bacteria. Meanwhile compounds that have benzylthio-1, 3, 4-thiadiazole attached to the piperazine group at C-7 position of the quinolone molecule had a stronger antibacterial activity as compaired with that of benzylsulfonyl 1, 3, 4-thiadiazole. Furthermore, changing the substitution on the phenyl ring had no significant difference in the spectrum of antibacterial activity.
  • Sedighi B., Mansoori Gh Pages 38-44
    Parkinson disease is one of the neurodegenerative diseases, with a prevalence of about 1% in people older than 65. From a pathological point of view, degeneration of neuromelanin cells in pars compacta of substantia nigra has been established. The reason of degeneration is unknouwn. Increase in iron concentration in substantia nigra of parkinson’s patients has been established. The increase of iron in this part of brain is due to the altered systemic iron metabolism in these patients. In this study the serum levels of iron and TIBC in 34 patients and 102 matched healthy persons were measured. Normality of Hb, Hct, MCV and MCH were considered as inclusion criterion in both groups. Two sample t-test indicated that iron serum level and TIBC in Parkinson patients were significantly lower than the controls (P<0.0001). Hct and Hb levels were lower whereas MCV and MCH levels were higher in patients group. A significant difference was observed between the two groups for iron serum level and TIBC. There was no relationship between age, sex, the disease duration and its severity with iron serum level and TIBC. Due to iron sedimentation in substantia nigra in patients, this study may prove the role of iron in the pathogenesis or the defect in systematic iron metabolism, in this disease.
  • Fariabi J Pages 45-50
    Extensive fascial and neek necrosis following diabete is a rare finding, but if it occurs and left untreated, it can be life threatening due to extension of infection via regional fascia. In this report a 58 years old woman is presented who had abscess in chin region due to odontogenic infection. Clinical examination showed that, she had an extensive necrotic ulcer in chin and neck region. After laboratory examination and biopsy of lesion with diagnosis of cervical necrotizing fasciitis due to diabetes mellitus and odontogenic infection, she was treated by medical and surgical managements. She was discharged with complete recovery and healing of the ulcerated neck and chin. This patient has an obscure history of diabetes mellitus and was not under treatment for diabetes at the time of referral.
  • Damghani Ma, Ahmadi Mousavi Mr, Nabipour F Pages 51-55
    Following the first report of laryngeal small cell carcinoma in Canada in 1972, only 82 cases of this cancer has been reported in the literature until 2001. This cancer originates from laryngeal neuroendocrine cells. It’s clinical presentation consists of hoarseness, breathing difficulty; and cigarette smoking is the most important risk factor. This type of cancer is mostly presented after 50 years of age and in subglottic region. The diagnosis of small cell carcinoma of the larynx is essentially based on the light microscopic and immunohistochemical examinations. Chemotherapy and radiotherapy provide better results. This is a case report of laryngeal small cell carcinoma in a 27-year-old non-smoker, but opium addict man.
  • Ketabchi Aa, Ehsan M., Shahdadi N Pages 56-59
    This is a rare case report of bilateral schwannoma in lower poles of both kidneys in a 36 year old diabetic man. Preoperative radiographic evaluations suggested the presence of two solid retroperitoneal tumors attached to the lower poles of both kidneys without any regional or distant extension. The final diagnosis was confirmed by histological and immonohistological studies.