به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Human Dignity » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه « Human Dignity » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سید رضا موسوی، جمال بیگی*، بابک پورقهرمانی

    سیاست جنایی در سیره امام علی (ع)، به عنوان سیاست جنایی افتراقی مثبت و در راستای عمل به مفاد آیه شریفه ﴿ولقد کرمنا بنی آدم﴾، از یک سو به دنبال حفظ کرامت انسانی بوده و کیفر را به عنوان آخرین حربه موردتوجه قرار داده و از سوی دیگر در پی تحقق امنیت قضایی که از مهم ترین نیازها و حقوق انسانی شهروندان در اجتماع بوده و موجب رشد و بالندگی جامعه بوده است می باشد و در اهمیت و ارزش موضوع، همین بس که سیاستی جنایی علوی دارای خصیصه قطعیت در اعمال ضمانت اجراهای کیفری و تنوع راهکارها و انعطاف پذیری در مبارزه با بزهکاری و حفظ حقوق دفاعی متهم است. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش توصیفی-تحلیلی و باهدف تبیین گفتمان سیاست جنایی در سیره امام علی (ع)، به این پرسش اصلی پاسخ خواهد داد که جلوه های گفتمان سیاست جنایی در سیره امام علی (ع) کدامند؟ یافته های تحقیق حکایت از این دارند که در سیره امام علی (ع)، گفتمان سیاست جنایی پیشگیرانه منطبق بر مدل سیاست جنایی مشارکتی و گفتمان سیاست جنایی علوی در دادرسی کیفری به عنوان یک مجموعه منسجم و به هم پیوسته بوده، هر دو دارای اهداف عالیه است که مبتنی کرامت انسانی و تکامل جامعه بشری است.

    کلید واژگان: امام علی(ع), نهج البلاغه, کرامت انسان, سیاست جنایی پیشگیرانه, دادرسی کیفری عادلانه}
    Seyed Reza Mousavi, Jamal Beigi *, Babak Pourgahramani

    The criminal policy in the method of Imam Ali (A.S), as a positive differential criminal policy and in line with the provisions of the noble verse “We have certainly honored the children of Adam”, on the one hand, sought to preserve human dignity and considered punishment as the last resort and, on the other, tried to realize judicial security, which is one of the most important needs and human rights of citizens in the society and has led to the growth and development of the society. Using a descriptive-analytical method, the present research answers this main question, ‘what are the manifestations of the criminal policy discourse in the method of Imam Ali (A.S)?’ with the aim of explaining the criminal policy discourse in the method of Imam Ali (A.S). The findings of the research indicate that in the method of Imam Ali (A.S), the discourse of preventive criminal policy in accordance with the model of participatory criminal policy and the discourse of Alevi criminal policy in criminal proceedings as a coherent and continuous set, have high goals that are based on dignity, humanity and the evolution of human society.

    Keywords: Imam Ali (A.S), Nahj Al-Balagha, Human Dignity, Preventive Criminal Policy, Fair Criminal Process}
  • عزت ملا ابراهیمی*، مونا نادعلی

    علم نشانه شناسی عنوان کلی است که علوم بسیاری را در برمی گیرد. این علم نخستین بار توسط فردینان دو سوسور مطرح شد. خاستگاه اولیه نشانه شناسی، زبان شناسی است. نظریه نشانه شناسی ریفاتر، نظریه ای است که شعر را در دو سطح خوانش اکتشافی و خوانش پس کنشانه تحلیل می کند. خوانش اکتشافی با تکیه بر خوانش زبانی معنای ظاهری متن را معلوم می سازد و رویکرد خطی دارد؛ اما خوانش پس کنشانه با کمک توانش زبانی معنای ضمنی متن را آشکار می کند و بدون رعایت ترتیب بررسی و تحلیل می شود. این نظریه در حوزه ساختارگرایی قرار می گیرد؛ بنابراین به ساختار شعر اهمیت بسیاری می دهد. انباشت، منظومه توصیفی، هیپوگرام و ماتریس ساختاری همگی مواردی هستند که در تحلیل شعر به خوانشگر کمک می کند تا در نهایت خاستگاه شعر یعنی مفهوم اصلی آن به دست آید. این نظریه از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل متون منظوم معاصر بسیار تاثیرگذار است. از این رو، در این مقاله، نخست مولفه های نظریه ریفاتر تبیین و سپس با توجه به آن ها قصیده «غریب الغرباء» از معروف عبدالمجید، تحلیل و بررسی شده است. گفتنی است که این شاعر معاصر مصری نخست اهل سنت و پیرو مذهب شافعی بود و بعدها به مکتب تشیع گرایش پیدا کرد و از محبان خاندان عصمت و طهارت گردید. وی با اعتقاد قلبی و مطالعات گسترده ای که پیرامون اصول عقاید شیعه داشت، آن را برگزید. او می گفت از آن پس بر اثر تلاش و مجاهدت به دین و عقیده کاملی دست یافته است. لذا می تواند در زندگی از قلبی آرام و خاطری آسوده بهره مند گردد. از یافته های پژوهش برمی آید که به برکت تشرف معروف عبدالحمید به ساحت قدسی امام رضا (ع) و به یمن وجود پربرکت این امام ریوف بود که مسیر توبه، امید و رستگاری برای او فراهم گردید. در نتیجه شاعر در این سروده به تبیین فرهنگ رضوی پرداخته و از جود، بخشش، کرم و سخاوت این امام همام پرده برداشته است.

    کلید واژگان: نظریه ریفاتر, نشانه شناسی, معروف عبدالمجید, غریب الغرباء, فرهنگ رضوی}
    Ezzat Molla Ebrahimi *, Mona Nanadeali

    Peace is the main essence of all religions and pacifism is the goal that all religions have offered solutions for. In Razavi culture, based on principles such as justice, intellectual and social development, tolerance and forgiveness, peace is considered one of the most fundamental principles in international relations. Creating peace, before it is a material act, is a spiritual matter that relies on honoring the real human rights; and unlike the international legal literature, which is equivalent to a negative concept; it is not limited to the absence of war, rather, beyond that, it is a positive concept that means peaceful coexistence with the preservation of human dignity. This research, which was carried out in a descriptive and analytical way, indicates that in Razavi culture, contrary to the unrealistic and ethnocentric view of some western orientalists such as Bernard Lewis, Huntington, etc., who present Islam as a religion incompatible with peace and democracy and a source of violence and terrorism, Islam is the messenger of peace and friendship, and it has the ability to present a new and comprehensive theory compared to other theories and theoretical paradigms in the field of international relations; because the realm of implementing peace in Razavi culture includes peace in a general sense in addition to peace in a specific sense. In this culture, contrary to what is mentioned in the literature of the law of armed conflicts, there is no preemptive legal defense, because peace is a sacred thing and Jihād is a humanitarian action in the direction of spreading peace and security in the light of divine sovereignty, negation of tyranny, defense of the oppressed, and fight against injustice.

    Keywords: Islam, respect for real human rights, Human dignity, peaceful coexistence}
  • محمد قربان زاده*، سمیه سلیمانی
    «صلح» جوهره اصلی همه ادیان و صلح گرایی غایتی است که تمامی ادیان به ارایه راهکارهایی درباره آن پرداخته اند. در فرهنگ رضوی به پشتوانه اصولی چون عدالت، رشد فکری و اجتماعی، مدارا و عفو، صلح از بنیادی ترین اصول در مناسبات بین المللی منظور شده و ایجاد صلح پیش از آنکه عملی مادی باشد، امری معنوی است که به تکریم حقوق واقعی بشر متکی بوده و برخلاف ادبیات حقوقی بین المللی معادل یک مفهوم سلبی؛ یعنی محدود به نبود جنگ نیست، بلکه فراتر از آن، مفهومی ایجابی و به معنای همزیستی مسالمت آمیز با حفظ کرامت انسانی است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته حاکی از آن است که در فرهنگ رضوی برخلاف دیدگاه غیرواقع بینانه و قوم محورانه برخی مستشرقان غربی چون برنارد لوییس، هانتینگتون و... که اسلام را دین ناسازگار با صلح و دموکراسی و منبع خشونت و تروریسم معرفی می کنند، اسلام پیام آور صلح و دوستی است و این قابلیت را دارد که نسبت به دیگر تیوری و پارادایم های تیوریک موجود در عرصه روابط بین الملل، ارایه دهنده یک تیوری جدید و جامع باشد؛ چراکه قلمرو اجرای صلح در فرهنگ رضوی علاوه بر صلح در مفهوم خاص، صلح در معنای عام را نیز در برمی گیرد؛ در این فرهنگ، برخلاف آنچه در ادبیات حقوق مخاصمات مسلحانه اشاره می شود، دفاع مشروع پیش دستانه وجود ندارد، چراکه صلح امری مقدس و جهاد اقدامی انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت در پرتو حاکمیت الهی، نفی حاکمیت طاغوت و دفاع از مظلوم و مبارزه با بی عدالتی است.
    کلید واژگان: اسلام, تکریم حقوق واقعی بشر, کرامت انسانی, همزیستی مسالمت آمیز}
    Mohammad Ghorbanzadeh *, Somayeh Soleimani
    Peace is the main essence of all religions and pacifism is the goal that all religions have offered solutions for. In Razavi culture, based on principles such as justice, intellectual and social development, tolerance and forgiveness, peace is considered one of the most fundamental principles in international relations. Creating peace, before it is a material act, is a spiritual matter that relies on honoring the real human rights; and unlike the international legal literature, which is equivalent to a negative concept; it is not limited to the absence of war, rather, beyond that, it is a positive concept that means peaceful coexistence with the preservation of human dignity. This research, which was carried out in a descriptive and analytical way, indicates that in Razavi culture, contrary to the unrealistic and ethnocentric view of some western orientalists such as Bernard Lewis, Huntington, etc., who present Islam as a religion incompatible with peace and democracy and a source of violence and terrorism, Islam is the messenger of peace and friendship, and it has the ability to present a new and comprehensive theory compared to other theories and theoretical paradigms in the field of international relations; because the realm of implementing peace in Razavi culture includes peace in a general sense in addition to peace in a specific sense. In this culture, contrary to what is mentioned in the literature of the law of armed conflicts, there is no preemptive legal defense, because peace is a sacred thing and Jihād is a humanitarian action in the direction of spreading peace and security in the light of divine sovereignty, negation of tyranny, defense of the oppressed, and fight against injustice.
    Keywords: Islam, respect for real human rights, Human dignity, peaceful coexistence}
  • مرتضی قاسمی خواه*
    کلید انسان شناسی یکی از مباحث مهم هر مکتب و از جمله اسلام است. انسان شناسی مصطلح در غرب، با شناخت انسان در فرهنگ دینی متفاوت است. انسان شناسی در متون دینی به معنای خود شناسی است. انسان شناسی از جهت روش شناخت، چهار نوع است: تجربی، شهودی، فلسفی و دینی. مقاله حاضر برای شناخت انسان، روش دینی را برگزیده و با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به این سوال پاسخ می دهد که انسان شناسی در آیینه قرآن چگونه است؟ یکی از ویژگی های اساسی روش دینی، جامعیت شناخت انسان است. همه ابعاد و ویژگی های انسان را در یک مقاله نمی توان معرفی کرد و این نوشتار به بررسی مهم ترین ارکان انسان شناسی از منظر قرآن پرداخته است. دستاوردهای نگارش کنونی این است که انسان، دو بعدی آفریده شده و بعد روحانی او از بعد جسمانی اش مهم تر است و محدود کردن انسان به نیازهای مادی، ظلم به انسان است. مقام خلافت الهی، بارزترین مقام انسان است و جانشینی انسان از سوی خدا منحصر به حضرت آدم نیست. ستایش های خدا از انسان، ناظر به فطرت ‏گرایی انسان و نکوهش های الهی درباره انسان و ناظر به طبیعت ‏گرایی انسان است. کرامت انسان مربوط به خصوصیات ذاتی اوست. حق حیات از مهم ترین حقوق انسان است که دارای دو نوع مادی و معنوی است. نهایتا زندگی انسان به دنیا محدود نمی شود و آخرت بازتاب زندگی دنیایی انسان است.
    کلید واژگان: انسان شناسی, آفرینش انسان, جانشینی انسان, کرامت, حیات, ارتباط دنیا و آخرت}
    Mortaza Qasemikhah *
    Anthropology is one of the important topics in every school of thought, including Islam. The Western concept of anthropology differs from the recognition of humans in religious culture. In religious texts, anthropology means self-knowledge. In terms of cognitive method, anthropology has four types: empirical, intuitive, philosophical, and religious. The present paper adopts the religious method to understand humanity and provides an analytical description of how anthropology is presented in the Quran. One of the fundamental features of the religious method is the comprehensiveness of human cognition. All dimensions and characteristics of humans cannot be introduced in one article, and this paper focuses only on the most important elements of anthropology from the perspective of the Quran. The current writing shows that humans are created in a two-dimensional way: spiritual and physical. And their spiritual dimension is more important than their physical dimension. Limiting humans to material needs is a kind of oppression. The divine caliphate is the most prominent human position, and the succession of man from God is not exclusive to Adam. God's praises of humans reflect human nature, while divine reprimands about humans reflect their natural tendencies. Human dignity is related to their inherent characteristics. The right to life is one of the most fundamental human rights, which has both material and spiritual aspects. Ultimately, human life is not limited to this world, and the afterlife reflects human life in this world.
    Keywords: anthropology, human creation, human succession, Human dignity, life, Connection between the world, the afterlife}
  • محمد ملائی*، فاطمه توفیقی، نعیمه پور محمدی
    عقل در آیات قرآن کریم مهم ترین وجه تمایز انسان در برابر حیوان ذکر شده است؛ اما قرآن صراحت بیشتری درباره تعریف و لوازم عقل ندارد. مفسران قرآن کریم در تفسیر آیه 70 «اسراء» که تصریح بر «تکریم و تفضیل بنی آدم» دارد، عقل را ملاک برتری انسان می دانند و در ادامه برای عقل لوازم و ویژگی هایی مانند نطق، ادراک مفاهیم کلی، حشر و امت بودن را برمی شمرند که دقیقا همان لوازم و ویژگی ها در ظاهر آیات 38 «انعام»، 15-26 «نمل» و 5 «تکویر» به حیوانات نسبت داده شده است. همین مسیله سبب شده است بین دو دسته از آیات مذکور تناقض احساس شود و مفسران را با این چالش روبرو کند که چطور ممکن است انسان بر حیوان برتری داشته باشد و هم زمان حیوان همه ویژگی های برتری دهنده انسان را که عبارت است از عقل، نطق، جامعه و معاد دارا باشد؟ مفسران با گرایش های گوناگون فلسفی، کلامی، عرفانی در تفسیر این آیات، تلاش کرده اند با نظریه پردازی و تاویل در مورد ظاهر آیاتی که از ویژگی های برتری دهنده انسان در برابر حیوان سخن می گوید، مشکل تناقض پیش آمده را حل کنند؛ اما باز هم نتوانسته اند مسیری سازگار در فهم این تمایز را طی کنند؛ به این دلیل که تعریف و لوازمی که مفسران برای عقل ارایه داده اند، آنها را به این سردرگمی کشانیده است.
    کلید واژگان: امت حیوانات, نطق حیوانات, حشر حیوانات, تکریم بنی آدم, تفسیر قرآن}
    Mohammad Mollaey *, Fatima Tofighi, Naeme Poormohammadi
    In Quranic verses, reason is characterized as the main distinctive feature of humans versus animals. However, the Quran does not clarify the definition and implications of reason. In their interpretation of verse 70 of Surah al-Israʾ pertaining to the dignity and superiority of humans, exegetes of the Quran state that reason is the criterion for the human superiority, and then provide implications and characteristics for reason, including speech, perception of universal concepts, resurrection, and belonging to a nation. Nevertheless, all these characteristics are apparently imputed to animals in verse 38 of Surah al-Anʿam, 15-26 of Surah al-Nam, and verse 5 of Surah al-Takwir. This has raised debates over the apparent inconsistency of these verses, presenting the exegetes with the question of how humans may be superior to animals, and yet animals have all the distinctive features of humans, such as reason, speech, community, and resurrection. Exegetes of various philosophical, theological, and mystical folds have addressed the inconsistency by constructing theories to interpret the apparent meanings of verses concerning the human superiority over animals, but they failed to provide a consistent account of the distinction. In fact, the definition and implications of reason, as offered by exegetes, have resulted in this confusion.
    Keywords: Nation of animals, speech of animals, Resurrection of Animals, Human dignity, Quranic exegesis}
  • رضا نجفی*

    با استناد به آیات قرآن کریم، انسان اشرف مخلوقات است. از یک سو، برای صعود تا قرب الهی استعداد دارد و از سوی دیگر، برای سقوط در پایین ترین درجه مستعد است. مساله تکریم و تفضیل در آیه هفتاد سوره اسراء، به دنبال هم بیان شده است. تکریم الهی به انسان کرامت داده تا در مقام برتری قرار گیرد. حال چه رابطه ای میان تکریم و تفضیل وجود دارد که قرآن به آن پرداخته است؟ انطباق دیدگاه مفسران فریقین در دستیابی به پاسخ این مساله اهمیت دارد. هدف از این پژوهش، یافتن موثرترین عامل در جلب تکریم الهی و تحقق برتری انسان است؛ زیرا این عامل می تواند رابطه میان تکریم و تفضیل را مشخص نماید. پژوهش حاضر به صورت تطبیقی، با بهره گیری از شیوه تحلیلی - توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی موضوع پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تکریم الهی، به دو جهت نعمت های عام و خاص الهی است که انسان از آن برخوردار شده است؛ اما مقام تفضیل و برتری او بر سایر موجودات، با تقوا و بندگی خداوند معنا می یابد؛ در غیر این صورت بشر نه تنها افضل نیست که اضل است.

    کلید واژگان: تکریم, تفضیل, فضیلت, کرامت انسانی}
    Reza Najafi *

    Based on verses of the Holy Quran, a human being is the most noble of creations. On one hand, he has the potential to ascend to the proximity of God and on the other hand, is capable of falling to the lowest level. Honor and favor have been mentioned consecutively in verse seventy of the al-Isrāʾ Chapter. Divine Majesty has bestowed honor upon human beings so that they are in a superior position. Now what is the relationship between honoring and favoring that the Quran has addressed? The conformity of the views of Shiite and Sunni exegetes in attaining the answer to this question is important. The goal of this study is to find the most effective factor in attracting divine honoring and the realization of human superiority because this factor can identify the relationship between honor and favor. The present article has studied this topic comparatively using the descriptive-analytic method and library resources. The results of this study show that divine honoring is in two forms, general and special divine blessings that human beings possess. However, his position of favor and superiority over other creations is meaningful with God-wariness and servitude; otherwise, not only are human beings not superior, they are misguided.

    Keywords: : honoring, favoring, excellence, human dignity}
  • عباس نیازی*

    کرامت انسانی یکی از اصول اساسی در قرآن کریم است که تاثیر بسزایی بر ایجاد عدالت اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی دارد. این مقاله به بررسی مفاهیم کرامت انسانی در قرآن کریم و تاثیر آن ها بر همبستگی اجتماعی می پردازد. در بخش اول، به تعریف کرامت انسانی و جایگاه آن در قرآن پرداخته می شود و آیات مرتبط تحلیل و تفسیر می شوند. همچنین سنت پیامبر و روایات نبوی در مورد کرامت انسانی مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش دوم، تاثیر مفاهیم کرامت انسانی بر تقویت همبستگی اجتماعی از طریق ایجاد عدالت اجتماعی، احترام متقابل، کاهش تعارضات و افزایش همکاری، و تقویت احساس تعلق و مسئولیت اجتماعی مورد بحث قرار می گیرد. بخش سوم به چالش ها و راهکارهای تقویت کرامت انسانی در جوامع اسلامی می پردازد. موانع فرهنگی و اجتماعی، تاثیر عوامل سیاسی و اقتصادی، و راهکارهای مختلف از جمله آموزش و پرورش، نقش رسانه ها و سازمان های دینی، و سیاست گذاری های اجتماعی بررسی می شوند. در پایان، پژوهش های آینده در زمینه تحلیل تطبیقی مفاهیم کرامت انسانی در قرآن و سایر متون دینی، تاثیر آموزش های دینی، نقش رسانه های مدرن، و تاثیر سیاست های دولتی بر کرامت انسانی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: کرامت انسانی, قرآن کریم, همبستگی اجتماعی, عدالت اجتماعی, آموزش و پرورش, سیاست گذاری های اجتماعی}
    Abbas Niazi*

    Human dignity is one of the fundamental principles in the Holy Quran, significantly influencing social justice and strengthening social cohesion. This article examines the concepts of human dignity in the Quran and their impact on social cohesion. The first section defines human dignity and its position in the Quran, analyzing relevant verses. Additionally, the traditions of the Prophet and related hadiths on human dignity are explored. The second section discusses the impact of these concepts on enhancing social cohesion through the establishment of social justice, mutual respect, reduction of conflicts, increased cooperation, and strengthening the sense of belonging and social responsibility. The third section addresses the challenges and strategies for reinforcing human dignity in Islamic societies, considering cultural and social obstacles, the impact of political and economic factors, and various strategies such as education, the role of media and religious organizations, and social policy-making. Finally, future research is suggested in areas like comparative analysis of human dignity concepts in the Quran and other religious texts, the impact of religious education, the role of modern media, and the influence of governmental policies on human dignity.

    Keywords: Human Dignity, Holy Quran, Social Cohesion, Social Justice, Education, Social Policy-Making}
  • ساره حسینی پور

    حفظ کرامت انسان به عنوان حقی طبیعی از مبانی اصلی آموزه های دینی است و نادیده گرفتن آن مانع کمال انسان است. قرآن کریم بذر اصلی کرامت انسان را در گزاره ولقد کرمنا بنی ادم؛ کاشت و سیره عملی امام حسین علیه السلام و گفتمان حسینی بیانگر مولفه ها و عناصر بارز آن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عناصر مختلفی در گفتمان حسینی وجود دارد که بیانگر کرامت انسانی در مرحله تبلور حقیقت است. این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای صورت گرفته است در صدد است تا با محوریت و تکیه بر گفتمان حسینی به واکاوی مولفه های تشکیل دهنده کرامت انسان بپردازد و به منظومه روابط میان این مولفه ها اشاره کند. پژوهش حاضر متضمن جایگاه ممتاز کرامت انسانی است که در گفتمان حسینی به کرامتی که در تمام افراد انسانی به صورت بالقوه وجود دارد تبلور یافته است. عبودیت شرافت ذاتی وجود عقلانیت عزت طلبی و اختیار از جمله مولفه های کرامت انسانی در گفتمان حسینی است که اوج کرامت و عزت انسانی را در صفحه روزگار به تصویر کشیده است. با توجه به ارتباط خاص مردم با واقعه عاشورا و امام حسین علیه السلام این مولفه ها می تواند الگوی مناسبی برای تقویت کرامت انسانی و به دنبال آن روحیه خودباوری در عصر زمینه سازی ظهور در مقابل هجمه های دشمنان باشد.

    کلید واژگان: تکریم, کرامت انسان, گفتمان حسینی, امام حسین}
    Sareh Husseinipour

    Maintaining human dignity as a natural right is among the main fundamentals of religious teachings and ignoring it causes a person not to reach his/her perfection. In the Holy Quran, the main root of human dignity is this verse: “Va laghad karamna bani Adam...”, and Imam Hussein’s practical behavior (Sireh) and Husseini discourse show its prominent components. According the results, there are different elements in the Husseini discourse that show the human dignity in the phase of revealing the truth. This descriptive-analytical study which applies a library research method tries to identify the components of human dignity and describe their relationships based on the Husseini discourse. The present study points out the privileged position of human dignity which is in the Husseini discourse in the form of such a dignity that is potentially in all humans. Obedience, the inherent dignity of existence, rationality, honor, and authority, are among the components of human dignity in the Husseini discourse, who has depicted the peak of human dignity and honor in the history. Given people’s particular relationship with Ashura event and Imam Hussein, these components can be an appropriate pattern for improving the human dignity and the spirit of self-confidence in the era of Zohour against the attacks of enemies.

    Keywords: dignifying, human dignity, Husseini discourse, Imam Hussein}
  • راضیه سلیمانی، صفورا صفایی *

    یکی از آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام تکریم و بزرگداشت انسان است. کرامت انسان در آداب اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد و نیازی فطری و ودیعه ای الهی است. در تعالیم الهی در خصوص تکریم انسان، سفارش های فراوانی شده است. کرامت اخلاق و تکریم انسان مانند باران رحمت است که درمورد اشخاص شایسته، فضیلت و پاکی و درمورد افراد ناصالح، ناپاکی را به دنبال دارد. به کار بستن مکارم اخلاق درمورد اشخاص شایسته و لایق و خودداری از گذشت و کرامت نفس درمورد افراد پست و نالایق مورد تاکید ایمه طاهرین علیه السلام است و پیروان خود را به رعایت این دستور مهم موظف نموده اند. نوشتار حاضر می کوشد با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع مکتوب کتابخانه ای مصادیق تکریم انسان را در سخنان امام حسیه علیه السلام تبیین کند. نتایج حاصر از پژوهش نشان می دهد که در سیره رفتاری امام حسین علیه السلام و در سخنان ایشان، تکریم نسبت به اهلبیت علیهم السلام، غلامان، همسایگان، دوست، دشمن و نیازمندان، از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

    کلید واژگان: کرامت انسانی, تکریم شایسته, امام حسین علیه السلام}

    One of the moral teachings of the religion of Islam is to dignify humans. Human dignity is very important in social relations and it is a natural desire and a divine trust. There are a large number of recommendations for the human dignity in the divine teachings. The human dignity is like the rain of mercy, which brings virtue and purity to worthy people and impurity to unrighteous people. Ahl al-Bayt put an emphasis on practicing the moral virtues in dealing with worthy people and avoiding it in the face of unrighteous ones, and they obliged their followers to do this order. This descriptive-analytical research which applies a library research method aims to explain the examples of human dignity in Imam Hussein’s speeches. The results indicate that in Imam Hussein’s practical behavior (Sireh) and speeches, dignifying Ahl al-Bayt, slaves, neighbors, friends, enemies, and the poor is very significant.

    Keywords: human dignity, appropriate dignifying, Imam Hussein}
  • احمد بیگلری*

    نوشتار حاضر با هدف دستیابی به مبانی انسان شناختی مقاومت، تلاش دارد با روشی معناشناسانه، به این پرسش پاسخ دهد که امام موسی صدر چه تبیینی از الهیات اسلامی در راستای صورت بندی مفهوم مقاومت ارایه داده است؟ به نظر می رسد ایشان تقریری انسان گرایانه از الهیات اسلامی به دست می دهد که در آن، انسان به عنوان کلمه کانونی، در نسبت با کلمات کلیدی کرامت، پیشرفت، ایمان و شهروندی میدانی را پدید می آورد که مقاومت در مغناطیس معنایی آن قرار می گیرد. ایشان با ارایه تقریری معاصر از الهیات اسلامی که در بستر جامعه چندفرهنگی لبنان تکوین یافته، شبکه مفاهیمی را طراحی نموده که درآن، مقاومت را می توان هم بر مبنای اندیشه کلاسیک اسلامی و هم بر مبنای مفهوم جدید مقاومت، مورد مطالعه قرار داد.

    کلید واژگان: الهیات اجتماعی, الهیات سیاسی, الهیات مقاومت, امام موسی صدر, شهروندی, کرامت انسان, مبانی انسان شناختی, مقاومت}
    Ahmad Biglari *

    The present study with the purpose of achieving anthropological principles of resistance, aims to answer this question using a semantic method what is Imam Mousā Sadr's interpretation of Islamic theology in order to form the concept of resistance? It seems that he offers a humanistic interpretation of Islamic theology in which mankind as the central word, in relation to other words such as dignity, development, faith, and citizenship, creates a circle that has resistance in its semantic magnitude. By presenting a contemporary perception of Islamic theology evolved in the multicultural social context of Lebanon, he designed a network of concepts in which resistance can be studied in terms of both the Islamic classic ideology as well as the new concept of resistance.

    Keywords: Social Theology, Political Theology, Resistance Theology, Imam Mousā Sadr, Citizenship, Human Dignity, Anthropological Principles, resistance}
  • سید محسن اسلامی*
    ربات های قاتل یا سامانه های تسلیحاتی خودآیین (AWS) از نمونه های بارز کاربست هوش مصنوعی هستند، به نحوی که قابلیت ها و نگرانی ها درباره گسترش کاربست هوش مصنوعی در حوزه های مختلف را به خوبی نشان می دهند. طبیعتا این موضوع واکنش های بسیاری را برانگیخته است. این سامانه ها از هوش مصنوعی در عملکرد اصلی خود استفاده می کنند، یعنی در انتخاب هدف و اقدام درباره او. طی سال های اخیر این بحث از حیث نظری در عرصه اخلاق، حقوق و سیاست اهمیت داشته است، با این نگاه که اگر چنین سلاح هایی در کار باشند باید چه موضعی درباره آنها (در سطح توسعه، ساخت و استفاده) اتخاذ کرد؟ گرچه این مسیله فارغ از امکان یا عدم امکان چنین سلاح هایی مهم است، پیشرفت های تکنولوژیک نیز به چنین ایدیالی نزدیک شده است و اهمیت مسیله را دوچندان کرده اند. در این نوشته به استدلال هایی اخلاقی له و علیه این سامانه ها می پردازم. به نظر نمی رسد هیچ یک از این استدلال ها برای اتخاذ موضع در این باره کافی باشند. بنا براین، یا باید استدلال های دیگری را در این باره جست وجو کرد، یا این وضع را دال بر نتیجه ای کلی تر درباره چارچوب این بحث دانست که نظریه جنگ عادلانه است. در ضمن این بررسی، بعضی از ابعاد اخلاقا مهم این عرصه مرور خواهند شد.
    کلید واژگان: اخلاق جنگ, اخلاق هوش مصنوعی, استدلال پیامدگرایی, کرامت انسانی, ربات قاتل}
    Seyyed Mohsen Eslami *
    Killer robots or autonomous weapon systems (AWS) are representative of theapplication of AI in new areas, where worries about its wide application can befully expressed. This being said, it is expected that such systems have elicited manyreactions. These systems use AI in their main (or critical) functions, i.e. to decideabout the target, and what to be done about it. In recent years there have been manydebates from ethical, legal, and political standpoints about such systems; thesedebates revolve around what position one should adopt on their development,production, and use. Though such questions are important theoretically, the actualtechnological developments are getting closer to the ideals discussed, making theissue even more important. Here I assess some ethical arguments for and againstAWS. It seems that none of the arguments, for or against, is compelling enough totake a position. Therefore, either we should look for further arguments, or look intothe more general implications of the current state of arguments about the just wartheory, the main framework in which the issue is discussed. Along with thisexamination, some main ethical aspects of the issue are reviewed.
    Keywords: ethics of war, ethics of AI, consequentialist argument, human dignity, killer robots}
  • محمدتقی سبحانی نیا*

    یکی از مهم ترین پرسش های با سابقه در اخلاق این است که معیار یا معیارهای اخلاقی بودن یا ارزشمندی یک عمل اختیاری چیست و با چه معیاری می توان با توجه به تحلیل متون دینی، اخلاقی بودن رفتاری را تعیین کرد و آن را دارای ارزش اخلاقی مثبت (درجه ای از خوبی) یا منفی(درجه ای از بدی) دانست؟ در این مقاله، ضمن اشاره به معیارهای ارزشمندی افعال اختیاری، افعال ارزشمند را در دو دسته افعال ارزشمند در دنیا و افعال ارزشمندی که ارزش آن از گستره دنیای مادی فراتر رفته و پاداش آن فراتر از ظرفیت دنیای مادی است، تقسیم کرده و سپس معیار ارزش مثبت افعال اختیاری انسان را - با استناد به متون دینی - جلب خشنودی و رضایت خدا دانستیم. همچنین برای این که عملی متضمن خشنودی خدا باشد، دو شرط رعایت عبودیت و بندگی خدا و در راستای تقویت یا پاسداری از کرامت انسانی بودن عمل را دربرداشته باشد؛ زیرا رفتاری که فاقد این دو شرط باشد، از ارزش مثبت خالی است؛ زیرا نمی تواند موجبات خشنودی پروردگار را فراهم آورد.

    کلید واژگان: رفتارهای اخلاقی, ارزشمندی رفتارها, معیار ارزشمندی رفتارهای اخلاقی, رفتارهای اختیاری, خشنودی خدا, کرامت انسان}

    There are two old important questions in ethics: what standard should a voluntaryaction meet to be moral or valuable? And by what standard can one determine thepositive or negative moral worth of an action according to the religious texts?Indicating what standards make voluntary actions valuable, this paper classifiesthe valuable actions into two types: actions the rewards for which can be gainedin this world and actions the rewards for which cannot be gained in this world(they are beyond the capacity of this world). This study shows that according tothe religious texts, the criterion for the positive value of human voluntary actionsis to please God, and an action has to satisfy two conditions, if it is to please God:(a)it must be considered as serving God; (b) it must reinforce or protect humandignity. Since if a deed lacks any of these conditions, it will not be valuable andwill not lead to divine pleasure.

    Keywords: Moral actions, the value of actions, standard for the evaluation of moral actions, voluntary actions, God’s pleasure, human dignity}
  • فرج تلاشان*، علی محمد میرجلیلی

    تبیین و تفسیر تکریم و منزلت انسان و سپس، دست یافتن به راهکارهای تحقق آن در زندگی بشر، ازجمله مباحث مهم و اساسی در منابع دینی به ویژه قرآن و روایات است، موضوعی که با آفت و آسیب بزرگی به نام اهانت مواجه است. ازآنجاکه اهانت نقطه مقابل اکرام و تکریم است، پژوهش حاضر در تلاش است با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه اطلاعات کتاب خانه ای و اسنادی ضمن سنجش و معیار قرار دادن تکریم انسانی و لوازم آن، به مساله یابی پدیده اهانت با رویکرد شبهه شناسی بپردازد با این تلقی که هرگونه توصیف و انتسابی که عالمانه و عامدانه موجب تضعیف و تحقیر تکریم انسانی و لوازم آن شود، مقوله و مصداقی از اهانت محسوب می شود. در این پژوهش میزان سازگاری و عدم سازگاری احکام اسلامی توارث، قصاص، تنبیه بدنی زنان و شهادت زنان با موضوع تکریم انسان موردنقد و بررسی قرارگرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد احکام اسلامی در مباحث چهارگانه فوق الذکر، بر اساس واقعیت، مصلحت و سلامت خانواده و جامعه، ضرورت و یا به جهت آگاه سازی، تغییر رفتارهای نامطلوب و بازداشتن از جرایم است. همچنین برخی از مسایل مطرح شده به عنوان حکم تجویزی ضروری برای یک مقطع خاص و با شروط ویژه ای هستند که شارع آن ها را وضع کرده است.

    کلید واژگان: قرآن, روایات, کرامت انسان, پدیده اهانت, شبهه شناسی}
    Faraj Talashan *, Alimohammad Mirjalili

    Explaining and interpreting the honor and dignity of man and then finding ways to realize it in human life is one of the most important and fundamental topics in religious sources, especially the Qur'an and hadiths. Since insult is the opposite of honor and respect, the present research is trying to investigate the phenomenon of insult with a skeptology approach using a descriptive-analytical method and based on library and documentary information, while measuring and setting human honor and its accessories as a criterion. Considering that any description and attribution knowingly and intentionally causing the weakening and humiliation of human honor and its accessories is considered a category and an example of insult.In this research, the degree of compatibility and incompatibility of the Islamic rulings of inheritance, retribution, corporal punishment of women and women's testimony have been criticized and investigated with respect to human dignity. The results of the research show that Islamic rulings in the aforementioned four topics are based on reality, expediency and health of the family and society, necessity or in order to inform, change undesirable behaviors and prevent crimes. Also, some of the issues raised are necessary as a prescriptive ruling for a specific stage and with special conditions that have been established by the holy legislator.

    Keywords: Qur'an, Hadiths, Honor, Respect, Human dignity, Phenomenon of Insult, Skeptology}
  • قاسم بابائی*

    یکی از موضوعات چالشی در عصر حاضر، اوتانازی داوطلبانه است؛ که مازاد برگفت گو در فضای دانشی، روزنه ای نیز به سمت فضای فرهنگی، سینمایی پیداکرده است که درتلاشند با قبح زدایی به تجوز آن بپردازند.برخی سازمان ها ودولت ها با قبح زدایی از طریق فعالیت های رسانه ای وقانونی اعلام کردن، اوتانازی داوطلبانه، رغبت به سمت آنرا ترویج می کنند. کشورهای مانند بلژیک، لوکزامبورگ، هلند، سوییس و اخیرا اسپانیا، آنراقانونی اعلام کرده اند.روش تحقیق براساس مطالعات توصیفی تحلیلی و یافتن افق های مشترک از منظر درون دینی  آیات قران کریم و برون دینی (نسل اول حقوق بشر) خواهد بود.از منظر قرآن کریم دلیلی بر جواز اوتانازی داوطلبانه وجود ندارد که می توان به دلایل عدم جواز؛ مانند حق حیات، حق کرامت انسان، انحصاری بودن حق مرگ برای خداوند، اصل حکیمانه بودن درد و رنج و احتمال خطا در تشخیص اشاره کرد. همچنین از منظر برخی مواد حقوق بشر به ویژه حقوق نسل اول بشرمی توان به منع اوتانازی آگاهی یافت.

    کلید واژگان: اوتانازی داوطلبانه, قرآن کریم, نسل اول حقوق بشر, حق حیات, کرامت انسانی, عقل خود بنیاد}
    Qasim Babaei *

    One of the challenging subjects in today's era is voluntary euthanasia; the excess of discussion in the academic space has also found an opening towards the cultural and cinematic space that they are trying to license by de-ugliness. Some organizations and governments promote the desire for voluntary euthanasia by destigmatizing it through media and legal activities. Countries such as Belgium, Luxembourg, the Netherlands, Switzerland and recently Spain have declared it legal. The research method will be based on descriptive, analytical studies and finding common horizons from an intra-religious perspective (verses of the Holy Quran and extra-religious ones (the first generation of human rights). From the perspective of the Holy Quran, there is no evidence for the permissibility of voluntary euthanasia, which It is possible to point out the reasons for impermissibility such as the right to life, the right to human dignity, the exclusivity of the right to die for God, the principle of the wisdom of pain and suffering, and the possibility of error in diagnosis. Also, from the point of view of some human rights articles, especially the rights of the first generation of human beings, it is possible to prohibit Euthanasia became known.

    Keywords: Voluntary euthanasia, The Holy Quran, the first generation of human rights, the right to life, Human dignity, self-foundation}
  • مهدی پورحسین*

    «کرامت انسان» به معنای شرافت و بزرگواری، به دو نوع اکتسابی و ذاتی تقسیم می شود. کرامت ذاتی به مفهوم «حیثیتی طبیعی که در وجود انسان «بما هو انسان»، به ودیعت نهاده شده است»، شامل همه انسان ها از هر نژاد و رنگ و با هر عقیده و فرهنگی، خواهد شد و یکی از مهم ترین پرسش هایی که در این باره مطرح است، اینکه آیا از منظر دینی، چنین کرامتی می تواند مبنای حقوق انسان قرار گیرد یا خیر؟ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل دوم خود، کرامت انسانی را یکی از پایه های ایمانی این نظام قرار داده و بسیاری از اصول آن را به صورت مطلق با محوریت «انسان»، «ایران» و «ملت»، بنا نهاده است که نشان از پذیرش اصل کرامت ذاتی در حوزه قانون گذاری دارد. مبنای چنین رویکری آن است که انسان ها به حکم انسانیت و براساس خلقت و فطرت خدادادی، دارای اشتراکات طبیعی هستند و این اشتراکات طبیعی، حقوق مشترک انسانی را نیز در پی خواهد داشت؛ بنابراین، آنچه از لیاقت و استعداد که دست خلقت ایجاد کرده و در تک تک افراد به امانت نهاده و به گونه ای مساوی در میان آنها تقسیم کرده است، اقتضا می‏کند که حقوق زندگی هم در میان افراد آن مساوی باشد و همه در بهره‏مندی از آن در یک سطح باشند.

    کلید واژگان: کرامت انسان, کرامت ذاتی, حقوق انسان, حقوق اساسی, حقوق طبیعی و قانون گذاری}
    Mahdi Pourhossein *

    "Human dignity" in the sense of honor and greatness is divided into two types of acquired and innate. Intrinsic dignity in the sense of "the natural dignity that is entrusted to the human being as human being, will include all human beings of all races and colors and with all beliefs and cultures. And one of the most important questions in this regard is whether, from a religious point of view, such dignity can be the basis of human rights or not. The Constitution of the Islamic Republic of Iran, in its second principle, has made human dignity one of the faith foundations of this system and many of its principles are absolutely based on "man", "Iran" and "nation", which show the acceptance of the principle of inherent dignity in the field of legislation. The basis of such an approach is that human beings, by virtue of humanity and according to God-given creation and nature, have natural commonalities, and these natural commonalities will lead to common human rights. Therefore, what the merit and talent that the hand of creation has created and entrusted to each individual and distributed equally among them, requires that the rights of life be equal among its individuals and that everyone enjoys it on the same level.

    Keywords: Human dignity, Inherent Dignity, Human rights, fundamental rights, natural rights, legislation}
  • تحلیل مفاهیم کرامت انسانی در قرآن کریم و تاثیر آن ها بر تقویت همبستگی اجتماعی
    رحیمه دانایی*

    کرامت انسانی یکی از اصول اساسی در قرآن کریم است که تاثیر بسزایی بر ایجاد عدالت اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی دارد. این مقاله به بررسی مفاهیم کرامت انسانی در قرآن کریم و تاثیر آن ها بر همبستگی اجتماعی می پردازد. در بخش اول، به تعریف کرامت انسانی و جایگاه آن در قرآن پرداخته می شود و آیات مرتبط تحلیل و تفسیر می شوند. همچنین سنت پیامبر و روایات نبوی در مورد کرامت انسانی مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش دوم، تاثیر مفاهیم کرامت انسانی بر تقویت همبستگی اجتماعی از طریق ایجاد عدالت اجتماعی، احترام متقابل، کاهش تعارضات و افزایش همکاری، و تقویت احساس تعلق و مسئولیت اجتماعی مورد بحث قرار می گیرد. بخش سوم به چالش ها و راهکارهای تقویت کرامت انسانی در جوامع اسلامی می پردازد. موانع فرهنگی و اجتماعی، تاثیر عوامل سیاسی و اقتصادی، و راهکارهای مختلف از جمله آموزش و پرورش، نقش رسانه ها و سازمان های دینی، و سیاست گذاری های اجتماعی بررسی می شوند. در پایان، پژوهش های آینده در زمینه تحلیل تطبیقی مفاهیم کرامت انسانی در قرآن و سایر متون دینی، تاثیر آموزش های دینی، نقش رسانه های مدرن، و تاثیر سیاست های دولتی بر کرامت انسانی پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: کرامت انسانی, قرآن کریم, همبستگی اجتماعی, عدالت اجتماعی, آموزش و پرورش, سیاست گذاری های اجتماعی}
    Analysis of the Concepts of Human Dignity in the Holy Quran and Their Impact on Strengthening Social Cohesion
    Rahime Danaei*

    Human dignity is one of the fundamental principles in the Holy Quran, significantly influencing social justice and strengthening social cohesion. This article examines the concepts of human dignity in the Quran and their impact on social cohesion. The first section defines human dignity and its position in the Quran, analyzing relevant verses. Additionally, the traditions of the Prophet and related hadiths on human dignity are explored. The second section discusses the impact of these concepts on enhancing social cohesion through the establishment of social justice, mutual respect, reduction of conflicts, increased cooperation, and strengthening the sense of belonging and social responsibility. The third section addresses the challenges and strategies for reinforcing human dignity in Islamic societies, considering cultural and social obstacles, the impact of political and economic factors, and various strategies such as education, the role of media and religious organizations, and social policy-making. Finally, future research is suggested in areas like comparative analysis of human dignity concepts in the Quran and other religious texts, the impact of religious education, the role of modern media, and the influence of governmental policies on human dignity.

    Keywords: Human Dignity, Holy Quran, Social Cohesion, Social Justice, Education, Social Policy-Making}
  • داود ملکی*، احسان آریانیان، محمدرضا احمدی
    در عصر حاضر، بشر در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در حال تولید انبوهی از اطلاعات است که به کلان داده ها معروف است؛ اما علاوه بر چالش های فنی و علمی کلان داده ها، چالش های اخلاقی مرتبط با آن ها، زندگی آرام و فضیلت محور انسانی را تهدید می کند. در این نوشتار دسته بندی و ارایه راهکارهای قرآن کریم در مواجهه با چالش های اخلاقی حوزه کلان داده ها با رویکردی منطقی و با استفاده از منابع معتبر حقوقی، اخلاقی، آیات قرآن و احادیث معتبر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که به کارگیری خدمات در حوزه کلان داده باید بر اساس اصولی برنامه ریزی گردد که آثار مخربی بر تعاملات زندگی بشر نداشته باشد. این مقاله با در نظر گرفتن کرامت انسانی مبتنی بر قرآن به عنوان محور اساسی و مرز اخلاق و غیراخلاق، به بررسی چالش های اخلاقی حوزه کلان داده می پردازد. روش تحقیق در این مقاله، بررسی و تحلیل چالش های اخلاقی کلان داده در جامعه و شناسایی آموزه های قرآنی در این زمینه است. این مقاله نگرشی نو به آموزه های وحیانی داشته و با شیوه ای جدید به دسته بندی این چالش ها و ارایه راهکارها می پردازد. یافته ها و نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که چنانچه به کارگیری کلان داده ها بر اساس آموزه های اخلاقی قرآنی که همان فطرت بشری است، پایه ریزی گردد، می تواند راهگشای زندگی بشر بوده و نیازهای اخلاقی حوزه کلان داده ها را در ساختاری مطمین و قابل قبول مدیریت و راهبری نماید.
    کلید واژگان: حوزه کلان داده ها, راهکارهای قرآنی, آموزه های اخلاق قرآن کریم, مواجهه با چالش های اخلاقی, شکاف طبقاتی}
    Davood Maleki *, Ehsan Arianyan, Mohammad Reza Ahmadi
    Nowadays, human life in information technology and communication is generating massive data, known as big data. In this situation, the technical and scientific challenges of big data and the ethical challenges associated with them threaten the peaceful and virtuous human life. In this paper, the categorization and presentation of the Holy Quran solutions in the face of ethical challenges in the field of metadata with a logical approach and using valid legal, moral sources, Quranic verses and authentic hadiths have been studied and analyzed. The results of this study show that the use of services in the field of big data should be planned based on principles that do not have destructive consequences on the development of science and human life interactions. This article examines the ethical challenges of the macro-data field, considering the human dignity based on the Quran as the basic axis and boundary between morality and immorality. The research method in this article is to study and analyze the ethical challenges of big data in society and to identify Quranic teachings in this field. This article takes a new look at revelatory teachings and categorizes these challenges and offers solutions in new ways. Findings and results of this study show that if the use of macrodata is based on the moral teachings of the Quran, which is human nature, it can pave the way for human life and manage the ethical needs of the metropolitan area in a reliable and manageable structure.
    Keywords: Big Data, Moral Doctrines of the Holy Quran, Moral Challenges, Moral Gap, privacy, human dignity, Freedom of Choice}
  • محمد شیرین کار موحد*، محسن قاسم پور، مصطفی عباسی مقدم
    کرامت ذاتی انسان از جمله مهم ترین مبانی انسان شناختی است که در سده اخیر زیربنای مباحث متعددی را در حوزه علوم انسانی تشکیل داده است. پژوهش حاضر با بهره بری از رویکرد توصیفی- تحلیلی، می کوشد ضمن کشف اندیشه دانشیان سده اخیر در زمینه کرامت ذاتی انسان، به تحلیل این مسئله بپردازد که اندیشه های مختلف در این باره، چه تاثیری بر تفسیر آیات جهاد داشته است. بررسی دیدگاه دانشیان سده اخیر در خصوص کرامت ذاتی و دیدگاه آنها در جهاد حکایت از آن دارد که تفسیر این اندیشمندان از گزاره های جهادی متاثر از اندیشه ایشان در مقوله کرامت ذاتی انسان است؛ چنانکه نگرش محدود در مبحث کرامت ذاتی، موجب شده صاحبان این اندیشه، اجبار بر عقیده و سلب حق حیات غیر موحدان را روا بدارند. در مقابل، نگرش موسع به مبنای کرامت ذاتی، صاحبان این اندیشه را در باب جهاد بر آن داشته تا اجبار بر عقیده و قتل غیر موحدان در جهاد را بر نتابند. لکن اندیشه اول با مناقشات مبنایی روبروست و از حیث روشی نیز به سبب تاکید بر قواعدی مانند نسخ و بی توجهی به سیاق و فضای نزول، به نحو گزینشی به تفسیر آیات جهاد پرداخته است. در حالیکه دیدگاه دوم به گونه ای نظام مند، با مجموعه آیات جهاد و آیات مرتبط با آن مواجه شده و در این راستا از قواعد عقلایی تفسیری استفاده می کند.
    کلید واژگان: جهاد, قتال, کرامت انسانی, کرامت ذاتی, آیات جهاد}
    Mohamad Shirinkarmovahed *, Mohsen Ghasempour, Mostafa Abbasi Moghadam
    Human Intrinsic dignity is one of the most important anthropological foundations that has formed the basis of many discussions of humanities in the current century. The present study, using a descriptive-analytical method, tries to examine the idea of the scholars of the current century regarding the intrinsic dignity of human beings as an anthropological basis and then analyze how the different ideas in this field effect on the interpretation of jihad verses. A review of the views of thinkers of the current century on intrinsic dignity and jihad suggests that they were influenced by their belief in the nature of human inherent dignity. Thus, the limited attitude towards the issue of intrinsic dignity has caused the owners of this idea to prescribe coercion on belief and deprivation of the right to life for non-believers. On the other hand, a broad view of intrinsic dignity has led the proponents of this idea of jihad to forbid the coercion of belief and killing of non-believers by jihad. However, the first thought faces fundamental disputes, and also in terms of method, this idea has a selective confrontation with the verses of jihad due to the emphasis on rules such as abrogating and ignoring the context and atmosphere of the revelation. In contrast, the second view is systematically confronted with the collection of verses of jihad and related verses, and in this regard, it uses different rational rules of interpretation.
    Keywords: Jihad, Fighting, Human Dignity, Intrinsic Dignity, Verses of Jihad}
  • اسدالله کردفیروزجائی*
    مساله مورد بررسی پژوهش حاضر این بود که پیش انگاره انسان شناختی دولت تراز انقلاب اسلامی چیست و چگونه بر وجود دولت اسلامی و تراز انقلاب دلالت دارد؟ پژوهش بر این فرض استوار است که ویژگی ها و خواسته های مشروع انسان بر استقرار دولت اسلامی دلالت دارد. در این راستا و با روش توصیفی - تحلیلی پیش انگاره انسان شناختی دولت تراز انقلاب اسلامی در اندیشه سیاسی امام خامنه ای بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که دولت در گزاره «دولت تراز انقلاب اسلامی» در حال تحول و حرکت آرمانی به سمت اهداف انقلاب اسلامی است، اما هنوز تراز انقلاب اسلامی نیست. عناصر و مولفه های انسان شناسی اسلامی از قبیل کرامت و ارزش انسان به لحاظ هستی شناختی، مدنیت و اجتماعی بودن انسان و مانند آن هر یک بر تشکیل دولت اسلامی و تراز انقلاب دلالت دارند. بدین معنا که تنها دولت مبتنی بر دین اسلام ناب می تواند حافظ کرامت حقیقی انسان باشد و تنها دولت اسلامی است که می تواند عادلانه به اداره جامعه بشری بپردازد.
    کلید واژگان: دولت تراز, انقلاب اسلامی ایران, انسان, کرامت انسان, امام خامنه ای}
    Assadollah Kord Firoozjaei *
    The present study aims to explore what is the anthropological presupposition of a government level with the Islamic Revolution and how it indicates to the existence of an Islamic government level with the Revolution. This research relies on the hypothesis that the qualities and legitimate needs of humans imply the establishment of an Islamic government. In this regard and using a descriptive-analytical method, the anthropological presupposition of a government level with the Islamic Revolution in the political ideology of Imam Khamenei was surveyed. The results revealed that the government in the supposition of "a government level with the Islamic Revolution" is transforming and moving toward the objectives of the Islamic Revolution; however, it is not level with the Islamic Revolution yet. Islamic anthropological elements and components such as human dignity in terms of epistemology, civilization and human sociability and so on indicate to the establishment of an Islamic government level the Revolution. It means that a government based on genuine Islam can preserve human dignity and only an Islamic government can justly manage human society.
    Keywords: Levelled Government, Islamic Revolution of Iran, Human Dignity, Imam Khamenei}
  • محمد داودآبادی*

    امروزه حقوق شهروندی یکی از مسایل مهم جوامع علمی بالخصوص در میان حقوقدانان و پژوهشگران محسوب می گردد؛ زیرا نهادینه شدن یک جامعه بر مبانی فکری دمکراسی، مستلزم توجه به مبانی این نوع حقوق در حکومت می-باشد. کشور ایران نیز به عنوان یک کشور اسلامی، باید مبانی حقوق شهروندی از دیدگاه اسلام تدوین کند؛ تا با ایجاد یک الگوی صحیح و متناسب با زمان، حکومت علوی را در سراسر جهان برای تمام عدالت پیشگان معرفی نماید. سوالی که مطرح می شود؛ این است که، «مبانی حقوق شهروندی» در سیره حکومتی امام علی علیه السلام چگونه بوده است؟ این نوشتار کتابخانه ای، با بررسی مبانی حقوق شهروندی در نهج البلاغه از دو بعد علمی و کاربردی بر این واقعیت دلالت دارد؛ که: برخلاف حقوق شهروندی در نظام-های دموکراتیک جهان که مبتنی بر حق محوری و تکلیف محوری هستند؛ حقوق شهروندی در حکومت امیرمومنان علیه السلام با دو منبع معتبر اسلام؛ قرآن کریم و سنت پیامبر اکر صلی الله علیه و آله ارتباط مستقیمی دارد. لازم بذکر است؛ امام علیه السلام مشروعیت حکومت را الهی می داند؛ که با اقبال مردم در یک جامعه محقق می شود. دین و سیاست نیز در کلام علی علیه السلام رابطه ای تنگاتنگ و ناگسستنی با هم دارند. امام علیه السلام رابطه ی فرمانروایان و شهروندان، را چون حق و تکلیف، دوسویه و متقابل می داند. مردم در حکومت اسلامی دارای مسیولیتی سنگین در قبال اجتماع و نظام اجتماعی، از جهت مشارکت فعال در عرصه های اجتماع و تعیین نوع حاکمیت دارند و در مقابل، حکامان اسلامی باید برای رشد و تعالی انسانیت در جامعه چهار زمینه را ایجاد نمایند:1- اجرای عدالت در تمام سطوح کشور.2- تامین امنیت در همه عرصه ها(اجتماعی- فرهنگی- اقتصادی).3- تامین رفاه همه شهروندان بدون لحاظ کردن نوع گرایش های دینی و فکری.4- ایجاد زمینه مناسب حقوق اجتماعی در جامعه برای رشد و تعالی انسان ها.

    کلید واژگان: حقوق شهروندی, حق, تکلیف, کرامت انسانی}
    Mohammad Davoudabadi *

    Citizenship rights are among the most important issues in the scientific community, especially among lawyers and researchers; the institutionalization of a society on the intellectual foundations of democracy requires attention to the foundations of this kind of government's rights. As an Islamic country, Iran must formulate the foundations of civil rights from the perspective of Islam; to create a correct and appropriate model for the time and introduce the Alawite government around the world for all the forerunners of justice. The question that arises; is that what have been the "principles of civil rights" in the government of Imam Ali? This paper studies the principles of civil rights in Nahj al-Balaghah from two scientific and practical dimensions. In this regard, unlike citizenship rights in the democratic systems, which are based on rights and duties, citizenship rights in the Amir al-Mu'minin government are directly related to two authoritative sources of Islam. These sources are the Holy Quran and the Sunnah of the prophet (PBUH).  Imam Ali (A.S.) considers the legitimacy of government as divine, which is achieved by the luck of the people in a society. Religion and politics are also closely related to and inseparable in theology. Imam Ali (A.S.) considers the relationship between rulers and citizens as a reciprocal relationship between right and duty. The people in the Islamic government have a hefty responsibility towards the society and the social system, for active participation in the social spheres and determining the type of government. In return, the Islamic rulers must create four conditions for the growth and excellence of humanity in society:1-    Execution of justice at all levels of the country. 2-    Providing security in all areas (social-cultural-economic). 3-    Ensuring the welfare of all citizens, regardless of religious and intellectual tendencies. 4-    Creating a suitable ground for social rights in society for the growth and excellence of human beings.

    Keywords: citizenship rights, Rights, duties, Human dignity}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال