به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مصطفی علیزاده

  • محمدحسن شکی *، مصطفی علی زاده

    هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه ی عدالت سازمانی بر رضایت شغلی کارکنان با تاکید بر مدیریت دانش با مطالعه موردی در شهرداری شهرستان بابلسر بوده است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش از روش تحقیق توصیفی_پیمایشی ، از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان مذکور که تعداد آن ها 750 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 256 نفر و به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه عدالت سازمانی (نیهوف ومورمن،1993)، رضایت شغلی(کندال واسمیت، 1969) و مدیریت دانش (جوزف حداد،2006) بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه باکسب نظرات متخصصین و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب 0.42 و 0.85 و 0.74 می باشد . داده ها وارد نرم افزار Amos21 و نرم افزارمربوطه کامپیوتری و خروجی های لازم استخراج و بدون هیچگونه دخالت یا استنتاج ذهنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از جداول، نمودار و روش های آماری میانگین و انحراف معیار،و در سطح آمار استنباطی از روش های آماری رگرسیون استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان می دهد بین سه متغیر عدالت سازمانی،رضایت شغلی و مدیریت دانش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و عدالت سازمانی قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشد.

    کلید واژگان: عدالت سازمانی, رضایت شغلی, مدیریت دانش}
    Mohammad Hassan Sheki *, Mostafa Alizadeh

    The aim of the present research was to investigate the relationship between organizational justice and employee job satisfaction with an emphasis on knowledge management with a case study in Babolsar city municipality. According to the nature of the subject and research objectives, the descriptive-survey research method, the correlation type, has been used. The statistical population of the research includes all the employees of the mentioned organization, whose number is 750, and the sample size was determined by simple random sampling as 256 people based on Morgan’s table. Data collection tools including organizational justice questionnaire (Niehoff and Moorman, 1993), job satisfaction (Kendall and Smith, 1969) and knowledge management (Joseph Haddad, 2006) were used. The validity of the questionnaire based on experts’ opinions and their reliability was calculated using Cronbach’s alpha and it is 0.42, 0.85 and 0.74, respectively. The data is entered into Amos21 software and related computer software and the necessary outputs are extracted and analyzed without any interference or mental inference. Data analysis tools were used at the level of descriptive statistics of tables, graphs and statistical methods of average and standard deviation, and at the level of inferential statistics, regression statistical methods were used. The obtained results show that among the three variables of organizational justice, job satisfaction and knowledge management, there is a positive and significant relationship. And organizational justice can predict job satisfaction.

    Keywords: Organizational Justice, Job Satisfaction, Knowledge Management}
  • مصطفی علیزاده، علیرضا ابراهیم پور*، تورج واعظی
    مقدمه

    لیپوما شایع ترین تومور خوش خیم بافت نرم با منشاء مزانشیمی است که ممکن است در هر نقطه از بدن انسان ایجاد شود. این تومور از بافت چربی بالغ و بدون آتیپی سلولی تشکیل شده است و اغلب توسط یک کپسول بافت همبند فیبروتیک احاطه شده است. محل های رایج این تومور به ترتیب فراوانی مخاط باکال، زبان، لب، لثه و کف دهان هستند. این مطالعه به گزارش موردی از آنژیولیپوم در وستیبول لبیال قدام مندیبل در یک بیمار خانم 34 ساله می پردازد.

    شرح مورد: 

    بیمار خانم 34 ساله با شکایت از حضور برجستگی در وستیبول قدام مندیبل مراجعه کرده است.  مشخص شد که یک توده اگزوفیتیک بدون پایه و با مخاط سالم روی ضایعه و با قوام نسبتا سفت و اندازه ی 5/4×5/3×5/1 سانتی متر در ناحیه ی چانه و وستیبول لبیال مندیبل در ناحیه قدام وجود دارد. پس از برش ضایعه و اکسپوز آن، رنگ قرمز رنگ مخلوط با رنگ زرد که بافت های چربی بودند، مشاهده شد. در شرح میکروسکوپیک بیان شد که یک توده ی چربی بالغ که با عروق ضخیم آمیخته شده بود، مشاهده شده است. در برخی نواحی یک ترومبوز و دستجات عضلانی مختط وجود داشت.

    نتیجه گیری

    درمان لیپوما صرفا به روش جراحی است و برش ضایعه کفایت می کند و مشخصات هیستوپاتولوژیک آن تاثیری در پروگنوز ضایعه ندارد. بدلیل عدم وجود درد معمولا وجود آن از دید بیمار پنهان می ماند.

    کلید واژگان: تومور, جراحی, آنژیولیپوزم, مزانشیم}
    Mostafa Alizadeh, Alireza Ebrahimpour *, Toraj Vaezi
    Introduction

    Lipoma is the most common benign soft tissue tumor of mesenchymal origin that may occur anywhere in the human body. This tumor is composed of mature adipose tissue without cellular atypia and is often surrounded by a fibrotic connective tissue capsule. The common locations of this tumor are the buccal mucosa, tongue, lips, gums, and floor of the mouth, in order of abundance. This study deals with a case report of angiolipoma in the anterior labial vestibule of the mandible in a 34-year-old female patient.

    Case Report:

     A 34-year-old female patient referred with a complaint of presence of a protrusion in the vestibule in front of the mandible. It was found that there is an exophytic mass, non-sessile, with healthy mucosa on the lesion, with a relatively firm consistency, and a size of 4.5×3.5×1.5 cm in the chin area and labial vestibule of the mandible in the anterior area. After cutting the lesion and exposing it, a red color mixed with yellow color, which was fat tissue, was observed. In the microscopic description, it was stated that a mature fat mass mixed with thick vessels was observed. In some areas of these vessels, there was a thrombus and mixed muscle tissue.

    Conclusion

    Lipoma treatment is only sufficient through a surgical method, and cutting the lesion and its histopathological characteristics have no effect on the prognosis of the lesion due to the absence of pain; therefore, its existence is usually remains hidden from the patient.

    Keywords: Tumor, Surgery, angioliposis, mesenchyme}
  • سید امین منصوری*، حسن فرازمند، سید مرتضی افقه، مصطفی علیزاده

    هدف اصلی در این تحقیق بررسی نوع و اندازه ی ارتباط فرارمالیاتی با اقتصادپنهان است. بر اساس مبانی نظری و پیشینه ی مطالعات متغیرهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر فرارمالیاتی و اقتصاد پنهان شناسایی شد و سپس بر اساس متدلوژی ساختاری Panel-MIMIC برای دوره ی زمانی 1397-1390 در 30 استان منتخب و با استفاده از برآوردگر ML رابطه ی این دو متغیر مدل یابی شد. با توجه به تشابه متغیرهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر فرار مالیاتی و اقتصاد پنهان، مدل منتخب به صورت سیستم معادلات همزمان مورد تجزیه و تحلیل گرفت. نتایج نشان داد که اگرچه اقتصاد پنهان با فرار مالیاتی  رابطه مثبتی دارد اما علیت از طرف فرار مالیاتی بر اقتصاد پنهان دارای ضریب بزرگتری است که نشان دهنده این مطلب است که فرار مالیاتی به میزان بیشتری بر اقتصاد پنهان نسبت به اثر مشابه اقتصاد پنهان بر فرار مالیاتی تاثیر دارد. سایر نتایج تحقیق نشان داد که مالیات بر درآمد و سود، تولید ناخالص داخلی سرانه و  اندازه دولت بر فرار مالیاتی اثر مثبت و باز بودن اقتصاد اثر منفی بر فرار مالیاتی دارد. همچنین مشخص شد که با افزایش فرارمالیاتی توزیع درآمد نابرابرتر شده و میزان مشارکت نیروی کار اقتصاد کاهش می یابد.

    کلید واژگان: فرارمالیاتی, اقتصاد پنهان, استان های ایران, MIMIC}
    Satyed Amin Mansouri*, Hassan Farazmand, Seyed Morteza Afghah, Mostafa Alizade

    The main purpose of this study is to investigate the type and extent of tax evasion relationship with hidden economy. Based on the theoretical foundations and background of studies, influential and influential variables on tax evasion and hidden economy were identified and then based on Panel-MIMIC structural methodology for the period 2011-2018 in 30 selected provinces and using ML estimator, the relationship between these two variables Was modeled. Due to the similarity of influential variables on tax evasion and hidden economy, the selected model was analyzed as a system of simultaneous equations. The results showed that although the hidden economy has a positive relationship with tax evasion, the causality of tax evasion on the hidden economy has a larger coefficient, which indicates that tax evasion is more on the hidden economy than the similar effect of the hidden economy on tax evasion. It has an effect. Other research shows that income and profit taxes, GDP per capita and government size have a positive effect on tax evasion and open economy has a negative effect on tax evasion. It was also found that with the increase of tax evasion, income distribution becomes more unequal and the labor force participation rate of the economy decreases.

    Keywords: tax evasion, hidden economy, Iranian provinces, MIMIC}
  • حسین اعرابی، مصطفی علیزاده

    در این تحقیق، سعی شد به دو روش مکانیکی و شیمیایی راندمان الکتروشیمیایی آندهای فدا شونده پایه آلومینیومی با آلیاژ Al-Zn-Mn-Fe بهبود یابد و تاثیر این دو روش با یکدیگر مقایسه شود. در این خصوص، از فرایند برش مذاب در زمان‌های 0، 2 و 4 دقیقه به عنوان روش مکانیکی و از افزودن عناصر بیسموت، لیتیوم و قلع به عنوان روش شیمیایی استفاده شد. نتایج بررسی ریزساختار با استفاده از میکروسکوپ‌های نوری و الکترونی عبوری نشان داد که فرایند برش مذاب موجب ریز شدن دانه‌ها، کاهش دانه‌های ستونی، هم محور شدن دانه‌ها و کاهش اندازه ترکیبات بین‌فلزی می‌شود. با افزایش زمان برش مذاب، اثر اصلاح ریزساختار افزایش یافت و به همین دلیل راندمان الکتروشیمیایی نمونه‌ها زیاد شد به طوری که نمونه 4 دقیقه ظریف‌ترین ساختار و بیشترین راندمان الکتروشیمیایی را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد که در بین عناصر افزودنی، اضافه نمودن عنصر بیسموت سبب ایجاد بهترین بازدهی الکتروشیمیایی شد. نتایج مقایسه اثر اصلاح مکانیکی و اصلاح شیمیایی نشان داد که تاثیر اصلاح شیمیایی به مراتب از اصلاح مکانیکی بهتر است. بازده الکتروشیمیایی آلیاژ مذکور بدون برش مذاب و افزودنی‌های شیمیایی 11 درصد بود ولی با اعمال برش مذاب در 4 دقیقه بازدهی به 15 دصد افزایش یافت در حالی‌که در اثر افزودن عنصر بیسموت بازدهی الکتروشیمیایی از 15 درصد به 68 درصد افزایش یافت.

    کلید واژگان: برش مذاب, آلیاژ آلومینیوم-روی, آند فداشونده, راندمان الکتروشیمیایی, ریزساختار}
    H. Arabi *, M. Alizadeh

    In the present work, it was tried to improve the electrochemical efficiency of aluminum base sacrificial anodes with Al-Zn-Mn-Fe alloy by two mechanical and chemical methods and to compare the effect of these methods. In this regard, the melt shearing process at 0, 2 and 4 minutes was used as a mechanical method and the addition of bismuth, lithium and tin elements was used as a chemical method. The results of the microstructure investigation using optical (OM) and transmission electron (SEM) microscopes revealed that the melt shearing process leads to grain refinement, increasing the number of equiaxed grains and reducing the size of intermetallic compounds. With increasing the melt shearing time, the effect of microstructure modification increased and therefore the electrochemical efficiency of the samples increased so that the 4 minute sample showed the most modification of structure and the highest electrochemical efficiency. Also, the results showed that among the additive elements, adding Bi caused the best electrochemical efficiency. The results of comparing the effect of mechanical modification and chemical modification demonstrated that the effect of chemical modification is far better than the mechanical modification. The electrochemical efficiency of the mentioned alloy without melt cutting and chemical additives was 11%, but by applying melt cutting in 4 minutes, the efficiency increased to 15%, while due to the addition of bismuth, the electrochemical efficiency increased from 15% to 68%.

    Keywords: Melt shearing, Al-Zn alloy, Sacrificial anode, Electro-chemical efficiency, Microstructure}
  • محمد ملکوتی خواه، مصطفی علیزاده*، محمدرضا نصر اصفهانی، محمد راعی دهقی

    در ریخته گری، یکی از راه های کاهش پارگی داغ، اصلاح ریزساختار است. در این مطالعه، ریزساختار آلیاژ A206 با استفاده از فرآیند برش مذاب در زمان های مختلف اصلاح شد و اثر زمان برش مذاب بر رفتار پارگی داغ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یک محفظه فولادی با دو بافل و یک همزن مارپیچی برای اعمال تنش برشی به مذاب استفاده شد. سپس مذاب برش خورده در قالب گرافیتی به شکل یک میله محدود ریخته شد و از میکروسکوپ های نوری و SEM برای بررسی اندازه دانه استفاده شد. برای ارزیابی حساسیت به پارگی گرم، از کمیت چگالی طول ترک به عنوان معیار استفاده شد. نتایج نشان داد که فرآیند برش مذاب اندازه حفره های انقباضی را کاهش می دهد، شروع پارگی داغ را دشوارتر می کند و مقاومت آلیاژ را در برابر پارگی داغ افزایش می دهد. همچنین به دلیل کاهش اندازه حفره های انقباضی، استحکام نهایی تا 57 درصد افزایش می یابد. با افزایش زمان برش مذاب تا 3 دقیقه، ریزساختار ریختگی کمتر یکنواخت شد. با این حال، پس از 3 دقیقه، ریزساختار به طور قابل توجهی یکنواخت تر شد. علاوه بر این، اندازه دانه تا 37 درصد کاهش یافت و سرعت این کاهش پس از 3 دقیقه تسریع شد و منجر به افزایش مقاومت در برابر پارگی گرم شد. کاهش اندازه دانه به دلیل برش مذاب باعث افزایش تعداد مرزدانه ها و کاهش ضخامت لایه رسوبات مرز دانه ای شد و در نتیجه رفتار نرم تری در سطح شکست مشاهده شد.

    کلید واژگان: آلیاژ آلومینیم-مس, پارگی گرم, برش مذاب, ریزساختار, ترکیبات بین فلزی}
    Mohammad Malekoutikhah, Mostafa Alizadeh *, Mohamad Reza Nasresfahani, Mohammad Raei Dehaghi

    In casting, one way to reduce hot tearing is by modifying the microstructure. In this study, the microstructure of A206 alloy was modified using a melt shearing process at various times, and the effect of melt shearing time on hot tearing behaviour was analyzed. A steel chamber with two baffles and a spiral stirrer was used to apply shear stress to the melt. The sheared melt was then cast in a graphite mold in the form of a constrained rod, and optical and SEM microscopes were utilized to investigate grain size. To evaluate the susceptibility to hot tearing, the quantity of crack length density was used as a criterion. The results revealed that melt shearing process reduces the size of shrinkage pores, making it harder to initiate hot tearing, and increases the alloy's resistance against hot tearing. Also, due to decreasing the size of shrinkage pores, the ultimate strength is increased up to 57%. As the melt shearing time increased up to 3 minutes, the as-cast microstructure became less uniform; however, after 3 minutes, the microstructure became significantly more uniform. Additionally, the grain size decreased up to 37%, and the rate of this decrease accelerated after 3 minutes, leading to an increase in resistance to hot tearing. The decrease in grain size due to melt shearing caused an increase in the number of grain boundaries and a reduction in the thickness of the grain boundary precipitation layer, resulting in a softer behaviour observed on the fracture surface.

    Keywords: Al-Cu alloy, Hot tearing, Melt shearing, Microstructure, Intermetallic Phase}
  • مصطفی علیزاده*، حسین صابری ورزنه

    در سراسر جهان و از جمله در ایران داستان های ژانر وحشت همواره جزو پرفروش ترین کتاب های حوزه ادبیات کودک و نوجوان بوده و با اقبال بسیار زیاد مخاطبان نوجوان مواجه هستند. منتقدان و نظریه پردازان در مواجهه با این مساله به دو گروه تقسیم شده اند؛ به عقیده گروهی از منتقدان داستان های ترسناک آثار نامطلوبی برای مخاطبان ادبیات کودک و نوجوان دارند و در مقابل منتقدان و صاحب نظرانی نیز بر این باورند که اقبال به این آثار در میان نوجوانان مرتبط با ویژگی های دوره نوجوانی است. بررسی نسبت میان ژانر وحشت و نوجوانی دلایل جذابیت داستان های وحشت نزد نوجوانان و همچنین کارکردهای داستان های این گونه ادبی در مخاطبان نوجوان موضوع این پژوهش قرارگرفته است. دریافته ایم که نه تنها ارتباط وثیقی بین آثار ادبی ترسناک و نیازهای دوره نوجوانی وجود دارد، بلکه اساسا این داستان ها کارکردهای روان شناختی قابل توجهی در مخاطبان نوجوان خود دارند. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای انجام شده است.

    کلید واژگان: ژانر وحشت, رمان نوجوان, دوره نوجوانی, روا نشناسی رشد, داستان, گوتیک}
    Mostafa Alizadeh, Hossein Saberi Varzaneh

    Stories based on the genre of horror have always been the best seller ones in the field of children’s and adolescents’’ literature worldwide as well as Iran. Adolescent readers have extraordinarily been keen on them. The critics and theorists have been divided into two groups toward this issue. Some critics believe that stories based on the genre of horrors bring about harmful effects on child and adolescent readers. On the contrary, some other critics think that these works are the best sellers among adolescents because of the characteristics of adolescence. The present research scrutinizes the relation between the genre of horror, the reasons of horror stories among adolescents and the functions of the stories of this literal type among adolescent readers. The findings of this study indicate that there is a meaningful relationship between the horror literal works and the needs of adolescence. Moreover, these types of stories convey remarkable psychological functions among adolescent readers. This research has been done based on descriptive-analytical approach.

    Keywords: the genre of horror, adolescent novel, adolescence, psychology of growth, story, Gothic}
  • احمد شعبانی*، رضا حبیبی، مصطفی علیزاده

    مسئولیت اجتماعی از موضوعاتی است که اخیرا موردتوجه اکثر سازمان ها به ویژه بانک ها قرارگرفته است. درواقع مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان ها باید در جهت حفظ و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. امروزه سازمان ها فارغ از نوع فعالیت خود، دریافته اند که در قبال تمام سهامداران، حفظ محیط زیست و جامعه ای که در آن فعالیت می کنند، مسیول هستند. این تحقیق تاثیر ابتکارهای مسئولیت اجتماعی بانک بر نگرش و رفتار مشتریان را بررسی می کند. ابتکارهای مسئولیت اجتماعی در این تحقیق عبارتنداز: مشتری مداری، بشردوستانه و حفظ محیط زیست. تحقیق حاضر از دو نظر «هدف کاربردی» و «جمع آوری داده ها» جزء تحقیقات توصیفی و از نوع پیمایشی است و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای با 27 سوال و طیف لیکرت 7 درجه ای می باشد. جامعه آماری مشتریان بانک مسکن شعب مرکزی تهران بوده و براساس رابطه کوکران حداقل اندازه نمونه 382 محاسبه گردید که از تعداد 400 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 386 پرسشنامه تکمیل و موردتحلیل قرار گرفتند و همچنین برای بومی کردن پرسشنامه از نظرات کارشناسان بانک استفاده شده است و با روش تحلیل عاملی روایی تایید گردیدند و برای بررسی سوال های پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و عدد 0.93 به دست آمده است. همچنین جهت تحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش MANOVA استفاده شده است. یافته های حاصل از این تحقیق تاثیر مثبت ابتکارهای مسئولیت اجتماعی بانک برنگرش و رفتار مشتریان را می پذیرد و نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد قوی ترین تاثیر بر نگرش و رفتار مشتریان را به ترتیب ابتکارهای مشتری مدارانه، بشردوستانه و در آخر حفظ محیط زیست دارد.

    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی, ابتکارهای مشتری مداری, ابتکارهای بشردوستانه, ابتکارهای حفظ محیط زیست}
    Ahmad Shabani *, Reza Habibi, Mostafa Alizadeh

    Corporate social responsibility (CSR) has recently attracted the attention of many organizations, especially banks. In fact, by social responsibility we mean a series of duties and obligations that organizations must undertake to safeguard and help the social environment they work in. Today, all organizations, regardless of the type of their activities, have come to notice their being responsible and accountable for all their shareholders, environmental protection and the society in which they are active. Thus, this research seeks to investigate the impact of corporate social responsibility initiatives on banking customers. The three different CSR initiatives mentioned in this research are customer-centricity, philanthropy and environmental protection.    From the ‘practical objective’ and ‘data collection’ points of view, this is a descriptive survey research and the data are gathered with a 27 item and 7 point Likert scale questionnaire. Because it measures the relations between the variables, it is correlational and in regard to the data obtained by the tests, it is a field research. By using Cochran formula, from 400 questionnaires distributed among Maskan Bank clients, a 382 sample volume was analyzed using SPSS23 software and descriptive and inferential statistics. The Cronbach Alfa coefficient was used to determine the reliability of the questionnaire with the result 0.93, and for checking the questionnaire’s validity we used Content Validity Ratio together with the supervising and advising professors’ opinions as well as factor analysis. Finally, the hypothesis was tested with MANOVA method.

    Keywords: Corporate social responsibility, Attitudes, Behaviour, Maskan Bank JEL Classification}
  • منصوره تشکری زاده*، مصطفی علیزاده

    آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از مهم ترین مسایل زیست محیطی در دنیا محسوب می شود. پالایش گیاهی، یکی از روش های  آلودگی زدایی و جلوگیری از پتانسیل خطرات فلزات سنگین در خاک می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر  اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) بر خصوصیات مورفولوژیک و کارایی آن در افزایش غلظت نیکل محلول در خاک و بررسی اثر آن بر توانایی جذب نیکل توسط گیاه خردل هندی (brassica juncea L) بود. بدین منظور، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نمونه های خاک با 600 میلی گرم در کیلوگرم نیکل از منبع سولفات نیکل مخلوط و  بذر های گیاه در خاک گلدان ها کاشته شدند. فاکتور آزمایشی شامل پنج سطح EDTA (0، 1، 5، 10و 12میلی مول) بود که بعد از کشت بذر به خاک اضافه شدند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که با افزایش غلظت EDTA، ویژگی های مورفولوژیکی به طور معنی داری نسبت به شاهد کاهش یافتند ولی غلظت نیکل محلول در خاک و انتقال آن به داخل گیاه با افزایش غلظت EDTA صعود معنی داری داشت که این صعود مانع رسیدن عناصر مورد نیاز برای رشد، به اندام های مختلف و در نتیجه جلوگیری از رشد طبیعی گیاه گردید. به طور کلی نتایج نشان داد که گونه مورد بررسی قابلیت تحمل نیکل را دارد و EDTA پتانسیل افزایش جذب نیکل در گونه گیاهی مورد مطالعه را داشته ولی با توجه به تاثیرات بازدارنده این مواد بر رشد گیاه باید در غلظت های کم استفاده شود.

    کلید واژگان: آلودگی خاک, استخراج گیاهی, خردل هندی, ویژگی های مورفولوژیک, اتیلن دی آمین تترااستیک اسید}
    Mansoureh Tashakori Zadeh *, Mostafa Alizadeh

    Contaminated soil with heavy metal is one of the most important environmental issues in the world. The refining plant is one of the methods of refinement and prevent potential pollution hazards of heavy metals in soil. The purpose of this study, effects of various concentrations of EDTA on some morphological characteristics and the efficiency of EDTA for Increased Ni from soil and to compare their effects for enhancing of Ni extraction with Indian mustard (brassica juncea L). For this purpose, a greenhouse experiment was conducted in completely randomized design with four replications. Soil samples were mixed with 600 mg/kg of nickel sulfate and the seeds were planted in soil of pot. The experimental factor was including 0, 1, 5, 10 and 12 mmol EDTA that after the seed cultivation have been added to the soil. The results of the research showed that The application of different EDTA concentrations decreased morphological characteristics and increased soluble nickel concentrations in soil and transfer it to the inside of the plant and this changes was significant compared to the control treatment. The increase in soluble nickel concentrations in soil and transfer it to the inside of the plant inhibits the absorption of essential elements to the plants shoot and thus, repelled the growing process. In general, Indian mustard (brassica juncea L) due to high nickel resistance can be introduced as a Ni hyper accumulator to EDTA induced phytoextraction technology.  But according to the preventive effects of these substances on the growth of the plant should be used for low concentrations.

    Keywords: Soil pollution, Phytoextraction, Brassica juncea L, Morphological characteristics, EDTA}
  • پیام رئیسی گوجانی*، مصطفی علیزاده، بهروز شایق بروجنی
    پژوهش حاضر به بررسی تاثیر کرنش بر خواص مکانیکی و مقاومت به خوردگی الکتروشیمیایی آلیاژ آلومینیوم 2024 و مقایسه ی آن با پیرسازی معمولی T6 در فرایند عملیات حرارتی پیرسازی ترمومکانیکی دو مرحله ای پرداخته شده است. برای انجام این پژوهش نمونه هایی از این آلیاژ در حین پیرسازی معمولی تحت درصد های مختلف کرنش در دمای محیط قرار گرفت و پس از آن عملیات پیرسازی کامل گردید. چهار کرنش 10%، 30%، 50% و 65% توسط دستگاه نورد بر نمونه ها اعمال گردید. نتایج حاصل از آزمایش کشش با نرخ کرنش پایین، منحنی های پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و میکروسکوپی نوری نشان می دهد، نمونه ی با 50% کرنش در حالت بهینه ی ریزساختار، استحکام و مقاومت به خوردگی قرار دارد. این امر به دلیل توزیع ریز و یکنواخت رسوب ها است که باعث افزایش 27% در استحکام تسلیم، 10% در استحکام کششی و 83% در مقاومت به خوردگی، نسبت به عملیات حرارتی T6 شده است. بنابراین اعمال کرنش 50%، در عملیات حرارتی پیرسازی ترمومکانیکی دو مرحله ای فوق، می تواند منجر به افزایش مقاومت به خوردگی با حفظ استحکام بالا شود.
    کلید واژگان: پیرسازی ترمومکانیکی, خوردگی الکتروشیمیایی, پلاریزاسیون, آلیاژ آلومینیوم 2024}
    Payam Raiesi Goojani *, Mostafa Alizadeh, Behrooz Shayegh Boroujeny
    In this study, the effect of strainin thermomechanical two-step aging heat treatment on mechanical properties and electrochemical corrosion resistance of Al-2024 alloy has been investigated. These results were compared with normal aging T6. For this research, samples of Al-2024 alloys were placed at ambient temperature during normal aging under different percentages of strain, and then aging treatment was completed. Four strains of 10%, 30%, 50% and 65% were applied on the samples by rolling machine. The results of tensile test with low strain rate, potentiodynamic polarization curves and optical microscopy indicated that the sample with 50% strain offered optimum combination of microstructure, mechanical strength and corrosion resistance. This is due to the fine and uniform distribution of precipitates that cause increasing of yield strength, tensile strength and corrosion resistance by 27%, 10%, and 83%, respectively, in comparison with T6 heat treated[MP2D1] . Therefore applying strain of 50%, can increase the corrosion resistance with maintaining high strength in two-step aging and thermomechanical heat treatments.
    Keywords: Aging Thermomechanical, Electrochemical Corrosion, polarization, Aluminum 2024 alloy}
  • مصطفی علی زاده*

    در این تحقیق، انجماد آلیاژهای یوتکتیک آلومینیم-آهن (حاوی 0/5، 1 و 1/5 درصد وزنی آهن) در ‏یک قالب فلزی به روش اختلاف محدود شبیه سازی شد و حساسیت به ترک گرم مورد بررسی قرار ‏گرفت. قالب به گونه ای طراحی شد که جهت انجماد به سمت مرکز قالب باشد. نتایج نشان داد که ‏انجماد در دو مرحله انجام می شود. در مرحله ی اول ضخامت ناحیه ی خمیری افزایش و در مرحله ی دوم ‏کاهش می یابد. با افزایش مقدار آهن، زمان مرحله ی اول کاهش می یابد ولی زمان مرحله ی دوم مستقل ‏از مقدار آهن است. در این تحقیق، شرط تشکیل ترک گرم وجود شبکه ی پیوسته ی جامد پرو ‏یوتکتیک در نظر گرفته شد و شاخصی بر اساس ضخامت ناحیه ی خمیری و زمان موضعی انجماد برای ‏بررسی تمایل به تشکیل ترک گرم معرفی شد. در این شاخص ترک هایی که با مذاب یوتکتیک پر می ‏شوند به عنوان ترک گرم پر شده در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد هر سه آلیاژ در مرحله ی اول انجماد ‏در نزدیکی سطح که انجماد به صورت غیر تعادلی است به ترک گرم حساس هستند؛ ولی در مرحله ی ‏دوم انجماد، هر سه آلیاژ تقریبا به صورت  تعادلی سرد می شوند. در این شرایط، کسر جامد در آلیاژ ‏Al-1.5wt%Fe‎‏ کمتر از 0/25 بوده و حساس به ترک گرم پر شده نیست. بیشترین حساسیت به ‏ترک گرم پر شده در مرحله ی اول انجماد مربوط به آلیاژهای 1 و 1/5 درصد آهن است. در مرحله ی ‏دوم انجماد نیز حساسیت به تشکیل ترک گرم در آلیاژ حاوی 1 درصد وزنی آهن از 0/5 درصد وزنی ‏آهن بیشتر است.

    کلید واژگان: آلومینیوم-آهن, یوتکتیک, ترک گرم, شبیه سازی انجماد}
    Mostafa Alizadeh *

    In the present study, solidification process of Al-Fe eutectic alloys at a metallic mold was done by finite difference method; and the hot tearing sensitivity was investigated. The mold was designed for directional solidification toward the mold center. The results of simulation revealed that the solidification was done in two stages. In the first stage, the mushy zone thickness was increased and in the second stage it was decreased. As the Fe content was increased, the time of first stage was decreased while the time of second one was independent of Fe amounts. In this work, it was supposed that the hot tear is formed only in a pero-eutectic continuous solid network, so, a criterion for hot tearing susceptibility was introduced based on the mushy zone thickness and local solidification time. In this criterion, the hot tears filled with eutectic melt were account as healed hot tears. The results depicted that all alloys could be sensitive to hot tearing during first stage. Because of low cooling rate during the second stage, the melt experiences near equilibrium solidification; therefore the pero-eutectic solid network could not be formed in Al-1.5wt% alloy and consequently this alloy was not sensitive to hot tear. The most sensitivity was related to Al-1wt%Fe and Al-1.5wt%Fe alloys. At the second stage of solidification, the most sensitivity was related to Al-1wt%Fe alloy.

    Keywords: Al-Fe, eutectic, Hot tear, Solidification, Simulation}
  • مصطفی کارآموز *، مصطفی علیزاده، علیرضا احمدی
    در این مطالعه، ریزساختارها و خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیوم 7075 حاصل از دو روش فعالسازی مذاب در اثر اعمال کرنش (SIMA) متداول و SIMA اصلاح شده بررسی شده اند. می توان گفت که ریزساختار مطلوب برای شکل دهی نیمه جامد، ریزساختار غیردندریتی با کرویت مناسب است. در این مطالعه، نوعی اصلاح شده از روش SIMA برای مقایسه با نوع متداول آن بکار برده شد بطوری که نوار آنیل شده آلیاژ 7075 که پس از نورد در یک کوره الکتریکی در دمای °C590 به مدت زمان های مختلف نگهداری شده و سپس تا °C500 سرد شده و در آب سرد سریعا خنک گردید. سپس مرحله ذکر شده بدون انجام نورد تکرار شد. نتایج حاکی از بهبود محسوس ریزساختار و خواص مکانیکی محصول روش SIMA اصلاح شده بودند به گونه ای که در این روش، نه تنها ساختار گلبولی ریزتر و همگن تر در آلیاژ تشکیل شد، بلکه سبب توزیع همگن تر فازهای ثانویه به صورت ناپیوسته در مرزدانه نیز گردید و ساختار یوتکتیک را در آلیاژ حذف نمود. این بهبود ساختار، منجر به بهبود خواص مکانیکی از جمله استحکام کششی از MPa 371 به MPa 442 ، انعطاف پذیری از 2/4 درصد به 1/13 درصد گردید. همچنین، علی رغم کاهش میکروسختی بیشینه در مرزدانه، سطح میکروسختی در دانه ها ارتقاء یافته و شکل پذیری نیز بطور محسوسی بهبود پیدا کرد.
    کلید واژگان: شکل دهی نیمه جامد, SIMA, آلیاژ 7075, خواص مکانیکی}
    M. Karamouz *, M. Alizadeh, A.R. Ahmadi
    In this study, the microstructures and mechanical properties of Al 7075 alloy obtained from conventional and modified SIMA have been investigated. In fact, the appropriate microstructure for the semi-solid forming is the non-dendritic microstructure with enough degree of spheroidity. In this research, a type of modified SIMA was used to make a comparison with the conventional SIMA. An annealed strip of Al 7075 alloy after rolling was soaked in an electrical furnace at 590 °C for different periods and then was cooled to 500 °C and quenched in cold water. After that, the mentioned procedure was repeated without rolling. The results showed noticeable improvement in the microstructure and the mechanical properties of the alloy processed by the modified SIMA. Not only was the globular structure finer and more homogenous but also, a more homogenous distribution of the secondary phase particles in a non-continuous manner was obtained at the grain boundaries and the eutectic structure was removed. These led to the improved mechanical properties such as ultimate tensile strength from 371 MPa to 442 MPa, elongation from 4.2 % to 13.1 %. In addition, although the maximum microhardness at grain boundaries decreased, the microhardness level within the grains improved and formability enhanced severely.
    Keywords: Semi-solid forming, SIMA, Al 7075 alloy, mechanical properties}
  • سجاد بردبار*، مصطفی علیزاده، مسعود ایرانمنش
    این تحقیق به بررسی علل و مکانیزم انسداد لوله های مسی مورد استفاده در سیستم های کلرزنی آب شرب پرداخته است. انسداد لوله های منتقل کننده گاز کلر باعث می شود، فرآیند گندزدایی آب به طور کامل انجام نگردد و ممکن است سلامت انسان در معرض خطر قرار گیرد. مطالعه جامع لوله های مسی تخریب شده در چندین ایستگاه تصفیه آب مشخص ساخت دلیل اصلی انسداد مکرر این لوله ها، پدیده خوردگی است. تحقیق پیش رو دلایل و همچنین مکانیزم انسداد مکرر این لوله ها را مورد مطالعه قرار داده است. به منظور تعیین علل و مکانیزم انسداد از روش پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد. بررسی مکانیزم انسداد لوله مشخص ساخت، حضور ناخواسته رطوبت درون لوله در هنگام خارج از سرویس بودن سیستم، طی دو مرحله (تشکیل و رشد محصولات خوردگی) باعث انسداد لوله ها می گردد. حضور همزمان رطوبت و گاز کلر درون لوله باعث تشکیل الکترولیت خورنده (اسید هیدروکلریک) شده و شرایط را جهت خوردگی داخلی لوله ها فراهم می سازد. نتایج XRD حضور محصول خوردگی متخلخل و حجیم پاراتاسامیت (Cu2(OH)3Cl) را مشخص نمود. تصاویر SEM روشن ساخت با فراهم شدن محیط خورنده درون لوله و در نتیجه آن تشکیل محصولات خوردگی متخلخل و دارای ترک، باعث رشد سریع لایه محصولات خوردگی غیر محافظ می گردد. رشد رسوب محصولات خوردگی و تجمع تکه های جدا شده محصولات خوردگی در قسمت هایی از لوله باعث انسداد آن و در نتیجه عدم تزریق مقدار کافی گاز کلر به آب شرب می گردد.
    کلید واژگان: کلرزن گازی, خوردگی, مس, کلر, اسید هیدروکلریک}
    S. Bordbar *, M. Alizadeh, M. Iranmaneh
    This research report investigated investigates the causes and mechanisms of copper pipes clogging used in gas chlorination systems of drinking water. Clogging of the chlorine gas transmission pipes causes incomplete water disinfection process and may put the human health in dangerous. Comprehensive examinations of the destroyed copper pipes in some stations revealed that, the reason of frequent clogging of the pipes is corrosion phenomenon. The reasons and mechanism of the frequent clogging of the pipes were investigated in the present work. For this purpose, X-ray diffraction (XRD) analysis and scanning electron microscopy (SEM) were applied to deduce the reasons and mechanism of the frequent clogging. The investigations of pipe clogging mechanism revealed that, the unwanted presence of the water inside the pipe when the system is out of service lead to pipes clogging in two stages (formation and growth of corrosion products). The simultaneous presence of water and chlorine inside the pipes cause the formation of corrosive electrolyte (Hydrochloric acid) which provides corrosion conditions inside the pipes. The XRD results identified the presence of the porous and voluminous corrosion product of paratacamite (Cu2(OH)3Cl). The SEM images demonstrated by providing the corrosive environment inside the pipe and as result, formation of porous corrosion products cause the rapid growth of non-protective layer of corrosion products. The growth of corrosion products scale and aggregation of separated parts of corrosion products in some parts of the pipes led to pipes clogging and as result the incomplete injection of sufficient amount of chlorine in drinking water.
    Keywords: Gas chlorinator, Corrosion, Copper, Chlorine, Hydrochloric acid}
  • پیام رئیسی گوجانی*، مصطفی علیزاده
    در این پژوهش به بررسی تاثیر دما و زمان نگه داری فرایند شکل دهی نیمه جامد مذاب فعال شده ناشی از کرنش بر ریزساختار و خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیوم 2024 و مقایسه ی آن با عملیات حرارتی T6 پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی های ریزساختاری انجام شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نوری و روبشی و تحلیل طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس، نشان داد که با افزایش دما و زمان نگه داری، میزان کرویت ابتدا افزایش و سپس کاهش می یابد و همچنین ترکیبات یوتکتیک در مرزدانه ها پیوسته تر و میزان حفرات انقباضی نیز بیشتر شده اند. علاوه براین نتایج حاصل از تست کشش بیانگر افزایش 116درصدی حالت بهینه ی ازدیاد طول و 44درصدی چقرمگی در مقابل کاهش 5.5درصدی استحکام و 3.7درصدی سختی نسبت به عملیات T6 بوده است. این نتایج بیانگر تاثیر مثبت فرایند مذاب فعال شده ناشی از کرنش بر روی خواص مکانیکی می باشد.
    کلید واژگان: آلیاژ آلومینیوم2024, فرایند SIMA, خواص مکانیکی}
    Payam Raiesi Goojani *, Mostafa Alizadeh
    This study aims to investigate the effect of holding temperature and time of semi-solid SIMA process on the microstructure and mechanical properties of aluminum alloy 2024 and to compare it with T6 heat treatment. The results of scanning electron microscopy, EDX analysis and metallographic techniques showed that an increase in holding temperature and holding time would first lead to an increase in sphericity and then a decrease is observed. This process led to an increased formation of continuous eutectic microconstituent in the grain boundaries and also more cavities. The optimum cases represented an increase of 116% in elongation and 44% in toughness, and a decrease of 3.7% in strength and 5.5% in hardness in comparison with T6 heat treated sample. The results indicated the positive effects of SIMA process on the mechanical properties.
    Keywords: Aluminum Alloy 2024, SIMA Process, Mechanical Properties}
  • محسن حاجی زمانی، مصطفی علیزاده، سید احمد جنابعلی جهرمی، علی علیزاده
    پودر کامپوزیتی نانوساختار Al-Zn-Mg/3wt.% Al2O3 از طریق آلیاژسازی مکانیکی تولید شد. ابتدا، اجزای میکرومتری زمینه آلیاژ 7014 برای 20 ساعت در یک آسیای سیاره ای آسیا شده و سپس سه درصد وزنی ذرات میکرومتری آلومینا به زمینه افزوده شده و پودر کامپوزیتی نانوساختار در زمان های مختلف آسیا کاری برای بررسی اثر زمان آسیا کاری بر مشخصات پودر تولید شده نظیر مورفولوژی، اندازه کریستالیت، کرنش شبکه و میکروسختی تولید شد. نتایج مشخصه یابی نشان داد تولید پودر نانوساختار کامپوزیتی با مقدار کمی تقویت کننده میکرومتری علاوه بر زمینه پیش آسیا شده ممکن است. همچنین، تولید پودری با کمینه اندازه کریستالیت 24 نانومتر و کمینه اندازه ذرات 5 میکرومتر تایید گردید. علاوه بر این، حالت پایا پس از حدود 20 ساعت آسیا کاری رخ داد و آسیا کاری بیشتر بر مشخصات پودر به جز اندازه کریستالیت، کرنش شبکه و میکروسختی اثرگذار نبود. همچنین، نشان داده شد که با افزایش زمان آسیا کاری، قابلیت تف جوشی به دلیل کاهش اندازه ذرات افزایش یافت. اما پس از حالت پایا قابلیت تف جوشی تغییر نکرد.
    کلید واژگان: آلیاژسازی مکانیکی, زمینه پیش آسیاب شده, پودر نانوساختار, قابلیت تف جوشی}
    M. Hajizamani, Dr. M. Alizadeh, Dr. S.A. Jenabali-Jahromi, Dr. A. Alizadeh
    Al-Zn-Mg/3 wt-% Al2O3 nanostructured composite powder was synthesized through Mechanical Alloying (MA). At first, the 7014 alloy matrix constituents were milled in a planetary ball mill for 20 hours. Then, 3 wt.% µ-Al2O3 particles were added to the pre-milled matrix and the nanostructured composite powder was produced at different MA times to investigate the effects of MA time on the characteristics of the produced composite powders such as morphology, crystallite size, lattice strain and microhardness. The characterization results proved that synthesizing nanostructured composite powder with a low amount of micrometric reinforcements in addition to pre-milled micrometric matrix is possible. Also, synthesis of the nanostructured composite powder with the minimum crystallite size of 24 nm and the minimum mean particle size of 5 µm was confirmed. Moreover, the steady state occurred after around 20 hours milling and further milling did not affect the powder characteristics excluding crystallite size, lattice strain and microhardness. In addition, sinterability of the composite powders increased with increasing the milling time due to decreased average particle size. However, after the steady state, the sinterability did not change.
    Keywords: Mechanical Alloying, Pre-Milled Matrix, Nanostructured Powder, Sinterability}
  • محمد محمودی، مصطفی علیزاده
    فرآیند «فعال سازی مذاب توسط کرنش (SIMA) » یک فرآیند نیمه جامد است که به منظور تشکیل ساختار گلبولی در آلیاژ ها به کار گرفته می شود. در این فرآیند، آلیاژ مورد نظر ابتدا تحت کرنش قرار می گیرد و سپس در دمای نیمه جامد به مدت مشخصی نگه داری می شود. در این پژوهش، از فرآیند SIMA برای تشکیل ساختار گلبولی در آلیاژ آلومینیوم 7075 استفاده شده و تاثیر چهار عامل مقدار کرنش، دمای اعمال کرنش، دمای نگه داری نیمه جامد (کسرحجمی مذاب) و زمان نگه داری نیمه جامد بر روی اندازه متوسط دانه ها و هم چنین ضریب شکل آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور از میکروسکوپ های نوری و الکترونی روبشی (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد که نمی توان یک سازوکار خاص را برای گلبولی شدن دانه ها در فرآیند SIMA در نظر گرفت. بلکه با توجه به مقدار کسر حجمی مذاب و مقدار کرنش، سازوکار غالب متفاوت خواهد بود و بیشترین رقابت بین تبلور مجدد و ذوب داخلی دانه ها اتفاق می افتد. هم چنین نتایج نشان داد که در فرآیند SIMA ، درصد ازدیاد طول به طور قابل ملاحظه ای نسبت به حالت T6 افزایش می یابد در حالی که استحکام کاهش زیادی ندارد.
    کلید واژگان: نورد, نیمه جامد, آلومینیوم 7075, ریز ساختار گلبولی}
    Mohammad Mahmodi, Mostafa Alizadeh
    Strain Induced Melt Activation (SIMA) process, is a semi-solid process to create globular grains in alloys. In this process, after applying a desired strain, the sample is heated up to semi-solid region and is hold for a desired time. In the present study, SIMA process was applied to form globular microstructure in 7075-Al alloy. The effects of strain value, strain temperature, semi-solid holding time and semi-solid holding temperature on the average grain size and shape factor were investigated. Optical and scanning electron microscopes were used to investigate the microstructure. The results revealed that, it is not possible to introduce a distinguished mechanism for generating the globular grains; while depending on the liquid fraction and strain value, there is a competition between recrystallization and internal melting of grains. Also, the results depicted that, in the SIMA process, the elongation would be increased with respect to T6 condition; while there is no considerable reducing in the strength.
    Keywords: Rolling, Semi-Solid, Al-7075, Globular Microstructure}
  • سیده نسترن اسدزاده *، مریم لنگری زاده، مصطفی علیزاده
    زمینه و هدف
    هر بیمار دارای نارسایی کلیوی در هر مرحله دیالیز با حجم زیادی آب روبرو است که مستقیما با خون بیمار در تماس است. از این رو آب مورد استفاده در تهیه مایع دیالیز را باید قبل از استفاده با روش های اختصاصی تصفیه نمود. هدف این مطالعه تعیین کارایی سیستم های اسمز معکوس در بهبود کیفیت آب مورد استفاده در تهیه مایع دیالیز است.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر مطالعه مقطعی – توصیفی که به منظور بررسی عملکرد دستگاه اسمز معکوس در تصفیه آب مراکز دیالیز بیمارستان امام علی (ع) و در سه ماهه اول 94 بر روی 36 نمونه شامل آب خروجی از دستگاه اسمز معکوس و آب شهری انجام شد. نمونه بعد از برداشت و انتقال به آزمایشگاه با استفاده از آخرین روش ارائه شده در کتاب استاندارد متد اندازه گیری گردیده و داده ها با استفاده از نرم افزار 17 SPSS مورد آنالیز قرار گرفتند.
    یافته ها
    سیستم اسمزمعکوس به طور معنی داری میزان سولفات، نیترات، فلوئور، سختی، سدیم و پتاسیم آب خروجی از اسمزمعکوس را کاهش می دهد و میانگین تمامی ترکیبات اندازه گیری شده در آب خروجی از اسمزمعکوس کمتر از استاندارد AAMI و EPH بود.
    نتیجه گیری
    سیستم اسمز معکوس می تواند کیفیت آب مورد استفاده برای همودیالیز را بهبود دهد و میانگین تمامی پارامترهای اندازه گیری شده کمتر از حد استاندارد بوده که نشان دهنده این است که راندمان دستگاه اسمز معکوس در حذف پارامترهای اندازه گیری شده در حد مطلوب قرار داشته است.
    کلید واژگان: اسمز معکوس, همودیالیز, تصفیه}
    S.N. Asadzadeh *, M. Langarizadeh, M. Alizadeh
    Background and Objectives
    Kidney patients in each dialysis cycle are exposed to extremely large volume of water, which is in direct contact with the patient’s blood . Therefore, water used for this purpose should be treated with advanced methods before use for dialysis. The objective of this study was to assess the efficiency of reverse osmosis systems to improve water quality used for dialysis fluid.
    Material &
    Methods
    This is a descriptive-analytic study to Evaluation of Reverse Osmosis System of water treatment system for dialysis centers in Imam Ali Bojnurd ciry during 2015on 36 samples of water from the municipal water was reverse osmosis. Post-harvest and transport of samples to the laboratory using the latest according to the standard methods for water and wastewater examination.
    Results
    The results of this study showed that the reverse osmosis systems significantly reduce the amount of sulfate, nitrate, fluoride, hardness, sodium, potassium. These amounts were lower than AAMI and EPH standards.
    Conclusion
    Reverse osmosis systems could improve the quality of water used for hemodialysis. Based on the results of this study, it can be concluded that ahh the measured parameters in the hospitals werw below the standard levels. , indicating that removal efficiency reverse osmosis system parameters is desirable.
    Keywords: hemodialysis centers, reverse osmosis, bojnurd}
  • زهرا طاهری خرامه *، فاطمه شریفی فرد، مصطفی علیزاده، وحید وحیدابی، حسام میرحسینی، رضا امیدی
    زمینه و هدف
    مولفه های مذهبی و معنوی، نقش مهمی در بهزیستی و سلامتی افراد دارند و ارزیابی این مولفه ها، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین ابعاد مختلف سلامت معنوی - مذهبی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم، همچنین تعیین توان پیش بینی ابعاد مختلف مذهب و معنویت در میزان سلامت روان دانشجویان انجام گرفت.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر به روش توصیفی - همبستگی روی 158 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1393 انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس چندبعدی سلامت مذهبی- معنوی، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، گردآوری شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین متغیرهای سلامت معنوی - مذهبی و سلامت روان در دانشجویان به ترتیب 07/2±63/24 و 39/6±62/12 بود. بین سلامت معنوی- مذهبی با سلامت روان، همبستگی معنی داری وجود داشت (05/0>p). از مجموعه متغیرهای واردشده در مدل رگرسیون، مولفه های میزان امید به آینده، دینداری و متغیر سن؛ تاثیر معنی داری بر سلامت روان داشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد امید به آینده و دینداری، به ترتیب از مهم ترین ابعاد سلامت مذهبی- معنوی بوده که بر سلامت روان موثرند. همچنین ارتقای این مولفه ها می تواند در جهت افزایش سلامت روان دانشجویان، کمک کننده باشد.
    کلید واژگان: معنویت, مذهب, سلامت معنوی - مذهبی, سلامت روان, دانشجویان}
    Zahra Taheri Kharameh *, Fatemeh Sharififard, Mostafa Alizadeh, Vahid Vahidabi, Hesam Mirhoseini, Reza Omidi
    Background And Objectives
    Religious and spiritual components play an important role in well-being and health of people, and their evaluation seems to be necessary. The present study was carried out to determine the correlation between different domains of religious-spiritual well-being and mental health in the students of Qom University of Medical Sciences as well as the predictive power of different domains of religion and spirituality for students’ health level.
    Methods
    The present study was carried out as a descriptive-correlational study on 158 students of Qom University of Medical Sciences in 2014. Samples were selected using random sampling method. The research data were collected by Multidimensional Inventory for religious-spiritual well-being and General Health Questionnaire (GHQ). Data were analyzed by descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, and regression analysis.
    Results
    The means of religious-spiritual well-being and mental health variables in the students were 24.63±2.07 and 12.62±6.39. There was a significant correlation between religious-spiritual well-being and mental health (p
    Conclusion
    The findings indicated that hope for the future and religiosity were, respectively, the most important religious-spiritual components, helping to improve mental health in students.
    Keywords: Spirituality, Religiosity, Religious, spiritual well, being, Mental health, Students}
  • بررسی زمینه پیشگیری از زیانهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی صنعت بر عوامل زیست محیطی با رویکرد ارزیابی ریسک جنبه های زیست محیطی / مطالعه موردی: شرکت داروسازی ثامن
    مصطفی علیزاده، جواد صدر، حسن لطفی، محمدحسن کلاتیانی، حسن سلطانی، محمدعلی مصلی
  • سمیه رحیمی، مصطفی علیزاده، فردوس کرد مصطفی پور، ادریس بذرافشان، ادریس حسین زاده، محمود تقوی*
    زمینه و هدف
    با تولید روزافزون محصولات لبنی به خصوص پنیر، مشکل بار آلودگی بالای پساب این صنایع و نحوه تصفیه آن رو به افزایش است. یکی از روش های تصفیه اینگونه پساب ها، سیستم تصفیه با استفاده از منعقد کننده می باشد. این تحقیق با هدف تعیین شرایط بهینه فرآیند انعقاد و لخته سازی با پلی آلومینیوم کلراید برای تصفیه فاضلاب صنعت لبنی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، از فرایند انعقاد با منعقد کننده PAC درشرایط آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گرفت. با تغیر پارامترهای مهم موثر در این سیستم چون pH (2-12) و میزان دوز منعقد کننده (mg/l100-5) ، میزان کاهش پارامترهای کیفی همچون اکسیژن مورد نیاز شیمیایی(COD)، اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی(BOD)، کل ازت آلی و معدنی( TKN)، کل فسفر(TP) و کل جامدات محلول(TDS) (راندمان دستگاه) ، محاسبه شد.
    یافته ها
    نتایج آزمایشات نشان داد کارآیی حذف COD، BOD، TKN، TP و TDS در شرایط pH برابر 8، دوز منعقد کننده mg/l50 و شرایط دمایی 2±22 درجه سانتیگراد به ترتیب به 51/74، 81/84، 24/68، 46/65 و 69/85درصد است که بیشترین مقادیر به دست آمده در مقادیر متغیر دو پارامتر pH و مقدار منعقد کننده است.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که منعقد کننده پلی آلومینیوم کلراید (PAC) قادر به کاهش پارامترهای کیفی فاضلاب صنعت لبنیات به حد استاندارد تخلیه پساب می باشد. با توجه به سهولت دسترسی، راهبری آسان و کارآیی قابل قبول در تصفیه اینگونه فاضلابها می تواند برای تصفیه فاضلاب صنایع لبنیاتی استفاده شود.
    کلید واژگان: فاضلاب لبنی, انعقاد, پلی آلومینیوم کلراید}
    Somayyeh Rahimi, Mostafa Alizadeh, Ferdows Kord Mostafapour, Edris Bazrafshan, Edris Hosseinzadeh, Mahmoud Taghavi*
    Background and Objectives
    With increasing the dairy products, particularly cheese, the problem of pollution arisen from the corresponding wastewaters and their treatment is being more serious than before. One of the used treatment methods for such wastewaters is coagulation process. This study was done with the aim of determining optimal condition of coagulation process for dairy wastewater treatment using poly Aluminium chloride (PAC).
    Materials and Methods
    At first, the coagulation process with PAC coagulant was used under laboratory conditions. By changing important parameters affecting the system pH (2-12) and coagulant dosage (5-100 mg/L), the decreasing of quality parameters of effluent such as Chemical Oxygen Demand(COD), Biological Oxygen Demand(BOD), Total Kjehldahl nitrogen (TKN), Total Phosphorous(TP) and Total Dissolved Solids (TDS) were obtained.
    Results
    Experiments showed the removal efficiency ofCOD, BOD, TKN, TP, and TDS in pH 8 and coagulant dosage of 50 mg/L at 22±2 °C can be reached to 74.51, 84.81, 68.24, 65.46 and 85.69, respectively, which were the highest amounts among the pHs and coagulant dosages studied.
    Conclusion
    The results showed that PAC coagulant is able to improve quality parameters of dairy wastewaters to standard levels. Because of availability, easy operation and acceptable removal efficiency for this wastewater type, PAC coagulant can be used for treatment of dairy industries wastewater.
    Keywords: Dairy Wastewater, Coagulation, PAC}
  • مصطفی علیزاده، محسن حاجی زمانی
    سدیم مولیبدات (Na2MoO4) به عنوان ماده ای برای اصلاح اندازه دانه در آلیاژ Al-0.7Fe استفاده شد. نمونه های Al-Fe با افزودن درصدهای وزنی مختلفی از سدیم مولیبدات شامل 1/0، 2/0، 3/0، 4/0 و 5/0 به وسیله ریخته گری در قالب ماسه ای در °C 750 تولید شدند. بررسی ریزساختارهای حاصل از ریخته گری، به وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی و پراش پرتوی ایکس و اثر بر ریزساختار توسط سدیم مولیبدات، با اندازه گیری متوسط اندازه دانه و پهنای ترکیب بین فلزی تشکیل شده و انجام آزمون های کشش و سختی انجام شد. نتایج نشان داد که با افزودن سدیم مولیبدات، اصلاح ریزساختار با کاهش متوسط اندازه دانه صورت پذیرفت. هم چنین، مقدار بهینه برای افزودن سدیم مولیبدات به مذاب در این پژوهش معادل 3/0 درصد وزنی بود.
    کلید واژگان: اصلاح اندازه دانه, سدیم مولیبدات, آلیاژ آلومینیوم, آهن, ترکیب بین فلزی}
    M. Alizadeh, M. Hajizamani
    Sodium molybdate (Na2MoO4) as a grain refiner was used to refine the microstructure of Al-0.7Fe alloy. Al-Fe samples with the addition of 0.1, 0.2, 0.3, 0.4 and 0.5 wt.% sodium molybdate were fabricated by casting in sand molds at 750 ͦC. The microstructures of the as-cast samples were investigated by scanning electron microscopy (SEM) and the present phases were revealed by X-ray diffraction (XRD). The effect of sodium molybdate on the microstructure was examined by measuring the average grain sizes of the alloys, determining the widths of intermetallic compounds and carrying out hardness and tensile tests. The results showed that the addition of sodium molybdate modified the microstructure of Al-Fe alloy by reducing the average grain sizes. Also, it was found that the optimum amount of sodium molybdate to add to Al-0.7Fe alloy melt was 0.3 wt.% in this study.
    Keywords: Grain size reduction, Sodium molybdate, Aluminum, Iron alloy, Intermetallic compound}
  • مریم خسروی، مصطفی علیزاده
    سال هاست که مدل سازی جریان سیال در محیط متخلخل مخزن با استفاده از شبیه سازهای مختلف صنعتی و غیرصنعتی بررسی و مطالعه می شود. این شبیه سازها بسته به شرایط ترمودینامیکی سیالات، نوع محیط متخلخل و پدیده ی مورد مطالعه، ممکن است ضعیف یا قدرتمند ظاهر شوند. در این میان تسلط محقق بر معادلات حاکم و نقاط ضعف و قوت ابزار شبیه سازی خود بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه محقق باید هنگام مدل سازی به تمامی فرضیات و منابع خطای موثربر نتایج، اشراف کامل داشته باشد.
    مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهند که در حین تزریق دی اکسیدکربن در فشار نزدیک بحرانی (نزدیک امتزاجی) پدیده های نزدیک بحرانی (از جمله ترشوندگی نزدیک بحرانی و جریان مارانگونی) تاثیر به سزایی بر مقدار بازیافت نفت دارند. در این مقاله برخی نقاط ضعف شبیه سازها در مدل سازی این پدیده ها نشان داده می شود. در شرایطی که مارانگونی بازیافت را تا حدود 35 درصد افزایش داده نتایج شبیه سازی هیچگونه تاثیری از آن نمی پذیرد. همچنین ترشوندگی نزدیک بحرانی در آزمایشگاه سبب می شود بازیافت نفت در شرایط نزدیک بحرانی بیش از شرایط غیرامتزاجی و حتی امتزاجی تک تماسه شود. در حالی که مدل سازی تزریق امتزاجی تک تماسه، به کسب بیشترین ضریب بازیافت از مغزه منتج می گردد. در این مطالعه ضمن معرفی دو پدیده ی مذکور، چالش ها و دلایل بروز خطاهای شبیه سازی آنها نیز مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
    کلید واژگان: شبیه سازی, تزریق دی اکسیدکربن, شکاف, ماتریس, ترشوندگی نزدیک بحرانی, مارانگونی, نزدیک امتزاجی}
  • محمد ملکوتیان، امیرحسین محوی، حسین جعفری منصوریان *، مصطفی علیزاده، علیرضا حسینی
    زمینه و هدف
    فنل و ترکیبات فنلی در فاضلاب صنایع جزء آلاینده های دارای تقدم هستند. هزینه بالا و کارایی پایین برخی از فرایندهای تصفیه متداول فاضلاب های صنعتی محدودیت هایی را بوجود آورده است. یکی از روش های مورد توجه فرایند جذب توسط نانولوله های کربنی به عنوان یک روش نوین است. این مطالعه با هدف بررسی کاربرد نانولوله کربنی چند جداره پوشیده شده با آلومینا در حذف فنل از محلول های آبی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته انجام پذیرفت. نانولوله های کربنی چندجداره با اکسید آلومینیوم پوشش داده شد. مقادیر غلظت فنل با استفاده از اسپکتروفتومتر و از طریق روش رنگ سنجی اندازه گیری گردید. اثر تغییرات pH، دوز جاذب، زمان تماس، غلظت اولیه فنل، دما و غلظت نمک های مختلف بر کارایی حذف بررسی گردید. سپس یافته های جذب توسط ایزوترم های لانگمویر و فروندلیچ و همچنین سینتیک جذب شرح داده شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که با کاهش غلظت اولیه فنل، pH و همچنین افزایش دوز جاذب نانو لوله کربنی، دما و زمان تماس کارایی فرایند بطور چشمگیری افزایش یافت. به طوری که حذف فنل از محلول در غلظت mg/L4، تحت شرایط اسیدی (3=pH)، دوز جاذب g/L 0/05، دمای 0C45 و زمان تماس min10 راندمان تا 98 /86 درصد افزایش یافت. بررسی رگرسیون های ایزوترم حاکی از تبعیت فرایند از مدل لانگمویر و سنتیک جذب از نوع شبه درجه دوم است.
    نتیجه گیری
    کارایی بالای 98 درصدی فرایند جذب در این مطالعه نشان داد که نانولوله کربنی چند جداره پوشیده شده با آلومینا قابلیت خوبی در حذف فنل دارد و می تواند به عنوان یک روش پیشنهادی مناسب و نوین جهت حذف فنل و ترکیبات آن از فاضلاب ها مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: نانولوله کربنی, آلومینا, هیدروکسی بنزن, سنتیک جذب, تصفیه فاضلاب}
    M. Malakootian, A. H. Mahvi, H. Jafari Mansoorian *, M. Alizadeh, A.R. Hosseini
    Background And Objective
    Phenol and phenol derivatives in industrial wastewater are among the pollutants with priorities. The high cost and low efficiency of some routine treatment processes of industrial wastewater has limited their use. One of the new methods under consideration is، nowadays، adsorption using carbon nanotubes. This study was conducted in order to evaluate the application of alumina-coated multiwall carbon nanotubes in eliminating phenol from synthetic wastewater.
    Materials And Methods
    This study was performed in laboratory at batch scale. Multi-wall carbon nanotubes were coated with Alumina. The concentration of phenol was determined by spectrophotometer through photometry. The effect of pH changes، dosage of adsorbent، contact time، the initial concentration of phenol، temperature، and the concentrations of different salts on the efficiency of absorption was evaluated. Then، the absorption results were described using the Langmuir and Freundlich isotherms and the synthetics of absorption.
    Results
    It was found that absorption efficiency increased significantly by decreasing the initial concentration of phenol and pH and by increasing the carbon nanotube dosage، temperature، and contact time. On the other hand، the maximum elimination of phenol from the solution (98. 86%) occurred at 4 mg/l phenol concentration، under acidic conditions (pH=3)، at adsorbent dosage of 0. 05 g/l، at temperature of 45°C، and contact time of 10 min. Evaluation of the regressions isotherms showed that the process follows the Langmuir model and second-degree synthetic absorption.
    Conclusion
    The high efficacy (98%) of the adsorption process in this study showed that alumina-coated multiwall carbon nanotubes have a good capability in eliminating phenol and can be used as an appropriate and new method for eliminating phenol and its derivatives from wastewater.
    Keywords: Carbon nanotube, Alumina, Hydroxy Benzene, Adsorption kinetic, Wastewater treatment}
  • مصطفی علیزاده، مرتضی میرزایی
    در این پژوهش، ابتدا پودرهای کامپوزیتی Al-Al2O3 با مقادیر مختلف 0، 10، 20، 30 و 40 درصد حجمی Al2O3 به روش آلیاژسازی مکانیکی در یک آسیاب کم انرژی تهیه و به عنوان ماده فوم، مورد استفاده قرار گرفتند. سپس با استفاده از روش فضاساز و بهره گیری از ذرات کربامید کروی با قطر 1تا 4/1 میلی متر (بعنوان عامل فضاساز)، فوم های کامپوزیتی شامل 50، 60 و 70 درصد تخلخل تهیه شدند. برای بررسی خواص فشاری فوم-های تولیدی، از آزمون فشار تک محوری با نرخ کرنش 1-S 3-10 استفاده شد. نتایج نشان داد خواص فشاری فوم ها متاثر از کسر حجمی Al2O3 و درصد تخلخل است به گونه ای که با کاهش درصد تخلخل، خواص فشاری بهبود می یابد. همچنین فوم های ساخته شده با 10 درصد حجمی Al2O3 در این پژوهش، بهترین خواص فشاری را دارا بودند.
    کلید واژگان: آلیاژسازی مکانیکی, آسیاب کاری کم انرژی, فضا ساز, کربامید}
    M. Alizadeh, M. Mirzaei
    In this study, at first Al-Al2O3 composite powders having different volume fractions of Al2O3 (0, 10, 20, 30 and 40 vol.%) were produced by low energy mechanical alloying, which were used as foam materials. Then, composite foams with 50, 60, and 70 percent of porosity were produced by space-holder technique. Spherical carbamide particles (1-1.4 mm) were used to achieve spherical porosities. In order to investigate the compressive behavior of foams, the compression test with strain rate of 10-3 S-1 was performed on the foam samples. The results showed that the compressive properties depended on the volume fraction of Al2O3 and porosity fraction. Generally, by decreasing the porosity fraction, the compressive properties were improved. The composite foams containing 10 vol.% Al2O3 showed superior compressive properties in comparison to other foams studied in this work.
    Keywords: Mechanical alloying, Low energy milling, Space holder, Carbamide}
  • حیدر جانعلیزاده چوب بستی، مصطفی علیزاده
    این پژوهش با هدف بررسی میزان توسعه یافتگی جامعه شناسی در ایران به تحلیل شبکه هم تالیفی در سه نشریه «مجله جامعه شناسی ایران»، «مطالعات جامعه شناختی» و «فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی» در طی سال های 1381 تا 1390 با استفاده از نرم افزار پاجک می پردازد. بن مایه نظری این مطالعه را آراء کالینز در جامعه شناسی علم تشکیل می دهد. نتایج، حاکی از آن است که به علت عدم هنجارمندی روابط علمی در جامعه شناسی ایران، ضرورتا میزان خلاقیت و تولیدات علمی اشخاص وابسته به ساختار محلی فرصت آنان نیست. شبکه هم تالیفی مرکب از مولفه های پراکنده و دارای اندازه تراکم اندکی است. بزرگترین مولفه با 109 راس حدود 25 درصد رئوس شبکه را شامل می شود. حدود نیمی از مولفه ها دو راسی هستند و در واقع از کل شبکه جدا مانده اند. تراکم شبکه همکاری های دانشگاهی حدودا 08/0 بوده که بیانگر آن است که تنها هشت درصد از روابط ممکن میان دانشگاه ها برقرار است. بنابراین توسعه این دانش در ایران با تردید جدی مواجه است. مرحوم محمد عبداللهی به عنوان برترین جامعه شناس چه به لحاظ میزان تولیدات علمی و چه به لحاظ کیفیت آن، با بیشترین سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی شناخته شد.
    کلید واژگان: جامعه شناسی علم, هم تالیفی, سرمایه فرهنگی, انرژی عاطفی, ساختار محلی فرصت, سرمایه فرهنگی رسوب شده}
  • محمد ملکوتیان، کامران یغماییان، حسین جعفری منصوریان، مصطفی علیزاده، محمد جعفری مدرک
    سابقه و هدف
    بهداشت جامعه بدون دستیابی به آب آشامیدنی و غذای مصرفی سالم میسر نخواهد شد. با توجه به اینکه انواع بیماری ها میتوانند باعث آلودگی آب و یا از طریق آب و غذا منتقل شوند، بنابراین پیشگیری از انتقال این بیماری ها معمول می باشد که طی مراحل تولید تا مصرف مواد غذایی و یا تصفیه و گندزدایی آب را تحت پوشش قرار میدهند. ازاین رو این مطالعه به منظور تعیین بیماری های منتقله و مرتبط با آب و غذا و میزان مرگ و میر ناشی از آنها در شهرستان ایرانشهر صورت پذیرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه یک مطالعه توصیفی مقطعی می باشد. اطلاعات با مراجعه به مرکز بهداشت شهرستان ایرانشهر و با هماهنگی های لازم، جمع آوری گردید. این اطلاعات شامل بیماری های منتقله از آب و غذاهای مصرفی (شیر و مواد غذایی) در سطح شهرستان ایرانشهر میباشد که شامل سنجش بیماری مالاریا، تیفوئید، اسهال حاد آبکی، اسهال خونی، تب مالت برحسب جنس و گروه سنی و درنهایت سنجش کلر باقیمانده در فصول مختلف میباشد.
    یافته ها
    نتایج حاکی از بالا بودن تمامی پارامترهای میکروبی مورد آزمایش باگذشت زمان بوده است که این امر نشان از ناکارآمدی کنترل عوامل پیشگیری کننده از انتقال بیماری ها میباشد. از بیماری های شایع شده هیچ مورد مرگی مشاهده نشده بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر بیانگر این است که کیفیت میکروبی آب آشامیدنی و منابع غذایی در شهرستان ایرانشهر در حد مطلوب و مناسب نمی باشد و نیازمند کنترل بیشتر در منبع توزیع، تصفیه مناسب، پایش مرتب و دورهای منابع میباشد.
    کلید واژگان: آب آشامیدنی, غذا, آلودگی میکروبی, مرگ و میر, ایرانشهر}
    Mohammad Malakootian, Kamyar Yaghmaeian, Hossein Jafari Mansoorian, Mostafa Alizadeh, Mohammad Jafari Modrek
    Background And Objective
    Society health without access to safe drinking water and food will not be possible. Given to the variety of diseases that can be transmitted by contaminated water or food or even can pollute the waters, there for it is essential to prevention of diseases transmission that should be consider at during the foods production process until their consumption or during the water treatment and disinfection. Thus the aim of this research was to determination of prevalence and mortality due to water-borne and food stuffs diseases in Iranshahr city from 1388 to 1391 years.
    Materials And Methods
    This was a cross-sectional study. Required dates were obtained in a 4-year period based on five factors, including microbial malaria, acute watery diarrhea, dysentery, typhoid and brucellosis and also the amount of chlorine in piped water and non-piped water was studied according to WHO [World HealthOrganization] standards for sampling from water distribution network and foodstuffs, then were collected from Iranshahr’s health center, after that were analyzed by scientific and valid methods.
    Results
    Results indicated that by passing the time all of the microbial parameters had increased that this shows lack of suitable quality monitoring for these supplies. Death was not observed in any of the common diseases.
    Conclusion
    According to the result, the microbial quality of drinking water and foodstuffs supplies was unsafe in Iranshahr city, it is require to notice more controlling in water and foodstuffs distribution, hygienic treatment and periodic monitoring.
    Keywords: Drinking Water, Foodstuffs, Microbial Pollution, Mortality, Iranshahr City}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال