به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « منشا » در نشریات گروه « علوم پایه »

  • کورش عزیزی

    عوامل خسارت زا گیاهی شامل حشرات، کنه ها، قارچها، باکتریها، ویروسها، ویروییدها، نماتدها، فیتوپلاسماها و علفهای هرز سالانه خسارت زیادی به گیاهان وارد میکنند، این عوامل به روش های مختلفی از جمله انتقال به وسیله مواد غذایی انسانی و دامی، اندامهای تکثیری گیاهان مانند بذور، نهال، قلمه ها و پاجوشها، پیاز و غده ها، به وسیله حیوانات اهلی و وحشی، به وسیله آب و هوا، جهت تحقیقات علمی، به وسیله وسایل حمل نقلی و به اهداف بیوتروریستی میتوانند وارد کشور شوند که تبعات مهم اقتصادی به واسطه خسارت مستقیم و یا هزینه مبارزه و مصرف سموم، تبعات سیاسی به واسطه وابستگی غذایی، صنعتی و علمی، تبعات اجتماعی به واسطه کاهش سطح رفا، مهاجرت به شهرها و نا امنی شغلی، تغییر رژیم غذایی و تبعات زیست محیطی به واسطه تغییر فلور، آلودگی زیست محیطی به دلیل مصرف سموم و حضور فیزیکی عامل خسارت زا، تغییر شرایط آب و خاک منطقه اشاره کرد. روش های جلوگیری و مبارزه با این عوامل در چندین سطح و مرحله به روش های مختلف انجام میگیرد، قرنطینه گیاهی یکی از اصلی ترین و مهمترین روش های جلوگیری از ایجاد خسارت توسط این عوامل است که در صورت رعایت نشدن این اصل در مراحل بعدی مبارزه نیاز به فعالیت و هزینه بیشتر برای کنترل عامل خسارت زا میباشد.

    کلید واژگان: ایران, تبعات, خسارت, قرنطینه, منشا}
    Kourosh AZIZI*

    Plant pests including insects, mites, fungi, bacteria, viruses, viroids, nematodes, phytoplasmas and weeds cause a lot of damage to the plants annually. These agents can enter the country in different ways, including: Transmission by human and animal food, plant reproductive organs such as seeds, saplings, cuttings, offshoots propagation, onions and tubers, transmission by domestic and wild animals, by water, transmission by scientific research, by transportation vehicles and bioterrorism purposes. The entry of these agents can have important consequences, including: Important economic consequences due to direct damage or the cost of chemical control, political consequences due to food, industrial and scientific dependence, social consequences due to decrease in social welfare, migration to cities and job insecurity, diet change, environmental consequences due to changes in flora, environmental pollution due to the use of pesticides and physical presence of the pest, changing water and soil conditions. Methods of prevention and control of these agents are done in several ways at several levels. Plant quarantine is one of the main and most important ways to prevent damage by these agents, if this principle is not fulfilled, in the next step of control, more activity and cost are needed to control the harmful agent.

    Keywords: Consequences, Damage, Iran, Origin, Quarantine}
  • عطا شاکری*، پریسا پرویز، محسن رضایی، مجتبی نوری
    در این مطالعه ترکیب زمین شیمیایی و رخداد اورانیوم در آبخوان تهلاب واقع در جنوب شرق ایران و در مجاور منطقه زمین گرمایی تفتان، به منظور تعیین منشاء اورانیوم و فرایندهای کنترل کننده شیمی آبخوان مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین ارزیابی ریسک سلامت اورانیوم برای آب شرب در 16 چاه نمونه برداری مورد بررسی قرار گرفت. آنیون های اصلی در تمام نمونه ها مقادیر بالاتر از استاندارد آب شرب(WHO) را نشان دادند. بررسی نمودار پایپر نشان داد که تیپ آب ها از نوع سولفاته - کلروره و رخساره غالب سدیک است. نتایج هیدروژیوشیمیایی پیشنهاد می دهد که ترکیب شیمی آب زیرزمینی تهلاب تحت تاثیر منشاء هیدروترمالی در ارتباط با چرخش عمیق در محدوده آتشفشان تفتان قراردارد. نتایج شاخص اشباع نشان داد که نمونه های آب زیرزمینی آبخوان تهلاب نسبت به کوارتز، کلسدونی، هماتیت، اوراننیت(75/68 درصد نمونه ها)، کافینیت(75/43) و U4O9(25/31) فوق اشباع هستند. نتایج تحلیل مولفه اصلی، فاکتور وزنی مثبت بالای اورانیوم، وانادیم، بیکربنات و سیلیس را نشان داد که تایید کننده منشاء زمین زاد اورانیوم و همچنین نقش سیلیس در کنترل غلظت اورانیوم در آبخوان است. محاسبه شاخص خطر براساس عنصر اورانیوم، برای 25/81 درصد نمونه ها مقدار بالاتر از یک را نشان داد. از این رو استفاده آب شرب برای کودکان توصیه نمی شود. ارزیابی ریسک سلامت نشان می دهد که مصرف آب در ناحیه مورد مطالعه می تواند تهدید سلامتی را به همراه داشته باشد. از این رو با توجه به تاثیر فعالیت هیدروترمالی آتشفشان تفتان، نیاز به پایش منظم عناصر عناصر بالقوه سمناک آبخوان است.
    کلید واژگان: آبخوان تهلاب, اورانیوم, منشا, ریسک سلامت, تحلیل مولفه اصلی}
    Ata Shakeri *, Parisa Parviz, Mohsen Rezaei, Mojtaba Noori
    Geochemical composition and uranium occurrences in Tahlab aquifer, southeastern Iran, were studied in order to understand the source of U and geochemical processes controlling chemistry of Tahlab aquifer. Also the contamination and health risk assessment of uranium for drinking purposes in 16 sampling wells were investigated. Sulfate, Cl, K and EC for all water samples reveal higher concentrations than the drinking water standard values. Piper diagram of major ions indicated that the water is mostly Na-SO4-Cl type with sulfate and sodium as the dominant anion and cation respectively. The hydrogochemical signature of the investigated groundwater samples suggests that they are mostly affected by a hydrothermal source related to deep circulation waters from Taftan volcano. The results of saturation index (SI) show that the Tahlab aquifer groundwater samples are oversaturated with respect to quartz, chalcedony, hematite, uraninite (68.75% of samples), caffinite (43.75) and U4O9 (31.25%). Principal component analysis (PCA) results and high positive factor loading of U, V, HCO3 and Si revealed that the geogenic activities were major source of uranium in Tahlab aquifer and suggests that the U concentration is controlled by Si-bearing minerals. The results of hazard quotient (HQ) for adults were higher than one in the 81.25% of the groundwater samples, indicating that groundwater of this area may not be safe for drinking purposes. Health risk assessment shows that the consumption of uranium contaminated groundwater poses an emerging health threat to the populations in the study area, and hence needs regular monitoring and management measures.
    Keywords: Tahlab aquifer, Uranium, Source, health risk, PCA}
  • شکوه رضایی، عبدالرحمن قاسملو، یحیی سفیدبخت*

    در حال حاضر، ویروس کرونای جدید 2019 بیش از 100 کشور در سراسر جهان را از جمله ایران تحت تاثیر قرار داده است. این همه‌گیری شایع، موجب نگرانی جامعه علمی و پزشکی گردیده زیرا اطلاعات اندکی از این ویروس جدید در دسترس است و درمان خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، در این مقاله سعی خواهد شد به منظور شناخت و درک عمیق‌تر ویروس، ابتدا منشا احتمالی کروناویروس جدید و ارتباط آن با سایر بیماری‌های مرتبط با کروناویروس‌های قبلی و سپس مکانیسم ورود ویروس به سلول انسانی و عوامل دخیل در این فرایند، مثل پروتئین‌های ویروس مورد بررسی قرار گیرند. همچنین از دیگر اطلاعاتی که در این جا ارایه می‌گردد می‌توان به معرفی علایم بالینی بیماری جهت آگاهی بیشتر و روش‌های آزمایشگاهی تشخیص ویروس، پایداری ویروس روی سطوح مختلف، انتقال جانوری ویروس و اقدامات پیشگیرانه نظیر تقویت سیستم ایمنی و راهکارهای درمانی همچون پلاسما درمانی اشاره نمود. در این مطالعه همچنین شواهدی مبنی بر تغییرات آمینواسیدی موجود در نمونه‌های ژنومی و متعاقب آن ایجاد گونه‌های جدید و احتمالاتی مبنی بر پدیدار شدن ویروس طی سیر تکاملی یا آزمایشگاهی بودن آن مطرح می‌شود و در نهایت مسایلی که تاکنون مبهم باقی مانده‌اند، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

    کلید واژگان: ویروس کرونای 2019, منشا, نمونه های ژنومی, مکانیسم, پلاسما درمانی}
    Shokouh Rezaei, Abdurahman Ghasemlou, Yahya Sefidbakht*

    Currently, nCoV-2019 has affected more than 100 countries around the world, including Iran. This widespread epidemic has caused concern in the scientific and medical community because little information is available about the new virus and there is no specific treatment for it. Therefore, in this article we tried to give deeper information about virus of possible origin of the new coronavirus and its relationship with other previous coronaviruses. So, the mechanism of virus entry into the human cell and the factors involved in this process, such as virus proteins, are described. Other information presented here includes clinical signs of the disease and laboratory methods for detecting the virus, the stability of the virus at different levels, the zoonotic transmission, preventive measures such as strengthening the immune system and and treatment strategies such as plasma therapy. Also, this study provides evidence of amino acid changes in genomic specimens, the creation of new species, and the possibility that the virus may develop or be laboratory. Finally, some of the issues that remain unclear are discussed here.

    Keywords: Coronavirus 2019, Origin, Genomic Specimens, Mechanism, Plasma Therapy}
  • عطا شاکری *
    در این پژوهش غلظت عناصر آرسنیک، کادمیم، کروم، نیکل، سرب، روی و مس در 30 نمونه خاک سطحی 8 مکان دفن زباله در استان کرمانشاه تعیین شد. ارزیابی ریسک سلامت برای مشخص شدن عوارض سرطانزایی و غیرسرطان زایی در بزرگسالان و کودکان استفاده شد. علاوه بر این مسیرهای در معرض قرار گیری آلاینده های مهم (جذب پوستی، تنفس و مصرف) در خاک مکان های دفن زباله بررسی شد. ترتیب میانگین غلظت عناصر انتخابی نمونه های خاک به صورت روی< نیکل< سرب< کروم< مس < آرسنیک< کادمیم است. مقایسه میانگین غلظت عناصر انتخابی در نمونه های خاک با مقدار میانگین خاک جهانی نشان می دهد که عناصر روی، سرب و نیکل در خاک محدوده بررسی شده غلظت بیش تر دارند. نتایج عامل آلودگی(CF) نشان داد که عناصر کادمیم، مس، روی و سرب آلودگی بسیار زیاد دارند. ارزیابی نتایج عامل غنی شدگی (EF) مشابه با عامل آلودگی برای عناصر کادمیم، کروم، سرب، مس و روی نشان دهنده غنی شدگی بیش تراین عناصر تحت تاثیر منشاهای انسان زاد است. مقادیر ضریب خطر در بزرگسالان برای عنصر کروم بیش تر از یک و برای عناصر کادمیم، سرب، مس، آرسنیک، نیکل و روی کم تر از یک در نمونه های خاک محل های دفن زباله های پاوه، جوان رود، اسلام آباد غرب، روانسر و کرمانشاه به دست آمد. نتایج ضریب خطر بر مبنای جذب پوستی و مصرف درکودکان به ترتیب برای عناصر آرسنیک و سرب در محل دفن زباله های پاوه، جوانرود، روانسر، کرمانشاه، سنقر و در محل دفن زباله های قصر شیرین و اسلام آباد غرب بیش تر از یک به دست آمد که نشان دهنده پتانسیل ریسک در این مناطق است.
    کلید واژگان: خاک, ریسک سلامت, منشا, مکان دفن زباله, کرمانشاه, ایران}
    Ata Shakeri *
    Introduction
    The presence of potentially toxic elements in the environment and especially in soil has been one of the greatest concerns due to their health implications. Potentially toxic elements from anthropogenic sources tend to be more mobile than those from lithogenic or pedogenic sources. Generally, the distribution of potentially toxic elements is influenced by the nature of parent materials, climatic conditions, and their relative mobility depending on soil parameters, such as mineralogy, texture and class of soil. In the inhabited, and industrial areas, vicinity to the un-engineered landfills, excess accumulation of toxic elements in surface soils can directly threaten wellbeing of exposed inhabitants via ingestion, inhalation and dermal contact routes. A few studies conducted on risk assessment of potentially toxic elements in soils of Kermanshah province, west of Iran. Soil in the study area is susceptible to contamination by anthropogenic activities in the form of industrial wastewater, agricultural activities, solid waste, runoff, atmospheric deposition and especially un-engineered landfills. The presence of toxic elements in soil around of un-engineered landfills without proper consideration to the environmental protection measures, will certainly lead to a significant environmental hazard in Kermanshah province. Therefore, the main purposes of this study are to evaluate the contamination levels, health risk assessment, and source identification of As, Cd, Cr, Cu, Ni, Pb and Zn in the Gasre Shirin, Gilane Gharb, Paveh, Javanrood, Eslamshahr, Ravansar, Kermanshah and Sanghar un-engineered landfills.
    Material and
    Methods
    A total of 30 topsoil samples were collected (0-20 cm depth) from the eight un-engineered landfills of the Kermanshah province. In order to achieve a representative sample, composite samples were prepared by mixing the four subsamples taken at each corners of 2×2 m square cell because composite sampling yields homogenized samples for analyses. The subsamples were mixed and a final sample of 1 kg was taken by repeated coning and quartering. To determine background concentration of heavy metals, eight soil samples were collected from areas far from known sources of contamination (40-60 cm depth).
    The collected samples were immediately stored in polyethylene bags and air-dried in the laboratory at room temperature. Then, samples passed through a 2mm stainless steel sieve. The 1, it is likely that there will be adverse health effects, whereas if the ADD is less than the RfD, HQ1 show possible adverse health effects. Carcinogenic risk is regarded as the probability of an individual developing any type of cancer in the whole life time due to exposure to carcinogenic hazards and was calculated for As and Cd as follows: (1) The value of SF represents the probability of developing cancer per unit exposure level of mg/kg day. The acceptable risk range for carcinogens is set to 10-6 to by the USEPA, so that RI values below 10-6 do not require further action, while risks greater than 10-4 are considered to be of concern and require additional action to reduce the exposure and resulting risk.
    Results And Discussion
    The soil pH ranges from 7.01 to 8.06, with an average value of 7.51 suggesting neutral conditions. Organic carbon (OC) contents of soil samples ranged from 0.06% to 4.91% (average 1.59%). In this study, based on the USDA textural triangle the main soil textures are loamy, clay loam and sandy loam, respectively.
    The average abundance order of selected elements content is: Zn>Ni>Pb>Cr>Cu>As>Cd. Comparison of mean concentration of the potentially toxic elements in the soil samples with mean worldwide values reveals higher Zn, Pb and Ni contents in this area.
    The results of contamination factor indicate very high contamination for Cd, Cu, Pb and Zn. Modified Degree of Contamination (mCd) calculated based on background values proves very high degrees of contamination for selected trace elements in Gasre Shirin and Eslamshahr landfills soil samples The results of enrichment factor evaluation similarity to contamination factor indicate that Cd, Cr, Pb, Cu and Zn have more influence from anthropogenic sources. The maximum EF of Pb, Zn and Cd and Cu is 346.7,124 and 51.9 respectively, which means very high enrichment in Ghasre Shirin landfill soil samples.
    Exposure doses of 7 heavy metals in soil samples of un-enggenerd landfills for children and adults were calculated. The total exposure HQs calculated based on adults from ingestion, dermal contact, and inhalation for Cd, Cu, Ni, Zn, As and Pb was less than 1(except Ghasreshirin landfill). The hazard quotient values based on the adult risk for Cr were greater than 1.0. The results show that HQ for Pb and As in children by dermal and ingestion pathway is exceeded 1.0 in soil samples of Paveh, Javanrood, Ravansar, Kermanshah and Sangher landfills and Ghasreshirin and Eslamshahr landfills, respectively.
    Conclusion
    The concentration, pollution level, potential sources and health risk of potentially toxic elements in eight landfills top soil of Kermanshah province were investigated in this study. The following conclusions were drawn from this research.
    - Compared with the background values of As, Cd, Cr, Cu, Ni, Pb and Zn in soils of Kermanshah Province, landfills soil have elevated metal concentrations as a whole.
    - According to high contamination level and health risk of some studied potentially toxic elements, and also due to the proximity of contamination sources to residential district of the study area, more attention should be paid to manage and reduce contamination.
    - These results provide basic information of toxic elements pollution control and environment management in the area..
    Keywords: Soil, health risk, source, landfill, Kermanshah, Iran}
  • حامد مرادی، حسن محسنی، مجید معینی نجف آبادی، رضا بهبهانی
    انتقال رسوب از راه فرایندهای مختلفی صورت می گیرد و بررسی منشا آنها اهمیت ویژه ای دارد. در پژوهش حاضر از رسوبات سطحی منطقه استان سمنان و شمال خاوری اصفهان (خور و بیابانک) برای بررسی و احتمال انتقال توسط باد نمونه برداری صورت گرفته است. برای بررسی های ژئوشیمیایی 43 نمونه رسوب سطحی جمع آوری شد. نمونه ها در آزمایشگاه سازمان زمین شناسی به روش (ICP) تجزیه شدند. پس از انچام آزمایش داده های پرت حذف و برای اطمینان از درستی این امر، تجزیه مقایسه ای میانگین ها (آزمون تی مستقل (Independent – sample T Test)) میان عناصر مورد مطالعه به کار گرفته شد. برای اطمینان از ارتباط میان عناصر از تحلیل مولفه اصلی، تحلیل همبستگی (یا ضریب همبستگی)، تحلیل خوشه ای، تحلیل عاملی و جعبه واریمکس استفاده شد. در منطقه استان سمنان عناصر Zn، V، Ti، Sn، Sc ،P، Ni، Mn، Cu، Cr، Co، Cd، Ba، As همبستگی خوبی دارند. قرارگیری این عناصر در یک گروه فاکتور آماری خاستگاه یکسان آنها را نشان می دهد و در ارتباط با فرایندهای زمین زاد و واحدهای سنگی رخنمون یافته منطقه مانند آتشفشانی های متوسط تا بازیک هیالوکلاستیک، آندزیت، بازالت و توف برش در پیرامون منطقه مورد مطالعه است. در منطقه خور و بیابانک عناصر V، Ti، Sn، Sc، Pb، P، Ni، Mn، Cu، Cr، Co، Cd و Zn همبستگی خوبی نشان می دهند که احتمالا بیانگر خاستگاه آنها از سنگ های الترامافیک دگرسان شده پروتروزوییک تا پالئوزوییک پیشین انارک- خور است. وجود عامل های مثبت در مناطق مورد مطالعه در گروه 1، 3 و 4 رده بندی عناصر می تواند تحت تاثیر سازندهای زمین شناسی منطقه باشد که بیشتر نقش عامل زمین زا دارد و گروه 3 از یک سو تحت تاثیر سازندهای زمین شناسی منطقه و از سوی دیگر تحت تاثیر فعالیت های انسانی یا فعالیت های کشاورزی باشد که نقش عامل زمین زا و انسان زا نامیده می شود.
    کلید واژگان: تجزیه عنصری, استان سمنان, ژئوشیمی, شمال خاوری اصفهان (خور و بیابانک), منشا}
    H. Moradi, H. Mohseni, M. Moeini, R. Behbahani
    Sediment transport occurs through various processes, whereby their origin is of great importance. Surface sediments of the Semnan province and NE Isfahan province (Khour and Biabanak) were sampled to examine the possibility of transportation by wind. Hence, 43 samples collected from surficial sediments of the Semnan and Isfahan provinces were analyzed using ICP method in the geochemistry lab of the Geological Survey of Iran. After testing outlier data were excluded from any further processing. To ensure confidence of any possible relation between elements, multiple statistical approach including principal component analysis (Pearson correlation), correlation analysis, cluster analysis, factor analysis and varimax boxes were applied. The results show that the elements including Zn, V, Ti, Sn, Sc, P, Ni, Mn, Cu, Cr, Co, Cd, Ba, represent reasonable correlation for samples of the Semnan province. Coeval existing of Co, Mn and Ni may reflect their geogenic source, particularly from intermediate to basic volcanic rocks exposed around the area. In Khour and Biabanak area, V, Ti, Sn, Sc, Pb, P, Ni, Mn, Cu, Cr, Co, Cd, Zn are closely related, which probably points to their origin from altered ultramafic rocks of the Proterozoic-early Paleozoic exposed around the area. There are positive factors in levels 1, 3 and 4 may be affected by various geological formations exposed around the studied areas. However, combined role of human or agricultural activity are more plausible for level 3 in factor analysis.
    Keywords: Elemental analysis, Semnan province, Geochemistry, NE Isfahan (Khour, Bianabak), Source}
  • ئارام بایت گل*، رضا موسوی حرمی، اسدالله محبوبی
    نهشته های کربناته عضو 1 و 2 گروه میلا در البرز مرکزی (کامبرین میانی) که در این پژوهش سازند ده- صوفیان نامیده می شود در برش های شهمیرزاد، تویه دروار، میلاکوه و ده ملا مطالعه شده است. واحد 2 سازند ده- صوفیان در البرز مرکزی از شمال ایران شامل کربنات های دریایی کم ژرفایی است که به وسیله انواع مختلف کنگلومراهای آهکی توصیف می شود. کنگلومراهای آهکی یکی از تشکیل دهنده های اصلی واحد 2 سازند ده- صوفیان است، ولی منشا آن تا به حال مورد بررسی قرار نگرفته است. کنگلومراهای آهکی یک مجموعه ویژگی ها و متغیرهایی دارند که از کنگلومرای قطعه فراوان تا زمینه فراوان با فلات پبل های پراکنده در زمینه سنگ توصیف می شوند. این کنگلومراها بیشتر الیگومکتیک هستند و به طور چیره از قطعات گل آهکی در اندازه و شکل های متغیر (هم بعد، بیضوی، دیسکی، تابولار و نامنظم) تشکیل شده اند. بر طبق ترکیب، ویژگی های ساختارهای رسوبی همراه و فابریک، کنگلومراهای آهکی در واحد 2 سازند ده-صوفیان شامل دو گروه اصلی است؛ 1) کنگلومراهای آهکی درون سازندی حاصل از فرایندهای رسوبی؛ 2) طبقات کنگلومرایی آهکی دروغین حاصل از فرایندهای دیاژنزی. ویژگی های کلی کنگلومرای آهکی دروغین سازند ده- صوفیان همچون ترکیب الیگومکتیک از قطعات گل آهکی، فابریک موزاییکی، فابریک جنبی و نامنظم، فابریک تدریجی و متغیر، تغییرات تدریجی با رخساره های مجاور و زیرین و نبود ساختارهای رسوبی همراه، سبب می شود که کنگلومرای آهکی دروغین را به تغییر شکل رسوب در طول فرایندهای دیاژنزی اولیه تحت شرایط تدفین کم ژرفا نسبت داد. این ویژگی های متمایز از کنگلومراهای آهکی درون سازندی حاصل از فرایندهای رسوبی است. کنگلومراهای آهکی درون سازندی به وسیله وجود ساختارهای رسوبی اولیه، همانند دانه بندی تدریجی عادی تا وارون، چینه بندی داخلی، چینه بندی مورب هوموکی و وجود قاعده شارپ و فرسایشی مشخص می شوند. کنگلومرای دیاژنزی در واحد آهک های نواری حاصل تغییر شکل نرم آهک های نواری در طول فرایند دیاژنز اولیه است. در برابر آن در کنگلومراهای رسوبی وجود شواهدی از ابعاد، ستبرا، اندازه قطعات، طبقات غنی از قطعه، نوع ماتریکس و تمایل به تشکیل واحدهای برهم افزاینده با سطوح فرسایشی مختلف در میان آنها نشان دهنده تاثیر شرایط پرانرژی و فرسایش مداوم در بخش بالایی موجسار هوای توفانی روی خردشدن مواد آهکی و تشکیل کنگلومرای رسوبی است.
    کلید واژگان: سازند ده, صوفیان, کنگلومرا, کنگلومرای دروغین, رسوبی, دیاژنزی, منشا}
    A. Bayet, Goll *, R. Moussavi Harami, A. Mahboubi
    Carbonate deposits of members 1 to 2 of the Mila Group (Middle Cambrian) in Central Alborz that call the Deh-Sufiyan Formation in this research, were studied in Shahmirzad, Tueh-Darvar, Mila-Kuh and Deh-Molla sections. The Unit 2 of Deh-Sufiyan Formatrion in Central Alborz of Northern Iran consists mainly of shallow marine carbonates and contains a variety of limestone conglomerates. Limestone conglomerate is an important component of Unit 2 of Deh-Sufiyan Formatrion, but its origins remain enigmatic. These limestone conglomerates have a diverse set of characteristics that range clast to matrix supported with scattered flat pebbles. These conglomerates are largely comprised of oligomictic, rounded lime–mudstone clasts of various sizes and shape (equant, oval, discoidal, tabular, and irregular). According to composition and characteristic sedimentary structures and fabric, limestone conglomerates in the Unit 2 of Deh-Sufiyan Formatrion consist of: (1) Intraformational limestone conglomerate beds were formed by depositional processes (2) Limestone pseudoconglomerate beds were produced by diagenetic processes. The common characteristics of the Unit 2 of Deh-Sufiyan Formatrion pseudoconglomerates, such as oligomictic lithology of lime–mudstone clasts, mosaic fabric, disorganized/edgewise fabric, variable and gradational fabric, transitions adjacent or underlying facies and the complete lack of depositional structures, are typical of pseudoconglomerates formed by early diagenetic sediment deformation under shallow burial conditions. These characteristics are different those of intraformational limestone conglomerate showing primary depositional features such as normal or inverse grading, internal stratification, (hummocky) cross-stratification and sharp erosional bases. Diagenetic conglomerates in ribbon rocks resulted soft-sediment deformation of ribbon rocks during early diagenesis. In contrast, the dimension and thickness, sizes of the clasts, clast-rich beds, size ingredient of matrix, tendency to amalgamate with amalgamation scours within depositional conglomerates suggest that high energy and strong erosion above storm wave base was responsible for the disintegration of the carbonate material.
    Keywords: Deh, Sufiyan Formation, Conglomerates, Pseudoconglomerate, Depositional, Diagenetic, Origin}
  • عبادالله طولابی نژاد *، حبیب بیابانگرد، احمد احمدی خلجی
    توده گرانیتوئیدی قله ریگ در جنوب باختری شهرستان نهبندان (استان خراسان جنوبی) واقع شده است و از دیدگاه زمین شناسی ایران در بخش خاوری پهنه لوت قرار دارد. این توده دارای طیف ترکیبی آلکالی فلدسپار گرانیت، سینوگرانیت، گرانیت، گرانودیوریت پورفیروئیدی و کوارتز سینیت بیوتیت دار با بافت غالب دانه ای متوسط دانه است و کانی های اصلی سازنده آن کوارتز، پلاژیوکلاز، میکروکلین، ارتوز، بیوتیت و موسکوویت می باشند. گرانیتوئید قله ریگ از نوع S، کالک آلکالن و از نظر درجه اشباع از آلومینیوم (ASI)پرآلومین می باشد. با توجه به نمودارهای مختلف تمایز محیط تکتونیکی، این توده در محیط گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد قرار می گیرد. در نمودارهای تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده نسبت به کندریت، اغلب این سنگ ها غنی شدگی از عناصر LILE و LREE، تهی شدگی از عناصر HREE و HFSE و آنومالی منفی از عناصر Nb، Ti، Sr و Ba نشان می دهند. نمودارهای پتروژنتیکی منشا پلیت های فلسیکی را برای گرانیتوئید قله ریگ نشان می دهند و به نظر می رسد که این توده حاصل از ذوب رسوبات پوسته فوقانی باشد.
    کلید واژگان: سنگ شناسی, منشا, گرانیتوئید نوع S, نهبندان, بلوک لوت}
    E. Tulabi *, H. Biabangard, A. Khalagi
    The Ghale-rig granitoid is located at southwest of Nehbandan city (southern Khorasan province) in east of Lut Block. Compositionally, this granitoid ranges of alkali feldspar granite, synogranite, granite, porphyritic granodiorite and biotite bearing quartz syenite with mostly mean grained granular texture. The main minerals consist of quartz, plagioclase, microcline and orthoclase. The Ghale-rig Granitoid issedimentary type (S), calk- alkaline and based on aluminous saturation index (ASI) is peraluminous. This pluton is syn-collision zone Tectonomagmatic. Most of the rocks in the pluton show, enrichment of Large Ion Lithophile element(LILE), Light Rare Earth Elements (LREE) and depleted of HREE, HFSE and negative anomalies in Sr, Ti, Nb and Ba elements. Petrogenesis diagrams display felsic pelite source for Ghale-rig granitoid and it seems, this pluton is probably originated from melting of sediment of the upper crust.
    Keywords: Petrology, petrogenesis, S, type granitoid, Nehbandan, Lut block}
  • یلدا بیاتی راد، حسن میرنژاد*، جلیل قلمقاش
    مجموعه معدنی گل گهر در جنوب باختری شهرستان سیرجان (استان کرمان) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد و با داشتن معادن غنی از سنگ آهن حدود 30 درصد از نیاز صنعت فولاد کشور را تامین می کند. ماده معدنی اصلی در این کانسار مگنتیت است که افزون بر آن مقادیر کمتری هماتیت و کانه های سولفیدی شامل پیریت و کالکوپیریت در کانسنگ معدنی گل گهر وجود دارد. مقایسه الگوی پراکندگی عناصر خاکی کمیاب (REE) در مگنتیت گل گهر با مگنتیت کانسارهای ماگمایی (نوع کایرونا) و نیز مگنتیت همراه با سنگ های گرانیتی و بازالتی نشان دهنده شباهت آنها از دید غنی شدگی نسبی عناصر خاکی کمیاب (LREE) نسبت به عناصر خاکی کمیاب سنگین (HREE) و بی هنجاری منفی Eu است. چنین ویژگی هایی در REE آپاتیت های کانسارهای آهن کایرونا، چغارت، اسفوردی و آیرون اسپرینگ نیز دیده می شود که به دلیل نداشتن الگوی پراکندگی REE همانند به فسفریت ها، منشا ماگمایی برای آنها پیشنهاد شده است. همچنین REE مگنتیت گل گهر در مقایسه با کانسارهای آهن رسوبی، الگوی پراکندگی متفاوتی را به ویژه از دید بی هنجاری Eu آشکار می سازد. بر پایه این ویژگی ها، به نظر می رسد مگنتیت در کانسار آهن گل گهر از سیال های با منشا ماگمایی سرچشمه گرفته است.
    کلید واژگان: کانسار آهن, منشا, عناصر خاکی کمیاب, گل گهر, سیرجان}
    Y. Bayati, Rad, H. Mirnejad*, J. Ghalamghash
    Gol-Gohar mining complex, located southwest of Sirjan (Kerman Province) and within the Sanandaj-Sirjan structural zone, has a number of iron-rich deposits that provides 30% of steel demand in the country. The main ore in this deposit is magnetite with subordinate amounts of hematite and accessory pyrite and chalcopyrite phases. Comparison of rare earth element (REE) distribution patterns of Gol-Gohar magnetite with those of magmatic magnetite (Kiruna) and also magnetite associated with granite and basalts show similar enrichment in light REE relative to the heavy REE and negative Eu anomaly. Such features can also be observed in apatite from Kiruna, Iron Spring, Choghar and Esfordi Fe ore deposits, the origin of all of which have been ascribed as magmatic due to a lack REE distribution patterns similar to phosphorites. Based on these characteristics, it seems that the magnetite in Gol-Gohar Fe deposit has dominantly originated from a magmatic fluid.
    Keywords: Fe deposit, Source, Rare Earth Elements, Gol, Gohar, Sirjan}
  • مریم سلیمانی، حمیدرضا پاکزاد، مهرداد پسندی، محمد علی مکی زاده، موسی نقره ئیان
    رسوبات ماسه ای دریای عمان تحت تاثیر ورود انواع ذرات تخریبی از واحدهای زمین شناسی مجاور قرار دارند. جهت شناسایی کانی ها و منشا آنها، 16 نمونه از رسوبات سطحی بستر دریا برداشت گردید. از ذرات در اندازه ماسه دانه ریز نمونه ها، مقاطع نازک و صیقلی تهیه گردید. بررسی مقاطع توسط میکروسکوپ پلاریزان و انعکاسی نشان دهنده حضور دو گروه کانی های سبک به ترتیب فراوانی شامل کوارتز، فلدسپات و مسکویت و کانی های سنگین پیروکسن، آمفیبول، بیوتیت، کلریت، زیرکن، گلوکونیت، اپیدوت، تورمالین و مگنتیت در رسوبات می باشد. از میان کانی های سبک، کوارتز بیشترین فراوانی را داشته و ادخال مینرال های مختلف در این کانی، منشا پلی ژنیک آن را نشان می دهد. منشا عمده کانی های سبک رسوبات، توده های آذرین درونی خصوصا گرانیت های نواحی فنوج و ایرانشهر می باشند. کانی های سنگین سیلیکاته غالبا از سنگهای آذرین نظیر گرانیت ها، پگماتیت ها و رگه های هیدروترمال و واحدهای دگرگونی منطقه از جمله شیست سبز و آمفیبولیت-های واقع در افیولیت ملانژهای منطقه مکران منشا گرفته اند. کانی مگنتیت عمدتا از افیولیت ملانژهایی نظیر واحد قلامان در غرب منطقه و فلیش های به سن ائوسن در شرق منطقه آزاد شده اند.
    کلید واژگان: زون مکران, کانی های سبک, کانی های سنگین, منشا}
  • سید حسین حسینی، مهدی نجفی، سید رضا موسوی حرمی
    در این مطالعه نهشته های نئوژن شرق کپه داغ و شرق ایران مرکزی مورد بررسی قرار گرفته اند. این نهشته ها در شرق کپه داغ از دو مجموعه رخساره سنگی گراولی (Gh، Gmg، Gmm و Gcm) و ماسه ای (Sm) و چهار عنصر ساختاری CH، SB، GB و SG تشکیل شده است. این نهشته ها از پایین به بالا در سیستمهای رودخانه ای بریده بریده نزدیک به منشا با بار بستر ماسه ای با سطح اساس پایین و سپس مخروط افکنه نزدیک به منشا نهشته شده اند. مطالعات چینه نگاری سکانسی این نهشته ها بر اساس تغییرات رخساره ای نشان دهنده نهشته شدن در یک سکانس رسوبی و در فاصله زمانی کاهش فضای رسوب گذاری است. مطالعات پتروگرافی بیانگر منشا کوه زایی برخوردی و کوه زایی با چرخه مجدد رسوبات در این حوضه است. نهشته های نئوژن مورد مطالعه در شرق ایران مرکزی از چهار مجموعه لیتوفاسیس آواری گراولی (Gp، Gt، Gh، Gmg، Gmm،Gcm)، ماسه ای (Sp، St، Sh و Sm)، دانه ریز (سیلتستون) (Fm) و تبخیری (P) و پنج عنصر ساختاری FF، CH، SB، GB و SG تشکیل شده است. این نهشته ها از پایین به بالا در محیطهای پلایایی، رودخانه بریده بریده نزدیک به منشا تا منطقه میانی با بار بستر ماسه ای تا گراولی با سطح اساس پایین و سپس مخروط افکنه نزدیک به منشا نهشته شده اند. مطالعات چینه نگاری سکانسی نشان دهنده نهشته شدن این رسوبات در طی دو سکانس رسوبی است. سکانس رسوبی نخست مربوط به زمان افزایش فضای رسوب گذاری و سکانس رسوبی دوم مربوط به زمان کاهش فضای رسوب گذاری می باشد. ترکیب ماسه سنگها و کنگلومراها و موقعیت تکتونیکی منطقه نشان از منشا کوه زایی قوسی و بلوک قاره ای نهشته های این حوضه دارد.
    کلید واژگان: نهشته های نئوژن, رودخانه بریده بریده, مخروط افکنه, پلایا, چینه نگاری سکانسی, منشا}
    Seyed Hossein Hosseini, Mehdi Nadjafi, Reza Mussavi Harami
    In this study، Neogene deposits of eastern Kopet-Dagh and east central Iran have been investigated. These deposits in the eastern Kopet-Dagh Basin consist of two lithofacies associations including gravelly (Gcm، Gmm، Gmg، Gh) and sandy (Sm) that form within four structural elements (SG، GB، SB، CH). From base to up، they were deposited in the braided river with sandy bed load in the alluvial fan depositional systems near the source area. Sequence stratigraphic analysis of Neogene deposits، based on lithofacies variations، indicated that these sediments formed in an area with the low accommodation space. Petrography study indicates that they were derived from collision and recycled orogen tectonic setting. Neogene deposits in the studied area in the east Central Iran are composed of four lithofacies associations including gravelly (Gcm، Gmm، Gmg، Gh، Gt، Gp)، sandy (Sm، Sh، St، Sp)، fine grain (siltstone) (Fm) and evaprite (P) that formed within five structural elements including SG، GB، SB، CH، FF. These sediments، from base to up، were deposited in playa and proximal to mid sandy-gravelly bed braided river in alluvial fan depositional systems. Sequence stratigraphic analysis indicates that these deposits consist of two sedimentary sequences. The first sequence belongs to high accommodation space and the second one formed during the low accommodation space. Sandstones and conglomerates composition as well as tectonic position of area indicate that the tectonic settings of the source area was probably arc orogen and continental block.
    Keywords: Neogene deposits, braided river, alluvial fan, playa, sequence stratigraphy, source}
  • مریم عبدی، مجید قادری، نعمت الله رشیدنژاد عمران، علی نجفی
    در جنوب باختری شازند، دو مورد کانه زایی رگه ای تنگستن- مس در محدوده های نظام آباد و ده حسین مشخص شده است. رگه های گرمابی کوارتز- تورمالین کانه دار، سنگ های میزبان متفاوتی (گرانیت بیوتیتی و ماسه سنگ کم دگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانه-ساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده ده حسین و نظام آباد، یکسان بودن کانی شناسی رگه ها (کوارتز-تورمالین نوع دراویت) و مشابهت الگوی تغییرات REE در این دو محدوده، می توان نتیجه گرفت که رگه های کانه دار ده حسین و نظام آباد، یک منشا دارند؛ یعنی هنگامی که فاز سیال حاوی بور در منطقه فعال بوده است، موجب کانه سازی نوع رگه-های کوارتز-تورمالین دار در منطقه شده است. همچنین با توجه به بی بار بودن توده های نفوذی موجود در منطقه و دیگر شواهد کانی شناسی- ژئوشیمیایی به دست آمده در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که تنگستن و دیگر عناصر فلزی در رگه های کانه دار نظام آباد و ده حسین، منشا رسوبی/ دگرگونه دارند.
    کلید واژگان: تنگستن, مس, رگه ای, کانی شناسی, ژئوشیمیایی, منشا, نظام آباد, ده حسین, شازند}
    M. Abdi, M. Ghaderi, N. Rashidnejad-Omran, A. Najafi
    Two cases of tungsten-copper vein-type mineralization have been studied in the Nezam-abad and Deh-hossein areas، in southwest of Shazand. The hydrothermal quartz-tourmaline mineralized veins have different host rocks (biotitic-granite and meta-sandstone). Considering similar ore metals (tungsten-copper-tin-lead-zinc) in the Nezam-abad and Deh-hossein areas، same mineralogy of veins (quartz-dravite) and similar REE variation patterns in the two areas، it is suggested that the Nezam-abad and Deh-hossein mineralized veins have the same origin. It means، when the Br-bearing fluids were active، they caused the quartz-tourmaline vein-type mineralization in this area. Considering the barren intrusions in the area and other mineralogical-geochemical evidences in this study، it could be concluded that tungsten and other metallic elements in the Nezam-abad and Deh-hossein ore-bearing veins have a sedimentary/metamorphic origin.
  • سیامک باقریان، محمد طورچی
    نزدیک به 50 رخداد کرومیتی که برخی از آنها اقتصادی هستند، در توده آبدشت واقع در مجموعه افیولیتی اسفندقه وجود دارد. سنگهای تشکیل دهندهء تودهء اولترامافیک آبدشت، دونیت و هارزبورژیت و سنگ درونگیر ذخایرکرومیت، دونیت است. انباشته های کرومیت بیشتر عدسی شکل بوده و اغلب ساختار ماگمایی خود را حفظ کرده اند. این کانسارها بافت گرهکی، افشان و توده ای دارند که گاه در یک عدسی کرومیت، چند بافت در کنار هم نیز دیده می شوند. این ذخایر سرشار از کروم و کم مایه از آلومینیم هستند. هیچ گاه تمرکزهای معدنی نیکل، کبالت و عناصر گروه پلاتین در این کانسارها دیده نشده است. انباشته های موجود در توده آبدشت از نوع ذخایر کرومیت نوع آلپی (انبانی) است.
    کلید واژگان: زمین شیمی, منشا, کانسارهای کرومیت, آبدشت, اسفندقه}
    S. Bagherian, M. Tourchi
    Approximately 50 chromite outcrops are observed in the Esfandagheh Paleozoic ophiolite complex, of which few are economically important. Rock types in Abdasht area are mostly dunite and harzburgite and the chromite deposits occur as lens- shaped bodies in dunite. Texture of the bodies is nodular, disseminated and massive which occasionally all these textures can be seen together in one orebody. These deposits are rich in chromium and poor in aluminum. Moreover, there is no mineral concentration of elements such as Ni, Co and PGE in the chromite ore and host rocks. The chromite deposits in Abdasht region are of Alpine type (podiform).
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال