جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تصمیم گیری خرید » در نشریات گروه « مدیریت »
تکرار جستجوی کلیدواژه « تصمیم گیری خرید » در نشریات گروه « علوم انسانی »-
در هر جامعه با توجه به شرایط خاص آن، محیط های گوناگونی وجود دارند که رفتار مردم را شکل می دهند و در حقیقت تعیین کننده رفتارها و عملکردهای آنان هستند. رفتار مصرفی مصرف کننده تحت تاثیر محرک هایی نظیر محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری قرار می گیرد. در این پژوهش تلاش شده با ارایه مدلی به اندازه گیری تاثیر محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری بر تصمیم گیری خرید مصرف کننده مبادرت گردد. در ابتدا به جمع آوری داده ها از منابع علمی حوزه پژوهش مبادرت شده و ابعاد و شاخص ها برای اندازه گیری تاثیر محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری بر تصمیم گیری خرید مصرف کننده شناسایی شده اند. در ادامه با استفاده از روش دلفی به شناسایی ابعاد و مولفه های مربوطه از نظر متخصصان و صاحب نظران بازاریابی پرداخته شد تا در انتها این متغیرها و مولفه های مربوط مورد پایش و در قالب پرسش نامه مورد استخراج قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق متشکل از دو گروه بوده که گروه اول شامل نخبگان و اساتید دانشگاهی و متخصصین حوزه بازاریابی و رفتار مصرف کننده می باشد. گروه دوم جامعه آماری تحقیق شامل مصرف کنندگان با تجربه خرید متعدد از هایپرمارکت های سطح شهر تهران بوده که با استفاده از فرمول آماری کوکران و کرجسی و مورگان، تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی مورد تحلیل قرار گرفتند. پژوهش حاضر از نظر روش گردآوری داده ها آمیخته محسوب می شود. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی دلفی می باشد در بخش کمی پژوهش برای تست مدل طراحی شده پرسش نامه طراحی شده و داده های به دست آمده با استفاده از ابزار آماری اس پی اس اس جهت آماده سازی داده ها و همچنین از تکنیک معادلات ساختاری برای سنجش تاثیر متغیرها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بی تردید برای مصرف کنندگان نمونه مورد مطالعه، محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری زمانی که بخواهند اقدام به خرید کنند از این اطلاعات استفاده خواهند کرد و این اطلاعات می تواند بر روی تصمیم گیری خرید آنها موثر باشد.
کلید واژگان: محرک های ذهنی, محرک های اجتماعی, محرک های رفتاری, تصمیم گیری خرید}IntroductionIn different societies, according to the nature of that society, different environments give rise to a process and determine its form. The consumer is influenced by mental and behavioral stimuli, and his behavior is the affected by different consumption and performance drivers. In this research, a model has been proposed to measure the influence of mental, social and behavioral stimuli on consumer purchase decisions. At first, a set of scientific resources related to the field are collection and used, and then the indicators are identified to explain the influence of mental, social and behavioral stimuli on consumer purchasing decisions. In this study, an attempt has been made to provide a model to measure the effects of mental, social and behavioral stimuli on consumer purchasing decisions. Initially, the data are collected from scientific sources related to the field of research, and then the corresponding dimensions and indicators are identified to measure the effect of those stimuli..
MethodologyIn this study, after a content analysis, mental, social and behavioral stimuli are examined for their effects on consumer purchasing decision in Tehran province. Also, the variables of those stimuli are identified and evaluated to a large extent. A frequency distribution table is used for the central indicators, dispersion, and distribution. In the inferential part, the SPSS statistical tool is used to for data analysis, and the structural equation technique serves to measure the effects of variables using the Smart PLS software. The statistical population of the study consists of marketing professionals and consumers with numerous shopping experiences from hypermarkets. The target population is selected as a suitable sample from the community of experts and university professors. Also, the statistical population of the second group consists of consumers with numerous purchasing experiences from hypermarkets in Tehran. They were selected using the statistical formula of Cochran, Krejcie and Morgan. The final sample size was 384 people, and 400 questionnaires were distributed to ensure their return. A suitable sample is taken from the consumer community with multiple shopping experiences from hypermarkets in Tehran. To this end, the available random sampling method has been used.
Results and DiscussionThe study of the structural pattern of PLS and research questions is possible by examining the path coefficients and the standard values of the determination coefficient for the endogenous (dependent) latent variables. The coefficient of determination is a criterion that shows the effect of an exogenous variable on an endogenous variable, and three values of 0.19, 0.33, and 0.67 are considered as the criteria for weak, medium and strong values. The criterion of the determination coefficient for the endogenous structures of the research has been calculated, which, according to the three values of the criterion, can confirm the appropriateness of the fit of the structural model.
ConclusionIn this study, the effects of mental, social and behavioral stimuli on consumer purchasing decision making in Tehran are investigated with two main objectives. The first purpose is to determine the effects of mental, social and behavioral stimuli on each other and on consumer purchasing decisions. The second goal of the research is to provide a model for measuring the effects of mental, social and behavioral stimuli on consumer purchasing decisions. In the qualitative part, the Delphi method was used to develop the scale of mental stimuli, social stimuli and consumer behavioral stimuli. In this study, after the content analysis is done, the mental, social and behavioral stimuli of consumers' purchasing decision were identified. In the next step, using the Delphi method to identify the dimensions and components of mental and social stimuli, behavioral and consumer purchasing decisions were made from the perspective of marketing experts and professors. Also, with the approval of the marketing experts and specialists, a questionnaire related to personal values and a questionnaire of modifying variables including questions on personal factors and situational factors were prepared. Also, to examine the pattern of structural relationships between model variables and analysis, it was shown that (1) there is a positive and significant relationship between effective mental stimuli and consumer purchasing decisions, (2) there is a positive and significant relationship between effective social stimuli and consumer purchasing decisions, (3) there is a positive and significant relationship between effective behavioral stimuli and consumer purchasing decisions , and (4) there is a positive and significant relationship between mental, social and behavioral stimuli in each other and consumer purchasing decisions.
Keywords: Mental stimuli, Social stimuli, Behavioral stimuli, Purchasing Decision} -
در دنیای امروز عدم اطمینان از بازار مسکن آسیبهای زیاد اجتماعی – اقتصادی را برای هر کشور در بردارد، این موضوع سبب نوسان در عدم خرید و سرمایهگذاری مسکن میشود. هدف اصلی این پژوهش ارایه یک الگوی راهبردی جهت اطمینان سازی در تصمیم گیری مصرفکنندگان در شرایط عدم اطمینان در بازار مسکن میباشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی و کاربردی بوده است و ازنظر ماهیت جزء پژوهش های پیمایشی محسوب میشود و ازنظر رویکرد این پژوهش، جزء پژوهش های کیفی می باشد. جامعه آماری خبرگان حوزه مسکن (خبرگان بنگاههای معاملاتی ملک و خبرگان سازمان مسکن و شهرسازی و ارگانهای تابعه) استان تهران شهرستان تهران است. با استفاده از اشباع نظری درنهایت 20 خبره و کدگذاری 241 عبارت و معرفی 9 مفهوم که در شش مقوله عمده مدل پارادایمی مورد دستهبندی قرار گرفت در این پژوهش مشارکت نمودند. نتایج بهدستآمده در شش حالت که، شامل عدم اطمینان محیطی ، گفتمان اطمینان طلبی ، عوامل مداخله گر، عوامل بستر، استراتژیهای رقابتی و مشروعیت بخشی به خرید شناساییشده است و پیامد این الگوی تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان خرید، بهبود عملکرد فروش شرکتها می باشد. با توجه به عدم اطمینان های محیطی در بازار مسکن، تقویت گفتمان اطمینان طلبی در خرید مصرف کننده دارای اهمیت است که زمینه را برای بهبود مشروعیت سرمایه گذاری سرمایه گذار مهیا مینماید.
کلید واژگان: تصمیم گیری خرید, رفتار مصرف کننده, عدم اطمینان محیطی, بازار مسکن} -
امروزه شرکت ها و بازاریابان بر درک رفتار مشتری تمرکز کرده اند، چراکه توجه به ارزش های اخلاقی مشتریان می تواند وفاداری مشتریان را تبیین نماید و این مهم می تواند نقش حیاتی در موفقیت تمامی فعالیت های بازاریابی شرکت ها ایفا کند. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری خرید اخلاقی محصولات سبز می باشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی مصرف کنندگان محصولات پوستی سبز در شهر مشهد می باشند که تعداد آن ها نامحدود است و با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تعداد نمونه آماری 384 نفر انتخاب شدند. داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شده که جهت سنجش روایی از روایی صوری نظر اساتید و جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج حاصل حاکی از این است که آگاهی اخلاقی مصرف کنندگان بر نیت خرید محصولات پوستی سبز تاثیر مثبت و معناداری می گذارد و نیت خرید محصولات پوستی سبز نیز بر رفتار خرید این محصولات تاثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین نتایج حاصل بیانگر این بود که ویژگی های شخصیتی مصرف کنندگان که شامل ابعاد (آگاهی اخلاقی، مقاومت خرید، بدبینی، رشد اخلاقی و عقلانیت اقتصادی) و عوامل محیطی که شامل ابعاد (محیط فیزیکی، شرایط خرید، وضعیت فعلی و محیط اجتماعی) می باشند، می توانند ارتباط بین نیت خرید و رفتار خرید محصولات پوستی سبز را تعدیل کنند.کلید واژگان: تصمیم گیری خرید, خرید اخلاقی, محصولات پوستی سبز}Nowadays, companies and marketers are focused on understanding customer behavior, because paying attention to customer ethical values can explain customer loyalty and this can play a vital role in the success of all corporate marketing activities. The purpose of this study is to investigate the factors influencing the ethical purchase decision of green products. The research is applied in terms of purpose and descriptive-correlative in nature. The statistical population of this research is all consumers of green leather products in Mashhad with an unlimited number of 384 individuals selected using Morgan table and two-stage cluster sampling method. The required data were collected using a standard questionnaire which was used for face validity and Cronbach's alpha for reliability. Structural equation modeling using Smart PLS software was used to analyze the data. The results show that consumers' ethical awareness has a positive and significant impact on the purchase intention of green leather products and the intention to purchase green leather products has a positive and significant effect on their purchase behavior. The results also indicated that consumer personality traits including dimensions (ethical awareness, purchasing resistance, cynicism, ethical growth and economic rationality) and environmental factors including dimensions (physical environment, purchase conditions, current situation and social environment) can be Moderate the relationship between purchase intentions and purchase behavior of green leather products.Keywords: Purchase decision making, ethical buying, green leather products}
-
در هر جامعه محیطهای گوناگونی وجود دارند که رفتار مردم را شکل میدهند و در حقیقت تعیینکننده رفتارها و عملکردهای آنان میباشند. رفتارمصرفکننده تحت تاثیر محرک هایی نظیر محرک های ذهنی، محرک های اجتماعی و محرک های رفتاری قرار میگیرد.در این پژوهش تلاش شده با ارایه مدلی به اندازه گیری تاثیر محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری بر تصمیم گیری خرید مصرف کننده مبادرت گردد.در ابتدا شاخص هایی برای اندازه گیری تاثیر محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری بر تصمیم گیری خرید مصرف کننده با بهره گیری از روش تحقیق ترکیبی شناسایی شده اند.در ادامه با استفاده از روش دلفی به شناسایی ابعاد و مولفه های مربوطه پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق متشکل از دو گروه بوده که گروه اول شامل نخبگان و اساتید دانشگاهی و گروه دوم جامعه آماری تحقیق شامل مصرف کنندگان با تجربه خرید متعدد از هایپر مارکت های سطح شهر تهران بوده که تعداد 388 نفر با روش نمونه گیری تصادفی مورد تحلیل قرار گرفتند.روش تجریه و تحلیل داده ها در بخش کیفی دلفی می باشد. در بخش کمی پژوهش برای تست مدل طراحی شده پرسشنامه طراحی شده و داده های به دست آمده با استفاده از ابزار آماری اس پی اس اس جهت آماده سازی داده ها و همچنین از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بی تردید برای مصرف کنندگان نمونه مورد مطالعه، محرک های ذهنی، اجتماعی و رفتاری زمانی که بخواهند اقدام به خرید کنند از این اطلاعات استفاده خواهند کرد و این اطلاعات می تواند بر روی تصمیم گیری خرید آنها موثر باشد.
کلید واژگان: محرک های ذهنی, محرک های اجتماعی, محرک های رفتاری, تصمیم گیری خرید}Nowadays, having enough information and knowledge of consumer behavior is a reliable guide to marketing activities of business organizations. All marketing decisions and processes are based on the perception of consumer behavior and it is not possible to think of making key marketing decisions without understanding and considering consumer behavior. This study attempts to provide a model for measuring the impact of mental, social and behavioral stimulus on purchasing decisions. The study initiates with collecting information from scientific sources related to the field of research and dimensions and indicators for measuring the impact of mental, social and behavioral stimuli on consumer purchasing decisions have been identified. Subsequently, using Delphi method to identify the related dimensions and components according to marketing professionals and pundits and finally using these components as questionair.The statistical population of this study were exprienced consumers of hypermarkets in Tehran. Using the Cochran, Krjatsi and Morgan statistical formula, 388 people were analyzed by random sampling. Data analysis was performed in qualitative Delphi section. In the quantitative part of the research, SPSS statistical tools were used to prepare the data as well as structural equation techniques to measure the impact of variables. The results of this study indicate that when making purchases, mental, social and behavioral stimulus are effective on consumer purchasing decisions.
Keywords: Mental Stimuli, Social Stimuli, Behavioral Stimuli, Buying Decisions} -
هدف
قیمت کالا یکی از عوامل بسیار مهم در تصمیم گیری خریداران است و تخفیف قیمتی نیز از جمله عواملی به شمار می رود که بر انتخاب کالای مصرف کننده تاثیر می گذارد. آستانه تخفیف، حداقل ارزش هر تخفیف قیمتی است که باعث می شود مصرف کننده نیت خرید خود را تغییر دهد. به بیان دیگر، به درصد یا مقدار یا سطحی که مصرف کننده به تخفیف واکنش نشان می دهد، آستانه تخفیف می گویند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل اثرگذار بر آستانه تخفیف قیمت فروشگاهی است.
روشاین پژوهش از طریق تحلیل فراترکیب اجرا شده است. بدین منظور، پس از تحلیل کسپ (CASP)، در نهایت، 24 پژوهش که به طور مستقیم به بررسی موضوع آستانه تخفیف پرداخته بودند، انتخاب و برای کدگذاری وارد نرم افزار مکس کیودا شدند. گفتنی است که تحلیل پژوهش ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفته است.
یافته هادر تحلیل پژوهش های انتخاب شده، از بین کدهایی که شناسایی شدند، کدهای مربوط به برند با 16 ارجاع، درصد تخفیف با 12 ارجاع، نوع کالا با 9 ارجاع، تکرار تخفیف با 5 ارجاع و قیمت مرجع با 4 ارجاع، به ترتیب از نظر تعداد ارجاع در ابیات پژوهشی، اهمیت بیشتری دارند. در این پژوهش، کدها در قالب 23 مفهوم یا تم و مفاهیم در قالب 13مقوله دسته بندی شدند.
نتیجه گیریدر این پژوهش برای نخستین بار عوامل موثر بر آستانه تخفیف قیمت فروشگاهی به روش فراترکیب تحت بررسی قرار گرفت. بر اساس پژوهش های بررسی شده، برند کالا، درصد تخفیف، نوع کالا، تکرار تخفیف و قیمت مرجع، ابعادی بودند که در قیاس با عوامل دیگر، تاثیر (ارجاع) بیشتری داشتند. در پایان، هم راستا با نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی برای طرح ریزی راهبردهای تخفیف قیمتی فروشگاهی ارایه شده است.
کلید واژگان: آستانه تخفیف قیمت فروشگاهی, فراترکیب, قیمت گذاری, تصمیم گیری خرید}ObjectiveCompetitiveness of business environment in the country, growth of ever-discount stores, and the prevalence of foreign brands in the form of stores and shopping centers in Tehran and other cities have caused Iranian stores and companies to widely develop their price discounts so as to increase their sales and expand their market share. In this new space, if the strategy and methods of discounting are not used effectively, that is, the percentage of discount is too high or too low, the time and repetition of the discount is high or low, and etc., Iranian stores and companies will face several risks including reduced sales, weakening of the brand’s position, and so on. Hence, the present study aims to explore for the factors influencing these levels, which are referred to as the "price discount threshold" in this study. The main purpose is, then, to identify which factors affect the high and low discount threshold to use those effective strategies. This research helps stores and companies design a "discount window".
MethodologyThis research is developmental in terms of purpose, qualitative in terms of the data analysis research and documentary in terms of data collection method. The present study is analytical-descriptive in terms of research method. This study was conducted through meta-synthesis. For this purpose, after CASP analysis, 24 studies that have directly addressed the issue of discount threshold entered the analysis phase. The selected researches were entered into Max Kioda software for codification and were using Max Kioda software.
FindingsIn this study, 24 studies directly dealt with the discount threshold entered the analysis phase. Finally, after the integrations phase, 56 distinct codes were identified. In the next step, the codes were identified in the form of 23 concepts or themes and finally the concepts were identified in the form of 13 categories as affecting factors on the price image based on the results of the identification analysis and their quality test. Based on the findings, the “brand” with 16 citations, the “discount percentage” with 12 citations, the “type of products” with 9 citations, the “repetition of discount” with 5 citations, and the “reference price” with 4 citations were among the most important codes in terms of citation. As mentioned earlier, the identification of the themes and categories of this model has been finalized in the fifth stage of the analysis.
ConclusionIn this study, for the first time, the affective factors on the discount threshold for the prices were examined using meta-combination method in shopping centers. According to the evaluated studies, the dimensions such as product brand, discount percentage, type of product, repetition of discount and reference price were identified as having the most impact (referrals).
Keywords: Price discount threshold, pricing, Meta Synthesis, Buying decision} -
خانواده نقش مهمی در تصمیم گیری دارد و اینکه چه کسی بیشترین نقش را در تصمیم گیری های خرید خانوادگی دارد بستگی به شخصیت، جنسیت، علایق و نگرش افراد خانواده دارد بنابراین پذیرش دیدگاه افراد خانواده در تصمیم گیری ها حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش اعضای خانواده (والدین و فرزندان) در تصمیم گیری خرید خانوادگی می باشد. این پژوهش ازنظر روش، پیمایشی و از نوع توصیفی می باشد. ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، تمام خانواده های ساکن شهر شیراز می باشد که به روش نمونه گیری طبقه ای در ده منطقه از شهر شیراز از بین خانواده های ساکن این شهر، 323 خانواده انتخاب شد و داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. به منظور تحلیل دادها از آزمون های کولموگروف، من ویتنی و کروسکال والیس و برای بررسی فرضیه ها از معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش برای اندازه گیری پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و با استفاده از نرم SPSS محاسبه گردیده است. ازآنجاکه مقدار آلفای کرونباخ مربوط به هر شاخص از 0.7 بیشتر است شاخص ها از پایایی مناسبی برخوردارند و برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی محتوای استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که بین متغیرهای جمعیت شناختی و متغیر تصمیم گیری خرید رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین متغیرهای ویژگی های والدین و نوع محصول با تصمیم گیری خرید خانوادگی رابطه معناداری وجود دارد اما بین متغیر ویژگی های خانواده و تصمیم گیری خرید رابطه معناداری وجود ندارد و این فرضیه رد شد.کلید واژگان: خانواده, تصمیم گیری خرید, خرید خانوادگی}The family plays an important role in decision making, and who plays the most important role in family purchasing decisions depends on the personality, gender, interests and attitudes of the family. So, it is important to accept the perspective of every member of family in decision making. The purpose of this research is to examine the role of family members (parents and children) in purchase decisions. The research is descriptive in terms of method and functional in terms of purpose. The statistical population of the study consisted of all the families living in Shiraz. There were 323 families from ten districts of Shiraz selected through stratified (classified) sampling. The data were collected by means of a questionnaire. Using Kolmogorof, Mann-Whitney and Kruskal test, the data were analyzed, and, using structural equations, the hypotheses were evaluated. To measure the reliability of the questionnaire, the Cronbach's alpha coefficient was used, and the results were calculated by the SPSS software. Since Cronbach's alpha was more than 0.7 for each indicator, the indexes proved to have a good reliability. To evaluate the validity of the questionnaire, the content validity was used. The results showed a positive and significant relationship between the demographic variables and purchase decision making’s. There was also a significant relationship between the variables of the parents’ characteristics and product type on one hand and family purchase decision making on the other. However, there was no significant relationship between family characteristics and purchase decision making. Therefore, this hypothesis was rejected.Keywords: Family, Family purchase, Purchase decision}
-
صنعت سینما به عنوان اثرگذارترین صنعت فرهنگی هر کشور، با ارائه خدمتی که انجام می دهد، شایسته توجه و برنامه ریزی های اثربخش تری است. این بازار همانند دیگر بازارهای موجود، دارای عرضه و تقاضا یا تولیدکننده و خریدار است؛ لذا نحوه تعامل این دو با یکدیگر و نگرش خریدار و چگونگی شکل گیری رفتار خرید، در جهت شناخت و ارتقای این بازار، اهمیت فراوانی دارد. متاسفانه این صنعت در ایران، برای جذب مخاطبان در سال های اخیر چندان موفق عمل نکرده است. این ناکامی ریشه در عوامل مختلفی دارد که با شناخت دقیق و برنامه ریزی مولفه های اثرگذار بر تصمیم گیری خرید، می توان در جهت ارتقای تعداد مخاطبان کوشید. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی به طور مستقیم و غیرمستقیم در تصمیم گیری خرید مخاطبان سینمای ایران نقش دارد؟ اکثر پژوهش های صورت گرفته در این حوزه با رویکرد اقتصادی صورت پذیرفته است؛ درحالی که در پژوهش حاضر، با رویکرد بازاریابی و از نگاه تصمیم گیری خرید و رفتارشناسی مخاطبان سینما، مسئله موردتوجه قرارگرفته است. ازاین رو با استفاده از مدل تصمیم گیری خرید مخاطبان سینما و به منظور رتبه بندی مولفه های موثر بر تصمیم گیری خرید، مطالعه ای در شهر تهران با نمونه 320نفره صورت پذیرفت. در تحلیل استنباطی، مولفه ها با استفاده از آزمون ناپارامتری فریدمن رتبه بندی شده و نتایج آزمون نشان داد که مولفه «عوامل وضعیتی» بالاترین رتبه را دارد، سپس مولفه های «ارتباطات»، «مشخصه فیلم» و «کیفیت ساختاری» در رتبه های بعدی قرار دارند.
کلید واژگان: بازاریابی سینما, رفتار مصرف کننده, تصمیم گیری خرید, تقاضای سینما, مخاطبان سینما}The cinema industry, as the most influential cultural industry in each country, deserves more attention and planning, than the service it provides. This market, like other existing markets, has both supply and demand or the manufacturer and the buyer. Therefore, the interaction of these two with each other and the buyer’s attitude and how to shape the buying behavior in order to recognize and promote this market is of great importance. Unfortunately, this industry has not been successful in attracting audiences in recent years. This failure is rooted in a number of factors, which can be used to increase the number of audiences by knowing and planning the components that affect purchasing decisions. The research question of the current study is that which factors directly or indirectly affect the Iranian audience purchase? Most of the researches carried out in this field are based on an economic approach, while in the present study, the issue has been considered with the marketing approach and from the point of view of purchase decision making and the behavior of cinema audiences. Therefore, using a decision making model of buying for cinema audiences and ranking the factors affecting purchasing decisions, a study was conducted in Tehran with a sample of 320 people. In the inferential analysis, the components were ranked by Friedman’s nonparametric test and the results of the test showed that the “state of affairs” component was the highest, then the components of “communication”, “feature of the film” and “structural quality” were in the next ranks.
Keywords: Cinema marketing, Consumer behavior, purchasing decision, cinema demand, cinema audience} -
در پژوهش حاضر تاثیر سرمایه فرهنگی و مولفه های آن بر تصمیم به خرید کالاهای خارجی در میان مشتریان بازارچه مرزی جوانرود بررسی شده است. چهارچوب نظری این نوشتار بر اساس الگوی "پی یر بوردیو" در زمینه سرمایه فرهنگی و مدل تصمیم به خرید انتخاب گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر مشتریان بازارچه مرزی شهرستان جوانرود بوده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت انتخاب پاسخگویان استفاده شد. تعداد حجم نمونه نیز 384 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد. تحلیل توصیفی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که میزان سرمایه فرهنگی مشتریان بازارچه مرزی جوانرود در حد زیاد و میزان تصمیم به خرید کالاهای خارجی در حد متوسط بوده است. یافته ها تاییدکردکه ارتباط مثبت و معنا داری بین سرمایه فرهنگی و تصمیم به خرید کالاهای خارجی وجود دارد. همچنین یافته ها نشانگر این بود که از میان مولفه های مختلف سرمایه فرهنگی، بعد سرمایه فرهنگی تجسم یافته نقش تبیین کنندگی بیشتری در زمینه تصمیم به خرید کالاهای خارجی در میان مشتریان بازارچه مرزی جوانرود ایفا می کندکلید واژگان: فرهنگ, سرمایه فرهنگی, تصمیمگیری خرید, بازارچه مرزی, شهرستان جوانرود}
-
وفادارسازی مشتریان در بازارهای رقابتی امروز، نقش تعیین کننده ای در بقای سازمان ها دارد. برنامه های وفاداری، از جمله ابزارهای مطرح در این مقولهبه شمار می آیند. هدف این مقاله بررسی تاثیر برنامه های وفاداری بر تصمیم گیری خرید مشتریان است. در این تحقیق، با توجه به مدل مفهومی به کار گرفته شده، سه فرضیه مطرح شده که در نهایت با تحلیل داده های جمع آوری شده از نمونه آماری بوسیله پرسشنامه و با استفاده از آزمون فرض تک متغیری در مورد میانگین یک جامعه، همگی آنها تایید شده اند. در ادامه نیز بوسیله تحلیل عاملی، پنج برنامه وفاداری طراحی شده به ترتیب میزان تاثیرگذاری بر تصمیم گیری خرید مشتریان، رتبه بندی گشته. همچنین مولفه های تصمیم گیری خرید مشتریان نیز به ترتیب اهمیتشان رتبه بندی شده اند.
کلید واژگان: برنامه های وفاداری, تصمیم گیری خرید, تصویر ذهنی شرکت}In today competing markets, making customers loyal, plays determining role in survival of the organizations. Loyalty programs are one of exemplary means for that purpose. The aim of this article is examination the effects of the loyalty programs on buying decisions of the customers. In this study, with regard to conceptual model is used, 3 hypotheses are expressed that finally all of them are accepted as a result of T. student analysis of gathered data by questionnaire from the samples. In continuation of the thesis, the designed 5 loyalty programs are ranked in order of their influence on customer's buying decision by factor analysis. Customer's buying decision's factors are ranked by their importance too.Keywords: Loyalty Programs, Buying Decision, Company Image} -
یکی از مباحث پر اهمیت تحقیقات مصرف کننده که همواره مورد توجه محققان، بازاریان و مدیران صنعتی بوده است، بررسی نحوه تصمیم گیری مصرف کنندگان است. ناامیدی محققان از اثربخشی روش های سنتی در تشخیص تصمیم گیری خرید مشتریان سبب ایجاد روش های نوین و ترکیبی در حوزه بازاریابی شده، که بازاریابی عصبی یکی از این رویکردهای جدید می باشد.
بازاریابی عصبی ترکیبی از علم عصب شناسی، روانشناسی و بازاریابی و حاصل ادغام دو رشته علمی علوم اعصاب و مدیریت کسب و کار می باشد. به عبارتی دیگر بازاریابی عصبی شاخه جدیدی از تحقیقات بازاریابی است که به مطالعه و بررسی پاسخ موثر حسی، شناختی و عاطفی محرک های بازاریابی مصرف کنندگان می پردازد. در این روش محققان با استفاده از فن آوری هایی مانند تصویربرداری با تشدید مغناطیسی به اندازه گیری تغییرات در بخش های متفاوتی از مغز می پردازند، برای درک این نکته که مصرف کنندگان چگونه تصمیم گیری می نمایند، و چه بخشی از مغز در تصمیم گیری آن ها دخالت دارد. هدف نهایی بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام های بازاریابی و افزایش احتمال خرید توسط مصرف کنندگان می باشد.
علی رغم سودمندی های متصور برای بازاریابی عصبی، برخی از محققان بازاریابی تمایل چندانی به به کارگیری روش های علم عصب شناسی نداشته و با بی اعتمادی به آن می نگرند. به همین علت هدف این پژوهش آن است که ضمن ارائه تصویری کلی و روشن از بازاریابی عصبی با تاکید بر جنبه های کاربردی آن به شرح و توصیف بازاریابی عصبی و ابزارهای آن بپردازد تا با درک بهتر مفاهیم بازاریابی عصبی بتوان گامی در جهت ارتقای تکنیک های بازاریابی در زمینه رفتار مصرف کننده و تحقیقات بازاریابی و اجرای موثر آن ها برداشت.
کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی عصبی, علم عصب شناسی, تکنیک های تصویر برداری عصبی, تصمیم گیری خرید} -
مجله مدیریت بازاریابی، پیاپی 22 (بهار 1393)، صص 131 -151یکی از موضوعات مهم در رفتار مصرف کننده، پردازش اطلاعات توسط مصرف کننده می باشد. یکی از عوامل مهم در پردازش اطلاعات، درگیری ذهنی مصرف کننده است که توجه زیادی را در دو دهه گذشته به خود جلب کرده است. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه درگیری ذهنی مصرف کننده و تصمیم گیری خرید می باشد.
درگیری ذهنی مصرف کننده یکی از مهم ترین مفاهیم حوزه بازاریابی و رفتار مصرف کننده است که نسبت به سایر مفاهیم کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. در تحقیق حاضر بر اساس مدل کاپفرر و لورنت، پرسشنامه ای بومی برای این مفهوم طراحی شده است.
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی (از نوع پیمایشی همبستگی) می باشد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و حجم نمونه آماری 372 نفر بوده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است.
یافته ها حاکی از آن است که بین ابعاد درگیری ذهنی مصرف کننده که مشتمل بر علاقمندی به محصول، ارزش مبتنی بر لذت، ارزش نمادین، اهمیت ریسک و احتمال ریسک می باشد، با تصمیم گیری خرید رابطه معناداری وجود دارد.
از آن جا که جامعه آماری تحقیق حاضر را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج تشکیل می دهند، لذا نتایج تحقیق حاضر را نمی توان به سایر خریداران تلفن همراه تعمیم داد به علاوه به دلیل آن که تلفن همراه به عنوان محصول مورد بررسی انتخاب شده بنابراین محدودیت تعمیم دهی یافته های پژوهش به دیگر طبقات محصول وجود دارد. در نظر نگرفتن متغیرهای تعدیل کننده که علت اصلی آن افزایش پیچیدگی مدل و محدودیت زمانی بوده است، دیگر محدودیت تحقیق حاضر می باشد.
مدیران و بازاریابان می توانند ابعاد درگیری ذهنی موثر بر خرید مشتریان را شناسایی کنند و با افزودن یا تاکید بر ویژگی های خاص پیشنهادی، احتمال خرید محصولات توسط مصرف کنندگان را افزایش دهند.
کلید واژگان: رفتار مصرف کننده, درگیری ذهنی, تصمیم گیری خرید, تلفن همراه}PurposeTo investigate the relationship between consumer involvement and purchase decision.MethodologyThe present study has an applied aim and follows a descriptive (survey-correlation) method. The population was the students of Azad University of Sanandaj branch and the sampling method is stratified random. 372 people were chosen as a sample and questionnaire was used to collect data.FindingResults of data analysis have shown confirmation of all hypotheses. In other word، there is significant relationship between dimensions of consumer involvement: Interest، Hedonic value، Sign value، Risk importance and Risk probability with purchase decision. Research Limitations: Since the target populations of the study were university students، the results of the study cannot be applied to other cell phone purchasers، Moreover، because cell phone was selected as the product، hence، application of the results of the study to other levels of the product is not possible. Managerial Implications: involvement is not an incontrollable variable for the company; managers and marketers can increase it by adding or emphasizing certain features of their offer and thus have an impact on consumers'' decisions. Originality/value: Consumer involvement is a very important concept in marketing and consumer behavior but unfortunately there is little research about it. In this article this concept based on Kapferer and Laurant was surveyed and localized questionnaire was developed.Keywords: Consumer behavior, Consumer involvement, Purchases decision, Cell phone} -
در این پژوهش با الگوبرداری از یک الگوی ادراکی آزمون شده از سبک های تصمیم گیری مصرف کنندگان، که اولین بار از سوی اسپرولز و کندال (1986) ارائه شد، سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کننده در میان بانوان شاغل مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اصلاح شده ای با50 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت تنظیم شد. با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی (غیر احتمالی)، 300 پرسشنامه به صورت حضوری در برخی فروشگاه های زنجیره ای و مراکز خرید در مناطق مختلف تهران توزیع شد. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها جهت استخراج متغیرهای مکنون (پنهان)، از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، فرآیند خرید بانوان شاغل دارای10 ویژگی مشخص تحت عناوین کیفیت گرایان با دقت، قیمت گرایان با دقت، حساسیت به محیط و سلامتی، توصیه پذیران، خریداران زمان و راحتی، مدگرایان تنوع طلب، سردرگم میان گزینه های متعدد، برندگرایان، تبلیغ گرایان و تفریح گرایان لذت جو می باشند.کلید واژگان: رفتار مصرف کننده, تصمیم گیری خرید, سبک خرید, بانوان شاغل}The present research addresses the subject of consumers decision making style based on sproles and kendall's (1986) consumer styles inventory (CSI). This study has focused on working womens shopping styles by administraiting a questionair with 50 items to a non-probability Judgmental sample group living in Tehran. A total of 300 questionairs were distributed in department stores and shopping centers while about 225 questionairs were completed. This research is also an explanatory research in which the results can be applied. In order to identify a more appropriate structure, a principle component analysis with Varimax rotation was applied to recognize the right number of decision making styles. The results show that the study has identified ten shopping style dimensions such as: Price conscious, Quality conscious, Environment/health conscious, Price/value conscious, Fashion/novelty conscious, Brand conscious, Recreational/hedonistic shoppers, Costumers confusion by over choices, Reliance on advertisement in mass media, Influenced by others and time/energy conserving shoppers.Keywords: Consumer Behaviour Decision Making Shopping Styles Iranian Working Women}
-
این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان در میان بانوان شاغل و غیر شاغل ساکن در شهر تهران انجام شد. این تحقیق با الگوگیری از مدل «سبک های تصمیم گیری خرید مصرف کننده اسپرولز و کندل(1986)» صورت پذیرفته است. اگرچه این مدل یکی از معتبرترین و پرکاربردترین مدل های موجود در حوزه تصمیم گیری مصرف کننده بوده و در بسیاری از کشورها نیز مورد آزمون قرار گرفته است اما همواره با انتقاداتی همراه بوده است. بر این اساس در سالهای اخیر، محققان به بهبود و روزآمدسازی این مدل پرداختند. در این پژوهش نیز تلاش شده است تا با استفاده از آخرین تغییرات در طراحی پرسشنامه سنجش سبک های تصمیم گیری خرید و با بهره گیری از نظر اساتید خبره در حوزه بازاریابی و تنی چند از مصرف کنندگان، به طراحی مجدد و بومی سازی ابزار گردآوری داده پرداخته شود. جامعه آماری مورد نظر به دو گروه بانوان شاغل و غیر شاغل ساکن در شهر تهران افراز گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اصلاح شده ای با 50 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت تنظیم گردید. با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی(غیر احتمالی)، حدود 500 پرسشنامه بصورت حضوری در برخی فروشگاه های زنجیره ای و تعدادی از مراکز خرید در مناطق مختلف تهران توزیع گردید که نهایتا 450 مورد قابل استفاده عودت داده شد. در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها جهت استخراج متغیرهای مکنون(پنهان)، از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. همچنین به منظور رتبه بندی و ارزیابی سبک های تصمیم گیری در گروه های مختلف پاسخگویان از آزمون های فریدمن و مقایسه میانگین چندگانه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده بانوان شاغل و غیر شاغل، دارای 6 گرایش خرید مشترک، 2 گرایش مشابه و 2 گرایش متفاوت می باشند. گرایش های مشترک شامل،1) قیمت گرایی، 2) تفریح گرایی، 3) برندگرایی، 4) تبلیغ گرایی، 5) مدگرایی و 6) سردرگمی هنگام خرید بودند. همچنین دو سبک نسبتا مشابه با عنوان 7) کیفیت گرایی و 8) خریداران حساس به محیط و سلامتی در هر دو گروه تایید شد. سبک های خرید ویژه بانوان شاغل نیز شامل گرایش به 1- توصیه پذیری و 2- ذخیره سازی زمان و انرژی، و سبک های ویژه بانوان غیر شاغل، 1. گرایش به خرید عادتی/وفادارانه و 2. خرید بی دقت و آنی ارزیابی شد.
کلید واژگان: رفتار مصرف کننده, تصمیم گیری خرید, سبک خرید, بانوان شاغل و غیر شاغل}Investigating And Comparing " Consumer Decision Making Styles" Among Working and Non-Working FemalesThe present research addresses the subject of consumer decision making style based on sproles and kendall''s (1986) consumer styles inventory (CSI). Since social factors have influenced working female shoppers to make them different from non-working groups، due to the high population of non working female in Iran and also increasing trend of female''s occupation status، this study has focused on these groups by administraiting a questionair with 50 items to a non-probability Judgmental sample of working and non working females living in Tehran. A total of 500 questionairs were distributed on shopping centers while about 450 questionairs were completed. This research is also an explanatory research which it''s results can be applied in future researches. In order to identify a more appropriate structure، a principle component analysis with varimax rotation was performed to identify the right number of decision making style dimensions. This factor solutions explain about 70 percent of the variation، a very reasonable proportion. The results show some similarities and differences among working and non working female decision making styles، suggesting that occupation status has a marked effect on shopping behavior. The current study identified ten shopping style dimensions relevant to the each group of working and non-working females، six common style and four different one. The six common decision making styles dimensions are: price/value consciousness، fashion/novelty consciousness، brand consciousness، recreational/hedonistic shopers، confues by over choice shoppers and reliance on mass media. In addition، two similar shopping styles were indentified، named quality consciousness and environment/health consciousness. The distinct shopping orientations of working females were influenced by others and time/energy conserving shoppers while another group styles were habitual and brand/store loyalty and impulsive/careless shopping orientation. The findings suggest that there are notable differences among working an non-working women in the pattern of shopping behavior.
Keywords: Consumer behaviour, Decision making, Shopping styles, Iranian Working, non, working females} -
مجله مدیریت کسب و کار، پیاپی 7 (پاییز 1389)، صص 257 -278
با توجه به نقش مهمی که خانواده ها در بازار مصرف ایفاء می نمایند، در این مقاله به بررسی نقش اعضای خانواده در مراحل مختلف فرآیند تصمیم گیری خرید که از اهمیت بالائی جهت هدایت تولید کنندگان و فعالان بخش بازار کالاهای مصرفی بادوام دارد، پرداخته شده است. لذا پس از بررسی ادبیات سوابق و مباحث نظری موضوع و همچنین تعیین اهداف و فرضیه های پژوهش، بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، از بین خانواده های ساکن در شهر تهران تعداد 323 خانواده به صورت تصادفی انتخاب و نسبت به جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اقدام شد. با توجه به داده های جمع آوری شده، به منظور تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه میانگین، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین متغیرهای مستقل: درآمد، سطح تحصیلات، سن فرزندان، قدمت خانواده، بعد خانواده و متغیر وابسته: تصمیم گیری خرید کالاهای مصرفی بادوام خانواده رابطه مستقیم وجود دارد.
کلید واژگان: رفتار مصرف کننده, بازاریابی, تصمیم گیری خرید, خانواده}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.